انتظار ظهور
وقتی در احاطه ی این گلبرگهای ابدی و فراخ آلاله ها می نگرم دیگر جز به زیبایی تو نمی اندیشم.
من سفر می کنم با اندیشه ی تو...
زیرا ظهورت اکنون همه ی سقوط هستی ام را لبریز کرده است.
من اسیر واژه محبتم خالی از کینه دل و حسادتم عاشق دستهای با رفاقتم زندگی اینحوری داده عادتم