اگر از غیر عادی بودن وجود دو فیلم از لحظه جان دادن ندا بگذریم و آن را به خاطر وفور گوشی های موبایل دوربین دار در دست مردم، عادی بدانیم، مساله غیر طبیعی دیگر، کیفیت بالای فیلمی است که از این لحظه وجود دارد. کیفیت این فیلم از کیفیت فیلمهایی است که با گوشی های موبایل می توان گرفت بالاتر است. تو گویی تصویربرداری آماده، در جایی ایستاده است و به همکار تیراندازش سفارش کرده است کسی را در نزدیکی من هدف قرار بده، تا من از او فیلم بگیرم.
***
راستی یک سئوال دیگر: کسانی که به حق، از کشته شدن "ندا آقا سلطان" ناراحت هستند، آیا از مرگ مظلومانه دختری که در تاریخ 20 خرداد 1388، در بلوار کشاورز تهران به خاطر در دست داشتن پوستر احمدی نژاد، به صورت او و دو دختر همراهش اسید پاشیده شد هم ناراحت می شوند؟
سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی با حمایت از آشوبگرانی که به بهانه انتخابات اقدام به جنایت و تخریب اموال عمومی و مردم کردند، تصریح کرد: آنها دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی بودند نه اعتراض به انتخابات یا ابطال آن.
این سایت می نویسد: چه قدر دردناک و توهین آمیز است که خواسته آنها را در حد ابطال انتخابات تقلیل می دهند. این حرکت، مثل قطاری است که در آغاز هر یک به منفعتی که در آن می بیند، سوارش می شود و آنجا که در مسیرش منافعش را زیر می گیرد، پیاده می شود. پایان مسیر این قطار، عبور از جمهوری اسلامی است. ای کاش آقای موسوی بتواند تا ایستگاه آخر که همانا سرنگونی جمهوری اسلامی است همراه شود.
این منبع صهیونیستی می افزاید: حتی پافشاری بر ابطال انتخابات تایید رژیم است. زیرا همین انتخابات، رأی ریخته شده به حساب جمهوری اسلامی است که هیچ مشروعیتی ندارد. نامزد ها هم از صافی شورای نگهبان عبور کرده اند. شعار ابطال انتخابات، ناکارآمد است. باید با تمامی نیرو، حول سرنگونی جمهوری اسلامی متمرکز شد.
همزمان آویگدور لیبرمن وزیرخارجه رژیم صهیونیستی از کشورهای غربی خواست آشکارا از آشوبگران حمایت کنند. نتانیاهو نیز در جریان سفر به ایتالیا با کتمان و انکار حضور 85 درصدی ملت ایران پای صندوق های رأی و دادن 5/24 میلیون رأی به انقلابی ترین نامزد گفت: 75 درصد مردم ایران خواستار تغییر رژیمند و اگر غرب امروز فشار سنگین علیه ایران نیاورد پس کی می خواهد با ایران درگیر شود.
گفتنی است هفته گذشته چند تیم تروریستی وابسته به موساد توسط وزارت اطلاعات به دام افتادند. آنها با هدف تخریب و ایجاد آشوب وارد کشور شده بودند.
منبع: روزنامه کیهان
برای ما جای تعجب نیست، از اینکه طرفداران سینه چاک دموکراسی حالا به مخالف سرسخت رای مردم تبدیل شوند، از اینکه خط امامی های سابق، اینک از امام که چه عرض کنم، ازانقلاب و.. گذشته اند. از اینکه دیگر میزان رای ملت نیست ومیزان رای مادر و دختر و همسر سیاستمداران شود.
در پی حوادث و ناآرامی های اخیر در تهران و موضع گیری های تحریک آمیز برخی چهره ها و جریانات سیاسی مدعی خط امام، گروهک ها و جریانات وهابی در استان سیستان و بلوچستان و برخی کشورهای همسایه، استقبال گسترده ای از این اتفاقات کردند.
به گزارش «شبکه خبر دانشجو»، از چندی قبل از انتخابات سایت ها و بلاگ های وهابی فعال در سیستان و بلوچستان و کشورهای همسایه، از جمله افغانستان و پاکستان موسوی را گزینه بهتری نسبت احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور می دانستند و گزینه هرکس به جزء احمدی نژاد محور تبلیغاتشان بود. چهره های وهابی در سیستان و بلوچستان و کشورهای همسایه و مجاور این استان، همواره در سخنرانی ها، سایت ها و وبلاگ هایشان از دوران اصلاحات به عنوان دوران بسیار پرفرصت و استثنایی برای ترویج و گسترش وهابیت یاد می کنند.به اعتقاد کارشناسان، سیاست تساهل و تسامح دولت اصلاحات در مواجه با جریانات تندرو سیاسی و مذهبی وهابی در استان سیستان و بلوچستان، فضا را برای گسترش و نفوذ نیروهای سیاسی - مذهبی وهابی، در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی ،سیاسی و اقتصادی این استان و حتی در سطح کشور فراهم کرد. حمایت چهره های تندرو دوخردادی از میرحسین موسوی که وهابیون در سیستان و بلوچستان خاطرات خوشی از آنان دارند سبب شد که حمایت و رضایت قلبی برای رئیس جمهور شدن موسوی برایشان یک اصل در موضع گیرها و استدلاهایشان با محوریت اینکه موسوی گزینه بهتری برای ریاست جمهوری است تبدیل شود.با حوادث بعد از انتخابات و عدم تمکین موسوی به رای مردم ایران و اغتشاشات خیابانی و طرح انقلاب مخملی در ایران، سبب شده است که این روزها بسیار بیشتر از قبل انتخابات، سایت های وهابی اظهار خشنودی و رضایت از موسوی داشته باشند.این چهره های وهابی و سایت ها ی حامیشان که بسیاری از آن ها از طرف سازمان های جاسوسی آمریکایی و انگلیسی تغذیه فکری و اطلاعاتی می شوند مسایل اخیر در ایران را یک «نقطه عطف» برای تغییر نظام شیعی در ایران می دانند.روی آوردن و نگاه عدالت محور و مهرورز دولت نهم به اکثریت عامه اهل سنت به جای اقلیت چهره های مذهبی و سیاسی وهابی در استان سیستان و بلوچستان و سه برابر شدن ارائه خدمات در مناطق سنی نشین سیستان و بلوچستان به نسبت دولت های قبل در دولت نهم، سبب انزوای جریانات وهابی در این استان شده است.این موضوع سبب نگرانی بیش ار پیش این جریانات در استان شده که تا آنجا پیش رفته اند که مواجه نظامی را با دولت نهم در دستور کار قرار داده اند. بسیاری از ناامنی ها در این استان در این سال های اخیر به اعتقاد کارشناسان ریشه در این مسئله دارد و به نوعی انتقام گرفتن از دولت نهم و در راستای ناکارآمد نشان دادن دولت نهم در زمینه های امنیتی در جنوب شرق ایران است.اعلام رضایت وهابیون از موسوی و حوادث اخیر ایران فقط به این موارد ختم نشده است و این روزها وهابیون در سایت ها و رسانه هایی که با تابلو مستقیم این گروهک های افراطی فعالیت می کنند، از اقدامات مجمع روحانیون مبارز بویژه بیانیه اخیر این تشکل سیاسی اظهار خشنودی و رضایت کرده اند.آیا مردم باید کماکان دوستتان بدارند؟! مگر همان امام حضرت عالی را از رفتارهای عجولانه ای که در هنگام عصبانیت از شما سر زده بود و مورد سواستفاده دشمن قرار گرفته بود، نهی نکرده بود؟ و مگر نمی دانید که آن بزرگ همه ما را به پیروی اکید از قانون فرا خوانده بود؟ او بود که به قانون شکنان عتاب کرد که: «غلط می-کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد.» (صحیفه نور، جلد 14، صفحه378) به ما بگویید کدام راه را برگزینم؟ حمایت از شما به هر قیمتی یا خط انقلاب را؟
نامه دانشجویان دانشگاه تهران به موسوی
به گزارش سرویس دانشگاه برنا، متن کامل این نامه به شرح زیر است:
ادب مرد به ز دولت اوست
جناب آقای موسوی؛ حس مسوولیت نسبت به رایی که برای شما به صندوق انداختیم و وقوع حوادث اخیر، ما را بر آن داشت تا درد دلمان را با مردم شریف ایران در میان بگذاریم. ما مردم ایرانیم و حق ایرانی بودن خود را در صدق و صفا و راستی، در پیشرفت و رشد و تعالی، در تمسک به هویت ملی و مذهبی و در احترام به قانون می جوییم. انتخابات فرصتی بود که مردم چهار نامزد را با این معیارها محک بزنند و یک نفر را به عنوان پیروز برگزینند؛ ما نیز آنگونه که حس وظیفه کردیم نام شما را با هزاران آمال و آرزو بر برگ رای ثبت کردیم. آقای موسوی؛ ببخشید اگر مطالب این نامه چندان مورد پسندتان نیست! ما هم از گفتن آن دل خوشی نداریم! بزرگترین شعارتان که قانون مداری بود را به یادتان می آوریم. همانطور که می دانید حضور 85 درصدی مردم در انتخابات پیروزی بزرگی بود و اینک با تاسف باید گفت بزرگترین شکست و سرخوردگی نیز نصیب ما شد که به شما رای داده ایم. رفتارهای شما پس از انتخابات هر چند در کوتاه مدت شائبه تقلب را برای مردم پدید آورد، اما اظهار نظرهای کلی و عدم حضورتان در شورای نگهبان در کنار برگزاری کارناوال های انتخاباتی بدون مجوز قانونی که متاسفانه آشوب و بی نظمی را به بار آورد و از طرفی حمایت شما از این جریان و یا حداقل عدم ابراز برائت در بیانیه های دوپهلویی که از طرفتان صادر می شود، تنها اذهان را به قانون گریزی و قانون شکنی رهنمون می کند. جناب آقای موسوی؛ بسیاری از رای دهندگان به شما، حقاً با نیتی پاک رایشان را به صندوق انداختند و اکنون با وقوع چنین برخوردهای نسنجیده و بی قانونی های گسترده از جانب شما و بعضی حامیانتان، رای خود را پس گرفتنه اند و از کرده خود نیز پشیمانند. ما نیز همانند سایر مردم و دانشجویان، در درجه اول از شما می خواهیم قدری در رفتار خود تامل کنید. آنچه از جانب شما سرمی زند در حافظه تاریخی این ملت باقی خواهد ماند. صدمه هایی که از قبل اینگونه رفتارها به جان و مال و فرهنگ ملت وارد می آید، با هیچ بهایی جبران شدنی نیست و شما که چه بخواهید و چه نخواهید امروز در ذهن عامه مردم به عنوان مسبب این وقایع شناخته می شوید، در پیشگاه ملت و در دادگاه عدل الهی مسوولید.ملت ایران اهل منطقند و از هوچی گری متنفر. از ملعبه قرار دادن نمادهای مقدس سخت آشفته اند. حمایت از آشوبی که در آن مسجد به آتش کشیده شده و دست آلوده به خون منافقان در آن عیان است، شرم آور است. از سوی دیگر سلب امنیت و آسایش و مختل کردن زندگی مردم، آه و نفرینشان را برایتان به ارمغان آورده است. در این حال دم از امام و انقلاب زدن چه باوری برای مردم خواهد ساخت. آیا حمایت از شما را باید بر حمایت از انقلاب مقدم دانست؟ مگر نمی بینید که جریان منتسب به شما اساس انقلاب را هدف گرفته است؟ متاسفانه حتی حفظ ظاهر هم نکردید! نه تنها وقعی برای رهبری قائل نیستید، بلکه حرف های امام را نیز تفسیر به رای کردید. آیا مردم باید کماکان دوستتان بدارند؟! مگر همان امام حضرت عالی را از رفتارهای عجولانه ای که در هنگام عصبانیت از شما سر زده بود و مورد سواستفاده دشمن قرار گرفته بود، نهی نکرده بود؟ و مگر نمی دانید که آن بزرگ همه ما را به پیروی اکید از قانون فرا خوانده بود؟ او بود که به قانون شکنان عتاب کرد که: «غلط می-کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد.» (صحیفه نور، جلد 14، صفحه378) به ما بگویید کدام راه را برگزینم؟ حمایت از شما به هر قیمتی یا خط انقلاب را؟ جناب آقای موسوی؛ هیچ یک از ما فکر نمی کردیم که نخست وزیر محبوب جمهوری اسلامی کارهایی خواهد کرد که عرق شرم از حسن نیتمان بر پیشانیمان نقش بندد. اگر بپرسید چرا به شما رای دادیم خواهیم گفت چون فکر می کردیم دولت روی کار قانون گریز است و موسوی قانون گرا؛ چون تخیلاتمان را در مشکلات اقتصادی کشور محدود کرده بودند و می گفتند موسوی برنامه های خوبی دارد؛ چون دولت به دروغ گویی معروف شده بود و شما به صداقت؛ چون قرار بود خط امام را احیا کنید نه اینکه با اساس نظام گلاویز شوید؛ اما اکنون تعلق خاطر به جریان شما ننگ حمایت غرب و رسانه های سیاهش را بر ما تحمیل می کند؛ از قانون گرایی هم که در فرهنگتان چیزی نمانده؛ اکنون سراب چه چیزی را در سر بپرورانیم؟ اگر حق با شماست که قانون جوابگوست. آیا حقیقتا امروز آنقدر دستتان از منطق خالی است که نیازمند حمایت مردم در خیابان ها هستید؟ جناب آقای موسوی؛ خود نیک می دانید که امروز غالب اعضای ستادهایتان از شما روی گردانده اند. دلسوزانه از ما بپذیرید که از پایگاه مردمی که به مدد رای بخشی از جامعه برای شما ایجاد شده بود هم چیزی باقی نمانده است و با کمال تاسف باید آن را نتیجه بی احترامی به حقوق مردم دانست. ما جمعی از دانشجویان دانشگاه های تهران نیز به توده های مردم پیوسته و ادامه این بی قانونی ها و آشوب ها را به صلاح نمی دانیم و آن را نماد تضییع رای خود قلمداد می کنیم. اکنون به حق رایی که برایتان به صندوق انداختیم عاجزانه خواستاریم که اعتراضات خود را در چارچوب قانون پیگیری کنید و یا اگر واقعا دلایلتان محکم و محکمه پسند نیست، مردانه سرنوشتی را که مردم برای خود رقم زده اند بپذیرید که ما نیز این رفتار شما را خواهیم ستوده و قدر رایی که به شما داده ایم را خواهیم دانست. در غیر این صورت راهی جز برائت جویی از انتخاب شما برایمان باقی نخواهد ماند.
امیدواریم خداوند از سر تقصیرات همه ما درگذرد.
جمعی از دانشجویان دانشگاه های تهران
پیرو انتشار نامه 30/3/88 آقای میرحسین موسوی به شورای نگهبان در برخی از رسانه ها که حاوی ادعاهایی درخصوص روند برگزاری انتخابات بوده است، وزارت کشور به این ادعاها پاسخ داد.
به گزارش سرویس سیاسی برنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور؛ متن کامل پاسخ وزارت کشور به ادعاهای موسوی بدین شرح است؛ انتخابات ریاست جمهوری دهم ظهور جشنواره ای از افتخار و عزت ملی در سی امین سال انقلاب اسلامی و تجربه مردم سالاری دینی بود، انتخاباتی در شان مردم ایران و در تراز جمهوری اسلامی که مشارکت ملی، رفتار قانونی و رقابت اخلاقی شعارهای اصلی برگزار کنندگان آن بود و به فضل الهیبا حضور پرشور، آگاهانه و بی همتای ملت، در سطحی فراتر از همه پیش بینی ها، این حماسه تاریخی ملی تحقق یافت و به ثبت رسید. بدون شک این انتخابات فرصتی بزرگ برای ملت، نظام و انقلاب اسلامی و تهدیدی بزرگ و دشمن شکن برای بدخواهان مردم شریف ایران و انقلاب شکوهمند آنان می باشد . در خصوص نامه آقای میرحسین موسوی مطالب زیر به عرض ملت شریف و حماسه ساز ایران اسلامی می رسد : نامه ایشان حاوی تناقضات آشکاری بوده و عمدتاً شامل مواردی کلی است که فاقد مستندات عینی و حقوقی می باشد . مواردی که ایشان ادعا کرده اند ، عبارت است از : الف - پلمپ صندوقهای رای 1- طبق قانون انتخابات ، باید صندوقها قبل از شروع رای گیری پلمپ شود ، لذا در این راستا به کلیه نمایندگان نامزدها اطلاع داده شده بود که لازم است راس ساعت 7 صبح در شعب اخذ رای حضور داشته باشند و اخذ رای نیز ساعت 8 صبح شروع گردید . اگر برخی از نمایندگان آقای موسوی در ساعت مقرر حضور نیافته و تاخیر داشته اند ، اخذ رای از مردم که مقابل شعب اخذ رای صف کشیده بوده اند را نمی توان به تعویق انداخت . « ماده 29 قانون انتخابات : « قبل از شروع رأی گیری باید در حضور نماینده یا نمایندگان هیأت نظارت ، صندوقهای خالی ، بسته و ممهور به مهر شعبه ثبت نام و اخذ رأی گردد .» همانگونه که ملاحظه می شود در متن قانون هیچ سخنی از الزام حضور نمایندگان کاندیداها برای پلمپ صندوقها وجود ندارد اما با این حال وزارت کشور از نمایندگان کاندیداها جهت نظارت دعوت کرد و اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان آقای موسوی ، هنگام پلمپ صندوق ها ، در شعب اخذ رای حضور داشتند . 2- کلی گویی بدون اشاره به شماره صندوق مورد نظر کافی نیست . ایشان لازم بود که شماره صندوق های مورد اعتراض را اعلام نمایند تا ضمن بررسی جواب لازم ارائه گردد . بر اساس تبصره 1 ماده 80 قانون انتخابات ریاست جمهوری که مقرر می دارد « کسانی که از نحوه برگزاری انتخابات شکایت داشته باشند ، می توانند ظرف سه روز از تاریخ اخذ رأی "شکایت مستند" خود را به ناظرین شورای نگهبان یا دبیرخانه این شورا نیز تسلیم دارند . » باید کلیه شکایات مستند و با ذکر نمونه های عینی باشد . ب- حضور نمایندگان نامزدها 1- وزارت کشور زحمات فراوانی را متقبل شد تا با ایجاد سایت ثبت نام اینترنتی نمایندگان کاندیداها ، بستری فراهم نماید تا نمایندگان نامزدها بتوانند به راحتی مشخصات خود را وارد سایت نموده و برای تمام نمایندگان نامزدها کارت شناسایی رایانه ای صادر شود . بدین منظور در جلسه توجیهی مورخ 2/3/1388 با حضور نمایندگان کاندیداها آقایان: ثمره هاشمی از ستاد آقای دکتر احمدی نژاد ،طلایی نیک از ستاد آقای دکتر محسن رضایی، سلطانی فر از ستاد آقای کروبی ، احمدی از ستاد آقای مهندس موسوی ، سایت مذکور به آنها معرفی و آنان ضمن اعلام آمادگی از وزارت کشور به خاطر این اقدام تشکر نمودند . اما در تاریخ 15/3/1388 به صورت غیر مترقبه و با اظهار اینکه نمایندگان ما در شهرستانها با این روش آشنا نیستند و در این فرصت کوتاه نمی توانیم کار ثبت نام را انجام دهیم ، درخواست کردند تا صدور کارت شناسایی برای نمایندگان نامزدها به صورت دستی و سنتی صورت گیرد ، که ستاد انتخابات کشور در جهت همراهی با آنان این درخواست را پذیرفت . 2- به رغم همراهی وزارت کشور ، ستاد ایشان در معرفی نمایندگان ضعف داشت، به طوریکه حتی برای دادن فتوکپی شناسنامه و الصاق عکس به آن نیز مشکل داشتند و هر روز کار را به تاخیر می انداختند که به عنوان نمونه می توان به شهر تهران اشاره داشت. 3- به رغم همه این موارد وزارت کشور تا آخرین دقایق و حتی روز انتخابات با آنان همراهی نمود و در نتیجه آقای میرحسین موسوی در 40676 صندوق از مجموع 45713 شعبه ، نماینده داشت که حدود 90 درصد از صندوقها را شامل می گردد ( اسامی و مشخصات آنها موجود است) و علاوه بر این تعداد نمایندگان ایشان در شعب اخذ رای از تعداد نمایندگان دیگر کاندیداها بیشتر بوده است یعنی آقای موسوی بیشترین نماینده نسبت به نامزدهای دیگر بر سر صندوق ها داشته اند. 4- عبارت « هزاران گزارش تخلف » در نامه ایشان ، مصداق بارز کلی گوئی است در حالیکه در سراسر کشور و از همه شعب اخذ رای و از طرف همه نامزدها ، ستادهای تبلیغاتی ، نمایندگان نامزدها و هواداران آنها ، فقط 227 مورد شکایت مکتوب به هیات های اجرایی و نظارت شهرستانها واصل شد که 207 مورد از آنها به دلیل عدم ارائه مستندات مربوطه وارد نبوده و 16 مورد به دادگاه و 4 مورد به نیروی انتظامی ارجاع شده است.در مجموع، 20 مورد تخلف ارجاعی به دادگاه و نیروی انتظامی ، مربوط به اشخاص حقیقی است که به عنوان مثال از سوی بعضی از هواداران برخی از نامزد ها،در ساعات پس از 8 صبح روز پنج شنبه 21/3/88 که ممنوعیت تبلیغات نامزد ها بوده، مبادرت به توزیع و نصب اقلام تبلیغاتی نامزد مورد نظرشان نموده بودند. ج- صندوق های سیار درخصوص صندوقهای سیار ایشان مواردی را گفته اند که از کسی مانند ایشان بعید است اینگونه آشکارا خلاف واقع بگوید : 1- ایشان ادعا کرده اند که « طبق ماده قانون انتخابات ریاستجمهوری تخصیص شعب سیار صرفا برای مناطق صعبالعبور کوهستانی و مسافتهای دور و نقاطی که تشکیل شعب ثابت مقدور نیست تشکیل میشود » ای کاش شماره آن ماده را ذکر می کردند ، تا با مراجعه به آن ماده معلوم می شد که تشکیل شعب سیار « صرفاً » برای مناطق صعب العبور و کوهستانی نیست و در ادامه ماده مربوطه چگونگی آن مشخص شده است. آنچه در نص صریح قانون آمده اینگونه است « ماده 50 ـ هیأت اجرایی بخش با تصویب هیأت اجرایی شهرستان میتواند برای مناطق صعب العبور و کوهستانی و مسافتهای دور و نقاطی که تشکیل شعب ثابت ثبت نام و اخذ رأی مقدور نیست شعب اخذ رأی سیار تشکیل دهد هیأت اجرایی شهرستان نیز می تواند در صورتی که لازم بداند نسبت به تشکیل شعب اخذ رأی سیار در مرکز شهرستان و بخش مرکزی اقدام نماید .... » می بینیم که در نامه ایشان واژه صرفا" بکار رفته و دنباله عبارت نیز حذف شده است و این روش تحریف قانون ، غیر صحیح و غیر اخلاقی است . 2- ای کاش ایشان مستنداً ، اعلام می کردند که در انتخابات ریاست جمهوری هفتم ، هشتم و نهم چند صندوق ثابت شهری و چند صندوق سیار وجود داشته و حالا تعداد این صندوق ها چه میزان است ؟ ما این اطلاعات را در سایت وزارت کشور رسما و شفاف و مبسوط قرار داده ایم . طبق قانون و سیره مستمره ، شعب سیار ، نه تنها برای مناطق صعب العبور که همواره برای مناطق شهری ، بیمارستانها ، پادگانها ، مناطق کم جمعیت و موارد دیگر تشکیل می شده است. به طور مثال در انتخابات ریاست جمهوری نهم در دولت اصلاحات ، از مجموع 41071 صندوق اخذ رای ، تعداد 14102 صندوق آن سیار بوده است یعنی 33درصد کل صندوقها ، در حالیکه در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از مجموع 45713 صندوق تعداد 14294 سیار بوده است یعنی 30درصد کل صندوق ها، پس ملاحظه می شود که درصد صندوقهای سیار در این انتخابات به نسبت دوره گذشته 3 درصد کاهش یافته است ! از طرفی متاسفانه حتی افزایش میزان 7/11 درصدی تعداد صندوقهای ثابت نیز مورد اعتراض طرفداران آقای موسوی به جهت نگرانی آنها از افزایش تعداد صندوق ها ، واقع شده است . لازم است اشاره شود که برای تعداد 27958931 رای ( کل آراء ماخوذه دردومین مرحله نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ) 14102 صندوق سیار در دولت اصلاحات پیش بینی شده و این در حالی است که برای کل آراء ماخوذه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یعنی 39371214 رای ، 14294 صندوق سیار پیش بینی شد و این نشانگر عدم صحت مطالب مطرح شده در این خصوص از سوی ایشان است.و اگر فقط افزایش مشارکت انتخابات ریاست جمهوری دهم را نسبت به مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم یعنی افزایش از حدود 62 درصدی به حدود 85 درصددر انتخابات دهم را در نظر می گرفتیم باید تعداد کل صندوق ها معادل 41071ضربدر 85 درصد ،تقسیم بر 62 درصد یعنی برابر 56307 صندوق و تعداد صندوق های سیار را معادل 14102 ضربدر 85 درصد تقسیم بر 62 درصد یعنی برابر 19333 صندوق درنظر میگرفتیم ،کاملا مشهود است که به نسبت و باتوجه به مشارکت 85 درصدی به مراتب کمتر از دوره نهم در نظر گرفته شده است. مضافا اینکه فضای جدی و رقابتی و شور و شوق و نشاط انتخاباتی و تبلیغاتی قبل از انتخابات و نتایج اکثر نظر سنجی ها هم نشان از میزان مشارکت بالاتری در دور دهم نسبت به دور نهم را نشان میداد. 3- هیچ گونه ممانعتی برای حضور نمایندگان ایشان بر سر صندوقهای سیار وجود نداشته و طبق تبصره ماده 8 آیین نامه اجرایی حضور نمایندگان نامزد های ریاست جمهوری ،تامین نیازهای نمایندگان نامزد ها به عهده نامزد مربوطه می باشد و وزارت کشور از این بابت هیچ گونه تکلیفی ندارد، (اعضا هر شعبه بعلاوه عوامل انتظامی چهارده نفر می باشند که اگر نمایندگان کاندیداها هم اضافه شود جابجایی آنها بسیار سخت است) اما با این حال اعضای اجرایی شعب نهایت همکاری را با نمایندگان کاندیداها داشته ا ند 4- اشکال ایشان مبنی بر افزایش صندوقهای سیار در تناقض با اشکال دیگرشان مبنی بر عدم ارائه امکان لازم برای رای دادن مردم است لذا شرط صداقت این بود که ایشان هم درخواست افزایش صندوقهای ثابت و هم سیار را می نمودند.چنانکه شرح آن با اعداد و ارقام اشاره شد. د- در خصوص تعرفه ها 1- آقای موسوی در نامه خود عدد واجدین شرائط رای دهنده را تعداد 45میلیون و 200 هزار نفر ذکر کرده اند که آشکارا یک میلیون کمتر از تعداد واقعی است .که همانگونه که بار ها اعلام شده تعداد واجدین شرایط 46میلیون و 200 هزار نفر بوده است صرف نظر از اینکه جریان اصلاح طلب بار ها اعلام میکرد که تعداد واجدین شرایط بیشتر از این هم هست. 2- ایشان پذیرفته اند که به تعداد معقولی باید تعرفه اضافه چاپ می شد اما نگفته اند که این تعداد چند تا باید باشد ؟ 3- چاپ تعرفه اضافه ، که طبق قانون و عرف انتخابات صورت گرفت ، بارها و بارها در مطبوعات و از سوی ستاد ایشان ، مورد تهاجم واقع شد . که وزارت کشور در موقع خود پاسخ آنها را داد و بر اساس وظیفه قانونی و با توجه به میزان مشارکت پیشتر پیش بینی شده اقدام به چاپ تعرفه کرد، تا با مشکل مواجه نشود .و طبیعی است تخمین دقیق و بدون خطاء تعداد رای دهنده در هر شهرستان و یا در هر صندوق امکان پذیر نیست. 4- در این دوره از انتخابات ، به منظور صیانت از آراء مردم ، کلیه تعرفه ها دارای سریال مخصوص و کد اختصاصی استانی بود که امکان جابجائی را از بین می برد تا رای مردم با ضریب امنیتی بیشتری حفاظت گردد . 5- ما قصد این را نداریم که بگوئیم آیا آقای موسوی و دیگران ، با سوء نیت آن فشارها را وارد می کردند تا تعرفه اضافه چاپ نشده و در نتیجه مردم با کمبود تعرفه مواجه شوند و آنها امروز بهانه ای دیگر برای تهمت و اعتراض داشته باشند،لیکن اظهارات فعلی ایشان جای این سوال را باقی می گذارد. 6- با توجه به شکوه و عظمت حضور ملت از ساعات اولیه در سر صندوقهای رای، صفوف متراکمی تشکیل شده بود و به همین دلیل نیز به کلیه شعب گفته شد به محض آنکه تعداد تعرفه های باقیمانده به عدد 100 رسید سریعا خبر دهید و قبل از اتمام آنها، تعرفه های موردنیاز برای آنها ارسال می شد . با اینکه تبلیغات همه جانبه ای هم از سوی هواداران ایشان سازماندهی شد و به دروغ آشکار متوسل شدند که قرار است در صندوق های مستقر در مساجد تقلب صورت گیرد ! و مردم را به سوی صندوق های مستقر در مدارس دعوت کردند . 7- با توجه به قانون انتخابات ، رای دهندگان مجاز هستند در هر نقطه ای از کشور که بخواهند رای بدهند . لذا سیال بودن تعداد رای دهندگان ، موجب می شود تا نتوان دقیقا برآورد کرد که در هر صندوق چند نفر مراجعه می نمایند از این رو در شعب اخذ رای ، با در نظر گرفتن آمار رای دهندگان در آخرین انتخابات در هر شهرستان و صندوق تعداد تعرفه متناسب تحویل داده شدو تنها تعداد معدودی از شعب اخذ رای با کمبود تعرفه مواجه شدند که به سرعت تعرفه لازم تحویل گردید . ه-محدود کردن زمان رای گیری محدود کردن زمان رای گیری نیزمانند بسیاری از مطالب دیگر ایشان خلاف واقع است ، زیرا رای گیری به درخواست فرمانداران و با دستور وزیر کشور ، چهار بار و تا ساعت 22 تمدید شد. لازم به ذکر است که انتخابات ریاست جمهوری نهم از ساعت 9 صبح شروع شده بود ولی انتخابات دهم از ساعت 8 صبح آغاز گردید،(یعنی 1 ساعت زودتر)و طبق قانون تا ساعت 18 ادامه یافت و وقت دوم از 18 تا 19 تمدید شد و بار سوم از ساعت 19 تا 20 تمدید گردید و بار چهام از20 تا 21 تمدید شدو بار پنجم از 21 تا 22 تمدید گردید و در نهایت نیز در اطلاعیه رسمی ستاد انتخابات کشور اعلام گردید تا زمانیکه رای دهنده در مقابل شعبات وجود دارد افراد به داخل شعبه هدایت شده و از آنها رای گیری به عمل آید ، به طوریکه در برخی از شعب تا پاسی از نیمه شب نیز رای گیری ادامه داشت . ایشان ادعا کرده اند که چهار نفر از ستاد ایشان به وزارت کشور مراجعه نموده اند و تقاضای ملاقات با وزیر کشور جهت تمدید مهلت اخذ رای داشته اند و به آنها اجازه ملاقات داده نشده است ، در حالیکه چهار تن از نمایندگان ایشان به نام آقایان بهزادیان نژاد ، علی ربیعی ، مهرعلیزاده و فرد دیگری به ستاد انتخابات کشور مراجعه کردند و بیش از یک ساعت با رئیس ستاد انتخابات کشور ملاقات داشتند و سخنان و درخواست های ایشان شنیده شد و پاسخ های مستدل ستاد انتخابات کشور را نیز دریافت نمودند . و-انتقال صندوق ها به فرمانداری آقای موسوی ادعای عجیبی دیگری نیزنموده اند که مانند بقیه سخنان ایشان ، بدون استناد می باشد . ایشان ادعا نموده اندکه در مرحله شمارش آراء و تنظیم صورتجلسات در شعب اخذ رای ، هیچ نظارتی از سوی نمایندگان کاندیداها وجود نداشته است ، در حالیکه نمایندگان ایشان در صندوق های اخذ رای تا پایان شمارش آراء و تنظیم صورتجلسات و امضاء فرم های مربوطه ، در شعب اخذ رای حضور داشته و اعداد و ارقام فرم های مذکور را یادداشت نموده اند و بر تمامی مراحل شمارش آراء و اعلام نتایج صندوق ها نظارت داشته اند . این در حالیست که تمامی صندوق ها با حضور اعضاء اجرایی شعبه ، نماینده فرماندار ، بازرسان ، ناظران شورای نگهبان ، محافظان صندوق ها و نمایندگان نامزدها شمارش شده است ، یعنی موقع شمارش آراء حداقل 14 نفر در محل هر صندوق حضور داشته اند . ایشان در بخش دیگری از نامه خود به اعلام نتایج شمارش آراء صندوق ها به وسیله صدا و سیما اعتراض کرده اند ، درحالیکه این اقدام ستودنی ستاد انتخابات کشور ، شایسته تقدیر است زیرا در انتخابات ادوار گذشته معمولاً مردم حداقل تا 12 ساعت پس از پایان برگزاری انتخابات ، هیچگونه اطلاعی از نتایج شمارش آراء نداشتند و از سوی مسئولان انتخابات به آنها اطلاع رسانی نمی شد .همانگونه که همگان از مدت ها قبل اطلاع دارند در این انتخابات به دلیل ضرورت اطلاع رسانی سریع به مردم نرم افزاری طراحی گردید و نتایج شعب اخذ رای ، مستقیماً از شعبه ها به ستاد انتخابات کشور ارسال می شد و بلافاصله به صورت نوبه ای به اطلاع مردم می رسید . و این امر نه تنها هیچ منافاتی با قانون انتخابات ریاست جمهوری ندارد بلکه در راستای احترام به حق مردم برای اطلاع رسانی سریع از نتیجه انتخابات می باشد . ما مردم را نامحرم ندانسته و سعی نمودیم هر نتیجه ای که به ستاد انتخابات کشور می رسد ، در اختیار مردم نیز قرار گیرد . البته از ساعت 12 ظهر روز شنبه 23/03/88 که فرم های 28 انتخابات ( اعلام نتایج شهرستان ها ) به تعداد معتنابهی رسید ، اعلام نتایج بر اساس این فرم ها ادامه یافت . اگر آقای موسوی ادعا دارند که نتایج انتخابات و تجمیع آراء واقعی نبوده ،می بایست دلایل خود را اعلام و مستندات خویش را ذکر می نمودند. ایشان با ذکر نامه نمایندگان سه نفر از نامزدها ، ادعا کرده اند که این نمایندگان که در ستاد انتخابات کشور مستقر بودند ، از جریان اعلام نتایج بی خبر بوده اند . ای کاش ایشان بدون عصبانیت ، لحظه ای در قانون انتخابات تامل می کردند تا می فهمیدند که ستاد انتخابات کشور ، صرفاً موظف است نتایج فرم های 28 ( اعلام نتایج شمارش آراء شهرستان ها ) را به نمایندگان نامزدها اعلام نماید و ارائه نتایج فرم های رایانه ای واصله از شعب اخذ رای به این افراد بر عهده وزارت کشور نیست . البته در راستای اجرای قانون ، کلیه فرم های 28 واصله از شهرستان ها بدون تاخیر به این نمایندگان ارائه می شد. نکته قابل ذکر اینکه نمایندگان برخی نامزدها ، وقتی در ساعت حدود 6 صبح از ناکامی نامزدهای خود مطلع شدند ، ستاد انتخابات را به اختیار خود ترک نمودند . ز-نسبت دادن آرایش سبد آراء یکی از مسائلی که به نظر آقای موسوی قابل تامل بوده و صحت انتخابات را مورد تردید قرار داده ، نسبت تقریباً ثابت آراء کاندیداها در تمام مناطق کشور بوده است ! در این رابطه ذکر موارد زیر مفید به نظر میرسد. 1- توجه ایشان را به این نکته معطوف می داریم که آراء کاندیداها در مناطق کشور ثابت نبوده و به عنوان مثال خود ایشان در رتبه بندی آراء دراستانهای آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان نفر اول می باشند . 2- اگر مردم کشور در اکثریت بالایی از شهرستانها ، جناب آقای دکتر احمدی نژاد را مورد اعتماد و تایید قرار داده اند ، بهتر است آقای موسوی دلیل این امر را در عملکرد و شعارهای ایشان جستجو کند و اصل انتخابات و حماسه عظیم قریب به40 میلیونی ملت بزرگ ایران را زیر سوال نبرد . 3- ادعای ایشان در مورد عدم کسب اکثریت آراء نامزدها در محل تولدشان ، ناشی از اطلاعات کذبی است که به ایشان رسیده وگرنه بر طبق نتایج انتخابات که در صدا وسیما نیز اعلام شده و نیز آماری که هم اکنون در سایت پرتال وزارت کشور وجود دارد ،آقای موسوی در زادگاه خود یعنی در شهرستان شبستر ، آقای رضایی در شهرستان لالی و آقای احمدی نژاد در گرمسار حائز اکثریت آراء شده و آراء آقای کروبی در شهرستان الیگودرز حائز بهترین نتیجه خود در کل کشور یعنی در رتبه دوم قرار دارد .ضمن اینکه به لحاظ عقلی هم هیچ الزامی وجود ندارد که حتما اهالی یک شهرستان به همشهری خود رای دهند. 4- اعلام نتایج به تفکیک استانها و شهرستان های سراسر کشور از سوی ستاد انتخابات کشور رسماً منتشر و توسط صدا وسیما و جراید و رسانه ها اعلام گردید . هم اکنون نیز برای اولین بار در طول تاریخ انتخابات ، اعلام نتایج انتخابات به تفکیک شعب اخذ رای از سوی ستاد انتخابات کشور در حال انجام است که به خودی خود نشانگر صحت انتخابات و اطمینان برگزار کنندگان از درستی عملکرد خویش می باشد . و اما در مورد قسمت انتهایی نامه ایشان که اشاره به تخلفات ادعایی مربوط به قبل از برگزاری انتخابات از قبیل استفاده از رسانه ملی،استفاده از وسایل نقلیه دولتی،افتتاح پروژههای عمرانی ،پرداخت معوقه کارکنان دولت،توزیع سهام عدالت و امثال آنها را داشته است،لازم به ذکر است با این گونه ادعا ها هیچ خدشه ای به رای مردم وارد نمی شود. و مردم فهیم و آگاه ما با توجه به همه این تبلیغات و مباحثات به نامزد مورد نظر خودرای داده اند و این موضوعات قبل از برگزاری انتخابات هم از سوی ایشان و طرفدارانشان و رسانه های همسو با حجم وسیع مطرح گردید و لیکن مردم براساس شناخت خود از نامزد ها 40 میلیون رای به صندوق ها ریختند و سرنوشت انتخابات را با رای خود رقم زدند. بدیهی است تک تک آراء 40 میلیونی مردم فارغ از اینکه به چه نامزدی تعلق گرفته است برای مسئولین برگزار کننده انتخابات محترم بوده وما به عنوان خادمین ملت دست تک تک آنها را به خاطر خلق این حماسه تاریخی می بوسیم. و در آخر آقای موسوی باید به این نکته توجه داشته باشد که اگر خدمات دولت و مقدمات انتخابات را باعث ابطال انتخابات می دانستند باید از ابتدا با اعلام باطل بودن انتخابات در انتخابات شرکت نمی کردند نه اینکه پس از عدم کسب رای لازم در انتخابات،موضوعات اتفاق افتاده ادعایی قبل از برگزاری انتخابات را بهانه ای برای ابطال آراء حدود 40 میلیونی رای ملت اعلام می کرد. رفتار آقای موسوی این ذهنیت را تقویت میکند که ایشان با این هدف شرکت کردند که اگر موفق به کسب اکثریت آراء شدند انتخابات خوب است و اگر شکست خوردند انتخابات باطل و بد است. ازجناب آقای موسوی خواستاریم به قانون و رای مردم احترام قائل شده و قانون گرایی را در رفتار خودشان نشان دهند. والسلام علی من اتبع الهدی
یادداشتی از فرزاد جمشیدی؛
آقای احمدی نژاد! «انتخابات» تمام شده اما « انتظارات» تازه شروع شده! شما مثل دیگران کابینه تعاونی ندارید! وام دار قارون ها نیستید. سپاه ابن نحصی را راه نیانداختید تا ملک ری ، وعده بدهید! خیمه ستادهایتان ، قلب مردم بوده اما بعضی با «توهم سبز» یا «توطئه سیاه» می خواهند میان این قلبها دیوار بکشند.
جمعه ای که گذشت نه میرزاده عشقی زنده بود و نه شهریار! اما آنها که زیر سقف بارانی آسمان جمعه نفس کشیدند ، عاشق تر از ایده آل عشقی (1)، در این اوایل گل سرخ و انتهای بهار ، حسرت حیدر بابای شهریار را روایت کردند تا دور از هیاهوی سیاست ، سینه آسمان از یالان دنیای غزل سرای آذربایجان سرریز شود و کتاب پر برگ ابرها، آیه های بارانی 22 خرداد را بر زمین نازل کند:
- حیدربابا ! دنیا دروغ است مگر اینکه مردمش به هم راست بگویند!
دست باران، صورت تهران را شست خیابان هایی که چندین شب از همهمه رنگ ها، بی خواب شده بودند مقدم باران این مهمان بی رنگ را گرامی داشنتد دیوارهایی که از تپش تبلیغات ، به لکنت آمده بودند، از شعر خیس باران زبان گرفتند. حرفهای درشتی که از دهان هواداران نامزدهای انتخاباتی درآمده و زمین گیر شده بودند، مثل یک حباب، کلاه از سر برداشتند و تا چهار نامزد پست ریاست جمهوری از خط پایان بگذرند، لشکر باران پایتخت ایران را فتح کرد. روز نبود، شب بود اما خبر آنها که دلشان را در دست گرفتند تا وطنشان زنده بماند آفتابی تر از آن بود که برای انتشار ، منتظر روزنامه ها بماند! آخر خبر مهمی است اینکه 40 میلیون نفر در جمعه 22 خرداد پیش شماره چهار سال مسئولیت رییس جمهور ایران را روی دکه دلها گذاشتند!
جمعه 22 خرداد سرزمین من با هزاران ریه روشن امیدواری نفس کشید، چیزی از جنس نشاط ، انگار برف بی تفاوتی را آب کرد و قصه زندگی ، دور از صدای سیاست ، در سینه این فلات گسترده تازه شد.
جمعه "سهراب" زنده نبود تا ببیند «قطار سیاست » چندان هم خالی نمی رود، وقتی مردم خوب می دانند آنچه از صندوق ها بیرون می آید فقط یک انتقال قدرت نیست، بلکه واگذاری «خلعت خدمت» است.
جمعه "اخوان" زنده نبود تا بداند برادرانه تر از این نمی شد ، «این کهن بوم و بر» را دوست داشت و پای این سند دوستی را با سبابه حق انتخاب مهر کرد.
جمعه " سیاوش کسرایی" زنده نبود اما آرش هایی که با هر رای «تیر توفیق» یک نامزد را به پرواز درآوردند، «زندگی زیباست» را از لب صندوق های رای پر آوازه کردند.
جمعه بارانی جای خود را به شنبه آفتاب داد ! «مجریان خبر » پر مشتری تر از همیشه با اعلام هر برگ رای ، شادی را به اردوگاه کاندیداها آوردند. نمی دانم چه کسی «پر پیامک ها» را چیده بود ولی هر رادیو و تلویزیون ، یک گنجه پر از کبوتر خبر شد تا بالاخره همای اقبال بر دوش یک نفر نشست:
محمود احمدی نژاد
***
آقای رییس جمهور! سلام
من امروز تصمیم گرفتم با جوهر جمعه ها برای تو نامه بنویسم. یادت هست چه جمعه هایی را از سر گذرانیده ایم؟
جمعه ها و شعر بلند نماز در خیابان های پر سجاده ، جمعه ها و تشییع « شمشاد قامتان» تا باغ شهادت؛ جمعه و گیسوی پریشان زنجیرهای عاشورا؛ جمعه و نغمه داودی زبان های روزه دار که در «روز قدس» ستاره صهیون را نگون می خواهند... جمعه ها و شهنامه یکدلی ایرانیان در بحر متقارب خیابان آزادی.
آقای رییس جمهور!
من برای شما نامه می نویسم . شما که درون قاب عکس تبلیغات به من لبخند زدی تا دل به وعده ها و برنامه هایت بسپارم و با قدرت برگ رای خود ، تو را زودتر به پایان ماراتن مبارزه انتخاباتی برسانم.
نمی دانم در این کیل کشیدن های اهل سیاست، صدای مرا می شنوی؟ منی که شتک خون بر پیرهن سیاه ژاله ام... منی که ادامه همان ستاره دنباله داری هستم که خنده کارون را به خرمشهر برگرداندند.
کلی خون دل خوردم تا در میان این غبار کدورت های جناحی، خودم را به تو برسانم تا مطلب مهمی را بگویم: غم تلخی است این که « مردم انقلاب ما» گوش خود را به صدای آمریکا بسپارند و از آدم های نیم وجبی تحلیل های یک وجبی تحویل بگیرند!
آقای احمدی نژاد!
«انتخابات» تمام شده اما « انتظارات» تازه شروع شده! شما مثل دیگران کابینه تعاونی ندارید! وام دار قارون ها نیستید. سپاه ابن نحصی را راه نیانداختید تا ملک ری ، وعده بدهید! خیمه ستادهایتان ، قلب مردم بوده اما بعضی با «توهم سبز» یا «توطئه سیاه» می خواهند میان این قلبها دیوار بکشند.
آقای رییس جمهور!
80 درصد از واجدین شرایط رای دادند ، روز جمعه در خانه نماندند . آمدند و رشته تئوریسین های غربی را پنبه کردند. این 80 درصد همانقدر در استفاده از آب و خاک ایران آزادند که آن بیست درصد...
ولی آیا یادمان می ماند دشمن سنگ خورده ای که از دست این این جمعیت نزدیک به چهل میلیون به کنا نشسته ، ناامید نشده و اگر از راه «تحریم انتخابات» سودی نبرد از تنور « اغتشاشات » نانی برای سیر کردن شکم گرسنه خود پیدا خواهد کرد؟!
آقای رییس جمهور!
ما ایرانی هستیم. تمدن هایی که در رگ های گیتی شناور شده اند از دل این خاک روییده اند! ما طعم اشک ها و لبخند های این سرزمین را چشیده ایم. تاریخ برای ما خواندن نبود، خواستن و زندگی کردن بود.
ما قطعه قطعه خشت های دموکراسی را وارسی کرده ایم تا در این سی سال انقلاب برای خود پرچینی فراهم آورده ایم. بدون اشتباه هم نبودیم ولی به یکدیگر « فرصت شکست» و «مهلت آشتی» داده ایم... و این ها همه ، قشنگی های سایه روشن آزادی در کشور ماست.
درست است که همگی به خوش خطی رهبری نیستیم اما زنده باد ایران را قبل از نوشتن هزاران بار گریسته ایم.
آقای رییس جمهور !
رهبر ما دولت شما را « دولت عدالت و امید»2 نامید ، بیایید دشمن را ناامید کنید!
شما که کعبه دلها را فتح کرده اید بیایید با « نژاد احمدی» خود عطر انقلاب گل محمدی را هم به مشام برسانید. به شیوه پیغمبر محبوب خدا (ص) ببخشید ، عفو کنید همه آنها را که به شما توهین کردند.
به ما سلام کردن بیاموزید ؛ سلام کردن به همه آنها که در ورزشگاه آزادی ؛ با تندر حرفهای تند خود علیه محمود احمدی نژاد ، اتفاقاً اولین چیزی را که حبس کردند، همین آزادی بود!
به آن کارگردان سینما بیاموزید، کارگردان صحنه سبز سیاست چه کسی غیر از دشمن بود وقتی به تو یاد داد که رییس جمهور سربلند ایران را کوچک بخوانی!
به آن بازیگر پرده نقره ای بیاموزید یک سکانس از سخاوت بارانی رییس جمهوری که مثل علی(ع) در کوچه های بی سلام می گردد و میوه شیرین عفو و رحمت ، تعارف می کند؛
آقای رییس جمهور!
من دوباره به تو رای دادم چون دانستم اتومبیلت، شیشه دودی ندارد که بین من و تو فاصله بیندازد... چون شناختمت که وعده هایت سنجاقکی نیست روی «در باغ سبز» جا خوش کند. چون عکس تورا جای تصویر عاشق ترین زندگان وطن - یعنی شهیدان- گردن آویز خیابان ها دیده ام.
از تو می خواهم قدر قدرت عاطفه این ملت را بدانی که مثل یک رود خروشان پشت سد سکوت ایستاده اند تا تو قدرت پیدا کنی و بدانی که اگر مشکلات همه چیز را بترکاند. دانه های انار دل ما را از هم جدا نخواهد کرد.
شرم باد شرم باد از ما اگر در کنار تو کوه غم را از سینه هموطنان برنداریم!
دور باد دور باد از ما اگر بشقاب های ماهواره ای دشمن ، سر سفره آسمانی وحدت ملی ما جایی پیدا کنند.
آقای رییس جمهور !
اول این یادداشت را با قطره های باران آغاز کردم.
می شود شما هم مثل باران ، بی دریغ باشی نسبت به دوستان و دشمنانت؟
می شود به اطمینان این چند میلیون دل آبرومند، به همه نشان دهی در اردوگاه محمود احمدی نژاد برای همه، جا هست؛ همه آنها که ایران را دوست دارند و می دانند کابینه احمدی نژاد سینه همه ایرانیان است.
ما به روی هم هفت تیر نمی کشیم ! ما با دلهای خودمان «دوئل» نمی کنیم! نه قبله نمای رهبری را فراموش کرده ایم و نه پیشانی دشمن را از یاد گلوله هایمان برده ایم.
آقای رییس جمهور!
بارانی شوید... سلیمانی پیشه کنید. همه را به اردوگاه خود دعوت کنید . ولو از شما نپذیرند. برای ماندن در حافظه تاریخ از همه گروهها مدد بگیرید جبهه متحد اصولگر یعنی جغرافیای ایران و « پازل قدرت شما» وقتی تکمیل خواهد شد که بازهم این رگه های اصولگرایی را هرچند اندک در میان جناحها و سلیقه ها کشف کنید.
بگذارید همگان باور کنند این جمله شما را:
کسی که انتخاب شده رییس جمهور همه ملت است؛ چه آنهایی که به او رای دادند و چه آنها که انتخابش نکردند!
میرحسین موسوی را بادغدغه های فرهنگی و هنری اش، محسن رضایی را با دکترین عالمانه اقتصادیش، مهدی کروبی را با صداقت سیاسی اش به کار بگیرید. باران جمعه 22 خرداد ، خط خاتمه همه عبرتها بود؛ شما هم مثل باران بشویید، ببخشایید و برویانید.
آقای رییس جمهور! به همه نشان دهید اراده بارانی شما قحطی مناقشه های سیاسی و کویر کمبودها را پایان می دهد. بعد از این پیروزی شیرین ، مردم از شما عیدی می خواهند، چه عیدی بهتر از بخشش؟!
از حامیان خود بخواهید در خانه هواداران رقیب را بکوبند ؛ یک جلد کلام الله مجید و یک پرچم ایران ، هدیه بدهند. خودتان هم «پیش قدم» شوید. حرف من سکه ای است که یک رویش ، سیاه شدن روی دشمن و روی دیگرش طلای تبسم رهبری است که درباره دولت شما فرمودند:
ممکن است شماها نتوانسته باشید - یا تا آخر هم نتوانید - همه آنچه را که در مورد «عدالت» می باید انجام داد، انجام دهید لکن نفس رویکرد شما به عدالت ، چیز باارزشی است. هر مقداری که می توانید بایستی حرکت کنید.
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نجویم به «قدر وسع» کوشم.3
زیاده ملالت است پانوشت ها: 1- میرزاده عشقی(1312 ه.ق تا 1342 ه.ش) شاعر آزاد اندیش ایران و اشاره به سرود ایده آل و تابلوی مرگ مریم که از مشهورترین آثار اوست. 2- دیدار اعضای هیئت دولت با مقام معظم رهبری 04/06/86 3- همان