مصرف گرایی یکی از پدیده‌های اقتصادی است که پس از انقلاب صنعتی رونق چشمگیری پیدا کرد. از جمله عوارض این پدیده می‌توان به تحدید منابع، آلودگی‌های محیط زیست و فاصله‌ی اجتماعی و تشدید رفتارهای غلط فردی و اجتماعی چون "اسراف" اشاره کرد. سؤال اساسی این است که چرا جامعه‌ی ما گرایش به مصرف‌گرایی دارد؟ چرا مصرف‌گرایی برای عده‌ای نوعی افتخار محسوب می‌شود؟ آیا میان مصرف‌گرایی و توسعه نیافتگی اقتصادی رابطه‌ای وجود دارد؟ چگونه می‌توان گرایش به مصرف‌گرایی را در سطح جامعه کاهش داد؟ چگونه می‌توان مردم را در مسیر درست مصرف کردن هدایت کرد؟ چه موانعی معضل مصرف گرایی را تشدید می‌کند؟

هنگامی که زیر بنای مناسب تولید و در‌آمدی وجود نداشته باشد و در عین حال بر مصرف تأکید شود، آسیب‌های متعددی در جامعه بروز می‌کند. در شرایط رونق اقتصادی و بالا ‌رفتن قدرت خرید مردم، مصرف‌گرایی رواج می‌یابد ولی عوامل فرهنگی در تعیین حدود آن بسیار موثرند. از جمله عوامل مهم در کنترل مصرف: تشویق مردم به پس‌انداز و سرمایه‌گذاری، ارائه‌ی الگوهای صحیح مصرف و ایجاد زمینه‌ی مناسب جهت فعالیت اقتصادی‌ست. در جامعه‌ی ایران پس از انقلاب به رغم ماهیت و جهت‌گیری معنوی انقلاب، به علل مختلف ارزش‌های مادی رواج یافت و ارزش‌های معنوی را تحت الشعاع خود قرار داد. مصرف‌گرایی به صورت اخص آن در بین کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه عمدتاً بعد از جنگ رواج پیدا کرد. دولت و صاحبان صنایع ابتدا در کشورهای صنعتی و بعد در کشورهای در حال توسعه، انسان را به عنوان یک ماشین مصرف کننده مد نظر قرار دادند تا از این رهگذر به اهداف اقتصادی که همانا افزایش مداوم سود است نائل شوند. بنابراین مصرف‌گرایی، ضامن چیزی جز نیاز‌های کاذبی نیست که در خدمت صنایع و کشورهای صنعتی قرار گیرد. البته انسان نیز خود از لحاظ روانی آمادگی برای راحت‌طلبی، تجمل‌پرستی و حتی متمایز کردن خویش از افراد دیگر با در اختیار گرفتن کالاها و خدمات بیشتر دارد تا بدین وسیله شکاف بین خود و سایر گروه‌های جامعه به وجود آورد و از این شکاف برای تثبیت وضعیت اجتماعی خود استفاده کند. از آنجا که مصرف‌گرایی، برداشت بیش از اندازه‌ی هر فرد از منابع نادر و کمیاب خانواده است، لاجرم این موضوع باعث فشارهای متعددی بر خانواده خواهد شد. مصرف‌گرایی، سدی در مقابل توسعه است، زیرا مانع از سرمایه‌گذاری جهت طرح و اجرای زیر‌ساخت‌های توسعه می‌شود. هر اندازه که در درون جامعه تبلیغات ناسالم در سطح بالا و سطح فرهنگ عمومی در حد پایین باشد به همان اندازه نیز امکان پذیرش روحیه‌ی راحت‌طلبی و تجمل پرستی بیشتر است. انسان‌هایی که کمتر اعتماد به نفس داشته و کمتر در مورد نقش‌شان در درون جامعه تفکر می‌کنند، سهل‌تر پذیرای روحیه‌ی مصرف‌گرایی در جامعه هستند. اگر بتوانیم آگاهی و سطح فرهنگ عام را افزایش دهیم قادر خواهیم بود هم بهره‌وری تولید را افزایش داده و هم از مصرف‌گرایی جلوگیری کرده و لاجرم از اتلاف منابع ممانعت به عمل آورده و همین امر، منابع را به حد وفور برای گسترش ظرفیت‌های تولیدی در اختیار خواهد گذاشت. همان‌طور که بیان شد، مصرف‌گرایی سبب شکاف بین طبقات مختلف مردم است. این شکاف طبقاتی که منجر به افزایش تمایز اجتماعی شده، افزایش نفوذ فرهنگ بیگانگان را به همراه خواهد داشت. هر اندازه توزیع ثروت و در‌آمد در درون جامعه نامتوازن باشد روحیه‌ی مصرف‌گرایی رواج و گسترش سریع‌تری در درون جامعه خواهد داشت، به علاوه منبع کسب در‌آمد، عامل اساسی برای روحیه‌ی مصرف‌گرایی خواهد بود. بدین صورت در‌آمدهای کلان که از طریق کسب رانت‌های مختلف حاصل شده باشد به خاطر این که از طریق تولید حاصل نمی‌شود، روحیه‌ی مصرف گرایی را نیز سریع‌تر رواج می‌دهد. بنابراین هر گاه دگرگونی‌های اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، کمتر باشد امکان ایجاد این رانت کمتر بوده و در نتیجه کسب ثروت‌های بی‌حساب و با‌دآورده مشکل‌تر شده و لاجرم از تجملات و لوکس‌گرایی کاسته خواهد شد. از طرفی تکنولوژی جدید نیازهای جدید خلق کرده است. نظام سرمایه‌داری بدون مصرف گرایی قادر به ادامه‌ی حیات

نخواهد بود، لذا جست و جوی بازارهای مصرف در کشورهای دیگر را در دستور کار قرار داده است. بخشی از وظائف حاکمیت، آموزش درست مصرف در سطوح مختلف آموزش اجتماعی‌ست و با این وجود هیچ تلاشی برای آموزش این مسئله در کتب درسی یا فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی مشاهده نشده، به این ترتیب ضعف آموزش، تشدید روحیه‌ی تجمل‌گرایی و مصرف‌گرایی توسط طبقه دلال و غیر مولد جامعه را به وجود آورده است. تولید در جامعه و شکل گرفتن طبقات اجتماعی،

به اضافه حضور فعال بخش‌های دلال و واسطه گر اقتصادی در جامعه‌ی ما شرایطی به وجود آورده است که حتی نظام اقتصادی را در مقابله با مفاسدی نظیر سرمایه گذاری‌های غیر تولیدی با مشکل مواجه کرده است. در این صورت اگر سیستم بتواند سمت و سوی تولید جامعه را تعیین کند و جامعه نیز از تحرک طبقاتی بازماند، قاعدتاً می‌توان انتظار داشت که الگوی مصرف در جامعه تصحیح شود و با تولید بالقوه منطبق گردد. هر گونه اصلاح در نظام مصرف باید مبتنی بر زیر ساخت تولیدی جامعه باشد و امکانی را فراهم آورد که الگوی مصرف با پشتوانه‌ی تولید تجهیز شود. مصرف گرایی، ریشه در ساختار اجتماعی دارد و نمی‌توان صرفاً یکی از نهادهای اجتماعی نظیر خانواده، سیاست، اقتصاد و یا فرهنگ را مسئول چنین وضعیتی تلقی کرد. بنابراین اگر خانواده در ابداع الگوی مصرف جمع در جامعه باز می‌ماند به معنی آن است که نظام تولیدی مناسبی وجود ندارد که خانواده بتواند متناسب با آن به جامعه‌پذیری نقش‌های مصرفی در بین اعضای خود بپردازد.

از طرفی اگر پدران و مادران در نسل گذشته نسبت به فراگیری الگوهای مصرف، توفیقی نداشتند چگونه می‌توان انتظار داشت که بتوانند نسل آینده را از این فرآیند مطلع کنند و به شکل منطقی موجبات اصلاح الگوهای مصرف را فراهم آورند. بنابراین نقطه‌ی عزیمت در اصلاح رفتارهای مصرفی، هیچ‌ یک از نهادها به طور مستقل نیستند، بلکه نتیجه‌ی همگامی ساختار و ‌کارکرد‌های اجتماعی است که به شرط تمایل به سمت عقلانیت، خواهند توانست گره از معضل مصرف‌گرایی باز کنند
 


جملة «ان المبذرین کانوا اخوان الشیطان» تعلیلی است بر نهی از تبذیر، و معنایش این است که اسراف مکن زیرا که اگر اسراف کنی از مبذرین- که برادران شیطانند- خواهی شد. و گویا وجه برادری مبذرین و اسراف کنندگان با شیطان‌ها این باشد که اسراف‌کاران و شیطان از نظر سنخیت و ملازمت مانند دو برادر مهربان هستند که همیشه باهمند، و ریشه و اصلشان هم یک پدر و مادر است همچنان که آیة شریفة «و قیصنا لهم قرناء»، و آیة «احضروا الذین ظلموا و ازواجهم» (که مقصود از ازواج در اینجا همان قرناء در آیه قبلی است) و آیة «و اخوانهم یمدونهم فی الغی ثم لایقصرون» همین معنا را می‌رساند. و از همینجا معلوم می‌شود که تفسیر آن مفسر که آیه را به قرین و دوستان شیطان‌ها، تفسیر کرده بهتر است از تفسیری که دیگری به معنای اتباع و پیروان شیطان گرفته است.

و مراد از کلمة شیطان در جملة «و کان الشیطان لربه کفوراً» همان ابلیس است که پدر شیطان‌ها است، و شیطان‌ها ذریه و قوم و قبیلة او هستند، بنابراین، لام «شیطان» لام عهد ذهنی است و همچنین می‌شود لام را لام جنس بگیریم که مراد از شیطان، جنس شیطان باشد و به هر حال کفر ورزیدن شیطان نسبت به پرودگار خود از این جهت است که او نعمت‌های خدا را کفران نموده و آنچه از قوه و قدرت و ابزار بندگی از جانب خدا به او داده شده، همه را در راه اغواء و فریب بندگان خدا و وادار کردن آنان به نافرمانی و دعوتشان به خطاکاری و کفران نعمت مصرف می‌کند.

و از آنچه گذشت این معنا روشن گردید که چرا اول شیطان را به صیغه جمع (شیاطین) و بعداً به صیغه مفرد (شیطان) آورد، آیة کریمه ابتدا خواسته بفهماند که هر اسراف کننده‌ای برادر شیطان خویش است، پس همة اسراف‌کاران برادران شیطانهایند
 


 


انضباط اقتصادى و مالى یعنى مقابله با ریخت و پاش، زیاده روى و اسراف. ریخت و پاش مالى و زیاده روى در خرج کردن و زیاده روى در مصرف، به هیچ وجه صفت خوبى نیست. نه اسمش جود و سخاست و نه کرم و بزرگ منشى است. فقط اسمش «بى‌انضباطى اقتصادى و مالى» است. کسانى که بى‌خود خرج مى‌کنند؛ زیادى خرج مى‌کنند و زیادى براى خودشان مصرف مى‌کنند و رعایت موجودى جامعه را از لحاظ امکانات اقتصادى نمى‌کنند، انسانهایى هستند که از نظر من بى‌انضباط از لحاظ امکانات اقتصادى و مالى هستند. اگر چنین وضعیتى ادامه پیدا کند، این ملت کارش مشکل خواهد شد. به کسانى که بى‌خود خرج مى‌کنند، اگر بگوییم شما چرا این قدر خرج کردید و چرا این میهمانى بى‌خود و بى‌جهت را با این همه ریخت و پاش ترتیب دادید؟ مى‌گویند داریم و مى‌کنیم! آیا این دلیل کافى است که دارم و مى‌توانم خرج کنم؟ نه؛ این دلیل به هیچ وجه دلیل قانع کننده‌اى نیست. باید به قدر نیاز و حاجت، خرج و مصرف کرد. بخصوص کسانى که اموال عمومى را مصرف مى‌کنند. آنها هم مانند کسانى که اموال خودشان را بى‌حساب و کتاب خرج مى‌کنند، مخاطب این مطلبند و نباید زیادى مصرف کنند.بعضى افراد، پولدارند و درآمدى ان‌شاءالله از راه حلال دارند - آنها که از راه حرام کسب درآمد کنند که وضعشان بدتر است - اینها هم اگر در خرج کردن و وضع زندگى و تجملات بیهوده و بى‌جا و اعیان منشى، ریخت و پاش و اسراف کنند، بى‌انضباطى مالى و اقتصادى انجام داده‌اند. این کارها اسمش ریخت‌وپاش است و ریخت‌وپاش امرى نکوهیده و ناپسند است. این کارها زندگى دیگران را از لحاظ روانى مختل مى‌کند. شما مثلا مبالغ زیادى مواد خوراکى در فلان مهمانى معمولى مصرف مى‌کنید؛ در حالى که لازم نیست و در کنار شما و در همسایگى شما در یک محل دورتر، ولو در اقصى نقاط کشور، کسانى به این مواد غذایى براى ادامه‌ى زندگى خود و فرزندان و عزیزانشان نیاز مبرم دارند. آیا این کار در چنین شرایط کار درستى است؟ پس در اموال شخصى و مالى که از راه حلال هم به دست آمده باشد، ریخت‌وپاش غلط و خلاف انضباط است. کسانى که اموال دولتى را مصرف مى‌کنند، دیگر بیشتر. من از مسؤولین امور مى‌خواهم جدا در زمینه‌ى مصرف اموال عمومى، در جاهایى که اولویت ندارد - ولو ممکن است مورد نیاز هم باشد، اما نیاز درجه‌ى یک نیست - خوددارى کنند. آن جایى که امر دایر است بین نیاز با اولویت و نیاز بى‌اولویت، خوددارى کنید. آن جایى که نیاز نیست و حاجت نیست، حتما مصرف نشود. آن جایى که حاجت هست، اما حاجت بالاترى نیز هست آن‌جا هم مصرف نشود و این امکان مالى در حاجت برتر و بالاتر مصرف گردد
 

الگوی تولید و الگوی مصرف؛ تأثیر یا تأثر
به‌سختی می‌توان نوع و میزان تعامل میان قالب‌های نسبتاً پایدار هریک از بخش‌های تولید و مصرف را بر یکدیگر معلوم نمود. اگر تولید و عرضه‌ی محصول به جامعه، پاسخی به خواست پیدا و پنهان مصرف‌کنندگان باشد، الگوی تولید را نیز تحت تأثیر الگوی مصرف خواهیم دانست. در عین حال نمی‌توان از نظر دور داشت که الگوی عرضه شده از جانب تولیدکننده، نقش غیرقابل انکاری در شکل‌گیری نوع و حجم مطالبات جامعه‌ی مصرف‌کنندگان داشته و می‌تواند هوشمندانه آن را در جهت منافع اقتصادی(یا غیراقتصادی) خود برانگیزد. جریان مد و اثرگذاری بر سلیقه و ذائقه‌ی مصرف‌کننده اساساً در همین راستا شکل می‌گیرد و مصرف‌کننده به‌سوی استفاده و مصرف شکل، نوع و حجمی از کالا سوق می‌یابد که برنامه‌ریزان نظام تولید آن را پیش‌بینی کرده، در آن جهت گام برداشته‌اند؛ برنامه‌ریزی‌ای که معمولاً به مدد شیوه‌های تبلیغ آشکار و پنهان، به توفیقات جدی دست می‌یابد. بنابراین تلاش برای اصلاح الگوی مصرف، بایستی با توجه به این تعامل دوسویه صورت گیرد
 


 


کارمندان هم وقتی بالای دست خودشان را این‌گونه می‌بینند، توقعات‌شان را به‌گونه‌ای دیگر شکل می‌دهند و قناعت از بین می‌رود. "قناعت" پایه‌ی اصلاح الگوی مصرف فردی و یکی از ممدوحاتی است که اسلام روی آن تأکید زیادی کرده است. قناعت یعنی رضایت درونی داشتن از آنچه ممکن است به دست بیاید و در دسترس قرار بگیرد.

حال این پرسش مطرح می‌شود که این افراد مگر مستقل تصمیم می‌گیرند؟ ما مجلس شورای اسلامی، نهادهای نظارتی و بازرسی، قوه‌ی قضائیه و... را  داریم که بر سیاست‌ها نظارت می‌کنند. مگر سیاست‌ها می‌تواند جنبه‌ی شخصی و سلیقه‌ای پیدا ‌کند؟ مگر نظارت‌ها نمی‌تواند آن سیاست‌گذاری‌ها را در راه حقیقی و صحیحش قرار دهد؟

باید گفت اتفاقاً بعد از این‌که منش شخصی یا اداری شکل گرفت، سیاست‌گذاری به‌وسیله‌ی سیاست‌مداران شکل می‌گیرد؛ مشترکاً در مجلس و دولت. معمولاً پیشنهاد از دولت می‌آید، مجلس تصویب می‌کند و برای اجرا به دولت می‌دهد. ممکن هم هست به‌صورت طرح از مجلس به دولت یا قوه‌ی قضائیه ابلاغ ‌شود. در این مسیر سیاست‌گذاری تابع روحیه‌ی افراد است. حتی پایگاه طبقاتی‌ آن‌ها هم مؤثر است. روحیه و منش سیاست‌گذاران و همچنین تمایلات سیاسی‌ یا تباری و قومی یا نفسانی آن‌ها هم بر سیاست اثر می‌گذارد.

مثال این بحث، طراحی پروژه‌ی طرح‌های عمرانی کشور است. در این‌جا می‌توان توضیح داد که چگونه تمایلات غیرملی و غیرعلمی در اتلاف شدید منابع ملی مؤثر است. اگر رشد تمایلات قومی، تباری، منطقه‌ای و نفسانی همان‌گونه که دارد رشد می‌کند ادامه پیدا کند، مطمئناً از جنبه‌ی حکومتی در اصلاح الگوی مصرف موفق نخواهیم بود.

نهادهای مختلفی هستند که باید همدیگر را کنترل کنند. اما اگر این تمایلات زیاد باشد و رواج داشته باشد، همه در تعقیب این تمایلات به هم کمک می‌کنند. فردی در جایی تصمیم عالی قومی یا حزبی یا سیاسی می‌گیرد و در نهاد دیگری هم از آن تبعیت می‌شود. مردم می‌گویند اگر آن رفتار خوب است خودتان چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؟ "الناس علی دین ملوکهم؛ مردم به روش رهبران‌شان کار می‌کنند." اگر قرار باشد ما از مردم انتظار قناعت داشته باشیم، نمی‌شود خودمان که داریم این شعار را می‌دهیم، به‌گونه‌ای دیگر رفتار کنیم. رهبری چون خودش قناعت شخصی دارد، می‌تواند دیگران را هم به ساده‌زیستی و قناعت تشویق کند. حتی وقتی می‌خواهند رفت و آمد کنند- غیر از ملاحظات امنیتی که به ناچار باید برای مسؤولان کشور باشد- رفتار شخصی‌شان کاملاً قناعت‌پیشه است. برای همین‌ هم کلامشان اثر می‌کند. اما وقتی من خودم رفتاری را انجام ندهم، به مردم چه می‌توانم بگویم؟ بگویم شما قناعت پیشه کنید در حالی‌که من خودم اهل قناعت نیستم؟ این تأثیر نمی‌کند.
 

اولویتهای مصرف انرژی : درمنزل باید حتی الامکان انرژی را به ترتیب گاز، سوختهای مایع و برق مصرف کرد. هرکدام ازاینها به ترتیب، هزینه استحصال و تبدیل بیشتری دارد. البته ازنظرسازگار بودن با محیط زیست، برق پاکترین انرژی است؛ اما تا زمانی که صرفه جویی ما درمصرف انرژی به حدکشورهای دیگر برسد، گازمقرون به صرفه ترین انرژی است. بااین تفکر مصرف سماورگازی بربرقی و چای ساز و قهوه جوش و ... بخاری گازی بربخاری برقی، اجاق گاز برماکروفر و سرخ کن و توستر و ساندویچ ساز و...!!! اولویت دارد .
سرچراغ : خانمهای قدیمی رسم داشتندکه ازصبح به کارهای خانه برسند و سرشب که شوهر به خانه می آید؛ پای هم بنشینند و گل بگویند و گل بشنوند. اما حالا که خانمها با مردها ازخانه بیرون می روند و باهم می آیند، بایداین توصیه تکراری را بکار برد که ازیک ساعت به اذان مغرب تا حدود 4 ساعت پس ازآن اوج مصرف است. درخانه ما این قاعده سفت و سخت رعایت می شود. حتی پسر کوچکم این ساعت را یادگرفته است .

لامپها : لامپهای کم مصرف شکلها، رنگ نورها و اندازه های مختلفی دارند. مصرف و گرمایشان هم بسیار پایین تر و عمرشان بیشتر ازتنگستنهای قدیمی است. البته خانه ما ازقدیم با مهتابی روشن می شده و لامپ کمتر استفاده می شود .

شومینه مادربزرگ : همه کسانی که مثل مادربزرگ من باکلاسند و منزل اجاره ایشان شومینه دارد، ازهمان نایلونها به شومینه بچسبانند و ازبخاری استفاده کنند. شومینه چند برابر انرژی مصرف کرده و حرارت بسیار کمی تولید می کند. قبض گاز شومینه مادربزرگم درآن سال سرما بیش از30 هزار تومان برای یک ماه شد .

بخاری چن منظوره: بچه که بودیم و مادرم به ستاد کمک رسانی جبهه ها می رفت، هفته ای یکروز، توی ماهیتابه کدوی حلوایی می گذاشت و آنرا روی بخاری نفتی اتاق میگذاشت و وقتی بازمی گشت؛ غذاحاضر بود. بخاری ازآن وسایلی است که کارهای زیادی می توان با آن کرد. تأمین رطوبت خانه بوسیله کتری، دم کردن برنج، پختن لبو و شلغم و ... درزودپز، هواپز کردن تخم مرغ، گرم کردن نان، خشک کردن لباس و... وهمه کارها بدون هزینه انجام می شود. پس هیچوقت بخاری درحال سوختن را خالی نگذارید .

لباسشویی : بیشتر خانه ها امروزه مجهز به لباسشوییهای اتوماتیک است. بهترین روش استفاده ازاین وسیله استفاده ازحداکثر ظرفیت، به جهت صرفه جویی درآب و برق است. البته این مورد را خانمم اجرا کرده و من فقط دیده ام .

نان : کم خریدن، خنک کردن نان درنانوایی، قرار دادن بلافاصلة حتی یک لقمه ازنان باقیمانده درفریزر. این سه کار دورریز نان مارا بسیار بسیار کم کرده است. بیشتر این دورریز هم مربوط به سوخته و خمیر نان آقای نانوا است .

تجمل گرایی و اسراف : دربیشتر موارد تجمل گرایی و اسراف لازم و ملزوم یکدیگرند. استفاده ازوسایل پیشرفته، گرانقیمت و لوکس که بیشتر هم خارجی اند( بخشی ازاینها را درمقاله دین بخور و بخواب بخوانید) هزینه های جاری، استفاده ازانرژی، بیماریهای ناشی ازکم تحرکی، حسرت فقرای جامعه، خروج بی رویه ارز، عدم دسترسی به استقلال اقتصادی و ... را باعث می شوند .

« سفارش مى‏کنم که به خدا متکى باشید و براى همیشه زیر بار شرق و غرب نروید. مردم باید تصمیم خود را بگیرند: یا رفاه و مصرفگرایى و یا تحمل سختى و استقلال. و این مسئله ممکن است چند سالى طول بکشد، ولى مردم ما یقیناً دومین راه را، که استقلال و شرافت و کرامت است، انتخاب خواهند کرد» صحیفه امام، ج‏21، ص: 233
 

امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بنیان‌گذاران دانشگاه اهل البیت هستند که حدود شش هزار رساله علمی از فارغ التحصیلان آن به ثبت رسیده است.

ایشان در علم آموزی مردم را به طریق صحیح رهنمون می‌کردند و می‌فرمودند: «علم سلاحی است علیه دشمنان». در عین حال به ممنوعیت سوء استفاده از دانش اذعان داشتند و می‌فرمودند: کسی که با انگیزه‌ای نادرست به دانش دست یافته باشد هر چند از عهده‌کاری برآید، از نظر روحی شایستگی تصدی امور و ریاست را ندارد.

امام باقر علیه السلام با آن که همواره مومنین را به کسب علم دعوت می‌نمودند، ولی همواره سفارش می‌کردند که: خداوند متعال از قیل و قال و تباه نمودن مال و زیاد سوال کردن نهی می‌نماید، زیرا هر انسانی ظرفیت تحمل پاسخ برخی سوالات را ندارد. (7)

امام باقر علیه السلام نه فقط در علوم اسلامی شهره آفاق بود، بلکه دارای شخصیتی عظیم در سایر علوم بودند.


در عقاید اسلامی، غلو، شرک، جبر، تفویض، تشبیه و سایر عقاید افراطی جایی ندارد و این در حالی است که مسلمانان از زمان امام باقر علیه السلام از میدان جنگ و لشگرکشی با دشمنان متوجه فتح دروازه‌های علم و فرهنگ شدند. افکار جبریه که به اشاعره نسبت داده می‌شود و جبرگرایی و ارجاء که به وسیله بنی‌امیه برای توجیه حکومت خود به وجود آمده بود از جمله افکار افراطی آن زمان بود. در این میان برخی شیعیان که در عشق اهل‌بیت افکار افراطی داشتند، نیز با برخورد شدید امامان معصوم علیهم‌السلام مواجه می‌شدند.

«گروهی از بنی‌هاشم و سایر شیعیان خدمت امام باقر علیه السلام رسیدند. امام به آنها فرمودند: بپرهیزید از شیعیان غالی آل محمد و میانه روی پیشه کنید که زیاده‌روها و غلات به شما برگردند و عقب مانده و تالی نیز به شما برسد. عرض کردند: غالی کیست؟ فرمود: کسی است که درباره ما مقامی معتقد است که ما خود آن مقام را برای خویش قائل نیستیم. گفتند: عقب مانده و تالی کیست؟ فرمود: کسی است که به دنبال خیر و نیکی است و این پیگیری او موجب افزایش خیر برایش می‌شود. قسم به خدا بین ما و خداوند قرابتی نیست و نه ما به خدا حجتی داریم و نمی‌توان به خدا نزدیک شد مگر با اطاعت. هر کس از شما مطیع خدا باشد و عمل به دستور او نماید ولایت ما برایش سودمند است و هر کس معصیت خدا را نماید ولایت ما او را سودی نخواهد بخشید
 


 


مصرف، هم به لحاظ اقتصادی و هم به دلیل آثاری که در دیگر عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان به همراه دارد، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تاثیر الگوی مصرف فرد و جامعه بر دیگر عرصه‌های زندگی و نقش آن در جهت‌دهی اهداف، سیاستگذاریها و فعالیتها از جمله فعالیتهای تولیدی، خدماتی و توزیعی، ما را بر آن داشت که در ادامه یادداشت‌های مربوط به اخلاق اقتصادی، در سالی که رهبر معظم انقلاب، سال “اصلاح الگوی مصرف” نامیده است، به مباحث مربوط به “اخلاق مصرف” بپردازیم. آموزه‌های دینی اسلام چه در بخش اقتصاد و چه در عرصه اخلاق، به موضوع الگوی مصرف توجه ویژه‌ای کرده است و اصول، معیارها و محدودیتهایی را برای مصرف، مشخص کرده که مبتنی بر جهان‌بینی توحیدی و در راستای نیل به هدف نهایی انسان و تکامل وی، سامان یافته است. فرهنگ صحیح مصرف، در قالب آموزه‌های اسلام، اگر در جامعه‌ گسترده شده، التزام عملی در مورد اجرای مفاد آن، همگانی شود، علاوه بر پیشگیری از هدر رفتن امکانات و منابع، موجب رشد و توسعه اقتصادی و به دنبال آن افزایش سطح رفاه عمومی خواهد شد. پیش از پرداختن به معیارهای ارزشی مصرف و محدودیتهای آن از دیدگاه اسلام، لازم است در خصوص “مصرف” از نگاه دین، مطالبی ارائه شود.
ابعاد مادی و معنوی انسان، هر یک منشا پیدایش نیازهایی است که در آموزه‌های واقع‌گرایانه و فطرت‌مدار اسلام، توجه فراوان شده است. نیازهای مادی انسان همچون خوراک، پوشاک و مسکن، جنبه عمومی دارد و استثناء‌پذیر نیست. حتی پیامبران و اولیای الهی نیز که در اوج معنویت و ملکوت بوده‌اند، به طور طبیعی، به امکانات مادی، نیاز داشته‌اند. قرآن کریم، در آیات متعدد این پندار را که “پیامبران همچون فرشتگان نباید به امور مادی، میل و نیازی داشته باشند” نادرست شمرده و نیاز آنان را به غذا، رفتن به بازار و تهیه وسایل زندگی، طبیعی دانسته است. در آیه ۲۰ از سوره فرقان آمده است: “و ما ارسلنا قبلک من المرسلین الا انهم لیاکلون الطعام و یمشون فی الاسواق؛ و پیش از تو پیامبران (خود) را نفرستادیم جز اینکه آنان (نیز) غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند”. بر این اساس، قرآن کریم به طور مستقیم یا غیر مستقیم، با تجویز مصرف، آن را تشویق نموده و تحریم اعتقادی یا عملی نعمت‌های مباح و استفاده نکردن از آنها را مورد نکوهش قرار داده است. از این روست که حضرت علی (ع)، عاصم بن زیاد را که لباس ضخیم پوشیده و خانه و زندگی‌اش را ترک کرده بود و از نعمتهای خداوند استفاده نمی‌کرد و زن و بچه خود را در تنگنا قرار داده بود، توبیخ کرده، خطاب به او می‌فرماید: “آیا از خانواده‌ات خجالت نمی‌کشی؟ آیا به فرزندانت رحم نمی‌کنی؟ آیا گمان می‌کنی خداوند، چیزهای پاکیزه را بر تو حلال کرده ولی دوست ندارد تو از آنها برداشت کنی؟ تو در پیشگاه خداوند کوچک‌تر از آن هستی! آیا خداوند نمی‌فرماید: “و زمین را (با هزاران منفعت) برای (زندگانی) آفریدگان مقرر فرمود که در آن میوه‌های گوناگون و نخل خرمای با پوشش (برگ و شاخه و غلاف) است؟”(الکافی، ج۱، ص۴۱۰.)
قرآن کریم از یک سو در آیات متعدد، تمام نعمتها و امکانات هستی را در خدمت بشر می‌داند و تصرف انسان در آن و استفاده وی را جز در اموری خاص، مجاز شمرده است و اصل را بر اباحه و حلیت مصرف می‌نهد. در آیه ۱۶۸ سوره بقره آمده است: “یا ایها الناس کلوا مما فی الارض حلالا طیبا و لا تتبعوا خطوات الشیطان؛ ای مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه بخورید و از گامهای شیطان پیروی مکنید”. امر به اکل در این آیه، کنایه از مطلق تصرف است و از آنجا که هیچ گونه قیدی وجود ندارد، حکایت از اباحه عامه یا اصل آزادی انسان در تصرفاتش دارد. به عبارت دیگر، اصل اباحه و حلیت در خوردنیها به عنوان واضح‌ترین مصداق تصرف، یکی از اصول مسلم فقه به شمار می‌رود که نتیجه آن تجویز و آزادی مصرف است. البته بر خلاف مکاتب رایج اقتصادی، مصرف از دیدگاه اسلام، هدف نهایی نیست بلکه مقدمه‌ای برای اهداف والاتر است که می‌بایست در چارچوب معیارهای ارزشی و با رعایت محدودیتهای خاصی انجام گیرد. از این رو در ادامه آیه با آوردن عبارت “و لا تتبعوا خطوات الشیطان”، به ممنوعیتهای موجود که از آنها به عنوان گامهای شیطان یاد شده، اشاره می‌نماید.
از سوی دیگر، با ترغیب به استفاده از نعمتهای مباح، تحریم آن را بدعت و تشریع می‌داند (مانند: مائده، -۱۰۳ انعام، ۱۳۸ و ۱۴۰) و خودداری از مصرف آن را سرزنش کرده است: “قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق؛ بگو: زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده است؟”(اعراف/۳۲.) بنابراین، مطابق آموزه‌های دین اسلام، تصرف انسان در منابع طبیعی و استفاده از نعمتهای الهی در چارچوب شرع، کاملا تائید شده است و دستورات موکد مبنی بر لزوم تولید و تجارت، همگی با هدف مصرف انجام گرفته است.

علی خانی
منابع:
ایروانی، جواد، اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، صص۲۳۵-۲۳۳
موسوی، جمال‌الدین، ملاحظاتی پیرامون پیامهای اقتصادی قرآن، صص۴۶۹-۴۷۱

 


«اصلاح الگوی مصرف» نامی است که رهبر معظم انقلاب بر سال 1388 نهاد و با تدبیر مدبرانه و هوشمندانه مردم ایران اسلامی را به سمت اصلاح ساختارهای مصرفی در سال جدید فرا خواندند.
با این حال پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب را می توان نقطه عطفی در مناسبات اقتصادی داخلی ایران عنوان کرد که مردم را به پرهیز از اسراف و مصرف گرایی رهنمون می شود.
بر همین اساس نکته ای که قابل بحث و بررسی به نظر می رسد این است که باید از سوی دستگاه های اجرایی کشور معیارهایی طراحی و تدوین شود تا بتوان بر آن اساس الگوهای مصرفی در جامعه مشخص گردد و حد و مرزهای اسراف، تجمل گرایی و مصرف زدگی اعلام شود.
مقام معظم رهبری در سخنان حکیمانه خود در پیام نوروزی امسال مصادیقی را از مصرف زدگی در جامعه ایران عنوان نمودند، ولی باید اذعان داشت تا وقتی که هدف واقعی و معنای حقیقی اصلاح الگوی مصرف برای مردم و سایر مسئولان دستگاه های اجرایی، قضایی و قانونگذاری تبیین و تشریح نشود، بدون شک توفیقی نیز در این زمینه حاصل نمی گردد.

دغدغه های رهبری در پیام نوروزی

رهبر معظم انقلاب سال 1388 را سالی مهم خواندند و با ابراز امیدواری درباره غلبه قدرت ایمانی ملت ایران بر همه حوادث و تحولات این سال افزودند: «با توجه به اهمیت حیاتی و اساسی مصرف مدبرانه و عاقلانه منابع کشور، سال جدید را در همه زمینه ها و امور، سال اصلاح الگوی مصرف می دانم.»
ایشان در تشریح زمینه هایی که نیازمند تغییر و تحول جدی است به موضوع اسراف های شخصی و عمومی به مصرف بی رویه منابع مختلف کشور اشاره کردند و افزودند: «اسلام عزیز و همه عقلای عالم بر این نکته تاکید می کنند که مصرف باید مدبرانه و عاقلانه مدیریت شود.»
رهبر معظم انقلاب تاکید کردند: «همه ما بخصوص مسئولان قوای سه گانه، شخصیت های اجتماعی و آحاد مردم باید در سال جدید در مسیر تحقق این شعار مهم، حیاتی و اساسی یعنی اصلاح الگوی مصرف در همه زمینه ها، برنامه ریزی و حرکت کنیم تا با استفاده صحیح و مدبرانه از منابع کشور مصداق برجسته ای از تبدیل احوال ملت به نیکوترین حال ها ظهور و بروز یابد.»
اما درباره پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی برخی از کارشناسان و صاحب نظران دیدگاه های متفاوتی را مطرح می کنند که هر کدام در جای خود قابل تامل و بررسی است.

تشکیل ستاد اصلاح الگوی مصرف

برای اصلاح الگوهای مصرفی در جامعه نیازمند قوانین و مقرراتی هستیم تا بتوان در سایه آن ساختارهای صحیح مصرفی را در جامعه اسلامیمان نهادینه کنیم.
دکتر محمدرضا حیدری، روانشناس و استاد دانشگاه در گفت وگو با سرویس گزارش روز کیهان به ضرورت تشکیل ستادی در زمینه اصلاح الگوی مصرف اشاره می کند و می گوید: «با توجه به بحران های بزرگ اقتصادی که دامنگیر کشورهای توسعه یافته غربی شده، نامگذاری سال جدید به نام «اصلاح الگوی مصرف» به نوعی از درایت و هوشمندی رهبر فرزانه انقلاب حکایت می کند، اما در این باره مسئولان دولتی باید تدابیری بیندیشند تا نه تنها برخی از الگوهای غلط مصرفی در جامعه اصلاح شود بلکه قوانینی تصویب و به مرحله اجرا بگذارند تا چارچوب های مصرفی را برای مردم و سایر مسئولان و دستگاههای دولتی تبیین و تعریف کند و خط و خطوط های مصرف صحیح و ناصحیح مشخص شود.»
این استاد دانشگاه در ادامه می گوید: «به عقیده من در وهله اول باید ستادی را تشکیل دهیم تا بر همان اساس به تعیین شاخص ها، نوع مصرف و ارزیابی عملکرد ها بپردازیم، یعنی اگر ستادی را در این زمینه تشکیل دهیم که بتواند معیارهای مصرفی را طراحی، تدوین و هدایت کند قطعا در تحقق عینی عنوان سال جدید موفق تر خواهیم بود.»
خانم دکتر فاطمه نظری نیا، جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز ضمن تاکید بر تشکیل ستادی جهت تحقق بخشیدن به عنوان سال جدید می گوید: «وقتی که برای عملیاتی شدن یک امر مهمی مثل اصلاح الگوهای مصرفی جامعه یک محوریت، مرکزیت یا ستادی واحد وجود داشته باشد بدون شک رسیدن به اهداف تعیین شده و پاسخ به دغدغه های رهبری سهل و آسان خواهد بود.»
این جامعه شناس می گوید: «یکی از وظایف مهمی که باید برعهده این ستاد نهاده شود ارائه راهکارهای صحیح مصرفی و تعیین اولویت ها و در پایان نیز ارزیابی سطح کمی و کیفی عملکرد دستگاه های مختلف دولتی و غیردولتی است، از طرفی هم باید مراقب بود تا این ستاد با مدیریتی منسجم و درست راه را به بیراهه نرود.»
نظری نیا به ضرورت نظارت دقیق دولت بر رفتارهای مصرفی جامعه اشاره می کند و می گوید: «مسئولان دولتی هرچه سریعتر باید راهکارهایی را در اختیار مردم قرار دهند تا هم به اصلاح الگوهای مصرفی بینجامد و هم برنامه هایی را ارائه کند تا مردم براساس آن به شیوه نوینی از الگوهای مصرفی دست یابند.»

نبود الگویی مناسب در شیوه های مصرف

امروز با این واقعیت انکارناپذیر روبرو هستیم که الگویی مشخص و واحد برای مصرف در اختیار نداریم و بیشتر به الگوهایی قدیمی بسنده می کنیم که در این برهه از زمان کارآمدی خود را از دست داده است، همین مسئله سبب شده تا ایران در الگوی مصرف آب آشامیدنی 70درصد بیشتر از الگوهای جهانی باشد و در زمینه مصرف برق نیز در ردیف نوزدهمین کشور پرمصرف در جهان قرار بگیریم، به گونه ای که گفته می شود سرانه مصرف آب در ایران پنج برابر سرانه مصرف جهانی است.
همچنین گفته می شود ایران پس از آمریکا و روسیه در رتبه سوم مصرف گاز طبیعی در جهان قرار دارد که با ادامه چنین روندی در سال آینده، ایران به یک مصرف کننده بزرگ گاز طبیعی در جهان تبدیل خواهد شد.
در این باره شواهد و قرائن حکایت از نبود الگوهای صحیح مصرفی در جامعه ایرانیان دارد که رهبر معظم انقلاب با هوشمندی خود با نام گذاری سال اصلاح الگوی مصرف بر ارائه راهکارهای اصولی در این باره تاکید فرمودند.

کمیته ویژه اصلاح الگوی مصرف

پس از نامگذاری سال جدید از سوی رهبری، تحرکات خوبی در میان مسئولان دولتی و مجلس دیده می شود از جمله آنها تشکیل کمیته ای ویژه در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در راستای اصلاح الگوی مصرف است.
ستار هدایت خواه، مخبر کمیسیون فرهنگی و نماینده بویراحمد در مجلس ضمن اعلام این خبر می گوید: «در کمیسیون فرهنگی کمیته ویژه ای در راستای اصلاح الگوی مصرف تشکیل شده که آسیب شناسی وضعیت فرهنگ مصرف در جامعه از مهمترین پیشنهادات مطرح شده در این کمیسیون است.»
وی می گوید: «اعضای کمیسیون فرهنگی به این نتیجه رسیدند که باید کاری کرد تا پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب که بسیار کاربردی و مهم است تحقق عملی و واقعی پیدا کند، بر همین اساس اعضای این کمیسیون بر این موضوع تاکید کردند که مصادیق صرفه جویی و اصلاح الگوی مصرف باید مورد توجه قرار و نیز اقدامات لازم در خصوص فرهنگ سازی این موضوع توسط دستگاه های مختلف تبلیغی، رسانه ای و مطبوعات صورت بگیرد، همچنین در این کمیسیون تاکید شد که باید کاری کرد تا پیام نوروزی رهبری صرفا یک پیام توصیه ای نباشد بلکه دارای ضمانت اجرایی باشد.»
مخبر کمیسیون فرهنگی مجلس در زمینه پیشنهادات این کمیسیون در راستای اصلاح الگوی مصرف می گوید: «مضمون این پیشنهادات تشکیل یک کمیته ویژه ای برای آسیب شناسی وضعیت فرهنگ مصرف است که راهکارهای عملی برای این فرهنگسازی نیز در بیانیه این کمیسیون آمده است و به نهادهای ذیربط نیز ارسال خواهد شد.»

ضرورت فرهنگسازی

کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در بیانیه خود که چند روز قبل منتشر شد اصلاح الگوهای مصرف را نیازمند فرهنگسازی دانسته است.
دکتر جواد آرین منش، نایب رئیس کمیسیون فرهنگی و نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «بیشترین تاکید ما در کمیسیون فرهنگی بر ضرورت فرهنگسازی مبذول شده و به ابعاد فرهنگی اصلاح الگوی مصرف پرداخته ایم، چرا که معتقدیم فرهنگ ایرانی اسلامی ما می تواند بسترساز این حرکت عظیم ملی و دینی باشد.»
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در ادامه همین بحث می گوید:«در فرهنگ سازی اصلاح الگوهای مصرف رسانه ملی، مطبوعات، نهادهای دینی، تریبون های نمازجمعه و جماعات و مراکز فرهنگی، دینی و تبلیغاتی می توانند در جهت تبیین اهمیت این موضوع نقش مهمی را ایفا کنند، چرا که توجه دادن مردم به باورهای مذهبی برای پیشگیری از اسراف و درست مصرف کردن می تواند ما را در تحقق بخشیدن به عنوان سال 1388 رهنمون شود.»
نماینده مردم مشهد به نقش هنرمندان در اشاعه فرهنگ درست مصرفی اشاره می کند و می گوید: «نقشی که هنرمندان می توانند با ابزارهای هنری مثل فیلم، سریال، هنرهای تجسمی یا نقاشی و ... داشته باشند. بسیار حائز اهمیت است، در کنار این موارد باید به جایگاه مهم آموزش و پرورش و آموزش عالی و همچنین آموزش خانواده در محیط های شهری و روستایی هم اشاره کرد که هر کدام از این موارد به خوبی می توانند ما را به این هدف نزدیک کنند.»
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سؤال که آیا موافق تشکیل ستاد یا مرکزیتی برای تحقق بخشیدن به عنوان سال جدید هستید، می گوید: «به عقیده من پیشنهاد تشکیل ستاد یا مرکزیتی که بتواند شاخص هایی را تعیین کند و به ارزیابی عملکردها و ارایه راهکاری مشخص و واحد بپردازد امر مفیدی است و می تواند در این راستا چنین ستادی فعال گردد.»
حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون اقتصادی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز با اشاره به پیام نوروزی مقام معظم رهبری می گوید: «پیام نوروزی مقام معظم رهبری در خصوص لزوم اصلاح الگوی مصرف در واقع فرهنگسازی است و اصلاح فرهنگ مصرف باید به صورت گسترده و در همه ابعاد تحقق یابد.»
مصباحی مقدم همچنین به سخنان رهبر معظم انقلاب در نوروز امسال در شهر مشهد مقدس اشاره می کند و می گوید: «آنچه که رهبری به مناسبت آغاز سال جدید در شهر مشهد مقدس فرمودند بحثی فراگیر است و نباید آن را به یک طرح یا لایحه محدود کرد و مسایلی چون تحول اقتصادی و هدفمند کردن یارانه ها که از سال گذشته در دست بررسی است بخش کوچکی از اصلاح الگوی مصرف در حوزه انرژی است.»
دکتر محمدحسین فرهنگی، نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و نماینده مردم تبریز هم ضمن اعلام این خبر که بررسی راهکارهای اصلاح الگوی مصرف در دستور کار همین هفته کمیسیون برنامه و بودجه قرار دارد، می گوید: «اصلاح الگوی مصرف نیاز به راهکارهایی دارد و بر این اساس کمیسیون برنامه و بودجه دو نشست در این هفته برگزار خواهد کرد که به بررسی این راهکارها خواهد پرداخت.»
با این حال باید اذعان داشت که در سال جدید ارایه راهکارهایی درست و اصولی برای الگوهای مصرفی جامعه از سوی نهادهای قانونگذاری و اجرایی لازم و ضروری به نظر می رسد و باید مسئولان مربوطه در این زمینه اهتمام کنند تا سال اصلاح الگوی مصرف تحقق عینی و نمود بارزی داشته باشد.

ایرج نظافتی

 


یـکـی از امـور مـهم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند. آن چـیـزی کـه روحـانیت را پیش برده تا حالا, و حفظ کرده است این است که سـاده زنـدگـی کـردند. آنهایی که منشا آثار بزرگی بودند, ساده زندگی کـردنـد... ارزش انـسـان, بـه خانه نیست, به اتومبیل نیست. اگر ارزش انـسـان بـه ایـنـها بود, انبیا باید همین کار را بکنند. انبیا سیره اشـان را دیده اید چه جور بوده. ارزش انسان به این نیست که یک هیاهو داشـتـه بـاشد, یک اتومبیل کذا داشته باشد, یک رفت و آمد زیاد داشته بـاشد. ارزش روحانیت به این نیست که یک بساطی داشته باشد و یک دفتری و یـک دستکی داشته باشد. فکر کنید ارزش انسان را به دست آورید, ارزش روحانیت را از دست ندهید

X