بر طبق اندیشههای امام و مقام معظم رهبری، رئیس جمهور باید دارای ویژگیهای ذیل باشد:
1. صالح و دیندار: یک رئیس جمهور باید «صد در صد مسلمان و معتقد به احکام اسلامی و معتقد به اجرای احکام اسلام و مخالف با مکتبهای انحرافی و معتقد به جمهوری اسلامی باشد» علت چنین شرطی این است که با این مقدمه، بسیاری از مشکلات یا پیش نمیآید یا اگر پیش بیاید، نماینده در صدد رفع آن برمیآید: «اگرشایسته و متعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشد، بسیاری از مشکلات پیش نمیآید و مشکلاتی اگر باشد، رفع میشود».
2. اخلاص در عمل:مراد از اخلاص آن است که کارها به انگیزه الهی و برای رضای خداوند باشد. از نظر رهبری انقلاب اسلامی، کار یک مسئول باید نه فقط رضای مردم، بلکه کسب رضای خداوند باشد. کار مسئول امور و صاحب منصب در نظام اسلامی، فقط مواجهه با مردم نیست، اگر با خدا متصل نباشد، کار برای مردم و خدمت به آنها، یعنی همان مسئولیت اصلیای که دارد، معطّل خواهد ماند. ایشان معتقد است «هنر مردم شهرهای مختلف کشور این است که از میان این نامزدها، بهترین افراد را از لحاظ ایمان، اخلاص، امانت، دینداری و آمادگی برای حضور در میدانهای انقلاب انتخاب کنند و به کسانی رأی دهند که نسبت به نیازهای مردم دردشناسترین و دردمندترین افراد باشند.»
3. جدایی از جریان نفاق: بر طبق اندیشه رهبران ما، یک رئیس جمهور واقعاً باید به اسلام معتقد باشند؛ نه فقط در ظاهر به آن اظهار نمایند. امام خمینی در این باره میفرماید: «همه چیز ما باید روی موازین اسلامیباشد. افرادی که تعیین میشوند، باید کسانی باشند که به درد اسلام و جمهوری اسلامی بخورند و عقیدهشان هم این باشد که اسلام خوب است، نه فقط اظهار کنند، ولی عقیده نداشته باشند، کما اینکه در اول انقلاب، خیلیها اظهار اسلام میکردند».
4. دلسوز باشد:از نظر مقام معظم رهبری بیشتر مشکلات ملتها در هر جا که رنجی بردهاند، این بوده که مسئولان دلسوزی که تنها همتشان بر طرف کردن مشکلات مردم باشد در میان آنها یا نبودهاند یا کم بودهاند: «امید آن دارم که با وحدت کلمه و کوشش، در راه التیام بین قشرهای مختلف، موفق شوید که نمایندگانی متعهد، متفکر، دلسوز به ملت و به خصوص طبقه مستضعف و خدمتگزار به اسلام و مسلمین [باشید]».
5. معتقد به اسلام، جمهوری اسلامی و قانون اساسی: این حساسیت به اندازهای است که امام خمینی(ره) میفرماید: «من متواضعانه از شما میخواهم که حتیالامکان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نمایید و اشخاص اسلامی، معتقد، غیر منحرف از صراط مستقیم الهی را در نظر بگیرید و سرنوشت اسلام و کشور خود را به دست کسانی دهید که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد و نسبت به احکام نورانی الهی متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت کشور مقدم ندارند».
6. شجاع باشد: بسیاری از ملتها به این دلیل پیشرفت نکردهاند که رؤسا و مسئولانشان، شجاعت نداشتهاند، پس «کسانی را که انتخاب میکنید، باید مسائل را تشخیص دهند، نه افرادی باشند که اگر روس یا آمریکا یا قدرت دیگری تشری زد بترسند، باید بایستند و مقابله کنند».مقام معظم رهبری معتقد است: «این ملت، چون ملت شجاع و آزادهای است، ملتی است که تهدید قدرتهای مستکبر جهانی او را به عقب نمینشاند، بنابراین نماینده او هم باید شجاع باشد و نترسد، شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در مقابل باطل، شجاعت در پذیرش حرف حق».
به حمدا...نامزدی با این ویژگی ها در میان نامزدها وجود دارد.
درست در نخستین روزهای ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد ، پلمپ تأسیسات هسته ای ایران برداشته شد و دانشمندان خانه نشین شده ایرانی ، بار دیگر بر سر کار بازگشتند تا در یک دوره چهار ساله ، چرخه سوخت هسته ای را تکمیل کنند و فرایند اتمی شدن ایران را به نقطه بازگشت ناپذیر برسانند.
موضوع ، البته فقط فناوری هسته ای نبود بلکه فراتر از آن ، حیثیت ملتی بزرگ بود که لگدمال خودخواهی غربی ها و خود کم بینی برخی داخلی ها شده بود ، حیثیتی که اکنون با اقتدار ، اعاده شده و دندان طمع بیگانگان را کشیده است.
هرجامی نشینند می گویند وتیتر هم زده میشودکه"300میلیارد درآمدنفتی در این دوره چه شده است؟"
اولا 300میلیارد نه بلکه 208میلیارد,ثانیا در مملکتی که سازمان حسابرسی هست,سازمان بازرسی هست,دیوان محاسبات هست وآنها هم هیچ گونه ایرادی نگرفته اند این چه شبهه ایست که وارد میکنند؟یعنی کل درآمد نفتی که ما این4سال گرفته ایم یک ریال آن هم معلوم نیست در چه راهی صرف کرده ایم؟مگر همین سازمان ها نبودند که ایراد یک میلیارد دلاری را به حق مطرح کردند که البته آن ایراد هم حل شد؟پس بودجه طرح های سفرهای استانی و...از کجاست؟
می گویند در دولت قبل ، این همه قطعنامه علیه ایران صادر نشد ولی سیاست خارجی دولت نهم به گونه ای بود که شورای امنیت علیه مان قطعنامه داد.
راست می گویند، در دولت قبل ، آمریکا و متحدانش علیه ایران قطعنامه ندادند زیرا بدون آن که قطعنامه ای در کار باشد ، دولت ما همان کاری را انجام می دادکه آنها می خواستند! و مگر چهار تا سانتریفیوژ خاموش و مجتمع قفل خورده هسته ای ، اساساً نیازی هم به قطعنامه غربی ها داشت؟!
احمدی نژاد ، یک کار بزرگ دیگر هم انجام داد و آن ، احیای ادبیات انقلاب اسلامی بود ، ادبیاتی که در گذر سال های سیاست زده پیشین ، اندک اندک به خاطره تبدیل می شد و داشت از یاد مردم می رفت که ساده زیستی ، نوکری مسوولان در برابر مردم ، عدالت جویی و دهها آرمان دیگر ، اهدافی بود که برای تحقق شان انقلاب کرده و برای حفظ شان صدها هزار از بهترین جوانان شان را داده اند.
اما "مردی از جنس مردم" که آمد ، قدرت رسمی ، نه جایگاهی برای سلطه گری ، که بار دیگر ،فرصتی برای خدمت شد و رایحه این خدمتگزاری ، از پایتخت نیز گذر کرد و تا دورترین روستاهای آذربایجان و سواحل خلیج فارس و دریای عمان و خوزستان و خراسان و لرستان و ... رسید.
سفرهای استانی ، ابتکار بزرگی بود که دولت نهم بدان پرداخت و بررسی و حل میدانی مشکلات مردم را عملیاتی کرد.
مخالفانی که این سفرها را "تبلیغی" می نامند ، البته هرگز به دستاورهای آن اشاره ای نمی کنند و نمی گویند که در این سفرها ، بسیاری از مشکلات منطقه ای که سال ها لاینحل مانده بود ، با حضور دولتمردان در محل مشکل ، حل و گره از کار خلق گشوده شد.
دولت احمدی نژاد ، دولت کارهای بزرگ است. طرح تحول اقتصادی که به اذعان همه اقتصاددانان بی طرف ، جراحی گریز ناپذیر اقتصاد ملی است در این دولت طراحی شد و جالب اینجاست کسانی در مقابل آن قد علم کرده اند که سالیان دراز ، خود از بی هدف بودن یارانه ها ناله ها سر می دادند ولی خود هرگز جرأت هدفمند کردن نداشته اند و اینک که دولت چنین جسارتی را به خرج داده ، همه شعارهایشان را فراموش کرده و به سنگ اندازی روی آورده اند چرا که از دیدگاه آنان هر کاری از دولت نهم سر بزند،فارغ از ارزش گذاری کارشناسی ، محکوم است و مذموم !
در دولت نهم ، هر چند بنزین سهمیه بندی شد اما کار بزرگ دیگری نیز استارت خورد و آن حرکت به سمت خودکفایی در تولید بنزین است به گونه ای که تا دو - سه سال آینده ، ایران ، نه تنها بنزین وارد نمی کند ، بلکه به جمع صادر کنندگان بنزین نیز می پیوندد.
به راستی اگر دولت های گذشته ، آینده نگرانه ، به موضوع بنزین می نگریستند و زیرساختهای تولید را فراهم می کردند ، آیا کار به جایی می رسید که امروز ناگزیر از سهمیه بندی شویم؟!
یا به ماجرای پردامنه "سیمان" بنگرید که برای سالیان دراز ، معضل مزمن اقتصاد ملی بود و نوسان قیمت و کمبود و بازار سیاه ، پای ثابت همه قصه های سیمان در این کشور بود ولی اینک ، نه تنها خودکفایی حاصل شده ، بلکه صادرات سیمان نیز از منابع درآمد زایی ملی است و مهم تر از همه این که این محصول استراتژیک ، با قیمت مناسب و به وفور در دسترس مصرف کننده داخلی است.
اگر بخواهم فهرست کارهای مثبت دولت نهم را بیاورم ، حتماً کتابی قطور و چند جلدی خواهد شد از جمله این که میزان خصوصی سازی در دولت نهم 18 برابر سالهای 70 تا 82 بوده است.
تعداد هواپیماهای مسافری که در این دولت وارد ناوگان هوایی کشور شد ، 3 برابر دولت گذشته است.
تعداد پایگاه های اورژانس جاده ای 5 برابر شد.
داستان معوقات اموزش و پرورش که بیش از 15 سال ، نظام آموزشی را می آزرد ، به پایان رسید.
هزاران پروژه ناتمام که پیشتر به فراموشی سپرده شده بودند ، در مدتی کمتر از 4 سال تکمیل شدند و این در حالی است که برخی از این پروژه ها ، بیش از 20 سال بود که متروکه رها شده بودند.
مسکن مهر ، امید را برای خانه دار شدن میلیون ها نفر زنده کرد.
تسهیلات ازدواج ، که قبلاً مبلغی ناچیز بود و ماه ها وقت زوج ها را مصروف خود می کرد ، به رقم آبرومندی رسید که ظرف چند روز پرداخت می شود.
در دولت نهم برای توسعه فازهای جدید پارس جنوبی - که آینده اقتصاد ایران بدان مرتبط است 12 میلیارد دلارسرمایه گذاری مستقیم شد( قابل توجه کسانی که می گویند پول نفت در کجا خرج شد؟!)
ساخت فضای ورزشی به 20 برابر کل دولت های بعد از انقلاب رسید و حتی بسیاری از روستاها نیز به سالن های ورزشی مجهز شدند .ضریب نفوذ اینترنت دو برابر شد ، بیش از کل تاریخ مخابرات ایران ، تلفن ثابت و همراه واگذار گردید.
ارزش کل صادرات غیر نفتی در چهار دولت قبلی ، 53 میلیارد دلار بود ولی دولت نهم به تنهایی موفق شد این رقم را به 57 میلیارد دلار افزایش دهد.
در دوران هشت ساله اصلاحات، مجموعاً 42 هزار پروژه به انجام رسید ولی در چهار سال دولت نهم ، رکورد 98 هزار و 400 پروژه به ثبت رسید که در کل تاریخ کشور بی سابقه است.
در 4 سال فعالیت دولت هشتم 160 هزار میلیارد تومان برای سرمایهگذاری جهت تاسیس واحدهای جدید صنعتی اختصاص یافته بود ، در حالی که این میزان در دولت نهم 500 هزار میلیارد تومان بوده است .
و ... .
من ، به عنوان یک ایرانی، منصفانه نمی دانم که این همه کار را در کنار نقدهای موجود بر دولت نهم نبینم ، خود را به ندیدن بزنم و تجاهل کنم هر چند که سیاست بازان حرفه ای و دور ماندگان از قدرت، بخواهند واقعیت ها را قلب کنند و همچنان به ما دروغ بگویند و بر طبل سیاه نمایی بکوبند.
از این رو ، در قضاوت نهایی ام ، احمدی نژاد را به عنوان یک رئیس جمهور عملگرا و مردمی ، بار دیگر انتخاب خواهم کرد به امید آن که تجربیاتش در دور اول ریاست جمهوری ، کارآمدی مضاعف او را در مدیریت کلان کشور در چهار سال دوم ، به دنبال داشته باشد.
بنده که از همه ی این آقایان اوضاع کشور را بهتر می دانم وبهتر خبر دارم,میدانم که بسیاری از این مطالبی که به عنوان انتقاد از وضع کشور و اقتصادواین ها می گویند خلاف واقع است.اشتباه می کنند...
نامزدها گاه مسائلی خلاف واقع درباره اوضاع کشور و مسائل اقتصادی مطرح می کنند که مردم را نگران می کند و انسان نمیتواند باور کند که دادن این همه نسبت خلاف، از روی صدق و صفا مطرح شده باشد.
در چند روز گذشته برخی نامزدهای محترم با تشدید حملات غیر منصفانه خود به دولت با تعابیری نظیر اینکه کشور بر لبه پرتگاه قرار دارد و یا اینکه برای کشور احساس خطر می کنیم کلیه دستاوردهای سی سال انقلاب را پای منافع حزبی و انتخاباتی ذبح کردند.
چشم انداز انتخاباتی احزاب در اغلب نظامهای مردم سالار تلفیقی از ملاحظات استراتژیک برای پیروزی و تالیف منافعی است که در فرایندهای زیردستی سیاست سازی تعریف شده باشند. در فرهنگ سیاسی - اسلامی ایران این ملاحظات استراتژیک قاعدتا با رعایت تقوای سیاسی و ضرورت صداقت با مردم پیوند خورده است.
پژوهشهای سیاسی و اجتماعی نشان می دهد بازیهای سیاسی در آستانه انتخابات مختلف با مجموعهای از کنشها شکل میگیرد، این جریان نه تنهادر خلاء نیست بلکه در تعامل مستقیم محیطی و زیر ذرهبین فاکتورهای بیرونی است. شناخت انگیزههای پنهان برخی از این کنشها مستلزم گذشت زمان است.
تخریب، دروغ پردازی، توسل به شایعات غیرواقعی و سایر شیوه های رقابت منفی در انتخابات موجد نوعی منفی گرایی مفرط است که هیچ حاصلی برای تولید کنندگان این پیام ها ندارد و تنها بخشی از سرمایه های اجتماعی را فرو می کاهد.