دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1827241
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

طبق اساسنامه فرهنگستان هنر (مصوب 25 اسفند 1377 شورای عالی انقلاب فرهنگی) این فرهنگستان موسسه‌ای با شخصیت حقوقی مستقل است که به نهاد ریاست‌جمهوری وابسته و اعتبارات آن هم در بودجه سالانه کشور در ردیف اعتبارات نهاد ریاست‌جمهوری منظور می‌شود

کمتر کسی می‌توانست حدس بزند که تغییرات مدیریتی در یک نهاد فرهنگی می‌تواند چنین شائبه‌های سیاسی پیدا کند اما ماجراهای سیاسی در رقابت‌های انتخاباتی شرایط را به گونه‌ای رقم زد که رئیس جدیدی برای فرهنگستان هنر انتخاب شود. طبق اساسنامه فرهنگستان هنر (مصوب 25 اسفند 1377 شورای عالی انقلاب فرهنگی) این فرهنگستان موسسه‌ای با شخصیت حقوقی مستقل است که به نهاد ریاست‌جمهوری وابسته و اعتبارات آن هم در بودجه سالانه کشور در ردیف اعتبارات نهاد ریاست‌جمهوری منظور می‌شود.
 
به هر حال زمزمه‌ها بالاخره به حقیقت پیوست و شورای عالی انقلاب فرهنگی حکم به برکناری میرحسین موسوی را داد تا او پس از 11 سال از این مجموعه خداحافظی کند. حکم برکناری موسوی سه‌شنبه آخر شب صادر شد و فرد جایگزین نیز چهره نام‌آشنایی بود؛ «علی معلم دامغانی» شاعر شناخته شده‌ای که تجربه سال‌ها حضور در ریاست شورای شعر و موسیقی سازمان صدا و سیما را در کارنامه دارد. 

در این میان با توجه به حواشی موجود در مورد این تصمیم روز گذشته عده کمی از چهره‌های سیاسی و فرهنگی حاضر به گفت‌وگو در این مورد شدند، ولی اخباری منتشر نشد که برکناری موسوی و انتخاب معلم با استقبال اعضای فرهنگستان رو‌به‌رو نشده و احتمال استعفای دبیر و مدیران کل فرهنگستان هنر و همچنین اعضای پیوسته این فرهنگستان وجود دارد؛ خبری که صحت آن تایید و تکذیب نشد ولی استعفای احتمالی این افراد اقدامی دور از ذهن نیست. 

نگاهی به نام اعضای پیوسته فرهنگستان نشان می‌دهد که تعداد قابل‌توجهی از آنها از همفکران موسوی بوده و در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز حمایت خود را از این کاندیدا نشان دادند. سیدمحمد بهشتی‌شیرازی، مجید مجیدی، زهرا رهنورد، داریوش مهرجویی، محمود عزیزی، محمود فرشچیان، شاهین فرهت، سیدمحمد احصایی و مجید کیانی‌ از جمله چهره‌های عضو فرهنگستان هستند که با توجه به ارتباط نزدیکی که با موسوی دارند احتمال استعفای آنها محتمل به نظر می‌رسد. 

بی‌تردید اگر برکناری موسوی در دولت نهم صورت می‌گرفت این همه حاشیه به‌دنبال نمی‌آورد و پذیرفته می‌شد. با این حال حاشیه‌های انتخابات ریاست جمهوری و رقابت موسوی و احمدی‌نژاد و وقایع پس از انتخابات به‌گونه‌ای بود که حالا شائبه سیاسی بودن برکناری را نزد اهالی فرهنگ دامن زده است، چنانکه سیدمحمد بهشتی، از اعضای پیوسته فرهنگستان این برکناری را کاری سیاسی خواند و در راستای دولتی کردن فرهنگستان هنر ارزیابی کرد. 

همچنین برخی از اعضای فرهنگستان معتقدند از آنجا که رشته اصلی علی معلم ادبیات بوده و او بیشتر فعالیتش را در حوزه شعر سپری کرده است. وی برای عضویت در فرهنگستان زبان و ادب فارسی مناسب‌تر به نظر می‌رسد. بهشتی از حضور معلم در فرهنگستان هنر با عنوان بدعت یاد می‌کند. به‌رغم این دست انتقادها برخی نیز از این تصمیم استقبال کرده‌اند. حسین ابراهیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس و رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد از جمله افرادی است که حمایت خود را از این تغییر ابراز
داشته است. 

به گفته وی انتخاب معلم‌دامغانی به سمت رئیس فرهنگستان هنر مقصود نظام را تامین می‌کند.از طرفی میرحسین موسوی نمی‌توانست دیگر تصدی پست ریاست فرهنگستان هنر را داشته باشد و باید کار از ایشان گرفته می‌شد چرا که موسوی با تفکر خاص خود نمی‌تواند در جامعه دینی و اسلامی ارزش‌های فرهنگی و هنری جامعه را حفظ کند. به‌رغم این اعلام حمایت، تعدادی از اهالی فرهنگ و هنر همچون تهمینه میلانی و حافظ موسوی به مخالفت با سیاسی شدن امور فرهنگی پرداخته و از تغییر موسوی انتقاد کردند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی چندی پیش در نخستین گام اقدام به تغییر اساسنامه این شورا کرد. 

در ادامه علی معلم دامغانی به عنوان عضو این فرهنگستان انتخاب شد و پس از تغییر رئیس فرهنگستان پزشکی، این شایعه دهان به دهان پیچید که رئیس‌جمهور قصد دارد رئیس فرهنگستان هنر را نیز تغییر دهد. سرانجام سه‌شنبه شب جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد و احمدی‌نژاد ‌به‌رغم آنکه در شیراز به سر می‌برد سفر استانی خود را نیمه کاره گذاشت و به تهران آمد تا در جلسه تصمیم‌گیری شرکت کند. 

به گزارش سایت تابناک در این جلسه غلامعلی حدادعادل و برخی دیگر از اعضا پیشنهاد می‌دهند تا مهدی چمران به عنوان رئیس انتخاب شود اما احمدی‌نژاد با انتخاب چمران مخالفت کرده و پیشنهاد می‌دهد تا برای انتخاب مهدی کلهر رای‌گیری شود. کلهر نمی‌تواند رای موافق اعضا را به دست بیاورد و با توجه به آنکه رئیس دولت موافق ریاست چمران نبود گزینه سوم یعنی علی معلم‌دامغانی مطرح شد که وی حائز اکثریت آرا شد. 

در همین حال تغییر و تحول در فرهنگستان هنر فقط محدود به ریاست آن نبوده است چرا که شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه آخر خود سه فرد جدید را هم به‌عنوان اعضای پیوسته فرهنگستان انتخاب کرد. بنا بر این تصمیم، جهانگیر الماسی، مهدی کلهر و مجتبی رحماندوست به جمع 27 عضو پیوسته فرهنگستان اضافه خواهند شد. مهدی کلهر چهره‌ای فرهنگی در مجموعه مشاوران و اطرافیان احمدی‌نژاد شناخته می‌شود؛ فردی که موضع‌گیری‌های جنجالی نیز داشته و چهره سیاسی او بر چهره فرهنگی ‌وی غلبه دارد. جهانگیر الماسی نیز بازیگری شناخته شده است (متولد 1334 تهران و بازیگر فیلم‌هایی چون شبح کژدم، سرزمین آرزوها، نارونی، دیگه چه خبر و...) و در سال‌های اخیر علاقه زیادی به فعالیت‌های سیاسی نشان داده است. 

در انتخابات دوره نهم او چند ماه بعد از پیروزی احمدی‌نژاد به صف حامیان وی پیوست. در میان افراد معرفی شده به‌عنوان اعضای جدید فرهنگستان، شاید مجتبی رحماندوست کمتر از بقیه شناخته شده باشد. وی برادر بزرگ‌تر مصطفی رحماندوست شاعر کودک و نوجوان است. او در میان اهالی فرهنگ، به‌عنوان نویسنده‌ای ارزشی شناخته می‌شود که بیشتر تالیفات وی در حوزه مذهبی و دفاع مقدس است. شنیده شده است. وی در تغییر و تحولات تازه، مهدی کلهر به‌عنوان دبیر فرهنگستان هنر منصوب شده و جای بهمن نامور مطلق را می‌گیرد.

منبع : فرارو

دسته ها : خبر - سیاسی - فرهنگی
پنج شنبه سوم 10 1388

گلایه پدر یکی از کشته شدگان کهریزک: چرا مرتضوی مدال گرفت؟

 خانواده یکی از کشته شدگان بازداشتگاه کهریزک از اختصاص پست جدید به سعید مرتضوی، متهم اصلی بازداشتگاه کهریزک انتقاد کرد.

این فرد در گفت و گو با خبرآنلاین، با اشاره به اطلاعیه سازمان قضایی نیروهای مسلح اظهارداشت: در اطلاعیه سازمان قضایی نیروهای مسلح به صراحت به نکات مهمی اشاره شده است که جا دارد مسئولان دلسوز نظام نسبت به آن دقت کافی را مبذول دارند و در جهت اصلاح رویه گام بردارند تا این مشکلات هرچه سریعتر اصلاح شود.

وی که خواست نامش فاش نشود به مفاد اطلاعیه اشاره و تصریح کرد: در این اطلاعیه آمده است که افراد در شرایط نامناسب نگهداری می‌شدند اما این سؤال پیش می‌آید که چرا این افراد محاکمه نمی‌شوند.

وی تأکید کرد: متأسفانه به جای محاکمه عوامل دخیل در بازداشتگاه کهریزک آقای مرتضوی ارتقا پیدا می‌کند و به ریاست سازمان مبارزه با قاچاق کالا منصوب می‌شود در حالی که در جای جای این اطلاعیه به نقش وی اشاره شده است.

وی با اشاره به دغدغه دلسوزان نظام گفت: در جریان کهریزک نه تنها افراد کشته شده بلکه کل نظام مظلوم واقع شده و اتهاماتی به خاطر کوتاهی و خودسری برخی به وجود آمد که باید نسبت به اصلاح آن اقدام کرد.

وی از کسانی که دغدغه کشور را دارند خواست تا نسبت به پیگیری حادثه کهریزک اقدام کنند تا مبادا این مسئله به فراموشی سپرده شود و چنین اقداماتی به رویه تبدیل شود.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : گفتگو - سیاسی
پنج شنبه سوم 10 1388
آقای پناهیان این تذهبون؟!
محمدجواد بربریان
جناب حجت الاسلام پناهیان که در دانشگاه هنر سخن گفته است، با برخی بی‌پروایی‌ها که امروز نقل و نبات برخی مجالس شده (آن گونه که رسانه‌ها روایت کرده‌اند)، برخی اتهامات را به اشخاصی از جمله محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در هشت سال دفاع مقدس، بی‌مهابا و غیر اخلافی وارد کرد‌ه و به این هم بنسده نکرده، جملاتی را به امام راحل نسبت داده‌اند که معلوم نیست در جلسه روضه امام حسین (ع) آن قایم در امر به معروف و نهی از منکر، کدام هدف را دنبال می‌کند؟!

پناهیان در بخشی از سخنان خود که امید به تکذیب یا تصحیح آن می‌رود، خطاب به آقای رضایی گفته است، «یک بچه هم عقلش تا قوزک پایش هم نمی‌رسید، آمده می‌گوید که امام بعدها فهمید که قطعنامه جام زهر نبوده است و بعدها شیرینی آن را چشید».

صرفنظر از این که آقای رضایی چنین جمله‌ای را گفته باشد یا خیر که از ظاهر امر برمی‌آید که چنین نگفته است و جملات دیگری را بیان کرده که تنها مربوط به امام و پذیرش قطعنامه نبوده، بلکه ایشان با بیان تلقی پذیرش قطعنامه ، رشادت‌های رزمندگان اسلام پس از پذیرش را نیز بیان و آن را به شیرینی تعبیر می‌کند، استفاده از تعبیر «یک بچه که عقلش تا قوزک پایش هم نمی‌رسد...» درباره کسی که فرمانده هشت سال سپاه را در شرایط جنگی آن همه از سوی حضرت امام داشته است.

آقای پناهیان که به ظاهر در دفاع از حضرت امام برآمده است، آیا امام عزیز که با مدیریت، تدبیر و رهبری انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و ده سال نیز آن را با هشیاری تمام رهبری کرده‌اند، چگونه یک چنین فردی که شما با آن ادبیات از آن یاد کرده‌اید، به فرماندهی سپاه ـ که بخش اعظم جنگ را بر دوش داشت ـ واگذار کرده‌اند؟

آیا این گونه دفاع از امام است یا حمله به ایشان؟

شما می‌توانید مخالف کسان یا کسانی باشید، اما پرسش این است که چرا برای بیان مخالفت خود با افراد از امام آن هم به بدترین نحو ممکن بهره می‌گیرید؟

مخالفت شما با آقای رضایی همین بس که گفته‌اید، «ما هشت سال جنگ، تو را تحمل کردیم؛ آیا بس نبود»؛ هرچند معلوم نکردید، شما در هشت سال دفاع مقدس کجا بوده‌اید و چه مسئولیتی داشته‌اید؟

آیا از فرماندهان عالی‌رتبه جنگ یا مسئولان ارشد کشور بوده‌اید که مجبور به تحمل فرمانده منصوب حضرت امام شده‌اید؟ آیا این تحمل ، مخالفت با نظر صریح امام نبوده است؟

آقای پناهیان، هزینه از بنیانگذار جمهوری اسلامی برای ابراز مخالفت خود با افراد آن هم در شرایطی که کشور هر روز نیاز بیشتری به نظریات و دیدگاه‌های حضرت امام داریم و از سوی دیگر هر روز از ایشان فاصله می‌گیریم به چه هدفی انجام می‌گیرد؟

دفاع از امام یا سنگر گرفتن ناشیانه پشت مواضع و سخنان امام برای رسیدن به اهداف خود.

اگر آقای رضایی آن است که شما با بداخلاقی تمام یاد کرده‌اید، چرا اکنون چنین فردی در جایگاه عضو و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم رهبری انقلاب است؟

آیا اینگونه تعابیر شما جفا به امام و رهبری نیست که منصوبان گذشته و کنونی آنها را این گونه یاری کنید.

آقای پناهیان به این هم بسنده نکرده و جمله‌ای را به امام روح‌الله منصوب کرده که هر چه در صحیفه امام گشتم، آن را نیافتم. وی مدعی شده است که امام فرموده‌اند: «اگر می‌دانستم مردم این گونه از جنگ حمایت می‌کنند، قطعنامه را نمی‌پذیرفتم». آقای پناهیان این جمله را از کجای صحیفه امام استخراج کرده‌اید؟ این جمله حتی با سلوک و منش حضرت امام هم تطابق ندارد.

امام راحل حتی در قضایای عزل بنی‌صدر پس از رأی مجلس چنین نمی‌گویند یا در قضایای آیت‌الله منتظری که خدایش رحمت کند، همچنین تعابیری نفرمودند. با وجود آن که تأکید کردند «از ابتدا هم با انتخاب شما مخالف بودم».

از سوی دیگر، پس از پذیرش قطعنامه و یورش دوباره لشکریان صدام حسین به خاک کشورمان، برخی فرماندهان جنگ را بر آن داشت تا با توجه به حضور گسترده مردم، جنگ را ادامه دهند که امام فرمودند:
 
"همان‌گونه که قبلا گفتیم، با مردم خود با صداقت صحبت می‌کنیم. ما در چهارچوب قطعنامه 598 به صلحی پایدار فکر می‌کنیم و این به هیچ وجه تاکتیک نیست، ولی سلحشوران ارتش اسلام باید خود را آماده کنند که اگر دشمن به حملاتی دست زد، جواب مناسبی به آن بدهند. فرزندان انقلابی‌ام، توجه کنند که امروز روز حضور گسترده در جبهه‌هاست. فکر نکنید که دیگر جنگ تمام شده است، خود را مسلح به سلاح ایمان و جهاد کنید. بر دشمن غدار رحم جایز نیست. اینها همه حرفهایشان یک فریب است. ما می‌خواستیم به دنیا ثابت کنیم که صدام معتقد به مجامع بین‌المللی نیست و ما تا قبول قطعنامه از سوی عراق، جواب دشمنان اسلام را در جبهه‌ها خواهیم داد.»

صحیفه امام ج. 21 صفحه 102 تاریخ 31 تیرماه 1367

همچنین حضرت امام در 26/6/67 در جمع فرماندهان و مسئولان سپاه می‌فرمایند: «ما در سیاست خود برای رسیدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شورای امنیت جدی هستیم».

حال از کجای این جملات حضرت اما آنچه که آقای پناهیان نسبت داده، استخراج می‌شود.

در صحیفه امام بعد از تاریخ 26/6/67 به جز یک پیام به تاریخ یکم آذر ماه 1367 درباره هفته بسیج مستضعفین، هیچ مطلب دیگری درباره قطعنامه 598 و ادامه جنگ به چشم نمی‌خورد.
منبع : تابناک
دسته ها : مقالات - سیاسی
چهارشنبه دوم 10 1388

پس‌لرزه های برکناری میرحسین

 با برکناری میرحسین موسوی از ریاست فرهنگستان هنر، بهت و حیرت بر فضای فرهنگستان حکمفرما شده است.

به گزارش خبر آنلاین برکناری میرحسین موسوی از ریاست فرهنگستان هنر ، پس از 11سال ریاست بر این فرهنگستان،  کارکنان و اعضای فرهنگستان را در بهت فرو برده است. 

این اتفاق  سه‌شنبه شب گذشته و پس از جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی رخ داد و علی معلم دامغانی که چندی پیش از سوی همین شورا به عنوان عضو پیوسته معرفی شد جایگزین موسوی شد.

به دنبال این تغییر و تحول، احتمالا امروز مدیران کل و مسوولان ارشد فرهنگستان استعفا خواهند کرد و احتمال استعفای دست‌جمعی اعضای پیوسته فرهنگستان که 27 نفرند نیز قوت گرفته است.

همچنین گفته می شود مهدی کلهر که در جلسه سه‌شنبه شب به همراه جهانگیر الماسی و مجتبی رحماندوست به عضویت پیوسته فرهنگستان درآمد به جای بهمن نامورمطلق به عنوان دبیر فرهنگستان منصوب خواهد شد.

موسوی از سال 77 تاکنون رییس فرهنگستان بود و آخرین بار در سال 87 با حکم محمود احمدی‌نژاد، ریاستش به مدت 4سال تمدید شده بود.

منبع : خبر ان لاین

دسته ها : خبر - سیاسی - فرهنگی
چهارشنبه دوم 10 1388

حاشیه‌های مراسم تشییع آیت‌الله منتظری

 مراسم تشییع آیت الله منتظری با حاشیه های همراه شد.


مراسم تشییع آیت الله منتظری با حضور هوادارن و مقلدان این مرجع پرحاشیه شد.

به گزارش خبرآنلاین از ساعت 30/10 تشیع کنندگان آیت الله که بیشتر آنان از هوادارن میرحسن موسوی بودند با سر دادن شعارهایی که بعضا ربطی به مراسم تشییع نداشت و شعارهایی چون« یاحسین میر حسین»،به سمت بیت مرحوم  آیت الله منتظری حرکت کردند.

 این گزارش می افزاید: شرکت کنندگان در مراسم تشییع جنازه پس از آن در جلوی درب بیت آیت الله منتظری تجمع کردند. پس از آن یکی از اعضای بیت آیت الله منتظری به میان جمعیت آمده و از آنان خواست  تا با حضور در بیت از دادن شعار پرهیز کنند.

در ادامه حضور مخالفین در مقابل بیت، درگیری میان  برخی هوادران و مخالفان آیت الله به وجود آمد که با حضور نیروی انتظامی خاتمه یافت.از ساعت 30/12  نیز مسیر منتهی به بیت آیت الله منتظری با حضور نیروهای انتظامی تحت کنترل قرار گرفت.

منبع : خبر آن لای

دسته ها : مذهبی - خبر - سیاسی
دوشنبه سیم 9 1388
خاطراتی درباره مرحوم منتظری
علی مطهری
علی مطهری در مقاله ای خاطراتی از روزگار رفاقت آیت الله منتظری با استاد شهید آیت الله مطهری و نیز دیدار با آیت الله منتظری در دوران حصر نوشت.

در این مقاله که برای "تابناک" ارسال شده، آمده است:

رحلت فقیه عالی قدر آیت الله حسینعلی منتظری ثلمه ای در اسلام وارد کرد که هیچ چیز جایگزین آن نیست . آیت الله منتظری نزدیک ترین دوست و یار شهید آیت الله مطهری بود . این دو بزرگوار یازده سال در مدرسه فیضیه هم مباحثه بودند ، هشت سال شاگرد مرحوم آیت الله بروجردی در فقه و اصول بوده و دو شاگرد برجسته آن مرجع تقلید به شمار می رفتند . همچنین این دو یار دیرینه در کشف شخصیت امام خمینی (ره) و شناساندن آن عزیز به حوزه علمیه قم نقش اساسی داشتند . دوازده سال در محضر آن حکیم فرزانه فلسفه الهی را تلمذ کردند و سپس با پایه ریزی درس اصول فقه امام خمینی مقدمات مرجعیت ایشان را فراهم نمودند و دو شاگرد مبرز امام محسوب می شدند .

هر دو بزرگوار چند سالی در درس الهیات شفای ابن سینای مرحوم علامه طباطبایی شرکت داشتند و از اولین شاگردان آن مرحوم به شمار می رفتند . و باز هر دو بزرگواردر تابستانها به اصفهان می رفته و پای درس نهج البلاغه معلم اخلاق و عرفان ، مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی می نشستند . شیخ حسینعلی منتظری اصفهانی و شیخ مرتضی مطهری خراسانی آنچنان با هم یکی بودند که گاهی طلاب ، منتظری را خراسانی و مطهری را اصفهانی صدا می کردند و به گفته آیت الله منتظری گاهی که نیاز مالی پیدا می کردیم دست در جیب یکدیگر می کردیم و بعداً به هم خبر می دادیم .

قبل از انقلاب ، آیت الله منتظری هرگاه از زندان آزاد می شد مستقیماً به منزل ما می آمد ، شاد و خندان و بدون هرگونه گله ای از سختیهای زندان . معمولاً به ما بچه ها می گفتند چقدر انگلیسی بلدید و شروع می کردند به احوال پرسی به زبان انگلیسی . گاهی آیه قرآن یا حدیث می خواند و معنی آن را از ما می پرسید . هر وقت خواهر کوچک ما را می دید می گفت این عروس من است . شهید محمد منتظری نیز زیاد به منزل ما می آمد و به همین جهت یک بار ساواک به صورت دسته جمعی و مسلحانه به منزل ما هجوم آوردند برای بازداشت او اما خوشبختانه در آنجا نبود . گاه که آیت الله منتظری تبعید می شد آیت الله مطهری به هر وسیله ممکن خود را به تبعیدگاه می رساند و به دیدارش می شتافت ، همچنان که در جریان بازداشت آیت الله مطهری در قیام 15 خرداد 42 آیت الله منتظری آرام و قرار نداشت .

چند سال پیش در روزهای آخر حصر آیت الله منتظری با دریافت مجوز به دیدن ایشان رفتم . اولین جمله ای که به من گفت این بود : علی ! دیدی با من چه کردند ؟! دلم فرو ریخت . گفتم اگر شهید مطهری بود این طور نمی شد . سخن مرا تایید کرد و یک ساعت و نیم با من درد دل کرد . از وضع خودش در آن سالها و از خاطراتش با شهید مطهری گفت . از جمله مسئله رابطه شهید مطهری با آیت الله بروجردی و کدورتی را که میان آنها پدید آمده بود خوب ودقیق توضیح داد و جزئیات حوادث در خاطرش بود .                                                         

در مجموع ، ما با او خوب رفتار نکردیم . امام خمینی رهبری آیت الله منتظری را به دلیل روحیات خاص ایشان صلاح نمی دانست که شاید اگر آیت الله مطهری حضور داشت نیز همین نظر را داشت اما امام روی جنبه فقاهت آیت الله منتظری تاکید کرده و اظهار امیدواری نموده بود که ایشان گرمی بخش حوزه علمیه در این جهت باشد اما ما گاهی برای تدریس ایشان نیز مانع تراشیدیم و تحمل هیچ گونه اظهار نظر اجتماعی و سیاسی او را نداشتیم و گاهی برخی روزنامه ها  به ایشان توهین آشکار کردند . خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد . 
منبع : تابناک
دوشنبه سیم 9 1388
شب گذشته؛
آیت‌الله منتظری درگذشت
این مرجع تقلید که هشتاد و هفتمین سال عمرش را می‌گذراند، شب گذشته بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت.

به گزارش خبرنگار «تابناک» و به نقل از ایلنا، حجت‌الاسلام احمد منتظری با تأیید خبر فوت آیت‌الله منتظری گفت:‌شب گذشته، آیت‌الله منتظری بر اثر بیماری درگذشت.

این مرجع تقلید که هشتاد و هفتمین سال عمرش را می‌گذراند، شب گذشته بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت. دفتر آیت‌الله منتظری با تأیید این خبر اعلام کرد، تاکنون زمان مراسم تشییع پیکر وی مشخص نشده است.


آیات امینی، صانعی، شبیری زنجانی و گرامی هم اکنون در بیت آیت‌الله منتظری حضور دارند.

آیت‌الله حسینعلی منتظری در سال ۱۳۰۱ خورشیدی در نجف‌آباد دیده به جهان گشود؛ از جمله آثار آیت‌الله منتظری می‌توان به :

«نهایة الاصول» (تقریر درس اصول مرحوم آیت‌الله العظمى‏ ‏بروجردى )، «البدرالزاهر فى صلاة الجمعة و المسافر» (تقریر درس فقه‏ ‏مرحوم آیت‌الله العظمى بروجردى)، «دراسات فى ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة» در چهار جلد،‏ ‏کتاب «الزکوة» در چهار جلد، کتاب «الخمس و الانفال»، کتاب «الحدود»، «دراسات فى المکاسب المحرمة» در سه جلد، «التعلیقة على العروة الوثقى»، مباحث فقهى «الصلوة»، «الغصب»، «الاجارة» و «الوصیة» (تقریر‏ ‏درس‌هاى مرحوم آیت‌الله العظمى بروجردى)، مباحث «استصحاب»، «تعادل» و «تراجیح» (تقریر درس‌هاى‏ ‏مرحوم آیت‌الله العظمى خمینى)، «درس‌هایى از نهج‌البلاغه» در ده جلد که سه جلد آن تاکنون چاپ‏ ‏شده است، «درس‌هایى از اصول کافى»، «مناظره مسلمان و بهایى»، «شرح خطبه حضرت فاطمه زهرا(س )» به زبان فارسى و‏ ‏اردو، «از آغاز تا انجام» (در گفت‌وگوى دو دانشجو) به زبان فارسى و‏ ‏عربى،‏ «رساله توضیح المسائل» به زبان‌هاى فارسى و عربى و اردو، «رساله استفتائات» در دو جلد، «استفتائات مسائل ضمان»، «رساله حقوق»، «احکام پزشکى»، «معارف و احکام نوجوان»، «معارف و احکام بانوان»، «احکام و مناسک حج»، «موعود ادیان»، «اسلام دین فطرت»، کتاب «خاطرات» در دو جلد اشاره کرد.

منبع : تابناک

دسته ها : مذهبی - خبر - سیاسی
يکشنبه بیست و نهم 9 1388
هاشمی: بی‌تفاوتی جامعه را تباه می کند
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار مسوولان ستاد مرکزی احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر، با تاکید بر اهمیت این وظیفه در اسلام گفت: در صورت حاکم شدن روح بی‌تفاوتی در جامعه اسلامی، همه چیز تباه می‌شود.

به گزارش ایسنا، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در این دیدار که به مناسبت هفته امر به معروف و نهی از منکر انجام شد، با تسلیت فرا رسیدن ایام محرم، تاکید کرد: اصلاح امت اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر مهم‌ترین دلایل امام حسین(ع) برای قیام بود و در تاریخ اسلام واقعه‌ای با این تاثیرگذاری نمی‌توان یافت و این از اهمیت جایگاه این فریضه در دین اسلام است.

وی با بیان این‌که " اگر فرهنگ نظارت عامه در مردم زنده شود آن جامعه می‌تواند الگو و نمونه باشد" افزود: امر به معروف و نهی از منکر مطابق با فطرت پاک بشری است و با بیدار کردن وجدان بشریت و نهادینه کردن امر به معروف و نهی از منکر می‌توان جامعه را به سمت خیر و صلاح هدایت کرد.

وی با تقسیم امر به معروف و نهی از منکر در دو شاخه دولتی و مردمی تاکید کرد:‌ هرچه بر جنبه‌های مردمی این فریضه تاکید شود فواید بیشتری به همراه خواهد داشت و باید تلاش شود در مردم فرهنگی ایجاد شود تا در مقابل بدی‌ها و رفتارهای ناپسند و خلاف بی‌تفاوت نباشند.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از مسوولان ستاد احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر خواست تا با کمک گرفتن از تحقیق نسبت به تدوین و تنظیم دائره‌المعارف امر به معروف و نهی از منکر در اسلام اقدام کنند.

در ابتدای این دیدار حجت‌الاسلام و المسلمین زرگر دبیر ستاد احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر با ارائه گزارشی از فعالیت‌های این ستاد، ذهنیت‌زدایی منفی از فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، اقدامات فرهنگی و تاکید بر قانونگرایی در اجرای این فریضه را از مهمترین اهداف این ستاد برای احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه عنوان کرد.
منبع : تابناک
دسته ها : مذهبی - سخنرانی - سیاسی
يکشنبه بیست و نهم 9 1388
سیدمحمد خاتمی:مشکل ما بحران تفکر است
رییس بنیاد باران با بیان اینکه «مشکل ما بحران تفکر است»، اظهارکرد:« معتقدم در این صدوپنجاه سال اخیر در ورای مسائل سیاسی که وجود داشته بحران تفکر داریم؛ یعنی آمدن ارزش‌ها و معیارها که در تمدن غرب بوده و به هرحال در اینجا آمده یک آشفتگی در ذهن ما ایجاد کرده است.»
حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی با تاکید بر اینکه به دلیل در پیش گرفتن روش‌های غلط برای اقناع و پاسخگویی به مردم، اکنون نارضایتی در متن جامعه وجود دارد، هشدار داد که هزینه‌دار کردن اعتراض و انتقاد، یعنی زمینه‌سازی برای یک ناامنی درازمدت در جامعه و در نتیجه، تضعیف نظام.

به گزارش ایسنا، رییس‌جمهور سابق کشورمان که در جمع اعضای هیات علمی دانشگاه‌های بوعلی سینا وعلوم پزشکی همدان سخن می‌گفت، با ابراز خوشحالی از حضور در این جمع، از دانشگاهیان و اهالی همدان به عنوان مردمانی بزرگ، سرافراز و پرافتخار یاد کرد.

وی افزود:« همدان یکی از کانون‌های درخشان فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی بوده و قبل ، در جریان و بعد از انقلاب حضور و شایستگی پربار خود را در همه عرصه‌ها نشان داده است.»

خاتمی هم‌چنین با اشاره به فرارسیدن ماه محرم اظهارکرد:« جایگاه محرم در جان، روح و تاریخ ما بی‌همتاست و محرم است که توانسته مسلمانان و به خصوص ایرانیان را در جستجوی هدف آفرینش و بعثت پیامبران که استقرار نظمی مبتنی بر عدالت و قسط و با محوریت انسان آگاه و مختار و آزاد است، پویا نگه دارد و امید را در دل‌ها زنده کند.»

رییس بنیاد باران تصریح کرد:« با وجود همه مشکلاتی که در طول تاریخ به ویژه برای مردم ما و بسیاری از مردم جهان اسلامی با وجود حکومت‌های جبار و منحرف و بداخلاق و ضد مردمی پیش آمده، محرم روح نشاط و امیدواری را در دل مردم و ملت‌ها و به ویژه ملت ایران زنده نگه داشته است.»

براساس گزارش روابط عمومی دفتر خاتمی، وی هم‌چنین یادآور شد:« واقعا هیچ عاملی به اندازه عاشورا و امام حسین(ع) در تحول و پویایی تاریخی ملت ما اثر نداشته است و به طور محسوس انقلاب اسلامی مددگرفته از ارزش‌های عاشورا و گیرنده پیام آموزش و رهنمود اباعبدالله (ع) بوده است.»

خاتمی ادامه داد:« یکی از عوامل موفقیت در دوران دفاع مقدس و آن همه فداکاری مردم هم عشق به عاشورا بود؛ چرا که درس گرفتن از امام حسین (ع) برای ملت ما کاملا محسوس و ملموس است.»

رییس موسسه بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در ادامه با بیان اینکه «عشق به اهل بیت و به ویژه ابا عبدالله در هر ایرانی وجود دارد»، اظهارکرد:« این عشق ممکن است در افرادی وجود داشته باشد که حتی اعتقادات قوی نداشته باشند یا حتی مسلمان نباشند، ولی در موضوع عشق به حسین(ع) همه مشترک هستند که این خود بحث‌های جامعه‌شناختی و روانشناسی اجتماعی بسیار دقیق و همه‌جانبه‌ای را می‌طلبد.»

وی تاکید کرد:«اگر عاشورا، خاطره آن و یاد امام حسین(ع) نبود، شاید ملت ما در مقابل طوفان‌ها، تنگناها و تندبادهای سهمگین خیلی زود از بین می‌رفت و از عرصه تاریخ مانند بسیاری از ملت‌ها و تمدن‌ها که حذف شدند، حذف می‌شد.»

رییس بنیاد باران افزود:« روحیه ایرانی که روحیه‌ای خداجو، خداپرست، صاحب فرهنگ عظیم و عمیق و با سابقه تاریخی است با اسلام بارورتر و با گرایش به اهل بیت(ع) جلای خاصی پیدا کرد و توانست تمدن و فرهنگ خود را علی‌رغم فشارها و حکومت‌های جبار و ظالمی که متاسفانه بسیاری از آن‌ها به نام دین حکومت می‌کردند، زنده نگه دارد.»

خاتمی در بخش دیگری از سخنانش به روز وحدت حوزه و دانشگاه نیز اشاره کرد و گفت:« همه شما دانشگاهی هستید و 27 آذر به مناسبت شهادت یکی از چهره‌های برجسته حوزه و دانشگاه مرحوم آیت‌الله مفتح که از علاقه‌مندان به امام و نیز متفکری بزرگ و مبارزی روشن‌بین بود، روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شد و مطمئنا اگر امروز آن عزیز در قید حیات بود بیشتر در جریان روشن‌بینی حضور داشت.»

وی ادامه داد:« امام هم نماینده جریان روشن‌بینی بود و امروز اگر مفتح بود تلاشش در جهت تقویت این جریان و تفکر بود، اما دشمنان این اسوه‌ها را خیلی زود هدف قرار دادند و این عزیزان را از ما گرفتند.»

رییس‌جمهور سابق کشورمان در ادامه با اشاره مجدد به نامگذاری روز شهات شهید دکتر آیت‌الله مفتح به نام وحدت حوزه و دانشگاه، تصریح کرد:«وحدت این نیست که حوزه به جای دانشگاه بیاید و حوزه دانشگاه بشود.»

وی تاکید کرد:« آن اندیشه‌هایی که معتقد است 90 درصد دانشجویان ما منحرفند، نمی‌تواند مدعی این باشد که می‌تواند وحدت را در دانشگاه و حوزه تحقق بخشد یا آن تفکری که به کلی از اسلام و انقلاب بیگانه است، از او این انتظار نیست که بخواهد نزدیک حوزه شود و با حوزه وحدت پیدا کند.»

رییس بنیاد باران با بیان اینکه «مشکل ما بحران تفکر است»، اظهارکرد:« معتقدم در این صدوپنجاه سال اخیر در ورای مسائل سیاسی که وجود داشته بحران تفکر داریم؛ یعنی آمدن ارزش‌ها و معیارها که در تمدن غرب بوده و به هرحال در اینجا آمده یک آشفتگی در ذهن ما ایجاد کرده است.»

وی افزود:« از یک طرف مسائل بسیار مهم و جذابی در تفکر جدید وجود داشته و از سوی دیگر سنت فکری و فرهنگی خودمان و به ویژه اسلام یک سرچشمه بزرگ بوده است که ارزش‌ها و مفاهیم ارزنده‌ای را به ما می‌داده است.»

خاتمی ادامه داد:« در این میان ما ایرانی‌ها به دنبال این بودیم و هستیم که چگونه ارزش‌ها ومعیارهای اصلی را از عوارض و ظواهر جدا بکنیم و درعین حال بتوانیم آنچه را بشر در اثر پیشرفت‌های فکری و اجتماعی و تاریخی به دست آورده است به دست آوریم.»

وی به طرح مساله مردم‌سالاری اشاره کرد و گفت:«این مساله مهمی است و نمی‌شود بگوییم دین اصلا کاری به مردم ندارد و چون وجدان بشر به دلیل تحولی که در آن ایجاد شده، دموکراسی را به عنوان مطلوب‌ترین و کم‌هزینه ترین شیوه برای اداره جوامع پذیرفته است، طبعا مردم مسلمان هم نمی‌توانند خود را از این دستاورد بزرگ بشری جدا کنند.»

رییس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها یادآور شد:« در شرق و غرب بشر از حکومت‌های مستبد و دیکتاتور رنج برده، و از این تجربه به این نتیجه رسیده که راه و رسم مساله این است به نحوی از انحا، حکومت برآمده از متن وجدان آگاه مردم و نیز تحت نظارت و کنترل مردم باشد و ارباب واقعی، مردم باشند.»

خاتمی افزود:« ما اسلام واقعی را در بینش و روش امام می‌بینیم که "جمهوری اسلامی" را مطرح می‌کند؛ یعنی دموکراسی را پذیرفته است، اما به نقص‌هایی که دموکراسی دارد و جامعه‌شناسان و فیلسوفان غرب هم آن‌ها را مطرح کرده‌اند، یعنی فقدان عنصر معنوی و الهی در درون جوامع، توجه کرده و جمهوری اسلامی یعنی آن ارزشها هم به دموکراسی اضافه شود.»

وی تاکید کرد:« جمهوری اسلامی یعنی مردم ارباب باشند، کرامت و حقوق داشته باشند، آزاد باشند و در عین حال مردم مسلمان و متدینی هستند که ارزشهای الهی بر آن‌ها حاکم است، منظورم ظواهر نیست؛ ظواهر مهم است ولی روح حقیقی الهی و معنوی و عرفانی بر جامعه حاکم باشد که امام و انقلاب ما این را عرضه کردند.»

رییس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:« وقتی با اهانت به عکس حضرت امام، جان مردم و ما آتش می‌گیرد، به دلیل این است که آن امام، واقعا نماینده تفکر اسلامی است که انسان‌های این مرز و بوم به آن دل بسته‌اند، برای این است که امام خمینی مظهرآزادگی و آزادی ملت ایران است؛ کدام کلام بالاتر از این برای مردم‌سالاری است که میزان رای مردم است؟»

خاتمی ادامه داد: «امام خمینی که شوخی نکرده‌اند! میزان رای مردم است، یعنی چه؟ اگر کسانی در جامعه بیایند بگویند ما روش‌هایی که داریم حداقلش این است که این میزان رای مردم است این خط امام و راه امام است و باید مورد احترام قرار بگیرد نه اینکه با همه تهمت‌ها و فشارها بخواهند از نظام جدا کنند.»

وی تاکید بر اینکه معنی برخی رفتارها و روش‌ها می‌تواند این شائبه را ایجاد کند که نظام اسلامی برای رای مردم احترامی قائل نیست، تاکید کرد که صاحبان این تفکر نباید بگویند در خط امام و راه امام و انقلاب هستند.

رییس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:« اخلاق معیار بزرگ دینی است. سیاستی که در اسلام مورد قبول است سیاست اخلاقی است، اگر بنا شد ما هم تحت عنوان دین، بدترین بداخلاقی‌ها را بکنیم و شیوه‌های ماکیاولیستی پیاده بکنیم، نمی‌توانیم ادعا کنیم که طرفدار دین هستیم!»

خاتمی افزود:«یکی از مسائلی که نمادی از وحدت حوزه و دانشگاه است، همکاری این دو نهاد برای برون‌رفت از این بحران تفکر و تثبیت تفکری است که هم نیازهای انسان امروز را جواب دهد و در عین حال جان‌مایه‌های اصلی دین و فرهنگ غنی ما را دریافت کند.»

وی با اشاره به حوادث بعد از انتخابات و بیان این عقیده که نارضایتی از نحوه اداره جامعه در بین مردم وجود دارد، گفت: «اگر برای این که امنیت کشور حفظ شود این امر را بپوشانیم همانند زمانی است که وقتی سرمان درد می‌کند با مصرف مسکن آن درد را به صورت موقتی ساکت کنیم و به دنبال علت درد نباشیم.»

خاتمی افزود:« درد نعمت بزرگ الهی است، خداوند طوری بدن انسان را آفریده که وقتی اختلالی در عملکرد آن ایجاد می‌شود با درد اعلام می‌کند که مشکل دارد و این درد هشداردهنده است، پوشاندن درد وقتی که منشا آن وجود دارد باعث از بین رفتن کل بدن خواهد شد.»

وی همچنین گفت:«با فحاشی و ناسزا گفتن و زدن هر تهمتی به کسانی‌که محبوب بخش‌های مهم جامعه هستند، مشکل حل نمی شود؛ چرا که در پیش گرفتن این روش‌ها زمینه‌ساز منتقل کردن نارضایتی به اصل نظام و حکومت است.»

خاتمی به اصول قانون اساسی در رابطه با مردم و حقوق آن‌ها نیز اشاره کرد و با بیان این که همین قانون اساسی گفته است که باید مردم حرفشان را بزنند و صحبت کنند، از برخی برخوردهای اخیر انتقاد کرد.

وی تصریح کرد:« روشن است که نارضایتی و مشکل وجود دارد و نمی‌شود آن را انکار کرد، به ویژه نارضایتی نخبگان بسیار خطرناک است؛ نخبگان جنبه مرجعیت در جامعه دارند، نخبگان اکثریت نیستند، ولی آنها هستند که مملکت را اداره می‌کنند. نخبگان در جامعه تاثیرگذار هستند.»

به عقیده خاتمی، برای ایجاد امنیت و تقویت جامعه باید به این حرف‌ها گوش داده شود و با روش‌های نادرست با این مسائل برخورد نشود.

وی هم‌چنین با طرح دوباره این پرسش که مگر اصلاحات چه می‌خواهد؟ اظهارکرد:« اصلاحات می‌گوید این انقلاب، قانون اساسی و معیارهای دینی و امام را قبول داریم و معتقدیم در بسیاری موارد، در این معیارها انحراف به وجود آمده است که باید اصلاح شود.»

خاتمی گفت:« دعوت به اصلاح امور عین تقویت نظام است، اینکه حالا بگوییم این دعوت به اصلاح امور، انحراف، فتنه و براندازی است که مشکل حل نمی‌شود؛ نتیجه این است که خیرخواهان نظام محدود می‌شوند و کسانی میدان را به دست می‌گیرند که هیچ‌چیز را قبول ندارند.»

رییس‌جمهور سابق کشورمان افزود:«هزینه‌دارکردن اعتراض و انتقاد در جامعه یعنی زمینه‌سازی برای یک ناامنی درازمدت در جامعه و تضعیف نظام.»

رییس بنیاد باران هم‌چنین با اشاره به جلسات تبیین اصلاحات که سال گذشته در این بنیاد برگزار کرد، گفت:«دوستان جزوه تبیین اصلاحات و توضیحات ما در آن چهار جلسه را بخوانند. مرزهای ما با آنهایی که ضد دینند، با متحجران، حتی با کسانی‌که می‌گویند دین نباید در حیات سیاسی دخالت کند، در دفاع از انسان، کرامت انسان و حقوق انسان و اخلاق و عدالت مشخص است؛ ما دلبستگی به ایران و سرنوشت آن داریم.»

سیدمحمد خاتمی در پایان آنچه را محدودشدن دلسوزان و علاقه‌مندان به نظام و انقلاب خواند به نفع انقلاب ندانست و افزود: « باید همان‌هایی که اعتراض دارند ولی به چارچوب‌ها معتقدند، به صحنه بیایند تا در غیبتشان کسانی که هیچ چیز را قبول ندارند، میدان‌دار نشوند.»
منبع : تابناک
دسته ها : سخنرانی - سیاسی
يکشنبه بیست و نهم 9 1388

آرمان امام مبنای همدلی

 مجید انصاری

امام خمینی در زمان حیات خود مظهر وحدت ملی بودند به ترتیبی که تمام افراد و شخصیت های انقلاب فارغ از مرز بندی های سیاسی در کنار امام بودند و حرف و سخن امام می توانست آنان را زیر یک چتر گرد آورد و همین رمز پیروزی انقلاب در تمام عرصه های سیاسی و اجتماعی بود.

بعد از گذشت بیست سال از رحلت حضرت امام (ره )، آرمان ها و اندیشه های امام به فراموشی سپرده شده است به گونه ای که نسبت به یاران صدیق حضرت امام جفاهای زیادی روا داشته شد و بسیاری از همراهان آن عزیز سفر کرده مورد تهمت و افترا کسانی قرار گرفتند که خود را وارث این اندیشه ها می دانند.

این جریان نوظهور آزمون خود را برای سنجش صداقت به خوبی پس داده است زیرا این افراد نسبت به یاران امام به راحتی هتاکی می کنند و به خود اجازه می دهند که شخصیت های اصیل و با سابقه انقلاب که همواره مورد احترام امام بودند را مورد بی مهری قرار دهند و افرادی که امام بارها بر صداقت آنها تاکید کرده بود را زیر سوال ببرند. چنین گروهی حتی به نوه حضرت امام رحم نکردند و ایشان و موسسه نشر آثار امام را مورد حمله قرار دادند.

 این وضعیت ایجاد شده که بارها توسط یاران صدیق امام محکوم شده است فرصت مناسبی است تا چهره این افراد مدعی شناخته شود زیرا این افراد از این فرصت برای اهانت به یاران امام بهره گرفتند و به دروغ خود را مدعی آرمان های امام و ولایت فقیه نشان می دهند در حالیکه به هیچ وجه این اصول را باور ندارند.

در شرایط مذکور محور قرار گرفتن نام و یاد امام (ره )بسیار خوب است به شرطی که هیچ گروه و جریان سیاسی نخواهد از آن به عنوان یک ابزار بهره بگیرد. و اگر چنین شرطی محقق شود مبنائی برای همدلی گروه های سیاسی  به وجود می آید و هدف تمام دلسوزان نظام که همانا وحدت است محقق می شود.

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز

 

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : مقالات - سیاسی
شنبه بیست و هشتم 9 1388

 سید علیرضا حسینی بهشتی در واکنش به اظهارات اخیر قائم مقام نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، در سایت خود نوشت:

گویی سریال‌های مضحک امپراتوری دروغ پایانی ندارد.

یک بنگاه خبرپراکنی در روز شنبه بیست و پنجم مهرماه خبری از سردبیر یکی از روزنامه‌های شهرستانی به نقل از منابع «قابل اطمینان» (!) منتشر کرده بود که بر اساس آن انگیزة بازداشت اینجانب که «فرزند شهید بهشتی نیز به شمار می‌روم»(!) کشف شد: «تشکیل باندی برای قاچاق برخی افراد مرتبط با ستاد مهندس موسوی به خارج از کشور که ادعا شده بود در جریان حوادث پس از انتخابات کشته شده اند» (!)
 
سردبیر مذکور که ادعا می‌کرد احساس مسئولیت شدیدی در مورد یافتن انگیزة دستگیری اینجانب داشته است و پیش از آن تصور می‌کرده فعالیت برای راهپیمایی روز قدس زمینه ساز این امر بوده که بخت یارش شده بود و سرانجام منابع موثق او را از این اشتباه بیرون آورده بودند!

آن روزها بسیاری با من تماس گرفتند و خواستند نسبت به این خبر سراپا کذب موضعگیری کنم. در پاسخ می‌گفتم که بنگاه‌های دروغ‌پراکنی، چه یک خبرگزاری وابسته به ارگانی نظامی باشد و چه روزی‌نامه‌ای در میدان توپخانه، در نزد مردم ما رسواتر از آن شده‌اند که نیاز به تکذیب چنین خبری باشد، هرچند آلوده شدن ساحت حرفه روزنامه‌نگاری و فعالیت‌های اطلاع‌رسانی به دروغ‌سازی‌هایی تا این حد سخیف به راستی مایه تأسف است. آن روز با مشورت یکی از وکلای بلندپایه به تنظیم و تقدیم شکایتی علیه آن خبرگزاری بسنده کردم و مصاف تبلیغاتی با چنین مصادیق راستین تشویش اذهان عمومی و پخش اکاذیب را در شأن خود ندانستم.

اما آنچه انتظارش نمی‌رود، تکرار همین اکاذیب توسط مسئولی نظامی است که لباسی در بردارد که قرار است لباس پیامبر (ص) باشد؛ پیامبری که جز برای اقامه راستی و حقیقت قیام نکرد و عمری علیه بزرگترین دروغ‌ها که شرک باشد به مبارزه پرداخت.

هنوز نه ماه‌های پرتلاطم پس از پیروزی انقلاب که ادبیات شبنامه‌ای، امواج تهمت و افترا را علیه رهبران و اندیشمندان سترگ این مرز و بوم ایجاد می‌کردند از یاد رفته، نه تصویر تلخ تلاش زمینه‌سازان ترور شخصیتی و مهیاکنندگان حوادث شومی همچون هفتم تیرماه سال شصت از ذهن ملت شریف و نجیبمان پاک شده تا منافقان جدید با آسودگی خیال به تکرار آن فجایع بپردازند، و نه جان همچو منی از حیات طیبه آن راست قامتان جاودانة تاریخ ارزشمندتر است.

تردید دارم کسانی که به این آسانی دروغپردازی می کنند به فرارسیدن زمان برپایی محکمة الهی باور داشته باشند تا آنان را نسبت به قطعیت آن هوشیارباش دهم، اما دست کم می توانند در زندگی این دنیا آزاده باشند و به دیگران هم رخصت تجربة آزادگی دهند.
 
این بار هم مانند دفعات قبل، شکایت به دستگاه قضایی خواهم برد و به دادستان محترم تهران که خود جانباز جنگ تحمیلی است و نزد همگان از احترام و اعتبار برخوردار است خواهم گفت که آقای دادستان، داد ما را بستان!

منبع : فرارو

دسته ها : سیاسی - بیانیه
پنج شنبه بیست و ششم 9 1388
X