زیارت عاشورا شناسنامه انسان
شب دوم محرم
(( بسم الله الرحمن الرحیم ))
زیارت عاشورا آیینه ای است که هر مومنی درآن نگاه کند، بوضوح شخصیت اهلبیت را می بیند .
این دعا چکیده ای از همه عقاید شیعه اصیل و ناب معصومین است .
اساس زیارتنامه بر دو بحث کلی «محبت خدا ودوستان خدا» و« دشمنی دشمنان» خداست .
در طول تاریخ و در حال حاضر هم هر کس از مسیر مستقیم انحراف دارد، قطعا به دلیل کمبود و یا زیادی یکی از این دو مهم است .
دشمنی دشمنان خدا باید در شخصیت فرد به صورت متعادل برقرار گردد. و اگرغیر این باشد از صراط مستقیم به همان اندازه انحراف خواهد داشت.
این موضوع در همه مسائل اعتقادی، سیاسی و هر چیز دیگر وجود دارد. فرقه های مختلفی که بوجود آمده اند،
همه نسبت به این دو مسئله، کم و زیاد داشتند و به این شکل در آمده اند .
لذا برای کامل شدن ، لازم است که ما زیارت عاشورا را بشناسیم و بعد بخوانیم .
این دعا ذکر نسبتا مفصلی است که در روضه ها خوانده می شود و چون حوادث کربلا را به ذهن آدمی می آورد،
مردم راحت گریه می کنند. از اینروآنرا شبیه روضه می دانیم ، در حالیکه اینطور نیست .
زیارت عاشورا سند عقیده ماست . بعد از حکومت شش ماهه امام حسین (ع) هیچ حکومتی بر اساس عقاید شیعه شکل نگرفت .
البته یک و یا دو مورد در تاریخ وجود داشته اند، اما باز هم اساس آنها شیعی نبوده است. مثل دوران صفویه در ایران که با آ نکه مذهب رسمی در کشور را شیعه اعلام کردند، اما اصول و پایه واقعی بر این مبنا نبوده است .
تا انقلاب اسلامی ایران که امام خمینی(ره) بر پا کرد . و از سال 1342 تا 1359 این انقلاب و تحول به طول انجامید .
از بعد از حکومت امام حسن مجتبی (ع) تا این تاریخ چنین دگردیسی در ازمنه وجود نداشته است .
در این نظام هم کسانی هستند که با حق فاصله زیادی دارند و در این قضیه مشکل دارند . خصوصا در «تبری». یعنی اعلام دشمنی با دشمنان اهل بیت (ع) .
و بهانه شان هم این است که شیعه و سنی باید با هم وحدت داشته باشند . در حالیکه ما در اعتقادات خود چنین چیزی را نداریم .
حرفی که امروزه مرتب به رخ کشیده میشود و افکار منحرف از آن دم می زنند، اینست که از زمان حکومت خلفای راشدین (یعنی از سقیفه بنی ساعده که حق امیرالمومنین (ع) را غصب کردند)، تا قرن هفتم ، دموکراسی اسلامی بود.
یعنی مردم خود می خواستند و دوست داشتند و بر حق بوده است . و این نقطه مقابل زیارت عاشوراست .
در این دعا داریم :«الهم العن بنی امیه».
بنی امیه تنها چند صد سال اول بودند و بعد ازآنها بنی عباس با رضایت مردم برروی کارنیامدند. کسانی بودند که حق را غصب کردند و مورد لعن اهل بیت (ع) بودند. و معصومین در ضعف و مظلومیت بودند و کاری نمی توانستند انجام دهند .
اوج این تضاد با حکومت، در قیام امام حسین (ع) نمودار شد . که تابلوی این قیام در زیارت عاشورا و حرکت و شخصیت ایشان است .
امام حسین (ع) توسط بنی امیه (همان کسانی که حال در جامعه ما خیلی ها می گویند اینها با رای مردم بر سر کار آمدند) به شهادت رسید . اینها ملاک های اسلامی نیست . اگر مشکلات سیاسی حال حاضر را ریشه یابی کنیم ، در حزب و جناح و مانند آنها نمی گنجد.
بلکه این مشکلات در عقیده افراد است . که طرف، دشمن اهل بیت را دشمن خود می داند یا نه ؟ یا بر این باور است که همه دوست هستند؟! افکار منحرف می گویند همه دوستند و دشمنی نیست. ما با دشمن گفتگو می کنیم بلکه دوست شود.
مثلا با آمریکا و گروهای مخالف مذاکره کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم .
اما دراساس حکومت شیعه این نظرها جایگاهی ندارد. بلکه : (( اشداء علی الکفار رحماء بینهم ))
ما دشمن رسمی داریم که باید به شدت با او برخورد کنیم .اما بین خودمان اینگونه نیست. بلکه با عطوفت و مهربانی است .
یعنی خودی ها یک طرف و غیرخودی ها درطرف دیگرند. هر کس ممکن است باشد . ممکن است به ظاهر شیعه یا مسلمان باشد و ممکن است غیرمسلمان باشد و ایرانی یا غیر ایرانی باشد. بهر حال فرقی نمی کند .
مهم این است که ما دین خود را با این دو معیار کلی همیشه بسنجیم و ارزش گذاری کنیم و حقانیت و برصراط مستقیم بودن خود را پیدا کنیم که آیا درهر زمانی ما دشمنی داریم یا نداریم ؟
اگر هیچ عدوی پیدا نکردیم ، باید ضعفی در ما وجود داشته باشد و از آن طرف اگر هیچ دوستی نداشته باشیم ، باز هم ضعیف هستیم .
جمهوری اسلامی ملاک خوبی است . از زمانی که این انقلاب رخ داد ما تنها ی تنها نبودیم . یعنی دوست داشتیم . اما دوستان ما کشورهای مظلوم و فقیر و تحت فشار کشورهای قدرتمند بودند. مثل کشورهای آفریقایی یا لبنان و افغانستان و فلسطین و...
از سوی دیگر ما بدون دشمن هم نبودیم . از همان روز نخست با ما دشمنی وجود داشته تا همین الان .
درسی که از زیارت عاشورا می گیریم و لازمه زندگی است ، اینست که این دو در زندگی و شخصیت و افکار یک شیعه باشند .
اگر امام صادق (ع) قیام نکرد وفقط درس و بحث وحدیث وروایت را به انجام می رسانید به این معنا نیست که امام صادق (ع) دشمن نداشت. از زمان ولایت امام سجاد (ع) به بعد، سکوت و تقیه کردند و در آرامش سیاسی این مسیررا طی نمودند و در زمان امام رضا (ع) و حضرت جواد (ع) شرایط خیلی سخت شد و مجبور شدند وارد دستگاه حکومت غاصب شوند .
امام رضا (ع) ولیعهد مامون عباسی شد . مامون کسی است که ما در زیارت عاشورا لعنش می کنیم و اینها جزوغاصبان اهل بیت (ع) هستند. جزو کسانی که ظلم کردند. ودرعبارتهای مختلف در زیارت عاشورا این پایمال شدن حق را می بینیم .
در هرصورت در تمام شرایط سخت از زمان امام زین العابدین(ع) تا امام حسن عسگری (ع) هیچ کدام دست به شمشیر نبردند، اما دشمن داشتند .
غیر ازاین دعا، اذکار مختلف دیگری هم وجود دارد که دشمن خود را لعن کردند و گاهی هم مجبور شدندو علنا به خود دشمن گفته اند .
همه اهل بیت(ع) و به صورت اخص حضرت جواد (ع) ، صراحتا به خلیفه وقت اعلام کردند که جای حق را اشغال کرده است.
خود خلیفه هم این موضوع را خوب می داند که او پسر رسول الله است و حق با آل محمد است و هم قرآن و هم پیغمبر فرموده اند و تمام اسناد را رو کردند . ولی آنها تضییع کردند و کسی که غصب بر خلافت الهی می کند، لعنت خدا بر اوست .
داشتن دوست و دشمن به یک اندازه باید باشد. این از ملاک هایی است که عقیده شیعه را پا برجا نگه می دارد .
هیچ عالم درجه یک شیعه را در طول تاریخ پیدا نمی کنیم که بدون دشمن باشد. خیلی ها به شهادت رسیدند . یعنی دشمن خیلی جدی و مستحکم بوده است و این چیزی است که در زیارت عاشورا به عنوان اولین و کلی ترین و ریشه ای ترین درسی است که می گیریم .
اما زیارت عاشورا چهارده قسمت دارد . بخش اول سلام است . سلام هایی که خدمت امام حسین (ع) می دهیم .
بخش دوم بیان این قضیه است که کشته شدن امام و یارانش و اسارت خانواده اش یک اتفاق معمولی که ممکن است برای هر انسانی بیفتد، نبود. بلکه این حادثه از هر لحاظ فرق می کند. هم از لحاظ نسب که به پیغمبر می رسد و هم از این جهت که این خاندان از جانب خدا حق حکومت داشتند و جزء آل الله بودند و عصمت داشتند و هم اینکه از نظرعلم و تقوی، حتی به شهادت دشمنانشان از همه برتر بودند .
دیگران ظلم و خطای شخصی و اجتماعی مرتکب می شدند اما آنها هر گز به چنین لغزشی نمی افتند. در تاریخ نداریم که یکی از اصحاب و یاران نزدیک و یا امام حق کسی را ضایع کرده باشد . اینها عدالت داشتند و در زیارت عاشورا بیان می دارد که این مقام را دارا بودند و به شهادت رسیدند ومصیبتشان با همه مصایب متفاوت است .
مظلومیتشان تنها به این دلیل نبوده که با تعداد هفتاد و دو یار در مقابل یک سپاه هزاران نفری ایستادند. این فقط یک جنبه از این مظلومیت است .
سی هزار نفراز بدترین و فاسدترین آدم ها در مقابل هفتاد و دونفر ازبهترین انسانها . ظالم ترین آدم ها در لباس مسلمانی . اما در مقابل عالم ترین و با تقواترین انسانها . آنها همه دنبال مقام و دنیا و آسایش دنیایی خود بودند. اما این ها برای خدا قیام کردند و این موارد همه در زیارت عاشوراهست و بیان می کند که وقتی چنین اقلیتی ، ناجوانمردانه به این طرز فجیع شهید می شود، این مصیبت برای همه عالم سنگین است. چه درک کنند و چه درک نکنند .
دل همه می گیرد ، اما دلیلش را نمی دانند و می گویند دل گرفته است. اینکه مسلمان باشند یا غیر مسلمان فرقی نمی کند و هر کاری میکنند که این حالشان عوض شود . اما دلیل این غصه را نمی دانند . در اینجا گفته می شود دلیل این غصه این شهادت مظلومانه است که همه چیز را فراگرفته , اگر رنگ آسمان قرمز شود، همان اشک آسمان است که ما نمی بینیم. گاهی اشک آسمان آب باران است که همه آنرا می بینند.
گاهی واقعا باران قرمز می بارد اما صدها دلیل علمی برای آن نوع باران مطرح می کنند. اما درواقع آسمانهاهم به موقع عزاداری می کنند . همه طبیعت و زمین و آسمان و همه چیزهایی که بین خلایق هست، مصیبت امام حسین(ع) برایشان سنگین است.
اگر کمی فکر کنیم و اعتقاد داشته باشیم ، می پذیریم که اگر امام حسین (ع) به شهادت نمی رسید و حکومت می کرد، راه هدایت برای مردم مشخص می شد و ظالمان آن زمان و زمانهای بعدی از بین می رفتند و مردم در آسایش و رفاه زندگی می کردند.
اما این واقعه تنها با انسانها ارتباط ندارد .
همه طبعیت گیاهی جهان به هم خورده است . گیاهان انرژیی را که باید، تولید نمی کنند و ثمری را که باید، نمی دهند. خیلی از نسل های متنوع گیاهان از بین رفته است . چرا ؟
چون انسانها منحرف شدند و بخاطر خودخواهی ، به طبعیت فشار آوردند و جنگلها را از بین بردندو یا جابجایی هایی در ساختمان سازی و آزمایش های اتمی و کارهای دیگر کردند که حتی به گیاهان هم ضرر رسید .
نسل های زیادی از جانوران منقرض شده و در آسمان تعادل سیارات به هم خورده و چرخشهای مدارات فرق کرده است.
روزها و ماهها و سال ها را حتی با ساعتهای اتمی هم نمی توانند دقیق بسنجند. چون مدارات آن طور که باید حر کت نمی کنند.
زیرا عاملی روی همه اینها تاثیر گذاشته است که آن چیست ؟ مصیبت امام حسین (ع). (اگر چه کسی این امر را درک نمی کند .)
این انحراف ، ریشه تاریخیش این است که روزی حق از حقدار گرفته شده است . محقی که عالم و توانا بوده و می توانسته حکومت کند اما انسانی بی لیاقت را جانشین او کردند و از آن به بعد فساد را بین مردم رواج دادند .
اروپایی ها سگ را بیشتر از انسان دوست دارند. در انگلیس از مردم نظرخواهی کردند. هشتاد درصد آنها وقتی به سفر می روند دلشان برای هیچ فردی از خانواده تنگ نمی شود. از آن میزان، بیست درصد برای گربه و هشتاد درصد برای سگ خود دلتنگی می کنند !
چه کسی این تعادل را بهم زده است ودیگر هیچ تعادلی وجود ندارد؟
در نهایت انسان است و محبت دارد. اما محبتش را به یک انسان دیگر و حتی به خانواده خودنمی تواند برساند. ولی به یک حیوان ابراز
می کند. البته این فقط کم آوردن راه است و گرنه می دانند که سگ نمی تواند پذیرای محبتی باشد. سگ با شخصیت انسان فاصله زیادی دارد.
همه چیز تعادلش به هم خورده است . و این از جایی نشأت می گیرد. و آن هم مقابله ظالم و متکبر با «غدیر» است .
قبل از اسلام هم همینطور بوده است . حضرت موسی (ع) وقتی برای مدتی قوم خود را ترک می کند، سامری با یک گوساله ، مردم را منحرف می کند .
اما وقتی اسلام ظهور می کند، به لطف خداوند ، قبل از هر چیزی حساب مردم را صاف می کند و سفارش می کند که به دنبال دین باشید تا همه مشکلات حل شود . اما از آن به بعد اگر ظلمی شود( که شد) ، دیگر مسیر منحرف می شود و پیامبری نیست .
بعد از حضرت رسول (ص) ائمه می آیند. اما امام اول را هم به شهادت می رسانند، آن هم بعد از بیست و پنج سال که حقش را نمی دهند و بعد هم در یک اجبارات سیاسی قرار می گیرد و پنج سال حکومت می کند و بعد به شهادت می رسد .
امام حسن(ع) شش ماه حکومت می کنند و در طول حیاتشان ، سراسر رنج و مصیبت و شکنجه های روانی و محاصره های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بوده است و نهایتا به شهادت می رسند . بعد ایشان امام حسین (ع) که هفت یا هشت سالی هم در محاصره بوده اند ، از شر این مردمان فرار می کنند تا مردم را ارشاد کنند. آدم های مختلفی می فرستد تا بلکه این جماعت از خواب غفلت بیدار شوند . اما حاصلی ندارد و نهایتا ایشان نیز به شهادت میرسند. بعد از آن هم که دیگر ائمه بعنوان عالِم شناخته می شوند . یعنی پیداست که حق از همه اهل بیت ضایع شده پس مسیر منحرف شده است .
فرق شهادت امام علی (ع) و امام حسین (ع) این است که امام علی (ع) در قضایای سیاسی و پیچیدگی خاص جامعه به شهادت رسیدند. حاکم اسلامی بودند. اما وقتی نوبت به امام حسین (ع) می رسد، امام را بعنوان کسی که از دین خارج شده و کسی که جای امام را غصب کرده و بعنوان مرتد و اینکه باید کشته شود و تا کشته نشود اسلام نجات پیدا نمی کند، می شناختند .
حال این ترور شخصیت توسط کسی است که جای امام حسین (ع) را غصب کرده است .
به این دلیل کشته شدن امام حسین(ع) بسیار سنگین است و مصیبت بزرگی است برای همه عالم . در درجه اول انسانها و بعد طبیعت و آسمانها و زمین و حیوانات و گیاهان خسارت دیدند . یعنی اگر انسان کامل بر کره ی زمین حکومت کند، همه چیزی سرجایش خواهد بود .
یک بحث معنوی اینجا مطرح می شود که عذاب الهی یک فرد خاصی را مدنظر دارد و قهر خداوند شامل حال جمع زیادی میشود و همه را از بین میبرد .
مثلا در یک کشور اسلامی وقتی اروپاییان برای تفریح به سواحل آسیایی و گرم آن می آیند، سه متر برف می آید . اینها دلیل معنوی و پشت پرده دارد. دلیل مادی آن است که کسی که حاکم برجهان است ، زور می گوید و همه چیزی را بهم زده ومی خواهد بمب اتم داشته باشد و برای رسیدن به آن صدها آزمایش هسته ای انجام میدهد و این آزمایشات جو را تحت تاثیر قرار می هد و پدیده های عجیبی را باعث می شود.
چندین میلیون خودرو تولید می شود ، چون می خواهند پولدار شوند. ماشینها زمین را آلوده می کنند، آب و هوا تغییر می کند، فصل ها بهم میخورند . اینها برای این است که جابجایی نادرست بوده است.
حال اگرکسی انسان کاملی رابکشد، آن هم اینقدر مظلومانه ، باید هم به این مصیبتهای بزرگ دچار شد . به همین خاطر همه ادیان می گویند یک مصلح و کسی که روزی به زندگی سلامتی بخشد، وجود دارد و همه به ظهورمنجی و امام آخر الزمان قائل هستند . و هر دینی برای آن نامی گذاشته است . اما آنهایی که کجروی می کنند ، خودشان هم خوب می دانند که رئیس جمهور و بقیه سران آنها ناحق بوده اند و اصلا لیاقت نداشته اند . رئیس جمهوری که پنج دقیقه هم نتواند برای مردم شفاهی صحبت کند، چگونه توانایی حکومت دارد و و لایق این پست و مقام است و حال آنکه خود اختیاری ندارد و از پشت پرده دستور می گیرد .
شناخت امام زمان (عج) بستگی به شناخت دشمنش دارد . باید یزید عصر خود را بشناسیم . و اگر این آگاهی را نداشته باشیم ، ما هم در جناح مخالف قرار می گیریم .
صبح ظهور نزدیک است . شاید همین اولین جمعه ندای «انا المهدی» را بشنویم . ما باید ایشان را بشناسیم و این طور نیست که یکباره آسمان شکافته شود تا همه بفهمند که امام زمان ظهور کرده اند .
مثلا در افغانستان چندین دفعه قیام شد . اول که بدست شوروری و بعد شاه مسعود آمد. بعد اسماعیل و بعد ربانی و سپس طالبان وبعد امریکا و ... در عراق هم همین اتفاقات افتاد. قبل و بعد از صدام ، سه یا چهار نفر قیام کردند. مثلا یکی صدر بود که حرم امیرالمومنین (ع) را محافظت می کرد و مانع ورود آمریکایی ها به حرم شریف شد. او از حرم امام علی (ع) شروع به قیام کرد. امام زمان (عج) از جایی دیگر، از یمن و یا مکه شروع می کنند . در ایران هم همینطور . اینجا منطقه ای است که مربوط به ظهور امام زمان (عج) می شود .
امام زمان هم یک روز می آید و حرف می زند و عده ای طرفداری می کنند و درگیری بوجود می آید . نه اینکه یک شخصیت عجیب و غریب باشد و هیکل عجیبی داشته باشد. اینگونه نیست ولی عصر (عج) هم یک انسان کامل است که از بین همین مردم قیام می کنند و یارانش هم از بین همین مردمند . اگر بیاید ما نمی دانیم که کدام است و اخبار ممکن است گوناگون باشد. آنکه باید بشناسد ما هستیم و برای شناخت امام عصرخود باید دشمن او را بشناسیم تا هر جا لازم باشد با او دشمنی کنیم و در غیر اینصورت دین ما ناقص است و نتیجه هم این است که امام زمان را تشخیص نخواهیم داد .
اگر ایشان در طول عمر ما تشریف بیاورند فبه المراد و گرنه ما با دین شیعه از دنیا نرفته ایم . باید عقایدمان را کامل کنیم تا امام خود را بشناسیم . شناخت امام زمان به شناخت خودش وشناخت دشمنش بستگی دارد .
زیارت عاشورا این آموزش را به ما می دهد .
امید است که زیارت عاشورا را به عنوان یک دعایی که می شود با آن تضرع کرد نگاه نکنیم . بلکه درس ها از آن یاد بگیریم .
فراز اول این زیارت سلام بر امام حسین (ع) است با صفات مختلف و نَسَب های مختلفی که ایشان دارند، تا شخصیت همه جانبه امام را بشناسیم و بدانیم که به یک شخصیت معمولی سلام نمی کنیم . بلکه به پسر رسول الله (ص) و امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) که خون خداست سلام می کنیم و در قسمت دوم هم بحث مصیبت را بیان می کند که امام حسین ( ع) چون از همه شخصیتها بالاتر است و انسان کاملی ست ، مصیبیت او هم از همه برتر است . که فقط متعلق به انسانها نیست ، بلکه همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد.
تا وقتی که امام زمان (عج) بیاید و حق را به حقدار برساند تا همه چیز به شکل تعادل خود باز گردد .
والسلام
 


جمعه ششم 10 1387
X