آنچه رسانه‌های اصلاح‌طلب و ضد انقلاب در پیش گرفته‌اند تبعا باید به یک نتیجه‌ای منجر شود، این نتیجه می‌تواند له یا علیه اصلاح‌طلبان باشد. جریان‌ها و گروه‌های سیاسی هوشیار و حرفه‌ای سیاسی با طرح پازل‌ها و بازی‌های سیاسی تلاش می‌کننددر مواجهه با رقیب یک برد شیرین را برای خود رقم بزنند.
برای کسانی که انتخابات را یک اتفاق جداگانه و منقطع از قبل و بعد خویش ببینند حرف پیروزی و شکست در کسب اکثریت آرا  مهم ارزیابی می‌شود ولی با دقت در تاریخ سیاسی ایران باید توجه داشت که  با توجه به ثبات گروه‌های سیاسی و جریان‌های فعال در جمهوری اسلامی باید نگاهی همه جانبه و بلند مدت داشته باشند.
انتخابات مجلس ، انتخابات شوراها و میزان نفوذ و مقبولیت مردمی و دسترسی به مناصب سیاسی و اقتصادی و ... پدیده‌های مختلفی است که باید همه آنها را در نظر داشت.
جایگاه و نوع مواجهه نسبت به رقیب نیز مسئله‌ای است که اهمیت آن در طی زمان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اصلاح‌طلبان و گروه‌های دوم خردادی در چند انتخابات گذشته نتوانسته‌اند از اقبال مردمی برخوردار باشند. تاجایی که انتخابات اخیر را می‌توان یکی از تلخ‌ترین انتخابات برای آنها دانست که کاندیدای مطلوبی را میان شرکت کنندگان ندارند. هر چند می‌توان این وضعیت را برای احزاب اصول‌گرا نیز قابل تصور دانست .

بازی برد ـ برد:

بعد از دو انتخابات مجلس و دو انتخابات شوراها و یک ریاست جمهوری شکست برای اصلاح طلبان و بازخوانی علل و عوامل شکست، خود طراحی یک بازی سیاسی ـ رسانه‌ای آگاهانه که آنها را به پیروزی انتخاباتی نزدیک کند و از سوی دیگر آنها را از شماتت‌ها و حسرت‌های بعد از شکست در امان دارد.
اصطلاح بازی برد ـ برد در ادبیات رایج علمی سیاست بین‌الملل به معنای یک تعامل سیاسی بین دو رقیب است که هر دو سوی مواجهه بهره‌مند می‌شوند ولی آنچه در این نوشته منظور گرفته شده است طراحی نوعی بازی است که شاید بتوان نام پروژه «احدی الحسنیین» اصلاح طلبان نامید. پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یک پیروزی بسیار بزرگ برای آنان خواهد بود، از سوی دیگر پس از شکست با زمینه‌سازی‌ و فضا سازی صورت گرفته ، فاکتورهای اجتماعی و سیاسی مطلوب خود را تأیید یافته می‌شمارد و شکست خود را پیش‌بینی شده می‌خوانند و آن را نتیجه‌ی منطقی روند انتخابات بر می‌شمرند. در این فرآیند آنها از یک سری کارت‌های دوکاره استفاده می‌کنند.
این عناصر و آیتم‌های ذهنی ـ سیاسی اجتماعی برای هواداران تثبیت می‌شود و برای مرددها و میانه‌ها، جدی‌تر و پررنگ‌تر می‌شود و مخالفان را نیز به تردید می‌اندازد.
به طور قطع گسترش و تثبیت تحلیل و یافته‌های سیاسی هر گروهی در ذهن جامعه در دراز مدت می‌تواند موفقیت‌های بلند مدت را برای آنها رقم ‌زند.

 کارت‌های دو کاره :

هر چند استفاده از این واژگان مناسب یک نوشته ارزشی نیست ولی ضعف دایره واژگان نویسنده چاره‌ای باقی نگذارده است. اصلاح طلبان مثل همه انتخابات‌های دور دوم صرفا برای تخریب و رقابت سلبی انتخاباتی با رییس جمهور حاکم وارد شده‌اند. لذا آنها با مطرح کردن مطالبات و مسائلی برگرفته از اندیشه خویش و ارزش‌های اصلاح طلبانه، عملکرد دولت و حتی نظام را زیر سئوال ببرند. اصلاح‌طلبان ضمن تلاش برای همراه نمودن مردم با خود،  تأکید می‌کنند پیروزی در انتخابات یک فتح الفتوح برای گفتمان اصلاحات و شکست در انتخابات تأییدی است بر وجود بن‌بستها و معضلات درنظام جمهوری اسلامی. به نظر اصحاب دوم خرداد این معضلات عبارتند از:
 1) جانبداری رسانه ملی:
یکی از موارد مهم این کارت‌ها که تلاش زیادی در سال‌های گذشته برای نفوذ و تحت تأثیر قراردادن آن صورت گرفته صدا و سیمای جمهوری اسلامی است. این عنوان با شعار ، تبلیغات رسانه ملی برای رییس جمهور فعلی از سوی میرحسین موسوی مطرح شد و به انحاء مختلف در سطوح مختلف رسانه‌ای دنبال می‌شود. از جمله به مجریان تلویزیونی چون «وحید یامین‌پور» مجری برنامه ایران 88، تا برگزاری تجمعات و نوشتن ستون‌ها و مقالات مختلف و اظهار نظرهای شخصیت‌های سیاسی دنبال می‌شود. نکته دیگری که به تازگی اضافه شده ترس صدا و سیما از مشارکت زیاد و باختن انتخابات است.
2) شورای نگهبان و تقلب در انتخابات:
در دوره‌های گذشته مسئله رد صلاحیت‌ها را نوک پیکان حمله خود به این شورا قرار می‌دادند ولی این بار به دلیل نداشتن کاندیداهای جنجالی، مطالبه و بهانه خود را «امکان تقلب در شمارش آرا» اعلام نموده‌اند.
مهدی کروبی طی چهار سال گذشته باخت خود را ناشی از تقلب در آمار آراء عنوان کرده است. هر چند در این دوره هر دو نامزد اصلاح‌طلب، طی نامه‌ای مشترک به شورای نگهبان دست پیش را گرفته‌اند. طرح کمیته صیانت آراء و حضور ناظران خارجی در انتخابات نیز از محورهای دیگر این جبهه رسانه‌ای هستند. قطعا شعار «تقلب در انتخابات» بهانه‌ای است برای شکست قابل پیشبینی اصلاح‌طلبان که شورای نگهبان را برای دفعات بعد در موضع دفاعی فرو می‌برد و درضمن برای هواداران و بی‌تفاوت‌ها و کم‌بصیرت‌ها قابل قبول خواهد بود.
3) دخالت نظامیان و بسیجیان در انتخابات:
این عنوان که به صورت جدی از انتخابات بهت‌آفرین قبلی دلیلی برای توجیه شکست کاندیداهای گوناگون بر شمرده شد، طی این چهار سال به صورت متناوب تکرار شده و ارسال نامه‌ها و پاسخ‌هایی بین سران اصلاح طلبان و برخی فرماندهان نظامی هم نتوانست تنور گرم آن را خاموش نماید.
این کارت دو کاره یک ویژگی برجسته دارد و آن اینکه تأکید بر دخالت نظامیان و مساوی کردن بسیجیان یعنی طیف گسترده‌ای از جوانان اصول‌گرا با نظامیان ، ‌عرصه را برای فعالیت انتخاباتی به صورت فعال و گسترده محدود می‌کند.
4) تغییر مدیران و مجریان انتخابات :

اگرچه این بحث تاکنون موج خروشانی را به راه نیانداخته است . ولی در رسانه‌ها به صورت جسته و گریخته تغیرات مدیران و مجریان به تمایز خط و خطوط انتخاباتی منتسب می‌کنند. مقوم این جریان مسئله تغییرات اتوبوسی یا تغییر گسترده مدیران که از سوی میر حسین مطرح شده ، و دولت فعلی نیز از روزهای نخست متهم به پاکسازی سیاسی جامعه مدیران اجرایی جامعه بوده است.

منبع سایت اسناد انقلاب اسلامی