از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی(ره) هیچ رئیس جمهور ایران بهاندازه دکتر احمدینژاد مورد توجه جهانیان قرار نگرفته است. پس میتوان پرسید که چرا دنیا به احمدینژاد توجه دارد؟
نواندیشی، عدالتخواهی، و توحیدگرایی سه محوری است که دکتر احمدینژاد بر آن تکیه دارد. به عبارت دیگر، در دنیایی که یک ابرقدرت و امپراتوری مانند شوروی سرنگون شد و یک ابرقدرت و امپراتوری دیگر مانند امریکا در آستانه افول است، در دنیایی که رهبران آن مقابل ظلم و بیعدالتی سخن جدیدی ندارند و سازمانهای بینالمللی مقابل زورگویی و قانونشکنی و جنگ سکوت اختیار کردهاند، و در دنیایی که اغلب سران مشروعیت خود را از دست داده و مورد اعتماد مردم خود نیستند، در چنین محیطی دکتر احمدینژاد پیام قابل شنیدنی دارد گرچه محتویات آن به گوش و مذاق بعضی سنگین و تلخ به نظر برسد. او مسایل و موضوعاتی را در سطح بینالمللی مطرح میکند که دیگران از اظهار آن ابا داشته و خودداری میکنند. دکتر احمدینژاد دنبال ریشههای درخت اختلاف و کشمکش است و نه شاخههای آن. او نظریهها، فرضیهها و پیشفرضیههای حاکم بر نظام جهانی را زیر سؤال میبرد و خواستار تأمل و تفکر در آنها می شود.
اصالت و نوآوری صحبتهای دکتر احمدینژاد همانقدر که قدرت و مشروعیت سلطه گران و دستگاههای تبلیغاتی آنها را به تکاپو انداخته است، افکار و مواضع و اندیشههای او نیز به همان اندازه در بین قشرهای مختلف ملل، به ویژه گروههایی که سالها تحت استعمار و استثمار بوده اند، هیجان فوق العادهای ایجاد کرده است. یک نگاه کوتاه به محور سخنرانی او در نیویورک این موضوع را به خوبی به اثبات میرساند: عدالت به جای زور و قدرت، کرامتهای انسانی، حاکمیت خداپرستی، زورگویی و رویگردانی از خدا به عنوان دو عامل اساسی چالشهای امروزی، نقض قوانین و حقوق بین الملل توسط قدرتهای بزرگ، نقض گسترده حقوق بشر توسط امریکا، فروپاشی خانواده و کاهش منزلت زن، توسعه تروریسم و اشغالگرایی توسط ایالات متحده، هجوم به فرهنگهای بومی و تحقیر ارزشهای ملی، گستره فقر و بیسوادی و محرومیت از بهداشت در سطح جهانی، نادیده گرفتن ارزشهای متعالی، ترویج فریب و دروغ و جنگ طلبی، و خاتمه یافتن موضوع هسته ای ایران.
متانت و مهارت دکتر احمدینژاد در ارتباطات عمومی و ابتکارات اطلاعاتی و مردمی او در حقیقت رئیس جمهور ایران را برای اولین بار به یک رسانه جهانی انسانی ارتقا داده است. برای رسانههای امریکا و دنیا اولویت سخنرانی و حضور دکتر احمدینژاد در نیویورک بر نشست مجمع عمومی تقدم داشت. اختصاص خبرهای روز و ستون مطبوعات به رئیس جمهور ایران نگرانی و اضطراب فوق العادهای در مقامات امریکایی ایجاد کرده بود که نظام امریکا کوشش داشت آن را پنهان نگاه دارد. جنگ سرد بین نظام امریکا و دکتر احمدینژاد یک نبرد رسانهای و اطلاعاتی است و تا امروز رسانههای امریکا هرچه کوشش کرده اند که رئیس جمهور ایران را به تله بیندازند، خود بیش از همه به تله افتادهاند. دکتر احمدینژاد در مدت کوتاه اقامت خود در نیویورک کوشش کرد از این زیرساختهای اطلاعاتی و رسانهای استفاده کرده و از طریق سازمان ملل و تریبون آن پیام خود را به جهانیان برساند و امریکا را در مقابل کشورهای جهان قرار دهد. به روایت مطبوعات امریکا 500میلیون نفر سخنان احمدینژاد را شنیدند، چیزی که دهههای قبل برای سران دولتها فقط یک آرزو و روِیا به نظر میرسید. دکتر احمدینژاد از بی نیازی ایران به تسلیحات هسته ای صحبت کرد و موضوع قرارگرفتن ایران و امریکا در مسیر جنگ را کم اهمیت دانست.
مهرورزی، اعتماد به نفس، و تبحر سخنوری دکتر احمدینژاد فوق العاده است. او در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، این نشست جهانی را به یک دادگاه بین المللی تبدیل کرد که دادستانی آن را خود به عهده داشت. در دانشگاه کلمبیا خونسردی و متانت و گذشت او تحسین آور بود. حضور او در کلمبیا بحث و گفتمانی را در مجالس و محافل فرهنگی و علمی امریکا شروع کرده است که به عقیده من سالها ادامه خواهد داشت. در ملاقات با بیش از 70 نخبه برجسته امریکایی که قریب به سه ساعت طول کشید، دکتر احمدینژاد نقش یک استاد باتجربه و متبحر را ایفا کرد. و در گفتوگوی خود با علما و دانشمندان اسلامی مقیم امریکا و در سخنرانی خود در کلیسای نیویورک با پیشوایان و رهبران دینی مسیحی و یهود نشان داد که خاورمیانه و ایران خاستگاه ادیان الهی است و ایمان و عقلانیت منزلتی بس بزرگ در سنت اسلامی دارد. تکیه او بر خداپرستان، عدالت طلبان و مهرورزان بود.
تاریخ: مهرماه 1386