دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 24803
تعداد نوشته ها : 49
تعداد نظرات : 49
Rss
طراح قالب

« به نامش، به يادش »

برايتان حکايتي نقل مي کنم
پيرمردي بت ساز درحال ساختن بتش بود و در زير نور ماه ريش هاي سفيدش را رو به آسمان گرفته بود و مي گفت اي صنم و با بتش راز و نياز مي کرد !
پرودگار به علت نا فرماني آن قوم قرار بود عذابي سخت را نازل کند .
فرشتگان پرسيدند يا رب از چه رو دست نگاه داشته ايد ؟
پروردگار فرمودند:
به جلال و جبروتم سوگند اگر فقط يک بار اين پيرمرد بگويد: يا صمد ! عذاب را از بنده گانم بر ميدارم

(السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين).

اللهم عجل لوليك الفرج.......الهي آمين.

التماس دعا

 


دسته ها :
جمعه ششم 5 1385
X