تعداد بازدید : 301005
تعداد نوشته ها : 96
تعداد نظرات : 40
قرآن مجید در دلالتخود مستقل است
کتاب: قرآن در اسلام صفحه 24
نویسنده: استاد علامه طباطبایى (رض)
قرآن مجید که از سنخ کلام است مانند سایر کلامهاى معمولى از معنى مراد خود کشف میکند و هرگز در دلالتخود گنگ نیست و از خارج نیز دلیلى وجود ندارد که مراد تحت اللفظى قرآن جز آنست که از لفظ عربیش فهمیده میشود.
اما اینکه خودش در دلالتخود گنگ نیست زیرا هر کس بلغت آشنائى داشته باشد از
بررسى کامل مسئله اعجاز قرآن
و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علىعبدنا فاتوا بسورة من مثله و ادعوا شهداءکم من دون اللهان کنتم صادقین (23)فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة اعدت للکافرین (24)
تفسیر کلمات و جملههاى آیات
و اگر از آنچه ما بر بنده خویش نازلکردهایم بشک اندرید سورهاىمانند آن بیارید و اگر راست مىگوئید غیر خدا یاران
علم تحولات اخلاقى
تاریخچه علم اخلاق
بحث فوق را با فشردهاى از «تاریخچه علم اخلاق» پایان مىدهیم:
بىشک بحثهاى اخلاقى از زمانى که انسان گام بر روى زمین گذارد آغاز شد، زیرا ما معتقدیم که حضرت آدم علیه السلام پیامبر خدا بود، نه تنها فرزندانش را با دستورهاى اخلاقى آشنا ساختبلکه خداوند از همان زمانى که او را آفرید و ساکن بهشتساخت مسائل اخلاقى را با ا
نظامهاى اخلاقى
مکتبهاى اخلاقى
در علم اخلاق مکاتب فراوانى است که بسیارى از آنها انحرافى است و به ضد اخلاق منتهى مىشود، و شناخت آنها در پرتو هدایتهاى قرآنى کار مشکلى نیست; قرآن مىگوید:
وان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه ولاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ذالکم وصاکم به لعلکم تتقون (سوره انعام، آیه153)
آیه فوق که بعد از ذکر بخش مهمى از عقائد و برنامههاى عملى و ا
مباحث فلسفه اخلاق
نسبى بودن اخلاق
1- اخلاق و نسبیت
آیا اخلاق خوب و بد و رذائل و فضائل جنبه مطلق دارد; یعنى، مثلا شجاعت و فداکارى و تسلط بر نفس در هر زمان و هر مکان بدون استثنا خوب است، یا خوبى و بدى این صفات نسبى است، در پارهاى از جوامع و بعضى از زمانها و مکانها خوب در حالى که در جامعه یا زمان و مکان دیگر، بد است؟
آنها که اخلاق را نسبى مىدانند دو گروهند:
گر
قلب چیست؟
قبل از آنکه به پاسخ این پرسش اساسى بپردازیم یادآورى مىکنیم که گرچه بحث و بررسى قلب اصالتا یک بحث اخلاقى نیست و نمىتواند در زمره مسائل علم اخلاق شمرده شود ولى، از آنجا که در محدوده «علم اخلاق» همه جا با این دو واژه یعنى قلب و فؤاد یا قلب و نیت که کار قلب «و یا به اصطلاح فارسى خودمان» کار دل است، سرو کار داریم، مناسب است که قبل از ورود در محد
دسته بندى مسائل اخلاقى
فلاسفه اخلاق تاکنون، به پیروى از ارسطو، اخلاق را به ملکات راسخه در نفس که در اثر تکرار عمل حاصل مىشود تفسیر کردهاند. و از آنجا که منشا اعمال و رفتار انسان قواى نفسانى اوست، هماهنگ با تنوع و تعدد قواى نفسانى، فصول اخلاق را به اقسام متنوعى تقسیم کردهاند. آنان مىگویند: قوایى که در پیدایش فعال و به دنبال آنها ملکات انسان مؤثر هستند سه دستهاند: 1 -
تعریف اخلاق
علم اخلاق عبارت است از فنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مىکند، ملکاتى که مربوطبه قواى نباتى و حیوانى و انسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلشجدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانى انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست، وکدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بیاراید، واز رذائل دور کند و در نتیجه اعمال نیکى
یوسف و مریم دو مظهر عفت
کتاب: زن در آینه جلال و جمال، ص 144
نویسنده: آیة الله جوادى آملى
قرآن کریم در مقام بیان قوه جاذبه ومعرفى ملکه عفاف هم تمثیل از مرد مىآورد وهم از زن، حال باید دید که آیا مرد در این صحنه عفیفانهتر تجلى نموده، یا زن در این مقام بیان عفیفانهتر آورده است؟
یوسف صدیق سلام الله علیه وحضرت مریمسلام الله علیها مزایاى ارزشى فراوانى داشتند که قرآن نقل
شجاعت حضرت زهرا (س )
کتاب: تعلیم و تربیت در اسلام ص 178
نویسنده: شهید مرتضی مطهری
این عموماتی که در اینجا آمده است ، عمومات استثناء ناپذیر و آبی از تخصیص است ، و بهترین و مسلمترین دلیلش جریان تاریخی حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها است . قضیه حضرت زهرا از یک جنبه واقعا عجیب و فوقالعاده است . شما در مجموع در نظر بگیرید : از یک طرف علی و زهر
علت نامگذارى دختر پیغمبر به فاطمه
کتاب: زندگانى فاطمه زهرا (س) ص 34
نویسنده: جعفر شهیدى
نام او فاطمه است.فاطمه وصفى است از مصدر فطم.و فطم در لغت عرب بمعنى بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده است.این صیغه که بر وزن فاعل معنى مفعولى مىدهد، به معنى بریده و جدا شده است.فاطمه از چه چیز جدا شده است؟ در کتابهاى شیعه و سنى روایتى مىبینیم که پیغمبر فرمود او را فاطمه نامیدند، چون خو