زندگينامه حضرت
نام شريف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترين لقب آن حضرت، در پى اصرار و تهديد مأمون عباسى سفر تبعيد گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اين كه كسى از بستگان و اهل بيت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند. يك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق ديدار برادر و اداي رسالت زينبي و پيام ولايت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. اين جا بود كه آن حضرت نيز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زينب(س) پيام مظلوميت و غربت برادر گراميشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبيت (ع) را با حكومت حيله گر بنى عباس اظهار مى كرد. بدين جهت تا كاروان حضرت به شهر ساوه رسيد عده اى از مخالفان اهلبيت كه از پشتيبانى مأموران حكومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند. در نتيجه تقريباً همه مردان كاروان به شهادت رسيدند، حتى بنابر نقلى حضرت معصومه(س) را نيز مسموم كردند.
به هر حال، يا بر اثر اندوه و غم زياد از اين ماتم و يا بر اثر مسموميت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س)بيمار شدند و چون ديگر امكان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسيد: از اين شهر «ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببريد، زيرا از پدرم شنيدم كه مى فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از اين خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالى كه «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى كشيد و عده فراوانى از مردم پياده و سواره گرداگرد كجاوه حضرت در حركت بودند، حدوداً در روز ٢٣ ربيع الاول سال ٢٠١ هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى كه امروز «ميدان مير» ناميده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار ميزبانى حضرت نصيب او شد. آن بزرگوار به مدت ١٧ روز در اين شهر زندگى كرد و در اين مدت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستيه به نام «بيت النور» هم اكنون محل زيارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربيع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال ٢٠١ هجرى پيش از آن كه ديدگان مباركش به ديدار برادر روشن شود، در ديار غربت و با اندوه فراوان ديده از جهان فروبست و شيعيان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجليل فراوان پيكر پاكش را به سوى محل فعلى كه در آن روز بيرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشييع نمودند. همين كه قبر مهيا شد دراين كه چه كسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشكل شدند، كه ناگاه دو تن سواره كه نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پيدا شدند و به سرعت نزديك آمدند و پس از خواندن نماز يكى از آن دو وارد قبر شد و ديگرى جسد پاك و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاك نهان سازد. آن دو نفر پس از پايان مراسم بدون آن كه با كسى سخن بگويند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند.
به نظر مى رسد كه آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند كه پيكر معصومه بايد به دست معصوم تجهيز و تدفين شود. چنان كه پيكر مقدس حضرت زهرا (س) را اميرمؤمنان (ع) غسل داده و كفن و دفن نموده و حضرت مريم (س) را حضرت عيسى (ع) شخصاً غسل داده است.
پس از دفن حضرت معصومه (س) موسى بن خزرج سايبانى از بوريا بر فراز قبر شريفش قرار داد تا اين كه حضرت زينب فرزند امام جواد(ع) به سال ٢٥٦ هجرى قمرى اولين گنبد را بر فراز قبر شريف عمه بزرگوارش بنا كرد و بدين سان تربت پاك آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبيت (ع) و دارالشفاي دلسوختگان عاشق ولايت و امامت شد.
تاريخ حرم مطهر
خوشنويسي و خطاطي
شهر قزوين دراين قسمت شايد به بسياري ازشهرهاي بزرگ مزيت وبرتري داشته باشد، زيرا بزرگترين استاد خط نستعليق (ميرعماد حسني قزويني) از قزوين برخواسته و وي كسي است كه هنوز هم طغراي شهرياري، اقليم خط و خوشنويسي بنام نامي وي مزين و موشح است و در اين فن استادي مسلم و بي رقيب مي باشدوآخرين هنرمند نامي اين هنر ازمردم قزوين، شادروان ميرمحمدحسين عمادالكتاب سيفي حسني قزويني است، كه در عصر خود در سراسر كشور بي رقيب بود و در تهران مي زيست و شاهنامه معروف به چاپ امير بهادر به خط آن مرحوم است ورسم المشقهايي براي نوباوگان ترتيب داده وچاپ كرده است كه براي مبتديان و نوآموزان بهترين وسيله تمرين مي باشد.
نقاشي و تذهيب
درقزوين نقاشي معمول بوده است. روي درها،ارسي ها،ديوار و سقف اطاقها رانقاشي كرده، روي آن را رنگ جلا از روغن كمان مي زدند و اين روغن را با دستور خاصي تهيه مي كردند. رنگهايي كه بكار مي رفته تماما رنگهاي طبيعي (معدني و گياهي) و داراي ثبات و جلاي ويژه اي بوده است.
نقاشي پشت شيشه
نقاشي پشت شيشه ي قزوين در دوران قاجاريـه با مـايه گرفتن از هنر روزگارصفويـه درخشيده است تاجائيكه اين شهر يكي از مراكز توليدآن گشته و صدها اثر در اين سبك آفريده شده، ولي متاسفانه قسمت اعظم آنهادرگنجينه ها ي خصوصي و موزه هاي بزرگ پراكنده گشته واز آنجاكه تقريبا تمامي آنهافاقد امضاء است از اينـرو نقاشـان بزرگ اين شهر بر خــلاف خوشنويسان آن، گمنام مانده اند و شناسائي آنها پس از گذشت ساليان دراز كاملا دشوار مي نمايد.
منبت كاري
اين صنعت در غالب شهر هاي ايران معمول بوده در قزوين نيز به حد كمال وجود داشته و بهترين نمونه آن در حرم شاهزاده حسين است و نمونه ديگر آن ارسي هاي برخي منازل خصوصي به ويژه ارسي هاي ((حسينيه اميني)) ها است كه در سراسر ايران بي نظير است.