چه آغازی؟!! چه انجامی؟!! چه باید بود و باید شد در این گرداب وحشت زا؟!!/چه امیدی؟!! چه پیغامی؟!! کدامین قصه ی شیرین برای کودک فردا؟
...............................................................
فریاد را همه می شنوند هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است
...............................................................
حدس می زنم شبی مرا جواب می کنی/ و قصر کوچک دل مرا خراب می کنی/ سر قرار عاشقی همیشه دیر کرده ای/ ولی برای رفتنت عجب شتاب می کنی/ من از کنار پنجره تو را نگاه می کنم/ و تو به نام دیگری مرا خطاب می کنی/ چه ساده در ازای یک نگاه پاک و ماندنی/ هزار مرتبه مرا ز خجلت آب می کنی/ به خاطر تو من همیشه با همه غریبه ام/ تو کمتر از غریبه ای مرا حساب می کنی/ و کاش گفته بودی از همان نگاه اولت/ که بعد من دوباره دوست انتخاب می کنی
...............................................................
حضور هیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست " خداوند در هر حضوری رازی نهان کرده برای کمال ما . خوش آن روزی که در یابیم راز این حضور را
...............................................................
وفای شمع را نازم که بعد از سوختن ...به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد...نه چون انسان که بعد از رفتن همدم... گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد
...............................................................
کودکی به من اموختند دوست بدار و اکنون که دیوانه وار دوست دارم میگویند فراموش کن
...............................................................
ما همیشه صداهای بلند را میشنویم، پررنگ ها را میبینیم، سخت ها را میخواهیم. غافل ازینکه خوبها آسان میآیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند
..........................................................
اگه یه روز دیدی که تموم درخت های کوچه و محلتونو بریدن اصلا ناراحت نشو ... چون هنوز منو داری که بهم تکیه کنی
...........................................................
ازم پرسید: دوستم داری؟ گفتم آره...گفت چقدر؟ گفتم از اینجا تا خدا...اشک تو چشاش جمع شد و گفت: مگه الان نگفتی که خدا از همه چیز به ما نزدیک تره
...........................................................
تو را هرگز نمی بخشم ... که بر باد فنا دادی همه عشق و نیازم را به یک هرزه نگاه دادی چقدر ساده برای بی وفایهای تو مردم ولی حالا چقدر زیبا جواب خوبی ام را ناروا دادی چه اندک بود احساسم برای قلب نامردت جواب گریه هایم را با سکوتی بی صدا دادی
...........................................................
شکسپیر: اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید گریه کنی لذت دیدن ستاره را هم از دست خواهی داد.
...........................................................
خدایادراین شب عیدی ، مارا از شر الیاس ، پدرانمان را از شر هستی ، مریض هایمان را از شر دکتر پژوهان در امان بدار ، و دختری از تاجیکستان و تکه زمینی در بیدآباد اصفهان به ما عطا کن آمین
...........................................................
ترکه توی گرمای تابستون می ره زیر لحاف بهش میگن تو ترکی میگه چیه از زیر لحاف هم معلومه
..........................................................
زندگی قشنگه اگه با تو باشه... مرگ قشنگه اگه برای تو باشه... دلتنگی قشنگه اگه به خاطر تو باشه... من قشنگم اگه با تو باشم اما تو هرجور که باشی قشنگی
.....................................................
فقط موجهای دریا هستند که عاشقن آره فقط اونا هستن با اینکه میدونن اگر برسن به ساحل میمیرن بازم بیقرارن برای رسیدن
.....................................................
دریا باش که اگر کسی سنگ به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی
.....................................................
تو زندگیت دنبال کسی نباش که بتونی باهاش زندگی کنی... دنبال کسی باش که بدون اون نتونی زندگی کنی!
.....................................................
افسوس که عشق جاودانه نیست.عشق گل سرخیست که طاقت طوفان را ندارد. عشق یک خاطره سبز است که از آمدن پاییز میترسد.
.....................................................
عشق را به کسانی بدهید که لایق آن هستند نه تشنه آن زیرا تشنه روزی سیراب خواهد شد
.....................................................
زیبا ترین گل با اولین باد پاییزی پرپر شد . با وفا ترین دوست به مرور زمان بی وفا شد . این پرپر شد ن از گل نیست از طبیعت است و این بی وفایی از دوست نیست از روزگار است...
.....................................................
عشق،عشق می آفریند. عشق زندگی می آفریند. زندگی رنج به همراه دارد. رنج دلشوره می آفریند. دلشوره جرات می بخشد. جرات اعتماد به همراه دارد. اعتماد امید می آفریند. امید زندگی می بخشد. زندگی عشق می آفریند. عشق عشق می آفریند.
.....................................................
غروب شد....خورشید رفت ....افتابگردان دنبال خورشید می گشت ... ناگهان ستاره ای چشمک زد .. افتابگردان سرش را پایین انداخت اری گلها هرگز خیانت نمی کنند
.....................................................
وقتی دلم برات تنگ میشه میرم پشت ابرها گریه میکنم. پس هر وقتی که بارون بارید بدون دلم برات خیلی تنگ شده.
.....................................................
همیشه تو مدرسه یادم دادن: 1 سال = 12 ماه، 1 ماه = 4 هفته، 1 هفته = 7 روز، 1 روز = 24 ساعت، 1 ساعت = 60 دقیقه، ولی کسی بهم نگفته یک دقیقه بی تو = 100000000 سال!
.....................................................
دیگه نه زنگ بزن، نه اساماس بده، نه با من حرف بزن، آخه رفتم دکتر،گفته: قند دارم و نباید به عسلی مثل تو نزدیک بشم.
.....................................................
عشق ایستادن زیر باران و خیس شدن زیر باران نیست، عشق آن است که یکی برای دیگری چتری شود، و او هیچوقت نداند که چرا خیس نشده.
.....................................................
میدونید چرا بین انگشتهای دست فاصله است؟ به خاطر اینکه توی این دنیا یکی هست که با انگشتاش این فاصلهرو پر کنه.
.....................................................
میگن کسی که عاشق میشه باید از همه ی دنیا بگزره اما اون که همه ی دنیای منه چجوری ازش بگزرم
.....................................................
عشق مثل گنجشک می مونه اگه محکم بگیریش تو دستات می میره اگه شل بگیریش فرار می کنه پس باید یه جوری بگیریش که تو دستات خوابش ببره...
.....................................................
برای اینکه من را به یاد بیاوری تنها کافیست در آینه نگاه کنی . من آن قطره اشکی هستم که از گوشه چشمان تو جاریست
.....................................................
کاش یا رب اشنایی ها نبود یا به دنبالش جداییها نبود یا که او با من نمیشد اشنا یا مرا از او نمیکردی جدا جویمش دریابه دریا کوه به کوه نقش دل کردیم رخ زیبای او
طالع بینی چینی
هیچ کلکی در کارنیست این بازی بطرز شگفت آوری دقیق خواهد بود و فقط به دستور العمل عمل نماید و تقلب نکنید، در غیر اینصورت نتیجه درست از آب در نخواهد آمد و بعد آرزو خواهید کرد که ایکاش تقلب نمی کردید
حدوداً3دقیقه زمان خواهد برد تا شما را دیوانه کند
کسی که این پیام را ارسال کرده گفت که آرزویش ظرف10 دقیقه به حقیقت پیوست
این بازی نتیجه خنده دار و در عین حال شگفت انگیزی خواهد داشت
پیام را یکجا تا پایان نخوانید بلکه مرحله به مرحله پیش بروید و عین دستورالعمل انجام دهید
زمانی که میخواهید اسامی را بنویسید اطمینان حاصل کنید که اشخاصی هستند که شما آنها را میشناسید نکته: به یادداشته باشید که بهنگام نوشتن اسامی و عمل کردن به دستورالعمل از احساس و غریزه خود استفاده کنید و بیخودی و بیش از حد فکر نکنید بلکه آنچه که در آن لحظه به ذهنتان می آید را بنویسید
با زهم باید گفته شود که به آرامی و مرحله به مرحله به انتهای متن بروید در غیر اینصورت نتیجه درست نخواهد بود و آنرا ضایع خواهید کرد
( این رو بخاطر این چندین بار تکرار کرده که آدمهای فضول ببخشید کنجکاو خودشونو کنترل کنن!!!)
خوب حالا یک قلم و یک برگ کاغذ آماد کنید
1-اعداد 1 تا 11 را به صورت
2-اعداد 1 تا 11 را بر روی کاغذ به صورت ستونی بنویسید از بین 1 تا 11
3-سپس در جلوی اعدد 1 و 2 هر عددی را که دوست دارید بنویسید
4-حال در جلوی ردیف 3 و 7 نام شخصی از جنس مخالف را بنویسید
5-قرار نشد به پایین نگاه کنید! تقلب ممنوع !!
6-در جلوی ردیفهای 4 و5 و 6 نام اشخاصی را که می شناسید بنویسید (چه دوست یا اعضای خانواده یا فامیل)
7-در ردیفهای8 و 9 و 10 و 11 نام چهار ترانه (اهنگ) رابنویسید (در جلوی هر ردیف نام یک ترانه)
8-اکنون نهایتا میتوانید یک آرزو کنید
حالا کلید رمز گشایی این بازی را بخوانید
1-عددی را که در ردیف 1 و 2 نوشته اید مشخص کننده تعداد اشخاصی است که شما باید در باره این بازی به آنها بگویید
2-شخصی که نامش در ردیف 3 قید شده کسی است که شما عاشقش هستید
3-شخصی که نامش در ردیف7 قید شده کسی است که شما دوستش دارید ولی با هم نمی سازید یا به تعبیر دیگر عاقبت خوشی نخواهد داشت
4-شخص شماره 4کسی است که شما بیش از همه به او اهمیت میدهید
5-شخص شماره 5 کسی است که شما را بسیار خوب می شناسد
6-شخصی که نامش در ردیف 6 قید شد ستاره خوش شانسی شماست
7-آهنگ قید شده در ردیف 8 با شخص شماره 3 تطبیق می کند (مرتبط است)
8-آهنگ شناره 9 آهنگی برای شخص شماره 7 است
9-آهنگ شماره 10 آهنگی است که بیش از همه افکار شما را بازگو می کند
10-آهنگ شماره 11 آهنگی است که می گوید شما در باره زندگی چه احساسی دارید
واقعا شگفت آور است!! نه؟! ولی بنظر می آید که درست باشه!
خوب چطور بود؟ کف کردید.. نــــه؟
روز والنتاین (روز عشاق و یا روز عشق ورزی) مصادف با ۲۵ بهمنماه (۱۴ فوریه) در بعضی فرهنگها روز ابراز عشق است.
این ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتاین به صورت ناشناس انجام میشود. سابقهٔ تاریخی روز والنتاین به جشنی که به افتخار قدیس والنتاین در کلیساهای کاتولیک برگزار میشد، باز میگردد.
پیشینهٔ تاریخی
تاریخچه کامل و دقیق ولنتاین در دست نیست و آنچه از پیشینه این روز میدانیم با افسانه درآمیخته است. امروزه کلیسای کاتولیک به این نتیجه رسیده است که حداقل سه قدیس به نام والنتاین وجود داشتهاند که همگی به شهادت رسیده اند، به همین دلیل چندین افسانه سعی در بازگوئی تاریخچه این آئین دارند.
روایت مشهور
در سده سوم میلادی که مطابق میشود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بودهاست بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشتهاست از جمله اینکه مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن میکند. کلودیوس به قدری بیرحم وفرمانش به اندازهای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتاین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری میکرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار میشود و دستور میدهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان میشود. با توجه به آنچه که در افسانه آمده کشیش ولنتاین برای او نامهایی نوشته و آنها را با نوشتن «از طرف ولنتاین تو» (From Your Valentine) امضاء کرده است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای ولنتاین مشاهده میشود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق بر خلاف قانون کلودیوس دوم اعدام میشود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق میدانند و از آن زمان والنتاین تبدیل به نمادی برای عشق شده است.
شهرهای منتسب به والنتاین قدیس
بر اساس باورهای کنونی، بقایای والنتاین قدیس که در قرن ۱۹ میلادی در قبرستانی باستانی در ایتالیا کشف شد هماکنون در سه شهر رم، دوبلین و گلاسگو نگهداری میشود. بخشی از این بقایا پس از انتقال به یک تابوت طلایی توسط پاپ گرِگوری شانزدهم به کلیسای کاتولیک وایت فرایر در دوبلین پایتخت جمهوری ایرلند اهدا شد. بخش دیگری از این بقایا که گفته میشود شامل استخوانهای والنتاین قدیس هم هست توسط یک خانواده متمول فرانسوی در قرن ۱۹ به کلیسای فرانسیس مقدس در شهر گلاسگو در اسکاتلند منتقل شد . خارج از حلقههای مذهبی از مردم عادی کمتر کسی از وجوداین بقایا در شهر اطلاع داشت تا اینکه در سال ۱۹۹۹ تصمیم به انتقال این بقایا به کلیسای دیگری به نام The Blessed John Duns Scotus گرفته شد. این اقدام توجه گستردهی رسانهها و به طبع آن عموم مردم را به دنبال داشت بهطوری که شهر گلاسگو به خاطر میزبانی والنتاین قدیس شهر عشاق لقب گرفت و از سال ۲۰۰۲ این شهر در روز والنتاین میزبان فستیوالی به نام فستیوال عشق میباشد.
رسوم والنتاین
در کشورهای اروپایی و امریکائی دادن شکلات به عنوان هدیه روز والنتاین از شهرت خاصی برخوردار است. تزئین شکلات و پختن انواع ان نیز از اداب این روز به شمار میرود. از نظر علمی هم ثابت شدهاست که خوردن شکلات دات یا همان سیاه میزان عشق را در انسان بالا میبرد البته نه مصرف بی رویه ان.
در فرهنگ ایرانی
نوشتار اصلی را بخوانید: سپندارمذگان
در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، بلکه از چند هزاره پیش از میلاد، جشن هایی برای ابراز مهر و وفاداری و عشق بودهاست. این جشن ها که خوشبختانه هنوز زنده هستند و بین ایرانیان شناخته شده اند سیزده بدر، مهرگان و اسفندگان یا سپندارمذگان هستند. در گاهشماری ایرانی تاریخ این جشن ها بدین ترتیب است : سیزده بدر = تیر روز از فروردین ماه (13 فروردین) مهرگان = مهر روز از مهر ماه (16 مهر) اسفندگان = سپندارمذ روز از اسفندماه (5 اسفند) در واقع سه جشن هزاره ای به جای یک جشن چند سده ای با پیدایش نا مشخص و افسانه ای. که اسفندگان یا سپندارمذگان دقیقا چند روز پس از روز والنتاین رومی است. سپندارمذگان جشن گرامیداشت زمین و زن و روز مهرورزی به مظاهر مهر و فروتنی است. در این روز مردان به زنانان خود، با محبت هدیه میدادند و زنان و دختران را از کارهای روزمره معاف کرده بر تخت شاهی می نشاندند و از آنها اطاعت میکردند.
اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کردهاند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای والنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود.