اذن جهاد من بده تا که فدا شوم ترا
بهر اجازه دادنم سخت مرددی چرا
شوق شهادتم ببین شمس حریم آل حق
زود به یک اجازه ای قلب مرا بده صفا
سینه ی من تنگ شده بعد علی اکبرت
رحم به حال من نما شرحه ی صدر کن عطا
می نگرم به خیمه گه اکبر پاره پاره را
عازم جنگ کن مرا تا به عدو دهم سزا
سخت گذشت بر عمو تا که به او اجازه داد
پشت سرش به بدرقه ریخت زاشک دیده ها
نوگل باغ فاطمه پیش دو چشم باغبان
رفت که در ره خدا جان خودش کند فدا
روی مهش چنان حسن جلوه ی حسن کردگار
رفت به پشت ابر کین کرد عموی خود صدا
تا که شنید یا عمو رفت به یا ریش حسین
قاسم خود بدید در زیر سموم اسبها
جان به تنش نبود او جان زتن عمو برفت
تا که بدید قاسمش له شده از ره جفا
گفت یتیم حسنم سخت گذشته بر عمو
دیر بیامده برت حال گرفته او عزا
باز حسین وقاسمی همچو علی اکبرش
مانده چسان گلش برد باز بسوی خیمه ها
شاعر:اسماعیل تقوایی
غدیر عید ولایت غدیر عید خداست
غدیر روز وصی گشتن علی مولاست
می ولایت مولا علی زخم غدیر
همیشه ریخته در جام عشق اهل ولاست
غدیر شاخه ای از حوض کوثر جنت
غدیر برکه که نه ،چشمه ای زآب بقاست
غدیر اکمل دین است وآخر نعمت
امید کفر به پیدایشش دچار فناست
غدیر حکم خدا بود ونقل پیغمبر
وبی غدیر تلاش رسول بی معناست
پسند حق شده اسلام براساس غدیر
میان جمله اعیاد غدیر بی همتاست
خدا محب علی را حبیب خود خواند
واز برای خدا دشمن علی اعداست
غدیر روز سفارش زسوی پیغمبر
بیان وحدت قرآن وعترت طاها ست
غدیر در همه اعصارجاری وساریست
وانتشار پیامش به دوش اهل ولاست
غدیر مایه شادی پیروان علیست
به خاطرش همه جا جشن شیعیان بر پاست
تمسک به ولایت سبب به شکرانه ست
اگر که جان بدهم در ره غدیر رواست
شاعر : اسماعیل تقوایی
برترین عید خدا
غدیر ای برترین عید خدایی
غدیر ای با رسالت همگرایی
غدیر ای آیه ی اکمال وتبلیغ
غدیر ای قول ناب کبریایی
غدیر ای بر همه اتمام نعمت
کمال دین پاک مصطفایی
غدیر ای وحی نازل بر پیمبر
رسالت را کمال انتهایی
غدیر ای مرضی ذات خداوند
غدیر ای شاخص اسلام خواهی
غدیر ای حق نمایی بهر حیدر
ولایت را نشانی مرتضایی
غدیر ای وال من والاه در تو
که حب حیدرست حب خدایی
غدیر ای عاد من عاداه در تو
بود خصم علی خصم الهی
غدیر ای نصرت یاران حیدر
به ذلت دشمنش را رهنمایی
غدیر ای تا قیامت نور افشان
غدیر ای آفتاب روشنایی
غدیر ای ثقل اکبر،ثقل اصغر
نباشد بینتان هجر وجدایی
غدیر ای شهره ی در آسمانها
ملایک را دلیلی جانفزایی
غدیر ای حجت اصل ولایت
زشیعه می نمایی دلربایی
غدیر ای مرتضی ای آل حیدر
کنی بر شیعیان مشکل گشایی
غدیر ای روز شادی ومسرت
سبب بر شادی اهل ولایی
غدیر ای باعث زاری شیطان
دلیل قوت آل عبایی
خوشا عید غدیر وذکر حیدر
خوشا ار درگه مولا گدایی
خوشا آذین هر شهر ودیاری
خوشا جشن وخوشا نغمه سرایی
خوشا برکودکان عیدی بدادن
لباس نو به تن جلوه نمایی
خوشا دیدار روی ماه غایب
غدیر واز غم هجرش رهایی
شاعر : اسماعیل تقوایی