معرفی وبلاگ
سلام ، به وبلاگ اختصاصی دفاع مقدس و راهیان نور خوش آمدید ... .
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 27131
تعداد نوشته ها : 13
تعداد نظرات : 2
Rss
طراح قالب
GraphistThem233

مناطق جنگی ما موزه نیستند
دبیر ستاد راهیان نور گفت: مناطق جنگی ما موزه نیستند بلکه حرم امن الهی هستند، به همین خاطر هر چه به آنجا نزدیک تر می شویم در واقع به سمت نور در حرکت هستیم.

potin87.mihanblog.com

به گزارش نویدشاهد ، حسین یکتا با اشاره به اینکه دو نگاه در فلسفه راهیان نور وجود دارد، اظهار داشت: کل این سفر یک میهمانی است که به میزبانی شهدا برگزار می شود و در واقع این شهدا هستند که مردم را با عقاید و نظرات مختلف دور هم جمع می کنند. گاهی اوقات برخی از زائرانی که در این میهمانی حضور پیدا می کنند به کارت دعوتی که از سوی شهدا برایشان آمده است بی توجه هستند اما در پایان این سفر و لمس زیبایی های آن، درک بالایی از راهیان نور به دست می آورند.

 راهیان نور حرکتی در راستای ترویج ایثار و شهادت

دبیر ستاد مرکزی راهیان نور با اشاره به اینکه تاریخ حرکت راهیان نور به زمان جنگ برمی گردد، افزود: در دوران دفاع مقدس بسیاری از خانواده های شهدا برای زیارت مقاتل فرزندان خود در مناطق جنگی حضور پیدا کردند و در واقع استارت راهیان نور از همان زمان آغاز شد. بعد از دفاع مقدس هم عده ای از مردم برای یادآوری خاطرات دفاع مقدس هر از چند گاهی سری به مناطق جنگی زدند و با بیان تحولاتی که در بسیاری از افراد به واسطه حضور در مناطق ایجاد شد، پیام این سفر آسمانی را به مردم رساندند و توجه آنها را به این امر جلب کردند.

وی راهیان نور را حرکتی در راستای ترویج فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت دانست و بیان کرد: وقتی جوان امروز در مناطق جنگی حضور پیدا می کند، با تداعی حماسه ها، سختی ها و ایثار رزمندگان دوران دفاع مقدس به نگرش تازه ای از زندگی می رسد که می تواند در مسیر شهدا به زندگی خود ادامه دهد.

می توانیم نسل جدید انقلاب را متناسب با طرز تفکر شهدا و نسل 57 تربیت کنیم.

potin87.mihanblog.com

ما در راهیان نور تصویری از یاران خمینی کبیر (ره) را برای نسل امروز ترسیم می کنیم و به آنها یادآور می شویم که آنها نیز می توانند در تمام سختی هایی که در حال حاضر با آن درگیر هستیم، یار و یاور رهبرشان باشند و امامزادگان عشق آینده شوند. اگر مبانی فرهنگ ایثار و شهادت در کاروان های راهیان نور به درستی تبیین شود، می توانیم نسل جدید انقلاب را متناسب با طرز تفکر شهدا و نسل 57 تربیت کنیم.

شاید این کار گلخانه ای باشد و به عظمت انسان های دفاع مقدس نرسد اما از این جهت که در این نوع آلیاژ از تمام ترکیبات موجود در جنگ استفاده شده است، فولادی ساخته می شود که انتظار خیلی از کارها را می توان از آن داشت.

وی با بیان این مطلب که ما در اردوهای جهادی شاهد رویش نسل جوان هستیم که شاید در اول انقلاب چنین چیزی به چشم نمی خورد اظهار داشت: در جنگ نرمی که دشمنان طراحی کردند شاهد جوانانی بودیم که عمق بصیرت و معرفتشان به عمق تمام رزمندگان و همه انقلابی ها بود.

مناطق جنگی ما موزه نیستند

 اینکه گفته می شود راهیان نور بازگشت به گذشته است و ارتجاعی بودن را القا می کند نگاهی کاملاً اشتباه است زیرا ما با حضور در مناطق جنگی از گذشته انرژی کسب می کنیم و به آینده امیدوار می شویم و اگر اشکی جاری می شود، از شوق است و به هیچ وجه بیانگر ترس و وحشت نیست.

 مناطق جنگی ما موزه نیستند بلکه حرم امن الهی هستند، به همین خاطر هر چه به آنجا نزدیک تر می شویم در واقع به سمت نور در حرکت هستیم.

یکتا افزود: کاری که ما باید در مناطق انجام دهیم این است که با بازسازی صحیح مناطق، فضایی را برای خلوت کردن زائر با منطقه ایجاد کنیم تا بتوانیم تأثیرگذاری کارهای فرهنگی را در آنجا شاهد باشیم.

وی خاطرنشان کرد: به اعتقاد بنده به قدری که زمین و مکان در آنجا اثر می گذارد ما کمتر توانستیم اثر بگذاریم؛ هر چند در جایی که کارهای فرهنگی مناسبی انجام شد آن منطقه تأثیر گذارتر از مناطق دیگر بود.

راهیان نور هنوز به سیاست جامع فراگیر ملی و بین المللی نرسیده است

یکتا گفت: راهیان نور هنوز به سیاست جامع فراگیر ملی و بین المللی و نگاهی که این جنگ یک گنج بود و مناطق جنگی محل نگهداری این گنج است، نرسیده است.

وی ادامه داد: جریان سیاست گذاری ها به عهده ستاد مرکزی راهیان نور است ولی به خاطر این که ما هنوز نتوانسته ایم حداقل ها را در مناطق برطرف کنیم از پرداختن به طراحی اهداف بازمانده ایم، اما انشاءالله با تحولی که ایجاد شده و بسیج، وظیفه عملیاتی را به عهده گرفته است بتوانیم کار سیاستگذاری را از ابتدای سال آینده شروع کنیم.

potin87.mihanblog.com

 خیلی از افراد به خاطر نبود زیر ساخت مناسب از این سفر محروم می شوند

دبیر ستاد مرکزی راهیان نور در ادامه با بیان اینکه خیلی از افراد به خاطر نبود زیر ساخت مناسب از این سفر محروم می شوند، بیان کرد: در ایام عید به خاطر عدم بالانس دقیق در اعزام نیروها حضور افراد در یادمان ها به قدری زیاد می شود که کار خدمات دهی به زائران با مشکل مواجه می شود.

یکتا افزود: سازمان راهیان نور با عبور از موانع موجود می تواند به صورت یک مجموعه عظیم عملیاتی شود که اگر حج و زیارت صدها هزار نفر را به مکه اعزام می کند ما در طول سال شاهد میلیون زائر در مناطق جنگی باشیم.

منبع : تبیان

آزادگان در قالب تصویر

potin87.mihanblog.com

جنگ به روایت یک راوی نام آشنا
گفتگو با سرتیپ دوم غلامحسین دربندی ، راوی کاروان های راهیان نور
اشاره:

  کاروان های راهیان نور که هر ساله به قصد زیارت جبهه ها و تبرک جستن از خاک پاک کربلای ایران که معطر است به شمیم جان فزای عطر خون شهیدان ، عازم مناطق عملیاتی می شوند ، با گوش های باز و سینه های تشنه ، آماده شنیدن خاطرات ناب از زبان دلاور مردان جبهه های جنگ حق علیه باطل می باشند.

potin87.mihanblog.com

 سرتیپ دوم غلامحسین دربندی از راویان بر جسته دفاع مقدس است که هر ساله همراه کاروان ها به مناطق عملیاتی رفته و خاطرات هفت سال حضور مداوم در خطوط مقدم جبهه ها و شرکت در عملیات های طریق القدس ، فتح المبین ، بیت المقدس ، رمضان و... را برای کاروانیان بازگو می کند. تقریبا بیشتر کاروان ها با نام او آشنایی دارند. پای صحبت ایشان پیرامون راوی و روایت نشسته ایم؛

 از دیدگاه جناب عالی ( به عنوان یک راوی) جنگ را چگونه باید روایت کرد؟

به فرموده حضرت امام(ره) جنگ ما، جنگ اسلام و کفر بود. جنگ ما برای عزت و شرف بود و طبیعی است وقتی یک راوی از جنگ صحبت می کند باید جنبه های حماسی و ارزشی و معنوی آن را بهتر بیان کند. جنگ با گفتن سازماندهی رزم و تاکتیک ها و تکنیک های به کار گرفته شده برای عوام خسته کننده است. این نوع مطالب بیشتر برای کلاس های نظامی و دروس دانشگاهی مختلف در نیروهای مسلح مفید است و دانشجویان نظامی و افسران آینده می توانند از این تجارب بهره گیری نمایند، اما آنچه که کاروان های راهیان نور و زائرین جبهه ها طالب و خواستار آن هستند، بیشتر جنبه های معنوی حماسی و ارزشی نبرد هشت ساله ماست و در واقع آنچه که این جنگ را در تاریخ ما ماندگار و جاودان ساخته، همین ابعاد مختلف و با ارزش دفاع مقدس است.

نقش های مختلفی که رزمندگان در ارتش، سپاه، بسیج، جهاد سازندگی، ستاد جذب و هدایت کمک های مردمی، بیت الزهرا(س) ها در گوشه گوشه جبهه ها و این سرزمین خلق کردند. در بخش های مختلف برخورد با اسرای جنگی دشمن، در بهداری و برخورد با زخمی های دشمن، در حالات مختلف رزمندگان، هر کدام دریایی از سخن و خاطره همراه خود دارد که هنوز گفته نشده و باید روایت شود. اگر مردم ما با این ابعاد گوناگون دفاع مقدس آشنا شوند آن وقت می بینیم که مشتاق تر شده و آماده فداکاری و حماسه آفرینی های بیشتر خواهند بود.

با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری که در روز اول هفته دفاع مقدس در جمع راویان دفاع مقدس فرمودند: اگر این جلسه چند ساعت دیگر هم طول می کشید بنده آمادگی شنیدن داشتم و همچنین من اصرار دارم این کار یعنی روایت جنگ ادامه داشته باشد.
به نظر شما چه کسانی می توانند هنگام حضور کاروان راهیان نور در مناطق جنگی برای مردم، جنگ را روایت کنند؟

بهتر است برای روایت بیشتر از نسل جنگ استفاده شود. از فرماندهان، جانبازان، آزادگان و رزمندگانی که جبهه ها را دیده و لمس نموده باشند تا هم از اغراق گویی خودداری شده و هم به دل مردم بنشیند. ما فعلا از سرمایه خوب وجود با ارزش رزمندگان اسلام در همه قشرهای مختلف شرکت کننده در جنگ اعم از ارتش دلاور و حماسه آفرین، سپاه قهرمان و فداکار، بسیج مخلص و جانباز و جهادگران بی ریا و در حقیقت سنگر سازان بی سنگر بهره مند هستیم و می توانیم از بیان شیرین آنها استفاده نماییم و چنانچه سازمانی برای دعوت از آنها پیش قدم شود، هم استفاده موثر برده است و هم روحیه مضاعفی است برای آنها که بار دیگر در منطقه حضور یافته و خاطرات را تداعی می کنند و هم اینکه اگر ثبت و ضبط شوند کتاب ماندگار دفاع مقدس ما خواهد بود.

 

چند سال است که به کار روایتگری مشغول هستید؟

potin87.mihanblog.com

 البته بیان و روایت حماسه های خلق شده توسط رزمندگان ما از همان شروع جنگ تحمیلی آغاز شد که هر بار به مرخصی می آمدیم در جامعه و مساجد و مدارس باز گو می کردیم ولی عنوان راوی نداشتیم بلکه به عنوان کسی که از جبهه آمده بود، صحبت می کردیم. بعد از تصویب قطعنامه و آغاز آتش بس بنا به دعوت گروه ها و سازمان ها و دانشگاه ها و مدارس در جلسات آنها شرکت نموده و جنگ را روایت می کردیم و زمانی که حرکت کاروان های راهیان نور به سمت مناطق آغاز شد در کاروان ها حضور پیدا کرده و سینه های تشنه عاشقان را با زلالی حماسه های رزمندگان سیراب می نمودیم.

    با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری که در روز اول هفته دفاع مقدس در جمع راویان دفاع مقدس فرمودند: اگر این جلسه چند ساعت دیگر هم طول می کشید بنده آمادگی شنیدن داشتم و همچنین من اصرار دارم این کار یعنی روایت جنگ ادامه داشته باشد.

    اگر خداوند توفیق دهد تا جایی که در توان داشته باشم نسبت به ارائه تلاش رزمندگان و انتقال آن به نسل های آینده و خصوصا جوانان کوشش خواهیم نمود تا آیندگان ما با تاریخ پر افتخار این مرز و بوم در دفاع مقدس که سرشار از ارزش های اخلاقی، اسلامی و انسانی است آشنا شوند و سعی نماییم فراموش نشود.

--------------------------------------------------------------------------------

منبع :

روزنامه رسالت  و تبیان

آسیب شناسی اردوهای راهیان نور
نقاط ضعف اردوهای راهیان نور:

potin87.mihanblog.com


1-نگاه و نگرش کمی به مسئله :

تلاش بر افزایش حجم بازدیدکنندگان و اینکه هر چه زائر بیشتر، بهتر و در نتیجه تاثیرگذاری روی مخاطب را به خاک و سنگ شلمچه بسپاریم. این نگاه کمی کاملا آسیب ­زاست در حالی که اردوی راهیان کاملا کیفی است و با حجم اصلا تناسب ندارد.

2- فقدان بصیرت و آگاهی و حاکمیت احساس :

ملاک تاثیرپذیری احساسی است، تاثیر احساسی به سرعتی که می­آید، به همان سرعت از بین می­رود. در حالی که این اردوها باید بهانه­ای باشند برای حرکت زائر (یا مخاطب) به سمت کسب بصیرت و آگاهی در آن زمینه مورد نظر.

 ما باید زائر را بیاوریم در منطقه ـ یعنی محل جنگی سابق ـ و در واقع او را کنجکاو و علاقه­مند کنیم که برود در مورد ارزش­های دفاع مقدس ـ که ارزشهای انسانی و الهی هستند ـ مطلب بخواند، یاد بگیرد و متخلق بشود به آن ارزش­ها. آن ارزش­ها را به رفتار تبدیل کند. یعنی ما می­خواهیم یک فرآیند هنجارسازی شکل دهیم.

به چه معنا؟ به این معنا که ما آن هنجارهای دفاع مقدس را هنجارهای مطلوبی می­دانیم. مثلا حفاظت از بیت­المال، فداکاری، گذشت، تقدم منافع اعتقادی بر منافع فردی، نظم­ پذیری، حوصله، استقامت. مطلوب ما آن است که یک عده­ای بیایند در محیطی که روزگاری عرصه دفاع مقدس بوده است. با این هنجارها آشنا شوند و اینها را تبدیل به رفتار کنند در سطح جامعه.

این اتفاق با بصیرت و آگاهی رخ می­دهد و نه با احساس؛ در حالی که اردوهای ما همه احساس محورند؛ یعنی تلاش بر این شده که بیشترین تاثیرات احساسی روی مخاطب گذاشته شود. البته یادمان نرود که در این سه، چهار روز اردو، قرار نیست مخاطبین تغذیه فکری شوند؛ چون امکانش وجود ندارد، ما می­خواهیم که (زائر) علاقه مند و کنجکاو بشود و برود یاد بگیرد؛ نه اینکه این سه چهار روز تمام خلأهای سالانه­اش را پر کند.

3- بهره گیری از اطلاعات ضعیف، غلط، ناقص و ناکارآمد :

علت این مسئله، احساس و گریه محور بودن است. چون قرار است مخاطب تاثیر احساسی بپذیرد، پس ما از هر راهی که بشود احساس او را تحریک کرد استفاده می­کنیم. خود بنده بعضا شاهد بوده­ام که اطلاعاتی به مخاطب داده می­شود که این اطلاعات به لحاظ نظامی و منطقی اصلا صحیح نمی­باشد و معنی ندارد و وقتی درباره­ی سندش می­پرسیم؛ سندی وجود ندارد. ما هنوز ندیده­ایم که راوی­ای مستند حرف بزند. خیلی استثنا داریم.

یک نوع راویانی وجود دارند که راویان نظامی هستند. راویان نظامی، روایتشان هیچ ارزشی (برای اردو) ندارد؛ اطلاعات آنها به درد دانشگاه جنگ و دانشگاه نظامی می­خورد. راوی نظامی Guide Tourist است. یعنی یک عده راوی که سن و سال آنها عمدتا به جنگ نمی­خورد تربیت شده­اند و چون در جبهه حضور نداشته­اند، اصلا درکی از جبهه ندارند. اطلاعاتی می­دهند از جنس معارف جنگ که به درد دانشگاه جنگ می­خورد. این اطلاعات، البته حس کنجکاوی مخاطب را ارضا می­کند؛ اما هیچ نسبتی با آن تاثیر واقعی که ما می­خواهیم از اردوی راهیان نور گرفته بشود، ندارد ـ بحث انتقال ارزش­ها ـ . این اطلاعات داشتنش خوب است اما هیچ فایده­ای ندارد، مفید نیست، مگر برای کسانی که می­خواهند دانش نظامیشان تقویت بشود و نسبت به این مسائل کنجکاو هستند.

ما می­خواهیم که (زائر) علاقه مند و کنجکاو بشود و برود یاد بگیرد؛ نه اینکه این سه چهار روز تمام خلأهای سالانه­اش را پر کند
راوی چون می­خواهد هنجار منتقل کند، باید انتقال هنجارش عملیاتی باشد. یعنی خودش دیده باشد. اگر ما صرفا بخواهیم اطلاعات به مخاطب بدهیم؛ می­توانیم مثلا اطلاعات را از چند رزمنده بگیریم، بعد این اطلاعات را به راوی­های صفر کیلومتر جنگ ندیده بدهیم، بعد این راوی­ها بیایند به مخاطبن اطلاع­رسانی کنند.

اما یک وقت هست که می­خواهیم هنجارسازی کنیم. برای هنجارسازی چه باید بکنیم؟ باید یک فردی که خودش رزمنده بوده و هنوز استانداردهای هنجاری و ارزشی­اش را حفظ کرده؛ بیاد توی اتوبوس، توی اردو و همراه بچه­ها، خودش در انداختن و جمع کردن سفره کمک کند، اسراف نکنند، در عین خستگی زودتر از بقیه نماز صحبش را بخواند و… آن موقع مخاطبان می­بینند که این حرف­­ها شدنی است؛ این آدمی که دارد می­گوید ما دیروز آن طور بودیم؛ الان هم این طور است. چون می­بیند؛ باور می­کند؛ باور پذیر می­شود. یعنی مفیدترین اردوهای راهیان نور، آنهایی هستند که با حضور رزمندگانی که تیپ فرهنگی­اند؛ برگزار شده، چون طرف می­تواند واقعیت­های دفاع مقدس را برای مخاطب باور پذیر کند.

4- نگاه توریستی :

potin87.mihanblog.com

خیلی­ها که می­آیند؛ نگاه توریستی دارند. یعنی می­آیند یک مناطقی را می­بینند، شام و ناهار آماده، محل اسکان مشخص و آماده، مناطقی به آنها نشان داده می­شود، آب و هوا عوض می­کنند و… یک جور سفر توریستی است و چون در ایام توریستی سال- مثل نوروز یا تابستان – اتفاق می­افتد، این بار توریستی بودنش را بیشتر می­کند. در حالی که این سفرها اصلا توریستی نیستند؛ یعنی نگاه توریستی به این سفرها باعث می­شود که آن ماهیت اصلی سفرها فراموش بشود. این مثل این است که ما به سفر حج یا زیارت عتبات نگاه توریستی داشته باشیم. اگر کسی به سفر حج یا عتبات نگاه توریستی داشته باشد از فلسفه­ی این سفرها دور افتاده است. چقدر مغایر است؟ به همین خاطر است که ما می­بینیم روز به روز دارد نگاه توریستی بیشتر می­شود. مثلا برای اردوهای راهیان نور، همه انتقاد می­کنند که چرا برای خرید ما را جایی نمی­برید؟ یعنی همانهایی که آنها را می­بریم اروند و غیره و برایشان داستان غواص­ها و رودخانه و عبور و…. را تعریف می­کنیم؛ همان­ها چانه می­زنند که ما را ببرید بازار چینی­های خرمشهر که می­خواهیم جنس بخریم و بعد هم می­روند در آن بازار با آن وضع ظاهر فروشنده­های چینی و….

سفر راهیان نور دارد توریستی می­شود؛ هم زمانش و هم مکانش دارد توریستی می­شود. در تابستان، غرب خوش آب و هواست و در زمستان و ایام عید، جنوب آب و هوای مناسبی دارد. این با هدف اصلی اردو مغایر است. زیرا افراد قرار است بروند الگوهای هنجاری- رفتاری پیدا کنند.

5- بی­اعتنایی به محیط و آموزه­ها :

مثلا سهم روستای دهلاویه از 10 سال اردوهای راهیان نور و میلیونها زائر، فقط سطل آشغال شدن است و این یک آسیب مهم است. یعنی مردم بومی نسبت به این توریست­های بی­خیر و برکت واکنش منفی پیدا می­کنند. مردم بومی خرمشهر و آبادان، واقعا چه نگاه مساعدی نسبت به راهیان دارند؟ نگاه مساعدی دارند؟ چرا این طور نیست؟

برای اردوهای راهیان نور، همه انتقاد می­کنند که چرا برای خرید ما را جایی نمی­برید؟
آیا اگر اردوهای راهیان نور حساب شده بود؛ کیفی بود؛ تاثیر مثبت روی مردم منطقه نمی­گذاشت،؟ حتما تاثیر مثبت می­گذاشت. ما الان شاهد این تاثیر مثبت نیستیم؛ بلکه شاهد این هستیم که متاسفانه یک ناهنجاری­هایی هم در این اردوها اتفاق افتاده است. وقتی شما کمی به مسئله نگاه می­کنی؛ مثلا چندین هزار دختر و پسر را می بری در دو کوهه، بالاخره مشکلاتی هم به وجود می­آید؛ کما اینکه به وجود آمده است. ناهنجاری­های رفتاری به وجود می­آید.

6- عدم پشتیبانی لجستیک مناسب :

ما می­گوئیم شما حساب شده با فکر، گزینش شده، آدم ببرید. چطور برای رفتن به قله دماوند افراد را گزینش می­کنند. اما برای شلمچه هر که راه افتاد را می­بریم؛ این طوری، به این سادگی که نیست. شلمچه یک چشمه است؛ ظرفیت دارد، اگر بیش از ظرفیت در آن دست و پا بزنیم، چشمه گل می­شود. تازه این چشمه وقتی عمل می­کند که ظرف مناسب داشته باشی. از این چشمه با دست نمی­توان آب خورد. اگر منطقه شلمچه باشد؛ راوی رزمنده فرهنگی داشته باشی؛ لجستیک مناسب داشته باشی؛ اطلاعات دقیق داشته باشی و زائر گزینش شده آنگاه به هدف اصلی اردو می­رسیم.

بخش اعظم عملیات­هایی که ما در کردستان داشتیم؛ در فصل­های سرد سال (پاییز یا زمستان) بوده است. والفجر10، بیت المقدس3، نصر 4، والفجر 2 و… در جنوب هم غالب عملیاتهای ما در زمستان سود قاعدتا اگر کسی می­خواهد بفهمد که در کردستان چه گذشته، باید برف کردستان را ببیند تا باور کند که در این فضا مثلا هشت ساعت پست دادن یعنی چه؟ دو روز توی برف و پیاده روی کردن یعنی چه؟

شما باید یک سری آدم گزینش شده بیاورید. برنامه این است که آن­ها سختی آن جا را ببینند؛ خودشان هم می­دانند که قرار است این سختی را ببینند. یعنی به بچه­ها می­گوئیم که ما مثلا بیست دقیقه توی برف راهپیمایی می­کنیم تا به آن حس و حال برسیم. این سختی به خاطر بی­انضباطی نیست؛ بلکه برنامه ریزی شده است.

افراد گزینش شده ـ و نه زن و بچه­ی مردم ـ می­فهمند این فضاسازی­ها و سختی کشیدن­های عمدی به چه معناست. علتش چیست؟

دکتر صادق کوشکی

منبع : تبیان

1389/6/10 12

آسیب شناسی اردوهای راهیان نور
نقاط ضعف اردوهای راهیان نور:

potin87.mihanblog.com


1-نگاه و نگرش کمی به مسئله :

تلاش بر افزایش حجم بازدیدکنندگان و اینکه هر چه زائر بیشتر، بهتر و در نتیجه تاثیرگذاری روی مخاطب را به خاک و سنگ شلمچه بسپاریم. این نگاه کمی کاملا آسیب ­زاست در حالی که اردوی راهیان کاملا کیفی است و با حجم اصلا تناسب ندارد.

2- فقدان بصیرت و آگاهی و حاکمیت احساس :

ملاک تاثیرپذیری احساسی است، تاثیر احساسی به سرعتی که می­آید، به همان سرعت از بین می­رود. در حالی که این اردوها باید بهانه­ای باشند برای حرکت زائر (یا مخاطب) به سمت کسب بصیرت و آگاهی در آن زمینه مورد نظر.

 ما باید زائر را بیاوریم در منطقه ـ یعنی محل جنگی سابق ـ و در واقع او را کنجکاو و علاقه­مند کنیم که برود در مورد ارزش­های دفاع مقدس ـ که ارزشهای انسانی و الهی هستند ـ مطلب بخواند، یاد بگیرد و متخلق بشود به آن ارزش­ها. آن ارزش­ها را به رفتار تبدیل کند. یعنی ما می­خواهیم یک فرآیند هنجارسازی شکل دهیم.

به چه معنا؟ به این معنا که ما آن هنجارهای دفاع مقدس را هنجارهای مطلوبی می­دانیم. مثلا حفاظت از بیت­المال، فداکاری، گذشت، تقدم منافع اعتقادی بر منافع فردی، نظم­ پذیری، حوصله، استقامت. مطلوب ما آن است که یک عده­ای بیایند در محیطی که روزگاری عرصه دفاع مقدس بوده است. با این هنجارها آشنا شوند و اینها را تبدیل به رفتار کنند در سطح جامعه.

این اتفاق با بصیرت و آگاهی رخ می­دهد و نه با احساس؛ در حالی که اردوهای ما همه احساس محورند؛ یعنی تلاش بر این شده که بیشترین تاثیرات احساسی روی مخاطب گذاشته شود. البته یادمان نرود که در این سه، چهار روز اردو، قرار نیست مخاطبین تغذیه فکری شوند؛ چون امکانش وجود ندارد، ما می­خواهیم که (زائر) علاقه مند و کنجکاو بشود و برود یاد بگیرد؛ نه اینکه این سه چهار روز تمام خلأهای سالانه­اش را پر کند.

3- بهره گیری از اطلاعات ضعیف، غلط، ناقص و ناکارآمد :

علت این مسئله، احساس و گریه محور بودن است. چون قرار است مخاطب تاثیر احساسی بپذیرد، پس ما از هر راهی که بشود احساس او را تحریک کرد استفاده می­کنیم. خود بنده بعضا شاهد بوده­ام که اطلاعاتی به مخاطب داده می­شود که این اطلاعات به لحاظ نظامی و منطقی اصلا صحیح نمی­باشد و معنی ندارد و وقتی درباره­ی سندش می­پرسیم؛ سندی وجود ندارد. ما هنوز ندیده­ایم که راوی­ای مستند حرف بزند. خیلی استثنا داریم.

یک نوع راویانی وجود دارند که راویان نظامی هستند. راویان نظامی، روایتشان هیچ ارزشی (برای اردو) ندارد؛ اطلاعات آنها به درد دانشگاه جنگ و دانشگاه نظامی می­خورد. راوی نظامی Guide Tourist است. یعنی یک عده راوی که سن و سال آنها عمدتا به جنگ نمی­خورد تربیت شده­اند و چون در جبهه حضور نداشته­اند، اصلا درکی از جبهه ندارند. اطلاعاتی می­دهند از جنس معارف جنگ که به درد دانشگاه جنگ می­خورد. این اطلاعات، البته حس کنجکاوی مخاطب را ارضا می­کند؛ اما هیچ نسبتی با آن تاثیر واقعی که ما می­خواهیم از اردوی راهیان نور گرفته بشود، ندارد ـ بحث انتقال ارزش­ها ـ . این اطلاعات داشتنش خوب است اما هیچ فایده­ای ندارد، مفید نیست، مگر برای کسانی که می­خواهند دانش نظامیشان تقویت بشود و نسبت به این مسائل کنجکاو هستند.

ما می­خواهیم که (زائر) علاقه مند و کنجکاو بشود و برود یاد بگیرد؛ نه اینکه این سه چهار روز تمام خلأهای سالانه­اش را پر کند
راوی چون می­خواهد هنجار منتقل کند، باید انتقال هنجارش عملیاتی باشد. یعنی خودش دیده باشد. اگر ما صرفا بخواهیم اطلاعات به مخاطب بدهیم؛ می­توانیم مثلا اطلاعات را از چند رزمنده بگیریم، بعد این اطلاعات را به راوی­های صفر کیلومتر جنگ ندیده بدهیم، بعد این راوی­ها بیایند به مخاطبن اطلاع­رسانی کنند.

اما یک وقت هست که می­خواهیم هنجارسازی کنیم. برای هنجارسازی چه باید بکنیم؟ باید یک فردی که خودش رزمنده بوده و هنوز استانداردهای هنجاری و ارزشی­اش را حفظ کرده؛ بیاد توی اتوبوس، توی اردو و همراه بچه­ها، خودش در انداختن و جمع کردن سفره کمک کند، اسراف نکنند، در عین خستگی زودتر از بقیه نماز صحبش را بخواند و… آن موقع مخاطبان می­بینند که این حرف­­ها شدنی است؛ این آدمی که دارد می­گوید ما دیروز آن طور بودیم؛ الان هم این طور است. چون می­بیند؛ باور می­کند؛ باور پذیر می­شود. یعنی مفیدترین اردوهای راهیان نور، آنهایی هستند که با حضور رزمندگانی که تیپ فرهنگی­اند؛ برگزار شده، چون طرف می­تواند واقعیت­های دفاع مقدس را برای مخاطب باور پذیر کند.

4- نگاه توریستی :

potin87.mihanblog.com

خیلی­ها که می­آیند؛ نگاه توریستی دارند. یعنی می­آیند یک مناطقی را می­بینند، شام و ناهار آماده، محل اسکان مشخص و آماده، مناطقی به آنها نشان داده می­شود، آب و هوا عوض می­کنند و… یک جور سفر توریستی است و چون در ایام توریستی سال- مثل نوروز یا تابستان – اتفاق می­افتد، این بار توریستی بودنش را بیشتر می­کند. در حالی که این سفرها اصلا توریستی نیستند؛ یعنی نگاه توریستی به این سفرها باعث می­شود که آن ماهیت اصلی سفرها فراموش بشود. این مثل این است که ما به سفر حج یا زیارت عتبات نگاه توریستی داشته باشیم. اگر کسی به سفر حج یا عتبات نگاه توریستی داشته باشد از فلسفه­ی این سفرها دور افتاده است. چقدر مغایر است؟ به همین خاطر است که ما می­بینیم روز به روز دارد نگاه توریستی بیشتر می­شود. مثلا برای اردوهای راهیان نور، همه انتقاد می­کنند که چرا برای خرید ما را جایی نمی­برید؟ یعنی همانهایی که آنها را می­بریم اروند و غیره و برایشان داستان غواص­ها و رودخانه و عبور و…. را تعریف می­کنیم؛ همان­ها چانه می­زنند که ما را ببرید بازار چینی­های خرمشهر که می­خواهیم جنس بخریم و بعد هم می­روند در آن بازار با آن وضع ظاهر فروشنده­های چینی و….

سفر راهیان نور دارد توریستی می­شود؛ هم زمانش و هم مکانش دارد توریستی می­شود. در تابستان، غرب خوش آب و هواست و در زمستان و ایام عید، جنوب آب و هوای مناسبی دارد. این با هدف اصلی اردو مغایر است. زیرا افراد قرار است بروند الگوهای هنجاری- رفتاری پیدا کنند.

5- بی­اعتنایی به محیط و آموزه­ها :

مثلا سهم روستای دهلاویه از 10 سال اردوهای راهیان نور و میلیونها زائر، فقط سطل آشغال شدن است و این یک آسیب مهم است. یعنی مردم بومی نسبت به این توریست­های بی­خیر و برکت واکنش منفی پیدا می­کنند. مردم بومی خرمشهر و آبادان، واقعا چه نگاه مساعدی نسبت به راهیان دارند؟ نگاه مساعدی دارند؟ چرا این طور نیست؟

برای اردوهای راهیان نور، همه انتقاد می­کنند که چرا برای خرید ما را جایی نمی­برید؟
آیا اگر اردوهای راهیان نور حساب شده بود؛ کیفی بود؛ تاثیر مثبت روی مردم منطقه نمی­گذاشت،؟ حتما تاثیر مثبت می­گذاشت. ما الان شاهد این تاثیر مثبت نیستیم؛ بلکه شاهد این هستیم که متاسفانه یک ناهنجاری­هایی هم در این اردوها اتفاق افتاده است. وقتی شما کمی به مسئله نگاه می­کنی؛ مثلا چندین هزار دختر و پسر را می بری در دو کوهه، بالاخره مشکلاتی هم به وجود می­آید؛ کما اینکه به وجود آمده است. ناهنجاری­های رفتاری به وجود می­آید.

6- عدم پشتیبانی لجستیک مناسب :

ما می­گوئیم شما حساب شده با فکر، گزینش شده، آدم ببرید. چطور برای رفتن به قله دماوند افراد را گزینش می­کنند. اما برای شلمچه هر که راه افتاد را می­بریم؛ این طوری، به این سادگی که نیست. شلمچه یک چشمه است؛ ظرفیت دارد، اگر بیش از ظرفیت در آن دست و پا بزنیم، چشمه گل می­شود. تازه این چشمه وقتی عمل می­کند که ظرف مناسب داشته باشی. از این چشمه با دست نمی­توان آب خورد. اگر منطقه شلمچه باشد؛ راوی رزمنده فرهنگی داشته باشی؛ لجستیک مناسب داشته باشی؛ اطلاعات دقیق داشته باشی و زائر گزینش شده آنگاه به هدف اصلی اردو می­رسیم.

بخش اعظم عملیات­هایی که ما در کردستان داشتیم؛ در فصل­های سرد سال (پاییز یا زمستان) بوده است. والفجر10، بیت المقدس3، نصر 4، والفجر 2 و… در جنوب هم غالب عملیاتهای ما در زمستان سود قاعدتا اگر کسی می­خواهد بفهمد که در کردستان چه گذشته، باید برف کردستان را ببیند تا باور کند که در این فضا مثلا هشت ساعت پست دادن یعنی چه؟ دو روز توی برف و پیاده روی کردن یعنی چه؟

شما باید یک سری آدم گزینش شده بیاورید. برنامه این است که آن­ها سختی آن جا را ببینند؛ خودشان هم می­دانند که قرار است این سختی را ببینند. یعنی به بچه­ها می­گوئیم که ما مثلا بیست دقیقه توی برف راهپیمایی می­کنیم تا به آن حس و حال برسیم. این سختی به خاطر بی­انضباطی نیست؛ بلکه برنامه ریزی شده است.

افراد گزینش شده ـ و نه زن و بچه­ی مردم ـ می­فهمند این فضاسازی­ها و سختی کشیدن­های عمدی به چه معناست. علتش چیست؟

دکتر صادق کوشکی

منبع : تبیان

1389/6/4 12
X