غدیر عید ولایت غدیر عید خداست
غدیر روز وصی گشتن علی مولاست
می ولایت مولا علی زخم غدیر
همیشه ریخته در جام عشق اهل ولاست
غدیر شاخه ای از حوض کوثر جنت
غدیر برکه که نه ،چشمه ای زآب بقاست
غدیر اکمل دین است وآخر نعمت
امید کفر به پیدایشش دچار فناست
غدیر حکم خدا بود ونقل پیغمبر
وبی غدیر تلاش رسول بی معناست
پسند حق شده اسلام براساس غدیر
میان جمله اعیاد غدیر بی همتاست
خدا محب علی را حبیب خود خواند
واز برای خدا دشمن علی اعداست
غدیر روز سفارش زسوی پیغمبر
بیان وحدت قرآن وعترت طاها ست
غدیر در همه اعصارجاری وساریست
وانتشار پیامش به دوش اهل ولاست
غدیر مایه شادی پیروان علیست
به خاطرش همه جا جشن شیعیان بر پاست
تمسک به ولایت سبب به شکرانه ست
اگر که جان بدهم در ره غدیر رواست
شاعر : اسماعیل تقوایی
تبریک بر اهل ولا عید ولایت آمده
گوش دلت را باز کن شیرین حکایت آمده
چشمان خصم مرتضی امروز نابینا شود
وحی خدا نقل نبی اندر حمایت آمده
گوید خدا در روز خم کامل نمودم دین خود
نعمت تمامی گشته و روز رضایت آمده
گوید فراز منبری پیمبر ما شادمان
مردم ز بعد من علی بهر ولایت آمده
یارب حبیبش دار تو هر کس که دارد حب او
خصم تو باشد آن کسی کو بی رضایت آمده
درعرش غوغایی بود افلاکیان غرق شعف
جبریل بهر گفتن روحی فدایت آمده
عید غدیر مرتضی اکبر به اعیاد خداست
شادی به قلب شیعیان حد نهایت آمده
امروز باشد شادی اولاد زهرای بتول
عیدی ز مهدی کن طلب او با عنایت آمده
ای شافع روز جزا مولا علی مرتضی
اشفع لنا نزد خدا وقت رعایت آمده
شاعر : اسماعیل تقوایی
برترین عید خدا
غدیر ای برترین عید خدایی
غدیر ای با رسالت همگرایی
غدیر ای آیه ی اکمال وتبلیغ
غدیر ای قول ناب کبریایی
غدیر ای بر همه اتمام نعمت
کمال دین پاک مصطفایی
غدیر ای وحی نازل بر پیمبر
رسالت را کمال انتهایی
غدیر ای مرضی ذات خداوند
غدیر ای شاخص اسلام خواهی
غدیر ای حق نمایی بهر حیدر
ولایت را نشانی مرتضایی
غدیر ای وال من والاه در تو
که حب حیدرست حب خدایی
غدیر ای عاد من عاداه در تو
بود خصم علی خصم الهی
غدیر ای نصرت یاران حیدر
به ذلت دشمنش را رهنمایی
غدیر ای تا قیامت نور افشان
غدیر ای آفتاب روشنایی
غدیر ای ثقل اکبر،ثقل اصغر
نباشد بینتان هجر وجدایی
غدیر ای شهره ی در آسمانها
ملایک را دلیلی جانفزایی
غدیر ای حجت اصل ولایت
زشیعه می نمایی دلربایی
غدیر ای مرتضی ای آل حیدر
کنی بر شیعیان مشکل گشایی
غدیر ای روز شادی ومسرت
سبب بر شادی اهل ولایی
غدیر ای باعث زاری شیطان
دلیل قوت آل عبایی
خوشا عید غدیر وذکر حیدر
خوشا ار درگه مولا گدایی
خوشا آذین هر شهر ودیاری
خوشا جشن وخوشا نغمه سرایی
خوشا برکودکان عیدی بدادن
لباس نو به تن جلوه نمایی
خوشا دیدار روی ماه غایب
غدیر واز غم هجرش رهایی
شاعر : اسماعیل تقوایی
ماه ذیحجه که شد نیمه، منادی آمد
اهل عالم سبب عشرت وشادی آمدی
در گلستان ولا تازه گلی روییده
نهمین ماه ولا تازه گلش بوییده
متولد شده در بیت تقی نوزادی
که علی نام گرفته ست و بگردد هادی
گوهری را به جوادش خدا بخشیده
پسری هست که بر روی پدر خندیده
مادرش کودک خود را به بغل بفشارد
شکر گوید که چنین هدیه زیزدان دارد
پدرش مظهر جود است وکرم بنموده
بهر میلاد پسر خوان غذا بگشوده
دهمین ماه ولا نورفشان آمده است
خلف برحق مولای جوان آمده است
کودکی بود که عمر پدرش شد اتمام
در همان کودکیش بعد پدر گشت امام
کودکی عالم بر علم عیان وپنهان
متعجب همه انگشت تحیر به دهان
شیعیان شاد که اینگونه امامی دارند
سعی باشد به رهش نیک قدم بردارند
روز میلاد نقی شیعه کند جشن بپا
دل هرشیعه شود از غم واندوه رها
روز میلاد نقی سامره آید نظرم
دوست دارم چو کبوتر سوی آنجا بپرم
شادمانه برسم مرقد و فریاد کنم
سرگذارم به ضریحش همه را یاد کنم
بعد اظهار ادب راهی سرداب شوم
ملتمس در طلب آن در نایاب شوم
شاید آید قدمی دیده ی من بگذارد
چشمهایم به رهش اشک مسرت بارد
شاعر : اسماعیل تقوایی
سرود ازدواج حضرت زهرا(س)وحضرت علی(ع)
به سبک شیرازی(آهنگ علی زند وکیل)
ماه ذیحجه گشته آغاز