دست به سرت کردم و رفتی که دیوونه شی
رفتی که با دردخود همدل وهمخونه شی
جون به لبت کردم و گیج و پریشون شدی
در به درم موندی و گریون و حیرون شدی
گفته بودم نازنکن این همه با اب و تاب
گفته بودم زندگی داره حساب و کتاب
گفته بودم اخر قصه پشیمون می شی
بین زمین و هوا چرخه گردون می شی
یادمه لنگ دل بی دل و دینت شدم
پیر غم و غصه و خونه نشینت شدم
یادمه گفتم تب و تابلو بی تاب کن
تا ته دنیا منو پای دلت خواب کن
یادمه گفتی تو هم قلبمو دیوونه کن
بگذار از این گیر و دار دنیارو ویرونه کن
من که همه هستیمو جونمو ریختم به پات
روزی هزار بار که نه اما می مردم برات
گفتی به سازم بر قص عاشق سازت شدم
گفتی به نازم بناز مرده ی نازت شدم
وقتی دیدی عاشقتم قصه مو از بر شدی
با من و هر روز من بد بودی بدتر شدی
دل بود و دلدادگیش با همه سادگیش
هر کی بود و هر چی بود میره پی زندگیش
من که یه روز پای تو از همه غافل شدم
با همه دیوونگیم یک دفه عاقل شدم
خواننده:خشایار اعتمادی
ترانه سرا:مریم دلگشا