دسته
گفتگو با امام زمان (عج)
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 48531
تعداد نوشته ها : 37
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

6/ گردش نخبگان. جوان‌گرایی و به صحنه آوردن نسل دوم و سوم در عرصه مدیریتی و کادرسازی برای‌ آینده کشور

پافشاری اصولگرایان بر گردش نخبگان، جوانگرایی و به صحنه آوردن نسل دوم و سوم در واقع برای  یک  هدف ارزشمند است که به طور خلاصه می‌توان آن را «کادر سازی برای آینده کشور» و ایجاد نسل جدید از مدیران جوان، با انگیزه و کارآمد برای نظام معرفی نمود. متأسفانه میانگین عمر مدیریتی کشور در سطوح مختلف بسیار بالا بود و به جز مکانیسم انتخابات، این مدیران به هیچ مکانیسم دیگری برای تزریق انگیزه‌ها و تفکرات جوان و جدید، تن نمی‌دادند وحتی در این مکانیسم هم حلقه‏های بسته‏ای تشکیل داده بودند.

7/ آشکار شدن نارسایی‌ها در نظام دیوان سالاری کشور و توجه اصلی نظام به آنها
حضور اصولگرایان در عرصه‏های اجرایی و تقنینی موجب شد نارسایی‌ها و اشکالات نهادینه شده در نظام دیوان سالاری کشور آشکار شده و تمامی ارکان نظام توجه اصلی خود را به این موارد معطوف کرده و از پرداختن به مسائل فرعی، سیاسی و جنجالی خودداری کنند. اصولگرایان با کارامدی، موارد مهم و ضروری را در این دوره روشن و شفاف ساختند مواردی چون:

1/7- نظام بانکی

2/7- نظام مالیاتی

3/7- نظام آمار و اطلاعات پایه‏ای کشور

4/7- نظام سنگین و حجیم اداری

5/7- نظام نظارتی

6/7- نظام حسابداری و حسابرسی

7/7- نظام برنامه‏ریزی

8/7- نظام پول ملی

9/7- نظام بهره‏وری

10/7- نظام آموزش و پرورش

11/7- نظام آموزش عالی

12/7- نظام فرهنگی کشور

13/7- نظام نخبه پروری و روحیه تحقیق و پژوهش

14/7- نظام تولید علم

15/7- نظام و...

از جمله نارسایی‌ها و اشکالات نهادینه شده در نظام دیوان سالاری کشور است که اصولگرایان تاکید دارند بایستی تدبیری برای آنها اندیشید. بر همین اساس بود که برای نظام بوروکراسی کهنه، قانون مدیریت خدمات کشوری طراحی شد و یا برای نظام ناکارآمد اقتصاد دولتی، موضوع آزادسازی اقتصادی و عدالت اقتصادی در دستور کار قرار گرفت و با تصویب قانون اجرای سیاست‏های کلی اصل 44، گامی اساسی در این راه برای افزایش کارآمدی برداشته شد.

8/ شفاف‌سازی و اهمیت برای ظرفیتهای اجتماعی و به حاشیه‌ راندن عناصر و جرانات سیاسی و مدعی

بعد از پایان دفاع مقدس و مخصوصاً از خرداد 76 تا اواسط 78، در دستگاه اجرایی و تصمیمات اجتماعی، توجهی به اقشار و لایه‌های مختلف اجتماعی صورت نمی‌گرفت و به طور مشخص در عرصه‌های سیاسی، صرفاً احزاب و آن هم در اتاق‌هایی بسته، زمام تحولات را در دست داشتند. اصولگرایان به شفاف‌سازی و تبیین نقش اقشار و ظرفیتهای اجتماعی پرداختند و با حجم وسیع برنامه‌ریزی و ساماندهی این لایه عظیم، احزاب نیز در مقاطعی چون شوراها و مجلس هفتم به این ظرفیتها تن دادند. البته این به آن معنا نیست که افراط و تفریط شود و نقش و جایگاه احزاب مورد بی‌توجهی قرار گیرد.  نخبگان، احزاب و لایه‌ها و ظرفیت‌های اجتماعی می‌تواند تحولات جدی را در عرصه‌های مختلف کشور به وجود آورند آن‌گونه که که در چند سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم.
متأسفانه در انتخابات نهم ریاست جمهوری برخی احزاب تصمیم خود را برای حمایت از کاندیدای خاصی گرفته و به خواست لایه‌های اجتماعی توجهی نداشتند. آنها تلاش داشتند مناسبات گذشته و پیش از شورای هماهنگی را مجدداً برقرار کنند که همین موضوع موجب ضربه شدیدی در افکار عمومی به آنها شد به طوری که نامزد مورد نظر این احزاب کمتر از 5/1میلیون رأی آورد.

9/ ایجاد روحیه و فرهنگ توانستن
گفتمان اصولگرایی، انسداد سیاسی را شکست و ایران را به ملت ایران برگرداند. این گفتمان باعث خودباوری، اعتماد به نفس ملی و احساس توانمندی شد و شعار «ما نمی‌توانیم» را به شعار «ما می‌توانیم» تبدیل کرد. همین فرهنگ توانستن دستاوردهای بسیاری در عرصه‌های فن‌آوریهای نوین و علمی را موجب شده است.
جهش‌های علمی(کمی و کیفی) از پیشرفت در فنون هسته‌ای، نانو تکنولوژی، پزشکی، سلولهای بنیادی، ماهواره، موشک و ... که باعث فخر و مباهات هر ایرانی و ثمره انقلاب اسلامی است و همه و همه از تأکیدات رهبر خردمند انقلاب و پی‌گیری های جریان اصولگرا است روح «ما می‌توانیم» را متجلی نمود.


دوشنبه بیست و پنجم 3 1388
X