تعداد بازدید : 9535
تعداد نوشته ها : 7
تعداد نظرات : 3
ای بزرگ موندنی ای طلايهدار روز
سايه گستر رو تن از گذشته تا هنوز
ای صدات صدای نور تو شب پوسيدنی
ای سخاوت غمت بهترين بوسيدنی
واسه اين شرقی تن داده به باد
تو گوارایی حس وطنی
تو شقاوت شب قرن يخی
تو شكوفایی تاريخ منی
اگه شعرم زمزمه توی بازار صداست
طپش قلبم اگه پچ پچ شاپركهاست
تو رو فرياد ميیزنم ای كه معجزه گري
اي كه اين شبزده رو به سپيده می بری
واسه اين شرقی تن داده به باد
تو گوارایی حس وطنی
تو شقاوت شب قرن يخی
تو شكوفایی تاريخ منی
ای تو ياور بزرگ همه قلبهای شكسته
ای تو مرهم عزيز هرچي دست پينه بسته
رو كدوم قله نشستي تو كه دنيا زير پاته
غصهء دستهاي خالی لرزش پاكه صداته
توی قرن دود و آهن تو رسول گـل و نوري
تو عطوفت مسلم تو حقيقت غروری
واسه اين شرقی تن داده به باد
تو گوارایی حس وطنی
تو شقاوت تو شقاوت شب قرن يخی
تو تو شكوفایی تاريخ منی
تو مفسر محبت تو طلايهدار صبحی
فاتح تاريخی من تو خود سردار صبحی
اسم تو اسم شب من به شكوه اسم اعظم
متبرك و عزيزی مثل سجده گاه آدم
واسه اين شرقی تن داده به باد
تو گوارایی حس وطنی
تو شقاوت شب قرن يخی
تو شكوفایی تاريخ منی
واسه اين شرقی تن داده به باد
تو گوارایی حس وطنی
تو شقاوت شب قرن يخی
تو شكوفایی تاريخ منی
دسته ها :
دوشنبه هجدهم 4 1386