بسم الله الرحمن الرحیم
تذکره الاولیاء:
ابراهیم شبی جبرئیل را در خواب دید که
از آسمان به زمین آمده است
و کتابی در دست دارد .
پرسید:(برای چه کار آمده ای ؟)
جبرئیل گفت: (آمده ام تا نام دوستان خدا را بنویسم.)
ابراهیم گفت :(نام مرا مینویسی))جبرئیل گفت : نه ، تو
از آنان نیستی ))
ابراهیم گفت :اگر از دوستان خدا نیستم ، دوستار دوستان
او که هستم
جبرئیل گفت: ( به پاس این سخن ، فرمان رسید که
اول از همه نام ابراهیم را بنویس.)
محبتت را شکر اگر به لطف و مهربانی ات
دلخوش نبودیم
چه میکردیم؟!!!