نشست چهارروزه صلح افغانستان و پاكستان ديروز با صدور بيانيه اي پايان يافت . برگزاري اين نشست كه با حضور صدها نفر از سران قبايل افغانستان و پاكستان و با هدف متوقف كردن حملات القاعده و طالبان در برقراري امنيت در مناطق مرزي در كابل برگزار شد در زمان ديدار يكسال پيش مشرف و كرزاي با جرج بوش رئيس جمهوري آمريكا برنامه ريزي شده بود. علت اصلي عدم شركت سران منطقه وزيرستان پاكستان در اجلاس كابل نيز اعتراض آنها به نقش آمريكا در سازماندهي اين نشست بود و عدم حضور رهبران قبايل وزيرستان تا حدود زيادي از اعتبار اجلاس كاست .
منطقه وزيرستان پاكستان در مرز افغانستان اصلي ترين كانون رشد و پرورش جريان شبه نظامي طالبان محسوب مي شود و اين واقعيتي است كه پرويز مشرف نيز در اظهارات روز گذشته خود در نشست كابل به آن اذعان كرد. مشرف در سخنان خود كه در گذشته كمتر سابقه داشته است اعتراف كرد مبدا عاملان شورش هاي افغانستان در پاكستان است .
اين موضع گيري متفاوت مشرف از تغيير ديدگاه اسلام آباد در برخورد با مقوله تروريسم حكايت دارد كه اين دگرگوني به خصوص از حوادث دو ماه گذشته پاكستان به اين سو به روشني قابل مشاهده است .
در جريان حوادث اخير پاكستان كه بحران خونين « مسجد لعل » اسلام آباد نقطه عطف آن محسوب مي شود رهبران اسلام آباد به ويژه شخص پرويز مشرف به اين جمع بندي رسيد كه سياست كجدار و مريز در قبال افراطيون حامي طالبان ديگر به مصلحت نيست و اين جريان كه بسياري از ناظران آنرا دست پرورده سازمان اطلاعات پاكستان مي دانند و يا دست كم اينكه در يك دوره طولاني بخشي از بدنه دستگاه اطلاعاتي پاكستان حامي آن بوده اند اكنون به يك تهديد جدي براي حكومت اسلام آباد تبديل شده است و مماشات بيشتر در برخورد با آن چه بسا در آينده اين جريان را غيرقابل مهار بسازد.
اكنون در شرايط حاضر مواضع اسلام آباد و كابل در مواجهه با طالبان شديدا به هم نزديك شده است و اين وحدت نظر در گذشته سابقه نداشته است .
جريان طالبان در طول ماه هاي اخير هم در پاكستان و در افغانستان به طور قابل ملاحظه اي بر فعاليت هاي خود افزوده اند. اين افزايش مانور كه در عين حال برگسترش قدرت و پايگاه طالبان دلالت دارد منجر به ايجاد تلفات سنگين بر نيروهاي دولتي دو كشور طي يكسال گذشته شده است .
در پاكستان پس از حوادث مسجد لعل طرفداران طالبان رسما وارد جنگ با دولت شدند و در نتيجه چندين فقره عمليات انفجاري دهها نفر نيروهاي دولتي را به قتل رساندند. در افغانستان نيز عليرغم تدابير نيروهاي ناتو و همچنين نيروهاي وابسته به دولت شورشيان طالبان حملات متعددي را صورت دادند كه در اين حملات نيز خسارات جاني عمده اي بر نيروهاي خارجي و دولتي وارد شده است .
اجلاس اخير با هدف چاره انديشي براي اوضاع بحراني جاري برگزار شد و دولتهاي افغانستان و پاكستان با گردهم آوردن سراني از قبايل دو كشور ساكن در مناطق مرزي در نشست چهار روزه اخير اميدوارند بتوانند اوضاع را تحت تسلط درآورند.
با اينحال باتوجه به واقعيات موجود به اين اميدواري سران اسلام آباد و كابل نمي توان چندان خوش بينانه نگريست . اكنون در هر دو كشور پاكستان و افغانستان انگيزه ها و زمينه هايي و براي رشد جريان هاي افراطي وجود دارد. دولت پرويز مشرف از زمان روي كارآمدن و به ويژه پس از حوادث « 11 سپتامبر » سياست تبعيت از واشنگتن را پيشه كرد و در برخي از موارد ازجمله در زمينه همكاري با آمريكا در به اصطلاح مبارزه با تروريسم مجبور شد چرخش كاملي را در سياستهاي خود اتخاذ كند.
در افغانستان نيز دولت حامد كرزي عملا يك متحد آمريكا محسوب مي شود و خواسته و يا ناخواسته مجري سياستهاي ديكته شده واشنگتن بوده است .
همين رفتار يعني تبعيت بي چون و چرا از استراتژي آمريكا كه در راستاي تامين منافع استكباري واشنگتن قرار دارد موجبات گسترش مخالفت ها در جامعه افغانستان و پاكستان بر ضد دولت است . در اين ميان سران طالبان نيز با فرصت طلبي از اين نارضايتي عمومي و سوارشدن بر موج تشديد انزجار عليه آمريكا در صدد گل آلوده تركردن اوضاع و گرفتن ماهي مقصود خود برآمده اند و با تمام قوا در صدد هستند تا قدرت را به دست گيرند. در اين شرايط قطعا آنچه كه مي تواند دستاويز را از دست افراطيون طالبان خارج سازد رويكرد دولتهاي كابل و اسلام به استقلال سياسي و جداساختن مصالح سياسي و خط مشي خود از سياستهاي سلطه جويانه غرب است . اين تنها راهي است كه مي تواند گشايشي در بحران درحال تشديد دو كشور ايجاد نمايد.


دسته ها :
سه شنبه بیست و سوم 5 1386
X