عشق سرگشته
بوی آه شبانه میآید نالهای عاشقانه میآید
کاروانی به سوی کوی حسین با سرشکی روانه میآید
عاشقی سوی تربت معشوق با غمی بیکرانه میآید
عشق سرگشته از بیابانها دربهدر سوی خانه میآید
عطر گلهای غرق خونشده، باز به مشام زمانه میآید
اربعین است و بر مزار پدر دختری نازدانه میآید
به سراغ برادری معصوم خواهری، عارفانه میآید
گوش ده، جاودانه فریادی بس رسا، زین میانه میآید
کای دل، آرام شو! که کشتی حق عاقبت بر کرانه میآید
خون مخور ای «شفق» که پاکان را دست حق، پشتوانه میآید