دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 20553
تعداد نوشته ها : 20
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

آیت الله مهدوی کنی در جلسه درس خود با اشاره به سخنان تبلیغاتی میرحسین موسوی که جمعه شب از سیما پخش شد، بیان این اظهارات را کم لطفی نسبت به انقلاب دانست و گفت:ای کاش مرده بودیم و این حرفها را نمی شنیدیم

به گزارش رجانیوز ، آیت الله مهدوی کنی درخلال جلسه اخلاق که موضوع آن عیب جویی بود، با اشاره به کم لطفی برخی هاگفت: 30 سال ازانقلاب گذشته ولی بعضی بیانات طوری است که دلالت بر این می کند که اصلاً هیچ کاری در دوران انقلاب نشده است. ایشان در ادامه تصریح کردند: آن برادرمان در سخنشان این طور فرموده اند که من آمده ام اقتصاد خراب ایران را در40 سال گذشته درست کنم. برادر! شما 10 سال قبل از انقلاب را هم چسباندی به 30 سال بعد ازانقلاب؟! یعنی از دوران نظام شاهنشاهی تا بعد از انقلاب، همه اینها یک پرونده با هم است و خراب است که می خواهیم درست کنیم؟ رئیس دانشگاه امام صادق علیه السلام درادامه با توجه دادن به این موضوع که این بیانات توسط یک شخصیتی در جامعه انقلابی ما مطرح می شود، افزودند: در این صورت، مخالفین ما می گویند خودشان دارند می گویند 40 سال است که خرابی است و این کم لطفی است و باید از این جور برخورد استغفار کرد.

دبیر کل جامعه روحانیت مبارز در ادامه گفت: با همه اشکالاتی که به دوره آقای احمدی نژاد وارد می کنید، آیا ایشان هیچ کاری نکرده است؟ شاید بعضی ها از روی حس مخالفت بگویند خوب کوبیدی ولی آیا در یک جامعه اسلامی، انسان مؤمن مطیع قرآن و ولایت خوبی هارا نمی بیند؟ یک وقت است که انسان می گوید کارهایی شده که بعضی ها نیمه کاره است بعضی ها خوب بود از طریق دیگری وارد می شدیم و بعضی ها هم تمام شده است ولی آیا پس از 30 سال شهادت و فداکاری هیچ آثاری وجود ندارد؟

آیت الله مهدوی کنی ادامه داد: نگویید شهدا خوب بودند و رفتند، کسانی هم مانده اند ازشهدا الهام گرفته اند و به واسطه خون آنهاست، که باقی مانده اند. شما طوری صحبت می کنید که گویا از اسلام چیزی باقی نمانده است. من بعضی وقتها به دوستان می گویم ای کاش مرده بودیم و این حرفها را نمی شنیدیم. خداوند متعال می فرماید خوب و بد گم نمی شود. شما که تابع قرآنید اگر حسن نیت دارید، باید خوب و بد را بیاورید. ممکن است کسی اشتباه کرده باشد ولی این فرق می کند با اینکه ما بگوییم طرف مقابل برای ریاست کردن می خواسته همه چیز را خراب کند. بنده این دیدگاه را قبول ندارم و صحیح نمی دانم که حتی در مقابل کسانی که از لحاظ سیاسی با ما همفکر نبوده اند بگویم آنها اصلاً کاری نکرده اند و بنایشان بر تخریب اسلام بوده است.

آیت الله مهدوی کنی در ادامه تذکر داد: کسانی که قصد نقد دارند، خوبی ها و بدی ها را بگویند. شما در مقابل اشکالات بگویید چه راهی برای رفع آنها دارید. مردم این را می خواهند. شما می گویید بیکاری در کشور هست یا نباید بیت المال را اینطوری خرج کرد، راهش را نشان دهید که چگونه باید بیکاری را رفع کرد یا بیت المال را به درستی مصرف کرد.
حمایت اکثریت جامعه روحانیت ازاحمدی نژاد


آیت‌الله مهدوی‌کنی اعلام کرد: اکثریت جامعه روحانیت مبارز در انتخابات از آقای احمدی‌نژاد حمایت می‌کنند و بنده نیز آقای احمدی‌نژاد را اصلح می‌دانم و به ایشان رای می‌دهم.

آیت الله مهدوی کنی همچنیندر گفتگو با سایت جامعه روحانیت مبارز افزود: در جامعه روحانیت مبارز روالی برای تصمیم گیری وجود دارد که با رای دوسوم اعضای حاضر موضوعات به تصویب می رسد. ما در رای گیری که چندی قبل در ارتباط با معرفی و حمایت از آقای احمدی نژاد به عنوان کاندیدای جامعه روحانیت مبارز داشتیم، به اکثریت رسیدیم ولی به دوسوم نرسیدیم. اقلیتی هم که سه رای کمتر داشت رای به سکوت دادند و این سکوت به معنی نفی آقای احمدی نژاد نبود، بلکه آنها نظرشان این بود که جامعه روحانیت مبارز در این موضوع سکوت کند.

وی گفت: اما نظر شخصی ام در بیان مصداق این است که بعد از جمع بندی به این نتیجه رسیده ام که آقای احمدی نژاد اصلح است و به ایشان رای می دهم.

وی یادآور شد: ما نظرمان را عرض کردیم، مردم ما در این سی سال بلکه قبل از آن نشان داده اند که مردمی رشید و صاحب تشخیص هستند. به میدان رای خواهند آمد و آنها هم فردی را که اصلح می دانند، انتخاب می کنند. و انشاءالله یک فردی بیاید که مشکلاتی که در این مملکت هست را حل بکند و در برابر دشمنان ما هم بتواند ایستادگی بکند.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه رسمی جامعه روحانیت مبارز آیت الله محمدرضا مهدوی کنی دبیرکل این جامعه نظرخود را درباره کاندیدای اصلح دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد.متن پرسش و پاسخ به شرح ذیل است:

خبرنگار : حضرت آیت الله مهدوی کنی با توجه به اینکه کمتر از سه هفته دیگر به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و میان دوره ای مجلس خبرگان رهبری باقی مانده است، لطفا نظرتان را در مورد شرکت آحاد مردم در این انتخابات بیان بفرمائید؛

بسم الله الرحمن الرحیم؛ 
همانطوری که در تمام ادوار انتخابات، مردم و همه علاقه مندان به اسلام، انقلاب و این کشور در صحنه حضور داشته اند و این حضورشان یکی از عوامل مهم پیروزی و دوام انقلاب بوده است، در این مرحله انتخابات ریاست جمهوری هم حضور مردم هم در داخل و هم در خارج میتواند کارگشا بوده و آثار خوبی داشته باشد.

حضور و رای دادن مردم در انتخابات به عنوان یک حق قانونی و طبیعی است و علاوه بر آن یک تکلیف شرعی و سیاسی است.

اینکه گفتم حق قانونی است چون انسان یک موجود مدنی بالطبع است و در اجتماع زندگی میکند؛ پس سرنوشت او وابسته به اجتماعش است و اوست که این اجتماع را می سازد و از آن هم متاثر می شود.

و قهرا عدم حضور نتیجه ای جز محکوم شدن به چیزی که نخواسته است ندارد. ولی اگر حاضر شد و دخالت کرد، در سرنوشت خودش مؤثر واقع شده و اگر رأیش هم مقبول واقع نشود، وظیفه اش را انجام داده است.

من در انتخابات شرکت می کنم، رای میدهم و انشاءالله همه ایرانیان، مؤمنین، مسلمانها، غیر مسلمانها هم در این انتخابات شرکت خواهند کرد.

خبرنگار: لطفا برای امت بیدار و همیشه در صحنه جمهوری اسلامی ایران بفرمائید شاخصهای کاندیدای اصلح به نظر شما چیست و جایگاه نقد در تبلیغات کاندیداها کدام است؟ 

در انتخابات قاعدتا به کسی که صالح تر است رای داده میشود. اصلح بودن هم جهات مختلفی دارد. اگر به کسی رای داده می شود، معنایش این نیست که او هیچ عیبی ندارد و قابل نقد هم نیست. چون انسانهای معمولی طبعا اشکال در کارشان وجود دارد و ممکن است اشتباه و خطا بکنند.

رای دهندگان من حیث المجموع فردی را با تمام خصوصیات و جنبه های سلبی و ایجابی اش بررسی می کنند و در نهایت یک نفر که به نظرشان برای مردم، انقلاب و اسلام مفید است را انتخاب می کنند.

ما هم روی این جهت است که می خواهیم فردی را انتخاب بکنیم و الا نسبت به کاندیداهای دیگر هم احترام می گذاریم. وقتی کاندیدائی تائید شده است، مورد احترام است و نباید بی احترامی به هیچ یک از سایر کاندیداها بشود.

من بی احترامی نسبت به هر یک از کاندیداها چه از ناحیه سایر کاندیداها و چه از ناحیه طرفداران آنها را نمی پسندم.

نباید نقدها دلالت برسلب مطلق بکنند. یعنی نباید کاندیداها به گونه ای نقد شوند که معنایش این باشد که او بدرد نمی خورد و تا به حال هم کار حسابی انجام نداده است.

بعضی حرفها نفی تمامی زحمات گذشتگان است. این کم لطفی و بی انصافی است که زحمات کسانی که در این سی ساله خدمت کرده اند از مرحوم شهید رجائی گرفته تا به امروز، نادیده گرفته شود. یعنی فرض کنیم کسی که قبل از ما بوده عناد کرده و همه اش برای تخریب بوده و حالا ما آمده ایم و می خواهیم آن خرابیها را اصلاح کنیم. ممکن است اشتباهاتی در کار وجود داشته باشد ولی معمولا گذشتگان ما این گونه نبوده اند که می خواستند انقلاب را تخریب بکنند.

نقد معنایش این است که انسان جنبه های مثبت را ببیند، و در جنبه های منفی هم راه حل نشان بدهد. نه اینکه فقط منفی بافی بشود. و از طرفی هم نباید به عنوان یک معاند با طرف برخورد شود.

اگر پیشنهادی هست باید گفته شود که ما برای رفع مشکلات موجود، که موجود هم هست، این راه حل ها را داریم. خوب است به مردم بگوئیم که ما راه حل داریم.

بیان مشکلات را همه مردم می دانند. اگر از تمام روستائیان ما بپرسید که آقا در کشور ما چه مشکلاتی است؟ آنها هم می دانند بیکاری، گرانی، کمبودها و ... وجود دارد و همه اینها را مشاهده می کنند. لزومی ندارد که بنده بیایم پشت میکروفون و اینها را برای مردم دوباره بازگو کنم. سؤال این است که جنابعالی که تشریف آورده اید چه راه حلی دارید؟

اما اگر فقط نقد کند ولی راه حلی ارائه ندهد. یا کلی گوئی بکند، فائده ای ندارد. اگر هم این منفیات اثر بکند، وقتی که در موقع عمل راه حلی نبود، مردم برمی گردند و می گویند که جنابعالی که تشریف آورده اید چه کار کردید؟ شما که آن همه اشکال می کردید حالا خودتان آن اشکالها را چگونه رفع کردید؟

نکته دیگر در انتخاب اصلح این است که دو بعد در کاندیدای اصلح وجود دارد. یک بعد رفع مشکلات داخلی و یک بعد هم ایستادگی در مقابل دشمنان خارجی.

دشمنی آنها برای این نیست که چون ما نتوانستیم برای مردم ایجاد کار کنیم با ما دشمن شده اند و اگر فرضا رئیس جمهوری ایجاد کار بکند دیگر با او دشمن نخواهند بود.

آنها از اول با اصل این انقلاب مخالف بوده اند، بنابر این ما کسی را می خواهیم که هم بتواند مشکلاتمان را برطرف بکند و هم در برابر فشارهائی که دشمنان بر ما وارد می کنند بتواند مقاومت و ایستادگی کند.

خبرنگار: مردم دلسوز و قهرمان ایران اسلامی بسیار با ما تماس می گیرند و می پرسند که ما می خواهیم رای بدهیم، و لی در مورد مصداق کاندیدای اصلح منتظر اظهار نظر جامعه روحانیت مبارز هستیم. لطفا بفرمائید که موضع حضرتعالی و جامعه روحانیت مبارز در انتخاب کاندیدای اصلح کدام است؟ 

در جامعه روحانیت مبارز روالی برای تصمیم گیری وجود دارد که با رای دوسوم اعضای حاضر موضوعات به تصویب می رسد. ما در رای گیری که چندی قبل در ارتباط با معرفی و حمایت از آقای احمدی نژاد به عنوان کاندیدای جامعه روحانیت مبارز داشتیم، به اکثریت رسیدیم ولی به دوسوم نرسیدیم. اقلیتی هم که سه رای کمتر داشت رای به سکوت دادند و این سکوت به معنی نفی آقای احمدی نژاد نبود، بلکه آنها نظرشان این بود که جامعه روحانیت مبارز در این موضوع سکوت کند.

اما نظر شخصی ام در بیان مصداق این است که بعد از جمع بندی به این نتیجه رسیده ام که آقای احمدی نژاد اصلح است و به ایشان رای میدهم.ما نظرمان را عرض کردیم، مردم ما در این سی سال بلکه قبل از آن نشان داده اند که مردمی رشید و صاحب تشخیص هستند. به میدان رای خواهند آمد و آنها هم فردی را که اصلح می دانند، انتخاب می کنند. و انشاءالله یک فردی بیاید که مشکلاتی که در این مملکت هست را حل بکند و در برابر دشمنان ما هم بتواند ایستادگی بکند.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته 
گفتنی است پیش از این نیز آیت الله یزدیرئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام کرده بود که اکثریت اعضای این جامعه احمدی نژاد را به عنوان کاندیدای اصلح انتخابات معرفی کرد‌ه‌اند

دسته ها : اخبار
پنج شنبه بیست و هشتم 3 1388
امروز 20/3/88چند روزی بیش تا انتخابات نمانده است.خب خوشبختانه امتحانات ما نیز تمام شد.امروز امتحان زبان فارسی داشتیم.باز هم مثل همیشه مسیر خیابان شهدا تا خانه را پیاده پیمودیم.و ای کاش که نمی پیمودیم و آن صحنه های دلخرش ضعف ایران ،ایرانی را نمی دیدیم.من نمی دانم که خود کاندیدا ها به ستادهای انتخاباتیشان می گویند این گونه تبلیغ کنند! وقتی در راه بودیم چند ماشین که گویا طرفداران موسوی در آن بودند با سرعت غیر مجز در خیابان حرکت می کردند و از آن گذشته پارچه های سبز را بیرون ماشین آویزان کرده بودند و هم به مچ دستانشان.آنها با سرعت از کنار کسانی که در حال عبور از خیابان بودند می گذشتند و وقتی فاصله ی ماشین با عابران به حداقل می رسید فریاد می زدند میر حسین.من واقعا با دیدن این صحنه خجالت کشیدم .آری از آن پیر زنی که نان داغ را در پلاستیک گذاشته بود و آن را روی دستهایش گذاشته بود و از خیابان عبور می کرد.طفلک پیر زن و فریاد ان جوان های  از جا پرید. ولی فورا پسرک جوانی که ته ریشی داشت به کمک او شتافت و او را از مخمصه نجات داد.اما این تمام ماجرا نبود .صحنه ای را در خیابان شهدا دیدم که بسیار جذاب بود و می خواهم آن را برایتان توصیف کنم...آنجا منظورم کنار میدان شهدا پیر مردی ایستاده بود و عکس و بروشور های کاندیدای منتخب خود را پخش می کرد.چهره اش به 60-70 ساله ها می خود .از فشار کار کمی خم شده بود.دستانش پینه بسته بود گویی قبلا در بازار ها بار جابه جا می کرده .صورت نیم سوخته ای داشت گویا از صبح زود تا وقت اذان آن جا ایستاده بود.30 ثانیه در پیاده رو و 30 ثانیه در خیابان بود.وقتی چراغ قرمز می شد،به وسط خیابان می آمد و با ملایمت و تواضع دستان پینه بسته اش را به شیشه ی ماشین ها می زدو با علم اشاره به آنها می فهماند کمی پنجره را پایین بیاورند و بعد با صدایش که سرشار از حرم وجودش بود می گفت : روزنامه می خوایید؟ آنگاه اگر جواب مثبت بود برگه ای از آن برگه ها را که در دست داشت به انها می داد.طفلک پیر مرد تفاوت روزنامه با بروشور را نمی دانست.ولی  باز هم آن گروه سبز پوش مزاحمت ایجاد کردند و با حرکات مسخره شان آن پیر مرد را آزردند.آن پیر مرد مرا یاد پدر بزرگ مرحومم انداخت.او همیشه می گفت باید در رای گیری ها شرکت کنی تا به دشمن نشان دهی که ایرانی ها همیشه با هم متحد اند.او می گفت:اولین باری که رای دادم ،رای گیری برای جمهموری اسلامی بود هنوز هم از این که جمهوری اسلامی ایران رای داده ام افتخار می کنم .هنوز هم بیاد دارم آن پیر مردی را که مرا به شرکت در تصمیم گیری های کشور تشویق می کرد.
دسته ها : گزارش
چهارشنبه بیستم 3 1388

آیت‌الله احمد جنتی در خطبه‌های دوم نمازجمعه‌ این هفته تهران گفت: «شما مردم عزیز30 سال در انتخابات شرکت کرده‌اید و همواره شرکت می‌کنید، همیشه هم سرفراز بیرون آمده‌اید و دشمنان را ناامید کردید، آنها که تلاش کرده‌اند در هر دوره‌ای آمار شرکت‌کنندگان را پایین بیاورند و مشروعیت نظام را زیرسوال ببرند ناکام مانده‌اند. خدا را شکر می‌کنیم که مردم ما هوشیارند.»

«آنها در این دوره هم بیکار ننشسته‌اند. مساله فقط هم مساله انتخابات نیست. هدف آنها براندازی نظام، سرکوب انقلاب، سلطه مجدد بر مردم و بیرون‌کردن قرآن است. این ما هستیم که باید حواس‌مان جمع باشد. آنها می‌خواهند هر چه می‌شود آمار شرکت‌کنندگان کم شود، اما مردم ما توجه دارند هرکاری دشمن می‌خواهد به ضرر ماست.»

«پس باید در انتخابات با شرکت گسترده چشم دشمن را کور کرد. علاوه بر این، آنها غیب‌گویی‌هایی می‌کنند که در انتخابات تقلب می‌شود. این هم با همان هدف است. مردم ما باید با شرکت گسترده پای صندوق بیایند و رای بدهند. باید با هوشیاری شما و ارشادهای مقام معظم رهبری و نظارت بسیار قوی شورای نگهبان آن را خنثی کنیم.»

دسته ها :
دوشنبه هجدهم 3 1388
این هم بخش دوم از گزارش های زندهامروز 17/3/87امتحان زبان داشتیم .بعد از جلسه با مریم و راضیه و پریا و ساناز راهی خونه شدیم .معمولا بعد از امتحان همه با هم میاییم.از خیابون رودکی تا شهدا رو با تاکسی اومدیم و قرار شد بقیه ی مسیر رو با اتوبوس بریم.تو ایستگاه اتوبوس منتظر موندیم .یه ستاد انتخاباتی اون طرف خیابون بود من مریم رفتیم تا برای آگاهی از وضعیت این ستاد تحقیق کنیم.چند تا برگه به ما دادن.هنوز فرصت بررسی اون ها رو پیدا نکردم .وقتی از اتوبوس پیاده شدمیکی از آشنا ها رو دیدم که اتفاقا ریروز هم اون رو دیده بودم؛او از پروژه ی من با خبر بود پس قول داد تا یه سری اطلاعات دسته اول بهم بده .من رفتم و اون بروشور ها رو گرفتم .توی یکی از اون ها در باره ی برنامه های اساسی یکی از کاندیدا ها این طور نوشته بود:1-          ماهیانه به هر ایرانی از سهام نفت و گاز 70 هزار تومان پرداخت می کند.

2-          75 درصد هزینه ی دانشجویان را بیمه می پردازد.

3-          خدمت سربازی شغل می شود و سربازان حقوق می گیرند.  

نظر شما در این باره  چیست؟آقا ریئس جمهور آینده آیا شما این گفته ها را عملی می کنید؟آیا شما این آمار و ارقام را خودتان بررسی کرده اید که چنین می گوید؟شما با این کار قصد جمع آوری آرا؛را دارید.در حالی که حتی اگر برای این دوره با این شعار ها انتخاب شوید و در حالی که محقق ساختن این تصمیمات کار دشواری است برای دوره ی بعد احتمال حضورتان در این عرصه کم است. از این گذشته حتی اگر شما قصد حضور در دوره ی بعد را نداشته باشید خاطره ی بدی را در ذهن مردم گذاشته اید.از آن مهم تر این که مرتکب گناه بزرگی شده اید یعنی دروغ گفته اید.....خوشبختانه مردم ما آگاه تر از آن هستند که فقط به شعار ها اهمیت بدهند بلکه من به نمایندگی از یک ملت پیروز در تمام زمینه ها از چهار کاندیدا ی مردمی خواهش می کنم که علاوه بر دادن این شعار ها نحوه ی تحقق آن ها نیز اعلام کنند ،زیرا شاید به نظر من تحقق هدفی مثل مورد دوم در مدت چهار سال غیر ممکن باشد در حالی که این کاندیدا ی محترم و مدبر از پیش فکر همه چیز را کرده باشد و حتی با چند شرکت بیمه ای هماهنگ کرده و سپس این هدف را اعلام نموده است.اگر این چنین بوده باشد موجب افتخار من است که به کاندیدا یی با این همه تدبیر و تدبر رای بدهم و حتی سایریرن را به این کار دعوت کنم....پس همان طور که ملاحظه نمودید این اهداف نیازمند تشریح بیشتر هستند که این کار وظیفه ی کاندیداهای محترم و ستادهای مردمی آن هاست.این درحالی ایست که برخی از کاندیداها نظر های مبهم تری دارند مثل این مورد:ماموریت بزرگ ما ساختن ایران است .من هم مثل شما از این صحبت ها چیزی را متوجه نشدم .چون این کاندیدای محترم هم در باره ی نحوه ی عملی کردن این هدف خود چیزی نگفته بود ،وقتی متوجه این موضوع شدم فورا به مسئول آن ستاد گفتم :ببخشید به نظر خود شما که یک فرد عاقل و بالغ هستید راهی برای تحقق این هدف وجود دارد که واقعا منطقی باشد.(از گفته ی خود پشیمان شدم ،زیرا به هر حال من با این حرفم علایق آن فرد را زیر سوال برده بودم.و منتظر یک رفتار خشن و برخورد بد بودم ولی خوشبختانه...)آن فرد بدون ابراز خشونت رفت و یک سری بروشور برای من آورد و تا حدی برخی اهداف زیر مجوعه این هدف بزرگ را نام برد و با مدرک و دلیل مرا قانع کرد که این هدف تا حدی قابل اجراست .من افتخار می کنم که کشورم به سرحدی از پیشرفت  رسیده است که اکنون با دلیل و منطق مردم را قانع می کند.باز هم مثل همیشه می گویم به خود می بالم که ایرانی ام و همچون کوروش کبیر می گویم :بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارید تا اجزای بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد.

ای ایران ،ای سرای امید ،ای مظهر خوبی و پاکی ،ای سرزمین کوروش،ای زادگاه داریوش،ای گذرگه امامان و معصومین ،ای مادر امیرکبیر ،ای بستر خلیج همیشه فارس و ای که نور ستاره های علم و فرزانگی جهان از توست آسوده باش که تا خون آریاییان در رگ های ماست هیچ گونه آسیبی تو را تحدید نمی کند.

دسته ها :
دوشنبه هجدهم 3 1388
این هم بخش دوم از گزارش های زندهامروز 17/3/87امتحان زبان داشتیم .بعد از جلسه با مریم و راضیه و پریا و ساناز راهی خونه شدیم .معمولا بعد از امتحان همه با هم میاییم.از خیابون رودکی تا شهدا رو با تاکسی اومدیم و قرار شد بقیه ی مسیر رو با اتوبوس بریم.تو ایستگاه اتوبوس منتظر موندیم .یه ستاد انتخاباتی اون طرف خیابون بود من مریم رفتیم تا برای آگاهی از وضعیت این ستاد تحقیق کنیم.چند تا برگه به ما دادن.هنوز فرصت بررسی اون ها رو پیدا نکردم .وقتی از اتوبوس پیاده شدمیکی از آشنا ها رو دیدم که اتفاقا ریروز هم اون رو دیده بودم؛او از پروژه ی من با خبر بود پس قول داد تا یه سری اطلاعات دسته اول بهم بده .من رفتم و اون بروشور ها رو گرفتم .توی یکی از اون ها در باره ی برنامه های اساسی یکی از کاندیدا ها این طور نوشته بود:1-          ماهیانه به هر ایرانی از سهام نفت و گاز 70 هزار تومان پرداخت می کند.

2-          75 درصد هزینه ی دانشجویان را بیمه می پردازد.

3-          خدمت سربازی شغل می شود و سربازان حقوق می گیرند.  

نظر شما در این باره  چیست؟آقا ریئس جمهور آینده آیا شما این گفته ها را عملی می کنید؟آیا شما این آمار و ارقام را خودتان بررسی کرده اید که چنین می گوید؟شما با این کار قصد جمع آوری آرا؛را دارید.در حالی که حتی اگر برای این دوره با این شعار ها انتخاب شوید و در حالی که محقق ساختن این تصمیمات کار دشواری است برای دوره ی بعد احتمال حضورتان در این عرصه کم است. از این گذشته حتی اگر شما قصد حضور در دوره ی بعد را نداشته باشید خاطره ی بدی را در ذهن مردم گذاشته اید.از آن مهم تر این که مرتکب گناه بزرگی شده اید یعنی دروغ گفته اید.....خوشبختانه مردم ما آگاه تر از آن هستند که فقط به شعار ها اهمیت بدهند بلکه من به نمایندگی از یک ملت پیروز در تمام زمینه ها از چهار کاندیدا ی مردمی خواهش می کنم که علاوه بر دادن این شعار ها نحوه ی تحقق آن ها نیز اعلام کنند ،زیرا شاید به نظر من تحقق هدفی مثل مورد دوم در مدت چهار سال غیر ممکن باشد در حالی که این کاندیدا ی محترم و مدبر از پیش فکر همه چیز را کرده باشد و حتی با چند شرکت بیمه ای هماهنگ کرده و سپس این هدف را اعلام نموده است.اگر این چنین بوده باشد موجب افتخار من است که به کاندیدا یی با این همه تدبیر و تدبر رای بدهم و حتی سایریرن را به این کار دعوت کنم....پس همان طور که ملاحظه نمودید این اهداف نیازمند تشریح بیشتر هستند که این کار وظیفه ی کاندیداهای محترم و ستادهای مردمی آن هاست.این درحالی ایست که برخی از کاندیداها نظر های مبهم تری دارند مثل این مورد:ماموریت بزرگ ما ساختن ایران است .من هم مثل شما از این صحبت ها چیزی را متوجه نشدم .چون این کاندیدای محترم هم در باره ی نحوه ی عملی کردن این هدف خود چیزی نگفته بود ،وقتی متوجه این موضوع شدم فورا به مسئول آن ستاد گفتم :ببخشید به نظر خود شما که یک فرد عاقل و بالغ هستید راهی برای تحقق این هدف وجود دارد که واقعا منطقی باشد.(از گفته ی خود پشیمان شدم ،زیرا به هر حال من با این حرفم علایق آن فرد را زیر سوال برده بودم.و منتظر یک رفتار خشن و برخورد بد بودم ولی خوشبختانه...)آن فرد بدون ابراز خشونت رفت و یک سری بروشور برای من آورد و تا حدی برخی اهداف زیر مجوعه این هدف بزرگ را نام برد و با مدرک و دلیل مرا قانع کرد که این هدف تا حدی قابل اجراست .من افتخار می کنم که کشورم به سرحدی از پیشرفت  رسیده است که اکنون با دلیل و منطق مردم را قانع می کند.باز هم مثل همیشه می گویم به خود می بالم که ایرانی ام و همچون کوروش کبیر می گویم :بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارید تا اجزای بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد.

ای ایران ،ای سرای امید ،ای مظهر خوبی و پاکی ،ای سرزمین کوروش،ای زادگاه داریوش،ای گذرگه امامان و معصومین ،ای مادر امیرکبیر ،ای بستر خلیج همیشه فارس و ای که نور ستاره های علم و فرزانگی جهان از توست آسوده باش که تا خون آریاییان در رگ های ماست هیچ گونه آسیبی تو را تحدید نمی کند.

دسته ها : گزارش
يکشنبه هفدهم 3 1388

به گزارش خبرنگار سیاسی برنا، محمود احمدی نژاد در مناظره تلویزیونی که امشب در شبکه سوم سیما برگزار شد، با اشاره به اینکه عرصه انتخابات عرصه سرنوشت سازی است و انتخابات یک پرش بلند به سمت قله های پیشرفت، عزت و شرف است، گفت: متاسفانه فضای انتخابات آکنده از برخوردهای بسیار ظالمانه و نامنصفانه و بلکه دروغ است و به ملت توهین بسیار بزرگی انجام شده است.

وی افزود: در طول تاریخ انقلاب هیچ گاه هیچ دولتی به عرصه انتخابات چنین مورد حمله بی انصافانه قرار نگرفته است. متاسفانه تمام تلاش های ارزشمند ما به زیر سوال رفت و پیروزی های ملت انکار شد.
احمدی نژاد ادامه داد: من از چنین اتهاماتی بسیار متأثر شدم که چرا اینچنین باید خود را تشنه قدرت نشان بدهیم.
کاندیدای انتخابات دور دهم ریاست جمهوری تصریح کرد: من شخصا به آقای موسوی علاقه مند هستم و طی 4 سال گذشته نیز تمام افترائات و اتهامات را تحمل کردم اما به خاطر حفظ آبروی ملت مجبورم برخی از مسائل را با مردم درمیان بگذارم.
وی افزود: من می خواهم از منشأ این بداخلاقی ها بگویم. چرا که رقیب من تنها موسوی نیست بلکه دولت های پیش از دولت نهم نیز در کنار یک دیگر قرار گرفتند یعنی آقایان هاشمی، خاتمی، و موسوی.
احمدی نژاد ادامه داد: آن ها به دولت هجوم برند البته مردم این ها را می دانند. ولی جوانان نیز باید از این مسائل باخبر شوند.
وی افزود: آقای هاشمی و خاتمی در راستای حمایت از موسوی حرکت کردند و علت فشار سنگین به دولت همین بوده است که پیش از انقلاب یک ساختار مداری و حلقه های مدیریتی بر خلاف ارزش های انقلاب شکل گرفت.
احمدی نژاد ادامه داد: این جریان تمام بیت المال و مسائل کشور را در دست گرفتند و به آرامی تلاش کردند تا دولت نهم را دولتی ناموفق جلوه دهند اما دولت نهم همواره به کار خود ادامه داد.
کاندیدای انتخابات دور دهم ریاست جمهوری تصریح کرد: در اوایل کار دولت آقای هاشمی پیغامی به عربستان فرستادند که این دولت بیشتر از شش ماه دوام نخواهد آورد و به زودی سقوط خواهد کرد.
وی افزود: در انتخابات رقابت بزرگی بین تمام این نیروهای مدیریتی که نظام را در اختیار داشتند به وجود آمد که ملت با انتخاب خود جلوی ادامه کار این حلقه های مدیریتی را گرفت.
احمدی نژاد با اشاره به موفقیت های دولت در عرصه سیاست خارجی و همچنین سیاست داخلی گفت: آیا آقای موسوی ودوستان ایشان یک گلستان را تحویل دولت نهم دادند و دولت نهم این گلستان را تبدیل به بیابان کرده است؟.
وی افزود: آیا ما در گذشته مشکل اقتصادی نداشتیم؟ اعتیاد نداشتیم؟ خوب شد که شما به چند شهر سفر کردید و مشکلات مردم را دیدید. اگر شما به چند شهر سفر کردید من به تمام شهرهای ایران سفر کردم و با تمام مشکلات نیز آشنا هستم و در همه شهرها نیز مردم از امواج حملات بر علیه دولت نهم انتقاد داشته اند.
موسوی در ادامه مناظره و در پاسخ به احمدی نژاد با اشاره به اینکه اگر وی کار خود را با موفقیت انجام نمی داد احساس مسئولیت نمی کرد و وارد عرصه انتخابات نمی شد، گفت: آقای هاشمی و آقای خاتمی مردان بزرگی هستند و باید در خصوص ادعاهای شما در مورد آن ها خودشان باید پاسخگو باشند.
کاندیدای دور دهم انتخابات ریاست جمهوری با اشاره به سیاست خارجی دولت نهم، گفت: متاسفانه سیاست های غلطی که در عرصه سیاست خارجی به کار گرفته شد، نه تنها امنیت کشور را در خارج به خطر انداخت بلکه سبب مشکلات داخلی شد.
وی افزود: ادعاهایی از قبیل مدیریت جهان و همچنین ماجراجویی، بی ثباتی، خودمحوری، دروغگویی، افراط و تفریط از جمله سیاست های غلطی است که در این دولت به کار گرفته شد.
موسوی ادامه داد: مدیریت ما باید بر اساس ثبات، کار قانونی و همچنین عقل و تدبیر باشد و در اینجا نیز من برخی از سرفصل ها را از جمله در بحث سیاست خارجی را مطرح خواهم کرد.
کاندیدای دور دهم ریاست جمهوری با اشاره به اینکه در عرصه سیاست خارجی باید عرصه حفظ عزت مردم باشد گفت: من به سرفصل های مختلف آن همچون ادعای مدیریت جهان و اینکه این تمدن یا آن تمدن از بین می رود و یا ادعا در خصوص بحث هولوکاست که سبب هر چه بیشتر گرم شدن رابطه رژیم صهیونیستی با سایر کشورها و همچنین تنش زا بودن سیاست خارجی دولت اشاره خواهم کرد.
وی با اشاره به ادعای احمدی نژاد در رابطه با تلاش برای ترور وی گفت: اگر آمریکایی ها قصد ترور شما را داشتند چرا بنزین هواپیمای شما را تامین کردند و آیا شما در سفر به عراق در منطقه الخضراء اقامت نداشتید .
موسوی تصریح کرد: آیا در سفر به عربستان اظهار نظر شما در خصوص ساختار داخلی عربستان سبب نشد که رابطه ما با این کشور تاریک تر شود؟
وی افزود: اگر ما معتقدیم آمریکا در حال فروپاشی است چرا انقدر به این کشور سفر می کنیم و نامه می نویسیم که قبل از انتخابات مذاکرات با ما آغاز شود، آیا وقایع روی داده در کنفرانس دوربان به صلاح کشور بود؟ و چرا رییس جمهور که مظهر کشور است چینین مورد اهانت قرار می گیرد؟
موسوی تصریح کرد: آیا با چنین سیاستی و با چنین برخوردی که سبب گرم تر شدن رابطه اروپا با رژیم صهیونیستی شد به نفع کشور و تامین منافع ایران است؟
کاندیدای دور دهم انتخابت ریاست جمهوری با اشاره به مسئله دستگیری ملوانان انگلیسی گفت: آیا آزاد کردن این ملوانان درمراسمی که حتی برای روسای کشورهای خارجی برگزار نمی شود، نشانه عزت و سرافرازی ملت در عرصه سیاست خارجی است؟
احمدی نژاد در پاسخ به صحبت های میر حسین موسوی تصریح کرد: من تصور می کنم که شما باید به برخی از وقایع با دقت بیشتری نگاه کنید آیا شما نامه عذرخواهی رسمی نخست وزیر انگلیس در خصوص ملوانان انگلیس را فراموش کرده اید که سند آن نیز در وزارت خارجه موجود است؟
وی افزود: آن ها طی 27 تا 28 سال گذشته به عنوان دشمن حقوق بشر متهم کرده اند و با این برخورد درحقیقت ما توانستیم بین ملت و دولت انگلیس فاصله بیاندازیم.
کاندیدای دور دهم ریاست جمهوری با اشاره به مسئله دعوت ملک عبدالله برای زیارت حج، گفت: در کنفرانس سران اسلامی از ما برای حج دعوت شد که به دلایلی انجام این سفر ممکن نشد.
وی افزود: در جریان برگزای کنفرانس سران اوپک نیز از سوی ملک عبدالله دعوتی برای حج صورت گرفت که سفر من نیز برای حج و در چارچوب همین دعوت بود.
احمدی نژاد با اشاره به سیاست های دولت موسوی در مقابل عربستان گفت: آیا در زمان شما نبود که با فرستاده شدن شخصی و دستگیر شدن آن رابطه با عربستان به طور کامل قطع شد.
وی افزود: آیا در زمان شما نبود که درخصوص انهدام اسراییل اظهار نظر شد.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با اشاره به مسئله هسته ای اضافه کرد: در زمان دولت قبلی کمال همکاری با آژانس انجام شد، مراکز هسته ای و رشته های مرتبط با آن انجام شد، شما رونوشت مذاکرات را بخوانید ، آیا برای چند سانتریفیوژ از آن ها تقاضاهای فراوانی انجام نشد؟ در حالی که هم اکنون بیش از 7 هزار سانتریفیوژ در حال چرخیدن است.
کاندیدای دور دهم ریاست جمهوری ادامه داد: در زمانی کمال همکاری با آژانس انرژی هسته ای بیش از 7 قطعنامه که جنبه حقوقی و قانونی دارد صادر شد.
وی افزود: آن ها تهدید کردند که پرونده هسته ای ایران را به شورای امنیت خواهند برده اند چه اتفاقی افتاد؟
احمدی نژاد تصریح کرد: در زمان گفت و گوهای انتقادی با اروپا و در طول دوران آقای هاشمی آیا قانون داماتو به تصویب نرسید و تورم به بیش از 5/49 درصد رسید چرا شما آن موقع احساس خطر نکردید؟
وی افزود: چرا در زمانی که دشمنان قصد تصرف مرکز حکومت را داشتند و قصد انقلاب مخملی را به وضوح اعلام کردند چرا احساس نگرانی نکردید؟
احمدی نژاد ادامه داد: چرا در زمانی که در مجلس ششم عده ای نادانسته دست به تحصن زدند و البته از هم فکران شما بودند احساس خطر نکردید؟
کاندیدای دور دهم ریاست جمهوری با اشاره به اینکه هیچکدام از این مسائل با خط امام راحل تطابق ندارد، گفت: البته ملت ایران همواره از موضع دولت نهم حمایت کرده و بر سر آن نیز ایستاده است.

کاندیدای انتخابات دهم ریاست جمهوری خطاب به موسوی اظهار داشت: شما ما را به دیکتاتوری متهم می کنید، دوره خودتان یادتان هست؟؛ بر خلاف قانون اساسی حداقل اختیارات رییس جمهور را با فضای سیاسی از آن گرفتید. چرا که باید وزرایتان را می بردید تا رییس جمهور تایید کند اما با وساطت امام این کار را نکردید، در نمایندگان مجلس هم کسی جرأت نداشت علیه شما حرف بزند.

میر حسین موسوی طی سخنانی در ادامه مناظره تلویزیونی خود با محمود احمدی نژاد، در واکنش به اظهار نظر احمدی نژاد در باره اعلام آمادگی دولت وقت میر حسین برای فرستادن نیرو به لبنان، به بیان خاطره ای پرداخت و گفت: در آن زمان اسراییلی ها به جنوب لبنان حمله کردند و در داخل کشور همه به این اتفاق رسیدند که برای کمک به لبنانی ها رو به فلسطین نیرو بفرستیم و شهید همت هم رییس لشکرها باشد اما شبی که فردایش قرار بود نیروها فرستاده شود ، در جلسه ای که سران سه قوه حاضر بودند، حاج احمد آقا امدندو گفت امام گفته :"راه قدس از کربلا می گذرد"؛ یعنی شما به جنگ خودتان بپردازید ،چکار دارید به لبنان؟

وی ادامه داد: ما بحثمان با دولت سر همین قضیه است؛ یعنی در مورد اسراییلی ها ما موافق این هستیم که همه ملت فلسطین جمع شوند و هر کس یک رای دهد تا سرنوشت خود را تعیین کند.
این کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: وقتی که ما بنا به اجتهاد و تند روی خودمان از این فراتر می رویم، مصیبت ایجاد می شود یعنی به جای اینکه اسراییل را منزوی کنیم بیشتر کاری کردیم که مورد مظلومیت واقع شود.
وی با اشاره به واکنش به سخنان رییس جمهور کشورمان در اجلاس دوربان 2 ، گفت: اروپایی ها بعد از کشتار غزه در مقابل اسراییل بودند و داشتند علیه آن قطعنامه صادر می کردند اما به خاطر صدماتی که به ما خورد، همه پشت اسراییل جمع شدند.
میر حسین با بیان اینکه مشکل من بر سر روش های اجرایی معمول است، تصریح کرد: باید ببینیم که آیا نخبگان و کارکنان آگاه وزارت خارجه ما نیز این مسائل را تایید می کنند یا خیر؟.
وی افزود: ما در هر زمینه که افراط داشته باشیم، به دنبالش تفریط داریم؛ ما صحبت هولوکاست را در مورد اسراییل کردیم و نتیجه اش این تفریط را به همراه داشت که معاون رییس جمهور گفت: ما دوست اسراییل هستیم.
وی با اشاره به اینکه شبیه این موضوع را درمسائل دیگر کشور هم داریم، گفت: صرف این که ما بگوییم سیاست هایمان اثر تخریبی نداشته، که کافی نیست. چرا که مردم ما اثر این سیاست ها را در بی اعتبار شدن گذرنامه هایشان و نا امنی اقتصادیشان می چشند و دولت با این سیاست های افراطی بسیار بی اعتنا به مسائلی است که مربوط به مردم است.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در ادامه در واکنش به سخنان احمدی نژاد درباره اقدامات سه دولت گذشته، خاطرنشان کرد: آقای هاشمی مرد بزرگی است و امام هم راجع به وی زیاد صحبت کرده است. علاوه بر اینکه مردم خودشان فکر دارند و ما برای چه بگوییم حرف های بسیاری را اجرا کرده ایم نباید سه دوره را به هم پیوند داده و بگوییم این ها با هم بودند.
وی اضافه کرد: آقای خاتمی نیز شخصیت بزرگ و شناخته شده ای است.
میر حسین اظهار داشت: بنده می گویم سیاست خارجی شما باعث شده که حیثیت ما لطمه ببیند و شیر غران ایرانی را در بند کند.
وی افزود: در رابطه با همبستگی ملی نیز نمی دانند چه بلایی سر دانشگاه ها، محیط های جوانان و مردم آورده ایم که من هر جا می روم با اعتراض روبرو می شوند.
وی ضمن انتقاد از موضوع دانشجویان ستاره دار ،ادامه داد: من یک روشنفکر عضو فرهنگستان هنر نیز هستم؛ در آنجا فردی می آید که کتابش شانزده بار چاپ شده اما در این دولت جلوی چاپ کتابش را می گیرند؛ شما یک کتاب فروش بیچاره ای را تصور کنید که با زور 20 تا کتاب را چاپ کرده و کافی است وزارت ارشاد چاپ 4 تا از کتاب هایش را متوقف کند. و لذا ورشکست می شود.
کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری تصریح کرد: ما هر روز می بینیم علی رغم این که هنرمندان انسان های سیاسی نیستند، اما به تنگ آمده و اعتراض می کنند.
وی در ادامه به رابطه دولت نهم با روحانیت اشاره کرد و افزود: آیا دولت فکر کرده که چرا رابطه اش با روحانیت، روشنفکران و جوانان خراب شده است؟؛ من هر جا می روم، عده ای شلوغ می کنند و شعار می دهند و بقیه هم علیه سیاست های دولت شعار می دهند.
در ادامه این مناظره محمود احمدی نژاد در پاسخ به اظهارات میر حسین موسوی بیان داشت: من گاهی اوقات دلم می سوزد چون مسائلی را مطرح می کنید که از روی بی اطلاعی است.
وی در خصوص موضوع دانشجویان ستاره دار، تصریح کرد: این موضوع در سال 80 و در زمان آقای معین درست شد، یعنی در زمان دوست آقای موسوی که امروز هم از وی حمایت می کند.
رییس دولت نهم اظهارداشت: آن ها در کارشناسی ارشد در برابر برخی قبولی ها یک ستاره می زدند و در برابر برخی دیگر دو ستاره؛ یک ستاره یعنی شما مشکلی در پرونده تان دارید و باید آن را برطرف کنید و دو ستاره یعنی شما در کمیته انظباطی مشکل داشته اید و باید مواظب باشید.
وی خاطر نشان کرد: ما در سال اول این دولت آن را برداشتیم و من واقعا متاسفم که چطور این قدر قاطع قضاوت می کنید.
احمدی نژاد گفت: دیروز بنده در مشهد بودم؛ چرا شما فکر میکنید فقط کسانی که اطراف شما جمع می شوند ،آن ها مردم ایرانند؟
وی در واکنش به اظهارات میر حسین در خصوص سرانه نشر کتاب در دولت نهم، اظهار کرد: در این مورد بنده با شما هم نظرم و نامه هم به وزیر ارشاد نوشته ام؛ آمارهای ما هم نشان می دهد که ما کمترین میزان انتشار را داشته ایم اما جناب آقای موسوی شما هشت سال نخست وزیر بودید و تنها یک روزنامه منتقد وجود داشت که هفته ای یک یا دو نقد اقتصادی علیه شما می نوشت.
این کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری خطاب به موسوی ادامه داد: شما چه فضایی برای آن روزنامه درست کردید؟ خود جنابعالی چند بار علیه آن روزنامه صحبت کردید؛ جنابعالی به آن ها گفتید که شما در خط دشمن هستید، شما دارید به کشور ضربه می زنید.
احمدی نژاد در این باره افزود: در حالی که گزارش آن روزنامه درباره برنامه بودجه خود شما بود، آن قدر فشار آوردید که برخی از نقدها تعطیل شد اما من در طول این چهار سال تحمل کردم.
وی تصریح کرد : شما در سخنرانی هایتان بنده را به دیکتاتوری متهم کردید در حالی که در زمان آقای هاشمی هم تنها یک روزنامه منقد دولت بود و شخص ایشان آنقدر سخت گیری کردند تا آن روزنامه را نیز خفه کردند.
رییس دولت نهم اضافه کرد: در زمان خاتمی هم مگر کسی می توانست یک کلمه انتقاد کند؛ همان علمایی که می فرماید، اگر کمی از دولت انتقاد می کردند، کاریکاتورشان را می کشیدند؛ کاری که بعد از ملی شدن صنعت نفت سابقه آن را نداشتیم.
وی تاکید کرد: این که من می گویم آقای موسوی ،هاشمی و خاتمی، حرف درستی است.
احمدی نژاد در ادامه به سخنرانی فائزه هاشمی در همایش حمایت از میرحسین موسوی اشاره کرد و اظهار داشت: ایشان می گوید دوره اصلاحات ادامه راه سازندگی است و ما آقای موسوی را می خواهیم برای اینکه ادامه همان راه است.
وی خطاب به موسوی تصریح کرد: جنابعالی هم فرموده اید که به حمایت آقای هاشمی افتخار می کنید و این به معنای آن است که صحنه گردان اصلی آقای هاشمی است؛ مگر ملت می تواند چشمش را ببندد.
کاندیدای دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری، گفت: در چهار سال گذشته 320 هزار تیتر توهین آمیز علیه دولت منتشر شده اما ما نه روزنامه ای رابستیم نه تهدید کردیم و نه فشار آوردیم و آن ها هنوز هم دارند می نویسند.
وی در واکنش به اظهارات موسوی در خصوص رابطه دولت نهم با روحانیت، بیان داشت: بالاخره شما هشت سال نخست وزیر بودید، چند بار نزد مراجع رفتید؟ باید عدد ارائه کنید تا با آمار دولت نهم مقایسه شود.
احمدی نژاد با تاکید بر اینکه رابطه دولت نهم با روحانیت بسیار خوب است، گفت: من تعجب می کنم که کسانی که نگاهشان به مسائل اصلی بیان نکرده اند، چطور با انگشت گذاشتن بر مسائل جزئی می خواهند نتیجه کلی بگیرند.
وی ادامه داد: شما ما را به دیکتاتوری متهم می کنید، دوره خودتان یادتان هست؟؛ بر خلاف قانون اساسی حداقل اختیارات رییس جمهور را با فضای سیاسی از آن گرفتید. چرا که باید وزرایتان را می بردید تا رییس جمهور تایید کند اما با وساطت امام این کار را نکردید.
احمدی نژاد افزود: در نمایندگان مجلس هم کسی جرأت نداشت علیه شما حرف بزند؛ این فضای تحمل دولت شما است، دولت بعدی هم همان است و دولت بعدش هم همان است.
وی با بیان اینکه من نمی خواستم بعضی از مسائل را بگویم اما مجبورم، خطاب به موسوی گفت: شما خود را جای نظام می نشانید؛ من علیه هولوکاست موضع گیری کردم و رهبری آن را تایید کرد و مردم هم تایید کردند؛ کیست که شما می گویید مخالف است؟
احمدی نژاد ادامه داد: شما دولت من را به بی قانونی متهم می کنید در حالی که در دولت خود شما 95 میلیارد تومان از حساب بانک مرکزی برداشته شد و زمانی که مجلس خواست دخالت کند، بلوایی به پا کردید.
وی در پایان این بخش از سخنانش در پاسخ به اظهارات موسوی در باره مدارک دانشگاهی برخی از مسئولان دولت نهم، اظهار داشت: شما آقای خاتمی را دکتر خطاب کردید در حالی که تحصیلات ایشان لیسانس فلسفه است؛ من نمی خواهم دکترا برای کسی عزت می آورد اما بالاخره شما این عبارت را بیان کردید.
کاندیدای انتخابات دهم ریاست جمهوری اظهار داشت: سوال من این است که پسران آقای هاشمی در کشور چه کار می‌کنند؟ و کدامیک از وزرای بنده در دوره وزارتشان پولدار شدند؟ و یا رانتی را خورده‌اند؟ و یا ملکی را خورده‌اند؟ من فهرستی از زمین‌هایی دارم که مدیران در گذشته گرفته‌اند که 40، 50، 60، 80 و 400 هکتار زمین گرفته‌اند.
به گزارش خبرنگار سیاسی برنا میرحسین موسوی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم در ادامه مناظره تلویزیونی با محمود احمدی نژاد اظهار داشت: یکی از مشکلاتی که در کشور است روش پرونده‌سازی و به دنبال برخی واژه‌ها گشتن است و این در حالی است که ما مسائلی مانند وزیر کشور دولت را داریم که اگر رئیس دولت نمی‌دانست آن فرد فوق دیپلم است و خودش را دکترا جا زده نشان می‌دهد که ضعف اطلاعات دولت است و اگر فکر می‌کرد که او دیپلم دارد آن معنای دیگری است که ما نمی‌خواهیم آن را بگوییم که او بر همین اساس در برابر مجلس و مردم قرار گرفت و شما پایان‌نامه‌های دانشجویان را به عنوان کاغذ پاره قلمداد می‌کنید.
وی افزود:‌ آن فرد را آنقدر مورد اطمینان خود قرار می‌دهیم که برخلاف قانون یک معامله چند ده میلیاردی را در زمانی که وزیر کشور است در دفتر خود مشغول مذاکره و گفتگو می‌شود که مسائل آن در روزنامه‌ها مطرح شد و بعدا یکی از معاونین ایشان می‌گوید که من از درب وزارت کشور رد می‌شدم و رفتم دوستم را ببینیم و مشاهده کردم که او مشغول مذاکره با فلان کمپانی است و من هم وارد بحث شدم و همه اینها یک ظنی نیست که در جامعه ایجاد می‌شود و بسیار ناراحت کننده است.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم ادامه داد: زمانی که نمی‌شود مقاومت کرد آن وزیر برداشته می‌شود و جای او وزیری گذاشته می‌شود که مشکلات دیگری دارد و مثلا پرونده‌ای در اردبیل دارد و ثروت میلیاردی او جای سوال دارد و امروز او در حساس‌ترین پست گذاشته می‌شود و در مقابل خط و منشی که امام در خصوص انتخاب مسئولان مشخص کرده بود مغایرت دارد و همه اینها برای ما جای سوال دارد.
موسوی تاکید کرد: معتقدم که استبداد صغیر به دلیل پشت کردن به قانون بوجود می‌آید و عادت دادن مردم مقدمه‌اش این شد که می‌شود قانون را شکست و رضا خان زمانی روی کار آمد که مردم را به تدریج عادت دادند که قوانینی که مجلس می‌گذراند پشت سر گذاشته می‌شود و من اینجا موارد بسیار زیادی دارم که به طور علنی در مقابل قوانین ایستادگی شده است و بنده احساس خوف کردم و بنده نمی‌خواهم بگویم که خود شما خدای ناکرده می‌خواهید دیکتاتور شوید اما فرض کنید که یک دولتی هشت سال قانون‌های متعدد را رد کند و بگوید که از فلان رئیس‌جهور خوشم نمی‌آید و فلان قانون را دوست ندارم و اختیارات مرا محدود می کند و اگر مردم کرخت شوند چه چیزی در کشور باقی می‌ماند که آنها عادت کنند که هشت سال قانون در کشور اداره نشود و ما هشت سال در کشور طوری عمل کنیم که رئیس دولت قوانین را پشت سر خود بیندازد.
وی افزود: فرض کنیم بعد از هشت سال البته من نمی‌گویم در این دولت یک فراز و نشیبی به وجود آید و کسی در صحنه بیاید و از این حس برای به خطر آوردن کشور استفاده کند.
موسوی تصریح کرد: خودداری از اجرای برنامه چهارم توسعه اقتصادی،‌ اجتماعی و فرهنگی و مطرح کردن بحث‌های عجیبی راجع به اینکه این امر چه چیزی است و آیا دولت می‌تواند با یک قانون این گونه برخورد کند چرا که اگر یک قانون مخالف است باید قانون دیگری را به مجلس ببرد و آن را تصویب کند تا بتواند از آن قانون قبلی بگذرد که من از محتوای آن می‌گذرم.
وی ادامه داد: انحلال شوراهای عالی و عدم اجرای مصوبه مجلس و همچنین مصوبه مجمع تشخیص مصلحت و دولت پای خود را توی یک کفش کرده است و گفته است که من این مصوبه را اجرا نمی‌کنم و هزار جور بهانه می‌آورد و من تصور نمی‌کنم که از مجمع تشخیص مصلحت مرجع بالاتری داشته باشیم که رای رهبر انقلاب نیز پشت آن است و آن قدر هم مهم است که بر اساس مصلحت می‌تواند از مشکلاتی که شرعی داریم فراتر برود و در همین مجمع تصویب شد که 18 عدد از این شوراها احیا شود اما دولت هنوز هم آن مصوبه را اجرا نکرده است.
موسوی یکی از 18 شورای عالی را شورای پول و اعتبار خواند و گفت: یک دلیل برای ایجاد این تورم 25 درصدی منحل شدن شوراهای پول و اعتبار است و یک دلیل دیگر آن این است که دولت می‌خواهد اختیارات همین این بانکها و موسسات را زیر دست خود قرار دهد و کسی در آن دخالت نکند و نماینده دادستانی و بخش های دیگر نباشند و نماینده بخش خصوصی هم حضور نداشته باشند که نتیجه آن این تورم و وضعیت اقتصادی می‌شود که داد همه درآمده و نقدینگی دو برابر زمانی می‌شود که دولت به شما تحویل داده شده است.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم اظهار داشت: هزینه کردن غیرقانونی از بودجه عمومی که بنده می‌گویم به صورت جلسات مجلس و گزارشات دیوان محاسبات مراجعه کنیم که یکی از مهم‌ترین سازمان‌های نظارتی است.
موسوی با اشاره به انحلال سازمان برنامه و بودجه در دولت نهم تصریح کرد: بنده مصوبات قانونی را دارم که دولت نمی‌تواند چنین کاری را بکند و در این زمینه حساسیت دارم و دلیل آن این است که در زمان خودم حسی داشتم که ممکن است عده‌ای با برنامه مخالف باشند و عده‌ای هم از اول انقلاب با برنامه مخالف بودند و می‌گفتند که به خدا توکل کنید و نعمت خدا از آسمان می ریزد و می‌خواستند تک نفره عمل کنند و به دلیل همین احساس خطر در مجلس بازبینی قانون اساسی که سخنگوی کمیسیون اجرایی بودند مسئله امور استخدامی و برنامه و بودجه را مخصوصا در قانون اساسی پیشنهاد کردم و جالب اینجاست که این سازمان تنها سازمانی است که در قانون اساسی آمده است اما دوستان این سازمان را منحل کردند و معاونتی تشکیل دادند که به طور حتم نمی‌تواند اختیاراتی داشته باشد.
وی افزود:‌ زیر پا گذاشتن قانون مالیات مستقیم که اگر لازم باشد جزئیات آن را می گویم و دستور توقف قانون مالیات بر ارزش افزوده که اصلا در اختیارات دولت نیست که چنین کارهایی انجام دهند، عدم اجرای مدیریت خدمات کشوری،‌الحاق غیرقانونی سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که وقتی رهبری دخالت کردند این مسئله بازگشت در صورتی که مشخص بود این کار غیرقانونی است.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم با اشاره به بی‌اعتنایی به احکام آشکار قانون دادگاه‌ها گفت: موردی دارم که وزیر علوم در مقابل دیوان عدالت اداری که حکم صادر کرده است به صراحت می‌گوید که من به این رئیس دانشگاه که فردی انقلابی بود گفتم که در صورت اخراج نیز با ورود این متخلف دانشگاه مخالفت کند و در این جا چندین بار گفته شده که وضعیت این استاد چیست اما ایشان صریحا این نامه را نوشتند و اگر ایشان با این فرد مخالف است می‌تواند از راه‌های قانونی راه حل پیدا کند تا آن فرد آنجا نباشد.
موسوی اظهار داشت: بی‌اعتنایی به مدرک جعلی آقای کردان می‌باید به نقض آشکار قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل و من تصور می‌کنم که دوستان به جای اینکه بروند پرونده‌سازی کنند بهتر است بروند دنبال مسائلی که مشکلات کشور راحل کند و کشور را از بحران‌ها نجات دهند وبنده صادقانه و بدون هیچ شیله ‌و پیله‌ای می‌گویم که یکی از انگیزه‌های اصلی من برای ورود به انتخابات همین گریز از قانون بوده است.
وی افزود: اگر دولت صریح نه یک بار بلکه چند بار بگوید که اشتباه کرده است اما دائم آن را روش کند و در مقابل قوانین مجلس که با آن دولت همسو است بایستد و مردم حساسیت‌شان را ازدست بدهند آیا احساس خطر ایجاد نمی‌شود آیا کشور روی پای خود می‌ماند؟
محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور کشورمان در پاسخ به سخنان موسوی اظهار داشت: دوباره جمله قبلی‌ام را در خصوص قضاوت‌های آقای موسوی تکرار می‌کنم و می‌گویم که آیا این دولت قانون را زیر پا گذاشته؟ و شما استنادتان به یک مصوبه مجلس است و آنهم قانون شوراهاست و شورای نگهبان هم گفته است که این خلاف قانون است و مجمع تشخیص هم می‌پذیرد و اگر شما می‌خواهید واقعا قانون را اجرا کنید و معترض هستید دو خط بنویسید و به دیوان عدالت اداری ارائه کنید و ما قانون داریم که اگر دولت خلاف قانون عمل کرد می‌آید و آن را باطل می‌کند.
احمدی نژاد با اشاره به اسناد و مدارک موجود تاکید کرد: بر طبق اسنادی که ما داریم در دولت قبل تعداد مصوباتی که باطل شد 303 عدد بود و در دولت ما 157 عدد است و مصوباتی که از ما توسط دیوان عدالت اداری باطل شده است ‌3.2 درصد است اما در دولت قبل 6.5 درصد است و سوال اینجاست که چه کسی بیشتر تابع قانون است؟ و اصلاحاتی که ما در مجلس انجام داده‌ایم بیشترین است و ما داریم عین همان قانون مصوب مجمع را اجرا می‌کنیم.
وی ادامه داد:‌ شما با چند حقوقدان صحبت کنید و بدانید که شما را توجیه می‌کند و اگر فکر می‌کنید که ما واقعا نقض قانون می‌کنیم یک یاداشت به دیوان عدالت اداری بدهید و هر جایی که تخلفی اتفاق افتاده آن را باطل می‌کند و اینکه می‌گویید یک جایی اتفاقی افتاده و جای دیگری اتفاقی دیگر افتاده بالاخره ما یک کشور بزرگ هستیم و مگر در دوره شما از این اتفاقات کم رخ داد و آیا ما دنبال پرونده سازی هستیم؟
کاندیدای انتخابات دهم با تشریح ماجرای کردان تصریح کرد: در دهه 80 یعنی از سال 70 به بعد در دوره آقای هاشمی که حامی شما هستند یک موجی در مدیریت بوجود آمد که همه می‌خواستند دکترا بگیرند و دانشگاه آزاد هم پشت این قضیه بود و مدام دکترا صادر کرد و آقای کردان هم یکی مثل آن افراد است و من در مجلس گفتم که من برای این جور کاغذ پاره‌ها ارزشی قائل نیستم چرا که دکترا باید کسی باشد که بی‌خوابی و زحمت کشیده باشد و می‌شود فهرستی بیاورید که چقدر از آدم‌های دوره آقای هاشمی و موسوی رفتند و همین جور دکترای قلابی گرفته‌اند و آقای کردان هم یکی از آنهاست اما بر روی انگشت گذاشته شده است و من گفتم که این مدرک را کنار بگذارید و عملکرد ایشان را بیاورید.
وی در پاسخ به این سخن موسوی که از وزیر کشور میلیاردر صحبت کرد تصریح کرد: کسی که فرمانده لشکر بوده است و در دوره آقای هاشمی و خاتمی وارد کار اقتصادی شده است و زمانیکه پولدار بود من به او گفتم که آن را کنار بگذار و در دولت بیا و او هم آمد.
احمدی‌نژاد ادامه داد: آقای موسوی بسیاری از مدیران شما و آقای هاشمی دست خالی آمدند و یک امتیاز دلار 7 تومانی دریافت کردند و با واردات و صادرات میلیاردر شدند و آقای صفائی فراهانی مدیر دولت شما بود و از دولت شما پولدار شد و فهرست بسیار زیادی است اما من نمی‌خواهم از آنها اسم ببرم.
وی افزود: شما آقای موسوی می‌گویید که این فرد میلیاردر شده است سوال من این است که پسران آقای هاشمی در کشور چه کار می‌کنند؟ و کدامیک از وزرای بنده در دوره وزارتشان پولدار شدند؟ و یا رانتی را خورده‌اند؟ و یا ملکی را خورده‌اند؟ من فهرستی از زمین‌هایی دارم که مدیران در گذشته گرفته‌اند که 40، 50، 60، 80 و 400 هکتار زمین گرفته‌اند و در دوره واگذاری ما بیشترین مشکلات را در کارگاهها در دوره قبل از این دولت داریم و کسانی این امتیازات را گرفتند که امروز از شما حمایت می‌کنند.
وی با اشاره به هزینه‌های تبلیغاتی میرحسین موسوی در انتخابات اظهار داشت: این هزینه سنگین تبلیغاتی شما از کجا تامین می‌شود، آقای موسوی من شما را دوست دارم اما این چه نحوه هزینه کردن است و این پول‌ها از کجا می‌آید که یک مورد آن شرکت "رشت الکتریک " است که بدون هیچ مزایده‌ای به دوستان آقای کرباسچی و همسر آقای کرباسچی دادند و کارخانه را از بیخ تراشیدند و خواستند که زمین آن را بفروشند و ده‌ها مورد وجود دارد که 400 هکتار زمین در هرمزگان گرفتند در حالیکه مردم برای 2 هکتار لنگ هستند، آقای موسوی بی‌قانونی این موارد است.
احمدی‌نژاد در ادامه تاکید کرد: آقای موسوی بی‌قانونی استات اویل است و طرف در اینجا محاکمه می‌شود اما از زندان فراری داده می‌شود و به خارج می رود و ته این جریان پسر آقای هاشمی حضور دارد و بی‌قانونی در پسران برخی از همین آقایان است که امروز از شما حمایت می‌کنند.
وی افزود: آقای موسوی پسر آقای ناطق نوری چگونه میلیاردر شد و خود آقای ناطق چطور زندگی می کنند و این افراد آقای موسوی حامیان شما هستند و بی‌قانونی این موارد است ، کجا این دولت اعلام کرده است که قانون را نمی‌پذیرد و شما نمی‌توانید یک مورد هم با استدلال بیاورید.
احمدی نژاد در ادامه با نشان دادن یک گواهی از تحصیل خانمی از حامیان میرحسین موسوی اظهار داشت: آقای موسوی شما این خانم را می‌شناسید و در تبلیغات انتخاباتی کنار شما هستند و برخلاف همه قوانین کشور همزمان که کارمند بودند 2 رشته کارشناسی می‌خواندند که یکی از آن در دانشگاه آزاد دکترا بدون کنکور گرفته است و بعد از آن در رشته غیر مرتبط دانشیار و استاد شده است و بدون اینکه شرایط رئیس شدن را داشته باشد رئیس دانشگاه شده است. آقای موسوی این موارد بی‌قانونی است و من با این موارد مخالفم و می‌گویم با رانت‌بازی و باندبازی و اینگونه موارد که یک عده ای می‌برند و می‌خورند و بقیه محروم می‌شوند مخالف هستم و آقای موسوی من با قانون مخالف نیستم و تابع قانون هستم و دولت ما قانون‌مدارترین دولت است.
وی در پایان سخنان خود گفت: من وارد آمار نشدم اما می‌گویم در همین دوره‌ای که شما می‌گویید اقتصاد ضربه خورده است بهترین وضعیت اقتصاد نسبت به گذشته وجود دارد و نسبت به دوره شما که بسیار عالی است و نسبت به دولت‌های قبلی هم ما اینجا گزارشاتی داریم که دقیقا نشان می دهد خوب است اما من از شما سوال می‌کنم که گزینش‌ها را امام در زمان چه کسی منحل کرد آیا در زمان ما بود نه در زمان شما بود.
وی افزود: بنده بعد از این انحلال‌ها نزد آقای نقره‌کار که باجناق شما هستند رفتم و پرونده‌هایی را به ما می‌دادند که یک دختر خانمی آمده است و از او فلان سوال را می‌پرسند که اگر جواب می‌داد می‌گفتند او خیلی مسلط است و گزینش او را باطل می‌کردند و اگر جواب نمی‌داد او را تایید می‌کردند، آقای موسوی فرمان 8 ماده‌ای امام برای شما و نه برای این دولت صادر شد شما پاسخ دهید که آن فرمان را چقدر اجرا کرده‌اید.
میرحسین موسوی کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 10 دقیقه پایانی فرصت در مناظره با محمود احمدی‌نژاد اظهار داشت: از مشکلات صحبت با آقای احمدی‌نژاد بیان مسائل غیرقانونی از ناحیه ایشان است؛ مجمع تشخیص مصلحت نظام جایی است که بخشی از ریش سفیدان جامعه در آن حضور دارند و جمع شده‌اند که برای مشکلات کشور تصمیم بگیرند اما اینکه به سمتی برویم که بپذیریم اشتباه کرده‌ایم به گونه‌ای دیگر رفتار می‌کنیم که این روش قطعا به دیکتاتوری می‌انجامد.
وی ادامه داد: بحث اینکه اسامی را بیان می‌کنید و از افراد خاصی نام می‌برید شایسته شخصیت‌ها در این مملکت نیست شما یک افرادی را مورد حمله قرار می‌دهید که در این فضا وجود ندارند و نمی‌توانند از خود در برابر آنچه که شما بیان می‌کنید دفاع کنند و این به نظر می‌آید که چیزی از من نداشته‌اید که به سراغ افراد و دوره‌های گذشته رفته‌اید.
موسوی افزود: شما در یک جمع 50 میلیون نفری که پای تلویزیون‌ها و پای تماشای این برنامه نشسته‌اند چنین مسائلی را مطرح می کنید و بدانید که قوه قضائیه در جهان وقتی کسی را محکوم می‌کند یعنی بقیه بری از تخلفات هستند شما خودتان رئیس بانک پارسیان را لجن مال کردید و بعد مشاور خود کردید اما ما به خدا ایمان داریم و نمی‌توانیم چنین مسائلی را بپذیریم.
این کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری در مورد واگذاری هکتاری زمین‌ها به افراد اظهار داشت: به من چه ربطی دارد؛ من بیان کردم که هر شهروند یک ستاد دارد و ما از حضور هر فردی استقبال می‌کنیم، ما هسته مرکزی را برای ستادمان در نظر گرفتیم که کسی یک کلمه نمی‌تواند در مورد آنها سخن بگوید ما درها را باز گذاشته‌ایم و از همه مردم استقبال می‌کنیم.
وی اظهار داشت: شما عکس همسر بنده را در برابر من نشان می‌دهید و مسائلی را مطرح می‌کنید؛ ایشان ده سال برای دکتری خود تلاش کرده است، ایشان فوق‌لیسانس علوم سیاسی دارد و هم دکتری علوم سیاسی خود را با تلاش فراوان دریافت کرده است؛ عوض اینکه معاون اجرایی شما در مسیر حل مشکلات مردم باشد به دنبال یافتن پرونده برای این قبیل مسائل است.
میرحسین موسوی با اشاره به بحث ستاره‌دار کردن دانشجویان در دوره‌های متعدد پرداخت و افزود: ستاره‌دار کردن کار بدی است و من در مورد شما 4 سال صحبت نکردم اما وقتی دیدم کشور را به خطر می‌اندازید احساس خطر کردم، سیاست‌های شما سیاست‌های قجری است شما بانک‌ها را به حیاط خلوت تبدیل کرده اید و شوراهای متعدد از جمله شورای پول و اعتبار را که در مسیر محدود کردن اختیارات شماست منحل کردید، تمامی بحث‌های من از سر دلسوزی است و باید بپذیریم که بسیاری از مشکلات در نتیجه همین سیاست‌های اشتباه بوده است، ما در منطقه یک دوست نداریم و این در نتیجه نوع مدیریت شماست.
این کاندیدای دهمین دوره ریاست جمهوری مدیریت احساسی را یکی از علائم عدم مدیریت توانمند در کشور برشمرد و گفت: اینکه مدام در پی مطرح کردن مسائلی نظیر اسرائیل در حال فروپاشی است، آمریکا و فرانسه در حال فروپاشی است، معلوم است که براساس همین تفکرات سیاستگذاری می‌کنیم و روزمرگی و سطحی‌نگری به کشور ما لطمه زده است و خسارت‌هایی که در این چهار سال دیدیم به ضرر کشور ما تمام شده است.
موسوی گفت: من از مردم بودم و در پایان به مردم بازمی‌گردم و امیدوارم مردم خودشان ببینند و تصمیم‌گیری کنند؛ مردم را به ارزش‌ها دعوت می‌کنم و باید برای مردم کار ایجاد کنیم، صنعت را تقویت کنیم؛ من به تازگی که در همدان بودم چون محصول آنجا سیر است در آنجا مردم بیان می‌کردند که سیر چینی همه جا را فراگرفته و این ناشی از سیاست‌های غلط است اما آرزو می‌کنم که نتیجه این بحث‌ها به نفع انقلاب عظیم اسلامی ما باشد.
دسته ها :
يکشنبه هفدهم 3 1388



موضوعى که من میخواهم عرض بکنم، موضوعى است که با طبیعت جوان و طبیعت دانشجو صد در صد موافق است و نگاه به آینده دارد. چون آینده متعلق به شماست. ما امروز هرچه راجع به آینده بگوئیم، در حقیقت نگاه کردن و گفتن و اشاره کردن به برهه‏اى از زمان است که آن برهه متعلق به شماست؛ وجود واقعى شما در آن برهه تعیین کننده و کارگشاست. این موضوعى که نگاه به آینده دارد، مسئله‏ى شعار دهه‏ى چهارم است - که شروع شده - یعنى پیشرفت و عدالت. اعلام کرده‏ایم که این دهه، دهه‏ى پیشرفت و عدالت باشد. البته با گفتن و با اعلام کردن، نه پیشرفت حاصل میشود و نه عدالت؛ اما با تبیین کردن، تکرار کردن و همت‏ها و عزم‏ها را راسخ کردن، هم پیشرفت حاصل میشود و هم عدالت. ما میخواهیم مسئله‏ى پیشرفت و عدالت، در دهه‏ى چهارم به یک گفتمان ملى تبدیل بشود. همه باید آن را بخواهیم؛ تا نخواهیم، طراحى و برنامه‏ریزى و عملیات تحقق پیدا نخواهد کرد و به هدف هم نخواهیم رسید؛ باید تبیین بشود. من میخواهم یک قدرى راجع به این مسئله‏ى پیشرفت صحبت کنم. مسئله‏ى عدالت هم باز یک باب واسع و طولانى دیگرى است…

نکته‏ى اول این است که ما وقتى میگوئیم پیشرفت، نباید توسعه‏ى به مفهوم رائج غربى تداعى بشود. امروز توسعه، در اصطلاحات سیاسى و جهانى و بین المللى حرف رائجى است. ممکن است پیشرفتى که ما میگوئیم، با آن چه که امروز از مفهوم توسعه در دنیا فهمیده میشود، وجوه مشترکى داشته باشد - که حتماً دارد - اما در نظام واژگانى ما، کلمه‏ى پیشرفت معناى خاص خودش را داشته باشد که با توسعه در نظام واژگانى امروز غرب، نبایستى اشتباه بشود. آن چه ما دنبالش هستیم، لزوماً توسعه‏ى غربى - با همان مختصات و با همان شاخصها - نیست. غربى‏ها یک تاکتیک زیرکانه‏ى تبلیغاتى را در طول سالهاى متمادى اجرا کردند و آن این است که کشورهاى جهان را تقسیم کردند به توسعه‏یافته، در حال توسعه و توسعه‏نیافته. خب، در وهله‏ى اول انسان خیال میکند توسعه‏یافته یعنى آن کشورى که از فناورى و دانش پیشرفته‏اى برخوردار است، توسعه‏نیافته و در حال توسعه هم به همین نسبت؛ در حالى که قضیه این نیست. عنوان توسعه‏یافته - و آن دو عنوان دیگرى که پشت سرش مى‏آید، یعنى در حال توسعه و توسعه‏نیافته - یک بارِ ارزشى و یک جنبه‏ى ارزش‏گذارى همراه خودش دارد. در حقیقت وقتى میگویند کشور توسعه یافته، یعنى کشور غربى! با همه‏ى خصوصیاتش: فرهنگش، آدابش، رفتارش و جهت‏گیرى سیاسى‏اش؛ این توسعه‏یافته است. در حال توسعه یعنى کشورى که در حال غربى شدن است؛ توسعه‏نیافته یعنى کشورى که غربى نشده و در حال غربى شدن هم نیست. این جورى میخواهند معنا کنند. در واقع در فرهنگ امروز غربى، تشویق کشورها به توسعه، تشویق کشورها به غربى شدن است! این را باید توجه داشته باشید. بله، در مجموعه‏ى رفتار و کارها و شکل و قواره‏ى کشورهاى توسعه‏یافته‏ى غربى، نکات مثبتى وجود دارد - که من ممکن است بعضى‏اش را هم اشاره کنم - که اگر بناست ما اینها را یاد هم بگیریم، یاد میگیریم؛ اگر بناست شاگردى هم کنیم، شاگردى میکنیم؛ اما از نظر ما، مجموعه‏اى از چیزهاى ضد ارزش هم در آن وجود دارد. لذا ما مجموعه‏ى غربى شدن، یا توسعه‏یافته‏ى به اصطلاحِ غربى را مطلقاً قبول نمیکنیم. پیشرفتى که ما میخواهیم چیز دیگرى است.
مطلب دوم این است که پیشرفت براى همه‏ى کشورها و همه‏ى جوامع عالم، یک الگوى واحد ندارد. پیشرفت یک معناى مطلق ندارد؛ شرائط گوناگون - شرائط تاریخى، شرائط جغرافیائى، شرائط جغرافیاى سیاسى، شرائط طبیعى، شرائط انسانى و شرائط زمانى و مکانى - در ایجاد مدلهاى پیشرفت، اثر میگذارد. ممکن است یک مدل پیشرفت براى فلان کشور یک مدل مطلوب باشد؛ عیناً همان مدل براى یک کشور دیگر نامطلوب باشد. بنابراین یک مدل واحدى براى پیشرفت وجود ندارد که ما آن را پیدا کنیم، سراغ آن برویم و همه‏ى اجزاء آن الگو را در خودمان ایجاد کنیم و در کشورمان پیاده کنیم؛ چنین چیزى نیست. پیشرفت در کشور ما - با شرائط تاریخى ما، با شرائط جغرافیائى ما، با اوضاع سرزمینى ما، با وضع ملت ما، با آداب ما، با فرهنگ ما و با میراث ما - الگوى ویژه‏ى خود را دارد؛ باید جستجو کنیم و آن الگو را پیدا کنیم. آن الگو ما را به پیشرفت خواهد رساند؛ نسخه‏هاى دیگر به درد ما نمیخورد؛ چه نسخه‏ى پیشرفت آمریکائى، چه نسخه‏ى پیشرفت اروپائى از نوع اروپاى غربى، چه نسخه‏ى پیشرفت اروپائى از نوع اروپاى شمالى - کشورهاى اسکاندیناوى، که آنها یک نوع دیگرى هستند - هیچ کدام از اینها، براى پیشرفت کشور ما نمیتواند مدل مطلوب باشد. ما باید دنبال مدل بومى خودمان بگردیم. هنر ما این خواهد بود که بتوانیم مدل بومى پیشرفت را متناسب با شرائط خودمان پیدا کنیم. من این بحث را در محیط دانشگاه دارم میکنم؛ معنایش این است که این تحقیق و این پیگیرى و این تفحص را شما دانشجو، شما استاد و شما عنصر دانشگاهى، با جدیت باید انجام بدهید؛ و ان‏شاءاللَّه خواهید توانست.
نکته‏ى بعدى هم نکته‏ى مهمى است: مبانى معرفتى در نوع پیشرفت مطلوب یا نامطلوب تأثیر دارد. هر جامعه و هر ملتى، مبانى معرفتى، مبانى فلسفى و مبانى اخلاقى‏اى دارد که آن مبانى تعیین کننده است و به ما میگوید چه نوع پیشرفتى مطلوب است، چه نوع پیشرفتى نامطلوب است. آن کسى که ناشیانه و نابخردانه، یک روزى شعار داد و فریاد کشید که باید برویم سرتاپا فرنگى بشویم و اروپائى بشویم، او توجه نکرد که اروپا یک سابقه و فرهنگ و مبانى معرفتى‏اى دارد که پیشرفت اروپا، بر اساس آن مبانى معرفتى است؛ ممکن است آن مبانى بعضاً مورد قبول ما نباشد و آنها را تخطئه کنیم و غلط بدانیم. ما مبانى معرفتى و اخلاقى خودمان را داریم. اروپا در دوران قرون وسطى، سابقه‏ى تاریخى مبارزات کلیسا با دانش را دارد؛ انگیزه‏هاى عکس‏العملى و واکنشى رنسانس علمىِ اروپا در مقابل آن گذشته را نباید از نظر دور داشت. تأثیر مبانى معرفتى و مبانى فلسفى و مبانى اخلاقى بر نوع پیشرفتى که او میخواهد انتخاب کند، یک تأثیر فوق العاده است. مبانى معرفتى ما به ما میگوید این پیشرفت مشروع است یا نامشروع؛ مطلوب است یا نامطلوب؛ عادلانه است یا غیرعادلانه.

مطلب بعدى این است که ما اگر نقاط افتراق پیشرفت با منطق اسلامى را با توسعه‏ى غربى میشماریم، نباید از نقاط اشتراک غفلت کنیم؛ یک نقاط اشتراکى هم وجود دارد که اینها در توسعه‏ى کشورهاى توسعه یافته‏ى غربى کاملاً وجود داشته؛ روح خطرپذیرى - که انصافاً جزو خلقیات و خصال خوب اروپائى‏هاست - روح ابتکار، اقدام و انضباط، چیزهاى بسیار لازمى است؛ در هر جامعه‏اى که اینها نباشد، پیشرفت حاصل نخواهد شد. اینها هم لازم است. ما اگر باید اینها را یاد بگیریم، یاد هم میگیریم؛ اگر هم در منابع خودمان باشد، باید آنها را فرا بگیریم و عمل کنیم.

دسته ها :
يکشنبه هفدهم 3 1388


نخبگان سیاسی آخرت خود را به دنیای دیگران نفروشند!!

اگر در دوره ای از تاریخ به ولایت پیامبر همان دوره اعتراف میکردیم دینمان کامل بود و مومن از دنیا میرفتیم ولی در دوره های بعد از آن تنها اعتراف به ولایت فرستاده حضرت حق کفایت نمیکند بلکه باید در دفاع از فرستاده خدا قیام نمود و حتی در راه آنها کشته شد.

تاریخ تکامل پیدا میکند و تکلیف مومنین متناسب با زمان و مکان آنها متفاوت است. به شکلی که در دوره ای از تاریخ شرط مومن بودن تنها حضور در جبهه های نبرد و کشته شدن در راه خدا نیست بلکه شرایط دیگری هم به اینها اضافه میشود.

اکنون که در دوره عقلانیّت تاریخ به سر میبریم و جبهه کفر به پیچیده ترین شکل خود رسیده است نمیتوان گفت وظیفه مومنین تنها دفاع از مرزهای جغرافیایی و عمل به تکالیف فردی است.

بعد از خکومت 4 ساله امیرالمومنین(ع) و و حکومت چند ماهه امام حسن مجتبی (ع) که دوره حضور معصومین(علیهم السلام) بوده است شیعیان مبتلای به حکومت نبودهاند. به همین خاطر در این دوره از تاریخ موضوع امتحانات و ابتلائات غیر معصوم عقلانیّت در امور فردی بوده است ولی از سال 1357 و در زمان غیبت حضرت حجّت (علیهم السلام) و با عنایت ایشان، شیعیان مبتلای به حکومت شدند و به موضوع امتحانات و ابتلائات مومنین اجتماعیات اسلام هم اضافه شده است.

معصومین(علیهم السلام) نه تنها بر همه ابعاد جامعه بلکه بر نیت های خیر و شر افراد هم احاطه دارند امّا غیر معصوم بر همه ابعاد جامعه احاطه ندارد. به همین خاطر نیازمند مدل و الگوی اداره هستیم. البته یقینا ولی جبهه حق از ناحیه خدای متعال امداد میشود. امّا نه بدان معنا که تکلیف از مومنین برداشته شود و ولی جبهه حق را در وسط میدان رها کنند.

در این دوره از تاریخ که شیعیان مبتلای به حکومت شدهاند اجتماعیات اسلام هم به موضوع امتحانات مومنین اضافه شده است. یعنی هر موضوعی که با جامعه اسلامی در ارتباط باشد و مومنین بتوانند در آن موضوع تصرفی داشته باشند موضوع امتحان است و باید در نهایت دقت و وسواس با چنین موضوعاتی برخورد نمود.

اکنون در ابتدای راهی هستیم که به تمدن اسلامی ختم میشود و به دلیل عدم وجود مدلهای مناسب با جامعه اسلامی ناچاریم در بخشهای مختلف، از مدل های موجود استفاده کنیم امّا تنها به اندازه نیاز و ضرورت نه بیشتر... ولکن ا اگر در همه بخش های جامعه بدون هیچ تلاش و زحمتی ساختارها و مدل غربی را وارد نمودیم و برنامه ای هم برای آینده جامعه نداشتیم هیچ فرق میان ما و سایر جوامع غربی وجود ندارد.

پس یکی از اساسی ترین وظایفی که به دوش نخبگان انقلابی است تولید علم و طراحی مدل ها و ساختار های متناسب با انقلاب اسلامی است که به کرات مقام معظم رهبری تحت عناوین مختلف به آن اشاره فرمودهاند.

انتخابات هم یکی از همین ساختارهایی است که برای اداره بخشی از جامعه از آن استفاده میکنیم امّا لااقل تاجایی که امکان دارد باید معیار ها و شاخصه ها را هماهنگ با انقلاب تعریف کنیم.

انتخابات جزء آن دسته موضوعاتی است که مومنین نمی‌توانند نسبت به آن بی تفاوت باشند. چرا که سپردن سرپرستی بخشی از جامعه اسلامی به دست فردی که دارای صلاحیت یا عدم صلاحیت است موضوع بهشت و جهنم مومنین خصوصاً خواص جامعه است.

موثرین و خواص جامعه و افرادی که خود را فعّال سیاسی یا فرهنگی میدانند و در عرصه انتخابات فعالت کرده و یا لااقل به بخشی از جامعه برای انتخاب فردی یا افرادی مشاوره میدهند باید دقت داشته باشند که شایسته نیست به صورت سیاسی ویا به تبعیّت حزب به دنبال فردی که منافع حزب را تأمین میکند بروند و قیامت خود را به دنیای دیگران بفروشند، خصوصاً در انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران شهید انقلاب و دفاع مقدّس است.

اگر در اولین دوره های انتخابات کاندیداهای ریاست جمهوری، مجلس شوری اسلامی و ... به شکل هماهنگ با انقلاب عمل نمی کردیم قابل هضم بود امّا اکنون که بیش از سه دهه از انقلاب میگذرد پذیرفته نیست که کاندیدای ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و ... برای جلب آراء مردم به هر چیزی متوسل شود و نخبگان سیاسی هم بدنبال منافع خود یا حزب خود از آنها حمایت کنند.

طراحی یک مدل انتخاباتی هماهنگ با جامعه اسلامی برای انتخاب رئیس جمهور ، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ... یکی از وظایف نخبگان انقلابی است و قطعاً طراحی چنین مدلی باید بر مبنای ادبیات انفلاب باشد.
دسته ها :
يکشنبه هفدهم 3 1388
وب های دیگه رو که بررسی کردم دیدم همه ی ما مثل هم فقط یه سری تحقیق تئوری انجام دادیم , ولی من به خاطر این که این وبلاگ ها رو دچار یه انقلاب بزرگ کنم تحقیقات خودمو یه جور دیگه ادامه دادم.به جای این که مدام از یه سری مطالب کپی برداری شده از کتاب های مختلف یا حتی وب های دیگه استفاده کنم ؛تحقیقات میدانی را شروع کردم تا بدین وسیله توانسته باشم مردم عزیز این مرز و بوم با دیدی باز تر و تصویر واضح تر درباره ی ایران و ایرانی و حقوق شهروندان و وظایف و صفات ریاست جمهوری  و نحوه ی عملکرد آنان در آینده آشنا کنم.البته در این جا بر خود واجب می دانم که اعلام کنم من در این مجموعه قصد ندارم شما را به طرفداری از یک کاندیدا وا دارم ؛بلکه چون یک ایرانی هستم بر خود واجب می دانم مردم عزیزم را از تمامی مراحل معرفی کاندیدا های انتخابات آشنا سازم.و همچنین در این وب قصد هیچ گونه جانب گیری و تشکیل جبهه ای را ندارم .همچنین خوشحال می شوم که در صورتی که نظر من با نظر شما مقایرت دارد ؛نظرات خود را با دلیل و منطق در اختیار من قرار دهید و مطمئن باشید که من از نظرات شما استقبال خواهم کرد.امروز 16/3/88 اولین روز تحقیقات من بود.برای آغاز کار از مادر کمک خواستم ؛زیرا من به علت این که حق رای ندارم و همچنین به علت فشرده بودن امتحانات وقت چندانی نداشتم تا با ستادهای انتخابی در ارتباط باشم .مادر خیابان شهدا و حافظ را به من معرفی کرد.من از مکان های شلوغ چندان خوشم نمی آید ولی چه کنم عشق به وطن و میهنم در برابر این عدم تمایل پیروز شد و امروز  به یکی دو ستاد سری زدم و توانستم اطلاعاتی مفید به دست آورم که قصد دارم امروز دو مورد از آن ها را بررسی کنم:1-در قوانین ما در رابطه با انتخابات و همچنین در فرمایشات مقام معظم رهبری، نه تنها در این دوره بلکه در تمام دوره های انتخابات اعلام شده است که تخریب چهره های انتخابات موجب تقویت روحیه ی دشمن در رابطه با تصوراتشان در مورد عدم وحدت مردم می شود.با این وجود چرا بعضی از کاندیدا ها با تخریب دیگرا قصد دارند خود را برتر نشان دهند.متاسفانه ما ایرانهی ها به جای این که سعی کنیم خود را بهتر کنیم سعی داریم خود را بهتر نشان دهیم .برای این که خود را بهتر نشان دهیم  سعی نمی کنیم که نقات قوت خود بیشتر جلا بخشیم تا موجب جذب نگاه ها شود بلکه سعی می کنیم دیگران خراب کنیم تا خود بهتر جلوه کنیم.ما نمی دانیم که با این کار فقط و فقط دیگران را خرد کرده ایم و خودمان در همان حد قبلی مانده ایم یا حتی شاید به سبب تحقیر کردن دیگران از منزلت خود نیز کاسته ایم.این عیب یعنی حسادت از همان کودکی در ما شکل گرفته است . از همان اولین باری که مادرمان یا پدرمان ما را با یکی از آشنایان مقایسه کردند.تصویر زیر گوشه ای از همین زشتی هاست.....

خودتان قضاوت کنید؟؟؟؟؟

 

مناظره با انقلاب!20دروغ بزرگ در 40دقیقهمحمود احمدی‌نژاد که به نظر می‌رسد به شدت نگران از دست رفتن صندلی ریاست‌جمهوری است، در مناظره چهارشنبه شب خود عملاً نه به مصاف میرحسین موسوی، بلکه به رویارویی با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی پرداخت.

وی در این سخنان عملاً اکثر مسئولین ارشد نظام را به دست‌اندازی به بیت‌المال و رانت‌خواری متهم کرد و با نام بردن از اشخاص فراوانی، مدعی فساد مالی آنان شد.

اگرچه به سادگی می‌توان تناقض اظهارات احمدی‌نژاد را بیان کرد، اما وی می‌تواند با پاسخ به چند پرسش ساده، حداقل اتهام دورویی را از خود رفع کند:

1- این هجمه سنگین علیه هاشمی و دولت وی، در شرایطی که محمود احمدی‌نژاد تا روزهای پایانی دولت هاشمی از مدیران آن دولت بوده است و مکرر به تمجید و از رئیس‌جمهور وقت پرداخته است، چه معنا و مفهومی دارد؟

2.زیرسوال بردن عملکرد وزارت ارشاد دولت نهم به چه معناست؟ آیا ایشان نمی‌توانسته وزیر ارشاد را موظف به اجرای سیاست‌های دولت کند، در این صورت با وجود برکناری‌های متعدد مقامات دولتی به علت ناهماهنگی، علت عدم برخورد با وزیر ارشاد چه بوده است؟


3- ارائه آمار نادرست از محیط، نظیر آن‌چه که درباره استقبال چند صدهزار نفری از وی در مشهد گفته شد، با وجود این که آمار مستقبلین از ده‌هزار نفر فراتر نمی‌رفت، آیا نشان‌دهنده توهم ایشان نیست؟

4- چرا با وجود 4 سال قدرت اجرایی کشور و در اختیار داشتن اهرم‌های نظارتی چون وزارت اطلاعات، بازرسی ویژه ریاست‌جمهوری و سازمان حسابرسی، رئیس‌جمهور به تخلفات مورد ادعا رسیدگی نکرده و پرونده آنان را برای رسیدگی به دادگاه اعلام نکرده است؟

5- اظهارات کذب، نظیر ادعای ارسال نامه عذرخواهی بلر نخست‌وزیر انگلیس به ایران در شرایطی که وی به جای عذر‌خواهی علناً ایران را تهدید کرده بود، صرفاً از روی بی‌اطلاعی است یا ایشان تعمداً دروغ می‌گوید؟

6- ادعای اثبات نشدنی نظیر ادعای پیغام آقای هاشمی به پادشاه عربستان درباره سقوط احمدی‌نژاد طی 6 ماه آینده، در حالی که دکتر ولایتی نماینده اعزامی مقام رهبری به عربستان، حامل پیام آقای هاشمی مبنی بر درخواست استقبال گرم از رئیس‌جمهور ایران در عربستان بوده است، چه معنا و مفهومی دارد؟

7- متهم کردن اشخاص غایب، نظیر همسر کرباسچی یا صفایی فراهانی، فرزند ناطق‌نوری و... به رانت‌خواری و کسب ثروت‌های میلیاردی در حالی که این افراد غایب بوده و امکان دفاع از خود را ندارند، با کدام ضوابط شرعی سازگار است و اگر ایشان واقعاً به این حقایق رسیده‌اند، چرا زودتر افشا نکرده‌اند و در آخرین روزهای ریاست‌جمهوری که فرصتی برای پاسخ‌گویی افراد نیست، به فکر افشاگری افتاده‌اند؟

8- فرافکنی در برابر طرح مسایل اقتصادی آقای صادق محصولی، وزیر کشور دولت نهم و ادعای این که ربطی به مسئولیت وی ندارد، در حالی که از قضا فعالیت‌های اقتصادی وی در نیمه دهه هفتاد و در زمان استانداری آقای احمدی‌نژاد در استان اردبیل در این استان صورت گرفته است، به چه معناست؟

9- ادعای این که آقای احمدی‌نژاد بهترین رابطه را با روحانیت دارد، در حالی که با وجود اصرارهای دو سال دفتر رئیس‌جمهور و بارها مصاحبه سقای بی‌ریا، مشاور روحانیون دکتر احمدی‌نژاد، مراجع و علمای برجسته قم حتی حاضر به پذیرش رئیس‌جمهور و دیدار با وی نبوده‌اند، چگونه قابل جمع است؟

10.دکترای بی‌اعتبار دانشگاه آزاد (از نظر دکتر احمدی‌نژاد) از وزارت کار و وزارت نفت دولت نهم حقوق دریافت کرده‌اند، چرا ایشان با آقای کردان پس از اطلاع از تخلفات، برخورد نکرده و تا امروز جناب کردان در دفتر رئیس‌جمهور فعالیت دارد؟ 


11- اتهام زدن به همسر مهندس موسوی درباره مدرک دکترای ایشان در حالی که آقای احمدی‌نژاد که فوق‌لیسانس و دکترای خود را در دوره ریاست بهبهانی، وزیر فعلی راه در دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت و با استفاده از تسهیلات ویژه طی کرده‌اند، چه وجهی دارد؟

12- اشاره به هزینه‌های تبلیغاتی مهندس موسوی در حالی که این هزینه‌ها از سوی احزاب و گروه‌های شناسنامه‌دار سیاسی تأمین می‌شود، اما هزینه‌های سنگین‌تر ستاد دکتر احمدی‌نژاد از سوی اشخاص نامعلوم و با پوشش ستادهای مردمی و بعضاً با استفاده از امکانات دولتی تأمین می‌شود،‌ چه مفهومی به همراه دارد؟

13.با توجه به ادعای دکتر احمدی‌نژاد مبنی بر نبستن هیچ روزنامه‌ای توسط دولت ایشان، روزنامه شرق، مهم‌ترین روزنامه منتقد ایشان چرا دو بار در زمان دولت نهم توقیف گردید و علت تعطیلی روزنامه هم‌میهن و کارگزاران شکایت کدام ارگان دولتی بود؟


14- در صورتی که دکتر احمدی‌نژاد تا بدین اندازه مشتاق به مناظره با هاشمی و خاتمی بوده، چرا از فرصت 4 ساله و امکانات نامحدود صداوسیما که در اختیار وی گذاشته شده بود، برای این موضوع استفاده نکرد و حتی در صورت مخالفت صداوسیما، چرا مناظره‌های علنی در مراکز دانشگاهی تشکیل نداده بوده است؟

15- چرا دکتر احمدی‌نژاد از پاسخ دادن به محور اصلی پرسش مهندس موسوی در ماه‌های اخیر یعنی سرنوشت 300 میلیارد دلار درآمد نفتی طفره رفته و حتی در این مناظره با وجود اشاره موسوی به گزارش دیوان محاسبات، از توضیح درباره آن خودداری کرد؟

16- تکرار دروغ درباره بازیگر بودن مادر ناراضی در فیلم مهندس، موسوی در حالی که اسم و عکس و مشخصات واقعی زن مذکور توسط خود وی اعلام شده و نماینده شهر و کارگردان نیز درباره آن توضیحات شفاف ارائه کرده‌اند، چه معنایی دارد؟

17- در شرایطی که دکتر احمدی‌نژاد در کنفرانس مطبوعاتی خود که از شبکه خبر سیما نیز به صورت زنده پخش شد، رسماً اعلام کرد در صورت دعوت پادشاه عربستان به این کشور سفر می‌کند، چرا اظهار این که ابتدا دعوت شد و بعد ما تمایل خود را اعلام کردیم، چه معنایی دارد؟

18- اعلام ننگین بودن پروتکل الحاقی در حالی که اکثر کشورهای پیشرفته جهان از جمله کشورهای اروپایی هم‌اکنون عضو این پروتکل هستند، چه معنایی دارد؟

19- چرا با وجود انکار هولوکاست توسط دکتر احمدی‌نژاد در سال نخست ریاست‌جمهوری و پرداخت هزینه‌های سنگین، نماینده دولت ایشان در سازمان ملل به قطعنامه تأیید هولوکاست رأی مثبت داد و در اجلاس دوربان نیز هیأت ایرانی از مخالفت با آن خودداری کردند؟

20- آیا ایشان از اظهارنظر آقای مشایی مبنی بر دوستی با مردم اسرائیل، عقب‌نشینی کرده‌اند یا آن که بر اظهار خود در کنفرانس مطبوعاتی مبنی بر این که حرف مشایی حرف دولت است، پافشاری می‌کنند؟

21- در صورتی که ایشان مدعی هستند بیش از روسای‌جمهور گذشته به ایشان توهین و انتقاد شده است،‌ آیا میزان توهین و اتهاماتی که توسط ایشان و سایر مقامات دولتی به منتقدان شده، با سایر دولت‌ها قابل مقایسه است؟

22- با توجه به ادعای آقای احمد‌ی‌نژاد مبنی بر انتشار 320هزار تیتر توهین‌آمیز علیه دولت و با توجه به این که در کل زمان دولت ایشان از آغاز تاکنون حدود هزار شماره روزنامه منتشر شده و اگر 5 روزنامه در همه شماره‌های خود حاوی6 توهین به دولت هم باشند، تنها 30هزار تیتر توهین‌آمیز علیه دولت قابل تولید است، ایشان این آمار 320هزار را از کجا آورده و آیا این آمار هم از جنس استقبال چند صدهزار نفری در مشهد از ایشان است؟

دسته ها : گزارش
شنبه شانزدهم 3 1388
مردم از بین نامزدها بهترین را انتخاب کنند . بهترین ، کسی است که درد مردم را بفهمد ، درد مردم را بداند ، با مردم یگانه و صمیمی باشد . از فساد دور باشد و دنبال اشراف گری خود نباشد .
دسته ها : گزارش - اخبار
چهارشنبه سیزدهم 3 1388
X