رجب ماهی است که جایگاهی بس والا از لحاظ شرافت نزد خداوند باری تعالی دارد واز اسباب شرف داشتن این ماه نسبت به بقیه ماه ها این است که این ماه از ماه های حرام است و از مواسم و هنگامه های دعاست و از این بابت حتی در ایام جاهلیت نیز معروف بود و برای قضای حوائجشان انتظار آن را می کشیدند وشب اول از این ماه از شب هایی است که شب زنده داری وعبادت در آن بسیار سفارش شده است و نیمه رجب از روزهایی است که نزد خداوند بسیار گرامی است و روز سیزدهم این ماه سالروز ولادت حضرت امام علی بن ابی طالب است . همان مولودی که در کعبه دیده به جهان گشود وسال های سال دوشادوش پیامبر برای تحقق آرمان های والای دین مجاهدت کرد و اکنون مزارش در نجف کعبه دل عشاق است. و نیمه رجب از روزهایی است که نزد خداوند بسیار گرامی است . روز بیست وهفتم ، روز برانگیخته شدن پیامبر از جانب خداوند برای انجام آن ماموریت بزرگ بود . ماموریتی که پیامبر برای انجام آن 23 سال همه نوع رنج و سختی را به جان خرید و بهترین نزدیکان ویارانش را در این راه از دست داد. این روز ، روز تجلی صفت رحیمیت خداوند است این ویژگی بگونه ای در این روز تجلی می کند که از آغاز خلقت عالم تا کنون چنین جلوه نکرده بود « و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین» در کل فضائل این ماه بسیار بیش از این است که عقل ها به آن آگاهی یابد.
از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم روایت شده که در این ماه فرشته ای بنام داعی در آسمان هفتم هر شب تا هنگام صبح این ندا را سر می دهد :
«طوبى للذاکرین طوبى للطائعین ، یقول الله تعالى : أنا جلیس من جالسنی ، ومطیع من أطاعنی ، غافر من استغفرنی ، الشهر شهری والعبد عبدی ، والرحمة رحمتی ، فمن دعانی فی هذا الشهر أجبته ، ومن سألنی أعطیته ، ومن استهدانی هدیته ، وجعلت هذا الشهر حبلاً بینی وبین عبادی ، فمن اعتصم به وصل إلیَّ.»
«خوشا بحال ذاکران خوشا بحال فرمان برداران ، خداوند تعالی می فرماید: من همنشین کسی هستم که با من همنشین شود و مطیعم از کسی که از من اطاعت کند وآمرزنده ام برای آن کسی که از من استغفار کند ، (این) ماه ، ماه من است و بنده ، بنده من است و رحمت ، رحمت من است پس هر کس در این ماه مرا بخواند او را اجابت خواهم کرد و هر کس ازمن درخواستی بکند به او خواهم داد و هر کس از من هدایت بطلبد او را هدایت خواهم کرد و این ماه را ریسمانی (برای وصل) میان خود و بندگانم قرار دادم پس هر کس به آن (ریسمان ) چنگ زند به من خواهد رسید.»
با خود می گویم : پس وای به حال ما از افراطمان در گناه در پیشگاه خداوند منان. کجایند شاکران؟ ، کجایند مجتهدان عرصه عبادت و بندگی ؟، کجایند خردمندان از تقدیر این ندای آسمانی؟ فرشته آسمانی با خود می گوید چرا کسی ندای مرا پاسخ نمی دهد در حالی که ندا می دهم کجایند عارفان همان کسانی که می دانند که شکر این نعمتها از عهده کسی بر نمی آید ، کجایند معترفان اقرار کننده به تقصیر وقصور تا این ندای منادی را پاسخ دهند و بگویند : لبیک و سعدیک ...درود و صلوات بر تو ای منادی خداوند بزرگ مرتبه و جمیل ، مهربان ترین مهربانان ، خداوند بخشنده و با شفقت تبدیل کننده بدی ها به نیکی ها . این بندگان عصیان گر ، کسانی که زندگی شان در گرو شهوت هاست اسیر غفلت هاهستند پس ای فرشته و پیام آور بزگوا بدان تو مردگانی را می خوانی که در کالبد زندگان هستند چرا که دل ها مرده است و عقل ها رخت بسته اند و ارواح دگر گون شده اند پس چگونه مردگان را ندا می دهی در حالی که آن ها سودی از ندا نمی برند مگر اینکه با ندای الهی ات دل های آنان را زنده کنی و عقل های آنان را به سرهایشان بازگردانی و روانشان را آگاهی دهی تا خاستگاه این ندا را در یابند ندایی که از بزرگی وعظمت بزرگ ترین قدرت در آسمان ها و زمین می خیزد ندایی که جبروت پروردگار و ضعف و کاستی بندگان را جلوه گر می سازد ، ندایی که شدت بلا وتنگناها و دردمندی انسان ها را بیان می کند و به آنان می گوید که احوال واعمال نابسامانشان و ظلم در حق هم نوعانشان و تعدی به حقوق یکدیگر ، اقتضای راندن و دور شدن از آستان الهی دارد و آنها مستوجب بلا و لعن وعذاب کرده است ولی گستردگی رحمت و لطف پروردگار اقتضای چنین دعوت لطیف و بزرگوارانه ای کرد دعوتی با چنین بیان لطیف و نغز و دل پسند که عقل ها از آن در شگفت می ماند و بر هر بنده ای منت می نهد و مقام بخشندگی و مهربانی اش را باری دیگر نمایان می سازد.
پس ای فرشته مقرب آستان پاک الهی ، به شکرانه این امر زیبا و لطف بسیار ، از پروردگاربلند مرتبه مان خواهانیم که ما را در اجابت این دعوت برخاسته از لطفش یاری دهد و ندای تو ای منادی که ندای طوبی للذاکرین والطائعین را سر دادی، با اشتیاق و دعا و با جان و دل اجابت می کنیم چرا که ما را ما را به یاد دارنده ما که بسی مهربان و بخشنده است متذکر ساختی مما را به فرمانبری از سرور رئوفمان تشویق کردی و لطف خداوندگار با شفقت را به ما رساندی.
پس ای پیام آور زبان حال این بندگان پریشان حال، این نفوس غرق در گرداب گناه ، تو را اینگونه پا سخ می دهد :
«پس چه دور است جایگاه پست ما و حال پریشان ما از مقام ذکر پروردگارمان، و اینکه جایگاهی برای تقدیس ذات بلند و گرامی خدایمان باشیم و انسان خاکی کجا و مقام رب الارباب کجا؟ انسان آوده به ناپاکی ها کجا و همنشینی در مجالس پاکان؟ اسیر و به زنجیر کشیده شده در شهوت ها کجا و منازل آزادگان؟
ولی کرم و بخشندگی ربّمان به ما اجازه ذکر و مناجات داد و ما را محرم شناخت و در پرتوی حکمت وبینش الهی مستوجب تکلیف و شرفیابی به آستانش شدیم و اگر در این موهبت بزرگ که ذکر ویاد اوست کوتاهی کردیم ما را رسوا نساخت و اگر در این همنشینی کوتاهی کردیم ما را خوار و پست نگرداند پس سرور چه قدر بزرگوار است وبنده چقدر پست!«فما اکرم السید والأم العبد) و خدای چقدر بردبار است و بندگان چقدر نادن !«و ما أحلم الاله ، وما أسفه العباد»
سپس ما خود با کوش جان آنچه از گفته های خدایمان را ابلاغ کردی شنیدیم « أنا جلیس من جالسنی» من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند و عظمت این ابلاغ و شرفیابی به حدی بود که هر زبان گویایی را در عالم امکان لال کرد و عقل های خردمندان ازیبایی این کرامت مدهوش شدند و اگر به هر کسی که شرف شنیدن این خطاب را پیدا کند به اندازه نفس های تمام اهل عالم ، و جان های تمام جانداران را می دادند نا شاید بتوانند شکر این نعمت بزرگ را به جا آورند حتی شکر گزاری قسمت کوچکی از این نعمت عاجز خواهند بود.پس چگونه است حال ما که بندگانی سیه رو و مفلس هستیم.؟
شایسته است پیوسته این آیه را زمزمه کنیم « قالا ربّنا ظلمنا انفسنا وان لم تغفر لنا وترحمنا لنکونّن من الخاسرین»
«گفتند خدایا ما بر خویش ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشی و به ما رحمت و رأفت نفرمایی سخت از زیان کاران خواهیم بود اعراف 23)
پس می گوییم خداوندا به عزت وجلالت سوگند با عصیان از دستوراتت خودمان را به هلاکت رساندیم و با سرکشی و طغیان موجب فساد احوالمان شدیم و اگر با توفیقاتت ما را باز نداری از زیان کاران خواهیم بود .
امید است در این ماه که موسم رحمت وفیض الهی و خودسازی است در خود تأمّلی بکنیم و دیدگاهمان نسبت به زندگی در جهت مثبت تغییر یابد و در راه رضای خداوند گام برداریم.
إن شآء الله تعالی
برگرفته از کتاب المراقبات اثر میرزا جواد آغا ملکی تبریزی
نوشته شده توسط عزیز سالمی