به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، محسن رضایی کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ادامه مناظره تلویزیونی با محمود احمدینژاد در پاسخ به اظهارات احمدینژاد گفت: اینکه مسائل سیاسی و تخصصی را نمیشود از هم جدا کرد چطور در کل دنیا این کار را کردهاند؟ چطور ما نمیتوانیم. صندوق توسعه ملی که من گفتم همان صندوق ملی است که ما در مجمع تشخیص مصلحت نظام با توجه به مطالعاتی که داشتیم به تصویب رسانیدم و بحث من هم این بود که اگر از اول انقلاب ما چنین صندوقی داشتیم تا امروز 200 میلیارد دلار در آن بود هر ماهه 100 هزار تومان میدادیم و ارزش سهام آن صندوق هم بالای 400 تا 500 هزار تومان برای هر فرد بود یعنی اگر میخواست آن را بفروشد این مقدار میتوانست داشته باشد.
وی افزود: اینکه ما مالیاتها را کم میکنیم بله حتماً در شرایط رکود مالیات را کم میکنم چون من دنبال این نیستم که از بنگاهها انتقامکشی بشود چیزی که الآن دارند میکشند. الان دولت بنگاهها را رها کرده است و بنگاهها در رکود دستوپا میزنند. به بنده گفتند در این شرایط دولت یک پسگردنی هم به ما میزند نه تنها کمکمان نمیکند، واقعاً وضعیت اسفباری است.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه اتاق بازرگانی اعلام کرده 50 درصد وضعیت بنگاههای کشور و کارخانجات کشور با نصف ظرفیت کار میکنند و 60 درصد کارخانجات کشور و بنگاهها و مؤسسات اقتصادی طی 8 تا 9 ماهه اخیر تعدیل نیرو تا حد یک سوم داشتند، اظهار داشت: این نشاندهنده بحران است دولت وقتی میگوید خیر هیچ بحران و خبری نیست؛ اصلاً مسئلهای نیست. این معلوم است که بنگاهها به حال خود رها شدهاند که این مسئله است.
رضایی ادامه داد: اینکه بنده میگویم مالیات را کم میکنیم معلوم است که یکی از سیاستهای کمک به خروج بنگاهها از رکود است که در همه دنیا شناخته شده است. اگر آقای احمدینژاد تجربه این کار را ندارند یا اطلاع ندارند میتوانند از تیمهای کارشناس اقتصادی بپرسند که وقتی رکود پیدا میشود شما یک بسته سیاستی را به من پیشنهاد کنید ما چکار باید بکنیم و راهکار بخواهند از دیگران.
وی تصریح کرد: اینکه میفرمایند من مسائل اداری را نمیدانم خوب خودشان قضاوت کنند ایشان که هم سابقه من را میدانند و هم سابقه خودشان را. ما در کل دوران جنگ عملاً کل دولت را اداره میکردیم. اوایل انقلاب تا 3 سال تمام از ائمه جمعه و فرمانداران گرفته پیش ما بودند ما کشور را اداره میکردیم و بعدش هم همینطور بود و در رابطه با دوران 12 سال اخیری که بنده آمدم اطلاعات من در رابطه با داخل وزارتخانهها چند برابر آقای احمدینژاد است.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری عنوان داشت: حتی مخالفینی که در ادارات هستند و به ایشان نمیتوانند حرف بزنند میآیند و به ما میگویند دوستان نزدیک ایشان هم میآیند به ما میگویند و دوستان مشترک هم دو نفرمان زیاد داریم و میآیند به من میگویند. بنابراین بنده دقیقاً در جریانات ریز مسائل هستم خود ایشان هم توانایی من را در سازماندهی میدانند یعنی من مسائل مدیریتی و سازماندهی را اگر بیشتر از ایشان ندانم که خود ایشان هم اعتراف دارند حتماً کمتر از ایشان نیست.
رضایی برای باز کردن مسائل اقتصادی به تعرفه شکر و چای اشاره کرد و یادآور شد: یک مثالی میزنم؛ ببینیم چه بر سر شکر کشور آمده و در اثر تعرفه تا ببنیم نظر جناب احمدینژاد که میگوید نه ما براساس یک قواعدی این تعرفهها را درست کردیم ببینید ما 3 تا محصول در ایران داریم از جمله شکر، دانههای روغنی و چای که اینها در حقیقت کشت و صنعت کشور هستند. آقایان آمدهاند در نیمه دوم سال 1384 تعرفه شکر خام را از 120 درصد به 4 درصد، تعرفه شکر سفید از 150 درصد به 10 درصد رساندند که نتیجه آن این شده است که به جای 500 هزار تن واردات 2 میلیون و 481 هزار تن در سال 85 شکر وارد کشور شده که در نتیجه از 32 کارخانه شکر چغندر قند که داریم 8 کارخانه تعطیل شده است بعد بقیه به جای اینکه 5 ماه کار کنند الان فقط 40 روز کار میکنند.
وی اضافه کرد: کشت چغندر ما به کلی از بین رفته است و به جای آن رفتهاند و سیبزمینی کاشتهاند و آنقدر سیبزمینی در کشور زیاد شده که خود سیبزمینیکاران قبلی دچار مشکل شدهاند به طوری که خود احمدینژاد ناچار شدند یک مقدار زیادی از اینها را بخرند که ورشکستگی زیاد نشود.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: 85 هزار نفر در حقیقت بیکار شده است و به جای 12.5 میلیون تن تفالهها و مواد خامی که در اثر چغندر قند بوده یک کاهش بسیار زیادی است و 2500 میلیارد تومان عدمالنفع به کشاورزان حاصل شدهاست. وقتی ما همه اینها را حساب میکنیم میبینیم یک تصیمیمگیری که ما بیایم تعرفه شکر را پایین بیاوریم یک دامنه وسیعی از زیانهای اقتصادی هم را به کارخانجات شکر و قند وارد میکند که از آنجا بحران در مسئله کارگران و اشتغال رفته و از طرف دیگر در مسئله سیبزمینی و مسائل زیادی هم بوجود آورده است.
رضایی در خصوص مسئله مسکن مهر و سایر کارهای دولت در این زمینه گفت: اینها بیانگر این است که تصمیمات به صورت پخته صورت نمیگیرد و شاید هم دلیلش این باشد که در دولت آقای احمدینژاد اصلاً نخبگان خیلی محلی از اعراب ندارند.
وی به 2 جلسه احمدینژاد با اقتصاددانان اشاره و آن را مثبت ارزیابی کرد و عنوان داشت: اما این دیگر ادامه پیدا نکرد بالاخره ما توسعه را از کجا میخواهیم شروع کنیم. چینیها به من گفتند که ما نقطه آغاز توسعه را مالکیت گذاشتیم و ما با مطالعاتی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیرخانه آن انجام دادیم، نقطه عزیمت توسعه ملی ما نخبگان کشور هستند یعنی ما باید نخبگان را درگیر کنیم بعد به تفاهم و اجماع برسانیم تا اینکه بتوانیم یک حادثه بزرگ که همان توسعه است را تحقق بخشیم.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پایان خطاب به احمدینژاد خاطرنشان کرد: اگر آقای احمدینژاد دوباره بخواهند رئیس جمهور شوند یک فکری برای درگیری کردن و به اجماع رساندن نخبگان در اداره کشور نکنند این مشکلاتی برای من درست میکند. طرحی داشتم که اعلام کردم و اگر لازم باشد دوباره در اینجا خواهم گفت همان اتاقهای فکری که باید در کنار هر وزارتخانهای بوجود بیاید البته من چون مخالفین خودم از صاحبنظران را میخواهیم در این اتاق فکر شرکت بدهم بعضیها گفتند این را دولت در سایه شما بگویید ولی حالا میشود آن دولت در سایه هم ما نگوییم اما هر وزارتخانهای در حقیقت یک اتاق فکری داشته باشد که منتقدین خود من هم بیاید در آنجا شرکت کنند و حضور داشته باشند به هر حال سؤال من از آقای احمدینژاد این است که با توجه به تواناییهای عظیم نخبگان کشور اگر ایشان دوباره رئیس جمهور شوند نخبگان را چطور درگیر توسعه ملی میکند و به اجماع میرساند.
منبع:خبرگزاری فارس
وی افزود: اینکه ما مالیاتها را کم میکنیم بله حتماً در شرایط رکود مالیات را کم میکنم چون من دنبال این نیستم که از بنگاهها انتقامکشی بشود چیزی که الآن دارند میکشند. الان دولت بنگاهها را رها کرده است و بنگاهها در رکود دستوپا میزنند. به بنده گفتند در این شرایط دولت یک پسگردنی هم به ما میزند نه تنها کمکمان نمیکند، واقعاً وضعیت اسفباری است.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه اتاق بازرگانی اعلام کرده 50 درصد وضعیت بنگاههای کشور و کارخانجات کشور با نصف ظرفیت کار میکنند و 60 درصد کارخانجات کشور و بنگاهها و مؤسسات اقتصادی طی 8 تا 9 ماهه اخیر تعدیل نیرو تا حد یک سوم داشتند، اظهار داشت: این نشاندهنده بحران است دولت وقتی میگوید خیر هیچ بحران و خبری نیست؛ اصلاً مسئلهای نیست. این معلوم است که بنگاهها به حال خود رها شدهاند که این مسئله است.
رضایی ادامه داد: اینکه بنده میگویم مالیات را کم میکنیم معلوم است که یکی از سیاستهای کمک به خروج بنگاهها از رکود است که در همه دنیا شناخته شده است. اگر آقای احمدینژاد تجربه این کار را ندارند یا اطلاع ندارند میتوانند از تیمهای کارشناس اقتصادی بپرسند که وقتی رکود پیدا میشود شما یک بسته سیاستی را به من پیشنهاد کنید ما چکار باید بکنیم و راهکار بخواهند از دیگران.
وی تصریح کرد: اینکه میفرمایند من مسائل اداری را نمیدانم خوب خودشان قضاوت کنند ایشان که هم سابقه من را میدانند و هم سابقه خودشان را. ما در کل دوران جنگ عملاً کل دولت را اداره میکردیم. اوایل انقلاب تا 3 سال تمام از ائمه جمعه و فرمانداران گرفته پیش ما بودند ما کشور را اداره میکردیم و بعدش هم همینطور بود و در رابطه با دوران 12 سال اخیری که بنده آمدم اطلاعات من در رابطه با داخل وزارتخانهها چند برابر آقای احمدینژاد است.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری عنوان داشت: حتی مخالفینی که در ادارات هستند و به ایشان نمیتوانند حرف بزنند میآیند و به ما میگویند دوستان نزدیک ایشان هم میآیند به ما میگویند و دوستان مشترک هم دو نفرمان زیاد داریم و میآیند به من میگویند. بنابراین بنده دقیقاً در جریانات ریز مسائل هستم خود ایشان هم توانایی من را در سازماندهی میدانند یعنی من مسائل مدیریتی و سازماندهی را اگر بیشتر از ایشان ندانم که خود ایشان هم اعتراف دارند حتماً کمتر از ایشان نیست.
رضایی برای باز کردن مسائل اقتصادی به تعرفه شکر و چای اشاره کرد و یادآور شد: یک مثالی میزنم؛ ببینیم چه بر سر شکر کشور آمده و در اثر تعرفه تا ببنیم نظر جناب احمدینژاد که میگوید نه ما براساس یک قواعدی این تعرفهها را درست کردیم ببینید ما 3 تا محصول در ایران داریم از جمله شکر، دانههای روغنی و چای که اینها در حقیقت کشت و صنعت کشور هستند. آقایان آمدهاند در نیمه دوم سال 1384 تعرفه شکر خام را از 120 درصد به 4 درصد، تعرفه شکر سفید از 150 درصد به 10 درصد رساندند که نتیجه آن این شده است که به جای 500 هزار تن واردات 2 میلیون و 481 هزار تن در سال 85 شکر وارد کشور شده که در نتیجه از 32 کارخانه شکر چغندر قند که داریم 8 کارخانه تعطیل شده است بعد بقیه به جای اینکه 5 ماه کار کنند الان فقط 40 روز کار میکنند.
وی اضافه کرد: کشت چغندر ما به کلی از بین رفته است و به جای آن رفتهاند و سیبزمینی کاشتهاند و آنقدر سیبزمینی در کشور زیاد شده که خود سیبزمینیکاران قبلی دچار مشکل شدهاند به طوری که خود احمدینژاد ناچار شدند یک مقدار زیادی از اینها را بخرند که ورشکستگی زیاد نشود.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: 85 هزار نفر در حقیقت بیکار شده است و به جای 12.5 میلیون تن تفالهها و مواد خامی که در اثر چغندر قند بوده یک کاهش بسیار زیادی است و 2500 میلیارد تومان عدمالنفع به کشاورزان حاصل شدهاست. وقتی ما همه اینها را حساب میکنیم میبینیم یک تصیمیمگیری که ما بیایم تعرفه شکر را پایین بیاوریم یک دامنه وسیعی از زیانهای اقتصادی هم را به کارخانجات شکر و قند وارد میکند که از آنجا بحران در مسئله کارگران و اشتغال رفته و از طرف دیگر در مسئله سیبزمینی و مسائل زیادی هم بوجود آورده است.
رضایی در خصوص مسئله مسکن مهر و سایر کارهای دولت در این زمینه گفت: اینها بیانگر این است که تصمیمات به صورت پخته صورت نمیگیرد و شاید هم دلیلش این باشد که در دولت آقای احمدینژاد اصلاً نخبگان خیلی محلی از اعراب ندارند.
وی به 2 جلسه احمدینژاد با اقتصاددانان اشاره و آن را مثبت ارزیابی کرد و عنوان داشت: اما این دیگر ادامه پیدا نکرد بالاخره ما توسعه را از کجا میخواهیم شروع کنیم. چینیها به من گفتند که ما نقطه آغاز توسعه را مالکیت گذاشتیم و ما با مطالعاتی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیرخانه آن انجام دادیم، نقطه عزیمت توسعه ملی ما نخبگان کشور هستند یعنی ما باید نخبگان را درگیر کنیم بعد به تفاهم و اجماع برسانیم تا اینکه بتوانیم یک حادثه بزرگ که همان توسعه است را تحقق بخشیم.
کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پایان خطاب به احمدینژاد خاطرنشان کرد: اگر آقای احمدینژاد دوباره بخواهند رئیس جمهور شوند یک فکری برای درگیری کردن و به اجماع رساندن نخبگان در اداره کشور نکنند این مشکلاتی برای من درست میکند. طرحی داشتم که اعلام کردم و اگر لازم باشد دوباره در اینجا خواهم گفت همان اتاقهای فکری که باید در کنار هر وزارتخانهای بوجود بیاید البته من چون مخالفین خودم از صاحبنظران را میخواهیم در این اتاق فکر شرکت بدهم بعضیها گفتند این را دولت در سایه شما بگویید ولی حالا میشود آن دولت در سایه هم ما نگوییم اما هر وزارتخانهای در حقیقت یک اتاق فکری داشته باشد که منتقدین خود من هم بیاید در آنجا شرکت کنند و حضور داشته باشند به هر حال سؤال من از آقای احمدینژاد این است که با توجه به تواناییهای عظیم نخبگان کشور اگر ایشان دوباره رئیس جمهور شوند نخبگان را چطور درگیر توسعه ملی میکند و به اجماع میرساند.
منبع:خبرگزاری فارس