معرفی وبلاگ
وَإِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاَِنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ، فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ، وَدَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى ، وَأَمَّا أَعْدَاءُ اللهِ فَدُعَاؤُهُمْ الضَّلالُ، وَدَلِيلُهُمُ الْعَمْى... نهج الباغه خطبه 38 شُبهه را از اين جهت شُبهه ناميده اند كه شبيه و مانند حق است، پس روشني دوستان خدا در چيزهاي شُبهه ناك، ايمان و يقين است، و راهشان راه هدايت و رستگاري است و اما دشمنان خدا پس دعوت آنان به ضلالت و گمراهي است، و راهنماي آنان كوري آنان مي‎باشد.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 520258
تعداد نوشته ها : 502
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
حجاب صرفا برای همسران رسول خدا(ص) نازل شده!
به گزارش پخش به نقل از ابنا، یک سایت خبری عربی با انتشار بخشی از فتواهای یک شیخ مفتی نوشت : "باور اینکه حکم حجاب صرفا برای همسران رسول خدا نازل شده ، کاملا صحیح است!!"

سایت خبری "ایلاف" که به مواضع ضد شیعی شهره بوده و فراتر از آن مشی ضد دینی را در پیش گرفته است، با درج فتوایی از "احمد بن قاسم بن احمد بن وافدیه الغامدی " مفتی جوان اهل سنت در عربستان که با صدور فتواهای عجیب خود بار دیگر افکار " محمد بن عبدالوهاب " مفتی قرن 12 را احیاء کرد نوعی جنجال در محافل دینی عربستان به پا کرده است.
او در یکی دیگر از فتواهای جنجالی خود گفته است که آیه وجوب حجاب صرفا برای حفظ شان مادران مومنین ( زنان پیامبر ) نازل شده و عمومیت مسلمانان را ندارد.
" الغامدی " در دفاع از نظرات عجیب خود می گوید : "در آغاز صدور هر فتوا با مخالفت های مواجه می شوم اما مخالفان من پس از آنکه در عمق نظرات من فکر می کنند متوجه می شوند که فتوا دقیقا منطبق بر موازین شریعت و سنت رسول خداست ! و این پدیده موجب می شود که من در عزم خود بیش از گذشته راسخ شوم!"
او نظرات برخی از شخصیت‏های اسلامی درباره فتواهای خود را بی ارزش خوانده و آنها را به تعمق بیشتر در قران فرامی‏‎خواند.
"الغامدی" دکترای افتخاری از یکی از دانشگاه‏های آمریکا و مدرک دکترای دیگری از دانشگاه "ملک عبدالعزیز" جده دارد و ناظر فنی پخش برنامه های مذهبی در یکی از کانال‏های مذهبی در بورکینافاسو است و سمت های مهمی در اداره کل امر به معروف و نهی از منکر عربستان دارد.
گفتنی است این روزها شاهد فتاوای عجیب و غریبی از سوی مفتی‏های سعودی هستیم و رشد این فتواهای عجیب و غریب این پرسش را ایجاد کرده است که گویی تعمدی در بیان چنین فتواهای خارج از قاعده‏ای هستیم.



چهارشنبه 30 10 1388 22:36
بعد از زنا، زنادهنده را بکشید تا حد جاری نشود!
ابوحنیفه نعمان بن ثابت، فتواهای شرم آور زیادی در طول عمرش داده است؛ اما این یکی بسیار زشت تر و عجیب تر از دیگر فتواهای او است؛ به طوری که تعجب بزرگان اهل سنت را نیز برانگیخته است.

ابن حزم اندلسی در کتاب المحلى می نویسد:


من زَنَى بِامْرَأَةٍ ثُمَّ تَزَوَّجَهَا لم یَسْقُطْ الْحَدُّ بِذَلِکَ عنه لأََنَّ اللَّهَ تَعَالَى قد أَوْجَبَهُ علیه فَلاَ یُسْقِطُهُ زَوَاجُهُ إیَّاهَا . وَکَذَلِکَ إذَا زَنَى بِأَمَةٍ ثُمَّ اشْتَرَاهَا وهو قَوْلُ جُمْهُورِ الْعُلَمَاءِ . وقال أبو حنیفة لاَ حَدَّ علیه فی کِلْتَا الْمَسْأَلَتَیْنِ ....
ولو زَنَى بِامْرَأَةٍ حُرَّةٍ أو أَمَةٍ ثُمَّ قَتَلَهَا فَعَلَیْهِ حَدُّ الزِّنَى کَامِلاً وَالْقَوَدُ أو الدیه وَالْقِیمَةُ لانها کُلَّهَا حُقُوقٌ اوجبها اللَّهُ تَعَالَى فَلاَ تُسْقِطُهَا الْآرَاءُ الْفَاسِدَةُ .
وَرُوِیَ عن أبی حَنِیفَةَ أَنَّ حَدَّ الزِّنَى یَسْقُطُ إذَا قَتَلَهَا فما سُمِعَ بِأَعْجَبَ من هذه الْبَلِیَّةِ أَنْ یَکُونَ یَزْنِی فیلزمه (فیلزم) الْحَدَّ فإذا أَضَافَ إلَى کَبِیرَةِ الزِّنَى کَبِیرَةَ الْقَتْلِ لِلنَّفْسِ التی حَرَّمَ اللَّهُ تَعَالَى سَقَطَ عنه حَدُّ الزِّنَى نَبْرَأُ إلَى اللَّهِ تَعَالَى من ذلک وَنَحْمَدُهُ على السَّلاَمَةِ منها کَثِیرًا وَبِهِ نَسْتَعِینُ.



اگر کسی با زنی زنا و سپس با او ازدواج کند، حد از او ساقط نمی شود؛ زیرا خداوند اجرای حد را بر چنین شخصی واجب کرده است؛ پس ازدواج کردن نمی تواند این حد را ساقط کند؛ همچنین اگر کسی با کنیزی زنا و سپس او را بخرد، حد ساقط نمی شود ، این دیدگاه جمهور علما است؛ اما از ابوحنیفه نقل شده است که در هر دو صورت حد ساقط می شود.
اگر کسی با زن آزاد و یا کنیز زنا و سپس او را بکشد، باید حد کامل زنا بر وی جاری و شخص قصاص می شود، یا دیه و یا قیمت کنیز را می دهد (بنابر اختلاف موارد) ؛ زیرا همه آن ها حقوقی است که خداوند آن را واجب است؛ پس آراء فاسد نمی تواند آن ها را ساقط کند.


از ابوحنیفه نقل شده است اگر بعد از زنا کردن، آن زن را بکشد، حد ساقط می شود.
عجیب تر از این بلا شنیده نشده است که اگر زنا کند، حد جاری می شود ؛ اما اگر بر این گناه کبیره، گناه کبیره قتل نفس که خداوند آن را حرام کرده است، اضافه شود، حد ساقط می شود!!!

إبن حزم الظاهری، ابومحمد علی بن أحمد بن سعید (متوفای456هـ)، المحلی، ج 11، ص 252 ، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ناشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت.



دسته ها :
چهارشنبه 30 10 1388 22:33
آیا این کودک دجال است؟
پایگاه خبری شیعه «پخش»، پس از انتشار عکس کودکی که با یک چشم به دنیا آمده است، اقدام به درخواست استفتاء از مراجع عظام در مورد اینکه «آیا این کودک می تواند همان دجال باشد؟» نمود. 
پاسخ دو تن از مراجع به سؤال این پایگاه خبری به شرح زیر است:

دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی

 بسم الله الرحمن الرحیم

:: با اهداء سلام و تحیت؛ 

جواب : این سخنان اعتباری ندارد.

همیشه موفق باشید  

دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی: / بخش استفتاءات


دفتر آیت الله العظمی مظاهری مدظله العالی

بسمه تعالی

این گونه حرفها که زیاد هم شده است خرافت است و باید ترتیب اثر نداد.

حسین المظاهری





چهارشنبه 30 10 1388 22:30
گفتن صدق الله العظیم و بوسیدن قرآن بدعت است

کمیته فتاوا: گفتن صدق الله العظیم و بوسیدن قرآن بدعت است

به گزارش سلام شیعه و به نقل از شبکه انصار الصحابه، جدیداً از سوی کمیته فتاوای عربستان صعودی، حکم بوسیدن قرآن و گفتن صدق الله العظیم بعد از قرائت قرآن، چنین بیان شده است:

سؤال: 

حکم گفتن صدق الله العظیم بعد از قرائت قرآن چیست؟

جواب: 

گفتن صدق الله العظیم بعد از قرائت قرآن بدعت است، زیرا نه پیامبر صلّی لله علیه و سلّم و نه خلفای راشدون و نه سایر صحابه رضی الله عنهم و نه امامان سلف رحمهم الله با وجود کثرت قرائت قرآن و توجه به شأن قرآن این عبارت را به زبان نمی آورده اند، بنابراین التزام به این عبارت بعد از قرائت قرآن بدعتی جدید است.

 
حکم بوسیدن قرآن

سوال:

ملاحظه می کنیم که بعضی از برادران وقتی قرآن کریم را قرائت می کنند،‌ آن را می بوسند و بر آن دست می کشند و به چشم و صورت خود می مالند، آیا این در شریعت وجود دارد؟

جواب: 

ما سندی برای آن در شرع مطهّر نمی بینیم.


کمیته دائمی فتاوا



چهارشنبه 30 10 1388 22:28
سلف سرویس حرام است!

مجله خانوادگی "روتانا" چاپ کشور اردن در شماره جدید خود اعلام کرد: «یکی از شیوخ وهابی، استفاده از رستوران‌های بوفه‌باز (سلف سرویس) که در آن چندین نوع غذا سرو می شود را حرام اعلام کرد»! این در حالی است که بیشتر رستوران‌ها و هتل‌های عربستان و سایر کشورهای عربی از این نوع رستوران‌ها استفاده می‌کنند و مردم نیز نوعا به دلیل تنوع غذایی، این نوع رستورانها را ترجیح می‌دهند.

این فتوا با واکنش هتلداران و صاحبان رستوران‌ها و سایر اقشار مردم مواجه شده و آنها را دچار نوعی سردرگمی و عصبانیت کرده است. 

در همین راستا یک مفتی وهابی دیگری نیز "میکی ماوس" را مرتد و ریختن خون آن را حلال کرده است! فارغ از اینکه میکی ماوس یک شخصیت کارتونی بوده و همین موضوع موجب انفجار بمب خنده در خبرگزاری‌های غربی و آمریکایی شده و دستمایه طنز طنزپردازان گردیده است.

صرف نظر از بغض و کینه‌ای که این بظاهر علما با اهل‌بیت(ع) و شیعیان دارند و فتواهای تفرقه‌انگیزی که بر اثر این کینه‌ها صادر می‌کنند، فتواهایی نظیر آنچه در بالا گذشت و یا فتوای مشهور مربوط به زولبیا، فوتبال و بازیکنان آن موجب تمسخر پیروان سایر ادیان در شرق و غرب و حتی بی‌دین‌ها گردیده است...
والله المستعان




چهارشنبه 30 10 1388 22:25
هنگام قطع برق روزه نگیرید
شیخ عبدالمحسن عبیکان از مفتیان وهابی و مقامات بلندپایه وزارت دادگستری عربستان در فتوایی که در روزنامه "الخلیج" چاپ عربستان منتشر شد، فتوای عدم وجوب روزه برای مناطقی که قطعی مکرر برق دارند را صادر کرد.
وی دلیل این فتوا را مشقت‏بار بودن روزه برای ساکنان این مناطق و گرمی بیش از حد هوا در روزهای تابستان ذکر کرده است.
 عبیکان توضیح نداد که آیا مسلمانان صدر اسلام هم می توانستند با مشقت بار توصیف کردن روزه، از زیر بار انجام این فریضه الهی شانه خالی کنند یا نه؟
گفتنی است هفته گذشته تعدادی از ساکنان مناطق حائل و القصیم که به صورت مکرر برق در این مناطق قطع می‏شود، درباره وجوب یا عدم وجوب روزه از عبیکان استفتا کرده بودند.
لازم به ذکر است این مفتی وهابی چندی پیش نیز قربانیان آنفلوانزای خوکی را شهید عنوان کرده بود.



چهارشنبه 30 10 1388 22:22
اهانت یکی از نمایندگان پارلمان کویت به آیت الله سیستانی
به گزارش پخش به نقل از ابنا: تعدادی از نمایندگان افراطی پارلمان کویت، ضمن اهانت دوباره به آیت‏الله سیستانی، تصویب ممنوعیت ورود العریفی به کویت را محکوم کردند.
«ولید الطبطبایی» نماینده افراطی منتسب به وهابیون تندروی پارلمان کویت، یکی از این نمایندگان است که تصویب قانون ممنوعیت ورود محمد العریفی به این کشور از سوی دولت را محکوم کرد!
وی که در ضدیت با تشیع و ایرانی‏ها شهره است، خود نیز به دلیل همکاری با تروریست‏های وابسته به القاعده، از سوی چند کشور عربی و غیرعربی ممنوع الورود اعلام شده است و حال به خاطر العریفی امام‏جمعه هتاک ریاض به دولت اعتراض کرده است.
چند روز پیش وزارت کشور کویت به رسانه‏ها اعلام کرده بود که العریفی را به دلیل اهانت به مرجع شیعیان و نیز ایجاد اختلافات عمیق میان مذاهب اسلامی، به کویت ممنوع الورود کرده است.
الطبطبایی در بخش دیگری از اظهارات سخیف خود گفته بود: "جای تأسف است که دولت کویت یکی از بزرگان علم و دین(!) را تنها به خاطر گفتن حقایق در مورد علمای شیعه ممنوع الورود کرده است؛ آن‏هم فردی چون علی سیستانی که همواره در پی مطرح کردن خود و به حاشیه راندن اهل سنت عراق از صحنه مدیریت این کشور است!".
الطبطبایی ضمن تأیید گفته‏های العریفی، افزود: "این عالم بزرگوار(محمد العریفی) درباره فرقه ضاله الحوثی سخن بدرستی رانده است. ما همه بر این باوریم که باید این فرقه شیعی را از صحنه معادلات منطقه حذف کنیم!".



دسته ها : مطالب روزانه
چهارشنبه 30 10 1388 22:14
گزارش پخش به نقل از شیعه آنلاین، پایگاه خبری الراصد وابسته به شیعیان عربستان سعودی در خبری نوشت: "محمد العریفی" از چهره های سرشناس وهابیت در عربستان سعودی طی خطبه نماز جمعه این هفته خود در شهر ریاض پایتخت عربستان، با اهانت شدید به حضرت آیت الله سیستانی، ایشان را فاجر و زندیق توصیف کرد. در همین راستا شیخ "حسن صفار" از چهره های سرشناس شیعیان عربستان طی اظهاراتی خواستار عذرخواهی فوری و رسمی مقامات عربستانی به خاطر اهانت چهره سرشناس وهابیت به مرجع عالیقدر جهان تشیع، حضرت آیت الله سید علی سیستانی شد. شیخ "حسن صفار" که به مناسبت دهه دوم ماه محرم الحرام در حال سخنرانی در یکی از حسینیه‌های شهر شیعه نشین قطیف در شرق عربستان سعودی بود، در ادامه گفت: مقامات رسمی عربستان باید پاسخگوی این اهانت باشند و مسئولیت آن را بر عهده بگیرند زیرا این اهانت به فرد نبوده بلکه اهانت به تمام پیروان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و بلکه اهانت به تمام مسلمانان بوده است. شیخ "حسن صفار" در ادامه افزود: جایگاه و شأن حضرت آیت الله سیستانی بالاتر از آن است که چنین اهانت‌هایی بر آن تأثیر بگذارد و بدون شک این گونه اهانت‌ها لایق اهانت کننده آن است و به هیچ کسی به جز اهانت کننده ضرری وارد نمی کند. این چهره سرشناس شیعیان عربستان همچنین گفت: این گونه اهانت‌ها در راستای دروغ‌‌ها و اتهاماتی است که همواره علیه پیروان مکتب تشیع و چهره های آن زده می‌شود. من مطمئنم که "العریفی" برای اینکه مجبور نشود به خاطر اهانتش عذرخواهی کند، طی چند روز آینده پیروان و رهبران ادیان دیگر از جمله مسیحیت و یهود را نیز مورد اهانت قرار خواهد داد.
 
دسته ها : مطالب روزانه
چهارشنبه 30 10 1388 22:1
ظهور مهدی از منظر قرآن و سنت
مهدی(علیه السلام) در قرآن
در بزرگ کتاب آسمانى، آیات متعدّدى است که بشارت این ظهور بزرگ را مى دهد، و ما از میان این آیات تنها به یک آیه قناعت مى کنیم:
در سوره نور، آیه 55 مى خوانیم: (وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الارض کما استخلف الذین من قبلهم); خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام مى دهند وعده خلافت روى زمین داده، همان گونه که افرادى را که قبل از شما بودند و ایمان و عمل صالح داشتند حکومت و خلافت داشتند».
این آیه به خوبى نشان مى دهد که سرانجام، حکومت روى زمین از دست حکام جبار و زمامداران ستمگر بیرون خواهد آمد، و مؤمنان صالح بر سراسر زمین حکومت خواهند نمود.
در دنباله همین آیه علاوه بر وعده فوق، سه وعده دیگر، نیز داده شده است; تمکین دین و نفوذ معنوى حکومت «الله» در دل ها (و لیمکنن لهم دینهم الذى ارتضى لهم)
مبدّل شدن هر گونه ناامنى به امنیت (و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً)
و ریشه کن شدن شرک از سراسر زمین (یعبدوننى لا یشرکون بى شیئا)
امام على بن الحسین(علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمود: «هم و الله شیعتنا یفعل الله ذلک بهم على یدى رجل منا و هو مهدىّ هذه الامة; این گروه به خدا سوگند همان پیروان مکتب ما هستند، خداوند به وسیله مردى از خاندان ما این موضوع را تحقّق مى بخشد و او مهدى این امّت است».(1)
مهدى در منابع حدیث
احادیث در زمینه این که حکومت جهانى توأم با صلح و عدالت به وسیله فردى از خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) به نام «مهدى» تحقّق مى یابد در منابع حدیث «شیعه» و «اهل سنّت» به قدرى زیاد است که از حدّ «تواتر» نیز مى گذرد.
و احادیث در زمینه این که او دوازدهمین امام و جانشین پیامبر و نهمین فرزند امام حسین(علیه السلام)و فرزند بلافصل امام حسن عسکرى است در منابع شیعه نیز متواتر است.
در قسمت اوّل یعنى متواتر بودن احادیث ظهور مهدى از نظر منابع اهل سنّت همین قدر کافى است که دانشمندان اهل سنّت صریحاً در کتابهایشان از آن یاد کرده اند، تا آنجا که در رساله اى که از طرف «رابطة العالم اسلامى»، از بزرگ ترین مراکز دینى اهل حجاز، اخیراً انتشار یافته چنین مى خوانیم: «او آخرین خلفاى راشدین دوازده گانه است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در احادیث صحاح از آن خبر داد، و احادیث مهدى از بسیارى از صحابه از پیامبر گرامى اسلام نقل شده است».
سپس بعد از ذکر نام «بیست نفر از صحابه» که احادیثِ مهدى(علیه السلام)را از پیامبر(صلى الله علیه وآله)نقل کرده اند، چنین ادامه مى دهد: «غیر از آنها نیز گروه بسیار دیگرى احادیث را نقل کرده اند... بعضى از دانشمندان اهل سنّت کتب خاصّى پیرامون اخبار مهدى نوشته اند از جمله ابونعیم اصفهانى، ابن حجر هیثمى و شوکانى و ادریس مغربى و ابوالعبّاس ابن عبدالمؤمن هستند». سپس مى افزاید: «گروهى از بزرگان گذشته و امروز از علماى اهل سنّت تصریح به متواتر بودن اخبار مهدى کرده اند».
سپس بعد از ذکر نام گروهى از آنان گفتار خود را با این عبارت پایان مى دهد: «جمعى از حفاظ و محدثین صریحاً گفته اند که احادیث مهدى هم از نوع حدیث صحیح است و هم از نوع حدیث حسن و مجموع آن قطعاً متواتر است، و اعتقاد به قیام مهدى واجب مى باشد و این از عقاید مسلّم اهل سنّت و جماعت است و هیچ کس جز افراد جاهل و بدعت گذار آن را انکار نمى کند!»
 
امّا در مورد احادیث شیعه
همین اندازه کافى است که بدانیم صدها حدیث در این زمینه از راویان مختلف از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه هدى(علیهم السلام) نقل شده، به طورى که از حدّ تواتر گذشته، و نزد شیعه از ضروریات مذهب گردیده است، که احدى نمى تواند در میان اهل مذهب وارد شود و از اعتقاد آنها بر ظهور مهدى و بسیارى از ویژگى هاى او، و علائم ظهور و چگونگى حکومت و برنامه هاى مختلف او، با خبر نگردد.
علماى بزرگ شیعه از قرون نخستین تا به امروز کتاب هاى متعدّدى در این زمینه نگاشته و احادیث را در آن جمع آورى کرده اند.
ما به عنوان نمونه، دو سه حدیث را در این جا یادآور مى شویم و علاقمندان به مطالعه بیشتر در این زمینه را به کتاب هاى «مهدى انقلابى بزرگ»، «نوید امن و امان» و ترجمه کتاب «المهدى» تألیف عالم بزرگوار سیّد صدرالدین صدر ارجاع مى دهیم.
پیغمبر گرامى اسلام فرمود: «لو لم یبق من الدهر الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتّى یبعث رجلا من اهل بیتى یملأها قسطاً و عدلا کما ملئت ظلماً و جوراً; اگر از احوالات عمر جهان جز یک روز باقى نماند، خداوند آن را طولانى مى کند تامردى از خاندان مرا مبعوث کند که زمین را پر از عدل و داد کند آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد».(2)
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع الجور فى ایامه و امنت به السبل و اخرجت الارض برکاتها، و رد کل حق الى اهله،... و حکم بین الناس بحکم داود و حکم محمّد(صلى الله علیه وآله)فحینئذ تظهر الارض کنوزها، و تبدى برکاتها، و لایجد الرجل منکم یومئذ موضعاً لصدقته و لبره، لشمول الغنى جمیع المؤمنین...;
هنگامى که قائم قیام کند، حکومت را بر اساس عدالت قرار مى دهد، ظلم و جور در دوران او برچیده مى شود، جادّه ها در پرتو وجودش امن و امان مى گردد، زمین برکاتش را خارج مى سازد، و هر حقّى به صاحبش مى رسد، در میان مردم همانند داود و محمد(صلى الله علیه وآله)داورى کند، در این هنگام زمین گنج هاى خود را آشکار مى سازد، و برکات خود را ظاهر مى کند، و کسى مستحقّى را براى انفاق و صدقه و کمک مالى نمى یابد، زیرا همه مؤمنان بى نیاز و غنى خواهند شد...»(3)
پی  نوشتها :
1. تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 55، سوره نور.
2. این حدیث در غالب کتب شیعه و اهل سنّت نقل شده است.
3. بحارالانوار، ج 13 (چاپ قدیم).





دسته ها : موعود ادیان
پنج شنبه 24 10 1388 14:31
فطرت و ظهور مصلح بزرگ
الهامات باطنى که گاه امواجش از داورى هاى خرد نیرومندتر است نه تنها در مسئله خداشناسى، بلکه در تمام اعتقادات مذهبى مى تواند رهنمون ما باشد، و در این مسئله نیز رهنمون ماست.
و نشانه هاى آن:
اولا: عشق عمومى به عدالت جهانى است، زیرا همه مردم دنیا با تمام اختلاف هایى که دارند، بدون استثنا، به صلح و عدالت عشق مىورزند، ما همه فریاد مى زنیم و در این راه تلاش مى کنیم و صلح و عدالت جهانى را با تمام وجود خود مى طلبیم.
دلیلى بهتر از این براى فطرى بودن ظهور آن مصلح بزرگ پیدا نمى شود، چرا که همه جا عمومى بودن خواسته ها دلیلى بر فطرى بودن آنهاست. (دقّت کنید)
هر عشق اصیل و فطرى حاکى از وجود معشوقى در خارج و جاذبه و کشش آن است.
چگونه ممکن است خداوند این عطش را در درون جان انسان آفریده باشد و چشمه اى که او را از این نظر سیراب کند در خارج موجود نباشد؟
این جاست که مى گوییم فطرت و نهاد عدالت طلب آدمى به وضوح صدا مى زند که سرانجام صلح و عدالت همه جهان را فرا خواهد گرفت، و بساط ظلم و ستم و خودکامگى برچیده خواهد شد، و بشریّت به صورت یک کشور و در زیر یک پرچم با تفاهم و پاکى زندگى خواهد کرد.
ثانیاً: انتظار عمومى همه ادیان و مذاهب براى یک مصلح بزرگ جهانى است، تقریباً در همه ادیان فصلى جالب در این زمینه به چشم مى خورد، و مسئله ایمان به ظهور یک نجاتبخش بزرگ، براى مرهم نهادن بر زخم هاى جانکاه بشریّت، تنها در میان مسلمانان نیست، بلکه اسناد و مدارک موجود نشان مى دهد این یک اعتقاد عمومى و قدیمى است که در میان همه اقوام و مذاهب شرق و غرب بوده است، اگر چه اسلام به حکم این که مذهبى است کامل تر تأکید بیشترى روى این مسئله مى کند.
* * *
در کتاب «زند» که از کتب معروف زرتشتیان است بعد از ذکر مبارزه همیشگى ایزدان و اهریمنان مى گوید: «آن گاه پیروزى بزرگ از طرف ایزدان مى شود، و اهریمنان را منقرض مى سازد...
«عالم کیهان به سعادت اصلى خود رسیده، بنى آدم بر تخت نیک بختى خواهند نشست!»
در کتاب «جاماسب نامه» از «زردشت» چنین نقل مى کند: «مردى بیرون آید از زمین تازیان... مردى بزرگ سر، و بزرگ تن، و بزرگ ساق، و بر آیین جد خویش و با سپاه بسیار... و زمین را پرداد کند».
در کتاب «وشن جوک» از کتب هندوها چنین آمده: «سرانجام دنیا به کسى برگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد».
در کتاب «باسک» از کتب هندوها چنین مى خوانیم: «دور دنیا تمام شود به پادشاهِ عادلى در آخر زمان، او پیشواى فرشتگان و پریان و آدمیان باشد، راستى حق با او باشد، و آنچه در دریاها و زمین ها و کوه ها پنهان است همه را به دست آورد. از آسمان و زمین آنچه باشد خبر مى دهد و بزرگ تر از او کسى به دنیا نیاید!»
در کتابِ «مزامیر» داود که از کتب «عهد قدیم» (تورات و ملحقات آن) است مى خوانیم: «شریران منقطع خواهند شد، امّا متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد». در همان کتاب و همان فصل آمده است: «صدیقان وارث زمین شده و همیشه در آن ساکن خواهند شد». نظیر همین سخن در کتاب «اشعیاى نبى» از کتب تورات نیز آمده است در انجیل «متى» فصلِ 24 چنین مى خوانیم: «چون برق از مشرق بیرون مى آید و تا به مغرب ظاهر مى گردد، فرزند انسان نیز چنین خواهد بود...».
و در انجیل «لوقا» فصل دوازدهم مى خوانیم: «کمرهاى خود را بسته، و چراغ هاى خود را افروخته نگهدارید، و مانند کسانى باشید که انتظار آقاىِ خود را مى کشند، تا هر وقت بیاید و در را بکوبد بى درنگ براى او باز کنند!»
در کتاب «علائم الظهور» چنین آمده است: «در کتب قدیم چینیان، و در عقائدِ هندیان، و در بین اهالىِ اسکاندیناوى، و حتى در میانِ مصریان قدیم، و بومیانِ مکزیک و نظایر آنها، عقیده به ظهور یک مصلح جهانى را مى توان یافت».




دسته ها : موعود ادیان
پنج شنبه 24 10 1388 14:21
پیامبر اسلام (ص) قبل از نبوت چه آئینى داشت؟

‏در اینکه پیغمبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) قبل از بعثت هرگز براى بت سجده نکرد و از خط توحید منحرف نشد شکى نیست، و تاریخ زندگى او نیز به خوبى این معنى را منعکس مى کند اما در اینکه بر کدام آئین بوده؟ در میان علما گفتگو است.
بعضى او را پیرو آئین مسیح (علیه السلام) مى دانند، چرا که قبل از بعثت پیامبر (صلى الله علیه وآله)، آئین رسمى و غیر منسوخ، آئین او بوده است.
بعضى دیگر او را پیرو آئین ابراهیم (علیه السلام) مى دانند، چرا که «شیخ الانبیاء» و پدر پیامبران است و در بعضى از آیات قرآن آئین اسلام به عنوان آئین ابراهیم معرفى شده «ملة ابیکم ابراهیم» (حج ـ 78).
بعضى نیز اظهار بى اطلاعى کرده و گفته اند: مى دانیم آئینى داشته، اما کدام آئین؟ بر ما روشن نیست!
گرچه هر یک از این اقوال وجهى دارد، اما هیچکدام مسلم نیست، و مناسب تر از اینها قول چهارمى است و آن اینکه: پیامبر (صلى الله علیه وآله) شخصاً برنامه خاصى از سوى خداوند داشته که بر طبق آن عمل مى کرده، و در حقیقت، آئین مخصوص خودش بوده، تا زمانى که اسلام بر او نازل گشت.
شاهد این سخن حدیثى است که در نهج البلاغه آمده، که مى گوید: «خداوند از آن زمان که رسول خدا از شیر باز گرفته شد بزرگ ترین فرشته اش را قرین وى ساخت، تا شب و روز او را به راههاى مکارم، و طرق اخلاق نیک سوق دهد».
مأموریت چنین فرشته اى دلیل بر وجود یک برنامه اختصاصى است.
شاهد دیگر اینکه در هیچ تاریخى نقل نشده است که پیغمبر اسلام (صلى الله علیه وآله) در معابد یهود یا نصارى یا مذهب دیگر مشغول عبادت شده باشد، نه در کنار کفار در بتخانه بود، و نه در کنار اهل کتاب در معابد آنان، در عین حال پیوسته خط و طریق توحید را ادامه مى داد، و به اصول اخلاق و عبادت الهى سخت پایبند بود.
روایات متعددى نیز ـ طبق نقل علامه مجلسى در بحار الانوار ـ در منابع اسلامى آمده است که پیامبر (صلى الله علیه وآله) از آغاز عمرش مؤید به روح القدس بود و با چنین تأییدى مسلماً بر اساس الهام روح القدس عمل مى کرد.
«علامه مجلسى» شخصاً معتقد است که پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)قبل از مقام رسالت داراى مقام نبوت بوده، گاه فرشتگان با او سخن مى گفتند، و صداى آنها را مى شنید، و گاه در رؤیاى صادقه به او الهام الهى مى شد، و بعد از چهل سال به مقام رسالت رسید، و قرآن و اسلام رسماً بر او نازل شد، او شش دلیل بر این معنى ذکر مى کند که بعضى از آنها با آنچه در بالا آوردیم هماهنگ است (توضیح بیشتر را مى توانید در جلد 18 بحارالانوار صفحه 277 به بعد مطالعه کنید).(1)
پی نوشتها: 
 1 ـ تفسیر نمونه جلد 20 صفحه 507



دسته ها : پرسش و پاسخ
چهارشنبه 23 10 1388 20:54
X