شعر طنز

عزیز ما نما قدری درنگی،آهای گوجه فرنگی

کنون با قیمتت مثل شرنگی،آهای گوجه فرنگی


تو هستی چاشنی بر هر غذایی،ولی ازما جدایی

چرا هم سبزی وقرمز،دورنگی،آهای گوجه فرنگی


رفیق اغنیا هستی جدیدا،گران گشنی شدیدا

فقیران را به دل،تیر خدنگی،آهای گوجه فرنگی


وصال تخم مرغ با توست املت،تو هستی یار کتلت

ندارد بی تو سفره آب ورنگی،آهای گوجه فرنگی


تو را له کرده جوشانند هرجا،به اینجا وبه آنجا

شوی رب وغذا را دنگ وفنگی،آهای گوجه فرنگی


اگر ارزان نگردی زار گردم،زغم بیمار گردم

کنون بر ریشه ی من چون کلنگی،آهای گوجه فرنگی


شاعر:اسماعیل تقوایی
 
یا صاحب الزمان(عج)

تو برانگشتر عالم نگینی
میان خلق دنیا بهترینی

خدا نازد به خلقت،ای حبیبا
خدا را حجت روی زمینی

زسن کودکی تاحال حاضر
امام بی بدیل مومنینی

صدف گونه ست امر غیبت تو
میان این صدف دری ثمینی

تو موعود امامان ورسولی
ولایت را ولی آخرینی

بود آمال شیعه سیر رویت
ببر پایان تو این پرده نشینی

ظهورت باب حاجات ضعیفان
تو مامور هلاک ظالمینی

جهانی منتظر بهر نجات است
تو آن منجی قرآن مبینی

دل ما بیش ازاین طاقت ندارد
ز هجرت گشته گوی آتشینی

دعا کن تا فرج نزدیک گردد
تو امید تمام اهل دینی

شعر:اسماعیل تقوایی
خلاصه
گرانی ای گرانی

گرانی ای گرانی ای گرانی
تو بر دوش همه باری گرانی

رها گشته ست افسار تو دیگر
نداری راکبی، نامهربانی

شدی تو چند وقتی ضرب درچند
نمودی قد مردم را کمانی

ندارد کس دگر کاری به کارت
به بالاها تو اسبت می دوانی

خلایق راتویی چون باد مسموم
بهار زندگیها را خزانی

تغافل گشته کار فرد مسئول
ز تعزیرات دیگر در امانی

نباشد صنف ها را دیگر انصاف
شده انصاف چون در نهانی

بود دیری که روز وشب شماریم
سقوطت را نمی باشد نشانی

دگر باید سقوطت از خداخواست
که مأیوسیم از هر بندگانی

شعر:اسماعیل تقوایی


خلاصه

یا امام صادق(ع)
هفده ماه ربیع وآمده قرص قمر
شد ششم ماه ولایت در مدینه جلوه گر

حضرت باقر بود امروز در حال سرور
هم زمیلاد پیمبر هم زمیلاد پسر

ام فروه مادرش بوسه برویش می زند
سبط خود را حضرت سجاد می گیرد به بر

ساکنان عرش بر دیدار او صف بسته اند
تابیندازند بر روی چوماهش یک نظر

با وجود اوبهاری تر شده ماه ربیع
نغمه شادی رسد برگوش ازمرغ سحر

روز میلاد محمد(ص) صادق آلش رسید
نخل علم حیدری را آمده نیکو ثمر

نام او جعفر بود هرشیعه باشد جعفری
در احادیث فراوان باشد از مولا اثر

می شود استاد معلومات گوناگون روز
شیعه می باشدهمیشه برامامش مفتخر

شهره گردد هر که شاگردی او را می کند
باچنین استاد هرشاگرد گردد معتبر

سالها باشد که ما مدیون طب الصادقیم
ازبرای جمله بیماران ما بوده سپر

روز میلادش دل شیعه هوایی می شود
می زند در حسرت خاک بقیعش بال وپر

ای خوشا فصل ظهور حضرت صاحب زمان
تاکه سازد شیعه بهرش بارگه از سیم و زر

شاعر : اسماعیل تقوایی

درهفدهم ربیع الاول
میلاد یگانه گوهر آمد

شد مکه منور از وجودش
دردانه ی حی داور آمد

غرق شعفست آل هاشم
یک هاشمی مظفر آمد

ازدامن آمنه به دنیا
مه رو پسری منورآمد

شد نام نکوی او محمد
برتارک مکه زیورآمد

بتها همه منتظر به کعبه
بشکستنشان مقدر آمد

گلزار رسل بگشت آباد
آخر گل بس معطر آمد

اوختم رسل شود درعالم
برجمله پیمبران سر آمد

بردین نهایی خداوند
ازهاشمیان پیمبر آمد

بر ظلمت اعتقاد اعراب
تابنده مثال اختر آمد

آمد که ستم تمام گردد
برخلق ضعیف سنگر آمد

تبلیغ کند خدای واحد
پیغمبر دادگستر آمد

آمد که شود به پای اسلام
برفلک زمانه لنگر آمد

بهرش بشود علی چو هارون
موسی زبرای حیدر آمد

زهرا بشود زاو پدیدار
بخشنده ز حوض کوثر آمد

شادانه قلوب مسلمین است
میلاد شفیع محشرآمد

نگر زمین وزمان را که نور باران است
تمام انس وملک شادمان وخندان است
به روز هفدهم وجمعه در ربیع یکم
جهان به شوق،پذیرای روح ایمان است
به مکه کار بنی هاشم است شادی وشور
سرای عبد مطلب وفور مهمان است
گرفته آمنه بر دست کودکی زیبا
که جان عالمیان پیش پاش قربان است
بیامدست به دنیا به سال عام الفیل
عطای بر بشریت زسوی یزدان است
محمد است به نام و امین مکه شود
سبب به رجعت از کفرشان به ایمان است
به یمن مقدم او شد خموش آتشگاه
به لرزه کنگره ی کاخ شاه ایران است
ختام جمله رسل باشد و زسوی خدا
پیام آور حق بهر هر مسلمان است
به انتشار مسلمانیش تلاش کند
سلاح،خلق نکو و کتاب قرآن است
جهان تشنه کند از حقایقش سیراب
به دردهای بشر او طبیب ودرمان است
به زادروز پیمبر الا مسمانان
تلاش در ره وحدت اساس وبنیان است
به ریسمان خداچنگ را بباید زد
تفرقات عبور ازمسیر شیطان است

شاعر : اسماعیل تقوایی

جان مکه

برپیکر شهر مکه جان آمده است
نور ازلی گنج نهان آمده است

ازدامن پاک آمنه بنت وهب
مولود عزیز دوجهان آمده است

گردید به نام او محمد،یعنی
محمود زمین وآسمان آمده است

در مجمع انبیا به جنت غوغاست
پیغمبر آخرالزمان آمده است

او آمده شرک از میان بردارد
ویرانگر جمله ی بتان آمده است

او علت خلقت همه افلاک است
بر عرش خدای دلستان امده است

او مظهر بر مکارم الاخلاق است
بر خلق،رسول مهربان آمده است

از جاهلیت اثر نماند با او
بر دخت عرب حرز امان آمده است

با بعثت او مکه شود ام قری
با اوست که از قبله نشان آمده است

ارکان ستم به همتش می لرزد
کوبنده ی ظلم وظالمان آمده است

اوهدیه ای از سوی خداوند احد
بر کل بشر به ارمغان آمده است

شاعر : اسماعیل تقوایی
خلاصه
سرود ولادت حضرت محمد(ص)
ماه ربیع الاوله، دل شده بهاری
شده نصیب آدما،لطف کردگاری

آمنه مادر شده،مکه چراغونیه
برای نوزاد او،چند روزه مهمونیه
یا رسول ا...مدد،یا رسول ا... مدد،یا رسول ا.. مدد،یا رسول ا..مدد۲
___________________________
عرشیا می ریزن بپاش،صدبغل ستاره
برای اونادیدنش، خیلی افتخاره

برای عرض ادب،اومده روح الامین
میگه که این کودکه،سرور کل زمین
یار سول ا...
__________________________
به لب همه اومده،ذکر یا محمد(ص)
حبیب خدا باشه و،مصطفی واحمد

اومدعزیز خدا،رسول وپیغمبره
با دین آخر میاد،ازهمه دل میبره
یا رسول ا....
__________________________
میلاد پیمبر شده،شاده قلب زهرا
شده تو بهشت خدا،جشن ویژه برپا

مسلمونا شادمون،همه به جشن وسرور
چشم همه دشمنا،زطلعتش گشته کور
یا رسول ا...
__________________________
تو مدینه غوغائیه،هفده ربیعه
روزمیلاد صادقه،افتخار شیعه

از آسمون ولا،ماه ششم سرزده
شیعه ها شادی کنید،رئیستون اومده
جعفر صادق مدد.....

شعر:اسماعیل تقوایی
میلاد حضرت محمد(ص)
چشمان اهل عرش رو سوی زمین است
شادان به مکه حضرت روح الامین است

سال است عام الفیل وروز جمعه باشد
هفده گذشته از ربیع الاولین است

بر دست دارد آمنه قنداقه ای را
کز دیدنش بر هر لبی صد آفرین است

عبدالمطلب مجلس شادی گرفته
در این ولیمه هر چه خواهی بهترین است

یکتا پرستان قریشی شادمانند
مولودشان یکتا پرستی راستین است

آمد به دنیا ابن عبدا... محمد(ص)
آمد کسی که مکه را یاری امین است

این کودک زیبا حبیب کردگار است
بین رسولانش رسول آخرین است

او سرزمین جهل وتاریک عرب را
روشن کند زیرا که او نورالمبین است

بتها همه باشد نگون سر، پیش پایش
تخت سلاطین واژگون اندر زمین است

دنیا چو آمد، طاق کسری هم فرو ریخت
دریای ساوه خشک، در ایران زمین است

آمد کسی که ختم دینها باشد از او
اسلام که برمسلمین حبل المتین است

آمد ندای جاء حق و رفت باطل
روشن زمین از طلعت آن مه جبین است

آمد رسول ا..،حبیب ا...،احمد
در هر دوعالم بی گمان بالا نشین است

میلاد او میلاد نیکی ها به دنیاست
هنگام شادی از برای مسلمین است

باید سرود وحدت امت بخوانیم
میلاد او حبل المتین مومنین است

شعر:اسماعیل تقوایی
میلاد حضرت صادق(ع)
هفدهم روز ربیع الاول است
درمدینه مهر والا آمده

همزمان با زادروز مصطفی(ص)
حضرت صادق(ع) به دنیا آمده

از گلستان علی(ع)وفاطمه(س)
غنچه ای زیبا شکوفا آمده

حضرت باقر(ع)به میلاد پسر
شاکر درگاه یکتا آمده

داده از او حضرت طاها خبر
عالم آلش هویدا آمده

جد او بنیانگذار دین بود
آنکه دین را کرده احیا آمده

پیش او هر عالمی سائل بود
بر درش غرق تمنا آمده

صابرست وفاضلست وطاهرست
برائمه شیخ و آقا آمده

جعفرست وسید مذهب بود
رهبر اهل تولا آمده

روز میلادش بود روزی نکو
شیعیان را شادی افزا آمده

از برای او و جدش همزمان
مجلس شادی مهیا آمده

فاطمه بر نوکران عیدی دهد
چون سرور قلب زهرا(س)آمده

شعر:اسماعیل تقوایی
هفدهم ربیع الاول
هفده زربیع آمده دل شاد شده
شادی به لبم آمده فریاد شده

این دل که خراب از غم ایام است
آباد به یمن روز میلاد شده

میلاد رسول دوسرا آمده است
از مکه وجمعه ای نکو یاد شده

تبریک به آمنه که مادر گشته
با این پسر از رنج وغم آزاد شده

او وعده به تورات وبه انجیل بود
به به که کنون موسم میعاد شده

جبریل امین آمده اندر بر او
شیرین شده طفل، او چو فرهاد شده

بر دخت عرب که زنده در گور شود
گو،مژده بده آخر بیداد شده

بتها همه سرنگون به میلادش شد
وضعیت طاق کسروی حاد شده

در جهل عرب نور علی نور آمد
بر دین جدید اصل وبنیاد شده

حق حجت آخر خودش رو کرده
برخلق جهان نوید امداد شده

ازسوی خدا ورا محمد شد نام
او سرور کل آدمیزاد شده

بر دین نهایی خدا هست رسول
میزان ز برای جمله اوتاد شده

اسلام بود دین وکتابش قرآن
برهرچه رسول بوده استاد شده

حبل الله مسلمین بود درهرجا
سرمایه ی اتحاد افراد شده

میلاد رسول چشمه توحید است
پایان بروز شرک والحاد شده

میلا رسول قلب زهرا شادست
مهدی به مدینه رفته دلشاد شده

شعر:اسماعیل تقوایی
X