بیا..
ای طبیب دل بیمار بیا
دلبر غایب از انظار بیا

نقد جان بهر خرید آوردیم
یوسفا بر سر بازار بیا

درد هجران تو جان فرساید
تا بود جان تن بیمار بیا

عالمی منتظر دیدار رت
ازپس پرده به اظهار بیا

آخرین گل به گلستان ولا
زود در صحنه ی گلزار بیا

پیکر عدل به زنگ آلوده ست
ای زدودنده ی زنگار بیا

این جهان تشنه ی اصلاح بود
آخرین مصلح ومعمار بیا

بر نشان دادن قبر زهرا(س)
پسر احمد مختار بیا

کاش این جمعه ی آخر باشد
مهدی فاطمه،اینبار بیا

شاعر : اسماعیل تقوایی
تقدیم به رهبرم

فرزند حسینی و چو او ظلم ستیزی
اسباب غروری به همه ملت ایران

مو قرمز دیوانه زبرجام برون شد
خوش پاسخ او داده ای ای مظهر ایمان

یکبار دگر با سخنانت تو نمودی
خنثی، اثر این عمل مظهر شیطان

تو رهبر آگاه وشجاعی وبصیری
دشمن شده از رهبری خوب تو حیران

امید دهی بر همه احباب همیشه
اینگونه توکل ببرد کار به سامان

ای کاش ببینیم ترامپی که به گور است
جمهوری اسلامی ما فاتح دوران

خواهیم زحق عمر تو بادا به درازا
تا عصر ظهور آید وپیروزی قرآن

شاعر:اسماعیل تقوایی







یا امام رضا(ع)

جمعی به جهان واله وشیدا داری
رو سوی خودت غرق تمنا داری

طوف حرم تو آرزوی همه است
ای آنکه به مشهد الرضا جا داری

هرکس به امیدی به درت می آید
بر مرده دلان حکم مسیحا داری

امید پسین نا امیدان هستی
سلطانی وبر درت گداها داری

ای کهنه طبیب جمله ی بیماران
از بهر شفا بسی تقاضا داری

با آن حرم بهشتی ات آقا جان
دیریست که در قلوب مأوا داری

بر گرد حریم باصفایت خلقی
محتاج چو آهوان صحرا داری

ترکیب حرم،مناره ها،گنبد زر
بس منظره ها در این تماشا داری

محتاج زیارتم طلب کن مولا
دانم که کرامتی چو دریا داری

شاعر:اسماعیل تقوایی


خلاصه
میلاد مصلح کل عالم حضرت مهدی(عج)مبارک باد

امشب دلیل آخر خود را خدا رو می کند
مولود شهر سامرا هر دیده جادو می کند

امشب گلی در دامن نرگس شکوفا می شود
مولا امام عسکری خندان گلش بو می کند

امشب رود قنداقه ی مهدی به عرش کبریا
جن وملک تعظیم این نوزاد مه رو می کند

امشب حسن با نرگسش شاکر به درگاه خداست
حق هدیه ای تقدیم این آقا وبانو می کند

مولود امشب با رخش صیاد دلها می شود
اینکار با تیغ مژه،طاق دو ابرو می کند

امشب شب نومیدی خصم علی مرتضاست
او قلب کل شیعه را شادان وهمسو می کند

امشب شب شادی بود هرمنتظر در وسع خویش
جشنی بپا از بهر این مولود نیکو می کند

امشب بیاید آنکسی کو یار مظلومان شود
می آید واز این جهان هر ظلم جارو می کند

امشب بیاید قاسم عدل خداوند جلیل
عدل خدا را در زمین او بر ترازو می کند

ای حضرت صاحب زمان بنما رخت بر عاشقان
دیریست این دل ناله ها در هجر آن رو می کند

شاعر:اسماعیل تقوایی


یا مهدی ادرکنی

گل نرگس ز زمانی که شکوفا شده است
عالمی را سبب عشق به فردا شده است

از زمانی که زمان دیده برویش انداخت
عقل را داده زکف،واله وشیدا شده است

او که ابن حسن ونرجس رومی باشد
حجت آخر حق هست که پیدا شده است

همچو موسی به پی اش آمده فرعون زمان
زین جهت چاره ی او غیبت کبرا شده است

از زمانی که پس پرده ی غیبت رفته
نظری بر رخ ماهش چو رویا شده است

سالها ذکر لب منتظران العجل است
جمعه ها ندبه زسوی همه نجوا شده است


کاش تا سر نشده عمر سراپا گنهم
بینم آن غایب از انظار،هویدا شده است

کاش بینیم که او آمده و سردار
سپه جیش خداوند توانا شده است

شاعر:اسماعیل تقوایی

باحلول ماه شعبان دل هوایی می شود

خاطرش را نیمه ی شعبان تداعی می شود


مرغ دل پر می زند در آسمان سامرا

شاهد میلاد مولودی خدایی می شود


دانه می چیند زبام بیت مولا عسکری

پیش پای نوگل نرگس فدایی می شود


نفمه ی شادانه خواند همره اهل ولا

با همه عشاق غرق همنوایی می شود


در ره دیدار مهدی بال بر هم می زند

بردرش بنشسته مشغول گدایی می شود


چشمهایش تا که می بیند رخ زییای او

قلب او زرین ز یار کیمیایی می شود


سالها این کفتردل گشته جلد بام او

هرمه شعبان که می آید هوایی می شود


با امید دیدن آن یار در بین الحرم

سوم و چارم در این مه کربلایی می شود


تا که این میلاد، آخر جشن در غیبت بود

خواستار آن ز رب کبریایی می شود

شاعر:اسماعیل تقوایی

 

مولود سامرا
نیمه شعبان بود غوغاست در عرش خدا
بهرمولود عزیری کامده از سامرا

عرش حق لبریز از بوی گل نرگس شده
عرشیان غرق نظر بر آخرین ماه ولا

روی بال هرفرشته مامن قنداقه اش
یمن میلادش سرور اندر زمین ودر سما

نورباران است شهر سامرا ازنوراو
عسکری شادان بوداز این عطای کبریا

درگلستان ولایت سر زده زیبا گلی
کاخرین گل باشدوختم امامان هدا

جشن برپا گشته در جنت به یمن مقدمش
شادمان هستند جمله انبیا واولیا

کل ایران زادروز او چراغان می شود
برهمه عشاق اوصد آفرین ومرحبا

سالها باشد که پشت پرده غیبت بود
شیعیان باشند بر هجران مولا مبتلا

بارالها در ظهور مهدی ات تعجیل کن
برلب ما روز وشب پیوسته آید این دعا

شاعر : اسماعیل تقوایی

سرود
شیعیان نیمه ی شعبان رسیده
برتن کل عالم جان رسیده
آمده آخرین روح خدایی
گل نرگس مه جانان رسیده

ای مه زیبا،دردانه ی زهرا،جانها فدایت
دلبر دلها،کن عاشقانت را،لطف و عنایت
یا ابا صالح،مولا ابا صالح،ای ماه زهرا۴
______________________
عرش حق گشته امشب پر زشادی
میدهد این ندا هردم منادی
اهل عالم همه شادی نمایید
شد عنایت به ما باب المرادی

آخرین حجت،گنجیه حکمت،روی زمین است
آیه رحمت،روشنگر ظلمت،بر مومنین است
یا اباصالح....
______________________
دامن نرجس امشب غرق نور است
شیعه در سامرا غرق سرور است
عسکری شکر حق می گوید امشب
خانه اش را ملایک در عبور است
پیش پای او،از آسمان ریزد، ماه وستاره
مرحبا آید بهرش ز عرش یزدان پرشماره
یا ابا صالح....
____________________
سالیانی بود غایب زانظار
شیعه در بند هجر او گرفتار
با ظهورش کند روشن جهان را
عدل حق می شود با او پدیدار
کی شودمولا،این دیدگان ما ، روشن به نورت
روز میلادت،عیدی بده بر ما،درک ظهورت
یا ابا صالح.....

ماه شعبان نیمه شد ماه تمام آمد پدید
بردو عالم علت عیش مدام آمد پدید

دامن نرگس منور شد ز نور ایزدی
عسکری را یک پسر خیرالانام آمد پدید

بهر استقبال او عرش خدا آماده شد
آنکه حق براو کند فخر مدام آمد پدید

مهدی است وحجت حق باشد او روی زمین
تیغ عدل حق که باشد در نیام آمد پدید

او ولی ا...پایانیست از آل علی
حجت ثانی عشر آخر امام آمد پدید

مژده ی میلاد او را داده پیغمبر به ما
شبه پیغمبر به خلق وخلق ونام آمد پدید

مصلح عالم شود پایان دهد بر ظلمها
آنکه دنیا را در آرد در نظام آمد پدید

مژده ای داده خدا مستضعفین ارض را
آنکه آنها را کند شکر به کام آمد پدید

بهترین روز است برهر منتظر میلاد او
چونکه او را رهبری والامقام آمد پدید

شاعر:اسماعیل تقوایی

در بیت حسین بن علی جشن وسرور است
میلاد عزیزی زسراپرده ی نور است

لیلا به شعف دست پدر داد پسر را
از چهره ی مولا غم واندوه بدور است

او اکبر اولاد علی نام حسین (ع)است
برخلقت او خالق دادار فخور است

با دیدن رویش همه در حال تحیر
در چشم همه روی پیمبر به ظهور است

آتیه نشان داد که آقا علی اکبر
از حیث عمل در ره جدش به عبور است

از قول معاویه شده ثبت به تاریخ
لایق به خلافت علی آن ماه فکور است

تمرین اذان می کند از کودکی خویش
در کرببلا صوت اذانش به وفور است

روزی که به دنیا زده پا روز جوان است
تبریک همه در طبق شادی وشور است

تبریک بگو شیعه تو بر حضرت صاحب
عیدی زسوی سرور ما اذن حضور است

شاعر : اسماعیل تقوایی

X