هشتم ربیع الثانی

چه خوش است روز هشتم زمه ربیع الآخر
به خزانه ی ولایت شد اضافه نیک گوهر
به مدینه بیت هادی(ع)شده غرق شادمانی
به ولادت عزیزی دل شیعه شد منور
به دهم امام شیعه پسری خدای داده
که به جای او نشیند بشود امام ورهبر
حسنست وحسن عالم شده جیره خوارکویش
به صفات خود نموده دل عالمی مسخر
زکی است وعسکری ونقی ورفیق وهادی
به کرم شهیر باشد به علوم دوره مظهر
زطریق خلق وخویش همه سامرا مریدش
ز شمیم حیدریش همه جا بود معطر
بپرد کبوتردل به هوای سامرایش
به همان مکان که باشد حرم دومهر انور
چه فضای دلنوازی پسری جوار بابا
زده غربت دو مولا به قلوب شیعه آذر
چه خوشست سامرا وسفری به روز میلاد
نظری به روی مهدی مه دل فروز داور

شعر:اسماعیل تقوایی


حضرت عبدالعظیم
ای پسر مجتبی حضرت عبدالعظیم
معدن جود وسخا حضرت عبدالعظیم
راوی علم حدیث عابد پرهیزکار
عالم دین خدا حضرت عبدالعظیم
دوره خوددیده ای حضرت هادی (ع)جواد(ع)
موسی کاظم(ع)رضا(ع)حضرت عبدالعظیم
عرضه نمودی تو دین،محضرهادی، امام
گفت محبی به ما،حضرت عبدالعظیم
دشمن دین در پی ات،هجرتت آغازشد
دور شدی از بلا حضرت عبدالعظیم
شهربه شهر آمدی تاکه رسیدی به ری
شد سفرت انتها حضرت عبدالعظیم
ری برکت یافت از درک فیوضات تو
یافت یکی مقتدا حضرت عبدالعظیم
نقل زهادی(ع)شده،زایر کویت بود
زایر کرببلا حضرت عبدالعظیم
شیعه که با حاجتی آمده پابوس تو
حاجت او شد روا حضرت عبدالعظیم
ازکرم مجتبی(ع) بهره فزون برده ای
ای به کرم آشنا حضرت عبدالعظیم
موسم میلادتو موسم شادی بود
بر لب ما مرحبا حضرت عبدالعظیم

شاعر:اسماعیل تقوایی

چهارم ربیع الثانی سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی(سید الکریم)مبارکباد

ای سیدکریمان گردیده ری مزارت
ما افتخار داریم هستیم همجوارت
ری با وجودت آقا رنگ خدا گرفته
با اعتبار گشته ازیمن اعتبارت
منسوب مجتبایی آن سرور کریمان
بوده کرم همیشه اوصاف آشکارت
دلتنگ کربلا را تو مامن وپناهی
زایر شدن به کویت همسنگ آن زیارت
عبد عظیم حقی باب الحوایجی تو
امیدبر تو دارند زوار بیشمارت
چار ربیع الآخر روشن شد ازوجودت
شهر مدینه شهر جد بزرگوارت
در وقت زادروزت ری پر زشور وشادی ست
جانهای دوستداران جانا بود نثارت

شاعر : اسماعیل تقوایی
یا غریب الغربا
من مست می عشق غریب الغربایم
محتاج عنایات معین الضعفایم
آهوی دلم درکف صیاد زمانه ست
درحسرت الطاف ضمانت ز رضایم
جز بام رضا(ع) مرغ دلم بام ندارد
پابست به آن گنبد وآن صحن وسرایم
دیریست که نامش بشده ورد زبانم
دیدار حریمش شده همواره دعایم
سیری نپذیرم ز زیارتگه پاکش
در مشهد او شاهد الطاف خدایم
با پیکر او طوس شده خاک بهشتی
درصحن رضا(ع) ازغم واندوه رهایم
دیدیم بسی داده شفا زایر بیمار
باکی زمرض نیست، به مولاست رجایم
خاتم بود ایران ونگینش شده مشهد
ازبابت آن شاکر در گاه خدایم
جارو کشی درگه او فوز عظیم است
ای کاش که مولا کند این هدیه عطایم
طوف حرمش حاجت این عاشق زار است
یا رب بنما حاجت من زود روایم

شاعر:اسماعیل تقوایی
 
میلاد پیغمبر(ص)مبارک باد

در سال عام الفیل شد شادان زمین و آسمان

در هفده ماه ربیع شد زاده یک در نهان

شادی کنان هفت آسمان ،خورشید خندان همچو ماه

انجم به رقصند وطرب، اندر میان کهکشان

ایوان کسری آمده تا که خراب او شود

آتشکده خاموش شد در مقدمش شادی کنان

بتها همه بر روی خود روی زمین افتاده اند

دریای ساوه اینزمان، از آب نا دارد نشان

مکه چراغانی شده، آید صدای هلهله

عبد المطلب جد او، دارد فراوان میهمان

بنگر که مامش آمنه قرص قمر دارد به کف

کز طلعت نورش شده روشن زمین وآسمان

گشته محمد نام او از سوی جدش منتخب

ریزند پیش پای او، گلهای شادی عرشیان

هم مصطفی واحمد ومحمود عالم می شود

باشد امین ومکه از، یمن وجودش در امان

آمد به دنیا آنکه در خیل رسل خاتم شود

می آورد اسلام را از بهر عالم ارمغان

قرآن کتاب دین او،قول خداوند کریم

هرکس زقرآن دور شد افتدبه خسران وزیان

اسلام آمد تا بشر، از جهل خود آید برون

مومن شود بر قدرت، یکتا خدای مهربان

اسلام آمد  بر جهان رنگ عدالت را زند

در بین مردم آورد اخلاق نیکو را عیان

اسلام آمد تا شود تقوای ما میزان ما

تا هر مسلمان گیرد از، نفس بداندیشش عنان

در روز میلاد نبی جشن وطرب باشد بپا

هر جا که از اسلام او، در این جهان باشد نشان

اسلامیان آیید تا، آوای وحدت سر دهیم

حبل خدا گیریم تا، اسلام باشد جاودان

شاعر : اسماعیل تقوایی

میلاد امام صادق(ع)

هفده ماه ربیعست ومدینه غرق نور است

بهر میلاد پیمبر شهر در شادی وشور است

بیت مولا حضرت باقر چراغان است زین رو

همزمان ازبهر میلادی دگر غرق سرور است

حق عطا کرده پسر بر پنجمین ماه ولایت

وز طلوع ماه رویش آسمانها غرق نوراست

نام او جعفر بود کز سوی پیغمبر رسیده

صادق است وبا وجودش ،صدق در اوج ظهور است

او ابا عبدا...وفاضل هم لسان الحق وصابر

عالم آل محمد(ص)بوده مولایی فکور است

دین جدش راکند احیا با علم الهی

با تلاشش شبهه ها از پیکر اسلام دور است

عالمان گردند جمله وامدار علم صادق

دشمن دین روبرویش جاهلی ناشی وکور است

شیعه را از بعد مولا،جعفری مذهب شمارند

این لقب هر شیعه ای را علت فخر وغرور است

روز عید است وزمهدی عیدی خود را طلب کن

عیدی ما شیعیان تعجیل در وقت ظهور است

شاعر : اسماعیل تقوایی

خلاصه
میلاد پیغمبر(ص)

نگر زمین وزمان را که نور باران است
تمام انس وملک شادمان وخندان است
به روز هفدهم وجمعه در ربیع یکم
جهان به شوق،پذیرای روح ایمان است
به مکه کار بنی هاشم است شادی وشور
سرای عبد مطلب وفور مهمان است
گرفته آمنه بر دست کودکی زیبا
که جان عالمیان پیش پاش قربان است
بیامدست به دنیا به سال عام الفیل
عطای بر بشریت زسوی یزدان است
محمد است به نام و امین مکه شود
سبب به رجعت از کفرشان به ایمان است
به یمن مقدم او شد خموش آتشگاه
به لرزه کنگره ی کاخ شاه ایران است
ختام جمله رسل باشد و زسوی خدا
پیام آور حق بهر هر مسلمان است
به انتشار مسلمانیش تلاش کند
سلاح،خلق نکو و کتاب قرآن است
جهان تشنه کند از حقایقش سیراب
به دردهای بشر او طبیب ودرمان است
به زادروز پیمبر الا مسمانان
تلاش در ره وحدت اساس وبنیان است
به ریسمان خداچنگ را بباید زد
تفرقات عبور ازمسیر شیطان است

شاعر : اسماعیل تقوایی
آغاز ولایت امام زمان

نهم ماه ربیع آمده دل شادان است
روز آغاز ولی گشتن یک جانان است
ماه تابان حسن(ع)حضرت مهدی امروز
آخرین حلقه زآن سلسله خوبان است
خردسال است ولی صاحب علم لدنی
مدعی پای به گل مانده بسی حیران است
وعده حق محقق بشود با مهدی(عج
بر ضعیفان جهان عاقبت او سلطان است
ریشه ی ظلم زند بذر عدالت کارد
ذوالفقاری به کفی ،دست دگر قرآن است
در پس پرده ی غیبت بود این ماه خدا
ناظری هست که از دیده ی ما پنهان است
سالیانی ست که هجران زده باشد شیعه
ندبه خوانی کند ومنتظر پایان است
یا رب آن یار سفر کرده به ما باز رسان
درد هجران  زده را دیدن او درمان است

شاعر : اسماعیل تقوایی

یا امام حسن عسکری(ع)

ربیع اول آمده شور عزا بپا شده
به روز هشتمین آن،سامره کربلا شده
خانه ی عسکری بود،غرق عزا زهجراو
امام شیعه در ره خدای خود فدا شده
باز دگر امامی وزهر جفای دشمنان
دوباره خونجگر کسی زنسل مرتضی شده
وقت رحیل بوده او به موسم جوانیش
زجور ظالم زمان به مرگ خود رها شده
به وقت مردنش بسی، مهدی خود صدا زده
ابن رضا شهادتش چوجد خود رضا(ع)شده
رفته کنار پرده غیبت صاحب الزمان
نماز میت پدر با پسرش ادا شده
روز شهادتش رود کفتر دل به سامرا
همره صاحب الزمان گرم غم وعزا شده
شعر:اسماعیل تقوایی
شهادت امام حسن عسکری(ع)تسلیت باد

هشتم ماه ربیع وسامرا غرق عزا شد
قلب شیعه داغدار رحلت ابن الرضا شد
زهر کین معتمد آتش به جان عسکری (ع)زد
او به هنگام جوانی کشته ی راه خدا شد
گشت هنگام نماز میت مولای مظلوم
حضرت مهدی زغیبت آمد وگرم ادا شد
یازده گوهر برفت از گوهرستان امامت
وقت نور افشانی آن آخرین ماه ولا شد
ادعای جعفر کذاب نقش آب وزان پس
شیعیان را حضرت مهدی(عج)امام ومقتدا شد
با دلی آکنده از غم غائب از هر دیده ای شد
مجلس سوگ پدر در قلب مولامان به پا شد
شد امام عسگری مدفون کنار قبر بابا
سامرا نقشی به قلب جمله ی اهل ولا شد
سالها بگذشت وداغی تازه بر مهدی(عج)بیامد
بارگاه جد وبابا یش خراب از کینه هاشد
نغمه عجل ظهورک شیعه شام وروز گوید
کاشکی این جمعه بینم،حاجت شیعه رو اشد

شاعر : اسماعیل تقوایی

X