1- پیش از اینکه بخواهید سوار خودروی خود شوید از خودتان بپرسید «آیا این سفر ضروری است؟»
2- مسیرهای کوتاه را پیاده بروید یا از دوچرخه استفاده کنید. این ورزش ها خیلی خوب هستند.
3- با دوستان و همسایگان قرار بگذارید که هر روز یکی از شماها ماشین بیاورد. به این ترتیب هم خرج بنزین تان کم می شود هم اینکه کمتر رانندگی می کنید.
4- همیشه کوتاه ترین مسیر را انتخاب کنید و از گذرگاه های پرترافیک حذر کنید.
5- کارهایی را که باید انجام بدهید سازماندهی کنید که در هر سفر تعداد کارهای بیشتری انجام بدهید.
6- هر وقت که ممکن است از رانندگی در ساعات پرازدحام پرهیز کنید.
7- هرکاری را که می شود با تلفن پیگیری کنید و با ماشین در خیابان ها نگردید.
8- هرجا که سرویس توزیع دارد از آن استفاده کنید. بگذارید دیگران خرج بنزین بکنند.
9- خریدهایتان را فهرست کنید و همه آنها را یک یا دو بار درهفته یک جا انجام بدهید.
10- بگذارید بچه ها پیاده بروند و بعضی خریدها را انجام بدهند. مدرسه را هم می توانند پیاده بروند.
11- وسایل حمل و نقل عمومی خیلی به صرفه تر هستند. به خصوص وقتی می خواهید یک نفره برانید.
12- هرچه می توانید وسایل کمتری در ماشین خود بگذارید. هرچه ماشین سبک تر باشد کمتر بنزین مصرف می کند.
13- با سرعت نرانید. اگر با سرعت 90 کیلومتر در ساعت رانندگی کنید می توانید 21 درصد بیشتر از زمانی پیش بروید که با سرعت 110 کیلومتر در ساعت می رانید.
14- طوری برنامه ریزی کنید که مجبور نشوید برای به موقع رسیدن سریع رانندگی کنید.
15- وقتی ماشین را روشن می کنید لازم نیست بیش از 30 ثانیه درجا کار کند. ماشین های جدید طوری طراحی شده اند که حتی در هوای سرد می توانند بلافاصله راه بیفتند.
16- اگر باید بیش از 30 ثانیه بایستید نگذارید ماشین درجا کار کند. برای کاهش مصرف سوخت بهتر است موتور را خاموش کنید و بعداً دوباره آن را روشن کنید.
17-فشار پایتان را روی پدال گاز تغییر ندهید. سعی کنید تاجایی که ممکن است با گاز یکسان برانید.
18- باد چرخ ها را همیشه تنظیم کنید؛ به خصوص وقتی هوا سرد می شود یا در جاده با سرعت بالا می رانید حتماً برای تنظیم باد مراجعه کنید.
19- تا جایی که می شود تهویه هوا را روشن نکنید به جای آن شیشه ها را پایین بکشید.
20- «تیک آف» نکنید. وقتی ماشین را روشن می کنید خیلی آرام پدال گاز را فشار بدهید.
21- از ترمزهای ناگهانی بپرهیزید. هرجا که امکان دارد مثلاً در بعضی چراغ قرمزها از خیلی قبل پایتان را از روی گاز بردارید و ماشین را خلاص کنید تا ماشین خود به خود و آرام آرام بایستد.
22- وسایل اضافی را که موجب ایجاد مقاومت در برابر باد می شوند بردارید. مثلاً باربند یا باربند اسکی را در زمانی که به آنها احتیاج ندارید باز کنید.
23- حواستان را جمع کنید که حتماً پیش از حرکت ترمزدستی را بخوابانید.
24-هیچ وقت پیش از خاموش کردن ماشین گاز ندهید. این کار هم موجب هدر رفتن بنزین می شود و هم باعث فرسوده شدن سیلندرها.
25- پیش از راه افتادن و در مسیرهای درون شهری به رادیو پیام گوش بدهید و وارد راه هایی که بسته یا پرترافیک است نشوید.
26- در باک بنزین خود را وارسی کنید که خوب بسته بشود.
27- هرچه زودتر به دنده های سبک بروید. اگر ماشین دنده اتوماتیک دارید یک ثانیه زودتر پایتان را از روی پدال گاز بردارید.
28- وقتی می بینید دارید از ماشینی سبقت می گیرید این کار را هرچه سریع تر انجام بدهید. .معطل نکنید.
29- تنظیمات ماشین را ماه به ماه وارسی کنید تا زیادی سوخت مصرف نکند.
30- هرچندوقت یک بار ترمزهای ماشین را وارسی کنید و اگر لازم بود آنها را تنظیم کنید. اگر ترمز کاملاً تنظیم نباشد مقاومت زیاد و سوخت بیشتری مصرف می شود.
31- موقع خرید خودرو تاجایی که نیازتان اجازه می دهد سعی کنید خودروی کوچک تری انتخاب کنید. هرچه خودرو کوچک تر و بالطبع سبک تر باشد بنزین کمتری مصرف می کند.
32- در انتخاب خودرو ماشین هایی که مجهز به لوازم پرمصرف هستند را کنار بگذارید؛ تهویه مطبوع، لوازم برقی مانند شیشه برقی یا قفل مرکزی و دنده اتوماتیک از این دسته خودروها هستند.
33- اگر در شهری با آب و هوای گرم زندگی می کنید خودرویی با رنگ روشن خریداری کنید و تودوزی آن را هم روشن انتخاب کنید تا نور و گرما را بازبتاباند. شیشه های مات هم از گرم شدن داخل ماشین جلوگیری می کند.
34- از لاستیک های رادیال استفاده کنید تا اصطکاک کمتری بین تایر و جاده ایجاد بشود.
35- موقع رانندگی بگذارید چشمتان بیش از پایتان حرکت کند. از دور مراقب چراغ قرمزها و سایر موانع باشید تا لازم نباشد یکباره ترمز بگیرید.
36- فرمان اتومبیل را ثابت نگه دارید البته تا جایی که ممکن است. هرقدر خط عوض کنید و در عرض خیابان حرکت کنید خودروی شما مسافت بیشتری می پیماید و بنزین بیشتری هم می سوزاند.
37- باک ماشین را زیادی پرنکنید چون ممکن است سرریز بشود یا در سربالایی های تند چکه کند.
38- زمستان ها تایر خودروی خود را با تایرهای یخ شکن جایگزین کنید یا اینکه با کمترین برفی که آمد زنجیر چرخ ببندید. درغیراین صورت موتور ماشین بیشتر کار می کند و بنزین بیشتری می سوزاند.
39- وقتی از دور می بینید که جاده سربالایی می شود پیش از آنکه به آن برسید سرعت بگیرید و وقتی روی شیب هستید سرعت تان را همان اندازه حفظ کنید. اگر در سربالایی گاز بدهید بنزین خیلی زیاد مصرف می شود.
40- فیلتر هوا را زودبه زود وارسی کنید و اگر کثیف بود آن را تعویض کنید.اگر فیلتر هوا کثیف باشد جریان هوا به موتور مختل می شود و بنزین بیشتری می سوزاند.
41- ممکن است لاستیک های پهن و اسپورت به نظر زیبا باشند اما مقاومت حرکت و مصرف سوخت رابالا می برند.
42- روغن ماشین را به موقع عوض کنید. اگر روغن ماشین تمیز باشد اصطکاک کمتری در موتور ایجاد می شود و با مقدار ثابت سوخت می توانید یک تا دو درصد بیشتر برانید.
43- به جای برنامه های تفریحی بیرون از خانه و گشت وگذار در خیابان ها دوستانتان را به خانه خود دعوت کنید.
44- اگر نوع شغل تان طوری است که می توانید آن را در خانه انجام بدهید از رئیس تان اجازه بگیرید و یک یا دو روز درهفته را به محل کار نروید و کارها را در خانه دنبال کنید. اگر هم خودتان رئیس جماعتی از کارمندان هستید ببینید کدام یک از کارمندان می تواند کارش را در خانه انجام بدهد و به او این اجازه را بدهید.
45- وقتی نزدیک مقصد موردنظرتان می شوید در اولین جای پارکی که دیدید پارک کنید و به امید پیدا کردن جای پارک درست روبه روی مقصدتان در خیابان بالا و پایین نروید. از کمی پیاده روی ضرر نمی کنید
دسته ها : عمومی
يکشنبه سی یکم 6 1387

 اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ

دسته ها : عمومی
يکشنبه سی یکم 6 1387
هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی میگذشت به او نزدیک شد.
روباه گفت: تو که به این خوبی اذان میگویی، بیا پایین با هم به جماعت نماز بخوانیم.
خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پاین درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود اشاره کرد.
شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.
خروس گفت مگر نمیخواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا میروی؟
روباه پاسخ داد: میروم تجدید وضو کنم و برمیگردم.
دسته ها : طنز
يکشنبه سی یکم 6 1387
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی سر به دار آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی در جهان رسوا شدن
عشق یعنی مست و بی پروا شدن
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هرچه بینی عکس یار
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی در فراقش سوختن
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
يکشنبه سی یکم 6 1387
گاو ما ما می کرد
گوسفند بع بع می کرد
سگ واق واق می کرد
و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی
شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود.
 حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید.
 او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند.
 او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات،
 جلوی آینه به موهای خود ژل می زند
 موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست؛
 چون او به موهای خود گلت می زند.
 دیروز که حسنک با کبری چت می کرد؛
 کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.
 کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند
 و دیگر با او چت نکند
 چون او با پتروس چت می کرد
 پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود
 و چت می کرد
 پتروس دید که سد سوراخ شده
 اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود.
 او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر می شکند
 پتروس در حال چت کردن غرق شد.
برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت
با قطار به آن سرزمین برود
 اما کوه روی ریل ریزش کرده بود .
 ریزعلی دید که کوه ریزش کرده
 اما حوصله نداشت .
 ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست
 لباسش را در آورد
 ریزعلی چراغ قوه داشت
اما حوصله درد سر نداشت.
 قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد .
 کبری و مسافران قطار مردند
 اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت.
 خانه مثل همیشه سوت و کور بود
 الان چند سالی است که کوکب خانم
 همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد
 او حتی مهمان خوانده هم ندارد
 او حوصله ی مهمان ندارد
 او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند
 او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد
او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد
 او آخرین بار که گوشت قرمز خرید
چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت
 اما او از چوپان دروغگو گله ندارد
 چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد
 به همین دلیل است که
 دیکر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد
يکشنبه سی یکم 6 1387
شبی در حال مستی تکیه بر جای خدا کردم            در آن یک شب خدایی من عجایب کارها کردم
جهان را روی هم کوبیدم از نو ساختم گیتی             ز خاک عالم کهنه جهانی نو بنا کردم
کشیدم بر زمین از عرش، دنیادار سابق را                سخن واضح تر و بهتر بگویم کودتا کردم
خدا را بنده خود کرده خود گشتم خدای او                خدایی با تسلط هم به ارض و هم سما کردم
میان آب شستم سهر به سهر برنامه پیشین           هر آن چیزی که از اول بود نابود و فنا کردم
نمودم هم بهشت و هم جهنم هردو را معدوم           کشیدم پیش نقد و نسیه، بازی را رها کردم
نمازو روزه را تعطیل کردم، کعبه را بستم                  وثاق بندگی را از ریاکاری جدا کردم
امام و قطب و پیغمبر نکردم در جهان منصوب             خدایی بر زمین و بر زمان بی کدخدا کردم
نکردم خلق ، ملا و فقید و زاهد و صوفی                  نه تعیین بهر مردم مقتدا و پیشوا کردم
شدم خود عهده دار پیشوایی در هم عالم               به تیپا پیشوایان را به دور از پیش پا کردم
بدون اسقف و پاپ و کشیش و مفتی اعظم              خلایق را به امر حق شناسی آشنا کردم
نه آوردم به دنیا روضه خوان و مرشد و رمال              نه کس را مفتخواه و هرزه و لات و گدا کردم
نمودم خلق را آسوده از شر ریاکاران                       به قدرت در جهان خلع ید از اهل ریا کردم
ندادم فرصت مردم فریبی بر عباپوشان                    نخواهم گفت آن کاری که با اهل ریا کردم
به جای مردم نادان نمودم خلق گاو و خر                 میان خلق آنان را پی خدمت رها کردم
مقدر داشتم خالی ز منت، رزق مردم را                  نه شرطی در نماز و روزه و ذکر و دعا کردم
نکردم پشت سر هم بندگان لخت و عور ایجاد           به مشتی بندگان آْبرومند اکتفا کردم
هر آنکس را که میدانستم از اول بود فاسد               نکردم خلق و عالم را بری از هر جفا کردم
به جای جنس تازی آفریدم مردم دل پاک                  قلوب مردمان را مرکز مهر و وفا کردم
سری داشت کو بر سر فکر استثمار کوبیدم              دگر قانون استثمار را زیر پا کردم
رجال خائن و مزدور را در آتش افکندم                      سپس خاکستر اجسادشان را بر هوا کردم
نه جمعی را برون از حد بدادم ثروت و مکنت             نه جمعی را به درد بی نوایی مبتلا کردم
نه یک بی آبرویی را هزار گنج بخشیدم                   نه بر یک آبرومندی دوصد ظلم و جفا کردم
نکردم هیچ فردی را قرین محنت و خواری                 گرفتاران محنت را رها از تنگنا کردم
به جای آنکه مردم گذارم در غم و ذلت                     گره از کارهای مردم غم دیده وا کردم
به جای آنکه بخشم خلق را امراض گوناگون              به الطاف خدایی درد مردم را دوا کردم
جهانی ساختم پر عدل و داد و خالی از تبعیض          تمام بندگان خویش را از خود رضا کردم
نگویندم که تاریکی به کفشت هست از اول              نکردم خلق شیطان را عجب کاری به جا کردم
چو میدانستم از اول که در آخر چه خواهد شد           نشستم فکر کار انتها را ابتدا کردم
نکردم اشتباهی چون خدای فعلی عالم                  خلاصه هرچه کردم خدمت و مهر و صفا کردم
زمن سر زد هزاران کار دیگر تا سحر لیکن                 چو از خود بی خود بودم ندانسته چه ها کردم
سحر چون گشت از مستی شدم هوشیار               خدایا در پناه می جسارت بر خدا کردم
شدم بار دگر یک بنده درگاه او گفتم                        خداوندا نفهمیدم خطا کردم
يکشنبه سی یکم 6 1387
X