هدف اصلی در توسعه سیاسی مشارکت و رقابت سیاسی است. درک ماهیت رقابت سیاسی از آن حیث ضروری است که تلقی ما از آن، میتواند در مقام اجرا، منشاء آثار مختلف باشد. به عنوان مثال میتوان نظام انتخاباتی و مشارکتی را تصور کرد که در آن رقابت امری صوری تلقی شده و بهرغم برگزاری انتخابات، «ایده خاص» مجال و امکان طرح و پیروزی مییابد.بدیهی است که نفس استناد به آمار و تعداد آرای ریخته شده در صندوق و حتی تعداد گروههای درگیر در انتخابات نمیتواند دلیل بر رقابتی بودن حوزه فعالیتهای سیاسی باشد. بنابراین شناخت شرایط و ویژگیهای لازم برای ایجاد مشارکت و رقابت در رفتار سیاسی ضروری به نظر میرسد. این کار حداقل مشارکت صحیح و رقابت سیاسی را فراهم کرده و مانع از آن میشود تا به هنگام طراحی سیاستهای عملی، چنان به وضع قانون بپردازیم که از رقابت چیزی جز نام آن باقی نماند. مشارکت و رقابت سیاسی به عنوان هدف توسعه سیاسی خود مستلزم تحقق لوازم بلافصلی است که در حقیقت اجزای تعریف توسعه سیاسی را تشکیل میدهند. از جمله مهمترین لوازم بلافصل توسعه سیاسی باید از ویژگیهای زیر نام برد: 1- سازمانیابی گروهها و نیروهای اجتماعی 2- آزادی آنها در مشارکت و رقابت سیاسی 3-وجود مکانیسمهای حل منازعه نهادمند در درون ساختار سیاسی 4- خشونتزدایی از زندگی سیاسی 5- مشروعیت چارچوبهای نهادی و قانونی برای رقابت و سازش سیاسی.
تنوع و تعدد از جمله لوازم منطقی رقابت هستند که غالبا از آن به پلورالیسم سیاسی در عرصه رقابتهای سیاسی یاد میشود. بر این اساس لازم است در چارچوب اصول کلان حاکم بر جامعه، گروههای سیاسی اجازه ظهور، تشکلسازی، فعالیت و جذب افکار عمومی را داشته باشند. در واقع کثرتگرایی سیاسی نقدی است بر مفهوم سنتی دموکراسی که در آن ملاک مشارکت توده مردم در زندگی سیاسی بدون حضور رقابت است. پلورالیسم سیاسی از آن حیث که به بحث قدرت و نحوه اعمال قدرت در جامعه مربوط میشود، به عنوان «بستر اجتماعی» تعدد و تنوع، باید ضرورتا وجود داشته باشد.اندیشمندان سیاسی از پلورالیسم سیاسی به عنوان اصول و تدابیری که غرض از آن توزیع و تسهیم قدرت است یاد کرده و بدینوسیله در کنار کانون مقتدری چون «دولت» وجود کانونهای دیگر از قبیل احزاب انجمنها و سایر تشکیلات مدنی را ضروری میدانند. بر این اساس قدرت سیاسی فرآیند پایانناپذیر «رقابت» و «سازش» میان نیروهای مختلف است که نماینده علایق و منافع اجتماعی گوناگونی مانند گروههای تجاری و صنعتی، کارگری، گروهبندیهای مذهبی، قومی و...هستند. رقابت سیاسی در جامعهای یکدست که صرفا با تفکر واحدی آشنا بوده و الگوی یکسان و مشخصی را در عرصه عمل گردن نهاده است، اصلا بیمعنا بوده و شعاری بیش نیست. وقتی صحبت از تنوع میشود منظور تنوع اختلاف در بینشهاست و اینکه دیدگاههای متنوع امکان عرضه داشته باشند. لزوم وجود تعدد و تنوع بدین معنی است که هر خانواده فکری و عقیدتی هم امکان وسایل حراست از ارزشهای خاص خود را بیابد؛ هم به حقوق خود نایل آید و هم زمینههای لازم برای مشارکت فعال اعضای آن در صحنه سیاسی فراهم آید. وجود آزادی و نهادمندی از شاخصههای دیگر تحقق الگوی مشارکتی رقابتی است. رقابت بدون آزادی نه قابل تعریف و نه تحقق است و نهادمندی یکی از شاخصههای اصلی برای توسعه در فرآیند رقابت سیاسی است. بحث از تحزب و اهمیت آن در نظامهای سیاسی مختلف و اینکه بسیاری از اندیشهگران اجتماعی حزب را به عنوان بهترین نهاد کارآمد دراین زمینه مطرح میسازند، نیز در همینجا ریشه دارد. دیگر مشخصهای که برای نهادمندی توجه به آن ضروری است، نهادمندی اصول رفتاری در قالب قانون است. این حقیقت که ایجاد نظم بدون توافق بر قواعد در بازی سیاسی ممکن نیست دلالت به ضرورت وجود قوانین معتبر دارد. قوانینی که فصل الخطاب رفتارهای سیاسی باشند و رقابت را سمتوسو داده و معنا کنند. به هر صورت باید گفت وجود رقابت سیاسی و کثرتگرایی میتواند به عنوانی الگویی برای تبیین چگونگی رابطه مردم و گروههای اجتماعی با نظام سیاسی به کار رود و به لحاظ روانی از تمرکز ایدههای نهفته که ممکن است به صورت دفعی و حالتی خشونتآمیز بروز پیدا کند جلوگیری میکند. اکثر اندیشمندان و جامعهشناسان سیاسی، براین باورند که اگر گروههای اجتماعی اجازه سازمان یافتن و بیان عقایدشان را داشته باشند امکان تعارضات خشونتآمیز کاهش مییابد. زمانی که امکان حاکمیت مسالمتآمیز وجود نداشته باشد و مردم از بیان دیدگاههای خویش محروم بوده و وسایل و امکانات قانونی برای نیل به این کار نداشته باشند رفتار و واکنش افراد و گروههای خواهان سهیم شدن در قدرت شکلی خشونتبار به خود میگیرد و نظام سیاسی را به سوی بیثباتی سوق میدهد. ضمن اینکه در یک فرآیند رقابتی ما با کاهش خطا در تصمیمگیری روبهرو هستیم چرا که تکثر و رقابت باعث میشود تصمیمات سیاسی حاصل اجماع گروههای مختلف باشد و از زوایای متفاوت مورد بررسی قرار بگیرد. مشارکت فعال تودهها نتیجه پذیرش تکثر، تنوع و وجود اصل رقابت خواهد بود. این اصل رقابت است که نشاط سیاسی فراهم میآورد و از گوشهگزینی و بیتفاوتی مردم جلوگیری میکند. مشارکت فعال نمایانگر وظیفهشناسی و وفاداری افراد به نظام سیاسی است و مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی را افزایش میدهد؛ بر عکس آنچه در نظام انتخاباتی فرمایشی با فضای رقابتی صوری انجام میگیرد و ایده خاصی مجال و امکان طرح و پیروزی نمییابد. بدیهی است که نفس استناد به آمار، تعداد آرا و...نمیتواند دلیلی بر رقابتی بودن حوزه فعالیتهای سیاسی باشد و در نگاه کلان میتواند آسیبها و ضربههایی را متوجه چنین ساختار سیاسی کند.
منبع:روزنامه کارگزاران