به نام خدا
سلام دوستان در این دسته برای اولین نوشته ها میخوام مصاحبه های امام خمینی رو براتون بذارم
چند روز قبل از ورود به تهران
تاریخ:25/10/1357 مکان:پاریس تلویزیون فرانسه کانال 1
خبرنگار: حضرت آیت الله، اهداف شورای انقلاب چیست؟
امام: هدف این است که شورای انقلاب یک حکومت موقتی ایجاد کند که آن حکومت موقت، مجلس موسسان را تاسیس کند برای تصویب قانون اساسی و بعد بقیه کارها.
خبرنگار: حضرت آیت الله، بعد از رفتن شاه سیاست خارجی ایران چگونه خواهدبود؟
امام: سیاست خارجی ایران با همه دُوَل بر حسب احترام متقابل است و هیچ فرقی بین دُوَل در این باره نیست.
خبرنگار: حضرت آیت الله، آیا شما خواهان قطع تمام روابط ایران با قدرتهای خارجی هستید؟ یا اینکه مایل به ادامه این روابط می باشید. و در صورت قطع این روابط، آیا سیاست شما بسیار خشن و مخالف خواهد بود؟
امام: نخیر. ما خواهان قطع روابط نیستیم. ما خواهان قطع وابستگیهای ایران به دُوَل خارجی هستیم که اکنون شاه، ایران را وابسته به آمریکا و سایر دُوَل کرده است.
خبرنگار: حضرت آیت الله، شما از ارتش چه انتظار دارید؟
امام: انتظار دارم به ملت بپیوندد و به حکومت اسلامی کمک کند و در آینده ی نزدیک ارتشیان این کار را خواهند کرد.
خبرنگار: اخبار حاکی بر این است که شما شاه را محکوم کرده اید. آیا خواستار محکوم کردن او هستید؟ یا محاکمه کردنش؟
امام: شاه محکوم است بر حسب حکم ملت. لکن هر وقت ملت او را پیدا بکند، او را محاکمه می کند و اموال خودشان را از او میگیرند. شاه باید در مقابل ملت محاکمه شود و به سزای جنایاتی که کرده است برسد.
خبرنگار: یک تقاضای خیلی خصوصی دارم و آن اینکه اجازه بدهید همراه شما به ایران بیایم.
امام: من حالا نمی توانم چیزی بگویم.
تاریخ:25/10/1357
مکان:پاریس
مجله محلی ل اکو
خبرنگار: حضرت آیت الله، در پیامهای قبلی خودتان اظهار فرموده بودید که جمهوری اسلامی، دموکراتیک خواهد بود و هر کسی آزاد خواهد بود. آیا صحبت کردن از دمکراسی در رژیمی که فقط بر مبنای یک مرام و یک مذهب یعنی اسلام باشد ممکن است؟ در چنین رژیمی سرنوشت غیر مسلمانان و غیر معتقدین به مذهب چه خواهد بود؟
امام: در اسلام دمکراسی مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بیان عقاید هم در اعمال، مادامی که توطئه در کار نباشد و مسائلی را عنوان نکنند که نسل ایران را منحرف کنند.
خبرنگار: آیا حضرت آیت الله در روابط ایران با دُوَل خارجی خصوصاً با فرانسه تجدید نظر خواهید نمود؟
امام: روابط ما بر احترام متقابل است و محفوظ خواهد ماند. با فرانسه هم مثل سایر کشورها عمل می کنیم.
خبرنگار اروپ ان
خبرنگار: بختیار، نخست وزیر، دیروز طی یک مصاحبه ی مطبوعاتی اظهار داشت که مذهبیون باید به مذهب بپردازند و سیاست را به سیاستمداران واگذار کنند. وی همچنین اظهار داشت که شما قادر به واژگونی حکومتش نیستید. نظر شما در این باره چیست؟
امام: مطلب اولی که گفته است مطلب است که همیشه اجانب برای بردن منافع ما این تز را داشته اند که مذهب از حکومت جداست و ایشان هم بلندگوی همانهاست و آنکه ما قدرت بر هم زدن حکومت او را نداشته باشیم، در آینده معلوم می شود. حکومت او محکوم به فناست و پیروزی از آن ملت رنج کشیده ی ایران است.
خبرنگار: شما پیامی به ارتش فرستادید. دیروز ارتش با مردم پیوندی برقرار کرد. آیا کماکان به پیوستن ارتش به صفوف خود ایمان دارید؟ یا بیم یک کودتای نظامی دارید؟
امام: من امیدوارم که ارتش، البته آنهایی که مال ملت را نچاپیده اند و آنهایی که به شرافت ارتشی خود باقی مانده اند، به ملت بپیوندند، تا آن اقلیت ناچیز که خائن هستند نتوانند کاری کنند.
خبرنگار: وضع شورای انقلاب اسلامی به کجا رسیده است؟ اعضای این بیشتر مذهبیون هستند یا اشخاص عادی؟
امام: بعداً اعلام می شود.
خبرنگار: چه موقع و تحت چه شرایطی به ایران باز خواهید گشت؟
امام: باید مطالعه شود.
خبرنگار: برژنسکی پیامی فرستاده است که کودتای نظامی نکنند. آیا این برای شما نشانه ای از رفتار مساعد آمریکا در مورد حکومت بختیار است؟
امام: شاید آمریکا بخواهد پشتیبانی از حکومت فعلی بکند. لکن حکومت فعلی هم قادر بر حل مشکلات نیست و بعلاوه غیر قانونی است و ملت او را طرد می کند. پیروزی مطمئناً از آن ماست.
بنام خدا
سلام
وقتی دیدم داره همه رشته ها پنبه میشه دیگه نتونستم جلوی بند انگشتامو بگیرم که میخواستند افکارم رو بر صفحه کلید پتایپند و بر نمایشگر نشان دهند.
همون طور که از عنوان فهمیدین موضوع محاکمه ی سر چشمه های فساد هست.
بدون مقدمه دوست دارم برم سر اصل مطلبآقای خامنه ای رهبر معظم نظام جمهوری اسلامی(فردی که به جز اون به هیچ کسی دیگه اعتماد ندارم و به جز ایشان بقیه مقدس مآبانی بیش نیستند) بعد از انتخابات در نماز جمعه ای آبروی عده ای از این سران رو خریدند. شاید چون سرشان هنوز به تنشان می ارزید. والله اعلم
و در عوض از احمدی نژاد رئیس جمهور محبوب من و خیلی از دوستان من و خیلی از مردم کشورم و خیلی از مردم هم دین و هم کیش من در سراسر دنیا، حسابی تعریف و تمجید کردند و البته ایرادی مبنی بر اینکه قبل از اثبات جرم اتهام نباید زد، بر ایشان گرفتند.
آن زمان هنوز احساس خطری از پنبه شدن این رشته حق و عدالت نکردم. چون رفتار غیر منصفانه برخی از این سران، تنور محاکمه آنها رو در آینده ای نزدیک فروزان تر و داغ تر نمود.
اما در این نماز عید سعیط فطر، دوباره رهبر عزیزم در سخنان گوهر بار خود از اینکه آبروی کسی را بدون اثبات جرم ببریم، انتقاد کردند و گفتند البته شاید اینان مجرم باشند، ولی باید اول اثبات شود و بعد علنی شود.اشاره سخنشان هم به دادگاه های علنی در این چند وقت گذشته بود که برخی متهمان برخی از این سران رو به برخی جرائم متهم کردن.
من کاملاً منظورم رهبر عزیزم رو فهمیدم، فهمیدم که دغدغه ی ایشان احتمال رفتن آبرویی به نا حق باشد. که وقتی رفت دیگه نمیشه برش گردوند.
اما حال احساس خطر میکنم که خدای ناکرده همین سخنان گوهر بار ایشان باعث سوء استفاده آن متهمان اصلی شود و باعث مظلوم نمایی بیشتر آنها شود.
همان طور که اکنون شاهد هستیم.
نکند این مظلوم نماییها باعث شود از همت جزم شده قوه ی قضائیه کاسته شده و از امید مردم نیز به خاطر غیر علنی شدن دادگاه هایی که قرار بود علنی باشند کاسته شده و کم کم تمام این اتفاقات به ورطه فراموشی رفته و جرقه های زده شده در نطفه خفه شوند.
که اگر چنین شود ظلمی فراتر از رفتن آبروی برخی حقیران است که به اسلام و انقلاب و نظام و مردم، به نا حق روا داشته شده. و پاسخگویی آن در قیامت و در پیشگاه خداوند از پس هیچ احدی بر نخواهد آمد.
اگر اینان که تظلم خواهی نمودند و فریاد برآوردند آبرویمان رفته، واقعاً از این اتهامات مبری باشند و اسلام و انقلاب و نظام و مردم را مانند تخم چشمانشان پاسدار باشند، نباید از رفتن آبرویشان بترسند که خدا آبروی به نا حق رفته را به بهترین نحو بر میگرداند.
مگر نه این که آبروی اسلام و انقلاب و نظام و مردم ایران مهمتر از آبروی خدتمتگزاران است. که اگر این آبرو رود به طبع آن آبروی همه رفته، نه تنها آبروی این سران.
حال که این شیطان صفتان از هر حرف حقی به نفع خودشان سوء استفاده میکنند و هر ملایمتی را با زبری پاسخ میدهند، پس ای خدا تنها امیدمان در این عصر تو هستی که هر چه زود تر فرج آن منجی بشریت را بر ما ارزانی داشته و جهان را از این منابع فساد که تنها بویشان عالم را به فساد کشانده رهانی دهی.
باشد تا روزی را به چشم خود شاهد باشیم که این به قول امام خمینی "شیوخ مقدس مآب" باشند که بر حضرت مهدی معترض شده و بر علیه او قیام می کنند، به خاطر دین جدید!!!والسلام
بنام خدا
صلابت احمدی نژاد
دوباره سلام چون مطلبم ادامه مطلب قبلی استدیدیم بالاخره جناب آقای احمدی نژاد به انتقادات بی مورد از خود و دولتش پاسخ داد.آن هم چه پاسخی، پاسخی که در آن نیاز نبود فرد دیگری ایشان را یاری دهد.بله ایده آل ترین حالت اینه که تصور کنیم از غرب هراس در دل برخی ایجاد شدهشاید هم از سرمایه دارها هراسی است.!!!!جناب هاشمی رفسنجانی خیلی نگران عدم اجرای اصل 44 شدند؟؟؟؟!!!!این نگرانی ایشان جای تعجب و سوال دارد. مگر ایشان نبودند که در دولت خود مخالف خصوصی سازی بودند . حرفهای احمدی نژاد هم موئد این امر استپس اکنون ایشان باید نگران حرکت خصوصی سازی که در دولت احمدی نژاد با کیفیت بهتری عمل میشود باشند و نه نگرانی موهومی ایشان از عدم اجرای اصل 44حال که ایشان این نگرانی های تعجب برانگیز را از خود ابراز میدارند، باید دید که احمدی نژاد از نظر ایشان کجای کار را اشتباه عمل کردند.نمیتوان گفت که جناب هاشمی رفسنجانی بلا نسبت ایشان دروغ به عرض مردم رساندند.حال اگر ایشان دروغ نمی گویند و احمدی نژاد هم اصل 44 را اجرا میکند، پس اختلاف نظر میان این دو چهر در چیست؟ تنها چیزی که در این جا میتواند جواب پرسش ما باشد، اختلاف نظر این دو در مصادیق خصوصی سازی است.آن طور که همه می گویند، همه یعنی نه عوام، بلکه همه خواص البته آنهایی که مغرض نباشند.این است که جناب هاشمی می گویند باید در خصوصی سازی قدرتمندان را در نظر داشت و پستهای دولتی که قرار است به بخش خصوصی داده شود تنها به عده ای تعریف شده در این بخش داده شود. عده ای که با ثروتشان به قول اقتصادیون مادی گرا نظام اقتصادی ایران را در دست دارند. باید مواظب بود تا خدای نا کرده کسی به این سرمایه داران نگوید بالای چشمت ابروست. و گرنه اینها میروند تمام ثروتشان را خارج میکنند و اقتصاد ایران از هم میپاشد.اما مگر جناب هاشمی روحانی نیستند؟، مگر با قدرت خدا بیش از دیگر مردم آشنایی ندارند؟، بنا به تخصص روحانیتشان. پس این ترس چرا در ایشان احساس میشود؟(البته اگه ایده آل فکر کنیم).علت این ترس به نظر من این است(البته اگر ترسی در میان باشد) که ایشان در شروع کار خود در 16سال پیش یادشان رفته در کارشان حسابی هم برای عظمت خدا باز کنند. در عوض برای اینکه اطمینان حاصل کنند روی کار قرار می گیرند حسابهای مختلفی (مادی و معنوی!!!!!!!!!) برای افراد احزاب باز کردند. خوب طبیعی است که با روی کار آمدنشان باید این حسابها در نظر گرفته شود. پس اگر خصوصی سازی لازم است چه کسانی ارجح تر از این افراد و احزاب.اما در عوض احمدی نژاد به کسی قول نداد و یادش بود که حسابی، آن هم به قیمت آبرو برای خدا در راهش باز کند. پس در خصوصی سازی که پیش خواهد گرفت نه فرد و نه گروهی جای اعتراض به ایشان را نمیبیند.اما سوالی دیگر مطرح میشودو آن سوال اینکه آنهایی که در 16 سال پیش توقعی از دولت نداشتند و میخواستند کار و کسبیبا دست خود را بیاندازند و جزء گروهی هم نبودند . چرا با اینکه کمک هم به این افراد نشد اجازه پیشرفت هم به آنها داده نشد.جواب این سوال رو من از سالها قبل و مخصوصاً در آستانه انتخابات اخیر از زبان سیاسیون منتقد روش هاشمی شنیدم و همچنین در جواب با صلابت احمدی نژاد. به نظر هم میرسد جواب کاملاً درستی باشدو آن این که باز در همان علم اقتصاد مادی گرای غربی گفته شده عوام مردم را بسته به نوع فرهنگشان باید در دو حالت نگه داشت حالت اول برای مردمی است که فکر مساوات برای همه را ندارند . مثل مردم اروپا، مردمی که فکر میکنند باید شاهی باشد یا رئیس جمهوری باشد که به آن تعظیم کنند و او وضع مادی مرفه تری داشته باشد . برای این گروه از مردم که راضی هستند باید ثروت داد، باید رفاه داد تا صدایشان در نیاید(البته اگر صدایی در کار باشد).اما گروه دومی از مردم هستند که فرهنگشان میگوید زیر بار تبعیض نروند . مانند مردم ایران . برای این مردم اگر رفاه فراهم کنی چون فکر دارند و فکر میکنند همیشه خود را مقایسه میکنند و حتی در رفاه هم اگر مرفه تری ببینند صدایشان بلند میشود. پس برای این مردم خطرناک است که رفاهی فراهم شود، غربیها گفتند در مواجهه با این مردم باید آنها را در حالت حداقل نگه داشت . تا نا توان بمانند تا خدای ناکرده بر علیهتان نشورند.خب کسی که این اعتقاد غربی ها را قبول کند وقتی ببیند مخالف آن رفتار میشود، مخصوصاً اگر قبلاً ابهتی داشته باشد که کسی آن را نشکسته باشد، مسلماً در مواجهه با سیاست مخالف خود نمیتواند تحمل پیشه کند و مانند حال واکنش شدید که نشان دهنده عدم تحمل است از خود بروز میدهد..... .والسلام