انتظار فرج، فلسفه مقاومت است، نه عامل تسلیم.

«غیبت»، دورانِ «انتظار» جوشش دوباره غدیر عاشورایى در نینواى تاریخ است؛ در بسترى از فراتِ ظهور و علقمه نور!

«عصر ظهور»، رجعتِ دوباره بعثت در حرا، و امامت در غدیر است.

منتظران واقعى، سلاح بر دوشانِ شهادت طلب اند، که «استقامت»، مدال و نشانشان است و «ایمان»، رهتوشه حرکتشان و «توکّل»، تکیه گاه همیشگى شان.

منتظران، چشم به راه سپیده تاریخ اند. با «بصیرت» و «جهاد»، ظلمتِ شب ظلم را مى شکافند و رها از تعلّقات، خود را براى «شهادت» در رکابِ مولا، آماده ساخته اند.

انتظار، درختى است که جز «اقدام» و «اصلاح»، میوه اى نمى دهد. 

 

 

 ازکتاب قطعات حضرت حجة الاسلام والمسلمین جوادمحدثی

  

 

 

دسته ها : مذهبی
دوشنبه دوم 2 1387

 آرامش روح، در زندگى آمیخته به معنویت و خداجویى است.

زندگى منهاى خدا، تکرار بى روح روزها و هفته هاست.

عمرى که در پى شکم و شهوت بگذرد، چراگاه شیطان است.

گناه، ویروس سقوط اخلاقى است و خداترسى «واکسن» آن. براى داشتن زندگى سالم، باید بوسیله «تقوا» بر ضدّ گناه، واکسینه شویم.

زندگى، تلاشى براى رویاندن «بذر وجود» و شکوفاندن «غنچه فطرت» در «مزرعه حیات» است.

زندگى غافلان به دو بخش تقسیم مى شود: نیمه اوّل به امید نیمه دوم، نیمه دوم به حسرت نیمه اوّل.

ازکتاب قطعات حضرت حجة الاسلام والمسلمین جوادمحدثی

 

 

 

دسته ها : مذهبی
يکشنبه اول 2 1387

 شناسنامه کرامت

موضوع کرامت: رفع مشکل نازائى و بچه دار شدن

منبع کرامت: دفتر ثبت کرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمکران، شماره 313

مشخصات: خانم ز - ع، اهل ساوه، خانه دار

زمان کرامت: حدود سال 1376

مکان کرامت: مسجد مقدّس جمکران

تاریخ ثبت کرامت: 1377

اسناد و مدارک: رادیوسکوپى، رادیوگرافى، آزمایش اسپرم، رادیولوژى، اولتراسونوگرافى.

زیر نظر پزشکان متخصص: وندى، شیوعى، مهاجرى، جاویدى، احمدى

اظهار نظر پزشکى:

با عنایت حضرت حق باردارى اتفاق افتاده است.

خلاصه کرامت:

تا هفت سال انتظار بچه را مى‏کشیدیم و در عین حال با مراجعه به دکترهاى مختلف و استفاده داروهاى گوناگون بالاخره از درمان ناامید شدیم. به همسرم گفتم: حالا که جواب رد مى‏دهند بیا به مسجد مقدّس جمکران برویم و از حضرت صاحب‏الزمان‏علیه‏السلام بخواهیم.

با عنایتى که شب تولد حضرت زهرا علیهاالسلام به من شد و با استمرار آمدن به مسجد مقدّس جمکران، بحمداللَّه امام زمان علیه‏السلام عنایت فرمودند و خداوند فرزندى به ما عطا کرد.

 

شرح واقعه از زبان خانم ز - ع:

در سال 1367که ازدواج کردم، مانند تمام زوج‏هاى جوان منتظر هدیه‏اى از طرف خداوند بودیم تا گرماى زندگیمان را دو چندان کند، ولى بعد از هفت سال انتظار و مراجعه به دکترهاى مختلف و استفاده از داروهاى گوناگون، سال گذشته با ناامیدى کامل، از مراجعه مجدد به پزشکان مأیوس شدیم. بعد از عاشوراى حسینى بنده به همسرم گفتم:

«حالا که دکترها به ما جواب رد داده‏اند، بیا به مسجد مقدس جمکران برویم و به امام زمان علیه‏السلام متوسل شویم».

از همان موقع شروع کردیم هر هفته، شبهاى چهارشنبه به مسجد آمدیم، سه هفته بود که به جمکران آمده بودیم و هر بار با توسل به آقا حجة ابن الحسن علیه‏السلام از حضرت حاجتمان را طلب مى‏کردیم.

یک هفته قبل از تولد حضرت زهرا علیهاالسلام خواب دیدم:

شوهرم آمد و مرا صدا کرد و گفت: آقا سیدى شما را کار دارند. وقتى بیرون آمدم، سیدى را دیدم، ایشان به من فرمودند:

این قدر گریه و زارى نکن، صبر کن حاجتت را مى‏دهیم.

گفتم: من جواب این و آن را چه بدهم؟

تا سه مرتبه فرمودند: حاجتت را مى‏دهیم.

شب ولادت حضرت زهرا علیهاالسلام منزل خواهر شوهرم جشن بود، من در آنجا هم خیلى ناراحت بودم، گریه مى‏کردم.

شب بعدش هم به جمکران آمدیم و باز خیلى گریه کردم، وقت سحر خواب دیدم: «آقا امام زمان علیه‏السلام آمدند و یک پارچه سبزى در دامن من گذاشتند. عرض کردم: این چیست؟ فرمودند: بازش کن!

من پارچه را باز کردم، دیدم داخل پارچه، بچه‏اى زیباست، من او را به صورتم چسبانده بودم و مى‏بوسیدم».

از خواب بیدار شدم، فهمیدم که حضرت حاجتم را عنایت فرموده‏اند. وقتى هم که مى‏خواستم زایمان کنم، باز آقا را در خواب زیارت کردم.

بعد از آن با اینکه باردار بودم و همه مى‏گفتند: به مسجد نرو! ولى بنده مرتب به جمکران مى‏آمدم و هفته چهلم مصادف با شب عید نوروز بود که به این مکان مقدّس مشرّف مى‏شدم.

اگر درمان درد خویش مى‏خواهى بیا اینجا

دوا اینجا، شفا اینجا، طبیب دردها اینجا

دکتر غلامرضا باهر و دکتر محسن توانانیا، از اعضاء هیئت پزشکى دار الشفاء حضرت مهدى علیه‏السلام در رابطه با عنایت مذکور مى‏گویند:

«بررسى‏هاى پزشکى آقاى ص و خانم ع که تا هفت سال بعد از ازدواج، صاحب فرزندى نشده بودند، به نظر مى‏رسد که مشکل عینا مربوط به آقاى ص بوده است که معمولا در مواردى که مسأله به این نحو باشد جواب درمان مشکل‏تر مى‏باشد، به همین دلیل ظاهرا درمان قطع بوده و بعد از مدتى به طور خود به خود با عنایت حضرت حقّ باردارى اتفاق افتاده است».

بر اساس کرامت ثبت شده در دفتر ثبت کرامات مسجد مقدس جمکران

 

 

 

دسته ها : مذهبی
جمعه سیم 1 1387

 در حادثه انفجار شیراز 12 نفر از عزاداران حسینی شهید شدند؛

رهپویان وصال ، رهسپاران بهشت

در حادثه انفجار کانون رهپویان وصال شیراز  12 نفر از هموطنانمان کشته و 202 نفر نیز زخمی شده‌اند.

پس از وقوع این انفجار کار انتقال مجروحان به بیمارستان‌های شیراز از سوی مرکز فوریت‌های پزشکی آغاز و ماموران آتش نشانی نیز در محل حادثه حاضر شدند.در همین حال معاون سیاسی امنیتی دادستانی کل کشور، از آغاز بررسی‌های قضائی و امنیتی درباره حادثه حسینیه شهدای شیراز خبر داد.ناصر سراج با بیان‌اینکه‌بررسی‌های قضائی و امنیتی در این زمینه آغاز شده است، تصریح کرد: در حال حاضر در مورد عمدی بودن انفجار تردید جدی وجود دارد؛ زیرا محل وقوع حادثه جایی بوده که در اطراف حسینیه داخل یک سوله، مقداری ابزار جنگی به منظور برگزاری یک نمایشگاه وجود داشته است.وی افزود: البته این در حد احتمال است و اظهارنظر نهایی منوط به انجام بررسی‌های بیشتر از سوی مراجع ذیربط است.

اسامی شهدا

فرماندار شیراز نیز گفت که اجساد برخی قربانیان حادثه کانون رهپویان وصال شیراز هنوز شناسایی نشده‌ است.ابراهیم عزیزی با اشاره به اعلام اسامی افراد زخمی در حادثه انفجار اظهار کرد: تاخیر در اعلام اسامی قربانیان این حادثه ناشی از شناسایی‌نشدن برخی از آنهاست. وی گفت: اجساد برای شناسایی به پزشکی قانونی منتقل شده‌اند . وی گفت: در این حادثه تازمان مخابره خبر 12 نفر به شهادت رسیده‌اند که علی نوروزی، غلام موسوی، عرفان انتظاری، نجمه قاسم پور، محمد جواد یاقوتی، علیرضا انتظاری، مسعود رضایی، محمد مهدوی، یک تبعه افغان و 3 نفر ناشناس از جمله جان باختگان هستند.وی ادامه داد: مقداری بقایای اجساد نیز وجود دارد که ممکن است مربوط به جنازه‌ای باشد که بیشتر آسیب دیده و پزشکی قانونی در حال بررسی موضوع است.فرماندار شیراز گفت: 60 نفر به صورت سرپایی مداوا شده و مرخص شده‌اند و 20 نفر هم در بخش مراقبت‌های ویژه بستری هستند.وی همچنین احتمال داد که تعدادی دیگر از مجروحان حادثه نیز جان خود را از دست بدهند.رئیس شورای تأمین شهرستان شیراز گفت: انفجار به صورت مستقیم به عده‌ای آسیب وارد کرده و به دلیل اینکه موج آن به تأسیسات و سایر امکانات حسینیه آسیب وارد کرده و باعث شکستن شیشه‌ها و فرو ریختن بخشی از سقف شده، مجروحیت عده‌ای دیگر را به همراه داشته و عده‌ای نیز به هنگام خروج از حسینیه در اثر ازدحام آسیب دیده‌اند. فرماندار شیراز خاطرنشان کرد: یک سری امکانات و لوازم دوران دفاع مقدس در نمایشگاهی در این حسینیه نگاهداری‌می‌شده که باید نقش آنها در بروز این حادثه بررسی شود؛ چراکه حادثه در محل نگهداری این وسایل رخ داده است.فرماندار شیراز گفت: هزینه‌های درمان کلیه مجروحان رایگان است و همچنان کارکنان دانشگاه علوم پزشکی در حال خدمات‌رسانی به مجروحان این حادثه هستند.

بررسی موضوع در کمیسیون امنیت ملی

محمدنبی رودکی نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز  تصریح کرد: روزهای شنبه مراسمی مذهبی به نام کانون رهپویان وصال توسط یکی از روحانیون مربوط به زمان جنگ در حسینیه‌ای برگزار می‌شود که مسائل مربوط به احکام اسلامی در آن مطرح می‌شود.وی با بیان‌اینکه‌حدود دو تا سه هزار جوان در این مراسم شرکت می‌کنند، خاطرنشان کرد: در انتهای سالن حسینیه نمایشگاهی شامل تجهیزات و مهمات و امکانات انفجاری و همچنین معراج شهدا وجود دارد که قبل از مراسم مورد بازدید مراجعه‌کنندگان قرار می‌گیرد.رودکی با اشاره به وجود خمپاره‌های متعدد در این نمایشگاه یادآور شد: ممکن است این فاجعه بر اثر انفجار خمپاره 81 میلی‌متری و یا احتمال بمب‌گذاری که باعث انفجار خمپاره 81 میلی‌متری شده است، صورت گرفته باشد که در حال بررسی کارشناسان است.نایب‌رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: باید معلوم شود آیا انفجار بر اثر تحریک مواد انفجاری ثانوی بوده یا بر اثر همراه داشتن چاشنی خمپاره.رودکی تصریح کرد: از سوی شورای تامین استان ، کمیته‌ای برای بررسی موضوع تشکیل شده و بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح نیز در حال بررسی است.نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس عنوان کرد: در همسایگی این حسینیه نمایشگاهی از تجهیزات دفاع مقدس وجود داشته که به مدت پنج سال در آنجا دایر است و برخی کارشناسان احتمال انفجار مهمات موجود در نمایشگاه را بیشتر از احتمال خرابکاری و بمب‌گذاری می‌دانند.رودکی اظهار کرد: البته این احتمال نیز وجود دارد که مهمات موجود در نمایشگاه بر اثر انفجار یک بمب دستی یا ماده محترقه منفجر شده باشد. وی  گفت: این موضوع در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز بررسی می‌شود. رئیس مجلس شورای اسلامی نیز با ابراز تاسف عمیق نسبت به انفجار شنبه‌شب در شیراز، اظهار امیدواری کرد که دستگاه‌های مسئول درباره علت حادثه، تحقیقات دقیقی انجام دهند.

انفجار قطعا بمب گذاری بوده

از سوی دیگر، خطیب جلسات کانون رهپویان وصال شیراز گفت:  انفجار کانون رهپویان وصال بدون شک بمب‌گذاری بوده است.به گزارش «الف»، حجت‏الاسلام انجوی نژاد اظهار‌کرد: بمب در زیر  جایگاه معراج الشهدا منفجر شده است و جایگاه را از جای کنده، به سقف پرتاب کرده و بخشی از سقف در نتیجه این انفجار فروریخته است.

وی افزود: علاوه براین دیوار حائل قسمت خواهران و برادران درنتیجه این انفجار فروریخته است.انجوی نژاد افزود: عده ای سعی می کنند ماجرا را حادثه جلوه بدهند تا به طور غیرواقعی شهر را امن جلوه بدهند در حالیکه این وظیفه آنهاست که امنیت ایجاد کنند.وی اضافه کرد: این که گفته می شود حادثه بوده، هرگز این طور نیست و آنچه که روی میز معراج الشهدا بوده علاوه بر آثار و نامه‌‌‌های شهدا چند پوکه خالی منور بوده است و عکس‌‌‌های معراج الشهدا قبل از انفجار این را تایید می کند.انجوی نژاد راجع به عوامل احتمالی انفجار گفت: این کار وظیفه نهادهای اطلاعاتی است اما ما احتمالاتی می دهیم که وهابیون و بهائیون در این کار دست داشته اند.

وی اضافه کرد: لحظاتی قبل از انفجار، اعضای کانون فرد ناشناسی را دیده‌اند که بسته ای را به محل آورده و خیلی سریع آنجا را ترک کرده است به طوریکه یکی از اعضا به وی مشکوک شده و او را تعقیب کرده است.وی افزود: تعدادی از اعضای کانون آماده چهره نگاری از فرد مظنون هستند.انجوی نژاد یادآوری کرد: انفجار در زمان سینه زنی و در جلسه هفتگی کانون بوده است.

 

 

دسته ها : خبری
دوشنبه بیست و ششم 1 1387

 سالها پیش (در حدود ده سال پیش که ما تازه به قلهک آمده بودیم ) در آخرین سفری که مرحوم ابوی ما به تهران تشریف آورده بودند آقای فلسفی آمده بود و از ایشان دیدن کرده بود و ما هم می خواستیم به بازدید آقای فلسفی برویم . با مرحوم ابوی آمده بودیم سر خیابان دولت و منتظر تاکسی بودیم . بعد از مدتی یک ماشین شخصی ایستاد. راننده گفت : کجا می روید من شما را می رسانم . ما هم سوار شدیم . بعد خودش شروع کرد به صحبت کردن راجع به این که من چرا شما را سوار کردم . او که ما را نمی شناخت گفت : من به شما آقایان خیلی ارادت دارم و علاقه مند هستم و اصلا من زنده شده به دست یکی از شما هستم . من و پدرم اختلاف داشتیم . اختلافمان آنقدر شدید شد که به دشمنی شدید منجر شد به گونه ای که تصمیم گرفتم پدرم را بکشم . در همان اوقاتی که تصمیم قطعی شده بود و دنبال فرصتی بودم یک روز در خیابان حرکت می کردم که صدایی از بلندگو به گوشم رسید. نمی دانم چه شد مثل این که این صدا من را به سوی خود کشاند. با این که کار داشتم گفتم ببینم این کیست که حرف می زند. رفتم دیدم سیدی بالای منبر مشغول صحبت است . نشستم و چون عجله داشتم به حالت نیم خیز نشستم که دو سه کلمه گوش کنم و بروم . دیدم راجع به روابط و حقوق پدر و فرزند صحبت می کند. خیلی برایم گرم و دلنشین بود. گوش کردم گویی اصلا این سید از ماجرای من و پدرم خبر دارد و تمام جزئیات ماجرای من را طرح می کند. مجموع وظایف پدر نسبت به فرزند و فرزند نسبت به پدر را بیان کرد و من سرگذشت خودم را در حرفهای او یافتم . تا آخر نشستم . آنچنان مجذوب شدم که وقتی از منبر پایین آمد دنبال او را گرفتم و هر جا که منبر می رفت به دنبالش می رفتم . به همین دلیل از تمام آن تصمیمها منصرف شدم و با پدرم هم رفیق شدیم . و حالا من می بینم که اصلا زنده شده این آدم هستم . (ایشان مرحوم آقاسید مهدی قوام بوده خدا رحمتش کند).   


                   
  (آشنایی با قرآن ج 12 استاد شهید مرتضی مطهری

 

 

دسته ها : مذهبی
جمعه بیست و سوم 1 1387

 23ربیع الاول سالروز ورود خانم حضرت معصومه (س) به شهرقم مبارک

استقبال گرم شیعیان قم از حضرت معصومه (س)

علامه مجلسی از تاریخ قدیم (تألیف فاضل دانشمند حسن بن محمد که در سال 378 ق نوشته شده) نقل می کند که گفت: قول صحیح تر این است : هنگامی که خبر ورود حضرت معصومه (س) به ساوه و خبر بیماری او به آل سعد (شیعیان عرب اشعری) رسید آل سعد به اتفاق تصمیم گرفتند به ساوه بروند و آن حضرت را دعوت کرده و به قم بیاورند. در میان آنها موسی بن خزرج بن سعد اشعری وقتی که به کاروان حضرت معصومه (س) رسید مهار شتر او را (که آن حضرت در این هنگام در میان محمل سوار بر شتر بود) گرفت و او را به قم آورد و در خانه خود مهمان نمود . حضرت معصومه (س) شانزده یا هفده روز در خانه موسی بستری بود تا از دنیا رفت.
نظر به این که حضرت معصومه (س) دهم یا دوازدهم ربیع الثانی از دنیا رفت و شانزده روز در قم زیست نتیجه می گیریم که ورود آن حضرت به قم تقریباً در روز 23 ربیع الاول سال 201 قمری بوده است. مردم قم که اکثریت قاطع آنها شیعه بودند از ورود حضرت معصومه (س) به قم بسیار شادمان شدند.
در این چند روزی که حضرت معصومه (س) در قم بود از فراق برادر می گریست و بسیار غمگین بود. در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی داشت که هنوز باقی است و هم اکنون آن مکان مقدس با بنایی با شکوه مشخص است و در کنار آن مسجد مجلل و چند حجره وجود دارد که به عنوان مدرسه علمیه ستیه (در محله میدان میر قم) خوانده می شود. سرانجام آن حضرت پس از هفده یا شانزده روز از دنیا رفت. مردم قم با خبر رحلت او بسیار محزون و سوگوار شدند به خصوص خاندان اشعری در سوگ و غم فرو رفتند.

 

 

 

 

دسته ها : مذهبی
دوشنبه دوازدهم 1 1387
X