دومین ماه فصلی را سپری می کنیم که قرار است یکی از زیباترین و به یادماندنی ترین رویدادهای سیاسی کشور دراین فصل رقم بخورد.
برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و پیش بینی مشارکت گسترده مردم، شیوه هایی که از طرف رسانه ها برای "ترغیب" مردم به مشارکت هر چه بیشتر در عرصه سیاسی انتخابات، تکنیک های مورد استفاده رسانه ها برای "برجسته سازی" برخی رویدادها و سوژه ها و چگونگی عملکرد آنها در پیروی یا به کار گیری نظریه هایی چون "نیازجویی مخاطب"، "نظریه تزریقی"، "نظریه استحکام" و نظریه "وابستگی مخاطب"، "تحلیل محتوای اخبار" و گزارشهای خبری خاص انتخابات، " نقش تیتر و جهت گیری آن"، نقش و تاثیر "آگهی های تبلیغاتی" نامزدها در رسانه های جمعی و استفاده از "تکنیک روابط عمومی" در جلب آرای مردم، "مناظره های تلویزیونی" و بسیار وجوه دیگر از جمله مواردی است که فضای فعالیت برای حرفه ای های روابط عمومی و فضای مطالعه و بررسی برای پژوهشگران این حرفه وفن را فراهم می سازد. چنین شرایطی برای شکل گیری روابط عمومی سیاسی و مطالعه تکنیک بسیار جالب لابی گری فرصت مغتنمی است.
انتخابات دهم ریاست جمهوری ویژگیهایی پیدا کرده است که اقناع و پاسخگویی افکار عمومی بسیار مهم است و افکار عمومی باثباتی برای هیچ یک از نامزدهای احتمالی وجود ندارد، به همین جهت اجرای برنامه های ارتباطی موثر بصورت روزانه با توجه به افکار عمومی رابرای نامزدها اجتناب ناپذیر کرده است و این امر فقط با آشنایی و آگاهی کم و بیش پیچیده از کار رسانه ها و "ماشین روابط عمومی" حرفه ای و ظرفیت کاربرد مفید این دانش میسر است.
مطالعه ارتباط سیاسی توجه را به حضور 3 عنصر اصلی این ارتباط و رابطه میان آنها در فرآیندی جلب می کند که به کمک آن کنش سیاسی قابل درک است و این سه عنصر عبارتند از: سازمان های سیاسی (احزاب، نهادهای سیاسی، دولتها و...)، رسانه ها و شهروندان.
از طرف شهروندان و سازمان های سیاسی درخواست ها، برنامه ها، آگهی ها، نامه ها و نظرات گاهی یا تکنیک های روابط عمومی به رسانه ها (به معنای کلی و نه فقط رسانه های جمعی) منتقل می شود و رسانه ها آنها را در قالب گزارش ها، سرمقاله ها، تفسیرها و تحلیل ها و مصاحبه ها انعکاس می دهند و متقابلا واکنش نامزدها و سازمان های سیاسی حامی آنها را برای اطلاع شهروندان و همراهی با آنان در انتخابی صحیح منتشر می کنند و در این میان مباحث مهمی چون دروازه بانی، سانسور، تحریف، تخریب و اعمال سلیقه ها و گرایش ها جایگاه واقعی خود را نشان می دهد. در چنین شرایطی کارکردها آشکار می شوند.
کارکرد تسهیل مردم سالاری و کارکرد سرکوب مردم سالاری. با توضیحات فوق اینک که در آستانه روز ارتباطات و روابط عمومی قرار داریم، به دو نکته به عنوان ختم بحث در این مقال توجه می دهم:
1- کارشناسان، اساتید، دانشجویان و صاحبنظران ، رسانه ها را از این دیدگاه به خصوص چگونگی نقشآفرینی و غفلت زدایی روابط عمومی به نظاره بنشینند و یافته های خود را به هر وسیله ممکن منتشر کنند.
2. اساتید، انجمن ها و کارشناسان روابط عمومی از این فرصت برای تبیین و تعریف روابط عمومی سیاسی در کشور استفاده کنند و مولفه های آن را در جلسات علمی و کلاس های درس به بحث بگذارند.
نگارنده با بیش از ربع قرن فعالیت مستقیم در روابط عمومی اعم از اجرا، تدریس، تحقیق، تدوین و انتشارات روابط عمومی به این باور رسیده ام که ارتقا، دانش و بینش و جایگاه واقعی روابط عمومی در کشور ما در گرو شکل گیری روابط عمومی سیاسی است. تا روابط عمومی ها در کسب، حفظ و تداوم قدرت صاحب نقش و هویت نشوند چالش ها و آسیب های آنها تقلیل نخواهد یافت.
منبع سایت انتخابات