وقتی چیزی آدم را وسوسه می کند مشکل از آن دل می کند واقعیت این است که باید حتما سرمان به سنگ بخورد �گلدکوئست� هم جزئی از همین داستان است.
گویند آدم تا خودش تجربه نکند، تا سرش به سنگ نخورد، از چیزی که وسوسه اش می کند، به این راحتی ها دل نمی کند! واقعیت این است که ما تجربه نمی آموزیم، نه از روزگار و نه از بلاهایی که بر سرمان می آید! در بسیاری از نشریات درباره عواقب یک شبه پولدار شدن مطالبی می نویسند و ماجراها را گوشزد می کنند، اما کو گوش شنوا؟! ضمن این که ماجراهایی مانند اهواز وجود دارد که هیچ کس درس عبرتی از آن ها نگرفته و نمی گیرد! براساس گزارش خبرگزاری مهر، دست کم 135 هزار نفر در اهواز از طریق واسطه هایی موسوم به سیدها پولشان را سرمایه گذاری کردند تا بلکه بتوانند در مدت 30 تا 45 روز صاحب خودرو یا وسیله خانگی شوند. حالا 8 ماه گذشته است؛ از آخرین روزهایی که پلیس و دستگاه قضایی در اهواز سید ها را تحت تعقیب خود قرار دادند. آیا اتفاقی افتاد؟ فرمانده پلیس در مهرماه خبر داد بیش از 26 میلیارد تومان از اموال کلاهبرداری شده را توقیف کرده اند، ولی هنوز شاکیان بسیاری هستند که نمی دانند بر سر پولشان چه آمده است. حق این بود که بعد از ماجرای سید ها در اهواز، از کلاهبرداری خبری نشنویم، اما چه شد؟
تقریبا هر ماه 6/11 مورد کلاهبرداری!
سال ها پیش در یکی از درس های کتاب فارسی چهارم یا پنجم دبستان، شعری بود که می گفت نابرده رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد . همواره همین را آموختیم. اما امروز عده ای هستند که از صبح تا شب، یکی دو جا کار می کنند. یک خودروی لیزینگی هم خریده اند تا روزهای تعطیل آخر هفته هم مسافرکشی کنند اما هنوز نمی توانند اجاره خانه درست و حسابی بدهند، چه رسد به خرید یک یخچال سایدبای ساید که خانم خانه چند ماهی است درباره اش مدام حرف می زند و رؤیا می بافد! باز هم یک یادآوری کوچک دیگر؛ اگر ما اشتباه می گوییم، شما درستش کنید: چشمتان را ببندید؛ با هم روراست باشیم. آیا تا به حال شما را پرزنت کرده اند؟ باور کنید به کسی نمی گوییم. وسوسه نشده اید شما هم زیرشاخه بشوید و بعد...! ولی راستش را بخواهید، با وجود همه این دردسرها که شاهدش هستیم، با همه این اخبار که روایت اش می کنیم، در خیلی ها تبدیل به وسوسه شده و لذا پول هایشان را جمع کرده اند تا وارد یک شبکه بشوند.
باید به دنبال جواب این سؤال باشیم که چرا طمع، اتوبان چندبانده ای شده تا کلاهبرداران در آن تخت گاز برانند و ما در مبدأ چشم انتظار رسیدن به مقصد باشیم! طمع یک شبه پولدار شدن و یک شبه راه صد ساله را رفتن. طمع حضور در نت ورک مارکتینگ!
شرکت های گسترش دهندهبازاریابی چندسطحی، مصداق این قانون هستند. به عنوان مثال، شرکت کوئست اینترنشنال (مشهور به گلدکوئست) با دادن وعده هایی چون رسیدن به درآمد هفته ای پنج هزار دلار، سرمایه های مردم را جذب می کند. این در حالی است که با در نظر گرفتن قوانین پورسانت دهی، ممکن نیست جز درصد ناچیزی از مشتریان (کمتر از دو درصد) در مجموع پنج هزار دلار دریافت کنند. این، واقعیتی است که هیچ ارتباطی با میزان فعالیت اعضای گلدکوئست ندارد. این کار مانند این است که شخصی بیش از صد نفر را امیدوار کند که صاحب خانه شوند و با این امید، وجوهی از آن ها بگیرد، در حالی که تعداد خانه هایی که قرار است واگذار شود دوتاست! چنین عملی به وضوح کلا هبرداری است. مشابه این مطالب در مورد شرکت های دیگر چون مای سون دایموندز، گلدماین، ای بی ال، ایران بین، پارسیان، وست ویژن و... با اعداد و ارقامی دیگر صادق است و در نتیجه، برخورد با این شرکت ها عطف به ما سبق محسوب نمی شود. در مورد شرکت های داخلی، حتی اگر خوش بینانه تصور کنیم صاحبان آن ها نمی دانسته اند که مرتکب کلاهبرداری شده اند، دست کم باید هر چه از این راه کسب کرده اند، به مال باختگان برگردانده شود.
هنوز عضو نشده اید؟
در حال حاضر در حدود 250 هزار عضو با تعادل صفر و 500 هزار بازوی تکمیل نشده وجود دارد. به این 250 هزار نفر وعده داده شده که در طول یک یا دو ماه می توانید بازوهای خود را تکمیل کنید. واضح است که کسانی که موفق به این کار می شوند، برخی در مدت کمتر و برخی در مدت بیشتر بازوهایشان را تکمیل می کنند. ولی زمان متوسط این موفقیت چقدر است؟ اگر روزی هزار نفر عضو شوند، چند روز طول می کشد تا 500 هزار بازو تکمیل شود؟ جواب ساده است: 500 روز، یعنی بیش از یک سال و چهار ماه!
البته با افزایش جمعیت گلدکوئستی ها تعداد بازاریابان افزایش پیدا می کند و ممکن است تأثیر مثبتی بر روی تعداد ورودی ها بگذارد. ولی باید توجه کنید که بازاریابان جدید، هیچ کمکی به تکمیل بازوهایی که هنوز تکمیل نشده اند، نمی کنند و برعکس، فضای کار را برای آن ها تنگ تر خواهند کرد. نتیجه این که هر چند در نگاه اول، وجود هزار نفر ورودی در هر روز، حاکی از گسترش شبکه گلدکوئست است، ولی با توجه به خیل عظیم بازاریابان این شرکت، وضعیت کنونی در واقع نشان دهنده اشباع بازار است، زیرا پیدا کردن دو نفر نه یک ماه که به طور متوسط بیش از یک سال و چهار ماه طول می کشد! به این نکته نیز توجه کنید که بعد از این مدت کار و تلاش به شما تنها 50 دلار خواهند داد!
برای رسیدن به 250 دلار، تعداد اعضا باید چهار برابر شود و اضافه شدن 750 هزار عضو جدید، به طور میانگین 750 روز یعنی دو سال و یک ماه به طول می انجامد! محاسبات مشابه نشان می دهد برای رسیدن به 500 دلار، اعضا باید هفت برابر شوند و این اتفاق به 3 میلیون عضو جدید و در نتیجه بیش از 8 سال زمان نیاز دارد. تا این جا هنوز ضرر اولیه شما مرتفع نشده است و باید کمی دیگر تلاش کنید تا به 750 دلار پورسانت برسید. با توجه به این که تنها یک دهم افراد، موفق به دریافت 750 دلار پورسانت می شوند، باید منتظر این باشید که 4 میلیون و 500 هزار عضو جدید وارد شبکه شوند: دوازده سال و نیم! به شما تبریک می گوییم؛ با بیش از 500 دلار سرمایه گذاری و بعد از دوازده سال و نیم کار و تلاش، حدود 100 دلار کاسب شده اید! اگر این پول را در بانک می گذاشتید، بدون این که کاری کنید و یا ریسکی متوجه شما باشد، با فرض تنها 20 درصد سود سالیانه، سرمایه تان 9 برابر شده بود. (یک و دو دهم را به توان دوازده و نیم برسانید.)
اگر هم فکر می کنید پس از چند سال سخت بالاخره به سود رؤیایی ای خواهید رسید، در اشتباه اید. تصور می کنید چند نفر در ایران، دیر یا زود عضو گلدکوئست خواهند شد؟ این افراد همه زیرشاخه شما نخواهند شد، بلکه بین 500 هزار بازوی تکمیل نشده فعلی پخش خواهند شد، و در حالت واقع بینانه، از هر 500 هزار نفر یکی نصیب شما خواهد شد.
اگر امیدوارید در نهایت 5 میلیون نفر وارد این بازی شوند، سهم شما حدود 10 نفر است و این یعنی رسیدن به تعادل 5 و دریافت کمتر از 500 دلار پورسانت.
اگر امیدوارید در نهایت 10 میلیون نفر وارد این بازی شوند، سهم شما حدود 20 نفر است و این یعنی رسیدن به تعادل 10 و دریافت کمتر از 1000 دلار پورسانت پس از 27 سال. (و اگر روزانه ده هزار نفر عضو شوند، این اتفاق پس از دو سال و هشت ماه رخ می دهد.)
اگر امیدوارید در نهایت 30 میلیون نفر وارد این بازی شوند، سهم شما حدود 60 نفر است و این یعنی رسیدن به تعادل 30 و دریافت 2500 دلار پورسانت پس از 83 سال! (و اگر روزانه ده هزار نفر عضو شوند، این اتفاق پس از هشت سال و سه ماه رخ می دهد).
خودتان قضاوت کنيد
آیا اين کار عقلاني است ؟
خبر گزاری البرز 21/1/85
شادمهر هوشمندیان