معرفی وبلاگ
وَإِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاَِنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ، فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ، وَدَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى ، وَأَمَّا أَعْدَاءُ اللهِ فَدُعَاؤُهُمْ الضَّلالُ، وَدَلِيلُهُمُ الْعَمْى... نهج الباغه خطبه 38 شُبهه را از اين جهت شُبهه ناميده اند كه شبيه و مانند حق است، پس روشني دوستان خدا در چيزهاي شُبهه ناك، ايمان و يقين است، و راهشان راه هدايت و رستگاري است و اما دشمنان خدا پس دعوت آنان به ضلالت و گمراهي است، و راهنماي آنان كوري آنان مي‎باشد.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 520250
تعداد نوشته ها : 502
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

بسم الله الرحمن الرحیم

انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل الیبت و یطهرکم تطهیرا

فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت جواد الائمه امام همام حضرت محمد بن علی علیه و عای آبائه و اجداده و اولاده جمیعا سلام الله را به تمام مومنین و مومنات تعزیت عرض مینماییم

و لا تنسونا من صالح دعائکم.

دسته ها : مطالب روزانه
شنبه 15 8 1389 16:39
نظر آیت الله العظمی روحانی درباره لعن خلفا
آیا لعن کردن خلفا به طور عمومی و در حین مداحی کردن در حرم ائمه بزرگوار(علیهم السلام) و در مجالس مذهبی اشکال دارد؟


  
به گزارش صدای شیعه یکی از مداحان اهل بیت ضمن استفتایی از حضرت آیت الله سید صادق روحانی ، نظر ایشان را در مورد لعن خلفا جویا شده است که متن این سوال وجواب را با هم میخوانیم .

با سلام و تحیت اینجانب از مداحان اهل بیت(علیهم السلام) می باشم ،آیا لعن کردن خلفا به طور عمومی و در حین مداحی کردن در حرم ائمه بزرگوار(علیهم السلام) و در مجالس مذهبی اشکال دارد؟

 

جواب آیت الله العظمی روحانی:
 باسمه حلت اسمائه ،برحسب آیات کریمه و روایات متواتره و عمل حضرات معصومین علیهم السلام در زمان هایی که اسلام مورد حملات مخالفین قرار می گیرد، مانند زمان فعلی باید از هر گونه عملی که موجب تشتت و اختلاف است و موجب تضعیف اصل اسلام می شود جلوگیری نمود و در زمان ائمه اطهار علیهم السلام هم چنین بوده است بنابراین لعن در مجالس عمومی نکنید بخصوص کسانی که افتخارمداحی اهل بیت و روضه خوانی و احیاء شعائر حسینیه را دارند،مداحی از بهترین عبادات است و نباید آن را آمیخته به چیزهایی که خلاف دستورات معصومین علیهم السلام است ،نمود

حالا مدام تو گوش مسلمونا بخونین شیعه خلفا رو لعن میکنه ، والله ما کسی رو لعن نمیکنیم چند بار باید بگیم!!!!!.

برخى مطبوعات عربستانی، «ازدواج روزانه» در چند وقت اخیر به شدت در میان افراد ثروتمند به ویژه مالکان شرکت هاى بزرگ در عربستان سعودى منتشر شده است. این نوع ازدواج در بیشتر حالات میان مالکان این شرکت ها با کارمندان دفترشان انجام مى گیرد.

شیخ «احمد معبی» قاضى دادگاه هاى شرعى عربستان سعودى که از قضات ارشد وزارت دادگسترى این کشور نیز به شمار مى رود، دو روز پیش طى گفگویى با شبکه ماهواره اى MBC سخن از رسمى شدن ازدواج جدیدى شبیه به ازدواج مؤقت در عربستان به میان آورد.

این قاضى دادگاه هاى شرعى سعودى در ادامه این گفتگو با دفاع از این نوع ازدواج جدید که آن را «ازدواج روزانه» نامید، گفت: با توجه به اینکه چهار شرط اصلى موجود در ازدواج دائم در «ازدواج روزانه» نیز وجود دارد، بنابراین این ازدواج حلال و شرعى بوده و به هیچ وجه مشکل شرعى در آن وجود ندارد.

«احمد معبی» در ادامه اظهارات خود افزود: اصل معنى یک مسأله است و نه لفظ و عبارت و یا نامى که براى آن به کار مى رود. از همین رو با توجه به اینکه شروط حلال بودن یک ازدواج رسمى و دائمى در «ازدواج روزانه» وجود دارد، این ازدواج داراى هیچ منع قانونى و شرعى نیست و کاملا صحیح است.

این قاضى ارشد وزارت دادگسترى عربستان سعودى همچنین افزود: در برخى از حالات به ویژه در عصر حاضر، شرایط براى فرد یا افراد مختلف به گونه اى مى شود که امکان ازدواج طبیعى و دائمى براى او مهیا نیست، از همین رو باید نوع دیگرى از ازدواج مانند «ازدواج روزانه» وجود داشته باشد تا بتوان این مشکل را حل کرد.

گفتنى است بر اساس تعریف و شرحى که «احمد معبی» از این نوع ازدواج جدید ارائه داد، تفاوت فاحشى در آن با «ازدواج مؤقت» به چشم مى خورد و آن این است که در «ازدواج روزانه» زن و شوهر فقط روزها مى توانند همدیگر را ببینند و در کنار یکدیگر باشند.

قابل ذکر است بر اساس گزارش برخى مطبوعات عربستانی، «ازدواج روزانه» در چند وقت اخیر به شدت در میان افراد ثروتمند به ویژه مالکان شرکت هاى بزرگ در عربستان سعودى منتشر شده است. این نوع ازدواج در بیشتر حالات میان مالکان این شرکت ها با کارمندان دفترشان انجام مى گیرد

امیدواریم این برادران حجازی دست از این تعصبات بیخود بردارن و چیزی که خدا و رسولش اونر حلال کردن رو بیخود و بیجهت به مبارزه باهاش اقادم نکنن چرا که دوره این بازی ها گذشته.

نسال الله العافیه.

چهارشنبه 5 8 1389 11:48

، اول از همه اینکه نوشتنِ روایت دیدار علما حرکت بر لبه تیغ است. روایت‌نویسی بدون مزاح و ایراد و نکته‌سنجی که روایت نمی‌شود. آن وقت یک طلبه جوان می‌خواهد از دیدار علما با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بنویسد! خودتان را بگذارید جای من...

اگر دیدارهای دیپلماتیک قوانین و تشریفات خاص دارد، دیدارهای علما سنّت نانوشته‌ خود را دارد. از نیم‌خیز شدن حضار به هنگام ورود مهمان جدید تا احوالپرسی با اشاره دست از همه حضار توسط تازه وارد به جلسه. طبق توصیه آیت‌الله خامنه‌ای قبل از سفر مبنی بر حفظ حرمت و احترام تک‌تک علما، چندنفر از جمله حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی بیشتر اوقات مجلس، ایستاده و حواسشان هست که نهایت احترام را به مهمانان داشته باشند.
جمعه شب، تعدد حضور علما برای دیدار با رهبری بیشتر از شبهای قبلی بود. بویژه آنکه در این شب آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی علیرغم کهولت سنی به دیدار رهبری آمدند. ایشان از صحبت‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع حوزیان تجلیل کردند و حضور باشکوه مردم را در استقبال از ایشان ستودند.
در معیت آیت‌الله العظمی صافی، دونفر از فرزندان مرحوم آیت‌الله العظمی گلپایگانی هم حضور داشتند. حضور این دو تا شام هم ادامه داشت. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سر سفره‌ شام، از خدمات بیت آیت‌الله العظمی گلپایگانی به حوزه و شهر قم صحبت کردند و ضمنا سن دقیق آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی را هم پرسیدند.
از جمله محترمین حاضر در جلسه، آیت‌الله سیدعلی محقق داماد بود که پس از ورود با راهنمائی مسئولان در کنار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نشستند. نوه‌ مرحومِ موسسِ حوزه و از طرفی فرزند آیت‌الله العظمی سیدمحمد محقق داماد. از یک ربع صحبت گرم و خودمانی با رهبر این بخش دستگیرمان شد که آیت‌الله محقق داماد از وضعیت آموزش در حوزه و لزوم تقویت دروس سطح صحبت کرد. وی مهمان سفره شام رهبر انقلاب هم شد.

در این شب، از اعضای دفتر آیت‌الله العظمی حکیم در ایران هم دونفر به دیدار رهبری آمدند. آیت‌الله سیدمحمدشاهرودی هم با ویلچر و به همراه چندنفر از اعضای دفتر خود مهمان بودند.
برخی از بزرگان حوزه را آقازاده‌هایشان همراهی می‌کردند. آقازاده‌هائی که برای خود آقائی هستند و از اساتید حوزه. بنده خدا مسئولان حفاظت مانده بودند که چگونه عذر بیاورند که قرار بود فقط ابوی شما تشریف بیاورند!
برخی دیگر از چهره‌های مهم که البته برای اطرافیان گمنام بودند هم، این شب حضور داشتند. پسرمرحوم آیت الله مروج جزایری، احمدی شاهرودی، آیت الله سید محمد شاهرودی (فرزند ارشد مرحوم آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی با جمع زیادی از فرزندانش)، آیت‌الله جعفری تهرانی معروف به سیدفلسفه و تعدادی دیگر که من هم نتوانستم بشناسم و تنها از احترام و گرم گرفتن رهبری فهمیدم باید این آقا برای خود کسی باشد!

آیت‌الله شریعتی سبزواری نوه‌ کوچک خود را هم آورده بود. فائزه‌ شش ساله شعری از نورانیت قرآن خواند که آیت‌الله خامنه‌ای جایزه‌اش را محول کرد به آیت‌الله استادی. آیت‌الله استادی تعریضی زد و گفت: «به چه آدم سخاوتمندی هم واگذار شد!»
از جمله جوانانی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای احترام خاصی برای او قائل شد، محمد مطهری فرزند مرحوم شهید مطهری بود.
آیت‌الله علوی بروجردی، نوه‌ آیت‌الله العظمی بروجردی هم از افرادی بود که بیشتر از سایرین با رهبر انقلاب گفت‌وگوی گرم و خودمانی داشت. مسئله‌ خطر وهابیت و اتحاد جهان اسلام از مواردی بود که گوش تیز اطرافیان توانست آن را بشوند!

این جلسه‌ علما با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هم برای خود سوابق و لواحقی دارد که حتما تا مدتها نقل محافل علما در حوزه خواهد بود.

چهارشنبه 5 8 1389 11:45
راه‌اندازی مغرضانه و نام‌گذاری موهن یک کلوپ شبانه در اسپانیا با واکنش جوانان مسلمان مراکشی مواجه شد.

جوانان مسلمان مراکشی در پاسخ به نام‌گذاری یک کلوپ شبانه به نام مکه، سایت اینترنتی این کلوپ را هک کرده و در صفحه اصلی سایت پیام و اشعاری نگاشته که نشان دهنده هدف آن‌ها از این اقدام است که خواستار تغییر نام موهن این مکان شده اند.

همچنین هکر‌های مراکشی در بالای صفحه هک شده این سایت آیه‌ای از سوره ال عمران را نوشته‌اند.

در صفحه اول این سایت هک شده که روزانه بیش از 130 هزار بازدیدکننده دارد خواسته شده است که اسم این کلوپ از مکه به هر نام دیگری تغییر کند چرا که این نام برای تمام مسلمانان جهان مقدس است و برای آن‌ها نمادی مذهبی است.

همچنین از آنجایی که احتمال می‌رود مسئولین این سایت برای مقابله با این اقدام سرور سایت را عوض کنند هکر ها تهدید کرده اند که تمام محتویات این سایت را از بین خواهند برد.

این گروه از هکر‌های مراکشی اعلام کرده اند بخاطر توهین‌های مکرر از سوی اسپانیا به مسلمانان سایت‌های مهم دیگری در این کشور را نیز هک خواهند کرد.

در سایت هک شده اخیر نشانه هکر کلاه قرمزی است که ستاره‌ای که نمایانگر پرچم مراکش است در آن دیده می‌شود و در وسط سایت نیز تصویری از مکه مکرمه در ایام حج آمده است.

گفتنی است چند تن از تجار اسپانیایی چند هفته پیش در شهر مورسیا یک کلوپ شبانه افتتاح کردند که طراحی آن الگو گرفته شده از معماری مساجد مسلمانان بوده و دارای گلدسته است و نام آن را نیز مکه گذاشته اند این مسئله موجب برانگیختن احساسات مذهبی مسلمانان در اروپا شده است.
دسته ها : اطلاع رسانی
سه شنبه 30 6 1389 15:59

 هشتم شوال، سالروز حزن‏انگیز تخریب بارگاه ائمه بقیع است؛ جنایتی که بی‏تردید بزرگ‏ترین جنایت فرهنگی قرن بیستم به شمار می‏رود. در گزارش حاضر به بررسی جامعی درباره تاریخچه، خاستگاه و بازتاب این جنایت بزرگ پرداخته شده است:

پیامبر به زیارت بقیع می رفت
در کتاب «صحیح مسلم» که از کتب اصلی اهل سنت به شمار می رود، در حدیث شماره 974 آمده: رسول الله (ص) آخر شب به بقیع می رفت، و می فرمود: "السلام علیکم دار قوم مؤمنین، وأتاکم ما توعدون، غداً مؤجلون، وإنا إن شاء الله بکم لاحقون، اللهم اغفر لأهل بقیع الغرقد".

«طبرانی» در کتاب "الکبیر"، «محمد بن سنجر» در کتاب "مسند" و «إبن شبة» در کتاب "أخبار المدینة" از «أم قیس بنت محصن» که خواهر "عکاشه" بود نقل کرده اند که با حضرت پیامبر (ص) به بقیع رفت. در آنجا رسول الله (ص) به وی گفت: ((یُحشر من هذه المقبرة سبعون ألفاً یدخلون الجنة بغیر حساب، وکأن وجوههم القمر لیلة البدر)). ترجمه: در این قبرستان هفتاد هزار نفر دفن می شوند که بدون حساب و کتاب وارد بهشت خواهند شد و صورت آنان مانند ماه شب بدر است.

مساجد تخریب شده در چنین روزی
پیروان فرقه ضاله وهابیت علاوه بر قبور ائمه و غیره که در چنین روزی تخریب کردند، تعدادی مسجد از جمله مسجد الکوثر، مسجد الجن، مسجد أبی القبیس، مسجد جبل النور، مسجد الکبش و غیره را نیز به بهانه های مختلف تخریب کرده و با خاک یکسان نمودند. آنان حتی به قبر «عبدالمطلب» جد حضرت محمد مصطفی (ص) رحم نکردند.

بقیع کجاست؟
تاریخ "بقیع الغرقد" یا "قبرستان بقیع" به دوران قبل از اسلام می‌رسد. مردم مدینه قبل از هجرت مسلمانان، اجساد مردگان خود را در دو گورستان "بنی‎حرام و "بنی‎سالم" و گاهی نیز در منازل و خانه‌های‎شان دفن می‌کردند ولی بعد از هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع ـ که در نزدیکی مسجد و منزل پیامبر(ص) قرار داشت ـ تبدیل به قبرستان رایج مسلمانان گردید.

گفته شده است اولین کسی که به توصیه پیامبر(ص) در بقیع دفن شد «جناب عثمان بن مظعون» بود که از اصحاب خالص پیامبر(ص) و ارادتمندان امیرالمؤمنین علی(ع) به شمار می‌رفت. سپس برخی از شهدای اُحُد در این محل دفن شدند و بر شرافت آن افزوده شد.

پیروان مکتب اهل‏بیت(ع) به دلیل آنکه پیکر مطهر چهار امام معصومشان ـ امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام محمدباقر،ا مام جعفر صادق (علیهم السلام) به همراه فاطمه بنت اسد مادر و ام‏البنین همسر امیرالمومنین(ع) و اسماعیل فرزند امام صادق ـ در این قبرستان مدفون است به آن توجه دارند. دیگر مسلمانان جهان از فرقه‏ها و کشورهای گوناگون نیز به دلیل وجود این چند قبر و نیز قبور بسیاری از خاندان و اصحاب پیامبر(ص) ـ مانند ابراهیم فرزند پیامبر(ص)، صفیه عمه پیامبر(ص)، امهات المؤمنین همسران پیامبر(ص)، دختران یا ربائب پیامبر(ص)، تعدادی از شهدای جنگ‏های صدر اسلام و شهدای واقعه حرة ـ به این مکان توجه ویژه دارند ؛ اما خشونت و جمود وهابیان مانع از بهره‏گیری مناسب و آگاهی مسلمانان جهان از تاریخ دینشان می‏گردد.

"بیت الاحزان" یعنی مکانی که حضرت فاطمه زهرا(س) در آن برای پدر بزرگوارش(ص) و نیز ستم‏هایی که بر وی و همسرش رفته بود می‏گریست نیز در همین مکان قرار دارد.

«مالک بن انس» امام مذهب مالکی و «عثمان بن عفان» خلیفه سوم هم در این قبرستان مدفون‏اند. البته خلیفه سوم پس از قتل، در بیرون از بقیع دفن شد اما با گسترش بقیع از سوی «معاویه» هم‏اکنون در داخل آن قرار دارد.

یوم الهدم
در شوال سال ۱۳۴۳ هـ.ق. (می 1925 میلادی) وهابیان به سرکردگی «عبدالعزیز بن سعود»، پس از از پیروزی بر «شرفای حاکم بر حجاز» و اشغال مکه ، روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، آن را اشغال نمودند.

آنان پس از اخراج مأموران عثمانی، در هشتمین روز این ماه، اقدام به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور آن ـ مانند قبر عمو، پسر و زنان پیامبر اکرم (ص)، قبر ام‏البنین مادر حضرت ابوالفضل العباس (ع)، قبر اسماعیل فرزند امام صادق(ع) و بسیاری قبور دیگر ـ کردند. آنها حتی قصد داشتند گنبد و بارگاه خود پیامبر (ص) را نیر تخریب کنند که به دلایلی موفق به انجام این کار نشدند.

غارت اموال وقفی
آنها ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق ـ علیهم السلام ـ قرار داشت را از جا در آورده ، بردند.

اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود . آنان چند سال بعد نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده ، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر (ص) و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند. طبق نقل تاریخی آن ها در این حمله چهر صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف‏های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و ... به یغما بردند.

جنایات دیگر وهابی‏ها
حمله به مدینه و تخریب قبور مطهر بقیع، تنها دست‏اندازی آنان به مقدسات اسلامی نبود. بخشی از این جنایات به قرار زیر است:

1. حمله به کربلای معلی: در ماه ذی القعده سال 1316 امیر سعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و کربلا را محاصره کرد. سپاه مذکور باروی شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند. مردم کوچه و بازار را به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند. خمس اموال را خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد (یعنی با مردم و اموال کربلا، معمبه کفار را کردند)! مورخان وهابی نوشته‏اند: "… گنبد روی قبر (یعنی قبر امام حسین علیه السلام) را ویران ساختند و صندوق روی قبر را که زمرد و یاقوت و جواهرات دیگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن های نفیس و جز آن‌ها یافتند، غارت کردند و نزدیک ظهر از شهر بیرون رفتند در حالی که قریب به 2000 تن از اهالی کربلا را کشته بودند."

2. حمله به نجف اشرف: سعودبن عبدالعزیز، پس از قتل و غارت در کربلا، متوجه نجف اشرف گردید و آن را محاصره کرد و تعدادی از مردم نجف را به قتل رساند. نخستین اقدام مردم نجف این بود که خزانه حرم امیرمؤمنان على(ع) را به بغداد منتقل ساختند تا مانند خزانه حرم نبوى به غارت نرود. پس از آن آماده دفاع از وطن و جان خود شدند. رهبر مردم در دفاع از شهر نجف، عالم بزرگ شیعه «علامه شیخ جعفر کاشف‏الغطاء» بود که علماى دیگر نیز او را یارى مى‏کردند. تعداد وهابیان مهاجم به نجف 15000 تن بودند که 700 نفر از آنان به هلاکت سیدند و بقیه بناچار از شهر عقب نشستند و به غارت نواحى و اطراف پرداختند.

3. حمله به طائف: این فقط شیعیان و اماکن مقدسه آن‌ها نبودند که وهابیان ددمنشی خود را در آن به نمایش گذاشتند؛ بلکه مکه مکرمه و طائف نیز از حملات آنان در امام نماند. "جمیل صدقی زهاوی" در خصوص فتح طائف می‏نویسد: "طفل شیرخواره را بر روی سینه مادرس سر بریدند، جمعی را که مشغول فراگیری قرآن بودند کشتند، چون در خانه‌ها کسی باقی نماند، به دکان‌ها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتاب‌ها را که در میان آن‌ها تعدادی مصحف شریف و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب فقه و حدیث بود، در کوچه و بازارافکندند و آنها را پیمال کردند".

ریشه این جنایات
اگرچه "حب دنیا"، "بی‏دینی"، "بی‏سوادی" و "اخلاق بدوی" در جنایت‏های وهابیان نقش داشته است اما بی‏شک ریشه تمام این جنایات را باید در  و «تفکرات ضاله ابن تیمیه» و «اندیشه‏های منحرف محمد بن عبدالوهاب» جستجو کرد.

محمد بن عبدالوهاب ـ شیخ‏الاسلام وهابی‏ها ـ عقیده داشت:

1. همه مسلمانان (غیر از تابعان او) کافر و مشرک هستند.
2. مکه و مدینه (قبل از آنکه به دست وهابیان بیافتد) دارالحرب و دارالکفر هستند.
3. صلوات بر پیامبر (ص) ممنوع است.
4. صلوات‏فرستنده را باید مجازات نمود.
5. قرآن را می‏توان مطابق فهم خود تفسیر کرد.

ابن تیمیه حنبلی ـ شیخ‏الاسلام محمد بن عبدالوهاب ـ هم عقیده داشت:

1. خدا، جسم است و دست و پا و چشم و زبان و دهان دارد.
2. «ابن بطوطه» جهانگرد معروف در سفرنامه‌ی خود می‏نویسد: "ابن تیمیه را بر منبر مسجد جامع دمشق دیدم که مردم را موعظه می‌کرد و می‌گفت: خداوند به آسمان دنیا می‌آید، همان گونه که من اکنون فرود می‌آیم! سپس یک پله از منبر پائین می‌آمد!"
3. ظواهر آیات را که درباره صفات خداوند است بر همان ظاهر الفاظ باید تفسیر کرد.
4. بالا بردن دست ها در حال دعا دلیل بر آن است که خداوند در جهت بالاست!
5. ابن تیمیه در کتاب «منهاج السنة» نوشته است: "محمد بن جریر طبری در کتابش آورده که حسن بن علی العسکری(ع) هنگام فوتش اولادی نداشت". با اندک تأملی در کتاب طبری پی می‏بریم ابن تیمیه دروغ گفته و طبری چنین چیزی ننوشته است.
6. احادیث مربوط به لزوم زیارت قبر پیامبر (ص) مجعول است!

جواز بناء بر قبور
در طول تاریخ، دانشمندان زیادی از شیعه و سنی به نقد عقاید وهابیت دست زده‌ و به شبهات گوناگون آنان پاسخ داده‌اند. یکی از شبهات آنان "مسأله‌ی بناء بر قبور" است که موجب تخریب بقیع گردید.

1. این شبهه‌ی آنان را صریح آیه‌ی 21 سوره کهف دفع می‌نماید، که در خصوص ماجرای اصحاب کهف از قول مؤمنانی که می‌خواستند یاد اصحاب کهف را گرامی دارند می‏فرماید: «لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا ــ بی‏تردید بر روی قبور آنان مسجدی بنا می‏کنیم».

2. بنای بر قبور از نگاه تکریم و محبت : حفظ قبور و آثار خاندان وحی و عصمت ، از جمله مظاهر دوستی واحترام به پیامبر (ص) است . قرآن مجید و سنّت نبوی ، مسلمانان را به عشق ورزیدن به پیامبر (ص) و تعظیم و احترام به آن حضرت سفارش کرده‏اند : «قُلْ إنْ کانَ آبائُکُمْ وَأبْنائُکُمْ وَإخْوانُکُمْ وَأزْواجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَتِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَمَساکِنُ تَرْضَوْنَها أحَبّ إلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجَهاد فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبّصُوا حَتّی یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ واللّهُ لایَهْدِی القَوْمَ الفاسِقِینَ ـ بگو : اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما و اموالی که به دست آورده اید و تجارتی که از کساد شدنش می‏ترسید و خانه‏هایی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب‏تر است ، در انتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمی‏کند». و آیات متعدد دیگر در وجوب احترام و دوستی پیامبر اکرم و آل او.

3. بر همین مبنای بالا بود که وقتی مسلمانان پیکر پاک پیامبر (ص) را در منزل مسقّف آن حضرت به خاک سپردند ، سعی کردند تا حد امکان و به هر صورت که می‏توانند ، منزل آن حضرت را بیارایند و گرامی بدارند. کتاب‏هایی که در زمینه تاریخ مدینه نگاشته شده است، خصوصاً کتاب وفاء الوفاء از «علامه سمهودی» سنی، حاصل آن تلاش‏ها را ثبت و ضبط کرده‏اند .

4. بنای کنونی مرقد پیامبر (ص) در سال 1270 هـ. ق. ساخته شد و بحمداللّه تا کنون بدون هیچ گزندی باقی مانده است و به فضل الهی خواهد ماند . اگر ایجاد آرامگاه بر روی قبور حرام بود ، مسلمانان آن حضرت را در زمین وسیع و غیر مسقف دفن می کردند .

5. هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامی بناهایی بر قبور انبیاء گذشته وجود داشت. از جمله می‌توان به قبر حضرت داوود(ع) و حضرت موسی (ع) در بیت المقدس اشاره نمود. جالب اینجاست که خلیفه دوم ـ که طبق نظر وهابیون لازم‏التباع است ـ خود برای انعقاد پیمان صلح به بیت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر، اقدامی در راستای از بین بردن این قبور به عمل نیاورد.

وهابیت؛ آلت دست استعمار

به نظر «حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد واعظ موسوی» عضو مجلس خبرگان رهبری، کارگزاران اصلی تخریب قبور ائمه بقیع(ع) آمریکایی‏ها و صهیونیست‏ها هستند؛ چراکه آنان فرقه ضاله وهابیت را بنا نهادند و تا امروز پشتیبانی می‏کنند.

وی با اشاره به هجمه‏های پی‏درپی گروه ضاله وهابیت به مقدسات شیعیان، تصریح کرد: «این گروه تنها راه رهایی خود را توهین به مقدسات می‏دانند و در زمانی که به فراموشی سپرده می شدند با توهین به مقدسات حرمین شریفین بار دیگر ننگی بر پیشانی خود نهادند. وهابی‏ها احساس می‏کنند که با تخریب قبور ائمه بقیع(ع) می‏توانند از محبت ائمه(ع) در دل شیعیان بکاهند و آنها را در دید دیگران کوچک بشمارند در حالی که هر چه این کوردلان به چنین جنایت‏هایی دست بزنند ذره‏ای از محبت و دوست داشتن اهل‏بیت(ع) در دل‏ها نمی‏کاهد و هر روز این محبت در حال افزودن است».

وی با بیان این که زیارت قبور ائمه(ع) به عنوان نشان عبودیت نیست و شیعه تنها خدا را می پرستد، افزود: «با تخریب ظاهری قبور ائمه بقیع(ع) هرگز اعتقادات ما اندکی خدشه وارد نمی شود و عزم ما نسبت به ائمه(ع) راسخ تر خواهد شد».

«حضرت آیت‏الله العظمی جفر سبحانی» نیز در پیامی که سال گذشته به مناسبت تخریب بقیع صادر کردند نوشتند:

«سالروز تخریب بارگاه ملکوتی اهل بیت نبوت، و هتک حرمت مراقد امامان معصومین در بقیع، عاشورای دوم است و باید مسلمانان جهان به ویژه شیعیان مراتب نفرت، انزجار خود را از عاملان این جنایت به گوش جهانیان برسانند.

هشتاد و پنج سال پیش لشگر جهل و ظلالت، در چنین روزی، با بیل و کلنگ نصب و عداوت به حرم شریف ائمه چهارگانه و دیگر وابستگان خاندان رسالت در بقیع یورش برده و آنها را با خاک یکسان کردند. بار دیگر عمل زشت و نفرت بار متوکل عباسی را در تخریب گنبد و بارگاه حسینی و شخم زدن زمین آن را تکرار کردند «یُریدُونَ لِیُطفِئُوا نُور الله واللهُ مُتِمٌ نُورِهِ وَلَو کَرِهَ الکافِرُون».

قرآن مجید، مسلمانان جهان را به ترفیع و تکریم بیوتی که مرکز حمد و تسبیح الهی است، دعوت می‌نماید و می‌فرماید:«فی بُیُوتٍ أَذن الله أَن تُرفَعَ» . جلال الدین سیوطی در کتاب «درّ منثور» می‌نویسد پیامبر اکرم (ص) این آیه را در مسجد تلاوت کرد. مردی پرسید مقصود از این «بیوت» چیست؟ پیامبر (ص) فرمود: « خانه‌های پیامبران است». در این هنگام، ابوبکر در حالی که به خانه حضرت زهرا (س) اشاره می‌کرد، پرسید: آیا این خانه هم از آنهاست؟ حضرت فرمود: « نعم من افاضلها» (یعنی آری از برترین و والاترین آنهاست).

مرقد عسکریین (ع) که اخیراً به دست همین عاملان ویران گشت، خانه‌های آنان بود که در آن، امامان و مادر گرامی ایشان، خدا را عبادت کرده و به حمد و ثنای او می‌پرداختند. متاسفانه به جای ترفیع و تعمیر، منهدم گردید. رسم خردمندان جهان، حتی رسم پیروان شرایع پیشین این بود که قبور بزرگان و پیامبران را تکریم نموده و با ساختن بنا بر قبور آنان، ادای احترام می‌کردند و هم اکنون قبر خلیل الرحمن در فلسطین اشغالی، و قبور دیگر پیامبران و اوصیای آنان در کشورهای اردن و سوریه و مصر و عراق گواه این مطلب است. متاسفانه اعراب نجد، از فرهنگ اسلامی دور بوده و به جای عمل به آیه «قُل لا اساَلکُم عَلَیهِ أَجراً إلا المَوَدّة فِی القُربی» به دشمنی برخاسته و آثار آنان را همراه با آثار ده‌ها وابسته به خاندان رسالت و دیگر بزرگان دین، منهدم کردند.

روزی نیست که در حرمین شریفین آثار اسلامی تازه‌ای به بهانه توسعه حرمین نابود نگردد و چیزی نمی‌گذرد که شهرهای مکه مکرمه و مدینه منوره به صورت دو شهر غربی به تمام معنی در آیند.

مسلمانان جهان، از حاکمان نجد و حجاز می‌خواهند حریت و آزادی را به حرمین شریفین باز گردانند و اجازه دهند با نظم و آرامش، محبان اهل بیت (ع) قبور آنان را تجدید بنا کنند و همه طوایف اسلامی را در انجام فرائض خود در زمان حج و عمره، آزاد بگذارند تا حرم امن الهی برای همه "حرم امن" گردد».

سندی در رد مهملات وهابیان
هم‏اکنون کسانی که برای زیارت به این مکان مشرّف می‏شوند با افرادی مواجه می‏گردند که به زبان‏های فارسی و عربی در مذمت زیارت قبور سخنرانی می‏کنند و حتی برای فرار از بی‏آبرویی که در اثر تخریب بقیع دچار آن شده‏اند حتی اصل وجود قبور ائمه در این مکان را نیز انکار می‏نمایند!!

در روز 21 مهر 1388 هجری شمسی از سوی مجمع جهانی اهل‏بیت(ع) از بی‏نظیرترین و قدیمی‏ترین عکس بارگاه 4 امام شیعه ـ علیهم السلام ـ در قبرستان بقیع رونمایی ‏شد. سند مذکور که به وسیله مجمع منتشر نیز شده است یکی از قوی‏ترین ادله در رد این اظهارات به شمار می‏رود.

اقدام جدید برای تخریب تاریخ ؛ تبدیل مسجد حضرت فاطمه (س) در مدینه به پارک!

در ادامه‏ی تلاش وهابیون برای محو آثار اسلامی و اهل‏بیتی، مساجد علی(ع) و فاطمه(س) از جمله مساجد سبعه را، به سمت متروکه شدن پیش بردند و سرانجام در سال 1419 قمری (12 سال پیش) درب ورودی مسجد حضرت فاطمه(س) را با سیمان مسدود کردند. در نتیجه این مسجد به مخروبه تبدیل و سپس نابود شد.

اینک شهرداری مدینه در عملی کاملا خلاف شرع، عقل، تاریخ و عرف، با تخریب و الحاق مسجد حضرت فاطمه(س) به پارک جنب آن (حدیقة الفتح)، گام جدی دیگری در راه محو آثار اسلامی و به فراموشی سپردن نام اهل‏بیت عصمت و طهارت(ع) برداشت.

سه شنبه 30 6 1389 15:50

این شب، از دو شب قبل برتر است و از احادیث متعدّدى استفاده مى شود که شب قدر همین شب است. در روایتى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که مردى به نام «جهنى» در ماه رمضان خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد و به آن حضرت عرض کرد: من در بیرون مدینه به سر مى برم و شتر و گوسفند دارم که نمى توانم همه شب در مدینه حاضر شوم. دوست دارم شبى را به من معرّفى کنى تا آن شب را به مدینه بیایم و در نماز و عبادت حاضر باشم. حضرت او را به نزد خود فراخواند و به طور درگوشى آن شب را معرّفى کرد.

«جهنى» نیز وقتى شب هاى بیست و سوم ماه رمضان فرا مى رسید، با همه خانواده و فرزندان و غلامان به مدینه مى آمد و آن شب را مى ماند و صبحگاهان به منزل خویش برمى گشت.

همچنین در روایت دیگرى نقل شده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در شب بیست و سوم ماه رمضان به سر و روى خانواده اش آب مى پاشید تا به خواب نروند (و از فضیلت این شب بهره بگیرند).

روایات متعدّد دیگرى نیز داریم که مى گوید: شب قدر، شب بیست و سوم است.مرحوم «علاّمه مجلسى» نیز در «زاد المعاد» مى گوید: اکثر احادیث معتبر دلالت دارد که شب بیست و سوم، شب قدر است.

اعمال مخصوص شب بیست و سوم:

در شب بیست و سوم، غیر از اعمال مشترک شب هاى قدر، اعمال دیگرى نیز وارد شده است:

1ـ سوره عنکبوت و سوره روم را بخواند که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هر کس در شب بیست و سوم، سوره هاى عنکبوت و روم را بخواند، به خدا سوگند! اهل بهشت است».

2ـ هزار مرتبه سوره «إنّا أنزلناه» را بخواند.

3ـ سوره «حم دخان» را بخواند.

4ـ این دعا را بخواند:

5- با توجّه به اهمّیّت شب بیست و سوم، غسل، احیا و زیارت امام حسین(علیه السلام) در این شب فضیلت بسیار دارد و همچنین خواندن آن صد رکعت نماز که مشترک میان همه شب هاى قدر است.

«شیخ طوسى» در «تهذیب»، از ابوبصیر روایت کرده است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: در آن شبى که امید مى رود شب قدر باشد صد رکعت نماز بخوان; در هر رکعت (پس از حمد) ده مرتبه سوره قل هو اللّه را بخوان. ابوبصیر عرض کرد: اگر نتوانستم ایستاده بخوانم، چه کنم؟ فرمود: نشسته بجا آور! گفتم: اگر نتوانم نشسته بخوانم؟ فرمود: در همان حال که در بستر خود دراز کشیده اى، بجا آور.

6- مرحوم «علاّمه مجلسى»، در «زاد المعاد» فرموده است: در این شب هر مقدار که ممکن باشد، قرآن بخواند، و از دعاهاى «صحیفه کامله سجّادیّه» نیز استفاده کند; مخصوصاً دعاى مکارم الاخلاق و دعاى توبه.

روزهاى شب قدر را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و دعا به سر برد; در احادیث فراوانى آمده است که روز قدر نیز در فضیلت مثل شب قدر است.

و دعاهایی نیز وارد است که به جهت اختصار آنها را نیاوردیم و عزیزان میتوانند به کتب دعای معتبر از قبیل کامل الزیارات،مفاتیح الجنان، و ...مراجعه کنند.

پنج شنبه 11 6 1389 12:48

شب بیست و یکم:

این شب فضیلتش از شب نوزدهم بیشتر است که اعمال مشترک شب هاى قدر را با توجّه بیشترى انجام دهد. در روایات درباره غسل و احیا و تلاش در عبادت در این شب و شب بیست و سوم تأکید شده و آمده است که شب قدر در میان یکى از این دو شب است،و در چند روایت وقتى که از معصوم(علیه السلام) خواستند تا معیّن کنند که شب قدر، در میان کدام یک از این دو شب است، معیّن نکردند، بلکه فرمودند: ما اَیْسَرَ لَیْلَتَیْنِ فیما تَطْلُبُ (احیاى هر دو شب براى آنچه مى خواهى مشکل نیست).

و جالب این که «مرحوم صدوق» در «امالى» مى گوید: «مِنْ دینِ الإمامِیَّةِ ... مَنْ اَحْیى هاتَیْنِ اللَّیْلَتَیْنِ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَهُوَ اَفْضَلُ; از دستورات مذهب امامیه است که ... اگر کسى این دو شب را به گفتگوى علمى بپردازد، از هر عبادتى برتر است»

 

اعمال شب بیست و یکم:

 

1ـ دعایى است که در «مصباح المتهجّد» و «کافى» نقل شده است که در شب بیست و یکم خوانده مى شود

یا مُولِجَ اللَّیْلِ فِى النَّهارِ، وَمُولِجَ النَّهارِ فِى اللَّیْلِ، وَمُخْرِجَ الْحَىِّ مِنَ

اى فروبرنده شب در روز و اى فروبرنده روزدر شب و اى بیرون آورنده زنده از

 

الْمَیِّتِ، وَمُخْرِجَ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَىِّ، یا رازِقَ مَنْ یَشآءُ بِغَیْرِ حِساب، یا اَللهُ

مرده و بیرون آورنده مرده از زنده اى روزى دهنده هرکه را خواهى بى حساب اى خدا،

 

یا رَحْمـنُ، یا اَللهُ یا رَحیمُ، یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ، لَکَ الاَْسْمآءُ الْحُسْنى،

اى بخشاینده، اى خدا اى مهربان اى خدا اى خدا... از آن توست نامهاى نیکو

 

وَالاَْمْثالُ الْعُلْیا، وَالْکِبْرِیآءُ وَالاْلاءُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ

و نمونه هاى والا و بزرگى و نعمتها از تو خواهم درود فرستى بر محمّد و آل

 

مُحَمَّد، وَ اَنْ تَجْعَلَ اسْمى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ فِى السُّعَدآءِ، وَ رُوحى مَعَ

محمّد و نام مرا در این شب در زمره سعادتمندان قرار دهى و روحم را با

 

الشُّهَدآءِ، وَاِحْسانى فى عِلِّیّینَ، وَاِسآئَتى مَغْفُورَةً، وَاَنْ تَهَبَ لى یَقیناً

شهدا مقرون سازى و احسان و نیکوکاریم را در بلندترین درجه بهشت و گناهانم را آمرزیده کنى و به من یقینى عطا کنى که

 

تُباشِرُ بِهِ قَلْبى، وَاِیماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّى، وَتُرْضِیَنى بِما قَسَمْتَ لى،

همیشه با دلم همراه باشد و ایمانى به من بدهى که شک و تردید را از من دور سازد و بدانچه روزیم کرده اى خشنودم سازى

 

وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً، وَ فِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً، وَ قِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ،

و بدهى به من در دنیا نعمت نیک و در آخرت نعمت نیک و نگهدارى ما را از عذاب آتش سوزان

 

وَارْزُقْنى فیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ، وَ الرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَ الاِْنابَةَ، وَ التَّوْفیقَ لِما

و روزیم کنى در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت و اشتیاق و بازگشت بسویت و توفیق براى انجام آنچه را

 

وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ

موفق داشتى بدان محمّدو آل محمّد را که بر او و بر ایشان سلام باد.

 

2ـ مرحوم «شیخ کفعمى» از «سیّد بن باقى» نقل کرده است که در شب بیست و یکم مى خوانى:

 

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاقْسِمْ لى حِلْماً یَسُدُّ عَنّى بابَ

خدایا درود فرست برمحمّد و آل محمّد و چنان بردباریى بهره ام کن که ببندد بر من دَرِ

 

الْجَهْلِ، وَهُدىً تَمُنُّ بِهِ عَلَىَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَة، وَغِنىً تَسُدُّ بِهِ عَنّى بابَ کُلِّ

نادانى را و هدایتى به من ده که بر من منّت نهد از رهانیدن از هر گمراهى و بى نیازیى به من بده که درهاى انواع فقر را به تمامى بر من ببندد

 

فَقْر، وَقُوَّةً تَرُدُّ بِها عَنّى کُلَّ ضَعْف، وَعِزّاً تُکْرِمُنى بِهِ عَنْ کُلِّ ذِلَّة، وَرِفْعَةً

و نیرویى به من ده که هرگونه سستى را از من بازگرداند و عزتى که از هر خوارى مرا گرامى دارى و رفعت مقامى

 

تَرْفَعُنى بِها عَنْ کُلِّ ضَعَة، وَاَمْناً تَرُدُّ بِهِ عَنّى کُلَّ خَوْف، وَعافِیَةً تَسْتُرُنى

که بدان وسیله مرا از هر پستى بلند کنى و امنیّتى که بوسیله آن هر ترسى را از من دور کنى و تندرستى که بدان وسیله

 

بِها مِنْ کُلِّ بَلاء، وَعِلْماً تَفْتَحُ لى بِهِ کُلَّ یَقین، وَیَقیناً تُذْهِبُ بِهِ عَنّى کُلَّ

مرا از هر بلایى بپوشانى و دانشى که به آن هر یقینى را بر من مفتوح گردانى و یقینى که بدان وسیله هر

 

شَکٍّ، وَدُعآءً تَبْسُطُ لى بِهِ الاِْجابَةَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ، وَفى هذِهِ السّاعَةِ

شک و تردیدى را از من دور سازى و دعایى که اجابتش را بر من بگسترانى در همین امشب و در همین ساعت

 

السّاعَةِ السّاعَةِ یا کَریمُ، وَ خَوْفاً تَنْشُرُ لى بِهِ کُلَّ رَحْمَة، وَعِصْمَةً تَحُولُ

............... اى بزرگوار و ترسى به من بده که هر رحمتى را بدان وسیله بر من بگسترانى و مرا چنان خودنگهدار کن که همان

 

بِها بَیْنى وَ بَیْنَ الذُّنُوبِ، حَتّى اُفْلِحَ بِها بَیْنَ الْمَعْصُومینَ عِنْدَکَ، بِرَحْمَتِکَ

حالت میان من و گناهان حائل شود و بدان وسیله در پیشگاه معصومین (و خود نگهداران) درگاهت رستگار باشم

 

یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

اى مهربانترین مهربانان.

 

3ـ به فرموده «شیخ مفید»، در این شب صلوات بسیار فرستد و بر ظالمان و غاصبان حقوق آل محمّد(صلى الله علیه وآله) و همچنین بر قاتل امیرمؤمنان(علیه السلام) بسیار لعن و نفرین فرستد و براى خویش و پدر و مادرش و سایر مؤمنان دعا کند.

4ـ دعا براى وجود مبارک امام زمان(علیه السلام) و فرج آن حضرت، یکى دیگر از اعمال این شب است. در روایتى که «سیّد بن طاووس» از حمّاد بن عثمان نقل کرده مى خوانیم: در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم، امام(علیه السلام) از من پرسید که آیا غسل کرده اى؟ گفتم: آرى،امام(علیه السلام) حصیرى طلبید و مرا نیز به کنارش فراخواند. آن حضرت(علیه السلام) مشغول نماز شد و من نیز نزدیک آن حضرت(علیه السلام) نماز مى خواندم. وقتى که از نمازها فارغ شدیم، آن حضرت دعا کرد و من آمین گفتم، و این کار ادامه داشت تا صبح طلوع کرد. امام(علیه السلام) اذان و اقامه گفتند و برخى از خدمتکاران را فراخواند و نماز صبح را به امامت آن حضرت(علیه السلام) بجا آوردیم.

امام صادق(علیه السلام) بعد از نماز، به تسبیح و تقدیس پروردگار پرداخت و بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) درود فرستاد و براى مؤمنان دعا کرد; آنگاه به سجده رفت و ساعتى در سجده بود، و در آن مدّت جز صداى نَفَس حضرت چیزى را نمى شنیدم، سپس دعایى خواند از جمله در دعایش عرض کرد:

 

وَ أسْألُکَ بِجَمیعِ ما سَأَلْتُکَ وَ ما لَمْ أَسْأَلْکَ مِنْ عَظیمِ جَلالِکَ، ما لَوْ

از تو تقاضا مى کنم به جمیع آنچه که تو را با آن خواندم و آنچه را نخواندم، از عظیم جلال تو که اگر

 

عَلِمْتُهُ لَسَأَلْتُکَ بِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ أَنْ تَأْذَنَ لِفَرَجِ

 

مى دانستم تو را با آن خواندم. از تو مى خواهم بر محمد و اهل بیتش درود بفرستى و اجازه فرج

 

مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَوْلِیائِکَ وَ أَصْفِیائِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَ بِهِ تُبیدُ الظّالِمینَ

و ظهور کسى را بدهى که با ظهور او گشایشى در کار اولیاى تو و برگزیدگان از خلقت ظاهر مى شود و به وسیله او ظالمان را نابود

 

وَتُهْلِکُهُمْ، عَجِّلْ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

و هلاک مى سازى. اى پروردگار عالمیان، در ظهورش تعجیل فرما.

 

پس از آن که امام(علیه السلام) سر از سجده برداشت، عرض کردم: جانم به فدایت! شما براى فرج کسى دعا کردید که با فرج او گشایشى در کار دوستان و اولیاى الهى حاصل خواهد شد; مگر آن کس شما نیستید؟

امام(علیه السلام) فرمود: نه! او قائم آل محمّد است!

آنگاه امام صادق(علیه السلام) نشانه هاى ظهورش را بیان کرد و در ادامه فرمود: «شب و روز، منتظر ظهور مولایت باش! زیرا خداوند هر روز در شأن و کارى است، و انجام کارى او را از کار دیگر باز نمى دارد».

(وَ تَوَقَّعْ اَمْرَ صَاحِبِکَ لَیْلَکَ وَ نَهارَکَ، فاِنَّ اللهَ کُلُّ یَوْم هُوَ فی شَأن، لا یَشْغَلُهُ شأنٌ عَنْ شَأن).

نکته:

از شب بیست و یکم، دهه آخر ماه رمضان شروع مى شود که بسیار پرارزش و مغتنم است. در هر شب از شب هاى این دهه، غسل مستحب است و روایت شده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در هر شب از شب هاى دهه آخر ماه رمضان غسل مى کرد.

همچنین اعتکاف در مساجد جامع در این دهه مستحب است و فضیلت فراوان دارد و در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان برابر دو حج و دو عمره شمرده شده است.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در دهه آخر ماه رمضان در مسجد معتکف مى شد بسترش را جمع مى کرد و آماده و مهیّا و بانشاط به شب زنده دارى و عبادت مى پرداخت (بسیارى از مسلمانان نیز در این امر به آن حضرت اقتدا مى کردند)،(برخلاف آنچه بعضى از ناآگاهان مى پندارند که با گذشت شب هاى قدر برنامه ماه مبارک رمضان تمام شده است.)

سه شنبه 9 6 1389 12:30

نادی منادی فی السماء : تهدمت و الله ارکان الهدی ، و انفصمت والله العروة الوثقی ، قد قًتل علی المرتضی

منادی در آسمان ندا سر داد : به خداوند سوگند ارکان هدایت در هم شکست و ریسمان محکم از هم گسیخته شد ، علی مرتضی کشته شد.

منادی عدالت و برابری و ناشر آرمان های والای محمد (ص) از دار دنیا رخت بر می بندد و به سوی رب رحیمش می شتابد و امت اسلام را در میان عده ای نا اهل  از بقایای طلقاء(آزاد شدگان روز فتح مکه)باقی میگذارد .

 فرزند برومندش زعامت و رهبری الهی را پس از پدر به عهده می گیرد لکن همان نا اهلان همان ها که تا روز فتح مکه با تمام قوا با رسول الله می جنگیدند اکنون داعیه رهبری اسلام را داشتند و معلوم نبود که امت را به کدامین نا کجا آبادی می کشانند.

همان ها که علی در طول مدت کوتاه خلافتش در جمل و نهروان و صفین آنها را در هم کوبید زیرا وجود آنها را خطری برای آینده اسلام میدانست  و اکنون امام حسن بعد از پدر با چنین شرلیط سختی روبروست و کهدایت و پرچمداری مسلمین را بر دوش میکشد.

و ......

باری شهادت وصی به حق رسول الله را به تمامی دوستداران حضرتش تسلیت و تعزیت عرض میکنیم.

اللهم ارزقنا اتباع العترة الطاهره

دسته ها : مطالب روزانه
سه شنبه 9 6 1389 12:9

در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان ، بزرگ مردی  که از دانش آموختگان  مکتب محمد (ص) توسط شقی ترین فرد عالم شربت وصال نوشید و به سوی محبوبش شتافت. همو که زادگاهش خانه خدا و مقتلش نیز خانه خدا بود !!! چه منزلت رفیع و مقام شامخی !! طوبی له . خوشا به حالش شهدات در راه حق .

همو که آخرین کلامش از دنیا تهلیل خدای یگانه بود و در آستانه ضربت ندای رستگاری سر داد ...

خدایش بیامرزد محروم شهریار را چه نیکو گفته است 

نه بشر توانمنش گفت نه خدا توانمنش خواند

متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را

از آن ساعت که علی ضربت خورد تا آن ساعت که جان به جان آفرین تسلیم‏ کرد ، کمتر از چهل و هشت ساعت طول کشید ، اما علی این فرصت را از دست‏ نداد : دقیقه‏ای از پند و نصیحت و راهنمایی خودداری نکرد ، وصیتی در بیست ماده به این شرح تقریر کرد و نوشته شد :

شیعه علی حتما وصیت نامه مولات رو بخون ببین مولا چی گفته

وصیت نامه مولی الوحدین امیر المونین علی سلام الله علیه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

این آن چیزی است که علی پسر ابیطالب وصیت‏ می‏کند:

 علی به وحدانیت و یگانگی خدا گواهی می‏دهد . و اقرار می‏کند که‏ محمد بنده و پیغمبر خداست ، خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دینهای‏ دیگر غالب گرداند . همانا نماز و عبادت و حیات و ممات من از آن خدا و برای‏ خداست . شریکی برای او نیست . من به این امر شده‏ام . و از تسلیم شدگان‏ خدایم

فرزندم حسن ! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نوشته من‏ به او برسد ، به امور ذیل توصیه و سفارش می‏کنم :

1- تقوای الهی را هرگز از یاد نبرید ، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین‏ خدا باقی بمانید .

2- همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید ، و بر مبنای ایمان و خداشناسی‏ متفق و متحد باشید ، و از تفرقه بپرهیزید ، پیغمبر فرمود : اصلاح میان‏ مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو می‏کند فساد و اختلاف است .

3- ارحام و خویشاوندان را از یاد نبرید ، صله رحم کنید که صله رحم‏ حساب انسان را نزد خدا آسان می‏کند .

4- خدا را ! خدا را ! درباره یتیمان ، مبادا گرسنه و بی سرپرست‏ بمانند .

5- خدا را ! خدا را ! درباره همسایگان ،

پیغمبر آن قدر سفارش همسایگان را کرد که ما گمان کردیم می‏خواهد آنها را در ارث شریک کند .

6- خدا را ! خدا را ! درباره قرآن ، مبادا دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند .

7- خدا را ! خدا را ! درباره نماز ، نماز پایه دین شما است .

8- خدا را ! خدا را ! درباره کعبه خانه خدا ، مبادا حج تعطیل شود که‏ اگر حج متروک بماند مهلت داده نخواهید شد و دیگران شما را طعمه خود خواهند کرد . 

9- خدا را ! خدا را ! درباره جهاد در راه خدا ، از مال و جان خود در این راه مضایقه نکنید .

10- خدا را ! خدا را ! درباره زکات ، زکات آتش خشم الهی را خاموش‏ می‏کند .

11- خدا را ! خدا را ! درباره ذریه پیغمبرتان ، مبادا مورد ستم قرار بگیرند .

12- خدا را ! خدا را ! درباره صحابه و یاران پیغمبر ، رسول خدا درباره‏ آنها سفارش کرده است .

13- خدا را ! خدا را ! درباره فقراء و تهیدستان ، آنها را در زندگی‏ شریک خود سازید .

14- خدا را ! خدا را ! درباره بردگان ، که آخرین سفارش پیغمبر درباره‏ اینها بود .

15- کاری که رضای خدا در آن است در انجام آن بکوشید و به سخن مردم‏ ترتیب اثر ندهید .

16- با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید ، چنانکه قرآن دستور داده است‏ .

17-  امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید ، نتیجه ترک آن این‏ است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد ، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعای آنها مستجاب نخواهد شد .

. 18 بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیفزایید ، به یکدیگر نیکی کنید ، از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت‏ بپرهیزید .

19- کارهای خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعا انجام دهید ، و از همکاری در مورد گناهان و چیزهایی که موجب‏ کدورت و دشمنی می‏شود بپرهیزید .

. 20 از خدا بترسید که ، کیفر خدا شدید است . خداوند همه شما را در کنف حمایت خود محفوظ بدارد ، و به امت پیغمبر

توفیق دهد که احترام شما و احترام پیغمبر خود را حفظ کنند .

همه شما را به خدا می‏سپارم . سلام و درود حق بر همه شما " .

بنا به گفتیه مورخین ، پس از این وصیت دیگر سخنی جز « لا اله الا الله » از علی شنیده نشد ، تا جان به جان آفرین تسلیم کرد

آقا بعد از خوندن وصیت نامه امیر المونین ، انصافا به خودمون نگاه کنیم ببینیم واقعا به سفارشات مولا عمل میکنیم یا ....

شیعه بودن این نیست که اسم تشیع رو یدک بکشیم و ادعای حب اهل بیت رو داشته باشیم بلکه  تشیع حقیقی  در اتباع از سیره اهل بیت است .

 قال تعالی :

"قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفر لکم ذنوبکم و الله غفور رحیم"

ای پیامبر به مسلمانان بگو اگر واقعا دوستدار خدائید(دیندار هستید) از من (پیامبر) تبعیت کنید که خداوند(به واسطه تبعیت از من) شما را دوست میدارد و گناهانتان را می آمرزد براستی او آمرزنده و مهربان است.

نوشته شده توسط عزیز سالمی

دسته ها : سخنان عترت
دوشنبه 8 6 1389 1:44

اعمال  مخصوص شب نوزدهم:

اعمال شب نوزدهم چند چیز است:

1ـ صد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّى وَ أَتُوبُ إلَیْهِ.

2ـ صد مرتبه بگوید: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ.

3ـ خواندن دعای (یا ذا الّذی کان... ـ )

4ـ این دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِ الْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ مِنَ

خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده اى از سرنوشت حتمى و در آنچه جدا کنى از

الاَْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ، وَفِى الْقَضآءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ، اَنْ

فرمان حکیمانه ات در شب قدر و در آن قضا و قدرى که برگشت و تغییر و تبدیلى ندارد

تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ، اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، اَلْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ،

که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) بنویسى آنان که حجشان مقبول و سعیشان مورد تقدیر

اَلْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، اَلْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، وَاجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ، اَنْ

و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده در آنچه مقدر فرموده اى

تُطیلَ عُمْرى، وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى، وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا.

که عمر مرا طولانى کرده و روزیم را وسیع گردانىو درباره ام چنین و چنان کنى.

(به جاى کلمه کذا و کذا، حاجت خود را عرضه دارد).

يکشنبه 7 6 1389 23:50
X