1- مشارکت گسترده مردم
در یک دستهبندی کلی دلایل و الزامات
مشارکت گسترده مردم در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را می توان تحت عناوین زیر
برشمرد:
1/1 ـ تأکیدات مقام معظم رهبری :
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرانبه
عنوان سند میثاق ملی، اداره کشور را با اتکاء به آراء عمومی و از طریق همهپرسی و
انتخابات برشمرده است. از آنجا که مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران، اصلیترین
پایه اقتدار ملی جامعه محسوب میشوند، بی گمان، به هر میزان که حضور مردم در
انتخابات بیشتر باشد، توان بازدارندگی، تهدیدزدایی و کارآمدی کشور ارتقاء مییابد.
حضرت آیتالله خامنهای در اولین روزسال جدید در اجتماع عظیم زائران حرم رضوی و
مردم مشهد در این خصوص فرمودند: اولاً انتخابات در کشور ما یک حرکت نمایشى نیست.
پایهى نظام ما همین انتخابات است. یکى از پایهها، انتخابات است. مردمسالارى دینى
با حرف نمیشود؛ مردمسالارى دینى با شرکت مردم، حضور مردم، ارادهى مردم، ارتباط
فکرى و عقلانى و عاطفى مردم با تحولات کشور صورت میگیرد؛ این هم جز با یک انتخابات
صحیح و همگانى و مشارکت وسیع مردم ممکن نیست. این مردمسالارى، عامل پایدارى ملت
ایران است. اینکه شما توانستهاید در طول این سى سال از نهیب ابرقدرتها نترسید،
اینکه ابرقدرتها هم غیر از نهیب نتوانستند ضربهى اساسى به شما بزنند، اینکه جوانان
کشور در ورود به میدانهاى گوناگون این شجاعت و اخلاص را نشان میدهند، ناشى از
مردمسالارى دینى است؛ این را باید خیلى قدر بدانیم. انتخابات سرمایهگذارى عظیم
ملت ایران است؛ مثل اینکه شما سرمایهى سنگین و عظیمى را در بانک میگذارید، بانک با
آن کار میکند و شما از سودش استفاده میکنید؛ انتخابات یک چنین چیزى است. ملت ایران
سرمایهگذارى عظیمى را میکند، سپردهگذارى بزرگى را انجام میدهد و سود آن را میبرد.
آراء یکایک شما مردم سهمى است از همان سرمایهگذارى و سپردهگذارى. هر رأیى که شما
در صندوق مىاندازید، مثل این است که یک بخشى از پول آن سپرده را دارید تأمین
میکنید. یک رأى هم اهمیت دارد. هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ایران بیشتر
در چشم مخالفان و دشمنانش دیده خواهد شد؛ براى ملت ایران حرمت بیشترى خواهند گذاشت؛
دوستان شما هم در دنیا خوشحال میشوند. عظمت ملت ایران را حضور مردم در انتخابات
نشان میدهد؛ انتخابات این است. بنده همواره در درجهى اول در انتخابات سعیم بر این
است که به مردم عرض کنم حضور شما در این انتخابات مهم است. این، تصدیق و تأیید و
مستحکم کردن نظام جمهورى اسلامى است. مسئله فقط یک مسئلهى سیاسى و فردى و اخلاقىِ
محض نیست؛ یک مسئلهى همهجانبه است. انتخابات با سرنوشت مردم سر و کار دارد؛ بخصوص
انتخابات ریاست جمهورى که سپردن قوهى اجرائیهى کشور به دست یک نفر و یک مجموعه
است که کشور را براى مدت چند سال اداره کنند؛ اینقدر انتخابات اهمیت دارد.
2/1ـ چالشهای ایران در عرصه بینالملل:
کشور ایران هم اکنون در عرصه بین الملل با چالشهای متعددی روبروست؛ پرونده
هسته ایران، روی کار آمدن باراک اوباما و رفتارهای دوگانه آمریکا، بغض و کینه
صهیونیستها، اتهامات تکراری غرب به ایران و... برخی از چالشهای فراروی ایران در
عرصه بینالملل است که حل آن نیاز به تدبیر و برنامهریزی دارد. حضور شکوهمند مردم
در انتخابات میتواند تهدیدات موجود را برای سالیان دراز کاهش داده و بر قدرت چانه
زنی کشور از موضع اقتدار و دفاع از تمامیت ارضی و حقوق حقه ملت در نظام بینالملل
بیافزاید.
3/1 ـ مسائل و مشکلات داخلی:
به رغم
خدمات و کارنامه درخشان نظام جمهوری اسلامی در آبادانی، پیشرفت، محرومیتزدایی،
دستیابی به خودکفایی در پارهای از محصولات استراتژیک، رشد و پیشرفت قابل ستایش در
حوزه علوم، فنون و فنّاوری، کاهش واردات و افزایش صادرات غیرنفتی، توجه به
زیرساختها و...، نمیتوان برخی مشکلات و نارساییهای موجود در کشور را که ناشی از
پیامدهای منفی برخی سیاستها و اقدامات دو دولت گذشته (سازندگی و اصلاحات) است و به
رغم تلاشها هنوز پابرجاست را نادیده گرفت. حل این چالشها و رفع نیاز جامعه و مردم
که خواهان تحولخواهی، کارآمدی، حل مشکلات کشور، تأمین رفاه و امنیت، گسترش و
نهادینه شدن گفتمان خدمت صادقانه و پیشرفت همه جانبه ایران اسلامی، صداقت در گفتار
و سلامت در عمل مسؤولان، حفظ اعتدال و میانهروی و پرهیز از غوغاسالاری و تنشزدایی
هستند، بی گمان در گرو مشارکت حداکثری مردم و برگزاری انتخاباتی با شکوه
است.
2- بسط گفتمان اصولگرایی
گفتمان
اصولگرایی به برکت عنایت خاص حضرتحق و رهنمودهای مقاممعظمرهبری و تلاش و کوشش و
همدلی همه نیروهای اصولگرا حاکم شد. این گفتمان در میان شدائد و در شرایط بحرانی
رشد یافت و فراگیر شد و علیرغم فشارهای نظام استکبار، کارشکنیهای بینالمللی و
توطئه بدخواهان و تخریب افراطیون، امروز شاهد پویایی و رشد بیش از پیش آن هستیم.
این گفتمان کارآمدی خود را در داخل و خارج کشور اثبات کرده، به نحوی که تمام
نامزدهای انتخاباتی شرکت کننده در نهمین انتخابات ریاست جمهوری، حتی رقبای
اصولگرایان هم برای جلبآراء تلاش دارند از ادبیات این گفتمان که برآمده از گفتمان
انقلاب اسلامی است استفاده کنند. مردم امروزه در پرتو ایمان و بصیرت و تعهد به
اسلام و به مدد گفتمان اصولگرایی، افراطی گری را پس می زنند و هر نوع بازگشت به
گفتمانهای نادرست افراطیون ساختارشگن را بازگشت از نوع ارتجاع و انحراف از مسیر
اصلی انقلاب می دانند. این دستاورد کمی نیست؛ به همین دلیل هم تداوم، گسترش و توسعه
گفتمان اصولگرایی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بر همه فرض و لازم است.
3-پیروزی نامزد واحد اصولگرایان
وحدت
و همدلی اصولگرایان کلید پیروزی آنها در چند انتخابات گذشته است. این بار و در
آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری نیز با توجه به حساسیت شرایط و فعالیت
گسترده عملیات روانی جریان خارجی و داخلی وابسته به استکبار و بدخواهان و
افراطیون، یقینا وحدت و همدلی اصولگرایان یک ضرورت است. در حال حاضر، طیفهای مختلف
و اضلاع سه گانه اصولگرا، از بین نامزدهای موجود دکتر محمود احمدی نژاد را به عنوان
نامزد انتخاباتی خود معرفی کرده اند.
و- چرا احمدی نژاد؟
بر اساس مباحث
گفته شده در یک مقایسه اجمالی از عملکرد دو جریان اصولگرا و دوم خرداد روشن می شود
که حاکمیت تفکر اصولگرایی، زمینه تقویت و توسعه گفتمان انقلاب اسلامی را فراهم و
کشور را از موضع انفعال خارج کرده و کار و تلاش و حل مشکلات اصلی مردم با رویکرد
پیشرفت و عدالت، مهمترین دغدغه مسئولین در دولت، مجلس و سایر نهادها شده است. با
این اوصاف استمرار حاکمیت اصولگرایان در ارکان نظام و بویژه قوه مجریه، یک ضرورت
برای تقویت گفتمان انقلاب اسلامی است. بیشک انتخاب مردم در انتخاب دهمین دوره
ریاست جمهوری، تفکر اصولگرایی است؛ حال سوالی که مطرح میشود، این است که گزینه
مناسب در بین اصولگرایان چه کسی است؟
جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به عنوان
اولین تشکل اصولگرای حامی احمدی نژاد، برای تداوم جریان اصیل و خدمتگذار انقلاب
اسلامی و با توجه به رویکرد دولت نهم و مقبولیت مردمی رئیس جمهور محبوب، کوشیده است
در تحلیل های سیاسی، سخنرانی ها و نطق پیش از دستور دبیرکل خود پاره ای از دلایل
این انتخاب را تبیین نماید. اهم دلایل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در این زمینه
به شرح زیر است:
1- امتیازهای دولت نهم
دولت نهم واجد
امتیازاتی در زمینه رویکردها، عملکردها و ویژگی های شخصی جناب آقای دکتر محمود
احمدی نژاد است که یقینا تدوام آن در دوره بعد، به نفع نظام و انقلاب و تحقق بخش
بسیاری از آرمانهای امام(ره) و فرامین مقام معظم رهبری خواهد بود. چنانچه تا کنون
نیز این گونه بوده است.
1/1- رویکردهای دولت نهم
دولت نهم احیا کننده شعارهای اصلی
انقلاب است. این دولت با تلاش و پرکاری و رویکردهای اساسی چون عدالتخواهی،
ولایتمداری، استکبارستیزی، مردمگرایی، مستضعفنوازی کارآمدی، گرایش به طبقات
محروم و پرهیز از اسراف و زندگی اشرافی، مشارکت عموم مردم در تصمیمگیریها، توجه
به ارزشها و اصول روحیه خدمتگزاری و … را به متن تصمیم گیری تصمیمسازان
آورد.
رویکرد کلان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی،دولت نهم با استراتژی و راهبرد
انجام سفرهای مستمر دولت به استانها و تمامی شهرستانهای کشور، به منظور برقراری
رابطه دولت با مردم و از بین بردن شکاف بین دولت و مردم،آشنایی با مشکلات و
دغدغههای مردم،پیگیری و تسریع در حل مشکلات مردم و اجرای طرحها و پروژهها و...
تجلی پیدا کرده است.
10/ باز سازی فرهنگ شأن و منزلت، جایگاه
مردم، محرومین و مستضعفین یعنی«ولی نعمتان» و ایجاد فضایی برای طرح مطالبات حقه
آنها در چارچوب نظام(فرصت) و نه عصیان علیه نظام(تهدید)
اکنون مردم احساس
میکنند زمام امور در دست آنهاست و با مکانیزم انتخابات، مکاتبه با مسؤولین و...
میتوانند در تصمیم گیریها و تصمیمسازی ها مشارکت داشته باشند. اکنون دیگر مردم،
محرومین و مستضعفین به منزله میهمان ناخوانده، غریبه، مهجور، بیگانه و ... تلقی
نمیشوند و جریان اصولگرا این زمینه را فراهم کرده تا مردم و لایههای محروم جامعه،
جایگاه مناسب و مطلوب خود را در ظرف نظام اسلامی به درستی بیابند.
این روحیه
امام(ره) و رهبری است که مردم و محرومین را ولی نعمت میدانستند و اکنون نیز جریان
اصولگرا بر این باور است که نباید طرح مطالبات مردم را طرح مطالبات اپوزیسیون،
تعبیر کرده بلکه این مطالبات و حل مشکلات آنها در واقع پویایی و رشد انقلاب اسلامی
و گفتمان انقلاب، امام و رهبری خواهد بود.
11/ جابجایی قدرت در دو حوزه (نسلی و
محتوایی) با کمترین هزینه
در انقلابهای دنیا متعارف است که نسل اولیهای
انقلابها محافظه کار میشوند و سعی میکنند قدرت را در اختیار خود نگه دارند. لذا
نسل دوم برای رسیدن به قدرت مجبور به شورش و انقلاب می شود و در این میان قتل عام
وسیعی از طرفین به وجود می آید. این همان فرآیند است که برخی ادعا می کنند
«انقلابها فرزندان خود را میخورند» و همین سیکل، بعضاً ادامه مییافت.
با
ساماندهی مجدد نیروهای انقلاب در ذیل گفتمان اصولگرایی، روندی از شورای شهر دوم
آغاز شد که با پیروزی در انتخابات مجلس هفتم و ریاستجمهوری نهم و... موجب شد نسل
جدید و جوانی از نیروهای انقلاب وارد عرصههای اجرایی، تقنینی و ... شوند بدون آنکه
کمترین هزینهای متوجه انقلاب شود.
در فرآیند جابجایی قدرت در حوزه محتوایی هم
نکات قابل تأمل وجود دارد. در پیش از حاکمیت گفتمان اصولگرایی، جریانی وارد ارکان
حاکمیت شد که با طراحی عملیات روانی، استفاده از امکانات حکومتی و ... تلاش کرد
مسیر انقلاب را تغییر داده و ریلگذاری به موازات مسیر ولایت داشته باشد. این جریان
متأسفانه هزینههای سنگینی را متوجه نظام کرد که جلوه بارز آن در مجلس ششم، 18تیر
78، روزنامههای زنجبره ای و ... بود. لیکن با برنامهریزی، ساماندهی و طراحی
اصولگرایان بدون کمترین خونریزی جابجایی قدرتی شکل گرفت که نه تنها نسل دوم و سوم
انقلاب وارد صحنه شد بلکه به لحاظ محتوایی تغییر کیفی را شاهد بودیم.
با گذشت 30
سال از انقلاب اسلامی جامعه ایران نسل اول و دوم انقلاب را با افتخار و احترام
مشایعت میکند. نسلی که افتخارآفرین دوران مبارزات ستم شاهی بوده و در شکلگیری و
بنیانگذاری جمهوری اسلامی بر ویرانههای سلطنت 2500 ساله نقش اصلی را داشته است. در
8 سال جنگ تحمیلی شجاعانه و با اقتدار از مرزهای جغرافیایی و عقیدتی دفاع کرد و در
سازندگی، توسعه سیاسی و عدالتخواهی نقشآفرین بوده است.
بیتردید آئین مشایعت و
تجلیل از این نسل که روانشناسان آنان را «نسل فرمانروا» مینامند، خود آموزهای
برای نسل آینده است . نسلی که هماکنون جامعه ایرانی به استقبال آن میرود، نسل سوم
و چهارم انقلاب است. نسل جوان، خلاق، آرمانگرا، متخصص و جویای نام، نسلی که باید
اعتبار و جایگاه و منزلت نسل فرمانروا را پاس بدارد و در عین حال مدیریت کشور را بر
پایه دانش و تخصص بر محور گفتمان عدالت و پیشرفت رقم بزند.
12/رسوا نمودن مثلث شوم قدرت، ثروت و
رسانه
به دلیل بسترهای دینی جامعه ایران، گره خوردن جایگاه قدرت با مراکز کسب
ثروت و رسانه باعث بروز تنش و التهاب در کشور شد. مثلث شوم قدرت، ثروت و رسانه در
آن مقطع با طراحی عملیات روانی و سیاسی و امنیتی کردن جامعه، التهاب را به جامعه
تزریق کردند. متاسفانه رسانه ها به ابزاری در دست سیاستمداران و صاحبان ثروت تقلیل
یافتند. لیکن اصولگرایان این مثلث شوم را را رسوا و افشا کردند و مانع از آن شدند
که بیش از این آرامش جامعه برای خدمتگذاری، کار و تلاش دچار آسیب و لطمه
شود.
13- شاخص و تراز شدن انقلاب اسلامی برای
دولتها و ملتها
گرچه زخمهای ژرف حاصل از بی عدالتی و اهنت به ارزشها در گذشته
که متاسفانه بازتابهای جهانی نیز داشت بسیار عمیق تراز آن است که در یک کوتاه
التیام یابد اما بازخوانی پرونده عملکرد اصولگرایان در این محدوده نویدبخش شاخص و
تراز شدن انقلاب اسلامی برای دولتها و ملتها است.
ه ـ چه باید کرد؟
مرورکارنامه دوم
خردادیها در ضدیت با مبانی انقلاب و در مقابل دستاوردهای اصولگرایان برای ایران
اسلامی ، پاسخ دادن به سئوال چه باید کرد را برای هر ذهن منصفی، آسان خواهد کرد. به
نظر می رسد، اهداف اصولگرایان در دهمین دوره انتخاب ریاست جمهوری که مشارکت گسترده
مردمی، بسط گفتمان اصولگرایی و پیروزی نامزد واحد اصولگرایان است، نزدیکترین پاسخ
به سئوال چه باید کرد، باشد. در ذیل به چرایی ضرورت این اهداف می
پردازیم:
6/ گردش نخبگان. جوانگرایی و به صحنه آوردن نسل دوم و سوم در عرصه مدیریتی و کادرسازی برای آینده کشور
پافشاری اصولگرایان بر گردش نخبگان، جوانگرایی و به صحنه آوردن نسل دوم و سوم در واقع برای یک هدف ارزشمند است که به طور خلاصه میتوان آن را «کادر سازی برای آینده کشور» و ایجاد نسل جدید از مدیران جوان، با انگیزه و کارآمد برای نظام معرفی نمود. متأسفانه میانگین عمر مدیریتی کشور در سطوح مختلف بسیار بالا بود و به جز مکانیسم انتخابات، این مدیران به هیچ مکانیسم دیگری برای تزریق انگیزهها و تفکرات جوان و جدید، تن نمیدادند وحتی در این مکانیسم هم حلقههای بستهای تشکیل داده بودند.
7/ آشکار شدن نارساییها در نظام دیوان
سالاری کشور و توجه اصلی نظام به آنها
حضور اصولگرایان در عرصههای اجرایی و
تقنینی موجب شد نارساییها و اشکالات نهادینه شده در نظام دیوان سالاری کشور آشکار
شده و تمامی ارکان نظام توجه اصلی خود را به این موارد معطوف کرده و از پرداختن به
مسائل فرعی، سیاسی و جنجالی خودداری کنند. اصولگرایان با کارامدی، موارد مهم و
ضروری را در این دوره روشن و شفاف ساختند مواردی چون:
1/7- نظام بانکی
2/7- نظام مالیاتی
3/7- نظام آمار و اطلاعات پایهای کشور
4/7- نظام سنگین و حجیم اداری
5/7- نظام نظارتی
6/7- نظام حسابداری و حسابرسی
7/7- نظام برنامهریزی
8/7- نظام پول ملی
9/7- نظام بهرهوری
10/7- نظام آموزش و پرورش
11/7- نظام آموزش عالی
12/7- نظام فرهنگی کشور
13/7- نظام نخبه پروری و روحیه تحقیق و پژوهش
14/7- نظام تولید علم
15/7- نظام و...
از جمله نارساییها و اشکالات نهادینه شده در نظام دیوان سالاری کشور است که اصولگرایان تاکید دارند بایستی تدبیری برای آنها اندیشید. بر همین اساس بود که برای نظام بوروکراسی کهنه، قانون مدیریت خدمات کشوری طراحی شد و یا برای نظام ناکارآمد اقتصاد دولتی، موضوع آزادسازی اقتصادی و عدالت اقتصادی در دستور کار قرار گرفت و با تصویب قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44، گامی اساسی در این راه برای افزایش کارآمدی برداشته شد.
8/ شفافسازی و اهمیت برای ظرفیتهای اجتماعی و به حاشیه راندن عناصر و جرانات سیاسی و مدعی
بعد از پایان دفاع مقدس و مخصوصاً از
خرداد 76 تا اواسط 78، در دستگاه اجرایی و تصمیمات اجتماعی، توجهی به اقشار و
لایههای مختلف اجتماعی صورت نمیگرفت و به طور مشخص در عرصههای سیاسی، صرفاً
احزاب و آن هم در اتاقهایی بسته، زمام تحولات را در دست داشتند. اصولگرایان به
شفافسازی و تبیین نقش اقشار و ظرفیتهای اجتماعی پرداختند و با حجم وسیع
برنامهریزی و ساماندهی این لایه عظیم، احزاب نیز در مقاطعی چون شوراها و مجلس هفتم
به این ظرفیتها تن دادند. البته این به آن معنا نیست که افراط و تفریط شود و نقش و
جایگاه احزاب مورد بیتوجهی قرار گیرد. نخبگان، احزاب و لایهها و ظرفیتهای
اجتماعی میتواند تحولات جدی را در عرصههای مختلف کشور به وجود آورند آنگونه که
که در چند سال گذشته شاهد آن بودهایم.
متأسفانه در انتخابات نهم ریاست جمهوری
برخی احزاب تصمیم خود را برای حمایت از کاندیدای خاصی گرفته و به خواست لایههای
اجتماعی توجهی نداشتند. آنها تلاش داشتند مناسبات گذشته و پیش از شورای هماهنگی را
مجدداً برقرار کنند که همین موضوع موجب ضربه شدیدی در افکار عمومی به آنها شد به
طوری که نامزد مورد نظر این احزاب کمتر از 5/1میلیون رأی آورد.
9/ ایجاد روحیه و فرهنگ
توانستن
گفتمان اصولگرایی، انسداد سیاسی را شکست و ایران را به ملت ایران
برگرداند. این گفتمان باعث خودباوری، اعتماد به نفس ملی و احساس توانمندی شد و شعار
«ما نمیتوانیم» را به شعار «ما میتوانیم» تبدیل کرد. همین فرهنگ توانستن
دستاوردهای بسیاری در عرصههای فنآوریهای نوین و علمی را موجب شده است.
جهشهای
علمی(کمی و کیفی) از پیشرفت در فنون هستهای، نانو تکنولوژی، پزشکی، سلولهای
بنیادی، ماهواره، موشک و ... که باعث فخر و مباهات هر ایرانی و ثمره انقلاب اسلامی
است و همه و همه از تأکیدات رهبر خردمند انقلاب و پیگیری های جریان اصولگرا است
روح «ما میتوانیم» را متجلی نمود.
د/ دستاورد اصولگرایان
در مقابل کارنامه پر از خطای دوم خردادیها، گفتمان اصولگرایی به دلیل ماهیت اسلامی، انقلابی و مردمی آن، به سرعت در میان مردم انقلابی ایران جایگاه خود را پیدا کرد. هر چند در این میان نباید از زحمات برخی نیروهای انقلابی و دلسوز نظام به آسانی گذشت اما واقعیت این است که برگهای بنده گفتمان اصولگرایی در خود این گفتمان نهفته است. از مهمترین ویژگیهای گفتمان اصولگرایی، برخورداری از پایگاه و جایگاه اسلامی و دینی و فقدان تقید فکری به مکاتب لیبرال سرمایهداری و ... است. گفتمان اصولگرایی توانست دستاوردهای عظیمی در داخل کشور و در زمینههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... و نیز در عرصههای منطقهای و بینالمللی به دست آورد. منسوبین این جریان توانستهاند در میان قلبهای مردم مسلمان و آزدایخواه جهان جا باز کنند و امالقرای جهان اسلام را در ایران تثبیت نمایند. بر همین اساس تلاش داریم به بخشی از این دستاوردهای عظیم بپردازیم. موارد ذیل تنها «بخشی از دستاوردهای عظیم اصولگرایان» است و رجاء واثق داریم با نگاه نقادانهی نخبگان، موراد ذیل تکمیل و غنی بخشیده شود:
1/ احیای گفتمان انقلاب اسلامی
با
زمینه سازیهایی که از سال 1368 دردستگاه اجرایی کشور صورت گرفت یک جریان سیاسی بر
ارکان اجرایی (در سال 76) و تقنینی (در سال 78) حاکم شد که گفتمان انقلاب را با
رفتاری خزنده و شوم به چالش میکشید. به جای اینکه این تفکر بر اساس اختیارات
گسترده، مشکلات مردم را حل کند، مشکلات مردم و جامعه را به نقص در گفتمان انقلاب
اسلامی و حکومت باز میگرداند. جریان اصولگرایی با درک صحیح این استحاله تئوریک،
این گفتمان را تغییر داد. جریان اصولگرایی مسیر را تغییر داد و فضای عمومی کشور و
جهان را متوجه این گفتمان اصیل کرد. گویی فضای ایثار و فداکاری و... ابتدای انقلاب
و دهه 60 بر فضای عمومی حاکم شده است چرا که این جریان موجب شد:
1/1 احیا سیره کلام و نام حضرت امام
خمینی (ره)
بسیاری از مدعیان اصلاحطلبی به صراحت در سخنرانیهای رسمی، کتب،
مقالات و نشریات خود اظهار میداشتند که گفتمان امام(ره) باید به موزهها سپرده
شود. متاسفانه آنهایی که ادعای خط امام و گفتمان امام را داشتند در تمام آن سالها
سکوت کرده بودند اما در دوران اصولگرایی سیره و روش امام سرلوحه برنامهها قرار
گرفت.
2/1ـ احیاء روحیه عدالتخواهی در مردم و
مسؤولین
در مقطعی، مسؤلین اجرایی و تقنینی کشور هرگاه سخن و موضعی اتخاذ می
کردند، مواضعشان آمیزهای از سیاستزدگی و جهتگیری خاصی بود. لیکن اکنون مسؤولی در
دولت و اکثریت مجلس نیست که سخن بگوید اما از عدالت و عدالتخواهی سخن بر زبان
نیاورد. رئیس جمهور و دولت نهم به درستی هدف والای حکومت اسلامی را برقراری عدالت
میداند و همواره تلاش و همت خود را بر این مقوله نهاده است. کار به گونهای به پیش
رفته که اکنون مطالبه اول مردم، گروه های دانشجویی و نهادهای مدنی از دولت، مجلس و
ارکان حاکمیت، عدالت است. در واقع اکنون گفتمان اصولگرایی به گفتمان مسلط تبدیل شده
است و این در شرایطی است که پیش از این خرده گفتمانهای وارداتی و یا بیپایه،
چالشهای جدی ایجاد کرده بود
3/1ـ احیای روحیه خدمتگزاری و ارتباط
با مردم در مسؤولین و در نتیجه بالا بردن روحیه اعتماد عمومی نسبت به نظام و احیای
ویژگی مردمی نظام
تزریق روحیه خدمتگزاری در مسؤلین از طریق ساز و کارهای مردمی
یکی از بهترین راههای رشد و اعتلای کشور است. اصولگرایان نشان دادند در اوج اقتدار
سیاسی و اقبال اجتماعی میتوان صفات بارزی چون تواضع، عشق به مردم و خدمت برای آنان
و پرهیز از فرادستی و نخوت را مورد توجه داشت و تمامی توان خود را برای انقلاب،
اسلام، مردم و رهبری به کار گرفت.
در کارنامه سیاه دوران موسوم به اصلاحات،
افرادی گسست دولت و ملت را تبلیغ میکردند و مشروعیت- مقبولیت نظام را زیر سوال
میبردند. بهانهگیری میکردند و بهانه برای دشمنان میساختند. تبلیغ میکردند که
مردم به دین، امام، شهدا و ارزشها، پشت کردهاند. لیکن با پیروزیهای مستمر
اصولگرایان، تمام این تحلیلهای بی منطق و بی پایه، نقش بر آب شد.
پیش از دولت نهم به دلیل افزایش شکاف بین مردم و مسؤلین، بی اعتمادی قابل توجهی در مردم نسبت به دولتمردان شکل گرفته بود. بی اعتمادی بعضاً موجب آسیبهایی به ارکان حاکمیت میشد. فضای اجرایی به گونهای شکل گرفته بود که مردم برای ملاقات با پایینترین سطوح مدیران کشور مانند فرمانداران و مدیران کل باید هفتهها و بلکه ماهها در انتظار می نشستند لیکن سازوکارهایی چون سفرهای استانی، ملاقات چهرهبهچهره و ... این نقیصه و آسیب جدی را به تدریج رفع کرده و بارقههای امید و اعتماد بالایی در مردم را به ارمغان آورده است.
4/1ـ احیای روحیه استکبار
ستیزی
جریان اصولگرا به دلیل ارزشهای ذاتی خود، دشمنی با استکبار و در رأس آن
آمریکا و شبکه صهیونیسم جهانی را به صورت مستمر و دایمی در برابر دارد. در سالهایی
در کشورمان شاهد حضور مسؤولانی در ساختار قدرت سیاسی کشور بودیم که در برابر
تهدیدات و خط و نشان کشیدن دشمنان از خود ضعف و زبونی نشان داده و همواره با
تحلیلهای نادرست، ملت ایران و عنوان اسلامی را تهدیدات کننده ارزیابی میکردند.
آنان با روحیه شاه سلطان حسینی ، بهترین راه را تغییر در رفتار جمهوری اسلامی که
خواست دشمن است میدانستند.
لیکن اکنون دشمنشناسی و استکبارستیزی از مهمترین
نشانههای یک عنصر فعال و پویای عرصه سیاسی کشور شناخته میشود. جاودانگی و استمرار
این اندیشه بیش از هر چیزی مرهون سعی و تلاش افرادی چون دکتر احمدینژاد است که این
مقوله مهم را درک کرده و تحت هدایت رهبر معظم انقلاب، شجاعانه بر این مسیر استقامت
و شجاعت دارند.
در عین حال هژمونی روحیه پایداری در داخل، موجب شده فرهنگ
مقاومت، جهانی شود و معادلات دو قطبی یا تک قطبی و یکجانبهنگرانه، بر هم زده
شود.در ادامه نیز جرات، جسارت و شجاعت در ملتها و دولتهای آزاد تقویت شود که در
نهایت ابهت پوشالی غرب، استکبار و نظام سلطه شکسته شود.
5/1- احیاء استقلالطلبی، عزت نفس،
غیرت و شجاعت ملی
شاید بتوان واژه متضاد با اعتماد به نفس و استقلال را روحیه
خودباختگی و یا کم بها دادن به امکانات و ارزشهای خودی قلمداد نمود. ملتی دارای
اعتماد به نفس است که غرور ملی، غیرت و شجاعت ملی را حفظ نموده و خود را حقیر و
کوچک نشمرد.
واقعیت تاریخی این است که سر کوبهای روانی گفتمان دومخرداد حتی
مفهوم استقلال را نیز در رسانههای خود زیر سؤال میبردند، به روحیه اعتماد ملی و
غرور ایران آسیب زد. به طوری که مسؤولین دستگاه اجرایی مخصوصاً در عرصههای فنی
(صنعت نفت و ...) ایران را ناتوان از اداره این امور میپنداشتند.
ظهور و بروز
این خودباختگی بیش از همه در جریان مذاکرات هیأتهای دیپلماسی ما با مسؤولین خارجی
در سطوح مختلف در جریان پرونده هستهای ظهور و بروز داشت که حتی تعطیلی رشتههای
دانشگاهی مرتبط با فنآوری هستهای نیز مورد پذیرش قرار گرفته بود. هنوز یادمان هست
که دخالتهای خارجی به چه سطحی رسیده بود که حتی در مورد برخی وزرا اظهار نظر
میکردند و یا در ماجرای 18 تیر87،چگونه استکبار فضای جولان یافت، چرخبالهای
کشورهای همسایه و از جمله ترکیه به حریم مرزهایمان تجاوز کردند و تحریکات قومی شدت
بیشتری یافت.
یکی از شعارهای دولت اصولگرای نهم که به آن جامه عمل نیز پوشانده
است، شعار «ما میتوانیم» بود و در قالب این شعار به درستی استقلال سیاسی، فرهنگی،
اقتصادی و عزت نفس ملی را ترجمه کرد.
الف/ مقدمه:
انقلاب اسلامی ایران در
طول 30 سالی که از شکل گیری آن می گذرد، به رغم توطئه ها و دسیسه چینی های بی شمار
نظام سلطه جهانی، توانسته است در سایه اهداف ترسیم شده معمار بزرگ انقلاب حضرت
امام خمینی (ره) و رهنمودهای مقام معظم رهبری و با تکیه بر مقاومت و فداکاری ملت و
مسئولین، به اهداف والایی چون تشکیل جمهوری اسلامی ایران و تحکیم نظام اسلامی
مبتنی بر دستورات الهی و برگرفته از اراده ملت آگاه و بصیر و دیندار همچنین
الگوسازی آن برای ملتهای مسلمان و آزادیخواه سراسر جهان، دست یابد.
قدم سوم در
این مسیر، استقرار دولت اسلامی و تلاش برای پیاده سازی احکام متعالی اسلام در امور
اجرایی کشور است. متاسفانه با وجود قدمهای موثر فراوانی که در طول 30 سال گذشته در
این مسیر برداشته شده، استقرار دولت اسلامی و انطباق کامل امور فرهنگی، اقتصادی،
اجتماعی و سیاسی کشور با احکام نورانی اسلام به دلایل مختلف، تا امروز به تعویق
افتاده است. به جرات می توان گفت که اولین اقدامات جدی در این مسیر برای کنار
گذاشتن الگوهای مرسوم نظامهای شرق و غرب برای در اداره امور کشور، با روی کار آمدن
اصولگرایان شروع شد. نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی نشان می دهد که
تا پیش از استقرار اصولگرایان در عرصه خدمتگذاری، مسئولین اجرایی کشور به رغم زحمات
فراوانی که برای رشد و پیشرفت کشور به خرج می دادند، در هر دوره و هر عصر به فراخور
رویکرد جهانی، سکان هدایت امور اجرایی کشور را با قطب نمای یکی از دو الگوی شرقی یا
غربی جهان تنظیم کرده اند. چه در دوره هایی که با تکیه بر الگوهای شبه سوسیالسیتی
راه حضور مردم در عرصه های مختلف را سد می کردند و چه در دوره هایی که با دل بستن
به شیوه های لیبرالیستی، توسعه را حتی به قیمت از بین رفتن اقشار ضعیف جامعه، بر
همه چیز اولویت دادند. اما شکوفایی گفتمان اصولگرایی و رویکرد عمومی مردم به این
گفتمان که برخواسته از گفتمان امام(ره) و انقلاب بود، شرایطی دیگر رقم زد و برای
اولین بار اداره امور اجرایی کشور به خدمتگذارانی سپرده شد که بی اعتنا به شیوه های
مرسوم غرب و شرق، دل در گرو تحقق دولت اسلامی بسته بودند. هرچند عملکرد اصولگرایان
در این زمینه را باید قدمهای اولیه در این مسیر پر طولانی و پرپیچ و خم تلقی کرد
اما تغییر رویکرد مسئولین اجرایی به سوی پیاده سازی احکام اسلام در ابعاد فرهنگی،
اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و قضایی کشور به جای استفاده از شیوه های حکومتداری شرق و
غرب و تلاش برای تدوین الگوی دولت اسلامی پیش چشم جهانیان، به تنهایی دستاورد داخلی
بزرگی برای انقلاب اسلامی ایران به شمار می آید. در ابعاد جهانی نیز گفتمان
اصولگرایی توانسته است، پس از یک دوره فترت و خمودگی، بار دیگر موج جدید از گفتمان
اصیل انقلاب اسلامی بیافریند. موجی که با پشت سر گذاشتن مرزها، توانسته است گفتمان
انقلاب اسلامی را تبدیل به گفتمان مسلط و غالب اکثر کشورهای اسلامی نماید و نظام
اسلامی ایران را به عنوان الگویی موفق در برابر شرق و غرب مطرح کند. بنابراین حفظ و
تداوم گفتمان اصولگرایی به عنوان احیاگر آرمان های اولیه انقلاب از جمله تشکیل دولت
اسلامی و مقوم گفتمان امام(ره) و انقلاب، در آستانه ورود به چهارمین دهه از عمر
پربرکت انقلاب اسلامی ایران، امر واجبی است که هر روز با نزدیک شدن به موعد برگزاری
انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در 22 خرداد ماه سال 1388 اهمیت آن، بیشتر بر
همگان روشن می شود. چراکه به دلیل برخی اتفاقات و صف آرایی های شکل گرفته حول
نامزدهای این دوره از انتخابات، مردم در معرض انتخابی سخت قرار گرفته اند. انتخابی
که قرار است یا ضامن بقا و تعالی گفتمان اصولگرایی و در جهت استقرار و استحکام دولت
اسلامی برای تحقق هدف پیشرفت و عدالت باشد یا کشور را به مسیری بازگرداند که پیش از
این و در دوره های سابق ریاست جمهوری، مردم رویکرد مغرضانه آنان به مبانی انقلاب و
عملکرد منفی آنان نسبت به اهداف اولیه آنان را به عینه مشاهده کردند.
ب – چرا باید از بازگشت مجدد دوم خرداد
به قدرت نگران باشیم؟
واقعیت این است که مقوله بازگشت دوم خرداد صرفاً مسأله
جابهجایی قدرت نیست که آن را قاعده سیاست ورزی و تمکین به رأی مردم بدانیم. دوم
خرداد با کارنامه ای که دارد، اگر برگردد، دوباره همان «رویکردهای انحرافی» را با
«تأثیرگذاری» و «کاربرد بیشتر» را پیش خواهد گرفت، فقط با این تفاوت که این بار با
تجربه تر و خزنده تر از قبل عمل خواهد کرد. در جریان شناسی دوم خرداد باید به این
نکته توجه کرد که این جریان اصالت ندارد و مجموعهای از عقاید شامل ملی، مذهبی،
سرمایهداری، ناسیونالیستی، التقاطی و .. را در بر گرفته است. مجموعهای که در بین
آنها نفراتی چون بهزاد نبوی، سیدمحمدخاتمی، ابراهیم یزدی، مصطفی تاجزاده، اکبر
گنجی، محسن آرمین، عزت الله سحابی، سعید حجاریان، محسن آرمین، رجبعلی مزروعی، شمس
الواعظین، علی افشاری، سازگارا و ... دیده می شوند که عقاید گوناگونی دارند اما حول
محور کسب قدرت با یکدیگر ائتلاف کرده اند. در بین آنها از اعضای حزب مشارکت که
گرایش سکولار دارد تا نفرات سازمان مجاهدین انقلاب که جامعه محترم مدرسین حوزه
علمیه قم آن را نامشروع میداند، وجود دارد. در نگاهی بازتر این جریان، اعضای حزب
اعتماد ملی که خود را حزب دموکرات سوسیالیستی میداند تا حزب کارگزاران که نمایندگی
سرمایهداری منحرف را بر عهده دارد تا مجمع روحانیون که بعضاً طرفداری خط امام (ره)
را شامل میگردد، را نیز در می گیرد.
4-4-7- مقابله با فساد: در این موضوع هم رهبر معظم انقلاب تاکیدات فراوانی دارند به گونهای که معظمله خود میفرمایند: «مبارزه با فساد، یکی دیگر از وظایف بسیار مهم است. من درباره مبارزهی با فساد این قدر در صحبتهای عمومی و خصـوصی حرف زدهام که فکـرمیکنـم تکراری است.»(۸/۶/۸۴) ایشـان در بیـان شاخصههای اصولگرایی که دولت باید آنها را مورد توجه قرار دهد، فساد ستیزی و سلامتاعتقادی و اخلاقی مسئولانکشور بخصوص مسئولان عالیرتبه در سطوح دولت و معاونین را مورد تاکید قرار میدهند.(۶/۶/۸۵) 4-4-8- اعتزار به اسلام:رهبر معظم انقلاب در توضیح این مسأله میفرمایند: اعتزار به اسلام یعنی اینکه دولت باید با شجاعت و صراحت مواضع اسلام را بیان کند و در مجامع بینالمللی باکی از این مساله نداشته باشد. (۶/۶/۸۵) 4-4-9- تامین عزت ملی: این مقوله هم یکی دیگر از وظایف اساسی هر دولتی و از جمله دولت نهم است. رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: «یک ملت اگر احساس عزت کرد پیشرفت خواهد کرد و خواهد بالید؛ اما اگر توسری خورد، استعدادها در او خفه خواهد شد. آنچه مایهی عزت یک ملت است. مثل تراث عظیم فکری و فرهنگی وعلمی در مقابل چشم آنها قرار میگیرد.»(۸/۶/۸۴) البته از دیدگاه رهبر معظم انقلاب دولت نهم در این زمینه تلاش تحسین برانگیزی داشته است و بهنوعی به اعاده عزت ملی و استقلال حقیقی کشور پرداخته است(۲/۶/۸۷). 4-4-10- مشخصنمودن اولویتهای کاری: مقاممعظمرهبری همواره در بیانات خود خطاب به هیـأت دولت مساله کمبـود وقت و گذشت سـریع زمان را متـذکر شدهاند و از اینرو بر اولویت بندی کارها تاکیـد زیادی دارند: «اولویتهای کاری را مشخص کنیـد؛ معنـایش این نیست که بهکارهای غیر اولی نپردازیـد؛ نه، چند نقطهی برجسته را که میتواند در بخشهای دیگر اثر بگذارد و حالت سرفصل و چهار راه به خود میگیرد، اینها را مشخص کنید چه در زمینههای اقتصادی، چه در زمینههای فرهنگی و چه در بقیهی زمینههایی که موجود است - و به طور مداوم روی آنها تکیه کنیـد؛ اگر امـر دائر شـد بین آنها و غیر آنها، آنها را مقـدم بدارید.» (۶/۶/۸۵) 4-4-11- سرعت همراه با دقت: پرهیز از شتابزدگی و پرهیز از افراط و تفریط دو مقوله اساسی دیگر است که دولت نهم باید مورد توجه قرار دهد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب میفرمایند: سرعت بدون دقت مساوی است با شتابزدگی و این شتابزدگی خود سبب عقب افتادن کارها میشود.(۶/۶/۸۵) این توصیه آمرانه را رهبری در مراسم تنفید حکم ریاست جمهوری احمدینژاد (۱۲/۵/۸۴) هم مورد تاکید قرار دادند و فرمودند: «آرمانها باجدیت تعقیب شود، اما هیچگونه شتابزدگی بهوجود نیاید» همچنین معظمله در دیدار با هیات دولت (۱۷/۷/۸۴) با بیان فرازی از نامه امام علی(ع) به مالک اشتر بر پرهیز دولت از افراط و تفریط تاکید دارند. 4-4-12- اهتمام به علم و پیشرفت علمی: از دیدگاه مقاممعظم رهبری علم سبب بوجود آمدن قدرت و اقتدار ملی میشود. از نظر ایشان «عقب ماندگی علمی، حتما عقبماندگی سیاسی،اقتصادی و فرهنگی را بهدنبال خود دارد.»(۴/۶/۸۶) بنابراین معظمله در توصیههای مؤکدی یکی از وظایف اساسی دولت نهم را جدی گرفتن نهضت علمی میدانند. از نظر ایشان اهتمام به علم و پیشرفت علمی یکی دیگر از شاخصههای مهم اصولگرایی است و دولت نهم به عنوان یک دولت اصولگرا باید از طریق آن به کسب آرمانها بپردازد.(۶/۶/۸۵) 4-4-13- اطلاع رسانی هنرمندانه: رهبر معظم انقلاب آگاهی دادن به مردم در مورد میزان عملکرد دولت و تفهیم اقدامات دولت به آنان جهت امیدوار ساختن، جلب حمایت و روشنگری در مقابل انتقادات را به عنوان یک وظیفه مهم مکرراً به اعضای هیأت دولت فرمودهاند. ایشان حتی در مورد نحوه صحیح اطلاع رسانی میفرمایند: «البته کار اطلاع رسانی، کار ظریفی است؛ این طور نیست که یک نفر مقابل دوربین بنشیند و خطاب به مردم بگوید که ما این کار را کردیم، آن کار را کردیم؛ مردم هم وقتی شنیدند، کاملاً قبول کنند. اطلاعرسانی یککار هنرمندانه است.خوراک و مایهی اصلیاش را به رسانهیملی بدهید. رسانهملی هم کارکند؛ بهطور هنرمندانه اطلاعرسانی کنید تا مردم تاعمق جانشان قبول کنند.»(۴/۶/۸۶) معظمله در دیدار اخیر خود با اعضای هیات دولت بار دیگر بر مساله اطلاع رسانی هنرمندانه تاکید نمودند(۲/۶/۸۷) 4-4-14- خدمت رسانی محسوس: منظور رهبر معظم انقلاب از این مساله یعنی این که خدمات دولت باید تأثیر و نمود واقعی در زندگی مردم داشته باشد. «واقعاً گاهی اوقات دولتها سرمایه گذاریهایی کردند که خیلی هم کلان نبوده؛ اما اثرش را مردم در مقابل چشمشان دیدند. گاهی هم چند برابر آن سرمایهگذاری میکنیم یا از صندوق ذخیرهی ارز فلان مبلغ برداشت شد؛ اما هیچ اثری در زندگی مردم مشاهده نمیشود. سعی کنید خدمت رسانی شما مابازا داشته باشد.» (۸/۶/۸۴) 4-4-15-پاسخگویی و مسئولیتپذیـری: این موضـوع را مقـام معظم رهبـری از شاخصههای اصولگرایی میدانند که دولتنهم باید مورد توجه قراردهد.(۶/۶/۸۵) در جایی دیگر معظمله خطاب به دولتیان میفرمایند: « نظام پاسخگویی را برای خودتان متحّتم بدانید. واقعا وزیر در حوزهی کار خودش، مدیران وزارتی در حوزه کار خودشان، معاونان هر کدام در حوزهی کار خودشان پاسخگو باشند. یعنی هم در برابر خطایی که انجام میگیرد، هم در برابر کار لازمی که باید انجام میگرفته و انجام نمیگیرد.»(۸/۶/۸۴) 4-4-16- کار جمعی و متوازن: انتظار رهبرمعظمانقلاب در اینزمینه اینکه تمامی بخش های دولت در جهت تکمیل یکدیگر حرکت نموده و با هم هماهنگ باشند. مثلاً اگر وزارتخارجه با یککشور روابط مطلوبی ندارد نباید بخش های اقتصادی قرار دادهای کلان با کشور مذکور منعقد کنند.(۸/۶/۸۴) 4-4-17- محق دانستن مردم: در این باره مقام معظم رهبری با استفاده از نامه امام علی(ع) به مالک اشتر معتقدند که نگاه عمومی دولت باید این باشد که همیشه در قضاوتهای خود مردم را حاکم، طلبکار و محق بداند و خود را بدهکار. از نظر معظمله نه تنها رئیس دولت باید خود را در برابر مردم پاسخگو بداند؛ بلکه اگر در بین مردم قشرخاصی را مورد حمایت قرار میدهد،آنها را هم در قبالمردم پاسخگو دانسته و مردم را نسبت به آنها طلبکار.(۱۲/۵/۸۴) 4-4-18- توجه به عامهمردم و عدم حمایت از گروهی خاص: در این زمینه نیز رهبر معظم انقلاب با توجه به نامه امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر معتقدند که نگاه دولت باید به توده مردم و عامه مردم باشد. نه اینکه گروه خاصی را مورد توجه قرار دهد؛ چرا که از نظر معظمله گروههای خاص هیچ کارهاند و در مواقع خطر هیچکاری از آنها برنمیآید. ایشان در ذیل فرازی از نامه امام علی(ع) میفرمایند: «ملاک و مناط و معیار و میزان کار، رضایت و عدم رضایت عامهی مردم است. چرا؟ چون اگر عامهی مردم نارضایی داشته باشند رضایت و خشنودی گروههای خاص از تو بکلی پامال میشود.»(۱۷/۷/۸۴) بر همین اساس رهبر معظم انقلاب دیدگاه افرادی که دولت نهم را با عنوان پوپولیسم معرفی میکنند به شدت زیر سوال برده و میفرمایند: «پایهی دین تودهی مردمند این جلمه را امیرالمؤمنین دارد میگوید. این اگر پوپولیسم هم هست، پوپولیسم علوی است.»(۱۷/۷/۸۴) 4-4-19- استقبال از انتقاد هر چند غیر خیرخواهانه: از دیگر وظایف دولت از نظر رهبر معظم انقلاب توجه به انتقادات، عصبانینشدن و پذیرش آنهاست. معظمله دارا بودن سعه صدر در مقابل مخالفین و تحمل نمودن آنها را جزء شاخصههای اصولگرایی میدانندکه دولت نهم باید مد نظر داشته باشد.(۶/۶/۸۵) ایشان در جایی دیگر خطاب به اعضای هیأت دولت می فرمایند: «از انتقاد هم اصلاً عصبانی نشوید. بعضی از انتقادکنهای از دولت، هدفشان این است که شما را عصبانی کنند. بعد هم شما از انتقاد - ولو غیرخیرخواهانه باشد- استقبال کنید؛ چون گاهی در انتقادهای خصمانه هم حقایقی وجود دارد که انتقاد کننده از روی خیرخواهی نمیگوید اما انتقادش واقعی است.»(۴/۶/۸۶) معظمله در دیدار اخیر خود هم فرمودند که دولت باید انتقادات منصفانه و کارشناسانه را با گوش جان بشنود و با بررسی و توجه کافی و کامل، به این انتقادهای صحیح عمل کند.(۲/۶/۸۷) 4-4-20- رعایت قانون: قانونگرایی یکی از شاخصههای اصولگرایی است که رهبر معظم انقلاب آن را در مورد دولت ضروری میدانند. درباره لزوم رعایت قانون مقام معظم رهبری تذکرات جدی را به دولت نهم داشتهاند و در دیدار اخیر خود با آنان نیز میفرمایند: « وقتی قانونی با سازوکار قانون اساسی در مجلس و شورای نگهبان تصویب شد، باید تا مادامی که تغییر نکرده حتما به آن عمل شود.» (۲/۶/۸۷) 4-4-21- حرکت در جهت سند چشمانداز: یکی
از تاکیدات راهبردی و مکرر رهبر معظم انقلاب خطاب به اعضای دولت نهم تنظیم
برنامههای خود بر اساس سند چشمانداز ۲۰ ساله است. چرا که سند مذکور حاصل
کارشناسیها و مطالعات عمیقی است که حتما باید مورد توجه قرار گیرد. معظمله در
دیدار با هیأت دولت میفرمایند:«نکتهی بعدی توجه دائم بهسند چشمانداز است. این
سند چشمانداز، مسئلهی مهمی است نباید هم تصور شودکه این سند یا سیاستهای کلی را
کسانی نشستهاند و دارند تنظیم میکنند؛ نه. درست است که اینها یک فرایندی دارد و
از یک جاهایی شروع میشود؛ لیکن آن کسی که در این زمینه کار و فکر میکند و تصمیم
می گیرد، خود رهبری است؛ این سیاستها، سیاستهای رهبری است. اینها باید در
برنامهها رعایت شود و نباید تخلف شود.»(۶/۶/۸۵) بر اساس اهمیت سند چشمانداز رهبر
معظم انقلاب در اغلب دیدارهای خود با هیات دولت تنظیم جهتگیری برنامههای دولت در
راستای سند چشمانداز را گوشزد نمودهاند. ایشان در دیدار(۴/۶/۸۶) از اینکه در
گزارش رئیس جمهور مقدار کمی به سند چشمانداز پرداخته شده انتقاد میکنند و تذکر
میدهند که باید در همه برنامهریزیها و اجرای برنامهها سند چشمانداز مورد ملاحظه
قرار گیرد. این در حالی است که معظمله در دیدار(۹/۷/۸۵) نیز تاکید نموده بودند که
برنامههای دولت باید در راستای سند چشمانداز ۲۰ ساله باشد. 4-4-22- توجه به سیاستهای کلی اصل۴۴ : از زمانی که رهبر معظم انقلاب سیاستهای کلی اصل ۴۴ را به دولتمردان نهم اعلام نمودهاند تاکیدات فراوانی بر لزوم توجه به این سیاستها و اجرای صحیح آنها داشتهاند. بر اساس دیدگاه مقام معظم رهبری، دولت موظف است سیاستهای اصل ۴۴ را بر اساس شکوفایی اقتصادی همراه با عدالت به پیش ببرد. یعنی همان سخن مقام معظم رهبری در مورد لزوم همراه سازی پیشرفت وعدالت. هدف معظمله این است که نیروهای مردمی در اقتصادکشور دخیل شوند که هم مساله سرمایهگذاری بخش خصوصی صورت گیرد و هم برقراری عدالت و یکسان سازی فرصتها و امکانات برای عامه مردم. بنابراین آنچه دولت نهم باید مورد توجه قرار دهد این مساله است. مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود نیز اجرای صحیح و کامل سیاستهای اصل ۴۴ را زمینهساز تحولی همه جانبه برشمردند و پیگیری جدی این سیاستها را خواستار شدند.(۲۶/۸۷) 4-4-23- حل معضل گرانی: از دیگر تاکیدات
راهبردی رهبر معظم انقلاب به دولتنهم، حل معضل گرانی و جلوگیری از تورم است.
معظمله در دیدار(۴/۶/۸۶) ضمن اعلام اینکه مسالهی گرانیها باید به صورت ریشهای
حل شود معتقدند: «منتها کارهای ضربتی هم باید انجام داد. بالاخره نمیتوان نشست تا
این کارهای بنیانی، یک روزی به نتیجه برسد؛ نه. واقعا یک فکری بکنید؛ کاری بکنید.»
ایشان در همین دیدار نسبت به گفتن برخی از حرفهای نسنجیده که سبب تورم میشود به
صورت جدی اخطار میدهند که باید از این حرف ها جلوگیری نمود. در دیدار (۹/۷/۸۵) نیز
رهبر معظم انقلاب از گرانیهای لجام گسیخته انتقاد نمودند و تلاش دولت را جهت حل
این مساله خواستار شدند. |
-2- نقاط قوت دولت نهم
همانگونه که گذشت رهبر معظم انقلاب بیانات، رهنمودها و توصیههای زیادی را خطاب به دولتمردان کنونی داشتهاند. ایشان طی سخنرانیهای مختلفی به ذکر ویژگیهای مثبتی از دولت نهم میپردازند که وجه عملی به خود گرفته و به عنوان شاخصهی واقعی دولت قابل ذکر است. این موارد عبارتند از:
4-2-1- رهبر معظم انقلاب بعد از گذشت یک
سال از دوران خدمت دولت نهم در دیدار با اعضای هیأت دولت(۶/۶/۸۵) به ذکر شاخصههای
اصولگرایی میپردازند که در ضمن آن برخی از این شاخصهها را به عنوان شاخصهی تحقق
یافته در عملکرد دولتمردان کابینه نهم ذکر میکنند و میتوان از آنها به عنوان نقاط
مثبت دولت نهم یاد کرد:
الف- ساده زیستی و مردمگرایی؛
ب- اجتناب از اسراف و
ریخت و پاش؛
پ- تلاش بیوقفه برای خدمت رسانی؛
4-2-2- مقام معظم رهبری یک سال بعد در
دیدار با اعضای هیأت دولت(۴/۶/۸۶) نیز نوعی رفتارشناسی از دولت نهم ارائه میدهند و
موارد ذیل را به عنوان تلقی خود از رفتار دولت نهم طی دو سال اولیه آغاز کار دولت
بیان میکنند:
الف- «اولاً مسأله پایبندی به ارزشهاست که خیلی شاخص مهمی است.
دولت، هم در قول و شعار و هم در عمل، نشان میدهد که به اصول انقلاب و ارزشهای
انقلاب پایبند است.»
ب- « دوم همین پایبندی به عدالت است. ممکن است شماها
نتوانسته باشید - یا تا آخر هم نتوانید- همهی آنچه را که در مورد عدالت میباید
انجام داد، انجام بدهید؛ لکن نفس رویکرد شما به عدالت، چیز بسیار باارزشی است و
هرمقداری که میتوانید بایستی حرکت کنید.»
پ- «پایبندی به خدمت هم یکی از
شاخصههای این دولت است که قابل ارجگذاری و ذکر است.»
ت- «پرکاری این دولت هم
انصافاً چیز برجستهای است؛ حتی بعضیهایی که مخالف هم هستند، این را نمیتوانند
انکار کنند.»
ث- « خصوصیت دیگر، شجاعت این دولت وقاطعیت اوست.» رهبر معظم انقلاب
در ادامه این مطلب سهمیهبندی بنزین را نشانهی شجاعت دولت میدانند.
ج- روحیه
تحولگرایی و نوآوری دیگر ویژگی مورد اشاره رهبرمعظم انقلاب است.
چ- « یک خصوصیت
دیگر این است که این دولت در برابر زیادهخواهیهای استکبار، دچار انفعال نشد. این
ایستادگی در مقابل زیادهخواهی استکبار و احساس عزتی که در این میدان میشود، به
نظر من یکی از خصوصیات این دولت است.»
ح- « رساندن خدمت به افراد محروم جامعه و
عدالت این مسئلهی سفرهای استانی خیلی مهم است.»
خ- رهبر معظم انقلاب در بیانات
دیگر تصمیم قاطع دولت نهم بر خدمت خستگیناپذیر به مردم، به میدان آوردن همه توان
خود و پررنگ کردن هدفهای بلند انقلاب را از شاخصههای قابل مشاهده دولت احمدینژاد
ذکر میکنند.(۵/۱/۸۵)
د- یکی دیگر از شاخصههای دولت احمدینژاد امید دادن به مردم است که رهبر معظم انقلاب بیان میکنند.(۴/۶/۸۶)
ذ- مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با
اعضای هیأت دولت بار دیگر بر خصوصیات ممتاز دولت نهم تأکید کردند. ایشان در این
دیدار(۲/۶/۸۷) مسائلی همچون کار و تلاش و جدیت در خدمترسانی، انطباق شعارها و
گفتمان دولت با شعارها و گفتمان امام(ره) و انقلاب اسلامی، عدالت خواهی، اعاده عزت
ملی و استقلال حقیقی و مردمی بودن را از ویژگیهای مثبت دولت نهم دانستند.
4-3-
وظایف و بایستههای دولت نهم
روشن است که حمایت خاص مقام معظم رهبری از دولت
احمدینژاد به دنبال خود تکالیف و وظایف مهمی را برعهده احمدینژاد و کابینهی وی
میگذارد. از همین رو رهبر معظم انقلاب هم در بیانات مختلفی این وظایف و بایستهها
را گوشزد نمودهاند. به طور کلی میتوان مهمترین انتظارات معظمله از دولت نهم را
به صورت ذیل ارائه نمود.
4-3-1- استمداد دائمی از خدا: کمک خواستن از خداوند، انس با او و با قرآن، امید به خدا و توکل نمودن بر او از جمله توصیههای دائمی مقام معظم رهبری به دولتمردان نهم است که در قالب بایستههای این دولت مطرح میشود. دلیل این امر هم اینکه از نظر معظمله اولاً غفلت از خداوند سبب میشود تا خدمتهای دولت با هوی و هوس آمیخته شود(۶/۶/۸۵) و ثانیاً خستگی روحی حاصل شود. و این خستگی روحی انسان را از رسیدن به اهداف باز میدارد. بنابر این برای رفع این خستگی باید از خداوند کمک خواست(۱۷/۷/۸۴) ثالثاً این تاکید بر خدامحوری از آن جهت است که دولت اصولگرای نهم گرفتار دامهایی که برخی از دولتمردان قبلی شده بودند نشود چرا که اصولگرایی آمیخته با ارزشهای اسلامی است و لذا باید خدامحوری رکن اولیه آن باشد.
4-3-2- پرهیز از غرور وخودشیفتگی: زمانیکه یک دولت، عزم، تحرک و شوق زیادی جهت خدمترسانی بهمردم داشته باشد ممکن است تمامی خدمات صورت گرفته را در نتیجه عملکردخود بداند؛ بنابر این مقام معظم رهبری یکی از وظایف دولت را پرهیز از غرور خود شیفتگی میدانند. ایشاندر سخنرانی(۴/۶/۸۶) خطاب به هیأت دولت میفرمایید: «هرکاری که شما کردید به توفیق الهی بود، با قوتی بود که خدا به شما داده بود. با شوقی بود که خدا در دلتان گذاشته بود، با فرصتی بود که خدا برای خدمتگزاری به شما داده بود. بنابراین در چالهی غرور نیفتید که بیرون آمدن از این چاله خیلی دشوار است» همین توصیه مؤکد را که در شکل یک وظیفه برای دولت نهم مطرح است در بیانات (۱۷/۷/۱۳۸۴) و (۶/۶/۸۵) به شکل بارزی مطرح شده است.
4-3-3- همراهسازی عدالت با معنویت و عقلانیت: رویکرد دولت نهم به گسترش عدالت سبب برانگیخته شدن حمایت خاص مقام معظم رهبری از این دولت شده است؛ لکن معظمله در مورد چگونگی برقراری عدالت تکالیف مهمی را به دولتیان میفرمایند: «اگر بخواهیم عدالت به معنای حقیقی خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر بشدت در هم تنیده است؛ یکی مفهوم عقلانیت است؛ دیگر معنویت. اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتی که شما دنبالش هستید نخواهد بود؛ اصلا عدالت نخواهد بود.»(۸/۶/۸۴) رهبر معظم انقلاب در ادامه میفرمایید: «عقلانیت به خاطر این است که اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت به کار گرفته نشود، انسان به گمراهی و اشتباه دچار میشود. خیال میکند چیزهایی عدالت است، در حالی که نیست» همچنین از نظر ایشان «عدالتی که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنوی عالم وجود و کائنات نباشد به ریا کاری و دروغ و انحراف و ظاهر سازی و تصنع تبدیل خواهد شد.» (۸/۶/۸۴) رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود با هیأت دولت نیز معنویت و عقلانیت را لازمه برقراری عدالت میدانند.(۲/۶/۸۷)
4-4-4- همراه سازی پیشرفت و عدالت: دیگر وظیفه دولت در برقراری عدالت نظر به پیشرفت و توسعه است به این معنا که در برنامههای توسعه باید عدالت را در نظر گرفته و همسان با یکدیگر آنها را برقرار سازد. مقام معظم رهبری اولین بار این موضوع را در دیدار با نمایندگان مجلس هشتم مطرح فرموده و تصریح نمودند: «عنصرپیشرفت باید نگاه ما را بهاستعدادهای بیشمار پراکنده در میانملت، معطوف سازد و ظرفیتهای تولید و خلاقیت و درخشش توانائیهای گوناگون در همهی زمینهها را در نگاه ما برجسته کند و عنصر عدالت باید نابرخورداران از فرصتها و توانائیهایکشور را، از این مواهبالهیو عمومی برخوردار سازد.»(۷و۲۱/۳/۸۷) معظمله بار دیگر در دیدار اخیر خود با اعضای هیأت دولت نیز بر لزوم این مساله تاکید نمودند: «اگر بخواهیم ایران عزیز ما الگوی دیگران شود بایدپیشرفت و عدالت را بموازات هم مورد توجه کامل قرار دهیم» (۲/۶/۱۳۸۷)
4-4-5- استفاده از کارشناسان و نخبگان: دیگر وظیفه دولت از دیدگاه رهبری تعاملمثبتوسازنده باکارشناسانونخبگان است.دولتباید درتمامی تصمیمگیریهای خود دیدگاه کارشناسان را لحاظ نماید چراکه مشورت بدون در نظرگرفتن دیدگاه آنان معنای سازنده و مثبت نخواهد داشت. رهبر معظم انقلاب خطاب به رئیس جمهور میفرمایند: «نکتهی بعدی تعامل با نخبگان همفکر و با اخلاص است. باید با اینها تعامل داشتهباشید.ما الان در طول این سالهای متمادی، بالاخره افراد زیادی داشتــهایم که در این چرخهی مدیریتیکشــور ورزخوردهاند این ورزخوردن نیروها و ورزیده شدن آنها خیلی چیز با ارزشی است. این ظرفیتی است و از این ظرفیت مدیریتی حتما استفاده کنید. اینها به تدریج جمع شدهاند و نباید آسان از دست داد.» (۶/۶/۸۵) رهبر معظم انقلاب همچنین در مورد لزوم کارشناسی بودن طرحها میفرمایند:«کارکارشناسی را حقیقتاً جدی بگیرید بهخصوص در کارهای مبنایی و بنیانی، مثل مسالهی برنامهریزی و بودجهنویسی، یا مسألهی شوراها و امثال اینها. اگر کارکارشناسیعمیق،دقیق، همه جانبهی متبحرانهای انجام گرفت، اینکار ماندگار خواهد شد؛ والاّ اگر چنانچه گوشهی کارشناسیاش سائیده بود، زحمات شما بههـدر خواهـد رفت.» (۴/۶/۸۶) معظمله در سخنــان اخـیر خود هم میفرمایند: «باید از دیدگاههای اصلاحی نخبگان و ظرفیت همه نیروها استفاده کرد.« (۲/۶/۸۷)
4-4-6- نظارت بر عملکرد زیرمجموعه و ارزیابی افراد: مقام معظم رهبری در بیانات خود خطاب به هیات دولت(۶/۶/۸۵) مساله نظارت بر عملکرد زیر مجموعه را جزء شاخصههای اصولگرایی میداننـدکه دولت نهم باید مد نظر داشتـه باشد. ایشــان در (۱۷/۷/۱۳۸۴) نیز با تاکیــد بیشتــر میفرماینــد: «الان هم به آقای دکتر احمدینژاد و به شماها میگویم؛ دائم مأموران و منتخبان خودتان را زیر نظر داشتهباشید؛ دائم نگاهکنید و از اینها غافلنشوید.»ایشان بایادآوری نامه امامعلی(ع) به مالک اشتر معتقدند که اگر ثابت شود و گزارشهای متواتر و مسلمی برسد که فردی خیانت کرده باید مجازات شود.(۱۷/۷/۸۴). در کنار این مساله رهبر معظم انقلاب دولت را مکلف میدانند که از افراد شایسته و توانمند تجلیل به عمل آورد و شایسته سالاری را مد نظر قرار دهد: « همین شایسته سالاری به معنای واقعی کلمه باید مورد توجه باشد» معظمله با یادآوری فراز دیگری از نامه امام علی(ع) به مالک اشتر در معنای سخن امام علی(ع) میفرمایند: «نه از روی دوستی و رفاقت کسی را انتخـاب کن، که ملاکها را در او رعایت نکنی، نه از روی استبـداد و خودکامگی؛ انسان بگوید میخواهم این فرد باشد؛ بدون این که ملاک و معیاری را رعایت کند یا با اهل فکر و نظر مشورت کند.»(۱۷/۷/۸۴)
- امتیازات و بایستههای دولت نهم از دیدگاه مقام معظم رهبری
از زمان روی کارآمدن دولت نهم، نقدونظرهای فراوان و پر التهابی در مورد تصمیمگیریها و عملکرد آن بوجود آمده است که سیاسی بودن مشخصه اصلی بیشتر آنهاست. بنابراین شاید نتوان قضاوت صحیحی در مورد میزان موفقیتها و ناکامیهای دولت نهم داشت. در این میان توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد دولت احمدینژاد، امتیازات و بایستههای این دولت ملاک داوری مطمئنی محسوب میشود.
4-1- رمز حمایت خاص مقام معظم رهبری از
دولت نهم
براساس آنچه رهبر معظم انقلاب میفرمایند، ایشان نسبت به همه دولتها
رویکرد حمایتگونه داشتهاند؛ اما همانگونه که معظمله در فروردین ۱۳۸۶ در حرم شریف
رضوی فرمودند ایشان از دولت احمدینژاد به طور خاص حمایت میکنند. رهبر معظم انقلاب
در دیدار خود با اعضای هیات دولت بار دیگر حمایت خاص خود را از دولت نهم ابراز
داشته و تصریح فرمودند: «قدردانی از دولت به علت برخورداری از خصوصیات ممتازی است
که در منطق اسلامی، معیار واقعی تشخّص و شرافت محسوب می شود».تبیین بیانات مقام
معظم رهبری علت این نوع حمایت را روشن میکند:
4-1-1- مهمترین علت اینکه دولت
احمدینژاد« هم در قول و شعار و هم در عمل، نشان می دهد که به اصول انقلاب و
ارزشهای انقلاب پایبند است» (۴/۶/۸۶) رهبر معظم انقلاب این نوع پایبندی دولت را
پدیدهای معجزهآسا و بینظیر برای انقلاب تعریف میکنند؛ چرا که دولت احمدینژاد
همان اصول و مبانی را برنامه عمل خود قرار داده که در اول انقلاب اعلام شده
بود.(۴/۶/۸۶) اهمیت این مسأله از آنجاست که وقتی سران قوای سهگانه در قول و فعل
پایبندی به اصول انقلاب را نشان دهند سبب زنده ماندن این اصول در سطح جامع میشود.
معظم له در دیدار اخیر خود ، بار دیگر بر همین معیار تاکید نموده، فرمودند: « زنده
کردن و بازسازی برخی خصوصیات جوهری انقلاب و منطق امام ـ و مقابله با کسانی که می
خواستند این ارزشها و مفاهیم اساسی را منسوخ کنند از خصوصیات بسیار برجسته این دولت
است.» (۲/۶/۸۷)
4-1-2- دولت احمدینژاد سعی دارد برنامههای خود را براساس
مهمترین اصل اسلامی یعنی عدالت تنظیم کند. فارغ از میزان موفقیت دولت در این راه،
«نفس رویکرد دولت به عدالت بسیار با ارزش است.» مقام معظم رهبری ضمن بیان این مطلب
خطاب به هیأت دولت میفرمایند.« وقتی عدالت رو آمد و به عنوان یک معیار و شاخص اصلی
مورد توجه قرار گرفت، به طور قهری در برنامهها هم خواهد آمد.»(۴/۶/۸۶) معظم له در
دیدار اخیر نیز از رویکرد عدالت خواهی دولت تجلیل نموده فرمودند:« عدالتخواهی حقیقی
و استکبار ستیزی از جمله شعارهای انقلابی دولت است و هر کس که پیشرفت کشور را با
هدایت انقلاب متصور می داند، قدردان این ویژگی است.» (۲/۶/۸۷)
4-1-3- تلاش و جدیت فراوان اعضای هیأت دولت و پرکاری آنها موضوع دیگری است که رهبر معظم انقلاب از آن حمایت زیادی دارند و در بیانات مختلف از آن به عنوان یک ویژگی با ارزش دولت نهم یاد نمودهاند. معظم له در سخنرانی اخیر نیز کابینه نهم را دولت کار و اقدام خوانده، فرمودند:« انرژی، تحرک، نشاط کار و جدیت در خدمت به مردم، ویژگی بسیار با ارزش و مستمر دولت است که پس از سه سال همچنان برجسته است و سفرهای استانی یکی از نمودهای آن بشمار می رود.» (۲/۶/۸۷)
4-1-4- مردمی بودن دولت نهم، ویژگی دیگر
آن از منظر رهبر معظم انقلاب بوده، در این باره فرمودند:« شرافت شما در همسطح بودن
با ملت ـ ساده زیستی و تماس و انس مستمر با مردم است و تجلی عملی این خصوصیات در
رفتار رئیس جمهور و هیأت دولت باعث جلب اعتماد بیشتر مردم و ریشه کن شدن بلای اسراف
و اشرافی گری می شود.» (۲/۶/۸۷)
معظم له در همان سخنرانی فوق (فروردین ۸۶)دلیل
حمایت خاص خویش را از دولت نهم اینگونه بیان میکنند.« جهتگیریهای دینی و این
ارزشگیری انقلابی و اسلامی خیلی ارزش دارد. سختکوشی، تلاش فراوان، ارتباط با مردم،
سفرهای استانی، جهتگیری عدالت ورزی مردمی؛ اینها خیلی قیمت دارد و من قدر این
کارها را میدانم. من به خاطر این چیزها از دولت حمایت میکنم.»(فروردین
۸۶)
محورهای فوق طی بیانات مختلف رهبر معظم انقلاب درباره دولت نهم مطرح شده که
گویای رمز حمایت خاص معظمله از این دولت است. علاوه براین رهبر معظم انقلاب به
مناسبتهای مختلف نقاط قوت دولت نهم را برشمردهاند که محورهای آن به صورت خلاصه در
ذیل ارائه میشود:
ـ ویژگیهای شخصیتی دکتر احمدینژاد:
جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بر پایه شناخت، آگاهی و اطمینان از روحیات شخصی، زندگی، سوابق، خدمات، تجارب مدیریتی، دانش و تخصص و صلاحیتهای عمومی دکتر محمود احمدینژاد را بهترین گزینه برای ریاست جمهوری میداند که برای اطلاع و آگاهی بیشتر به پارهای از این خصوصیات اشاره میکنیم؛
3/1 - اگر نگوییم دکتر احمدینژاد بی نظیرترین ، باید بگوییم از کم نظیرترین مدیران در عرصه تلاش و خدمت به مردم است و در این راه از هیچ مجاهدتی دریغ نمی کند.
3/2 ـ وی از بخشداری و فرمانداری در مناطق غرب کشور در اوایل انقلاب آغاز کرده است، 2 سال استاندار نمونه کشور بوده است و تجربه شهرداری تهران را دارد و اکنون 4 سال تجربه اجرایی در عرصه ریاست جمهوری را دارد.
3/3 ـ وی اولین رئیس ستاد ائتلاف آبادگران ایران اسلامی در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در اسفند 81 بود که به خوبی آن را مدیریت نمود.
3/4 ـ اعضای شورای اسلامی شهر تهران یک
لیست 65 نفره را بررسی کردند و به دکتر احمدی نژاد رسیدند و با رأی بسیار قاطعی به
ایشان برای تصدی مسؤولیت اداره شهر تهران رأی دادند. ایشان در مراسم معارفه خود
گفت: «من یک معلم بسیجی هستم و به آن افتخار میکنم.»
3/5 ـ ایشان از روز
اول خدمت در شهرداری تهران و سپس ریاست جمهوری هیچگونه حقوقی دریافت نکرده است و
گذراندن زندگی خود را از طریق استادی دانشگاه و عضو هیأت علمی میگذراند.
3/6 ـ 27 سال بود که در محله قدیمی نارمک واقع در خیابان تهراننو سکونت داشت. منزلی که شهردار قبلی در آن زندگی میکرد متعلق به شهرداری بود و در بهترین منطقه تهران قرار داشت و بعدها برای فروش بیش از 16.5 میلیارد تومان قیمت گذاری شده است.وی در تمام دوران شهرداری همچنان از خودروی شخصی خود استفاده می کرد در حالی که شهردار قبل از او 7 خودرو شهرداری را زیر پای خود و اعضای خانواده اش انداخته بود. دکتر احمدی نژاد این مشی را در دوران ریاست جمهوری هم ادامه داد. وی اکنون در نهاد ریاست جمهوری در منزلی محقری ساکن است که پیش از این مربوط به استراحت محافظان بوده است.
3/7 ـ دکتر احمدینژاد در طول سه سال و نیم خدمت در عرصه اجرایی 54 سفر استانی با فاصله زمانی متوسط 19 روز در طی 42 ماه 1310 جلسه هماهنگی برای تهیه پیش نویس مصوبات(50 هزار نفر ساعت) وجلسات هیئت دولت 57 جلسه(تهران 4 جلسه 28 هزار نفر ساعت) داشته است که همین رویه را در گذشته در شهرداری داشت. وی یکسال و نیم خدمت در شهرداری 3 بار به مناطق 22 گانه شهر تهران برای ملاقات با مردم حضور رسمی و یک روزه داشته است. این ملاقاتها از ساعت 6:30 لغایت 22 ادامه داشت. در طول این مدت تنها برای یک بار که به شدت بیمار و بستری بوده است این ملاقات برگزار نشده است و شما این را مقایسه کنید با کار شهردار سابق که برای یک بار سرکشی از شهرداری شهرری با هلیکوپتر به آنجا رفته است که بالغ بر 10 میلیون تومان هزینه بر بیتالمال تحمیل نموده است.
3/8 ـ ایشان هر روز قبل از اذان صبح در سر کار حضور پیدا می کند و تا پاسی بعد از نیمه شب وظایفش را پیگیری میکند. وی بارها به دلیل تلاش بالا دچار ضعف بدنی شدند.
3/9 ـ یکی از بزرگان نظام که نگران سلامتی ایشان بودند، به ایشان در مورد مراقبت از سلامتی خود توجه دادند، این مسئله مرا یاد نامهای که پیرزنی به شهید رجایی نوشته بود انداخت که وی نوشته بود: «آقای رجایی! قربان آن شکل ماهت بروم که اینقدر خستهای! پسرم چرا اینقدر کار میکنی؟»
3/10ـ مردم از ساده زیستی و روحیه حزب اللهی رییس جمهور لذت میبرند. این مهم در دولت احمدی نژاد و بویژه شخص رئیس جمهور مشهود است. ارتباط صمیمی با مردم، پیگیری مشکلات مردم به طوریکه مردم احساس می کنند احمدی نژاد ازجنس مردم است، ابراز احساسات مردم در سفرهای استانی و امید ونشاط به توانایی احمدی نژاد برای حل مشکلات از مصادیق این مطلب است. این در شرایطی است که پیش از او تجمل گرایی در میان مدیران به عنوان "کلاس کار" شیوع پیدا کرده بود.
3/11ـ دکتر احمدینژاد از مدیران
برخاسته از متن مردم است که با مشکلات آنها عجین است. ایشان برای گذران زندگی و رفع
برخی مراحل مانند ازدواج فرزندان از وام استفاده می کند که چندی پیش یک وام 2
میلیون تومانی گرفته بود که قسط آن عقب افتاده و نتوانسته بود سروقت
بپردازد.
3/12 ـ در گذشته وزیران، رییس ... و حتی پایین ترین رده های مدیریتی جهت دریافت حق ماموریتهای کلان برای سفرهای خارجی دست و پا می زدند و هنوز از پرواز نیامده بودند پائین، دلار مأموریتش را میگرفتند. و متاسفانه عایدی هم برای کشور نداشت لیکن اکنون نه تنها وی تاکنون ریالی از این جهت دریافت نکرده بلکه عزت و سربلندی را هم برای این مرز و بوم به ارمغان آورده است.
3/13 ـ کارهای بزرگی که در این سه سال
ایشان در توجه به مسایل دینی انجام داده، بسیار زیاد است. مساجد و حسینیهها، هیأت
و تکایای مذهبی، حوزههای علمیه، تشکلهای مردمی واقعاً در اثر توجه رییس جمهور،
حزب الله و بسیجی احیاء شدند.
3/14 ـ تحول خواهی و کارآمدی نظام یک هدف اساسی
است و برای تحقق آن، نیروهای انقلاب که در این سالها در حاکمیت نبودهاند، باید
وارد صحنه شوند. اگر میخواهیم به معنای واقعی ایران برای ایرانیان باشد و طعم
شیرین حکومت دینی و دولت اسلامی به مردم چشانده شود، بدون تردید با ریاست جمهوری
دکتر احمدینژاد، این هدف مقدور و میسور است.
3/15 ـ به فرموده مقام معظم رهبری، رئیس
جمهور باید با نشاط و دنبال انجام کار مردم باشد، بطور واقعی جلوی فقر و فساد را
بگیرد و عدالتخواه باشد و ما میگوئیم آقای احمدینژاد کسی است که در این راه
گامهای بزرگی برداشته و میتواند این آرزو را محقق کند.
3/17 ـ دکتر احمدینژاد
از عزم و اراده قاطعی برای مبارزه با مفاسد برخوردار است.
3/18 ـ ریاست جمهوری
جایی بوده که برخی از رجال مملکت برای خودشان سهمی داشتهاند اما دکتر احمدینژاد
در تبعیت از مولای متقیان علی (ع) اعلام کرد که اینجا غنیمت نیست که هر کس خود را
در آن ذیسهم بداند. ریاست جمهوری متعلق به مردم است و ما هم امانتدار مردم هستیم.
احمدینژاد نماد اصولگرایی، تابلوی برجستهای از خدمت بی منت به جامعه، برای مردم و
با مردم بودن و اعتلای نظام جمهوری اسلامی است.
3/19- برخلاف حتی برخی مدعیان
اصولگرایی، احمدینژاد هیچ خجالتی در دفاع از ارزشها و آرمانهای امام()، رهبر معظم
انقلاب، شهدا و مردم ندارد. او از پایه های اعتقادی مستحکمی نسبت به ارزشهای انقلاب
اسلامی، دیدگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و تلاش برای بیان و تبیین آنها
در داخل و خارج، برخوردار است و همین ویژگی شخصی او باعث شده تا گفتمان اصلی این
دولت منطبق بر شعار وگفتمان امام (ره) وانقلاب است.
3/20- وی فردی شجاع باجسارت
و پر از اطمینان قلب به انقلاب و رهبری است و از اطمینان نفس بالایی در عرصه اجرایی
و برخورد با دشمنان خارجی برخوردار است. روحیه شجاعت و جرأت احمدینژاد برای حل
مشکلات و شکستن ساختارها و موانع بوروکراسی فینفسه کار با ارزشی است. جرات در
مقابله با فسادی که او ایجاد کرده، امروز فضای سلامت اداری را در نظام اداری حاکم
کرده است.
3/21- احمدی نژاد به دلیل ویژگی های
شخصی و پایه های معرفتی خود، در طول 4 سال گذشته، مانع اصلی جلوگیری ازنفوذ
غربگرایی در بدنه مدیران و مجموعه انقلاب و ایجاد کننده موج شکستن انحصارهای
مدیریتی، نقد نظریههای لیبرالی، گردش نخبگان در بدنه مدیریتی کشور است.