« به نامش، به يادش »
سکان دار هستی
حضرت حجت (عج) چه سودی برای جهان هستی دارند؟ ایشان که غایبند و حکومتی هم که تشکیل نداده اند؛ درست است که درآینده حکومت تشکیل می دهند. پس فعلا نقش آن حضرت در جهان هستی چیست، آیا وجودشان فایده ای دارد؟
برای پاسخ به این پرسش ذکر مطالبی چند ضرورت دارد:
1. انسان طبق فرموده ی قرآن کریم، به سوی خدای سبحان در حرکت است و پایان سفرش ملاقات با خداست؛
« یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه .»
بشر ، برای رسیدن به این هدف ، به دو محور اصلی ملکی (ظاهری) و ملکوتی( باطنی) نیاز دارد. انسان در محور ملکی و ظاهری به رهیری نیاز دارد که همان مسئله امامت ، اداره ی جامعه و کشور داری و رهبری نظام است. محور دوم که بسیار مهم تر از اولی است و تکیه گاه آن به شما ر می رود ، رهبری باطنی و ملکوتی است. این سیر ، سیری عمودی و طولی است که « صیرورت» نیز خوانده می شود ؛ یعنی انسان در درون خود سفری با مراتب و منازل متعدد دارد و برای پیمودن این منازل نیاز به رهبر انکار ناپذیر است . « سیر» یعنی حرکتی (ظاهری) که در همه ی اجرام زمینی و آسمانی وجود دارد ؛ اما « ضرورت » یعنی تحول و شدن و از نوعی به نوع دیگر واز منزلتی به منزلت دیگر تکامل یافتن. یک خودرو که شتابان در بزرگراه پیش می رود و میوه ای که مرحله های گوناگون را پشت سر می گذارد ، هر دو حرکت دارند ؛ اما اولی به نحو « سیر » و دومی به نحو « صیرورت» ؛ یعنی میوه از خاک حرکت کرده و به مرحله ی شکوفه رسیده و پس از آن به میوه خام و پخته تبدیل شده است. این « شدن» را که حرکتی درونی است ، « صیرورت» میخوانند. انسا نها نیز بدون استثناء ، در تح.ل درونی و صیرورتی به سر میبرند که نهایت آن « لقای حق » تبارک و تعالی است .
2. وقتی معلوم شد انسان در صیرورت است و به سوی خدا حرکت میکند ، ناگزیر باید حرکت دهنده ای دذاشته باشد ؛ زیرا در هر حرکتی وجود متحرک ، محرک و مسیر وابتدا وانتها ( هدف) ضرورت دارد؛ و مهم تر از همه وجود رهبری که متحرک را به هدف نهایی هدایت کند .
3. افزون بر امور عادی و مادی انسان ( زندگی روزمره) تمام اعمال عبادی و باطنی انسان نیز به رهبر نیاز دارد؛ یعنی همان گونه که تامین معاش و امور ظاهری و زندگی اجتماعی انسان نیازمند رهبر است ، تمام عبادت ها و اعمال باطنی وی نیز که با صیرورت و تحول درونی همراه است ، به محرک و رهبری نیاز دارد تا آنها را هدایت و به سرمنزل مقصود ( قرب الی الله ) برساند .
4. امامن معصوم علاوه بر رهبری ظاهری و اداره ی ملکی جامعه ، رهبری ملکوتی جامعه ی بشری را نیز بر عهده داشتند . همان گونه که گذشت سیر باطنی انسان ( صیرورت او) از نظر اهمیت با سیر ظاهری و ملکی و دنیایی قابل مقایسه نیست .
5. گرچه بیگانگان رهبری ظاهری را از ائمه اطهار (ع) گرفتند و آنان را خانه نشین کردند؛ اما رهبری ملکوتی انسان ها و جوامع بشری حقیقتی است که از وجود مقدس آنان جدا نمیشود .
6. نماز ، روزه ، زکات ، حج و دیگر عبادات هر کدام نوعی صعود وتقرب به سوی خدای سبحان دارند. « الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه » 2 این صعود ، حرکتی به نحو صیرورت است و مسلما به محرک و رهبر نیاز دارد ؛ یعنی باید انسان کاملی باشد که عمل صالح اش اعمال بندگان را بالا ببرد ورهبری کند تا به درگاه قبول حضرت حق برسد . این انسان کامل همان امام معصوم است که نمازش نماز هر متقی را امامت میکند و حج و زکات و تمام اعمالش ، اعمال بندگان صالح را تا وصول به بارگاه حضرت حق رهنمون میشود . بر این اساس ، هر که اول وقت نماز به پا دارد ، به امام زمان خویش اقتدا کرده است . چون امام زمان(ع) همان اول وقت نماز می گزارد و هر کس در هر اقلیمی که باشد، اگر اول وقت نماز بخواند ، در این عمل با فضیلت به امام خود اقتدا کرده است ؛ یعنی نماز او به کاروان نمازهایی پیوسته که با امامت نماز ولی خدا ، به سوی خدا در حال صعود است .
7. از آنچه ذکر شد در می یابیم وجود مقدس حضرت مهدی(ع) رهبری ملکوتی تمام انسان ها را و هر چه دارای صیرورت و تحول است ، به عهده دارد . او به اذن خدا ، مدبر امور است و خلقت و هدایت و تدبیر و درمان و حیات و مرگ به واسطه او تحقق می یابد . به همین سبب امامان معصوم (ع) را وسائط فیض حق و مجاری روزی خلایق می دانیم .
وجود آن ها همچون دو دستی است که با یکی ارزاق و مقدرات خلایق از درگاه ربوبی دریافت و در عالم هستی توزیع می شود و با دیگری اعمال صالح بندگان تا عرش الهی رهبری و هدایت می گردد . اگر ولی الله العظم عملی را امضا کند ، قطعا مورد قبول خداوند متعال است و گرنه هیچ یک از اعمال انسان پذیرفته نمی شود . بدین سبب ، در زیارت جامعه کبیره می خوانیم :
بکم فتح الله و بکم یختم ، و بکم ینزل الغیث ، و بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض الابادنه ، و بکم ینفس الهم ، و یکشف الضر ،خدا به وسیله شما آغز کرد و به شما ختم می کند و به خاطر شما باران را فرو می فرستد و بی وسیله شما آسمان را از این که بر زمین افتد نگه داشته است.مگر به اجازه او و به خاطر شما اندوه را بیرون برد و سختی را برطرف کند.
ان ذکر الخیر کنتم اوله،و اصله و غرعه ،و معدنه و ماویه و منتهاه؛5هرگاه خیر و خوبی ها یاد شود،شما اول و اصل و فرع ها و معدن و جایگاه و سر حد نهایی اش هستید.و شاید راز بعضی از روایات و دعا های ائمه معصوم (ع) در همین امر نهفته است:
- اگر زمین بدون اماام باشد ،نضمش از هم بپاشد و در هم فرو ریزد.
- کجاست آن وسیله ای که فیوضات آسمان را به اهل زمین می رساند.
- به ماندن او است که دتیا باقی مانده است و به خیر و برکت او تمام مخلوقات روزی داده می شوند.
و شاید سر خواندن دعای فرج در شب قدر نیز همین امر است.
(السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين).