سرود ازدواج حضرت زهرا(س)وحضرت علی(ع)
به سبک شیرازی(آهنگ علی زند وکیل)

ماه ذیحجه گشته آغاز 

 مرغ دل اومده در پرواز
رفته تا خونه ی پیغمبر
 تا که شادیشو کنه ابراز

شب پیوند علی وزهرا /به عرش اعلا جشن وطرب برپاست

به خنده بازه، رخ پیغمبر/  دلش شاد ازین عروسی زیباست

(علی یا حیدرعلی یاحیدر  مبارک باشه وصلت با کوثر)۲

______________________

چراغونه تموم افلاک
 برا این عروسی زیبا

توی شهر مدینه گشته
 مجلس جشن وطرب بر پا

دلا آباده،پیمبر شاده/چرا،چون زهرا دل به علی داده

می ریزه از شوق،بارون چشماش/دعا گوی این عروس وداماده

علی یا حیدر....

______________________

با وصال فاطمه حیدر
 می گیره معنا دیگه کوثر

فراوون میشه توی دنیا
 گلایی زنسل پیغمبر

زنور حیدر زنور زهرا/میشه نورانی ز نور حق دنیا

شیعه دلشاده زغم آزاده/می گیره ذکر علی علی مولا

علی یا حیدر......

_____________________-

فخر ماباشه تواین دنیا 
 نوکری حیدر وزهرا

الهی که دشمن اونها
 هرجا که باشه بشه رسوا

غدیری هستیم علی مولامون /اسیر عشق حیدره دلهامون

ظهور آخر گل زهرایی/میشه دارو بر تموم دردامون

علی یا حیدر....

شاعر:اسماعیل تقوایی

پیوندی آسمانی
بنازم ماه ذیحجه چه آغازی نکو دارد
در آن رخ داده پیوندی که از آن آبرو دارد

تمام عرش حق شادی کنان تکبیر می گویند
مدینه هرکه را بینی زشادی رنگ وبو دارد

به یمن آسمانی ازدواجی مصطفی مسرور
به شکرانه به محراب است وبا حق گفتگو دارد

بود داماد این پیوند نیکو مرتضی حیدر
عروسش فاطمه در پیش مولا سر فرو دارد

زنان را بهترین باشد به عالم فاطمه زین رو
فقط حیدر لیاقت را که گردد کفو او دارد

شود معنای کوثر روشن از این وصلت زیبا
درخت وصلشان صدها گل خوش رنگ وبو دارد

زبعد وصلتی اینگونه شد آن زندگی آغاز
که هر زوجی زبعدش آنچنان را آرزو دارد

در این روز نکو دلهای شیعه شادمان باشد
به امیدی به خاطر آیه ی لا تقنطو دارد

شاعر : اسماعیل تقوایی

عالم شده در اول ذیحجه حرام
از بابت وصلتی نکو شیرین کام

ماهی که نکوست از شروعش پیداست
ذیحجه دهد به هر کسی این پیغام

آغاز مه است ومصطفی خندان است
بر درگه او بیامده خاص وعوام

از سوی همه برای او تبریک است
چون گشته عروس، دختر خیرالانام

داماد بود علی اعلا حیدر
شیر حق وافتخار دین اسلام

جبریل بیامدست بر روی زمین
تبریک خدای را نماید اعلام

در عرش خدا بساط شادی برپاست
دارند بر این عروس وداماد سلام

به به زچنین خدای گون پیوندی
بخشیده به هر وصلت دیگر الهام

این وصل نکو بسی ثمر ها دارد
باآن شود این جهان ما کوثر فام

ای شیعه در این روز طرب افزا زن
اندر می عشق علی وآلش جام

تبریک بگو به حضرت صاحب عصر
تا عطر ظهور را رساند به مشام

شاعر :اسماعیل تقوایی
یا جوادالائمه(ع)

می سوزم ومیسازم وفریاد رسی نیست

تا رفتن جان از تن من جز نفسی نیست



دادست مرا همسر من زهر هلاهل

جز خون دل ودرد مرا هم نفسی نیست



من ابن رضا هستم وهمچون پدر خویش

مسموم شدم وضع مرا دادرسی نیست



دارم چوپدر فاصله از شهر مدینه

در غربت بغداد برم هیچ کسی نیست



با اینکه جوانم شده ام پیر زمانه

این عالم فانی دنی جز قفسی نیست



هادی بشنو ناله ام وپیش پدر آی

جر دیدن روی تو پدررا هوسی نیست



شاعر :اسماعیل تقوایی
من جوادم
داده همسر مرا زهر کینه
گشته دل تنگ شهر مدینه
من جوادم من جوادم من جوادم ۲
___________________
عمر من کوته ودر جوانی
می کنم ترک این زندگانی

بیقرارم، تا که بینم، هادی ام را
من جوادم،من جوادم، من جوادم
________________
چون پدر قسمتم شد شهادت
نسل حیدر به آن کرده عادت

می روم پیش پدر با، قلب خونین
من جوادم،من جوادم،من جوادم
______________________
نعش من بین کوچه رها شد
خونجگر در جنان مرتضی شد

کارمن شد،همچو جد،سرجدایم
من جوادم من جوادم،من جوادم ۲

شاعر :اسماعیل تقوایی
شهادت میوه دل حضرت رضا(ع)،جوانترین امام شهید،حضرت جوادالائمه امام محمد تقی(ع)تسلیت باد


اندر میان کوچه ها از کیست این پیکر
افتاده بی غسل وکفن همچون شه بی سر

دلها بسوزد از برایش بس جوان باشد
هست این جوان بر شیعیان یادآور اکبر

باشد غریب ومانده او دور ازدیار خویش
ابن الرضا را داده زهری بی وفا همسر

قلبش زدست حاکم جائر پر از خون بود
گردید با زهر جفا زخمی وخونین تر

از درد می پیچید برخود،ناله ها می کرد
یارب علی ام را رسان تاگیردم در بر

می ریخت با هر ناله ای خون از دهان او
مادر صدا میزد تقی، در لحظه ی آخر

وقتی میان کوچه جسمش را رها کردند
شد زنده یاد قتلگاه وناله ی مادر

بال کبوترها برایش سایبانی شد
جانها فدای آن شه بی سایبان پیکر

هر سال روز آخر ذیقعده چون آید
دل در هوای کاظمینش می زند پرپر

ای کاش گردد قسمت هر شیعه ای آنروز
باشد کنار مرقد این زاده ی حیدر


شاعر :اسماعیل تقوایی
یا امام رضا(ع)

دل آرامی ودل در مشهدت آرام می گیرد

هر آنکس زائرت باشد زدنیا کام می گیرد



دل انگیز است آن صحن وسرایت، زائرت آنجا

زسقاخانه ات از بهرمستی جام می گیرد



دل افروز است جاروکش شدن در بارگاه تو

خوشا آنکس که جایی در صف خدام می گیرد



دل آویز است عطر مرقدت ای ضامن آهو

بهشت از بهر خوشبویی زعطرت وام می گیرد



چه دل سیر است هرکس خورده باشد از غذای تو

شود سیر آن که یک قاشق از این اطعام می گیرد



دل آزاری که ناامید از طب طبیبان است

بقا بخشی وکارش با شفا فرجام می گیرد



دل آباد است هرکس زائر کوی شما باشد

سه جا در محشر از مولای خود انعام می گیرد



مدال نوکری درگهت پر ارزش است آقا

وبا آن نوکرت جا در صف حکام می گیرد



شاعر :اسماعیل تقوایی
بیست و سوم ذیقعده روز زیارتی مخصوص امام رضا (ع)

ماه خراسان، سلام علیک
مامن ایران، سلام علیک

کعبه دلهای همه شیعیان
قبله ایمان، سلام علیک

ای که شفا می دهی وشافعی
شمس فروزان، سلام علیک

ای که خدا راضی از اعمال توست
مرضی سبحان، سلام علیک

مشهد تو مرکز امید هاست
منبع احسان، سلام علیک

بیسر و سامان توام یا رضا
ای سر وسامان، سلام علیک

ما همه بیمار ومسیحا تویی
دارو ودرمان، سلام علیک

هشت زتو آبرویی یافته
هشت امامان، سلام علیک

گشته دلم تنگ شبستان تو
شمع شبستان سلام علیک

کاش حرم آیم وگویم به اشک
آه..رضا جان، سلام علیک

شاعر:اسماعیل تقوایی
یا حسین مظلوم(ع)

ز خردی کربلا را دوست دارم
حسین سر جدا را دوست دارم

جنون عشق او را مبتلایم
ومن این ابتلارا دوست دارم

محرم ماه ماتم ماه شور است
من این شور وعزا را دوست دارم

قسم بر خون سالار شهیدان
حسین خون خدا را دوست دارم

عجب بین الحرم دل می رباید
حریم دلربا را دوست دارم

صفا گیرد دلم در هیئت او
به هیئت این صفارادوست دارم

کند از زائران مشکل گشایی
شه مشکل گشا را دوست دارم

ضریح مرقدش شش گوشه دارد
یکایک گوشه ها را دوست دارم

خوشا شور ونوا در کربلایش
بس این شور ونوا را دوست دارم

حریمش ملجاء عشاق زار است
در آنجا التجا را دوست دارم

بود ذکر دلم تا آخر عمر
حسین و کربلا را دوست دارم

شاعر:اسماعیل تقوایی




یا حیدر کرار

از کودکیم عشق علی بوده مرامم
با ذکر علی طی شده از صبح به شامم

حبش زبرایم مثل حبه ی قند است
شیرینی مهرش شده شیرینی کامم

زانگه که به این دار جهان دیده گشودم
مولایم علی بوده واو را چو غلامم

چون نوکریش گشنه نصیب من مسکین
در بین مقامات بلند است مقامم

بی مهر علی درد وغم ورنج فزون است
با مهر علی جور بود عیش مدامم

شادابم وسر زنده ام هر گاه که آید
بوی خوش نیکوی غدیرش به مشامم

تا آخر عمرم به همه فخر فروشم
مأمومم و مولایم علی هست امامم


من حیدریم روز وشبم تآخر عمرم
هم بر علی وآل علی هست سلامم

جانم بفدای علی وآل علی باد
اینست به خصم علی وآل پیامم

شاعر:اسماعیل تقوایی

یا ثامن الحجج

ای آنکه بر بی پناهان همواره پشت وپناهی
بر نوکر بی پناهت یکدم نگاهی نگاهی

تصویر زیبای ذهنم صحن وسرایت رضاجان
به به چه گنبد طلا وگلدسته وبارگاهی

این دل شده ای حبیبا تنگ زیارت دوباره
خواهد بیاید گدایی پابوس درگاه شاهی

هر گه نماند برایم مولای من راه چاره
ای ملجا نا امیدان تو آخرین چاره راهی

شمس الشموس خراسان ایران رهین وجودت
هرشیعه ای را به دنیا تو بهترین تکیه گاهی

ای هشمین ماه زیبا در آسمان امامت
در بین زوارت آقا هستم چنان پر کاهی

مولا طلب کن بیایم سر بر ضریحت گذارم
شاید بیابم میان عشاق تو جایگاهی

شاعر:اسماعیل تقوایی






X