یا حضرت معصومه(س)

تا روز آغازین ذیقعده عیان شد
مولای ما موسی بن جعفر شادمان شد

بشکفت زیبا غنچه از دامان نجمه
بهر پدر آرام جان و دلستان شد

باشدگلی خو ش بو ز گلزار محمد(ص)
با او معطر خانه از عطر جنان شد

باشد علی موسی الرضا او را برادر
بوسید روی خواهر وشادی کنان شد

نام نکویش فاطمه(س)، زهرا مرام است
با لطف حق معصومه وعصمت نشان شد

شادند در میلاد او اهل مدینه
آکنده از مهرش زمین وآسمان شد

جدش داده مژده ی میلاد او را
رخ داده آنچه از سوی صادق(ع)بیان شد

تنها نه قم بر مرقدش دارد مباهات
فخری بود برکل ایران ارمغان شد

باشد کریمه می کند مشکل گشایی
مرغ دل هر بینوا را آشیان شد

هرکس که با اخلاص گردد زائر او
بی شک نصیب او بهشت جاودان شد

شاعر :اسماعیل تقوایی
 

یادش بخیر ..

این شعر رو در سال 83 در باره تبیان سرودم..


دراقیانوس وب روزی دویدم

به ناگه سایت تبیان رابدیدم


کلیکی کردم وگوهرعیان شد

زگوهرهای دیگر شدنویدم


ت اش تبیین احکام الهی

وزان یهتر دگرچیزی ندیدم


ب ان باب معلومات روزاست

که درپستوی ان چندی لمیدم


ی اش یاری اصحاب هنرشد

زبازارش بسی کالاخریدم


الف اموزش هرمقطع ازدرس

به هرچه خواستم انجا رسیدم


بودنونش نمای پاکی ازنت

که در وب ها بسانش کم بدیدم


اسماعیل تقوایی

بهار جانها
آه ای بهار جانها کی غیبتت سرآید
هجران روی ماهت پس کی به آخر آید

چشمان عاشقانت هر جمعه مانده بر ره
دلها در اشتیاقت شاید که دلبر آید

جان داده منتظرها باحسرت وندیدند
بریاری ضعیفان آن دادگستر آید

تو یوسف زمانی، چشمان ما چویعقوب
گریان همه شب وروز،تا یار محضر آید

مولای غایب ما عجل علی ظهورک
بازآ که شیعیان را آقا وسرور آید

سردار آخرینی برلشگر خدایی
در انتظار لشگر، فرزند حیدر آید

شاعر:اسماعیل تقوایی












به مناسبت سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا
بدون شک حضرت حمزه، از محبوب ترین شخصیت هایی است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بیشترین محبت و علاقه را به آنان ابراز داشت و پیوسته فضیلت های آنان را برای همگان اعلام کرد. ابوالفرج اصفهانی در روایتی از رسول خدا صلی اللهعلیه و آله آورده که آن حضرت فرمود: «بهترین مردم، حمزهو جعفر و علی علیه السلام هستند». همچنین جابربن عبداللّه انصاری می گوید:یکی از یاران ما صاحب فرزندی شد. پس خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسید واز ایشان پرسید چه نامی بر او بگذارد؟ حضرت صلی الله علیه و آله در پاسخ فرمود: «محبوب ترین نام ها را نزد من برای او انتخاب کن؛ نامش را حمزهبگذر...

اولین سید شهیدان بود
حضرت حمزه عم پیغمبر(ص)

اسدا...بود وشیر رسول
بر سپاه خدائیان افسر

فخر می کرد به او رسول خدا
بود استاد جنگ بر حیدر

در احد جان فدای دینش کرد
قطعه قطعه نمودنش پیکر

جگرش را کشید بر دندان
هند جانی، رذیله ی کافر

در غمش شد رسول حق نالان
اشک ریزان،خمیده ومضطر

آه از آندم که پیکرش را دید
پاره پاره زضربه ی خنجر

گفت آه ای عمو زجا برخیز
شد محمد(ص) غمین وبی یاور

غم مرگت مصیبت عظماست
زده بر جان مصطفی آذر

سوگ او شد بپا به شهر نبی
صاحب آن عزا،نبی.حیدر

سالیانی گذشت وکرببلا
نوبت آمد به سیدی دیگر

تا شود سید شهیدانی
همه اولاد مرتضی،کوثر

باز شد جنگ دیگری بر پا
بین اولاد هند وپیغمبر(ص)

پیکر نور چشم زهرا شد
پاره پاره ،جدا شده از سر

واحسینا به ناله می گفتا
بر سرجسم بی سرش خواهر

سوی شهرنبی به زاری گفت
وای جدا،ببین شدم مضطر

زینت دوش تو به خاک افتاد
بی سر و،تن برهنه،بی یاور

داغ حمزه دوباره زنده شده
احدی دیگر وشهید دگر

شاعر:اسماعیل تقوایی

یا امام رضا
به یاد مادرانی که دیگر نیستند

خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من

زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من

دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن

خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من

خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من

دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من

غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من

بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن

نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من

شاعر:اسماعیل تقوایی
 
هرشب جمعه ،بگویم به اشک
ای شه بی سر سلام علیک

ناله زاعماق دلم برکشم
شافع محشر سلام علیک

بر سرو بر سینه زنم گویمت
زاده ی کوثر سلام علیک

ای که زده ماتم جانسوز تو
بر دلم آذر سلام علیک

ای که بغل کرد تن بی سرت
زینب مضطر سلام علیک

ای شه بی غسل کنار فرات
سبط پیمبر سلام علیک

ای که به سوگ تو عوالم شده
سخت مکدر سلام علیک

ای که به گوش آمده از مقتلت
ناله ی مادر سلام علیک

ای که شدی شهد شهادت چشان
از دم خنجر سلام علیک

سیدوسالار شهیدان عشق
فاطمه جوهر سلام علیک

ای که به خونت بشکستی تو تیغ
ضد ستمگر سلام علیک

کاش بیایم حرم وگویمت
له شده پیکر سلام علیک

شاعر:اسماعیل تقوایی
 
تقدیم به وحید امیری

به غیرت وحیدی،به بازی امیری
تو جنگنده ای خستگی ناپذیری
به لایی خود پیکه شرمنده کردی
لر خوب ایران الهی نمیری

شعر :اسماعیل تقوایی
600x600
برای مظلومان یمنی

جهانی غرق بازی جهانی
یمن درگیر در جنگی جهانی

بمانده ملتی مظلوم، تنها
میان چنگهای ظالمانی

همه اصحاب ظلم وزور جمعند
برای قتل اصحاب یمانی

چه بیرحمانه غرق خون نمایند
ضعیفان وزنان وکودکانی

مسلمان، گرمسلمانی بپا خیز
مدد کن بر یمن تا می توانی

شیاطین جهان در ائتلافند
وباید در مقابل جانفشانی

دو صد لعنت براین نامرد مردم
رفیقان سعودی های جانی

خدایا کن مدد انصار خود را
نما مستضعفان را پشتبانی

به حق آیه ی انا فتحنا
ببخشا بر یمن فتحی عیانی

سپاه ائتلافیون فنا کن
نماند دیگر از آنها نشانی

شاعر:اسماعیل تقوایی



یا صاحب الزمان

این جمعه هم گذشت وتودر پرده ای هنوز
من در فراق روی توام غرق ساز وسوز

بی تو چو ظلمت است همه آدینه های من
محتاج تابشم ز تو ای مهر دلفروز

آیا شود گذر کنی از کوی انتظار
ای دیدن رخت شده آمال شام وروز

محروم این زمانه ام ای صاحب الزمان
مولای بیکسان چه زمانی کنی بروز

آقا بس است هجر تو بر شیعیان تو
دیگر تو بیش ازاین دل عشاق خود نسوز

شاعر:اسماعیل تقوایی







X