با توجه به برگزاری چهار دور مناظره میان کاندیداهای دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران، توجه به بازتابهای این مناظرات و دیگر برنامههای تبلیغاتی – تلویزیونی کاندیداها میتواند موثر و قابل توجه باشد. دکتر حسین عادلی، کارشناس اقتصادی، معاون اقتصادی وزارت خارجه دولت هشتم و سفیر سابق ایران در لندن این بازتابهای را چنین بررسی میکند: مناظرات تلویزیونی کاندیداها در خارج از مرزها با چندین تحلیل و بازتاب مواجه شد؛ بیشترین نتیجهای که در خارج از ایران از این برنامههای تلویزیونی گرفته شد این بود که مقامات جمهوری اسلامی ایران دست به افشاگری نسبت به یکدیگر زدهاند به این ترتیب چنین به نظر میرسد که مملکت ایران از ضعفهای زیادی رنج میبرد. نکته دیگری که در نظرات مردم خارج از ایران نسبت به این مناظرات خودنمایی میکند این است که آنها عبور یکی از کاندیداها از خطوط قرمز نظام ایران را بسیار مورد دقت قرار دادهاند و بر این نکته متمرکز شدهاند که در ایران به اندازهای بی قانونی است که یک فرد به راحتی میتواند به افراد تهمت زده و آنها را متهم کند. این مسئله از این بابت در خارج ایران مورد توجه قرار گرفته که در کشورهای مختلف تهمت زدن به افراد جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد. در همه جای دنیا آبروی مردم بالاتر از دارایی مردم است و این جمله معروفی است که "بزرگ ترین دارایی مردم آبروی آنهاست". نکته سوم در بازتاب مناظرات کاندیداها در خارج از مرزهای ایران این است که به نوعی از آزادی بیانی که در این مناظرات و برنامههای تبلیغاتی کاندیداها فراهم شده تمجید کرده اند، در نگاه آنها وجود آزادی برای برگزاری چنین گفت و گوها و مناظراتی نشانهای از تمایز ایران با کشورهای منطقه و امری مثبت است اما در عین حال این نکته با احتیاط مورد توجه رسانهها و افکار عمومی کشورهای دیگر قرار گرفته است. نکته چهارم در بررسی بازتاب این مناظرات این است که رسانهها و افکار عمومی کشورهای مختلف جهان معتقدند اکثریت مردم در داخل ایران خواستار تغییر در شرایط موجود هستند اما احتمال اندکی برای تحقق این تغییر می رود، در واقع نگاه رایج در خارج از ایران این است که مردم ایران ممکن است نتوانند تغییر مورد نظر خود را در کشورشان عملی سازند و قدرت لازم را برای تحقق این تغییر در اختیار ندارند. البته باید گفت که نکته فوق از مواردی است که همواره از سوی رسانههای خارجی پیرامون وضعیت داخلی ایران تکرار میشد. پیش از این نیز بسیاری، خارج از ایران معتقد بودند که مردم قادر به تغییر اوضاع و تحقق آرمانهای خود نیستند اما ما شاهد بودیم که بارها افرادی که مردم حدس میزدند به دلیل در اختیار داشتن امکانات و قدرت دولتی پیروز انتخابات خواهند بود، رای نیارودهاند. اکنون نیز در ارتباط با انتخابات دهم ریاست جمهوری قاطعانه نمیتوان چنین قضاوتی را داشت. باید صبر کرد تا روز بیست و سوم خرداد نتایج مشخص شود. |
مرجع : ایران دیپلماسی |
با توجه به برگزاری چهار دور مناظره میان کاندیداهای دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران، توجه به بازتابهای این مناظرات و دیگر برنامههای تبلیغاتی – تلویزیونی کاندیداها میتواند موثر و قابل توجه باشد. دکتر حسین عادلی، کارشناس اقتصادی، معاون اقتصادی وزارت خارجه دولت هشتم و سفیر سابق ایران در لندن این بازتابهای را چنین بررسی میکند: مناظرات تلویزیونی کاندیداها در خارج از مرزها با چندین تحلیل و بازتاب مواجه شد؛ بیشترین نتیجهای که در خارج از ایران از این برنامههای تلویزیونی گرفته شد این بود که مقامات جمهوری اسلامی ایران دست به افشاگری نسبت به یکدیگر زدهاند به این ترتیب چنین به نظر میرسد که مملکت ایران از ضعفهای زیادی رنج میبرد. نکته دیگری که در نظرات مردم خارج از ایران نسبت به این مناظرات خودنمایی میکند این است که آنها عبور یکی از کاندیداها از خطوط قرمز نظام ایران را بسیار مورد دقت قرار دادهاند و بر این نکته متمرکز شدهاند که در ایران به اندازهای بی قانونی است که یک فرد به راحتی میتواند به افراد تهمت زده و آنها را متهم کند. این مسئله از این بابت در خارج ایران مورد توجه قرار گرفته که در کشورهای مختلف تهمت زدن به افراد جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد. در همه جای دنیا آبروی مردم بالاتر از دارایی مردم است و این جمله معروفی است که "بزرگ ترین دارایی مردم آبروی آنهاست". نکته سوم در بازتاب مناظرات کاندیداها در خارج از مرزهای ایران این است که به نوعی از آزادی بیانی که در این مناظرات و برنامههای تبلیغاتی کاندیداها فراهم شده تمجید کرده اند، در نگاه آنها وجود آزادی برای برگزاری چنین گفت و گوها و مناظراتی نشانهای از تمایز ایران با کشورهای منطقه و امری مثبت است اما در عین حال این نکته با احتیاط مورد توجه رسانهها و افکار عمومی کشورهای دیگر قرار گرفته است. نکته چهارم در بررسی بازتاب این مناظرات این است که رسانهها و افکار عمومی کشورهای مختلف جهان معتقدند اکثریت مردم در داخل ایران خواستار تغییر در شرایط موجود هستند اما احتمال اندکی برای تحقق این تغییر می رود، در واقع نگاه رایج در خارج از ایران این است که مردم ایران ممکن است نتوانند تغییر مورد نظر خود را در کشورشان عملی سازند و قدرت لازم را برای تحقق این تغییر در اختیار ندارند. البته باید گفت که نکته فوق از مواردی است که همواره از سوی رسانههای خارجی پیرامون وضعیت داخلی ایران تکرار میشد. پیش از این نیز بسیاری، خارج از ایران معتقد بودند که مردم قادر به تغییر اوضاع و تحقق آرمانهای خود نیستند اما ما شاهد بودیم که بارها افرادی که مردم حدس میزدند به دلیل در اختیار داشتن امکانات و قدرت دولتی پیروز انتخابات خواهند بود، رای نیارودهاند. اکنون نیز در ارتباط با انتخابات دهم ریاست جمهوری قاطعانه نمیتوان چنین قضاوتی را داشت. باید صبر کرد تا روز بیست و سوم خرداد نتایج مشخص شود. |
مرجع : ایران دیپلماسی |
آقای احمدی نژاد باید به عنوان مثال نرخ تورم را در زمان تحویل گرفتن دولت تا زمان تحویل آن به دولت بعدی با یکدیگر مقایسه کند در حالی که چنین نمیکند. ایشان با نرخ تورمی کمتر از 11 درصد دولت را تحویل گرفت و اکنون که عمر دولت نهم رو به پایان است اگر نرخ تورم همان عددی باشد که وی میگوید-یعنی حدود 15 درصد- به این معناست که بیش از 5 درصد به نرخ تورم در طول این دولت افزوده شده است.
این مسئله را باید با این ملاحظه در نظر بگیریم که حجم درآمد ارزی دولت نهم به نسبت دولت قبل بیش از سه برابر است (بر اساس برنامه چهارساله، بودجه ارزی دولت 5/84 میلیارد دلار بوده در هر سال و حدود 300 میلیارد دلار در طول چهار سال پیش بینی شده است).
قرار نیست که کاری که با 300 میلیارد دلار در طول چهار سال دولت نهم میتوانست انجام گیرد با اقداماتی که در دولت قبل با سالی 15 میلیارد دلار درآمد ارزی صورت گرفت یکسان باشد. با وجود این، در دولت هشتم نرخ رشد اقتصادی با همان میزان درآمد هشت درصد است اما در دولت فعلی با میانگین 75 میلیارد دلار درآمد ارزی در هر سال نرخ رشد اقتصادی 3/6 درصد را حاصل شده است.
در ارائه آمار باید کلیه شاخصها را با هم در نظر گرفت. طبیعی است که درآمد دولتی کاهش یابد، شاخصهای اقتصادی آن نیز منفی میشود، به همین میزان هر چه درآمد ارزی کشور بالا میرود باید شاخص های اقتصادی نیز رشد پیدا کند.
نرخ تشکیل سرمایه در دولت آقای خاتمی 11 درصد بوده اما اکنون 5/4 درصد است، آقای احمدی نژاد به این موارد که اشاره نمیکند، چرا در این مملکت با این حجم درآمد نرخ تشکیل سرمایه به کمتر از نصف کاهش پیدا کرده است؟
برنامه ها و اهداف اقتصادی آقای میرحسین موسوی را چگونه می بینید؟
آقای مهندس موسوی تاکنون تنها راهبردهای اقتصادی خود را اعلام کرده است و طبیعی است که یک رئیس جمهور باید ابتدا راهبردها را اعلام کند، این راهبردهاست که در ذیل آن برنامههای اقتصادی تعریف می شود.
کسانی که جزییات برنامههای اقتصادی خود را اعلام می کنند بیشتر تبلیغاتی است و گرنه برنامهها در ذیل راهبردها تعریف می شوند، در دوران رقابت های انتخاباتی جهت گیریها اعلام و مسیرها نشان داده میشود. برای بهتر پیمودن این مسیرها صدها راه است که ممکن است امروز به ذهن کاندیداها خطور نکند اما در دوران ریاست جمهوری با کمک کارشناسان تعریف شده و نهایتا در برنامههای اجرایی دولت خواهد آمد.
مرجع : ایران دیپلماسی
آقای احمدی نژاد باید به عنوان مثال نرخ تورم را در زمان تحویل گرفتن دولت تا زمان تحویل آن به دولت بعدی با یکدیگر مقایسه کند در حالی که چنین نمیکند. ایشان با نرخ تورمی کمتر از 11 درصد دولت را تحویل گرفت و اکنون که عمر دولت نهم رو به پایان است اگر نرخ تورم همان عددی باشد که وی میگوید-یعنی حدود 15 درصد- به این معناست که بیش از 5 درصد به نرخ تورم در طول این دولت افزوده شده است.
این مسئله را باید با این ملاحظه در نظر بگیریم که حجم درآمد ارزی دولت نهم به نسبت دولت قبل بیش از سه برابر است (بر اساس برنامه چهارساله، بودجه ارزی دولت 5/84 میلیارد دلار بوده در هر سال و حدود 300 میلیارد دلار در طول چهار سال پیش بینی شده است).
قرار نیست که کاری که با 300 میلیارد دلار در طول چهار سال دولت نهم میتوانست انجام گیرد با اقداماتی که در دولت قبل با سالی 15 میلیارد دلار درآمد ارزی صورت گرفت یکسان باشد. با وجود این، در دولت هشتم نرخ رشد اقتصادی با همان میزان درآمد هشت درصد است اما در دولت فعلی با میانگین 75 میلیارد دلار درآمد ارزی در هر سال نرخ رشد اقتصادی 3/6 درصد را حاصل شده است.
در ارائه آمار باید کلیه شاخصها را با هم در نظر گرفت. طبیعی است که درآمد دولتی کاهش یابد، شاخصهای اقتصادی آن نیز منفی میشود، به همین میزان هر چه درآمد ارزی کشور بالا میرود باید شاخص های اقتصادی نیز رشد پیدا کند.
نرخ تشکیل سرمایه در دولت آقای خاتمی 11 درصد بوده اما اکنون 5/4 درصد است، آقای احمدی نژاد به این موارد که اشاره نمیکند، چرا در این مملکت با این حجم درآمد نرخ تشکیل سرمایه به کمتر از نصف کاهش پیدا کرده است؟
برنامه ها و اهداف اقتصادی آقای میرحسین موسوی را چگونه می بینید؟
آقای مهندس موسوی تاکنون تنها راهبردهای اقتصادی خود را اعلام کرده است و طبیعی است که یک رئیس جمهور باید ابتدا راهبردها را اعلام کند، این راهبردهاست که در ذیل آن برنامههای اقتصادی تعریف می شود.
کسانی که جزییات برنامههای اقتصادی خود را اعلام می کنند بیشتر تبلیغاتی است و گرنه برنامهها در ذیل راهبردها تعریف می شوند، در دوران رقابت های انتخاباتی جهت گیریها اعلام و مسیرها نشان داده میشود. برای بهتر پیمودن این مسیرها صدها راه است که ممکن است امروز به ذهن کاندیداها خطور نکند اما در دوران ریاست جمهوری با کمک کارشناسان تعریف شده و نهایتا در برنامههای اجرایی دولت خواهد آمد.
مرجع : ایران دیپلماسی
فارس مدعی شد بر اساس تازه ترین نظرسنجی ها از مردم بعد از دو مناظره تلویزیونی احمدی نژاد با موسوی و کروبی آرای محمود احمدی نژاد در مراکز استانها و شهرهای بزرگ تا 2 برابر و در مناطق روستایی تا 5 برابر موسوی افزایش یافته است.
خبرگزاری دولتی فارس به نقل از نظرسنجی های معتبر ادعا کرد به دنبال برگزاری مناظرههای محمود احمدینژاد با کروبی و موسوی میزان آرای وی در نظرسنجیها در حال افزایش و میزان آرای میرحسین موسوی در حال ریزش میباشد.
براین اساس مردم تهران در تاریخ 88.03.16 میزان آرای میرحسین موسوی و احمدینژاد با یکدیگر برابر شد و میزان آرای کروبی به 2.6 درصد و آرای محسن رضایی به 1.6 درصد رسید.
براساس نظرسنجی انجام شده تهران طی دیروز 88.03.17 میزان آرای احمدینژاد به 47.5 درصد افزایش یافت و میزان آرای موسوی به 39.9 درصد ریزش پیدا کرد.
در نظرسنجی مردم تهران میزان آرای محسن رضایی در روز گذشته 2.2 درصد و کروبی 1.6 درصد گزارش شده است.
براساس همان نظرسنجى، در مناطق جنوبى تهران که تعداد راى دهندگان و میزان مشارکت بالاتراست، اکثریت مردم از احمدى نژاد حمایت مىکنند.
فارس همچنین گزارش داد میزان آرای احمدینژاد دو برابر میرحسین موسوی بوده است. براین اساس میزان آرای احمدینژاد 51 درصد و میرحسین موسوی 25 درصد، کروبی 3.2 درصد و محسن رضایی 3.1 درصد بوده است.
در این نظرسنجی 13.7 درصد افراد اعلام کرده بودند که هنوز تصمیم نهایی را نگرفته اند. میزان آرای احمدینژاد در 24 استان کشور از 1 تا 5 درصد افزایش داشته است.
براساس نظرسنجی دیگری از روستاها و مناطق محروم میزان آرای احمدینژاد از 66 درصد آمار قبلی به 75 درصد افزایش یافت و میزان آرای موسوی نیز از 15 درصد به 14 درصد کاهش یافته است به این ترتیب میزان آرای احمدینژاد در تازهترین نظرسنجی در روستاها که 33 درصد آرا را تشکیل میدهند به 5 برابر موسوی افزایش یافته است.
فارس نوشت: براساس نظرسنجی ایسپا از 4 نقطه در تهران میزان آرای احمدینژاد 43 درصد و موسوی 38 درصد گزارش شده است.
براساس نظرسنجیهای مذکور میزان مشارکت مردم در انتخابات در تهران 56 درصد در تاریخ 88.03.16 و در تاریخ 88.03.17، 57 درصد بوده است. میزان مشارکت روستاها که در نظرسنجی قبلی 80 درصد بود در نظرسنجی اخیر به 88 درصد افزایش یافته است. میزان مشارکت در سطح کشور نیز در مراکز استانها و شهرهای بزرگ 72 درصد گزارش شده است.
با توجه به اینکه جامعه روستایى در این دور از انتخابات 15 میلیون و 300 هزار نفر معادل 33 درصد از واجدین شرایط راتشکیل داده، شهرهاى کوچک 19 میلیون و 600 هزار نفر معادل 42,2 درصد و شهرهاى بزرگ 11 میلیون و 260 هزار نفر معادل 24 درصد آرا را تشکیل خواهند داد، با احتساب مشارکت 72 درصدى بیش از 33 میلیون نفر در انتخابات شرکت خواهند کرد که نفر پیروز مىبایست با کسب بیش از 16.5میلیون راى بر مسند ریاست جمهورى تکیه زند.
فارس نوشت: بدین ترتیب نظر به پیشتازى محمود احمدى نژاد در نظرسنجىها عملاً مىتوان وى را پیروز دهمین دوره انتخابات ریاست جمهورى در مرحله نخست خواند.
مرجع : فارس
به گزارش قلمنیوز، دفتر مهندس موسوی در پی برخی گمانهزنیهای رسانهها و انتشار اسامی احتمالی کابینه موسوی اعلام کرد که گرچه ملاکها و معیارها درباره اعضای کابینه مشخص شده و از همه افراد شایسته و معتقد به قانون اساسی، دیدگاههای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، فارغ از گرایشهای سیاسی و جناحی آنها استفاده خواهد شد، اما هنوز هیچ فرد خاصی در هیچ سطح و ردهای معین نشده است.
این دفتر از رسانهها درخواست کرد که به جای گمانهزنی درباره اعضای کابینه موسوی، اخبار خود را در این زمینه از منابع موثق پیگیری کنند.