دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1826698
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
 

آیت الله مکارم: دولتمردان خطایی کردند لجاجت نکنند

 
       


آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی گفت: انسان وقتی خطایی را مرتکب می‌شود نباید لجاجت کند، مخصوصا در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی اگر دولتمردان، زمامداران و مدیران کشور خطایی کردند لجاجت نکنند. 

این مرجع تقلید در تفسیر سوره‌ی قلم در شبستان امام خمینی حضرت معصومه (س) با بیان این‌که لجاجت کار انسان را به جای باریک می‌کشد، گفت: اگر انسان خطایی کرد نباید با دلایل مختلف سعی در توجیه داشته باشد بلکه باید با یک عذرخواهی سعی کند تا در دفعات بعد خطای خود را جبران کند.

وی با اشاره به شرکت‌های هرمی گفت: فریب این شرکت‌ها را نخورید که اینها انسان‌های بی‌رحمی هستند و فقط به جمع کردن سرمایه برای خود می‌اندیشند.

این مرجع تقلید همچنین به شیوع بیماری آنفلوانزای خوکی اشاره و اظهار کرد: هر زمان که انسان‌ها گناه تازه‌ای را ایجاد کنند خداوند نیز یک مصیبت تازه‌ای را می‌فرستد.

مکارم شیرازی با بیان این‌که پنج گروه از گناهان وجود دارد که آثار آنها را حضرت علی (ع) در دعای کمیل بیان داشته است، اظهار کرد: گناهانی که موجب قطع اتحاد و پیوند می‌شود، گناهانی که موجب درد و ناراحتی است، گناهانی که نعمت‌ها را از بین می‌برند، گناهانی که مانند سدی در مقابل دعاها هستند و گناهانی که موجب نزول بلا می‌شوند از جمله این پنج گروه هستند

مرجع : ایسنا
دسته ها : مذهبی - سخنرانی
يکشنبه پانزدهم 6 1388
هاشمی:هروقت دلتنگ می‌شوم قرآن می‌خوانم
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بر لزوم توجه به مفایم قرانی تاکید کرد و گفت: قرآن سند دست‌نخورده‌ای است که نظیری در دنیا ندارد و کتاب‌هایی همچون تورات، انجیل و زبور و سایر کتاب انبیا به سلامت قرآن نیستند.


به گزارش ایلنا، آیت الله هاشمی رفسنجانی که عصر شنبه در محل مجمع تشخیص مصلحت نظام به رسم هر ساله میزبان قاریان برجسته قرآن بود ضمن خوش آمدگویی به آنها و تمجید از اجرای برنامه هایی که وی آنها را برنامه های باحالی نامید که توسط قاریان قرآن و گروه های همخوانی اجرا شده بود، میلاد امام حسن مجتبی(ع) را تبریک گفت و با اشاره به شب های قدر گفت: امیدوارم تا در آستان شب‌های قدر خودمان را برای بهره‌گیری از سفره با برکت نعمت الهی آماده ساخته و بتوانیم بهره‌های لازم را کسب کنیم.


وی با اشاره به سابقه 20 ساله برگزاری مراسم محفل انس با قرآن از سال 68 تاکنون، گفت: باید ممنون باشم که این قبیل برنامه‌ها برای من سازنده است و انشاالله برای دیگران هم سازنده باشد.


ردئیس مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر لزوم انس با قرآن گفت: هیچ چیز بهتر از انس با قرآن نیست و قرآن سند دست‌نخورده‌ای است که نظیری در دنیا ندارد و کتاب‌هایی همچون تورات، انجیل و زبور و سایر کتاب انبیا به سلامت قرآن نیستند و قرآن کتابی است که خداوند برای جلوگیری از تحریف آن تضمین داده است.


وی تصریح کرد:‌ آنچه که اکنون در دست شماست همان کلامتی است که خداوند از طریق جبرئیل در دل پیامبر نازل کرده و وقتی انسان قرآن می‌خواند خیالش راحت است که کلمات خداوند را می‌بیند و این نعمت بزرگی است.


هاشمی رفسنجانی قرآن را معجزه خالقه اسلام دانست و اظهار داشت: از لحاظ محتوا قرآن آنقدر غنی است که انسان هرچه دقت و تحقیق کند دریچه‌ای جدید را می‌بیند و این نعمت را اگر امت اسلامی قدر می‌دانستند عظمت کل جهان اسلام در مقابل کفر و الهاد برای فرزندان و نسل جوان همیشه تضمین می‌کردند.


وی با بیان اینکه بخشی از مردم علاقمند به قرآن هستند ،گفت:صداوسیما نیز روی برنامه‌های قرآنی خوب سرمایه‌گذاری و تکیه می‌کند تا آنجا که ما با مردم سروکار پیدا می‌کنیم می‌بینیم که مردم از قرآن بهره‌ها می‌برند.


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: به دستور خود قرآن، هر وقت می‌خواهید قرآن بخوانید از شر شیطان به خدا پناه ببرید و بدانید در نمازها، دعاها، و زیارت‌ها و درست در بزنگاهها شیطان به سراغ انسان می‌آید و حضور پیدا می‌کند تا ذهن انسان را به جای دیگر ببرد و دستور مکرر قرآن است که موقع قرآن خواندن به خدا پناه ببرید چرا که پناه بردن به خدا احساس ویژه‌ای از آرامش به انسان می‌دهد.


وی با تاکید بر لزوم آشنایی با مفاهیم قرآنی،خطاب به قاریان قرآن گفت: سعی کنید که بیشتر با مفاهیم قرآن آشنا شوید، ممکن است که عربی خوب متوجه نشوید ولی تفسیرها و ترجمه‌های خوبی وجود دارد که باید تلاش کنید وقت خود را صرف مطالعه قرآن کنید اگرچه با صرف وقت خود به مطالعه قرآن بخش کمتری از آن را می‌خوانید اما محتوای قرائت را باید همیشه مدنظر داشت.



هاشمی رفسنجانی تاکید کرد:‌ باید بهتر را انتخاب کرد و بهتر آن است که شما وقتی آیه‌ای را از قرآن می‌خوانید متوجه شوید که خدا چه می‌خواهد و قرار است چه پرده‌ای از اسرار عالم در انسان باز شود و بدانید به هر میزان وقت صرف قرآن کنید روبه‌ جلو می‌روید.


وی یادآور شد:من در تجربه شخصی خودم در طول 60 سالی که با قرآن سر و کار دارم هیچ سند،کتاب،شعر و فیلمی نتوانست به اندازه قرآن در وجود من اثر بگذارد هر وقت ناراحت و دلتنگم قرآن می‌خوانم و یا به حافظه‌ام رجوع کرده و برخی آیات را مرور می‌کنم.


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به دوران زندانش اشاره کرد و گفت: زمانی که در زندان نیز بودیم وقتی در انفرادی که انسان هیچ‌چیز جز دیوار نمی‌بیند، قرآن در اختیار ما قرار دادند درهای بهشت به روی ما باز شد و مدام با قرآن ذهن خودم را از زندان بیرون می‌بردم.


وی با تاکید بر اینکه باید به قرآن پناه برد،اظهار داشت:باید به قرآن پناه ببرید که از مشکلات زندگی کم می کند و در زندگی آرامش و راحتی را به ارمغان می‌آورد و باید به خدا پناه ببرید تا شیطان نتواند گولتان بزند.


هاشمی رفسنجانی در پایان باتاکید بر استفاده از شب های قدر گفت:شب قدر امسال را دریابید
منبع : تابناک
دسته ها : مذهبی - سخنرانی - سیاسی
يکشنبه پانزدهم 6 1388
بازخوانی «فردا» از اندیشه‌های امام (رض)؛
مقام انسان را از خود بیخود می کند
مردم دیگر سربسته و دَربسته تسلیم کسی نمی‌شوند. شما سوار مقام بشو، مقام سوار شما نشود. سفارش می‌کنم به همه‌ اشخاصی که کنار رفتند و دارند کارهای خلاف می‌کنند، ما علاقه داریم ...
امام خمینی (ره) همواره توصیه هایی را برای مسئولان اجرایی کشور داشته اند.

«فردا» در ادامه بازخوانی اندیشه های معمار انقلاب اسلامی ایران، در پنجمین بازخوانی تاریخی خود به باز انتشار بیانات امام خمینی(ره) در مراسم تنفیذ حکم شهید رجایی می پردازد.

در بیانات ایشان آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

من آنچه که لازم است به‌طور نصیحت به آقای رئیس‌جمهور و به همه‌ی دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی از لشکری و کشوری عرض کنم این است که آنچه که به سر انسان می‌آید از خیر و شر، از خود آدم است . آنچه که انسان را به مراتب عالی انسانیت می‌رساند، کوشش خود انسان است و آنچه که انسان را به تباهی در دنیا و آخرت می‌کشد، خود انسان و اعمال خود انسان است.

این انسان است که خدای تبارک و تعالی به‌طوری خلق فرموده است که راه راست وکج را می‌تواند انتخاب کند و تمام انبیاء از صدر عالم تا آخر برای این آمده‌اند که این آدم را از آن راه کج و راه‌های باطل هدایت کنند به صراط مستقیم انسانیت؛ یک سرش این‌جاست و سر دیگرش عندالله است. ما خودمان را اگر توانستیم اصلاح کنیم، کنترل کنیم و تربیت کنیم خودمان را، مراقبت کنیم از خودمان، در همه‌ی امور موفق خواهیم شد. وچنانچه - خدای نخواسته - در آن مقاصد اسلامی یا انسانی که داریم ، موفق نشویم ، مع ذلک ، آن توفیق الهی که برای اشخاص صحیح و متعهد هست، برای ما هم هست. ما نباید نگران این باشیم که آیا در کارهایی که انجام می‌دهیم ، چه کارهای شخصی و در بین خودمان و خدای خودمان و چه در کارهای اجتماعی که به‌عهده‌ی کسانی هست، نباید نگران باشیم که مبادا شکست بخوریم، باید نگران باشیم که مبادا به تکلیف عمل نکنیم؛ نگرانی از خود ماست.

اگر ما به تکالیفی که خدای تبارک و تعالی برای ما تعیین فرموده است عمل بکنیم، باکی از این نداریم که شکست بخوریم ، چه از شرق و چه از غرب و چه از داخل چه از خارج و اگر به تکالیف خودمان عمل نکنیم، شکست خورده هستیم؛ خودمان، خودمان را شکست دادیم.

تاثیر‌ناپذیری از مقام و ریاست‌ها
امروز باید همان‌طوری که در سابق به رئیس‌جمهور سابق بعضی مطالب را تذکر دادم، به آقای رجائی هم تذکراتی بدهم که قضیه‌ی مقام و ریاست هرچه باشد، این وقتی‌که نظر انسان یک نظر محدود دنیایی باشد، این مقامات، انسان را ازخودش بی‌خود می‌کند، این‌ها را مقام می‌داند.

شما حساب کنید که این سیاره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم به اسم زمین، در مقابل منظومه‌ی شمسی چه قدر است و این منظومه‌ی شمسی که ما یکی از سیارات کوچکش را در آن زندگی می‌کنیم، در مقابل کهکشان چه قدر است و این کهکشان‌هایی که تا کنون کشف شده است که گفته می‌شود که تا آن قدری که از ستاره‌های نورانی کشف شده است به مقدار شش میلیارد سال نوری است؛ یعنی، اگر نور آن ستاره‌ای که در آخر است بخواهد بیاید به پیش ما، شش میلیارد سال نوری طول می‌کشد و آن چیزی که ماورای این‌هاست و باز کشف نشده است، حتماً بدانید که بیش از این معانی است، این‌ها هم در مقابل عظمت خالق ناچیزند.

ما باید چقدر ضعیف باشیم که در این ذره‌ای که خودش و آن منظومه‌ای که این یکی از ستاره‌های کوچکش است، اصلاً به‌حساب نمی‌آید و اگر گُم بشود نمی‌تواند پیدایش بکنند، در این غائله‌ی بزرگ عالم، ما چه‌قدر از این سیاره در اختیارمان هست؟ یک ایران، ایران یک قطعه‌ی کوچکی است در مقابل این سیاره، وحکومت ایران هم یک حکومت ناچیز کوچکی است در این سیاره و سیاره‌ی ما هم یک چیز کوچکی است در مقابل منظومه‌ی شمسی و منظومه‌ی شمسی ما هم یک چیز بسیار کوچکی است در مقابل منظومه‌های دیگر و همه‌ی آن‌ها از خداست و خالق او خداست. ما اگر بندگی خدا را بپذیریم و قلب ما منور بشود به نور بندگی خدا و عبودیت، این امر ناچیزی که به‌حساب در عالم نمی‌آید، در ما تأثیر نباید بکند.

شما دیروز نخست‌وزیر بودید و پریروز وزیر بودید و قبل از او معلم بودید و قبل از او هم یک شاگردی بودید و بعد از این هم معلوم نیست کی از این‌جا بروید. ممکن است - خدای نخواسته - همین حالا که بیرون رفتید و یا همین حالا یک بمبی این‌جا باز منفجر بشود و فاتحه‌ی همه را بخواند وقتی مطلب این است که چرا باید انسان قبل از ریاست جمهور و بعدش فرق بکند؟ مگر ریاست جمهور چه هست؟ کسی‌که دلش به نور توحید روشن است مگر عالم چه هست؟ همه‌ی عالم چه هست؟ همه‌ی عالم در مقابل عظمت خدای تبارک و تعالی چیزی نیست. تمام این عالم مادی در مقابل عالم‌های معنوی که هست قدر محسوسی ندارد. آن‌وقت ما برای یک کدخدای ده یا یک کدخدای شهر، یا کدخدای یک کشور خیال بکنیم که خیر، ما الان یک چیزی هستیم و دیگران به نظرمان کوچک بیایند و خودمان را بزرگ.

اگر شما ملاحظه کردید در نفس خودتان که غیر از خدا از او کسی اطلاع ندارد و خودتان هم تا یک حدودی اطلاع دارید، اگر دیدید که این مقامی که خدای تبارک وتعالی، مردم را دل‌شان را متوجه کرده است به شما و به شما رأی داده‌اند، این مقام شما را محکوم خودش می‌کند و شما مرکوب او و او راکب شما هست، بروید خودتان را تصفیه کنید و بدانید این را که با دست خودتان - خدای نخواسته - خودتان را در دنیا و آخرت تباه نکنید.

مسؤولیت رئیس‌جمهور در مقابل آراء ملت
خدای تبارک و تعالی حاضر است، همه‌ی این عالم در محضر حق‌تعالی است و تمام خطرات قلبی ما و تمام لحظات عمر ما و تمام آنچه که در باطن ما می‌گذرد، در مغز ما می‌گذرد، در محضر حق‌تعالی است و ما باید برگردیم به محضر حق‌تعالی و آن‌جا در آن محضر دیگر حساب پس بدهیم. هرچه آراء زیادتر باشد، مسؤولیت زیادتر است. اگر آراء شما پنج میلیون بود مسؤولیت‌تان کمتر بود. حالا که سیزده میلیون بیشتر است، مسؤولیت شما حجمش زیادتر است؛ برای این‌که شما جواب یکی‌یکی از این افرادی که به شما رأی دادند و شما را به عنوان رئیس‌جمهور اسلام، رئیس‌جمهوری کشور اسلامی تعیین کردند، هر یک از این‌ها فردا می‌آیند شما را می‌گیرند، جواب از شما می‌خواهند. من شما را تعیین کردم رئیس‌جمهوری اسلامی باشید و اسلام را در این کشور تأیید کنید و پیاده کنید و - خدای نخواسته - شما نکردید، اقلاً سیزده میلیون و هزار و چند صد نفر می‌آیند سراغ شما، ببینید که می‌توانید جواب این را پیش خدا بدهید؟ این جمعیتی که آن‌جا در حساب جمع شدند و از شما بازخواست می‌کنند، اگر می‌توانید، جواب بدهید و نمی‌توانید و ما هیچ نمی‌توانیم. باید بنابراین بگذارید که دیروز شما و امروزتان با هم فرقی نداشته باشد، هر دو برای خدمت به این مردم، این‌هایی که زحمت کشیدند و جان دادند، مال دادند، رنج کشیدند و شما آقایان را به این مقام رساندند. یک وقت نخست‌وزیر بودید حالا هم رئیس‌جمهورید، جواب می‌خواهند این‌ها.

اگر شما پای‌تان را کج بگذارید، همین سیزده میلیونی که به شما امروز رأی دادند فردا"مرده باد" می‌گویند. انقلاب این‌طور است، وضع انقلاب این‌طور است؛ طوری است که مردم دیگر سربسته و دَربسته تسلیم کسی نمی‌شوند، مردم هر یکی‌شان نظر دارند. شما می‌بینید که وقتی‌که در تلویزیون نظرخواهی می‌کنند از افراد، از زن ، از مرد، از جوان ، از پیر، همه نظر می‌دهند، این‌طور نیست که بی‌تفاوت باشند. اگر هر یک ما تخطی کنیم از آن خواستی که ملت دارد و آن خواستش اسلام است و احکام اسلام، اگر هر یک از ما تخطی کنیم علاوه‌بر آن‌که در محضر خدای تبارک و تعالی در آن روزی که همه وارد می‌شوند و حساب است در کار، جوابی نداریم، همین مردم هم در همین‌جا به ‌حساب می‌رسند. این‌ها نمی‌گذارند که – آن‌جا حسابش علی حده است- همین مردم در همین‌جا، شمایی که الان به مقام ریاست جمهور رسیدید اگر فردا - خدای نخواسته - تخطی کنید از آن راهی که راه ملت است و راهی که اسلام پیش پای همه‌ی ما گذاشته است، همین سیزده میلیون و زیادتر که به شما رأی دادند و اعتماد به شما کردند برمی‌گردند. آن‌جا هم حسابش، بدتر است.

این‌جا وقتی برمی‌گشتند خوب، شما می‌روید منزل‌تان می‌نشینید، اما آن‌جا کار مشکل است، باید شما حساب آن جا را بکنید. چنانچه ما نُفوس‌مان این‌قدر به دنیا متوجه است و منکوس هستیم و استقامت نداریم، اگر ما این‌طور باشیم و خودمان دنبال اصلاحش نباشیم، این "اخلاد الی الارض" و توجه به ارض و رو کردن به مرتبه‌ی پایین و پشت کردن به معانی و معنویات، اثرش این است که انسان در آن عالم، یک حیوان این‌طور منکوس. همان‌طوری که این‌جا کرده است نقشه‌اش آن‌جاست، تمام چیزهایی که در این‌جا واقع می‌شود یک صورتی در آن‌جا دارد. انسان مستقیم‌القامه اگر تمام یک توجهش به طبیعت شد، این استقامت قامتش را در آن‌طرف از دست می‌دهد، مثل یک حیواناتی که سرشان رو به زمین است و تمام عذاب‌هایی که در آن عالم است از خود ماست.

خداوند تبارک و تعالی مهیا نکرده یک چیزی را که ماورای خود ما به ما بدهند، همه‌ی این‌ها آنی است که ما خودمان به دست خودمان تهیه می‌کنیم و به آن می‌رسیم، اعمال ماست، رد به ما می‌شود. شاید چندین آیه در قرآن کریم به این معنا اشاره بفرماید که این‌ها اعمال خودتان است، از خارج به شما هیچ چی نرسیده است. در روایات معراج هم هست که پیغمبر اکرم دیدند بعضی از ملائکه‌ای که در آن‌جا هستند دارند یک کارهایی را انجام می‌دهند؛ درخت‌هایی را می‌کارند، چه می‌کنند، گاهی هم می‌ایستند. این را پرسیدند، جبرئیل عرض کرد - به حسب آن‌طور که نقل شده است- که این‌ها اعمالی است که مصالحش را خودشان دارند می‌فرستند، این‌ها این‌جا درست می‌کنند، وقتی آن‌ها مشغول کار خیر هستند این‌ها هم مشغول هستند، مصالح می‌رسد. وقتی آن‌ها نه، در جهنم هم همین است و اگر جهنم و بهشت را هم - خدای نخواسته – ما قائل نباشیم، این دنیا مجازات ما را می‌دهد، همین‌جا.

معذور نبودن مسؤولان در خدمت به مردم
باید شما توجه کنید که مسؤولیت شما از باب این‌که آرائتان خیلی زیاد است، مسؤولیت‌تان خیلی زیاد است. همچو نیست که آن آقایان دیگر نداشته باشند، آن‌ها هم مسؤولیت دارند، همه‌ی ما در مقابل اسلام مسؤولیم. این اسلامی که با خون اولیاء و بزرگان به دست ما سپرده شده است و الان ما مسؤول او هستیم، این اسلام را ما باید به نسل آتیه برسانیم. یک‌روزی بود که ما بعضی‌مان عذر داشتیم یا همه‌مان که نمی‌گذارند که ما عمل کنیم به اسلام، در رژیم سابق، خوب، خیلی‌ها می‌گفتند که از ما نمی‌آید، اگر می‌آمد، می‌کردیم.

امروز این‌طور نیست، امروز دست همه باز است، مجلس دستش باز است و هیچ‌کس آقا بالاسَر او نیست. دولت هم دستش باز است و مجلس هم تأییدش می‌کند. رئیس‌جمهور هم دستش باز است و ملت تأییدش کرده‌اند. هیچ عذری برای ما نیست امروز. چنانچه یک خرابی در مملکت واقع بشود و دنبال اصلاحش نرویم، عذری نداریم. همه‌ی ما، چه آن‌هایی که لشکری هستند و این‌جا هستند و نیستند و چه آن‌هایی که در کشور خدمت می‌کنند و چه مردم دیگر، همه‌ی ما مسئول هستیم؛ "کلکم راع و کلکم مسئول". وقتی همه‌ی ما مسؤول هستیم و همه‌ی ما در مقابل خدا جواب باید بدهیم، باید فکر این کشور باشیم، فکر این اسلام که در کشور ما تشریف آورده‌اند و قدم‌شان روی چشم، باشیم. نرویم سراغ این‌که حالا که من شدم رئیس‌جمهور باید چه بشود و چه بشود و من هم باید مقامم چه باشد، خیر، این از ضعف نفس انسان است، از تنگی چشم و قلب انسان است که خیال می‌کند این یک چیزی است. این یک چیز اعتباری است که امروز دادند فردا هم تمام است، می‌گیرندش می‌رود سراغ کارش. شما برای این ملتی که در این چند سال آن‌قدر در طول تاریخ زحمت دیده، در مرئی و منظر ما این همه جدیت کرده و جوان داده و مال داده و جان داده است تا این‌که آن رژیم را کنار گذاشته است و شما را روی کارآورده است، شما برای این ملت باید کار بکنید. این مملکتی که به دست شما افتاده است، باید ارتش برای این کشور کار بکند، سپاه پاسداران ، ژاندارمری ، همه‌ی قوای مسلح باید برای این مملکت خدمت بکنند، این امانتی است دست شما. مسئله، مسئله این‌جا نیست تنها، این‌جا هم اگر - خدای نخواسته - ارتش یک سستی بکند و - خدای نخواسته - یک غلبه‌ای واقع بشود از غیر - که نخواهد شد - آن‌هم در همین دنیا ننگش بر پیشانی همه است؛ و مسئله، مسئله این‌جا نیست. مسئله جای دیگری است که ما از آن غافل هستیم.

تمام اعمال شما، تمام جدیت‌های شما ثبت است و همه‌ی عالم این چیزها را ثبت می‌کند درخودش و ما باید جواب بدهیم؛ ارتشی باید جواب بدهد - اگر خدای نخواسته - کوتاهی بکند، و آن‌هایی هم که متکفل امور کشور هستند، آن‌ها هم باید جواب بدهند. شما باید برای این پابرهنه‌ها و مستضعفین که در طول تاریخ به استضعاف کشیده شده بودند و این‌ها را حساب نمی‌آوردند و فقط آن طبقه‌ی بالا را راضی نگاه داشتند و به اصطلاح کدخدا را می‌دیدند و ده را می‌چاپیدند، شما باید توجه‌تان به این توده‌های مستضعفی که با زحمت خودشان و رنج خودشان الان در جبهه‌ها مشغول فداکاری هستند که خداوند تأییدشان کند و در پشت جبهه هم مشغول فداکاری هستند و مستضعف‌اند، آن بالاها این‌ها را ضعیف می‌شمارند و می‌شمردند و این‌ها به حساب نمی‌آمدند و در رژیم سابق برای این‌ها کاری نشده بود، برای این‌ها کار کنید.

قانع نشوید به این‌که بعضی جاها کار شده است، می‌دانم شده است، خیلی هم شده است، اما نباید قانع شد، باید همه دست به دست هم بدهید که ان‌شاءالله، برای این‌ها یک زندگی مرفهی، یک وضع صحیحی پیش بیاید، درست بشود. این‌ها حق دارند به ما و به شما، خیلی حق دارند. سیزده میلیون رأی به شما داده‌اند، این‌ها حق دارند به شما، باقی هم حق دارند به شما و همین‌طور وقتی دولتی پیش می‌آید، آن هم دولتی است که مردم به آن حق دارند. اگر نبودند این مردم، شما هم شاید حالا در حبس بودید و آن زجرها رامی‌کشیدید و دیگران هم که متعهد بودند، آن‌ها هم در حبس بودند یا در جاهای دیگر. این ملت حق دارد، دست شما را گرفته آورده این بالا نشانده، شما باید خدمت کنید به این مردم؛ شما، ما، همه باید خدمت‌گزار این‌ها باشیم و شرافت همه‌ی ما به این است که خدمت به خلق خدا بکنیم. این‌ها بندگان خدا هستند، خدای تبارک و تعالی، علاقه دارد به این بندگان و ما مسؤولیم، باید خدمت بکنیم و من امیدوارم که شما به حسب آن روحیه‌ای که دارید، آقای رجایی به حسب آن روحیه‌ای که دارند، این مقام ایشان را بازی ندهد. شما سوار مقام بشو، مقام سوار شما نشود، این دو تا مثل راکب و مرکوبند.

اگر انسان روحیه‌اش طوری باشد که سوار بشود بر هر مقامی که برای او پیش می‌آید و مهار کند او را، این به سعادت نزدیک می‌شود و اگر روحیه ضعیف باشد و وقتی که به یک مقامی رسید او سوار آدم بشود، او هرجا دلش بخواهد انسان را می‌برد تا به هلاکت می‌رساند. من از خدای تبارک و تعالی استدعا می‌کنم که شما را موفق کند به این‌که خدمت بکنید به این خلق و همه‌ی کسانی که دست‌اندرکار هستند، در هر جا، در مجلس هستند، در قوه قضائیه هستند، دولت هست، هرکس هست و همین‌طور قوای مسلح، این‌ها همه ان‌شاءالله، موفق بشوند و مایی که امروز در هجوم همه‌جانبه‌ی داخل و خارج هستیم و بحمدالله داخلش دیگر داخل آدم نیست، بله ما باید دست به هم بدهیم و این مملکت را نجات بدهیم و این اشخاصی که حالا هم باز یک فسادهای دزدکی می‌کنند، مثل دزدها که می‌روند و یک چیزی برمی‌دارند و فرار می‌کنند، این‌جوری نباشد.

ان‌شاءالله، امیدوارم موفق بشوید خدمت بکنیم به این جامعه و من واقعاً متأسفم از این‌که این مسائل پیش آمد و من در مدت‌های طولانی زحمت کشیدم که این کارها پیش نیاید و نشود این‌طور، لکن شد و "الخیر فی ما وقع". خداوند ان شاءالله ، همه‌ی شما را حفظ کند، موید کند، موفق باشید همه.

نصیحت به کارشکنان و خلاف‌کاران
و من سفارش می‌کنم به همه‌ی اشخاصی که در کنار رفتند و دارند کارهای خلاف می‌کنند، ما علاقه داریم که شما بیایید خدمت کنید به مملکت خودتان. ما میل داریم که همه‌ی خدمت‌گزار به این کشور باشند، کشوری که از اطراف به آن هجوم آورده‌اند و دهان‌های ابرقدرت‌ها باز است برای بلعیدن او. شمایی که می‌گویید ما علاقه داریم به این مملکت و علاقه داریم به این کشور، خوب دست به دست هم بدهید، با هم بسازید این کشور را.

چرا با هم جنگ و دعوا می‌کنید؟ خوب، کشتن یک‌دسته مردمی که دارند خدمت می‌کنند به این مملکت، خدمت می‌کنند به این کشور، این طریقی است که خدمت به خلق است؟ این آقای محترم که حالا با زحمت تشریف آوردند و من خیلی خوشحال شدم از این‌که آقای خامنه‌ای - سلمه الله - آمدند و حاضرند، ایشان آخر چه کرده بود؟ خوب بگویید آخر، یک کاری، یک کار خلافی، چه کرده بود ایشان که می‌خواستید ایشان را بکشید و موفق نشدید بحمدالله. دیگرانی که شما کشتید و از بین بردید، این‌ها چه کرده بودند، جز یک هو و جنجالی شما می‌کردید که چه و چه و چه، انحصارطلب و انحصار طلب. و مسئله این‌طورها نبوده، ما هم ریشه‌هایش را می‌دانیم، لکن از خدای تبارک و تعالی می‌خواهیم که همه را خدا هدایت کند و همه برگردند به دامن اسلام و همه خدمت‌گزار باشند. و من میل ندارم این‌هایی که از ایران رفتند، بیشتر از این خودشان را مفتضح کنند. آن‌ها هم نروند با آن انگل‌هایی که رفتند و فرار کردند بروند با هم بنشینند و صحبت کنند، آن‌ها هم بفهمند که وظیفه این است که به این کشور خدمت بکنند، وظیفه این است که این مملکت را حفظ بکنند.

شاید بعد از ده، بیست سال دیگر شما برگشتید به ایران، یک راهی داشته باشید، همچو جدا نشوید از ملت و بروید سراغ کارتان، حالا بروید با بختیار و نمی‌دانم چه. گرچه بختیار گفته من نمی‌پذیرم، اما لازم نیست شما بروید. شما همه‌تان خدمت‌گزار باشید و برگردید به این مملکت، مملکت شما را قبول می‌کند.

من از خدای تبارک و تعالی خواهانم که همه‌ی ما را به راه راست و به صراط مستقیم هدایت بفرماید، و این جمهوری اسلامی را به ثمر برساند و ما را خدمت‌گزار این کشور قرار بدهد و همه‌مان نسبت به هم محبت داشته باشیم و در محیط دوستی، خدمت به این مملکت بکنیم. دشمنی برای چه؟ چرا دشمن باشیم با هم؟ با هم دوست باشیم در ساختن کشور.

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
دسته ها : سخنرانی
پنج شنبه دوازدهم 6 1388
پادشاه اردن متهم به ترور عبدالعزیز حکیم
عبدالعزیز حکیم با تعارف شاه اردن، قهوه نوشید، اما پس از گذشت دو ساعت و نیم از نوشیدن قهوه، درد شدیدی در معده خود احساس کرد و ...
به فاصله 3 روز بعد از درگذشت عبدالعزیز حکیم، رئیس مجلس اعلای عراق، برخی منابع خبری گزارش‌هایی منتشر می‌کنند که احتمال مسمومیت ایشان در سفر سال 2007 به اردن را تقویت می‌کند.

آبان‌ماه 1387 در پی اعلام خبر بیماری سرطان ریه و مثانه از نوع حاد سیدعبدالعزیز حکیم، پایگاه خبری حوارات عراق فاش کرده بود که دکتر سامر جرجیس پزشک متخصص عراقی‌الاصل مقیم آمریکا و معالج سیدعبدالعزیز حکیم و همچنین دکتر اکبر منتظری پزشک متخصص او در ایران، مسموم شدن حکیم را تأیید کرده‌اند.

براساس این خبر، حکیم به سامر جرجیس گفته بود در ضیافت عبدالله دوم شاه اردن که در جریان سفر به امان در اواسط سال 2007 انجام شد، با تعارف شاه اردن، قهوه نوشید، اما پس از گذشت دو ساعت و نیم از نوشیدن قهوه، درد شدیدی در معده خود احساس کرد.

دکتر منتظری اعلام کرده بود که پس از آزمایش‌های پزشکی، ثابت شد که وی هدف تلاش ترور با ماده تالیوم قرار گرفته است.

نکته قابل توجه اینکه این ماده فقط از سوی رژیم سابق عراق برای ترور مخالفانش استفاده می‌شد و ظاهراً اردن هم بعدها به این مواد مجهز شد تا مخالفان صدام را به هنگام سفر به اردن یا سکونت در این کشور با این ماده سمی از میان بردارد. البته این خبر در آن روز با تکذیب دفتر مجلس اعلای اسلامی عراق در تهران مواجه شد.

اینکه چرا اردن در آن زمان این خبر را تکذیب کرد، به درستی مشخص نیست، ولی برخی منابع احتمال می‌دهند که مجلس اعلا براساس یکسری محظورات آن را تکذیب کرده است.

طی روزهای اخیر و بویژه بعد از شدت گرفتن مرض عبدالعزیز حکیم، این موضوع بار دیگر رسانه‌های خبری را به خود مشغول کرده است.

اردن طی‌ سال‌های گذشته بارها سیاست ضد شیعی در پیش گرفته و حتی برخی منابع معتقدند که عوامل سلفی این کشور پشت پرده انفجارهای خونینی هستند که در عراق به وقوع می‌پیوندد. عبدالله دوم پادشاه اردن اولین کسی بود که بعد از سقوط صدام موضوع تهدید «هلال شیعی» در منطقه را مطرح کرد. اردن یک‌بار دیگر در جریان ترور نافرجام خالدمشعل در دهه 1980، سعی داشت سناریوی مشابهی را اجرا کند.
منبع : شفاف
دسته ها : خبر - سخنرانی
يکشنبه هشتم 6 1388
علی مطهری: اگر موسوی محاکمه شود،احمدی نژاد هم باید محاکمه شود
کمیته ویژه مجلس باید با جدیت کار خود را ادامه دهد. سخنان صریح مقام معظم رهبری در چند روز گذشته موید این مسئله است که تخلفات و بلکه جنایاتی توسط معدودی از ماموران صورت گرفته است ، اما حرفهای رئیس جمهور منافی با این فرمایشات رهبری است. به هرحال تعدادی از ماموران و مسئولان آنها متهم هستند و باید محاکمه شوند. همین طور قضاتی که بازداشت شدگان را به جاهایی مثل کهریزک فرستادند باید محاکمه شوند.
نماینده تهران در مجلس سخنان رئیس جمهور درباره ارتباط عاملان حوادث کوی دانشگاه و بازداشتگاه ها با دشمن را در تعارض با بیانات رهبر معظم انقلاب خواند و گفت: اگر قرار است به اتهام همه کسانی که در دامن زدن به حوادث اخیر نقش داشتند رسیدگی شود ، رئیس جمهور هم باید پاسخگوی رفتار و گفتارهای انتخاباتی خود باشد.

دکتر علی مطهری نماینده تهران در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر، درباره اظهارات دیروز رئیس جمهور در نماز جمعه تهران مبنی بر اینکه "کارهایی که در کوی دانشگاه و بازداشتگاه و امثال این انجام شد هم اجزای سناریوی دشمن بود و توسط وابستگان به جریان براندازی صورت گرفت "، گفت: برای من هم خیلی روشن نبود که مقصود رئیس جمهور چیست. شاید ایشان می خواهد مسئولیت رسیدگی به این تخلفات را از خود به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و مدیر بحران سلب کند.

وی با بیان اینکه رئیس جمهور باید بیشتر در این مورد توضیح می داد، تاکید کرد: کمیته ویژه مجلس باید با جدیت کار خود را ادامه دهد. سخنان صریح مقام معظم رهبری در چند روز گذشته موید این مسئله است که تخلفات و بلکه جنایاتی توسط معدودی از ماموران صورت گرفته است ، اما حرفهای رئیس جمهور منافی با این فرمایشات رهبری است. به هرحال تعدادی از ماموران و مسئولان آنها متهم هستند و باید محاکمه شوند. همین طور قضاتی که بازداشت شدگان را به جاهایی مثل کهریزک فرستادند باید محاکمه شوند.

این نماینده اصولگرای مجلس ادامه داد: این افراد متهم هستند و همانطور که رهبر انقلاب فرمودند باید پاسخگو باشند و با آنها برخورد جدی شود . لذا سخنان آقای احمدی نژاد در این زمینه صرفا یک ادعا است و هیچ دادگاهی تا کنون این مسئله را بررسی نکرده است.

مطهری تاکید کرد : همانطور که آشوبگران مقصر بودند متاسفانه برخی ماموران امنیتی و انتظامی نیز علی رغم خدماتشان مقصر بودند که بدون ملاحظه باید به اتهامات آنان به طور موازی با اتهامات آشوبگران رسیدگی شود.البته همان طور که رهبر انقلاب فرمودند ظلم بزرگتر توسط کسانی انجام شد که به بهانه تقلب، مردم را به خیابانها کشیدند.

وی در پاسخ به این سئوال که آیا منظور رئیس جمهور از عناصر اصلی اغتشاشات که خواستار برخورد و مجازات آنان شد، افرادی همچون حجت الاسلام مهدی کروبی، آیت الله هاشمی رفسنجانی ، حجت الاسلام خاتمی و میرحسین موسوی است، گفت: ظاهرا مقصود آقای احمدی نژاد این افراد هستند ، اما باید از خود ایشان سئوال شود و به طور دقیق و شفاف توضیح دهند منظورشان چه کسانی هستند.

احمدی نژاد نیز در حوادث اخیر پاسخگو باشد

نماینده مردم تهران همچنین تاکید کرد : اگر آنها باید نسبت به اعمال خود پاسخگو باشند ، خود رئیس جمهور هم باید درباره نحوه مناظره خود با موسوی که آغاز این ماجراها بود و به طور کلی درباره رفتار انتخاباتی خود به ملت پاسخگو باشد.

وی ادامه داد: در مجموع فکر می کنم حرفهای دیروز رئیس جمهور با سخنان رهبری هماهنگ نبود زیرا رهبر انقلاب حتی نسبت به وابستگی این افراد به خارج نیز ابراز تردید کردند و تاکید داشتند براساس احتمالات و شایعات نمی شود تصمیم گیری کرد.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: کشور در شرایط خاص و حساسی است . بحث دولت آقای احمدی نژاد و شخص آقای موسوی مطرح نیست. هم اکنون اساس نظام درخطر است. همه باید بکوشیم تا آنجا که ممکن است فضا را آرام کنیم و از احساس و هیجان پرهیز نماییم . باید فضا را منطقی و معقول کنیم. اگر بناست رهبران حوادث اخیر محاکمه شوند باید همه کسانی که در این حوادث دخیل بودند محاکمه شوند.

مطهری تاکید کرد: اگر بناست به اتهامات مقصران بپردازیم رئیس جمهور خود یکی از این افراد است و باید به طور همزمان اتهامات موسوی و اتهامات احمدی نژاد در این قضیه بررسی شود. چون دو طرف در ایجاد این حوادث مقصر هستند.

رئیس جدید قوه قضاییه از حساسیت لازم نسبت به حوادث اخیر برخوردار است

وی ادامه داد: هم اکنون کمیته ویژه شورای عالی امنیت ملی و کمیته ویژه مجلس به طور همزمان تحقیقات خود را ادامه می دهند و رهبری هم مصمم هستند این تحقیقات به نتیجه برسد . احساس می کنم قوه قضائیه نسبت به این موضوع مصمم است و رئیس جدید قوه قضائیه نسبت به تخلفات رخ داده در حوادث اخیر از حساسیت لازم برخوردار است.

نماینده تهران گفت: در صورت اثبات جرم متهمان در ارتباط با برخورد با بازداشت شدگان، نباید به بهانه حفظ نظام ملاحظه کاری کرد و منافع افراد را به مصالح نظام ترجیح داد.

وی با اشاره به مشخص شدن 12 نفر از ماموران متخلف نیروی انتظامی و برکناری برخی قضات خاطرنشان کرد: تا الان تحقیقات مسیر خوبی را طی کرده است و مقام معظم رهبری نیز به طور جدی موضوع را دنبال می کنند و خواهان مجازات مجریان حوادث بازداشتگاهها هستند.

مدعیان تخلف برای بیان حقایق باید تامین جانی داشته باشند

مطهری درخصوص دیدار خود با مهدی کروبی که به همراه اعضای کمیته ویژه انجام شد نیز به مهر گفت: در این دیدار آقای کروبی همچنان بر مواضع قبلی خود اصرار داشتند و درباره 4 نفری که مستقیما به وی مراجعه کرده اند خواهان بررسی دقیق بودند.

وی ادامه داد: درخواست تامین جانی برای این افراد حرف درستی است که آقای کروبی خواستار آن شد. به هر حال باید این افراد تامین جانی داشته باشند تا بتوانند اطلاعات لازم را در اختیار کمیته ویژه بگذارند.

توجه کمیته ویژه به موضوع بهشت زهرا

نماینده تهران همچنین درادامه این گفتگو تاکید کرد که با وجود اینکه عضو کمیته ویژه نیست اما مطلع است که شایعات مطرح درخصوص دفن تعدادی از بازداشت شدگان حوادث اخیر در بهشت زهرا ، بدون نام ، نیز به طور جدی در دستور کار کمیته ویژه مجلس قرار دارد تا صحت و سقم آن بررسی شود. وی گفت : در این میان چند نفر از اعضای کمیته در این مسئله توجه جدی تری دارند تا موضوع به سرانجام برسد.

مطهری ابراز امیدواری کرد این موضوع و موضوع بررسی برخورد نامناسب با بازداشت شدگان هرچه زودتر به نتیجه برسد.
منبع : تبناک
دسته ها : سخنرانی - سیاسی
شنبه هفتم 6 1388
  • باید منافع خلق‌الله را بر خودخواهی‌ها ترجیح دهیم
    حسینی باشید خیلی طرد نکنید مردم را، کو آیت الله شهید بهشتی؟ گفت جذب در حد اعلی و امکان، حسین می‌گوید بیا، مسیحی بیا گناهکار بیا. هر کی با ما نیست علیه ماست، غلط است، منطق معاویه و یزیدی است. بچه‌های این کشور رفتند له شدند، تکه تکه شدند آخ هم نگفتند؛ حالا ما سر ریاست دعوا می‌کنیم؟
  • اینکه دعاهامون مستجاب نمی شود از بی معرفتی مان است ما به اندازه یک جنین چیز نمی فهمیم در این عالم ، سر و ته این عالم را نمی فهمیم بزرگان ما جلوی فهمشان دیوار است فقط 14 نفر قدشان بلند است . خدا سه باب برای ما قرار داده یکی توبه است دومی دعاست و دیگری توسل می باشد و این سه باب را برای همه گذاشتند؛ همه جا و همه کس و دعا را هم قرار نیست حتما به سمت قبله باشد اینکه ما بفهمیم خدا می تواند دعایمان را مستجاب کند و بدهد این دعاست همین که بدانیم خدا ما را می تواند عذاب نماید توبه می باشد یک استغفرالله و یک صلوات همه گناهان آدمی را از آسمان تا به زمین می ریزد .

  • حسینی باشید خیلی طرد نکنید مردم را، کو آیت الله شهید بهشتی (رحمت ا... علیه)؟ کجا رفت؟ چی گفت؟ گفت جذب در حد اعلی و امکان، دفع در حد ممکن، چرا اینجوری شدیم؟ چرا دست پا شدیم ؟چرا اعمال و رفتار ما مردم را از دین بیزار می کند؟ آیا ما حسینی هستیم ؟ حسین می گوید بیا مسیحی بیا گناهکار. بیا اشتباه نکنیم. نمی‌گوید مطب باز کردم. برو مریض شو. می‌گوید مریض‌ها بیایید رسول ترک بیا.

  • حتی اگر مؤمنی هم خبری به شما داد درباره آن تحقیق کنید، چه برسد به فاسق.

  • عالم عکس خداست ، عالم سایه خداست ، آیات قرآن در این باب زیاد هستند. « الم تر الی ربک کیف مدظل » آیت یعنی فلش . عالم آیت اوست . آنوقت انسان آیت العظمی است . متاسفانه این القابی که می گوئیم هیچ کدام حقیقت ندارد . منتهی برای احترام است و الا این حرفها نیست . آیت الله العظمی حضرت امیرالمومنین « علیه السلام » است،آیت الله العظمی امام زمان است . انسان در بین سایر موجودات آیت الله العظمی است . آنوقت چرا این انسان سقوط می کند و از حیوان پست تر می شود ؛ « اولئک کالانعام بل هم اضل سبیلا »، خوب حیوانات هیچ کدام گمراه نیستند . هیچ مورچه ای گمراه نیست . هیچ خوکی گمراه نیست . هیچ سگی گمراه نیست.

  • انسان عمودی فکر کند خداپرست می شود والا هزار سال درس هم بخواند فایده ای ندارد دانشمندان جهان بایستی عمودی فکر کنند دانشگاهیان باید عمودی فکر کنند آن وقت دانشگاه همه می شوند خداپرست .اگر انسان عمودی فکر نکند هزار سال هم درس بخواند چیزی نیست عالم بودن به عمامه نیست اگر کسی عمامه اش از گنبد مسجد آقای بروجردی بزرگتر باشد این اگر عمودی فکر نکند از نظر اسلام عالم نیست شیطان تمام این حوزه ها و دانشگاه ها را رفته و همه استادان را در تمام رشته ها دیده، لذا شیطان از همه استادتر است از همه عالم تر می باشد.

  • هر کی با ما نیست علیه ماست این غلط است بابا این منطق معاویه و یزید است. بله، نسبت به اهل بیت صادق است، ولی غیر از اهل بیت برای کس دیگری صادق نیست. باید خودخواهی را کنار بگذاریم ما خدا پرست نیستیم، در عمرمون یکبار لا اله الا الله نگفتیم .

  • کارهای ما بر اساس فرهنگ اسلام نیست اصلا ما مسلمان نیستیم با ختنه شدن که آدم مسلمان نمی شود فرهنگ اسلام با فرهنگ جامعه کشور ما از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

  • بچه های این کشور رفتند له شدند ، تکه تکه شدند آخ هم نگفتند، حالا ما سر ریاست دعوا می کنیم. حواستان باشد، ما نوکر این ملت هستیم خدایا سوختیم داریم می سوزیم، ظهور آقامون امام زمان (عج) را هر چه زودتر برسان.

  • با این رشوه ها ، تهمت ها ،تضییع حقوق ها ، با این شکست ها ، با این ظلم و زوری که داریم و بالاخره با این بدخواهی ها و با این اوضاعی که ما داریم استحقاق همه جور توسری خوردن را داریم.
  • یک کسی به من می گفت که ما جواب جوانها را بایستی چی بدهیم من گفتم که ما متهم نیستیم که محاکمه بشویم مجرم هستیم آقا و بدتر از همه من باید توبه کنم. همه مسئولند و جوابی هم نداریم.
  • هیچ اراده ای به غیر از اراده خدا حاکم نیست. هیچ کسی ملاک نیست بلکه معیار و میزان «حق» است.

  • من لذتی را که از تحصیل علم نزد آیة الله بهاء الدینی بردم، از هیچکس نبردم . وقتی که با ایشان بودم قدرتی در خودم احساس می کردم ، گویا که می توانم به هر سؤالی پاسخ بگویم.

  • ای یزید ، خائنین و جنایتکاران روزگار ، خدا حاضر و ناظر شماست ان ربک لبرمرصاد شوخی نیست این عالم همه قلدرها آمده و همه شان را پس زده شما عبرت نمی گیرید؟ این فرعون ها و این نمرودها که آمدند شما در پیش آنها پشه هم نیستید عبرت نمی گیرید؟

  • دو کار ما بیشتر نداریم طاعت خدا و معرفت امام. باید خودپسندی و خودبینی را کنار گذاشت. باید به فکر مصالح کلی جامعه باشیم و منافع خلق‌الله را بر منافع شخصی و خودخواهی‌ها ترجیح دهیم.

  • اگر مردی زبانت را نگهدار از کذب و غیبت و بهتان و آزار. خدا لعنت کند به آنهایی که بشریت را آزار نمودند هرکس به بشریت در هر لباسی خدمت می کند کراوات دارد کلاه شاپو و عمامه دارد، هرکس خدمت می کند، خدا سربلندش نماید

  • با این اخلاق و کردار ما حضرت امام زمان هرگز نمی آید هی می گوییم گل نرگس بیا بیا ، کجا بیاد ؟
  • نباید خیال‌ کنیم‌ که‌ ما چون‌این‌ نظام‌ را قبول‌ کردیم‌ پس‌ ما مسلمانیم‌. نخیر! مسلمان‌ نیستیم‌ و باید اقرار کنیم‌ که‌ ما مسلمان‌نیستیم‌. اسلام‌ چیز دیگری‌ است‌. الان‌ اگر بنده‌ بگویم‌ من‌ نمونه‌‌ حوزه‌ علمیه‌ هستم‌، اصلاً مردم‌ از حوزه‌ علمیه‌ متنفّر می‌شوند. باید بگویم‌ من‌ هم‌ یک‌ طلبه‌ ناقص‌ از حوزه‌ هستم‌، اگر یک‌ نواقصی‌ از من‌ دیدی‌، آنها را به‌ حساب‌ حوزه‌ نگذار. من‌ یک‌ مسلمان‌ کالی (ناقص)‌ هستم‌. اگر از من‌ اشکالی‌ دیدی‌ به‌ اسلام‌ لطمه‌ نزن‌. مرحوم‌ جمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ - خدا او را رحمت‌ کند - می‌گفت ‌باید اول‌ بگوییم‌ ما مسلمان‌ نیستیم‌، بعد تبلیغ‌ اسلام‌ را کنیم‌. ما یک‌ سری‌ سلیقه‌ شخصی‌ ازشرق‌ و غرب‌ جمع‌ کرده‌ایم‌ و اسمش‌ را اسلام‌ گذاشته‌ایم‌. عروسی‌ و عزای‌ ما اسلامی‌ است‌؟مراسم‌ و رفتارهای‌ ما اسلامی‌ است‌؟ کجای‌ ما اسلامی‌ است‌؟

  • اگر انسان برای خودش شأنی قایل باشد، به جای طرفداری از حق، به جای حق، از شأن خود مواظبت می کند. و لذا خودبزرگ بینی در اصل نوعی ذلت و کوچک شمردن خود است و انسانی که احساس برتری نسبت به دیگران داشته باشد برای حفظ این احساس، هر ذلتی را می پذیرد.

 

منبع : آینده

شنبه هفتم 6 1388
چه کسی می تواند روز عید از خدا خود خدا را عیدی بگیرد
گفتاری اخلاقی از آیت الله العظمی مظاهری
بسم الله الرحمن الرحیم

قال ربّ اشرح لی صدری و یسّر لی امری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی

ماه مبارک رمضان یک نعمت بزرگ از طرف خداوند متعال است. در این ماه مبارک ما مهمان خداوند و ذات باری تعالی میزبان ما است. اگر در این ماه توجه داشته باشیم، چنانچه نعمت دیگری جز تقوا نصیب و روزی ما نشود، بس است که بگوییم ماه مبارک رمضان نعمت بزرگی است. قرآن کریم به خوبی دلالت دارد که روزه و ماه مبارک رمضان برای تقوا وضع شده است.
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» [1]

خداوند دوست دارد متقی بشوی، لذا به تو می گوید روزه بگیر و این کلمه تقوا خیلی ارزش دارد، خیر دنیا و آخرت دارد، یک زندگی منهای غم و غصه، منهای دلهره، منهای اضطراب خاطر به انسان می دهد، اگر به راستی متقی باشد.
« أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» [2]

اولیای خدا از گذشته غم و غصه ندارند، از آینده نیز ترس و اضطراب خاطر و واهمه ندارند. قرآن مجید می فرماید: امنیت دل متعلق به کسی است که متقی باشد.«أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»[3]

گره های زندگی انسان باتقوا از راه بی گمان باز می شود.« وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا؛ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب» [4]

زندگی آدم متقی پایدار است، ریشه دار است، مغز دار است. «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فی‏ نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ»[5]

کسی که تقوا پیشه کند، از یک زندگی ریشه دار، محکم، مستحکم، منهای غم و غصه، منهای ذلت، منهای خواری همراه با عاقبت به خیری برخوردار می شود. اما زندگی انسان غیر متقی بی ریشه و همراه با پوچی خواهد بود. مثل ساختمانی که لب دره سیل زده بنا شده باشد. هنگام طوفان به اعماق دره سقوط می کند.

 زندگی ظالم؛ کسی که به نفس خود یا به خدا یا به مردم ظلم می کند؛ ممکن است زرق و برق هم داشته باشد، ولی وقتی طوفان آمد او را به ته جهنم پرتاب می کند. اگر برای تقوا آیه ای نداشتیم جز همین آیه، بس بود که بفهمیم که تقوا یعنی ترس از خدا، اهمیت به واجبات، اهمیت به مستحبات و اجتناب از گناه، خیلی اهمیت دارد. اگر کسی واقعاً تقوا داشته باشد، کارهای او اصلاح می شود.

 به تجربه اثبات شده است که وعده خداوند تحقق می یابد و روزی انسان متقی از راه بی گمان «من حیث لا یحتسب» توسط خود خداوند به دست او می رسد. و بالاخره هدف از روزه پیدا شدن تقوی است. این ساده نیست، خیلی ارزش دارد.

اگر یک آدم متقی را با یک آدم غیر متقی مقایسه کنید می ببیند آنکه متقی است چقد در دنیا نعمت دارد که آن نا متقی ندارد و اگر هیچ نباشد جز اینکه انسان متقی به درد چه کنم چه کنم مبتلا نیست، ارزش فوق العاده دارد. ولی انسان بی تقوا به درد چه کنم چه کنم مبتلا است. این کلمه ای که دویست مرتبه تقریباً در قرآن بر آن سفارش شده است. البته این نعمت اول است و اگر کسی بتواند در ماه مبارک رمضان روح خدا ترسی را در عمق جان خود حکمفرما و پس از ماه رمضان متقی باشد، آن ملکه تقوا را پیدا کند، ارزش والاتری دارد.

یکی از فوائد تقوا این است که شیطان جرأت ندارد نزدیک انسان متقی شود. «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»[6]

قرآن کریم می فرماید: یقین بدان، شک نکن، حتماً چنین است که شیطان بر آدم متقی سلطنت ندارد «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ» شیطان بر آدم گناهکار، فاسق و فاجر یعنی انسان بی تقوا سلطنت دارد.

خصوصاً در زمان حاضر که زمان شبهه شده است، بیش از هر زمان دیگری نیاز به تقوا حس می شود. ماهواره، اینترنت و سایر وسائل ارتباط جمعی برای جوانها ایجاد شبهه می کنند و اگر جوان متقی نباشد، او را با خود می برند. کافی است جوان یک فیلم غیر اخلاقی ببیند، یا در اینترنت و ماهواره به شبهات ضد دینی گوش دهد، دین او در مخاطره واقع می شود. لذا همه باید پناه به خدا ببرند و تقوا پیشه کنند.

باید ماه مبارک رمضان تمام بشود عیدی بگیرید از خدا نه تقوا را، عیدی بگیرید از خدا خود خدا را، چنانچه می فرماید: «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی به»[7]

یعنی روزه مال من است، تشبه به من است و پاداش آن هم خود من هستم. نگویید نمی‌شود، می شود انسان روز عید فطر عیدی بگیرد از خدا خود خدا را و دیگر هیچ چیزی، هیچ کسی در دل او نباشد جز خدای تبارک و تعالی. مقام انقطاع عن الناس و انقطاع الی الله برای او پیدا بشود. این حساب دنیا و ما فیها نیست، باید بگوییم قیمت آن از بهشت هم بالاتر است و می شود در این ماه مبارک رمضان با توجهات، با رابطه ها، با توسل ها، با روزه گرفتن واقعی انسان به چنین مقامی دست یابد. ممکن است هم اول روزه فقهی باشد، کم کم روزه اخلاقی باشد، اما آن آخر کار به روزه عرفانی تبدیل شود.

برای همه این توجه خیلی کار می کند. انسان وارد ماه رمضان شود و توجه داشته باشد به اینکه مهمان خدا هستم و از خداوند غذای روحی، یعنی تقوا می خواهم. قصد دارم برسم به آن جا که لااقل در نماز توجه و حضور قلب داشته باشم. بیابم خدا را نظیر آدم تشنه که می یابد تشنگی را و با این نیّت وارد بشود.

با توجه و قانون مراقبه در روزهای اول ماه مبارک رمضان روزه بگیرد و کم کم در روزهای دهه آخر، روزه اخلاقی و عرفانی بگیرد. شب های قدر ماه رمضان تمام بشود، عیدی بگیرد خود خدا را، دائم التوجه شود. این دوام توجه بسیار اهمیت دارد. کسی که دوام توجه دارد، خواب است اما باز هم خواب خدا می بینید. خواب روحانیت می بیند، خواب معنویت می بیند. بیدار است، خدا را می بیند.

در همین اوضاعی که داریم و فساد اخلاقی فراوان است، انسان می تواند چشم و گوش و زبانش روزه باشد. مشکل است اما محال که نیست. من از همه یک تقاضا دارم و آن اینکه این سیاست بازی ها که در همه خانه ها پیدا شده، یک کاری بکنید در ماه مبارک رمضان دیگر نباشد چه کسی خوب است و چه کسی بد است و چه کسی برد و چه کسی باخت و چه کسی چه گفت و چه می گوید و اینها همه در این یک ماه کنار برود. بگذارید یک ماه خداوند بیاید در زندگی، یک ماه انس با قرآن و دعای افتتاح و دعای ابو حمزه ثمالی در زندگی حاکم باشد.

افرادی هستند که در دو سه روز یک مرتبه ختم قرآن دارند. خواندن قرآن بهترین جایگزین برای تلویزیون و حرف های سیاسی است که امروزه وارد همه خانه ها شده است که لااقل حرف های بیهوده است. اگر غیبت و تهمت نباشد. روزه دار دو نوع کلام باید داشته باشد یکی کلام نازل یعنی خواندن قرآن و یکی کلام صاعد یعنی دعا و راز و نیاز با خدا. مداومت بر خواندن دعا موجب می شود که انسان در وقت دعا خواندن حس کند دارد با خدا حرف می زند و خدا هم توجه به او دارد. در دهه آخر ماه رمضان قرآن بخواند و ببیند که خدا با زبان او دارد با او حرف می زند. قرآن کریم در سه موضوع تأکید منحصر به فرد دارد. یک تاکید مربوط به خودسازی و تهذیب نفس است.

در سوره الشمس بعد از یازده قسم و چندین تأکید می فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها ؛ وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها»[8]

تاکید دیگر راجع به دعا است که می فرماید: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون»[9]

در این آیه ضمیر متکلم نه مرتبه تکرار شده است. و نهایتاً می فرماید: رشد شما در دعا و راز و نیاز با خداوند متعال است. تاکید سوم هم در مورد خواندن قرآن کریم است که می فرماید: «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضى‏ وَ آخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْه»[10]

یعنی تا می توانی قرآن بخوان این غیر از تدبّر در قرآن است. این غیر تفسیر قرآن و تبیین قرآن است. خواندن قرآن روشی است که همه بزرگان دارند. بعد قرآن می فرماید: خدا می‌داند که تو گاهی مریضی، مرضت هم سخت است، حال خواندن قرآن نداری باز «فأقروا ما تیسر من القرآن» خدا می‌داند گاهی خیلی مشغله داری، کار دنیا داری، باز هم تا می‌شود قرآن بخوان. خدا می داند گاهی در خط مقدّم جبهه هستی، باز هم «فأقروا ما تیسّر منه»

در ماه مبارک رمضان به این سه موضوع مورد تأکید قرآن کریم باید عمل شود. هم مسأله خودسازی هم مسأله خواندن قرآن هم مسأله دعا و راز و نیاز با خداوند تبارک و تعالی، به جای این حرف های بیهوده که بین مردم رایج است بیایید تعهد بکنید از خانواده خود تقاضا بکنید، التماس بکنید که لااقل در این ماه حرفهای بیهوده در خانه نباشد. این حرف‌ها لااقل بیهوده است؛ یعنی اگر غیبت نباشد که هست، اگر تهمت نباشد که در بسیاری از موارد هست، اگر شایعه پراکنی نباشد که هست، لااقل لغو است، بیهوده است و لااقل دل را می‌میراند. از چیزهایی که دل را می‌میراند و حال عبادت و رابطه با خداوند را از انسان می‌گیرد کارهای بیهوده و حرف‌های بیهوده است.

 خداوند متعال در ابتدای سوره مؤمنون، یکی از صفات مؤمنین را اعراض از «لغو» بر‌می‌شمرد: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ؛ الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ ؛ وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ »[11]

بنابراین همه باید لااقل در این یک ماه، مراقب زبان خویش باشند و از گفتار لغو و بیهوده پرهیز نمایند. آیت الله العظمی آقای اراکی می‌گفتند به جهت کاری به مغازه یک نجار رفتم. در آخر کار گفت: آقا هرکس به مغازه من می‌آید، من نصیحتی از او می‌گیرم، شما هم یک نصیحت بکنید. آقای اراکی می‌گفتند به او گفتم: تقاضا دارم مواظب زبانت باش.

مراقبت از زبان خیلی مهم است. یک کسی آمد خدمت پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌‌وآله» گفت: یا رسول الله یک موعظه به من بکنید. فرمودند: اگر بگویم گوش می‌کنی؟ گفت: بله. باز پیامبر فرمودند اگر بگویم گوش می‌دهی؟ عمل می‌کنی؟ گفت بله. دفعه سوم باز پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌‌وآله» از آن عهد گرفتند عمل می‌کنی؟ بله. فرمودند: مواظب زبانت باش. برای اینکه اکثر مردم به خاطر زبان خویش به جهنم می‌روند. این حرف‌های بیهوده فشار قبر دارد. پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌‌وآله» جوانی را داخل قبر گذاشتند. شرکت در دفنش کردند که مادرش آمد گفت: برای تو گریه نمی‌کنم، زیرا می‌دانم پیغمبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌‌وآله» تو را در قبر گذاشته‌اند و آمرزیده‌ای. اما مادر که رفت پیغمبر فرمودند: قبر چنان فشاری به او داد که زیر منگنه الهی له شد. گفتند: یارسول الله خیلی آدم خوبی بود. فرمود: بله. اما «ما لا یغنی» زیاد داشت، یعنی این فشار قبر برای «ما لا یغنی» بود. ممکن است بهشتی هم باشد اما این اثر وضعی کردار و گفتار بیهوده را باید تحمل کند.

این مکافات مربوط به کسی است که حرف بیهوده می زده است. حساب دروغ و غیبت و تهمت و ... اینگونه نیست. دروغ هایی که در بازار و در معاملات گفته می شود، حق الناس، کم کاری و بیکاری در اداره، گناهان بزرگی هستند که ارزش روزه را تباه می کنند. گناه تحقیر ارباب رجوع و توهین و بداخلاقی نسبت به او و فریب دادن دیگران جای خود دارد.

کسی که در حین انجام وظیفه مشکل گشائی نمی کند و گره در کار دیگران می اندازد را می آورند صف محشر در حالی که چشم های او در گودی فرو رفته است و از ترس رنگ او پریده و در غل و زنجیر اسیر است، در پیشانی وی نوشته شده «ایس من روح الله»، خدا چنین کسی را رسوا می کند و می گوید: او خائن به من است. او خائن به پیغمبر است. خائن به اسلام عزیز است، برای اینکه می توانست گره از کار مسلمان ها بگشاید، نگشود. این گونه افراد نمی توانند اول افطار بگویند: «الهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت»، اگر بتوانند بگویند نیز ارزش ندارد و خداوند میزبان چنین اشخاصی نیست و لذا پاداشی نظیر تقوا یا خود خداوند برای آنان در نظر گرفته نمی شود.

قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوه»[12] بسیاری از مردم سر سفره افطار یا هنگام سحر، گوشت مرده می‌خورند، زیرا یا غیبت می‌شنوند یا می‌گویند. بیائید این یک ماه به جای «ما لا یغنی» قرآن بخوانیم. دعا بخوانیم. به جای این تهمت‌ها، غیبت‌ها و شایعه‌ها، خودسازی کنیم.

غیبت های سیاسی از خانه ها بیرون برود. الان در همه خانه ها غیبت ها و تهمت های سیاسی و دامن زدن به شایعات رایج شده است. دو برادر بر سر اختلاف نظر سیاسی مثل دو گرگ با هم می جنگند. فتنه ای به پا شده است که اعضای خانواده ها را به هم دشمن کرده است. بیایید در ماه مبارک رمضان این فتنه را خاموش کنیم. قدری فکر کنید. قدری از نفس خویش مواظبت کنید. «تفکر ساعة خیرٌ من عبادة سبعین سنة»[13].

 انسان باید یک قانون مراقبه برای خودش درست کند و شب و روز از نفس خویش مراقبت نماید. صاحب وسائل در کتاب «صوم» روایات فراوانی نقل می‌کند هرکه دروغ بگوید، روزه‌اش باطل است. هرکه غیبت کند، روزه‌اش باطل است. هرکه تهمت بزند، روزه‌اش باطل است. هرکه مالا یغنی داشته باشد، روزه‌اش باطل است. این بطلان اخلاقی است؛ یعنی روزه‌ای که در آن غیبت بشود فایده ندارد و مقبول نیست.

 پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» در ماه شعبان برای اینکه مردم را مهیا کنند فرمودند همه باید روزه بگیرند. به حکم پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» همه روزه گرفتند. و فرمودند هرکه می‌خواهد افطار کند از من باید اجازه بگیرد. لذا دسته دسته می‌‌آمدند اجازه می‌گرفتند. پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» اجازه می‌دادند. یک پیرمرد آمد اجازه گرفت. گفت: یا رسول الله دو تا دختر هم داشتم حیا کردند و از خانه نیامدند. اجازه بدهید آن دو نفر هم افطار کنند. فرمودند: تو روزه‌ای امّا این دو تا دختر روزه نیستند. گفت یا رسول الله اینها مقدّسند. حرف شما را می‌شنوند.

فرمودند: برو به آنها بگو استفراغ کنید. دو لخته گشت متعفّن از دهان آن دو افتاد. آمدند خدمت رسول گرامی «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم». گفتند: یا رسول الله ما گوشت نخورده بودیم. حضرت فرمودند: مگر نخواندی «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوه». لذا این روایت‌ها این معنایش است. روزه صحیح فقهی قضا ندارد، کفّاره ندارد، اما روزه با غیبت، دیگر روزه نیست. با دروغ که دیگر روزه نیست.

مطلب مهم‌تر اینکه علاوه بر گوش و چشم و زبان، دل انسان هم باید کنترل بشود. دل روزه‌دار باید، کنترل داشته باشد. مرحوم آیت الله العظمی اراکی پس از نصیحت کنترل زبان به آن نجار گفته بودند: تو برای همه درب می‌سازی، اگر می‌توانی یک درب هم برای دل خودت بساز. روزی یکی از بزرگان این داستان را روی منبر تعریف کرده بود. مرحوم آقای زاهد که از بزرگان اهل معرفت بود، پای منبر بلند بلند گریه کرده و گفته بود: آقا دل نداریم تا برای آن درب بسازیم. در ماه مبارک رمضان انسان باید دل پیدا کند، سپس برای آن دل درب بسازد. تخیّل‌ها، وسوسه‌ها، تفکّرها، تفکّرهای تخیّلی کنار برود. صاحب دل جایگزین آن شود. صاحب دل چه کسی است؟ «أَنَّ قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَن»[14]

چنین کسی می تواند روز عید از خدا خود خدا را عیدی بگیرد: «الصوم لی و انا اجزی به».
خدایا این ماه مبارک رمضان فرصت بزرگی است، خدایا توفیق عمل به آنچه گفته شد به همه ما عنایت بفرما.
«و صلی‌الله علی محمد و آل محمد»
---------------------------------------------------------------
پی نوشت‌ها:

1. بقره / 183
2. یونس / 62
3. رعد / 28
4. طلاق / 3-2
5. توبه /109
6. نحل/99
7. من‏لایحضره‏الفقیه، ج 2، ص 75
8.‌ شمس / 10-9
9. بقره / 186
10. المزمّل / 20
11. مؤمنون / 3-1
12.‌ حجرات / 12
13. چهل حدیث امام خمینی(ره)، ص 191
14. بحارالأنوار ج 55 ص 39
منبع : تابناک
يکشنبه اول 6 1388
عماد افروغ:

هروقت، آزادی جای خود را به امنیت داده ضربه خورده‌ایم

مطالب دیگران  - عماد افروغ گفت: شاهد تلاش برای حذف رقیب درون گفتمانی و رقیب برون گفتمانی از عرصه سیاسی هستیم.

این استاد دانشگاه در گفت‌وگو با ایسنا تاکید کرد: ضرورت طرح دیدگاه‌های مختلف و وجود تکثر درعرصه سیاست، همانند اکسیژن در عرصه حیات فردی است و همان‌طور که یک انسان بدون اکسیژن حیاتی ندارد و رو به موت حرکت می‌کند، جامعه نیز بدون تکثر و طرح دیدگاه‌های مختلف و زمینه‌سازی برای طرح این دیدگاه‌ها، یک کالبد بی‌رمق و یک جسم مرده و بی‌روح است.

وی با بیان این‌که " این امر بارها هم مورد تایید بنیانگذار کبیرانقلاب اسلامی و هم مورد عنایت بزرگان دینی، حکما و فیلسوفان شهیر قرار گرفته است" خاطرنشان کرد: دراین میان می‌توان به آرای خواجه نصیر طوسی ـ که حضرت امام(ره) سخت به ایشان علاقه مند بودند ـ اشاره کرد، این حکیم حسب ارایه یک بنیان فلسفی برای اختلاف‌ها و دیدگاه‌های مختلف، نکته‌ای را مورد توجه قرار داده است و برای انسان سه عالم جسمانی، مثال و عقلانی قائل است. او معتقد است از آن‌جا که ما در این عالم زندگی می‌کنیم وجهی جسمانی داریم که این وجه، اختلافاتی را ایجاد می‌کند وآن چه تحت عنوان وحدت مطلق ازآن یاد می‌شود، در این عالم به دست نمی‌آید؛ چراکه جمع الجمع به عالم عقل و آخرت مربوط می‌شود.

افروغ هم‌چنین با بیان این‌که " فقدان کثرت موجبات شکل‌گیری نفاق را فراهم خواهد کرد" گفت: هم خصلت عوام‌فریبی و هم خصلت چاپلوسی و تملق در جوامعی حاکم می‌شود که گذشته از قانونمند نبودن توجهی به دیدگاه‌های مختلف ندارند و این نوع دیدگاه‌ها را برنمی‌تابند؛ بنابراین تکثردیدگاه‌ها و وجود رقبای مختلف هم آب حیاتی برای زندگی سیاسی و هم ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای رشد و اعتلای جامعه است..

وی با تاکید بر این‌که " باید دانست نیت خیرخواهانه داشتن، تنها شرط اخلاق اجتماعی نقد است و یک نقد خوب باید روشمند و مستدل باشد" افزود: اگرچه ممکن است که بسیاری از این تملق‌ها و چاپلوسی‌ها که در فضای سیاسی کشور مطرح می‌شود از سر دلسوزی باشد، ولی به دلیل این‌که هم نیت خیرخواهانه‌ای را ندارد و هم روشمند نیست، به مصیبت منجر می‌شود و من فکر می‌کنم بخشی از مصیبتی که امروز جامعه ما گرفتار آن است، به این بر می‌گردد که سیاست‌گذاران ما به سهم خودشان توجهی به مقوله‌ای به نام نقد و یا تخطئه ندارند.

وی در ادامه در واکنش به شائبه احتمال حذف جناح اصلاح‌طلب از عرصه سیاسی کشور با توجه به اتفاقات رخ داده پس ار انتخابات ریاست جمهوری و با تاکید بر این‌که " این جناح یک شاخه و یک دیدگاه نیست" افزود: من همیشه گفته‌ام که دوم خرداد یک واقعیت چند گفتمانی است و چندین خرده گفتمان با اصلاح طلبی مرتبط هستند و اصلاح‌طلبانی که به قانون اساسی و انقلاب اسلامی التزام دارند و مبانی دینی و ارزشی این حکومت را درک کردند به هیچ وجه نباید ازعرصه رسمی حذف شوند.

وی گفت: علاوه بر این، حتی کسانی که به انقلاب اسلامی التزام و چندان توجه و عنایتی به قانون اساسی ندارند، نباید از حق شهروندی محروم شوند و حتی می‌توانند از عرصه فعالیت عمومی نیز بهره‌مند شوند.

این استاد دانشگاه افزود: ما نباید سخنان بزرگان انقلاب در بدو انقلاب را فراموش کنیم؛ چراکه مثلا مرحوم مطهری در کتاب، پیرامون انقلاب اسلامی، خودشان به کرات در سخنرانی‌های خود اشاره می‌کنند که ما باید کرسی مارکسیسم را برای تدریس در دانشگاه‌ها در اختیار یک مارکسیست معتقد، دو آتشه و فهیم قرار دهیم.

وی با تاکید بر این‌که " در تاریخ اسلام هرگاه آزادی جای خود را به امنیت داده، اسلام ضربه خورده است" گفت: به تعبیر دیگری هرگاه مصلحت جانشین حقیقت شده اسلام خدشه‌دار شده است.

وی در ادامه باتاکید براین‌که " با این وجود عرصه رسمی باید در اختیار آن دسته از اصولگرایان و اصلاح‌طلبانی قرار گیرد که به انقلاب اسلامی و قانون اساسی التزام داشته باشند و اصلاحات خود را در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی دنبال کنند" خاطرنشان کرد: اگر جامعه رقیب نداشته باشد و دیدگاه‌های مختلف در آن مطرح نباشد، دچار رکود و سکون می‌شود و از رشد و پویایی لازم می‌افتد.

افروغ گفت: امروزما شاهد تلاش برای حذف رقیب چه رقیب درون گفتمانی و چه رقیب برون گفتمانی هستیم و برخی بنا به تفسیر متحجرانه قصد دارند که فقط یک شاخه باریک و عده کوچکی که مدعی پیشرفت کشور و اسلام‌خواهی و انقلاب‌خواهی بوده و سابقه درخشان نیز در پیدایش انقلاب نداشتند، می‌خواهند هم رقبای درون اردوگاهی و هم رقبای برون گفتمانی خود را حذف کنند و در واقع همان دعوای تاریخی که زمانی بین معتزله و اشعریون و از سوی دیگر بین اصولیون واخباریون بوده را تکرار کنند و به سمت این می‌رود که اخباریون و متحجران در فضای سیاسی کشور حاکم شوند، ولی باید به شدت در مقابل این نگاه که ممکن است به تعبیر حضرت امام(ره) رنگ و لعاب عوض کرده باشد ایستاد.

منبع : خبر آن لاین

شنبه سی یکم 5 1388
تقوا در نگاه استاد امجد
نباید موضوع تقوی را با وسواس! اشتباه کرد. وسواس نوعی بی تقوایی است. نباید مسائل شرعی را به گونه ای مطرح کرد که مردم به وسواس بیفتند. دین اسلام دین سمحه سهله است. اسلام دین تعبد است. اصول دین تعقلی است اما احکام تعبدی است! نباید در این موارد اینقدر سخت گرفت. انسان وسواسی اگر راست می گوید باید جلوی زبانش را بگیرد. تهمت می زند، دروغ می گوید، ... اما صد مرتبه خود را آب می کشد! مردم آزاری نکن. تقوی یعنی خدا داری!

· خداوند هم خودش را اهل تقوی دانسته! در عرفان می گویند تقوی از وقایه است یعنی انسان بدی ها را به خودش نسبت دهد و سپر خدا شود. مانند حضرت ابراهیم که فرمود و اذا مرضت فهو یشفین. او مریض شدن را به خدا نسبت نداد اما شفا یافتن را به خدا نسبت داد اما شیطانِ بی ادب گفت فبما اغویتنی! یعنی تو مرا گمراه کردی! درست است که خداوند همه کاره است اما هرچیزی را نباید در گفتار به خدا نسبت داد باید ادب را رعایت کرد. به هرحال تقوی یعنی وقایه یعنی خود را سپر خدا قرار دهد و بدی ها را به خودش نسبت دهد. مثلا: سبحانک انی کنت من الظالمین! یا در دعای کمیل می گوییم: ظلمت نفسی! و ... این دعا خیلی عجیب است... علامت انسان متقی این است که خود را پست ترین می داند اما می خواهد که برترین بشود. بزرگترین کاری که شیطان با ما می کند این است که ویروس خود بینی و خودخواهی و خیریت را در مغز ما می کند. چرا محراب امام جماعت گود است؟! یعنی امام جماعت می گوید: من پایین تر از همه هستم و به خاطر نماز بقیه نماز مرا هم قبول کن! هیچ امام جماعتی نباید خود را برتر از بقیه بداند اگر برتر بداند ساقط است. علامت اصلی متقین این است که خود را پایین تر می داند اما می گوید: واجعلنی للمتقین اماما یعنی می خواهم برترین باشم. نقطه سقوط این است که خود را برتر از دیگران بداند و نقطه شروع حرکت انسان موقعی است که بفهمد پایین تر از بقیه است. با حرف و تعارف هم نمی شود. باید بفهمیم که پایین تریم وگرنه ممکن است از تعریف و تمجید دیگران خوشمان بیاید اما از روی تظاهر و برای خوب نشان دادن خود در جمع به کسی که از ما تعریف کرده بگوییم از ما تعریف نکن! مثلا اینکه بگوییم الاحقر اما خود را بالاتر از دیگران بدانیم درست نیست! ...

· اگر کسی می خواهد آدم شود ببیند پیامبر خدا چگونه بوده است! البته پیامبر آمده است تا ما را به موطن خودمان برساند. پیامبر به همه بلند سلام می کرد. چه خوب است ما نیز به همه بلند سلام کنیم.

· غالب مشکلات فردی و اجتماعی که با آن دست به گریبان هستیم دقیقا و مسلما ناشی از ضعفهای اخلاقی ما است و مشکلات و گرفتاریهای و بن بستهای جهانی نیز درست از فقراخلاقی جامعه ها و مخصوصا سران بسیاری از کشورهای جهان سرچشمه میگیرد. آری اخلاق سرمایه اصلی اقوام و ملت ها است اخلاق کلید حل مشکلات مهم اجتماعی است . اخلاق خمیر مایه تمدن و ستون فقرات یک زندگی اجتماعی سالم است و اخلاق بهترین وسیله انسان در سیر الهی است. بهمین دلیل تا مسائل اخلاقی در جوامع انسانی حل نشود، هیچ مسئله ای حل نخواهد شد. و باز به همین دلیل تهذیب نفوس و تزکیه قلوب و تکمیل مکارم اخلاق به عنوان یکی از اهداف اصلی بعثت پیامبر اسلام در کتاب آسمانی قرآن و روایت اسلامی بیان شده است پیشوایان اسلام و بزرگان دین قسمت عمده عمر پربرکت خود را برای این منظور صرف کرده اند.

· حضرت رضا(ع) برای عاقل 10 علامت را بیان فرموده اند که دهمین علامت این است که انسان خود را شر خلق بداند! انسان باید در اثر تفکر و تجربه و تمرین وقتی به فردی می رسد کم کم باور کند که این فرد بهتر از او است یا او بدتر از این فرد است. البته ملکه شدن این موضوع نیاز به تمرین و تکرار و … دارد. حتی اگر ما به انسانی برسیم و شری را در او مشاهده کنیم باید توجه کنیم که ممکن است شر او ظاهر شده باشد و خیر او هنوز ظاهر نشده است و اگر فکر کنیم ما بهتر از او هستیم باید توجه کنیم که شاید خیر ما ظاهر شده باشد ولی شر ما ظاهر نشده باشد. از کجا معلوم که این وضع ادامه پیدا کند؟! ممکن است ما مثل یک استخر آرام و زلالی باشیم که لجن در ته آن است اما ممکن است با یک تلاطم آلودگی ها خودش را نشان دهد! یک نقطه ضعف گاهی انسان را ساقط می کند! به خصوص خود بزرگ بینی و حسادت خرمن زندگی انسان را آتش می زند.

غره مشو که مرکب مردان مرد را در تگنای بادیه پی ها بریده اند

نومید هم مباش که رندان جرعه نوش ناگه زیک ترانه به منزل رسیده اند



· ملامتی شدن و خود را به ملامتهای غیرعادی انداختن راه حل درستی نیست. ... تعریف و تمجیدهای دیگران حتی تعریف امام معصوم نیز مشکلی از ما را حل نمی کند. مگر اینکه امام معصوم دعا کند که عاقبت به خیر شویم یا خبر دهد که عاقبت به خیر هستیم. مهم عاقبت به خیر شدن است. به قول حضرت آیت الله بهجت: شیطان تا آخرین لحظه با انسان کار دارد. ایشان به همین علت اجازه ندادند تا موقعی که در قید حیات هستند برایشان کنگره بزرگداشت گرفته شود. شیطان قسم خورده است که همه ما را گمراه کند. هرکسی را به طریقی گمراه می کند. از طریق منبر، از طریق مداحی، از طریق عبادت، از طریق نمازشب، ... علامتش این است که ما پیش خودمان مغرور می شویم! و عاقبت به شری مربوط به غرور است و هرکس پیش خدا شکسته نفسی کند عاقبت به خیر است. با کمی تمرین می توان به این باور رسید که دیگران بهتر از ما هستند و ما بدتر از دیگران!

· توجه به این نکته که خیر و شر در انسان مخفی است کلید کار است. ممکن است خیر شخص پنهان باشد و شر او ظاهر شده باشد و یا برعکس! و لذا نمی توان به آنچه ظاهر است اطمینان پیدا کرد! چه درمورد خودمان و چه در مورد دیگران. در درون انسان هفت طبقه وجود دارد! چه می دانیم در باطن و درونِ درون ما چه اتفاقاتی می افتد! واقعا ما نمی دانیم. «بنده شناس خدا است!» این از جمله هم از جملات عجیبی است که اگر به جا بکار برده نشود انسان جهنمی می شود و اگر درست بکار برده شود انسان را بهشتی می کند. اگر تعریف کسی را کردند و شما از روی حسادت یا برای ایجاد شبهه گفتید «بنده شناس خدا است!» جهنمی شده اید و اگر تعریف خودتان را کردند و گفتید «بنده شناس خدا است!» بهشتی شده اید! خباثت و طهارت باطن شرط است و ظواهر هیچ دلیل و شرط نیست. عبادتهای ظاهری و رعایت ظواهر برای پاک شدن درون است وگرنه ارزشی ندارد. هیچ وقت علامه طباطبایی و حضرت امام(ره) خودشان را بالاتر از بقیه نمی دانستند. نامه های امام(ره) به مرحوم سیداحمدآقا را نگاه کنید! واقعا چیزهایی که امام(ره) به خودشان نسبت داده اند عجیب است. آنچه امامان معصوم(ع) می فرمودند انسان را مبهوت می کند! ان اقل الاقلین!، ان اذل الاذلین!... ما دیگر چه بگوییم؟! ما چطور خودمان را برتر از دیگران بدانیم؟! ...

· حساب دستگاه الهی با حسابهایی که ما داریم متفاوت است. آیا ارزش آن دختر جوان مسیحی که به دورافتاده ترین نقاط آفریقا می رود و مردم را به نام حضرت مسیح(ع) به بهداشت دعوت می کند و مردم را به دین علاقمند می کند با من که هر روز زیارت عاشورا و نماز شب هم می خوانم، ولی به احدی رحم و مروت ندارم یکسان است؟! آنچه مسلم است این است که باید درون اصلاح شود. اگر هدف اصلاح درون باشد، خداوند وسایل هدایت را فراهم می کند. اینجانب اعتقاد داشتم حتی این مارکسیست هایی که در دوران انقلاب در تظاهرات شرکت می کنند اگر کشته شوند بعید نیست شهید باشند. به هر حال رحمت خدا بر غضب او سبقت دارد. ما از این جهت خیلی امیدوار هستیم که مخالف خدا نیستیم و خدا هم ارحم الراحمین است. هر چیزی به جای خودش! ... جوان باید از گناهان گذشته خود استغفار کند و دیگر گناه نکند و پیرمرد هم باید به لطف و رحمت بی منتهای خدا امیدوار باشد! ... چیزهایی هست که باعث عاقبت به خیری می شود به عنوان نمونه خدمت به بندگان خدا باعث عاقبت به خیری می شود. چیزهایی هم باعث عاقبت به شری می شود. ... تشخیص اینکه در کجا چه باید کرد ظرافتهای خاصی دارد. هیچ کس نباید به خودش مغرور شود. انسان باید همه را بهشتی بداند و خود را جهنمی و سعی کند تا خود را از جهنم نجات دهد و بعد هم به دنبال نجات مردم باشد!

· پرهیز به معنی کناره گیری یا انزوا نیست. پرهیز در متن اجتماع و در حین انجام عمل اتفاق می افتد. باید وارد اجتماع شد اما دروغ نگفت! باید از این آتش ترسید و مال یتیم را نخورد! اتقو یوما، اتقوا ... یعنی پروا کنید نه اینکه انزوا کنید. اسلام دین اجتماعی است. وظیفه انسان این است که خودش را بسازد و وارد جامعه شود ... وظایف افراد هم با هم فرق می کند. یکی ممکن است ذخیره باشد. در تاریکی نشسته اما روشنایی را می بیند. منتظر انجام وظیفه است. در موقع خودش وارد می شود و وظیفه اش را انجام می دهد! معمولا هم نقطه عطفی را به وجود می آورد! با یک حرکت یک مملکت را نجات می دهد. هر کس حد خودش را نگهدارد بهترین خدمت را به جامعه کرده است. برای ما ورود به جامعه و تحمل سختی ها و شنیدن ناسزاها و ... باعث خودسازی می شود. تقوی یعنی حضور در صحنه و پروا از خداوند! ... شناخت حد خود نیز بسیار مهم است. نباید در موقعیتی وارد شد که از طاقت و توان خارج است. انقلاب ما انقلاب عظیم و تجربه خوبی بود اما متاسفانه خودسازی کم بود. افرادی ممکن است گاهی با دست بوسی سوار شوند! ما به امثال مدرس نیاز داریم. خدا رحمت کند او را


· تمام بدبختی ها و مشکلات بشر مربوط به بی تقوایی و همه سعادتهای او مربوط به تقوا است!

· کوچکترین مصیبتی که بر سر انسان می آید از بی تقوایی است. ممکن است این سؤال مطرح شود که مصیبتهایی که بر امامان معصوم و حضرت سیدالشهداء وارد شد به چه علت است؟ پاسخ این است که ایشان خودشان همه مصیبت ها را برای هدایت بشر قبول کردند و با موضوع مصیبت هایی که ناخواسته برای امثال ما به وجود می آید متفاوت است. ما باید دقت کنیم که همیشه هر بی تقوایی نتیجه مشخصی برایمان دارد. اگر انسان اینطور باشد دیگر در این جامعه یک ذره کار خلاف نمی کند. همه تلاش بشر برای نجات از مشکلات و آگاهی است و این در تقوی است. خداوند فرمودند من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب. پیامبر اعظم (ص) در باره این آیه فرمودند: لواخذالناس کلهم لهذه الایه لکفیتهم یعنی اگر تمام مردم این آیه را بگیرند کفایت می کند! چون خدا فرموده کسی که با تقوی باشد درهای بسته را بسویش باز می کند. کسی که بر اساس فطرت و شرع و عقل رفتار کند مشکلات برایش حل می شود،درهای بسته بسویش باز می شود. حضرت یوسف(ع) بسوی در بسته رفت اما این در برایش باز شد! دری که آن موقع باز نمی شد و هیچکس هم نمی توانست باز کند، این در که با کلید مخصوص سلطنتی و در مواقعی خاص باز می شد به رویش باز شد. او را در چاه انداختند ولی به تخت سلطنت رسید. من یتق الله یجعل له مخرجا و لذا راه نجات از مشکلات تقوی است، با تقوی مشکلات شکلات می شود! شیرین می شود و یرزقه من حیث لایحتسب یعنی از جاهایی که گمان و حساب نمی کند روزی های مادی و معنوی برایش می رسد. یک دانشمند نیاز به الهامات و جذبات معنوی دارد وگرنه در این عمر کم و این کارهای زیاد نمی شود انسان به مقاصد بلند برسد و زمینه الهامات تقوی است!

· این الله اکبر که در نماز می گوییم یعنی خدا بزرگ است و دیگر هیچ. هیچ چیز ارزش ندارد جز خدا. وقتی فقط خدا پیش آنها ارزش داشت به همان لااله الالله که به قول رسول اکرم(ص) سبب خداشناسی و رستگاری است رسیده اند. کسی هم که خدا شناس شد دیگر نه حسادت دارد، نه کبر دارد، نه بخل دارد، نه خودبینی دارد، نه خودخواهی دارد! این صفات و رذایل و فضایل زنجیری است! یک رذیله رذیله دیگر را می آورد، یک فضیله فضایل دیگر را با خود می آورد! اما اصل فضیلت توحید است. اگر موحد شد دیگر هیچ بدی نمی کند، بدی ندارد، نیت بد نمی کند و ... تمام صفات تابع این کلمه است که خدا پیش آنها بزرگ است و دیگر هیچ چیز ارزش ندارد. در جنب خدا هیچ چیز ارزش ندارد! البته با توجه به ارزش هایی که خدا قرار داده، حب محبوب خداوند هم حب خداوند است!

· تقوی مساوی است با احساس مسؤلیت در برابر پروردگار و عدم بی تفاوتی در باره جامعه و عقاید مردم، از بی رنگی در آمدن و جامه صبغه الهی پوشیدن صبغه الله و من احسن من الله صبغه. تقوی منجی عقیده از سرگردانی و جهت دهندة آن است و لذا یک انسان دارای تقوی و یک متقی واقعی یعنی کسی که به دستورات الهی پایبند است.

· نتیجه تقوی این است که همه کارهای انسان اصلاح می شود!

· نفسانیات کار را سخت می کند وگرنه تقوی سخت نیست. حضرت آیت الله دستغیب می فرمودند: اگر هزار دکتر بگویند این میوه یا غذا برای شما بد است ولی شما میل داشته باشید حتی اگر یک بچه بگوید دکتر اشتباه می کند از آن استفاده می کنید. مبداء میل مهم است! اگر انسان بر اساس فطرت و عقل می خواهد حرکت کند آنچه که برایش خوب است را انتخاب میکند نه آن چیزی که می خواهم! بنده معتقدم که منظور از متقین در آیه مبارکه ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین کسانی هستند که طالب حق می باشند. حد اقل باید انسان دنبال حق باشد تا هدایت شود ... بعد کم کم راه بازتر می شود ...

· شهوت فقط جنسی نیست! دستبوسی هم شهوت است! ریاست هم شهوت است! دلش می خواهد رساله بنویسد، شهوت نوشتن دارد! شهوت حرف زدن دارد!

· گاهی انسان به خاطر یک شهوت پا روی همه چیز خود می گذارد! شخصیت اجتماعی اش، شخصیت خانوادگی اش ، خدمات و کمالاتش را به خاطر یک شهوت قربانی می کند!

· تنها توشه ای که در جهان باقی به درد می خورد تقوی است.

· تقوی لباسی است که موجب زینت و حفاظت انسان و پوشش عیوب می شود.

· بهشت برای اهل تقوی است.

· خداوند اهل تقوی و صبر را مدح و ثنا کرده است.

· تقوی انسان را از کید دشمنان محافظت می کند.

· تقوی موجب نصرت الهی می شود.

· تقوی موجب اصلاح عمل و بخشش گناه می گردد.

· تقوی موجب محبت الهی می شود.

· تقوی باعث قبولی اعمال می گردد.

· تقوی ملاک و موجب اکرام است.

· تقوی سبب بشارت در موقع مرگ می شود.

· تقوی موجبات نجات از عذاب الهی را فراهم می کند.

· همه در جهنم وارد می شوند فقط اهل تقوی موقع ورود از سوختن مصون می مانند.

· بهشت برای متقین آماده شده است.

· نجات از شداید و مصیبات و مشکلات با تقوی امکان پذیر است.

· اقل تقوی این است که انسان طالب حق باشد. اگر دینی هم ندارد اگر حرف حقی از یک بچه هم شنید قبول کند. باید تابع حق بود.

· می گویند آقای بهاءالدینی را در خواب دیدند فرمود که اینجا تقوی به درد می خورد! البته درست است قرآن نیز در بیداری همین را فرموده است.
منبع : فردا
دسته ها : مذهبی - سخنرانی
دوشنبه بیست و ششم 5 1388
مهندس موسوی:
تشکیلات «راه سبز امید» را ایجاد می‌کنیم تا حقوق مردم را استیفا کنیم/با برخوردهای اخیر، جا دارد انسان سر به زیر خاک کند

مهندس میر حسین موسوی گفت: آنچه موجب پیدایش جنبش اعتراضی مردم و ابعاد روزافزون آن شده است نادیده گرفتن قانون و کرامت و حقوق ذاتی شهروندان و رفتارهای فراقانونی است.

وی که در دیدار با اعضای انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران این مطالب را عنوان می‌کرد افزود: اگر به جای آنکه مردم را خس وخاشاک بنامند و تحقیر کنند و در صدا وسیما شروع به جو سازی کنند، مواضع منصفانه‌ای می‌گرفتند و اگر قبل از آن که مردم به خیابان ها بیایند در چارچوب قانون و با احترام به حقوق مردم با آنان برخورد می‌کردند ما امروز با بسیاری از بحران‌ها روبرو نبودیم. او همچنین تاکید کرد: شبیه نظام جمهوری اسلامی در جهان وجود ندارد، به همین نسبت حفظ و حراست از آن هم کار دشواری است. وی افزود: شعارهای ما در طول انتخابات در چارچوب قانون اساسی واصولی که مردم باور دارند انتخاب شد، امروز هم به همان شعار ها پایبند هستیم و یقین داریم اگر با خواست مردم منصفانه برخورد می‌شد و دستگاه‌های تبلیغی به جای پیوند دادن حرکت‌های خودجوش مردم به بیگانگان و وارونه نشان دادن حقایق سعی در اقناع افکار عمومی با نقد منصفانه و التزام به راست‌گوئی می‌کردند به نفع نظام بود و روح بدبینی وبی‌اعتمادی به جامعه دمیده نمی‌شد.

نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در این دیدار به تشریح بخشی از ناگفته‌های روز انتخابات پرداخت و گفت: از چند روز قبل از 22 خرداد ستادهای ما با موج عظیمی از تماس‌های مردمی که حاکی از زمینه‌چینی گسترده برای تقلب در انتخابات بود و اطلاعات دقیقی در مورد تحرکات در دست انجام و سناریوهایی که برای روز انتخابات و بعد از آن طراحی شده است مواجه گردید، به صورتی که در شب انتخابات مجبور به صدور اطلاعیه‌ای برای فراخواندن مردم به خوش‌بینی نسبت به مجریان و پرهیز از قصاص قبل از جنایت شدیم. اما آنچه در فردای آن شب دیدیم عبارت از به اجرا درآمدن پیش‌بینی‌های ارائه شده به ما یکی پس از دیگری و قرائن بی‌شماری بود که سلامت جریان حوادث را زیر سوال می‌برد. آری تعلیمات اسلامی ما را ملزم می‌کند که نسبت به اعمال مومنین با حسن ظن برخورد کنیم، اما همین تعلیمات به ما اجازه نمی‌‌دهد که تن به دروغ دهیم.

مهندس موسوی در ادامه صحبت خود به حوادث روز انتخابات پرداخت و گفت: با تمام این احوال ما در ابتدا فکر کردیم که شاید آنچه شاهد آن هستیم ناشی از سوء تدبیر است، برای همین خود من تلاش کردم با مسئولان کشور تماس بگیرم و همان روز دوبار با رئیس قوه قضائیه، دو بار با دادستان کل کشور، دو بار با رئیس مجلس و چهار بار با بیت رهبری موضوع را مطرح کردم. علاوه بر این گروهی از طرف ستاد به دیدار وزیر کشور رفتند تا نگرانی‌های مردم را منتقل کنند و عجیب بود که وزیر کشور در حالی که در آن روز قاعدتا تنها کارش باید رسیدگی به مسائل مربوط به انتخابات باشد پس از مدت زیادی معطل کردن افراد اعزام شده به آنان وقت ملاقات نداد. اینها قرائنی بود که یکی پس ازدیگری انباشته می‌شد تا این که از عصر روز 22 خرداد حمله به ستادهای انتخاباتی اینجانب آغاز شد و سپس به ستاد مرکزی و سایر ستادها در سطح کشور گسترش یافت و مشخص شد که طرح و برنامه‌ای برای تقلب در انتخابات وجود دارد. البته بنده یک رای بیشتر نداشتم و می‌توانستم از حق خودم بگذرم، ولی از حقوق مردم نمی توانستم بگذرم، چون ما مسلمان هستیم وآموز‌ه‌های دینی به ما اجازه نمی‌دهد به دروغ تن بدهیم. قصد ما این بود که پس از تلاش نفس گیر ایام انتخابات، نتیجه هر چه باشد آن را بپذیریم، اما آنچه اتفاق افتاد ما و جامعه را به این سمت کشاند .

مهندس موسوی در ادامه سخنان خود با نقد عملکرد متصدیان رفتار آنان را فراقانونی و موجب اصلی حوادث اخیر کشور دانست و گفت: اگر در جریان انتخابات وحوادث پس از آن مطابق قانون و انصاف عمل می‌شد ما شاهد این حوادث نبودیم، بلکه اگر بنده هم برروی مسائلی پا فشاری می‌کردم مورد اعتراض مردم قرار می‌گرفتم که چرا تندروی می‌کنم. اما نادیده گرفتن قانون و فراتر از قانون عمل کردن و نادیده گرفتن کرامت و حقوق ذاتی شهروندان موجب پیدایش جنبش اعتراضی و ابعاد روز افزون آن شد. وی با اشاره به عوامل تحریک احساسات مردم و تداوم موج اعتراضات گفت: به فاصله کمی از انتخابات فردی که به فراخور عنوانش باید نمونه ادب باشد یک ساعت و اندی در تلویزیون صحبت کرد و 37 مرتبه نام بنده را به زبان آورد و این برنامه 3 بار از صدا وسیما پخش شد بدون آن که کوچکترین فرصتی برای پاسخگویی داده شود. این تنها یک نمونه از رفتارهای غیرمنصفانه و تحریک ‌کننده‌ای بود که مردم را عصبی کرد وموجب گسترش آشوب‌ها شد. حال آن که اگر مردم از مسئولان نظام انصاف و احترام به حقوق ذاتی‌شان را می‌دیدند تجمعی همانند راهپیمائی چند میلیونی25 خرداد می‌توانست آبی بر آتش خشم آنان باشد .در حالی که با رفتارهای غلط و زشت بعدی روز به روز از چنین سرانجامی دورتر شدیم.

نخست وزیر دوران جنگ سپس به سوء استفاده از ظرفیت و جایگاه برخی نهادها و رو در رو قرار دادن آنها با مردم اشاره کرد و گفت: همه ما به انقلاب علاقه داریم. ما به نهادهائی چون بسیج وسپاه علاقه داریم، چون فکر می‌کنیم بسیج برای مقابله با دشمن است و سپاه برای آن ایجاد شده تا در مقابل دشمنان بایستد. آیا صف کردن سپاه و بسیج درمقابل مردم لطمه به افتخارات آنان نیست؟ و آیا تلاش برای وابسته نشان دادن حرکت خودجوش مردم از سوی صداوسیما و سایر رسانه‌های دولتی زمینه بی‌اعتمادی مردم به دستگاه های تبلیغاتی را فراهم نمی‌کند؟ ما می‌گوئیم به جای آن که جمعیت‌های میلیونی مردم رامتهم کنید، برای یافتن متهمان اصلی در بین کسانی بگردید که با کارگردانی وصحنه‌گردانی جنگ مسموم تبلیغاتی اعتماد و آ رامش مردم را هدف گرفتند و با تحلیل‌های مالیخوالیایی خود به دشمن خدمت می‌کنند. یقینا جریاناتی که در طول این دو ماه در صدا وسیما وهمچنین در روزنامه کیهان با مردم می‌جنگیدند تامین کننده منافع و در طول سیاست‌های آمریکه وانگلیس هستند.

مهندس موسوی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود تنها هدف دادگاه‌های نمایشی هفته‌های اخیر را اثبات یک توهم بی‌اساس دانست و اجرای این سناریوها بر علیه فرزندان انقلاب را تقبیح کرد. او با اشاره به نقض اصول اولیه دادرسی قضایی از جمله دسترسی آزاد متهمان و خانواده‌های آنان به وکیل و آزادی‌‌ آنها در دفاع از خود تاکید کرد: این چنین دادگاه‌هایی حتی اگر برای دشمنان انقلاب برگزار می‌شد شایسته جمهوری اسلامی نبود. آیا نباید در برپایی یک دادگاه اصول اولیه دادرسی در مورد دسترسی متهمان و خانواده آنان به وکیل و آزادی آنان در دفاع از خود رعایت شود.

وی افزود: اخباری که متاسفانه به تواتر رسیده است اگر درست باشد جا دارد انسان سر زیر خاک کند. آیا این نحوه برخورد با مردمی که با شعار الله اکبر به صحنه آمده اند به نفع کشور است! به نظر من این گونه عمل کردن موضوع را بغرنجتر می‌کند و راه‌حل آن رااز دسترس دورتر می‌برد و زمینه بدبینی واعتراضات را وسعت می‌بخشد.

مهندس موسوی در خاتمه به شکل‌گیری تشکیلات راه سبز امید به عنوان یک نهضت فراگیر اشاره کرد و گفت رنگ سبز نماد این راه و مطالبه اجرای بدون تنازل قانون اساسی شعار آن است و شبکه‌های اجتماعی خودجوش و خودمختار بی‌شمار و گسترده در سطح جامعه بدنه این جنبش هستند. در حقیقت راه سبز امید ادامه شعار راهبری هر شهروند یک ستاد است که این بار برای مطالبات به حق مردم و استیفای حقوق آنان شکل می‌گیرد. او گفت: نمی‌توان بخش‌هایی از قانون اساسی را اجرا کرد و بخش‌های دیگر آن را دور انداخت. همین دادگاه‌های نمایشی و کتک‌زدن و آزار مردم در خیابان‌ها نشان‌دهنده یک ساختار‌شکنی روشن است و ربطی به قانون اساسی و اعتقادات دینی و ملی ما ندارد.

مردم تشنۀ یک رسانۀ فراگیر قابل اعتماد هستند

در این دیدار ابتدا دکتر ظفرقندی ضمن تشریح فعالیت های صنفی، سیاسی و تشکیلاتی انجمن، حمایت بخش اعظم جامعۀ پزشکی کشور از مهندس موسوی را در انتخابات اخیر و وقایع پس از آن مورد تأکید قرار داد. وی با ارائۀ تحلیلی از شرایط موجود تداوم جدی این حمایت ها که اکنون ابعاد وسیع تری یافته است را اعلام و بر خواسته های مشترک مردم که در کلام وبیان مهندس موسوی وچارچوب مواضع وی متجلی است تأکید کرد.

سپس دکتر نوربالا، دکتر آشفته، دکترحریرچی، دکتر شیخ رضائی، دکتر شجاعی، دکتر واعظ زاده، دکتر شکوری راد، دکتر سروش و دکترسالاری فر به تشریح دیدگاههای خود پرداختند.

خلاصۀ نکات مورد توجه و تأکید سخنرانان عبارت بود از:

- فقدان رسانۀ فراگیر و مناسب که بتواند خلاء ارتباطی حامیان و هواداران را با رهبری جنبش برقرار کند کاملاً محسوس است و باید برای آن چاره ای اندیشید. عملکرد یک جانبه و همراه با تحریف و جعل اخبار در صدا و سیما موجب توجه مردم به رسانه های بیگانه، که در ارائۀ اخبار حرفه ای عمل می کنند و موجب جذب مخاطب و اعتماد آنها می شوند، شده است. این رسانه ها طبیعتاً اهداف خود را دنبال می کنند و در غیاب رسانۀ مطلوب ملی توان بیشتری در اثر گذاری می یابند. مردم در اعتراضات خود مصمم و پیگیر هستند. به همین دلیل تشنۀ یک رسانۀ فراگیر قابل اعتماد هستند و باید برای آن فکری بشود.

- رفتار حاکمان فعلی کل نظام جمهوری اسلامی را، با سابقۀ سی ساله آن، در انظار جهانیان به زیر سوال می برد و این گونه القاء می شود که سرنوشت همۀ نظام های دینی و ارزشی این چنین خواهد بود. نباید بگذاریم وجهۀ نظام جمهوری اسلامی که ثمرۀ مجاهدت های امام، خون شهدا و فداکاری ها و زحمات مردم است بیش از این تخریب شود. اگر علاقمندان به نظام سینه سپر نکنند و در صف مقدم این حرکت قرار نگیرند جای آنان را کسان دیگری پر می کنند که هدفشان ممکن است روشن و مشخص نباشد.

- امیدی که در مردم ایجاد شده برای آنان عزیز تر از جانشان است. آنها حاضرند برای حفظ این امید جان خود و عزیزانشان فدا شود. آنها یی که در این را شهید داده اند و یا آسیب دیده اند، پشیمان نیستند بلکه خواستار ادامۀ حرکت تا رسیدن به مقصود هستند. آنها نگران این هستند که مبادا خون شهدایشان به فراموشی سپرده شده و پایمال شود و نوعاً قدر شناس شما، بخاطر عدم سازش و ایستادگی بر اصول و پیگیری مجدانۀ حق شان، هستند.

- جوانها در این جنبش نشان دادند که همۀ تصورات در مورد بی انگیزگی و خمودگی آنها غلط بوده است و آنها بسیار جسور تر و پیگیر تر از نوع ما، که جوانهای دورۀ انقلاب بوده ایم، در صحنه حاضر هستند. علاوه براین روحیۀ بالا، آنها شعور بسیار زیادی را از خود در تنظیم آهنگ حرکت و طرح شعارها به نمایش گذاشته اند که بنظر می رسد حاصل تجربیات دورۀ اصلاحات است. آنها اسیر رادیکالیسم و تندروی نمی شوند و به شعارهای ساختار شکنانه، که می تواند به اصل حرکت فراگیر مردم لطمه بزند، توجه نمی کنند. آنها خیلی هوشمندانه حرکت خود را با رهبری جنبش هماهنگ می کنند. به همین دلیل این ارتباط باید نزدیک تر و مستمر تر باشد.

- ما از حضرت علی آموخته ایم که اگر مسلمان از شنیدن اینکه در قلمرو حکومت اسلامی خلخال از پای زن یهودی کشیده شده است دق کند بر او ملامتی نیست. آیا این همه شهید و مجروح به اندازۀ آن نبوده است که صدای برخی از علما بلند شود و اعتراضی بکنند؟ البته مردم قدر شناس مراجع و علمایی که واکنش های شایسته نشان داده و با آنان همراهی کرده اند و یا مرهم بر زخمشان گذاشته اند، هستند.

- باید وقایع اخیر آسیب شناسی شود. بنظر می رسد در حرکت انقلاب اسلامی برخی محاسبات اشتباه بوده و در مورد برخی موضوعات ساده اندیشی وجود داشته است که پس از سی سال کار به اینجا رسیده است.
- رابطۀ نخبگان با بدنۀ جامعه کم شده است. ما قبلاً بیشتر به میان مردم می رفتیم و با آنان ارتباط داشتیم. همین که برای آنها کار می کردیم و می دیدند ما اهل نماز و روزه و شعائر دینی هستیم خودش بهترین تبلیغ بود. این نوع ارتباطات کم شده و مردم ما را کمتر در کنار خود می بینند.

- در بارۀ مهدویت و امام زمان عوام فریبی گسترده ای وجود دارد. باید در این زمینه آگاهی بخشی در جامعه صورت بگیرد تا از اعتقادات دینی مردم سوء استفاده نشود.

- اگر چه نتیجه انتخابات به گونه ای دیگر اعلام و بدان عمل شد ولی دستاوردهای جنبش فراتر از رئیس جمهور شدن نامزد مورد علاقۀ ما بوده است و نتیجه حرکت به هیچ وجه،یا در مجموع، شکست نبوده است. مردم در شما صداقت و صلابت را دیدند و در کنار اصلاح طلبی اصولگرایی واقعی را دیدند و اعتماد کردند و با این اعتماد همچنان امیدوارند. حضور شما باعث باز پس گیری شعارهای اصیل انقلاب از کسانی شد که آن شعارها را بناحق برای خود مصادره کرده بودند.

- ما نه در این انتخابات، بلکه از سالهای سال پیش شما را می شناخته ایم و ارادت داشته ایم. طیف حامیان و هواداران شما خیلی گسترده است. برخی هم این سوال در ذهنشان است که آیا از ظرفیتی که در جریان انتخابات بدست آمد بهتر از این نمی شد استفاده کرد. آیا ظرفیت های قانونی بخوبی استفاده شد؟ پاسخ این انتقادها چیست؟

- ما نگران این هستیم که طرف مقابل برای برون رفت از بحرانی که گرفتارش است به فکر ایجاد بحران بزرگتری باشد که کل کشور را تهدید کند و آن نوعی حملۀ خارجی به ایران است. یک حملۀ خارجی به آنها این فرصت را می دهد که هر صدای مخالفی را با شدید ترین وجهی سرکوب کنند. آنها ممکن است این نسخه را برای رهایی خود تجویز کنند در حالی که می تواند برای کل کشور بسیار خسارتبار باشد.

منبع : پارلمان نیوز

يکشنبه بیست و پنجم 5 1388
مکتب علی کناره‌گیری ازحکومت را بردروغ ترجیح می‌دهد
هی بگیم علی. نه ما باید بگوییم معاویه،یزید.علی کجاست؟علی قاتلش را سفارش می‌کند، من کسی باهام مخالفت کند نانش را می برم...انقلاب عظیم ما تجربه خوبی بود اما متاسفانه خودسازی کم بود. افرادی ممکن است با دست بوسی سوار شوند! ما به امثال مدرس نیاز داریم
آینده، سرویس فرهنگی: با توجه با استقبال مخاطبان سایت از مباحث اخلاقی و اجتماعی حضرت آیت الله امجد، فرازهایی از 3 سخنرانی اخیر ایشان که تلخیص شده، در ادامه می‌آید:

مکتب حضرت امیر (ع) کناره گیری از حکومت را بر دروغ گفتن برای رسیدن به حکومت ترجیح می دهد. شاید می شد یک دروغ را توجیه کرد اما دیگر از هدایت خبری نبود! حکومتی که با دروغ برسرکار بیاد باید با شمشیر حفظ شود و جز اجبار و زور چیزی از آن عاید انسانها نمی شود! ...

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا. حالا اگر کسی با ما مخالفت کند نانش را می بریم . هی بگیم علی علی . آقا نه ما باید بگوییم معاویه معاویه یزید . علی کجاست؟ علی قاتلش را سفارش می کند من کسی باهام مخالفت کند نانش را می برم. نان دادن هنر است یا نان بریدن .

در این کشور نه انتقاد است نق نق مردم هم زیاد است نق نق های مردم خطرناک است انتقاد نباشد برای کشور خطرناک است مردم فکر دارند شعور دارند نباید طوری بشود که در اتوبوس و این ور و آن ور نق بزنند انتقاد نکردن معاویه را می سازد و نق نق زدن ها علی را می کشد.

نباید موضوع تقوی را با وسواس! اشتباه کرد. وسواس نوعی بی تقوایی است. نباید مسائل شرعی را به گونه ای مطرح کرد که مردم به وسواس بیفتند. دین اسلام دین سمحه سهله است. اسلام دین تعبد است. اصول دین تعقلی است اما احکام تعبدی است! نباید در این موارد اینقدر سخت گرفت. انسان وسواسی اگر راست می گوید باید جلوی زبانش را بگیرد. تهمت می زند، دروغ می گوید، ... اما صد مرتبه خود را آب می کشد! مردم آزاری نکن. تقوی یعنی خدا داری!

... غالب مشکلات فردی و اجتماعی که با آن دست به گریبان هستیم دقیقا و مسلما ناشی از ضعفهای اخلاقی ما است و مشکلات و گرفتاریهای و بن بستهای جهانی نیز درست از فقراخلاقی جامعه ها و مخصوصا سران بسیاری از کشورهای جهان سرچشمه میگیرد. آری اخلاق سرمایه اصلی اقوام و ملت ها است اخلاق کلید حل مشکلات مهم اجتماعی است . اخلاق خمیر مایه تمدن و ستون فقرات یک زندگی اجتماعی سالم است و اخلاق بهترین وسیله انسان در سیر الهی است. بهمین دلیل تا مسائل اخلاقی در جوامع انسانی حل نشود، هیچ مسئله ای حل نخواهد شد. و باز به همین دلیل تهذیب نفوس و تزکیه قلوب و تکمیل مکارم اخلاق به عنوان یکی از اهداف اصلی بعثت پیامبر اسلام در کتاب آسمانی قرآن و روایت اسلامی بیان شده است پیشوایان اسلام و بزرگان دین قسمت عمده عمر پربرکت خود را برای این منظور صرف کرده اند.

تعریف و تمجیدهای دیگران حتی تعریف امام معصوم نیز مشکلی از ما را حل نمی کند. مگر اینکه امام معصوم دعا کند که عاقبت به خیر شویم یا خبر دهد که عاقبت به خیر هستیم. مهم عاقبت به خیر شدن است. به قول حضرت آیت الله بهجت: شیطان تا آخرین لحظه با انسان کار دارد. ایشان به همین علت اجازه ندادند تا موقعی که در قید حیات هستند برایشان کنگره بزرگداشت گرفته شود. شیطان قسم خورده است که همه ما را گمراه کند. هرکسی را به طریقی گمراه می کند. از طریق منبر، از طریق مداحی، از طریق عبادت، از طریق نمازشب، ... علامتش این است که ما پیش خودمان مغرور می شویم! و عاقبت به شری مربوط به غرور است و هرکس پیش خدا شکسته نفسی کند عاقبت به خیر است. با کمی تمرین می توان به این باور رسید که دیگران بهتر از ما هستند و ما بدتر از دیگران!

· حساب دستگاه الهی با حسابهایی که ما داریم متفاوت است. آیا ارزش آن دختر جوان مسیحی که به دورافتاده ترین نقاط آفریقا می رود و مردم را به نام حضرت مسیح(ع) به بهداشت دعوت می کند و مردم را به دین علاقمند می کند با من که هر روز زیارت عاشورا و نماز شب هم می خوانم، ولی به احدی رحم و مروت ندارم یکسان است؟! آنچه مسلم است این است که باید درون اصلاح شود. اگر هدف اصلاح درون باشد، خداوند وسایل هدایت را فراهم می کند. اینجانب اعتقاد داشتم حتی این مارکسیست هایی که در دوران انقلاب در تظاهرات شرکت می کنند اگر کشته شوند بعید نیست شهید باشند. به هر حال رحمت خدا بر غضب او سبقت دارد. ما از این جهت خیلی امیدوار هستیم که مخالف خدا نیستیم و خدا هم ارحم الراحمین است. هر چیزی به جای خودش! ... جوان باید از گناهان گذشته خود استغفار کند و دیگر گناه نکند و پیرمرد هم باید به لطف و رحمت بی منتهای خدا امیدوار باشد! ... چیزهایی هست که باعث عاقبت به خیری می شود به عنوان نمونه خدمت به بندگان خدا باعث عاقبت به خیری می شود. چیزهایی هم باعث عاقبت به شری می شود. ... تشخیص اینکه در کجا چه باید کرد ظرافتهای خاصی دارد. هیچ کس نباید به خودش مغرور شود. انسان باید همه را بهشتی بداند و خود را جهنمی و سعی کند تا خود را از جهنم نجات دهد و بعد هم به دنبال نجات مردم باشد!

· پرهیز به معنی کناره گیری یا انزوا نیست. پرهیز در متن اجتماع و در حین انجام عمل اتفاق می افتد. باید وارد اجتماع شد اما دروغ نگفت! باید از این آتش ترسید و مال یتیم را نخورد! اتقو یوما، اتقوا ... یعنی پروا کنید نه اینکه انزوا کنید. اسلام دین اجتماعی است. وظیفه انسان این است که خودش را بسازد و وارد جامعه شود ... وظایف افراد هم با هم فرق می کند. یکی ممکن است ذخیره باشد. در تاریکی نشسته اما روشنایی را می بیند. منتظر انجام وظیفه است. در موقع خودش وارد می شود و وظیفه اش را انجام می دهد! معمولا هم نقطه عطفی را به وجود می آورد! با یک حرکت یک مملکت را نجات می دهد. هر کس حد خودش را نگهدارد بهترین خدمت را به جامعه کرده است. برای ما ورود به جامعه و تحمل سختی ها و شنیدن ناسزاها و ... باعث خودسازی می شود. تقوی یعنی حضور در صحنه و پروا از خداوند! ... شناخت حد خود نیز بسیار مهم است. نباید در موقعیتی وارد شد که از طاقت و توان خارج است. انقلاب ما انقلاب عظیم و تجربه خوبی بود اما متاسفانه خودسازی کم بود. افرادی ممکن است گاهی با دست بوسی سوار شوند! ما به امثال مدرس نیاز داریم. خدا رحمت کند او را

· شهوت فقط جنسی نیست! دستبوسی هم شهوت است! ریاست هم شهوت است! دلش می خواهد رساله بنویسد، شهوت نوشتن دارد! شهوت حرف زدن دارد
مبع : آینده
دسته ها : مذهبی - سخنرانی
پنج شنبه بیست و دوم 5 1388
X