مهدی بازرگان از چهرههای نام آشنای تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی ایران است. او در خانوادهای مذهبی رشد و نمو یافت.پدرش تاجر بود.و این سبب شد که مهدی بازرگان از کودکی با علایقی آشنا شود که از یک سو فعالیتهای بازرگانی و تا حد کمتری بازرگانی صنعتی را در بر میگرفت و از دیگر سو، مطالعات و تحصیلات وی در رشته مهندسی در فرانسه زمینههای برقرار کردن نسبت میان صنعت و بازرگانی و وجه مشترک هر دو را که نوعی اخلاق خواهان امنیت فردی و قوه ابتکارهای کاری بود، را تقویت کند.مهدی بازرگان در زمره اولین گروهی بود که به سال 1307 از سوی دولتبرای ادامه تحصیل به اروپا اعزام شد.وی در خاطرات خود، تاثرات دوران کودکی، جوانی و همچنین برگرفتههای خود در مدت تحصیلات در اروپا را شرح میدهد. (1374) وی پس از بازگشتبه ایران در دانشگاه تهران و در دانشکده فنی مشغول بکار شد.با اینکه علاقمند به نهضت ملی شدن نفت و دولت دکتر مصدق بود، ولی ابتدا تمایلات سیاسی از خود نشان نداد و به رغم سرپرستی هیات ایرانی برای خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس بیشتر سعی داشت، تا فعال و غیر سیاسی باقی بماند تنها پس از سقوط دولت دکتر مصدق بود که بازرگان احساس کرد لازم است فعالیتهای سیاسی هم داشته باشد.خود وی در باب این تغییر و تحول چنین میگوید: همه کس مجبور است همه کاره شود، استاد دانشگاه هم به داد و فریاد سیاسی بپردازد، مدافعات، (بی تا، 162) .به این ترتیب بازرگان تبدیل به یکی از چهرههای پابرجای فعالیتهای سیاسی - اجتماعی گردید.
او در نهضت مقاومت ملی فعال بود و سپس با همکاری جمعی دیگر از دوستان و همفکران، نهضت آزادی را در 1340 بنیانگذاری کرد.این نهضت در اعتراض به جبههملی موجود و برای تقویت و گسترش مؤلفه مذهبی مقاومتبوجود آمد.بازرگان چندین نوبتبا تعدیات حکومت محمد رضاشاه روبرو شد که حاصل آن سالیانی چند زندان و دیگر مراقبتهای لازمه بود.بازرگان در آستانه انقلاب فعالیتهای سیاسی خود را شدت بخشید و به هنگام پیروزی انقلاب اسلامی از سوی رهبریت انقلاب به عنوان نخست وزیر دولت موقتبرگزیده شد.وی در آبانماه 1358 و پس از جریان گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا از سوی دانشجویان پیرو خط امام که کمی پس از ملاقات بازرگان با برژینسکی مشاور امنیتی کارتر در الجزایر صورت گرفت، استعفا داد.پس از این، بازرگان تا آخر عمر همچون منتقدی در چارچوب نظام اسلامی زیست و به کرات آراء و اندیشههای وی مورد توجه موافقان و مخالفان قرار گرفت.
آثار:
آثار بازرگان نمایانگر رشته مطالعاتی و تحصیلاتی وی و معرفت دینی از یک سو و همچنین مسائل و موضوعات سیاسی، اجتماعی است.او سعی داشت که با استفاده در آموزههای علمی به تبیین برخی از پدیدهها و تعالیم مذهبی بپردازد. «مطهرات در اسلام» ، اولین کتاب بازرگان در این راستاست.این کتاب در صدد ارائه تفسیری علمی بر مطهرات در اسلام است.نمونه این تلاش در بسیاری دیگر از آثار بازرگان از جمله متن ویرایش شده سخنرانیهای او در مناسبتهای مختلف به چشم میخورد.بازرگان همچنین از یافتههای علمی خود برای نقد مارکسیسم در کتابی به نام «علمی بودن مارکسیسم» سود جست.گذشته از این آثار، بازرگان تلاشهای جدی برای قرائت از دین داشت که میتوان در این چارچوب از تحقیق «سیر تحول قرآن» یا دیگر آثاری از این دست نام برد.
در «سیر تحول قرآن» ، بازرگان میخواست نشان دهد که چگونه اطلاعات آماری، مؤید اعجاز قرآن و نحوه تحول و تجمع آیات الهی است. «راه طی شده» و «دره بیانتها» (در مجموعه راه بیانتها) کوششی برای تفسیر توحید، نبوت، معاد و عبادات است که بنوبه خود تاثیرات آموزهای برای برخی از گروهها از جمله سازمان مجاهدین خلق داشت.برخی دیگر از آثار بازرگان مستقیما به مسائل و حوادث سیاسی - اجتماعی متوجه است.برخی از این آثار مانند «انقلاب ایران در دو حرکت» و «مسائل و مشکلات اولین سال انقلاب» به تجربه سیاسی بازرگان و زمامداری دولت موقت پس از انقلاب اختصاص دارند.ولی تعداد دیگر شرایط سیاسی - اجتماعی قبل از انقلاب را لحاظ کردهاند.یکی از مهمترین این آثار، مدافعات وی در دادگاه نظامی پس از دستگیری متعاقب قیام 15 خرداد 1342 است، (مدافعات، پیشین) .بازرگان در این کتاب ضمن شرحی از چگونگی ورود به جریانات سیاسی و دفاع از نهضت ملی و مقاومت ملی در سالهای قبل و پس از کودتای 1332، به تفصیل در باب استبداد و عوارض ویرانگر آن بر جامعه ایرانی صحبت میکند.برزین در تحقیق خود فهرست آثار بازرگان را آورده و برخی از آنها را با توجه به شرایط نوشتاری مورد بحث قرار داده است (1374) .باید اضافه شود که پس از انتشار اثر برزین، چند کتاب دیگر از بازرگان منتشر شد، «شصتسال خدمت و مقاومت» ، 1370، یاد داشتها (1376) .
اندیشه:
احتمالا «میتوان جمع بندی بازرگان از مرامنامه نهضت آزادی را نوعی خلاصه محورهای عام اندیشه خود وی دانست: «به طور خلاصه باید عرض کنم مسلمان ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدقی هستیم»(مدافعات، 211) .منظور از قانون اساسی و با توجه به شرایط زمانی تشکیل نهضت آزادی، قانون اساسی مشروطه است که با وقوع انقلاب اسلامی موضوعیتخود را از دست داد، ولی سه عنصر دیگر کماکان هم چونعناصر اصلی تفکراتی بازرگان حفظ شدند.در قبل گفته شد که نگرش بازرگان به اسلام برگرفته از آموزههای علمی جدید و سعی در دریچه قرار دادن آنها برای دریافت معرفت دینی است.
آشنایی او با غرب و جنبههای اجتماعی آن دیار در شکلگیری این معرفتبیتاثیر نبوده است.بازرگان در مجموع از اسلام چهرهای با ویژگیهای تسامح، تساهل و آزاد اندیشی، ابتکارات فردی و انسانی تاکید بر شورا و دموکراسی و همکاریهای متعالی گروهی را در ذهن دارد.طبعا با قرائتهای همه جانبه از تکالیف فقهی در امور و شئون زندگی بشر موافقتی ندارد.شاید بتوان با تسامح این تفسیر را نوعی لیبرالیسم اسلامی معرفی کرد.در باب عنصر ایرانی نیز باید گفت که بازرگان یک ناسیونالیست است.ناسیونالیستی ملهم از اسلام و از نوع لیبرالیستی آن، همین عنصر ناسیونالیسم لیبرالیستی است که در کنار تلاشهای محمد مصدق در ملی کردن نفت و ایجاد یک دولت مردمی و کوتاه کردن دست استعمار انگلیس، آمیزهای از ایرانی بودن و مصدقی بودن بازرگان را رقم میزند.
آزادیخواهی ملهم از اسلام بازرگان، وی را تا حدود قابل توجهی متفاوت از رادیکالیسم به طور عام و رادیکالیسم برخاسته از طبیعت انقلاب به طور خاص، قرار میدهد.همین ویژگی است که به بازرگان خصلت ضد استبدادی شدیدی میبخشد و سبب آن میگردد که وی در کنار انتقادات از پیشینههای استعماری قدرتهای غربی در جوامع شرقی از جمله ایران، در ریشهیابی عقب افتادگی علل داخلی را برتری و اولویتبدهد.آزادیخواهی بازرگان در کنار نگرش وی به پیشرفتهای تمدنی غرب، منجر به آن شد که او تفسیر خاص خود را از تمدن غربی به دست دهد.از نظر بازرگان و برخلافبرخی از باورهای متعارف در ایران، ملل غربی، مللی بکلی بیگانه با مذهب نیستند، بلکه بخشی از پیشرفتهای آنها را مدیون آموزههای مذهبی و رعایت مسائل اخلاقی میداند. وی کتاب «مذهب اروپا» را به شرح این مهم اختصاص میدهد.اما نکته بعدی در تفسیر تمدن غربی، گویای آن است که بازرگان قائل به سیر تمدنی انسانی به گونههای دوگانه است.از یک سو بشر میتوانست و میتواند با استفاده از «وحی» و «الهام» از آموزههای اعتقادی - اخلاقی به پیشرفت و تکامل نائل شود و از دیگر سو این فرصتبرای وی همراه بوده است که راه کمال را به گونهای بشری نیز طی نماید.بشر با دانش و کوشش و به پای خود راه سعادت در زندگی را یافته است و این راه سعادت تصادفا همان است که انبیاء نشان داده بودند.همین تفسیر از غرب، اسلام و ایرانیتبود که در محل، اختلافهای فزایندهای را میان بازرگان با پیکره اصلی انقلاب بوجود آورد.
منبع:سایت حوزه