دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1826711
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
مدرک دکترای رحیمی هم کردانی شد
در گفت‌وگویی که بنده با وزیرعلوم داشتم، وی تأکید کرد که طبق گزارش جاسبی، مدرک دکترای حقوق آقای رحیمی جعلی است و هیچ پایه و مبنای علمی ندارد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: در صورتی که کمیسیون آموزش و تحقیقات به وارد بودن سؤال بنده از وزیر علوم و تحقیقات در مورد جعلی بودن مدرک دکترای معاون پارلمانی احمدی‌نژاد رأی دهد، سؤالم به عنوان یک سؤال ملی در نوبت بررسی مجلس قرار می‌گیرد.

به گزارش ایلنا عوض حیدرپور، نماینده شهررضا در تشریح سؤالش از وزیر علوم و تحقیقات درباره بررسی مدرک تحصیلی معاون پارلمانی احمدی‌نژاد ادامه داد: بنده بنا به دلایلی به صحت مدرک دکترای آقای رحیمی ایراد و شک داشتم؛ به همین منظور در قالب سؤالی از وزیر علوم و تحقیقات خواستار بررسی این امر شده‌ام.

وی افزود: در گفت‌وگویی که بنده با وزیرعلوم داشتم، وی تأکید کرد که طبق گزارش جاسبی، مدرک دکترای حقوق آقای رحیمی جعلی است و هیچ پایه و مبنای علمی ندارد.
حیدر پور با تأکید بر اینکه بنده به مدرک فوق لیسانس وی نیز مشکوک هستم، تصریح کرد: پس از گزارش وزیر علوم درباره مدرک معاون پارلمانی رئیس‌جمهوری و رأی کمیسیون به وارد بودن سؤالم، این سؤال به عنوان یک سؤال ملی در دستور کار مجلس قرار گرفت.

وی افزود: استفاده و جعل عناوین علمی برای ارتقای سمت از سوی برخی افراد، فریب دادن مردم و مسئولان است و مجلس و دولت باید با این فریبکاری‌ها برخورد جدی کنند. حیدرپور گفت: متأسفانه رحیمی با جعل مدرک دکترایش چندین سال عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد بوده و با این مدرک در سمت‌هایی چون ریاست دیوان محاسبات و استانداری کردستان حضور یافته است.
منبع : تابناک
دسته ها : خبر سیاسی
سه شنبه سیزدهم 5 1388
در نامه سرگشاده‌ای به آیت‌الله هاشمی شاهرودی
آیت‌الله محقق داماد: یکی از مراجع تقلید می‌گفت کاش لااقل این محاکمات که ننگی است برای قضای اسلامی از تلویزیون پخش نشود

پارلمان‌نیوز:استاد برجسته کرسی فقه و حقوق و فلسفه در نامه‌ای کم سابقه خطاب به رئیس قوه قضائیه با ابراز تاسف از برخوردهای صورت گرفته بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری گفت:«ایکاش در حوزه علمیه به کار تدریس و پژوهش ادامه داده بودید و هرگز به این ورطه خطیر پای نمی‌نهادید.»

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن کامل این نامه به همراه مقدمه‌ای که روزنامه اطلاعات در صدر این نامه نوشته، بدین شرح است:

نامه‌ای که ملاحظه می‌شود، نوشته استاد کرسی فقه و حقوق و فلسفه، دکتر مصطفی محقّق داماد است. هرچند ممکن است برخی از کلمات آن به ذائقه برخی از خوانندگان ناگوار آید، امّا هنگام مطالعه کلمه کلمه‌ نامه نباید این احساس و این امتیاز را از یاد برد که نویسنده منتقد در جایگاه دلسوزترین و آگاه‌ترین شخصیت‌های برجسته حوزه و دانشگاه است. صاحب چنین قلمی جز خیرخواهی برای اسلام و انقلاب و ملّت و نظام ناشی از آن‌چه انگیزه‌ای می‌تواند داشته باشد؟ آمیزه‌ای از درد و درک، پشتوانه این نامه است. بنابراین آنان که به برخورداری از نعمت شرح صدر مفتخرند نه تنها لحن و لسان گاه تند و تیز این نوشته و هر نوشته دلسوزانه و خیرخواهانه‌ی مشابه را تاب می‌آورند، بلکه خود را به پیگیری و پذیرش نکته‌های ظریف مندرج در متن آن موظّف خواهند دانست. «لا یحبّ‌الله الجهر بالسوء من‌القول الاّ من ظلم». وقتی خداوند دوست دارد صدای رسای دادخواهان را هرچند جهر به سوء باشد، به طریق اولی دوست خواهد داشت زبان و قلم عالمان عدالت‌جویی را که صدایشان نه «جهر به سوء» بلکه جهر به حسن است. آیت‌الله مصطفی محقق داماد چنانکه بسیاری از خوانندگان وقوف دارند، از اهل بیت علم و دین است و همانند سایر اعضای این خانواده بزرگ، «ادری بما فی‌البیت» است. خوشبختانه رئیس قوه قضائیه، حضرت آیت‌الله هاشمی شاهرودی، خود نیز همین خاستگاه و همین جایگاه والا را داراست. بنابراین، اگر نویسنده نامه در مقام آمر به معروف و ناهی از منکر، داعیه‌ای جز یادآوری عدالت قضایی و جزایی ندارد، هیچ خواننده و شنونده‌ای نمی‌تواند از کلام و پیامی که به دادگستری و عدل‌پروری دعوت می‌کند استقبال نکند. در غیر این صورت به قول قویم امیرالمؤمنین(ع): «من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق». متن نامه را با هم می‌خوانیم:

حضرت آیت الله جناب آقای‌هاشمی شاهرودی

ریاست محترم قوه قضائیه ‏

با سلام وتحیات

به خاطر دارم نیمه اردیبهشت 1358 برای زیارت عتبات عالیات به نجف اشرف مشرف شدم. در بدو ورود مرحوم شهید آیت الله سید محمد باقرصدر طاب ثراه نگارنده را سرافراز فرمودند و به همراه یکی از دوستان مشترکمان به محل اقامت اینجانب تشریف فرما شدند و زیارت ایشان نصیبم شد. چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی که هرگز از خاطرم نمی‌رود. ایشان از مباحثات با ابن عمّشان امام موسی صدر، و یادداشت‌های درس مرحوم والدما، آموزگار جاودان فقاهت مکتب قم‎ «آیت الله سید محمد محقق داماد» و نظریات جدید مطروحه در این مکتب سخن گفتند. از استاد مرتضی مطهری که شهادتشان تازه رخداده بود و نظراتشان گفتگو به میان آمد. آنگاه ایشان خطاب به اینجانب فرمودند «این روزها آقای سید محمودهاشمی که گویی فرزند من است برای حفظ جانش عراق را به قصد قم ترک کرده است و نوید دادند که ایشان می‌تواند صدیق همفکرگرانبهایی برای شما باشند». من که نادیده خریدار شده بودم نخستین بارکه جنابعالی را در قم زیارت کردم، درست همان یافتم که فرموده بودند. اینک به حکم ولایت دوستی، و با استفاده از حقوق شهروندی، مایلم که بی پرده سطور زیر را به عرض برسانم:‏

حضرت آیت الله

به عقیده اینجانب بالاترین و بزرگترین ره آورد تحولات قرن حاضر برای بشریت معاصر قواعد جزای عمومی و آئین دادرسی کیفری است. این گفته حقوقدانان جهانی به هیچوجه گزاف نیست که ارزیابی نظام قضایی و حقوقی یک جامعه بر محور قواعد جزای عمومی و آئین دادرسی کیفری و اجرای آن در جامعه دور میزند و برهمین محور باید سنجیده شود.‏

‏ به موجب این گونه اصول قانونی است که اشخاص می‌دانند چه عملی جرم است تا اگر مرتکب شوند مجازات می‌شوند و اگر اجتناب کنند با خیال راحت می‌توانند در کنار خانواده با آرامش به زندگی ادامه دهند و کسی به آنان کاری ندارد؟ و در فرض ارتکاب به چه مجازاتی مجازات می‌شوند و چگونه و با چه آداب و موازینی مجازات بر آنها اجرا می‌گردد؟ و اگر متهم شدند از چه حقوقی برخوردارند و چگونه دردوران اتهام با آنان برخورد می‌شود و چگونه آنان می‌توانند دفاع کنند؟

معتقدم این نظام نامه‌ها هرچند نگارش و تنظیم آن در قرن حاضر انجام گرفته، ولی مبانی و اصول آن چنان عقلانی است که نمی‌تواند با تعلیمات راقیه اسلام متکی بر اجتهاد مفتوح شیعی منطبق نباشد. و لذا در دوران سابق مورد تایید فقیهان بزرگ زمان خویش نظیرآیت الله نائینی و آیت الله مدرس اعلی‌الله مقامهم و خوشبختانه پس از انقلاب اسلامی مورد تایید مراجع رسمی قرار گرفته است.

معتقدم که محور اصلی خواسته ملت ایران در انقلاب مشروطیت تحت عنوان تشکیل عدالت خانه در واقع تقنین همین اصول و موازین بوده و در انقلاب اسلامی هم، ما شاهد بودیم که یکی از انگیزه‌های خیزش مردمی نقض همین اصول در بیدادگاههای اختصاصی بود.

جناب آقای‌هاشمی شاهرودی‏

‏ تحمل بفرمائید که به صراحت به حضورتان عرض کنم که درزمان شما، نه نظرا بلکه عملاً، این رکن اساسی امنیت اجتماعی نه تنها متزلزل بلکه در ملاء‌عام ویران شد، و این بهای کمی نبود که ملت ایران پرداخت کرد. ‏

‏توجیه شرعی نقض قواعد عمومی جزا و اصول محاکمات توسط برخی از دوستان، که فقاهت آنان را اگر بپذیرم درایت و آگاهی آنان را هرگز نخواهم پذیرفت، هرچند ممکن است ارائه و برآن اصرار شود. ولی شما مرا می‌شناسید که فرزند فقاهتم، و دیرینه این درگاهم، فقیهان واقعی را از فقهیان رسانه‌ای بخوبی تشخیص می‌دهم. با شناختی که اینجانب از جنابعالی دارم، شما از آن دسته فقیهان نیستید، و امکان ندارد که از نظر فکری بتوانید با آنانی همراه شویدکه توجیه گر شرعی اینگونه نقض قوانینند.

سخنرانی شما در سال 1373 در محل کار اینجانب فرهنگستان علوم پیرامون محدوده تمسک به مصلحت ثبت و ضبط است و بعید می‌دانم که در تقلب احوال تغییر نظری برایتان حاصل شده باشد.

چند روز پیش در جلسه‌ای با حضور چند تن از مسئولان نسبتاً بالای نظام سخن از اخبار وقایع اسفبارِ روز و ستمی که بر مردم رفته است، در میان بود. اخباری که به‌طور مستفیض و بلکه متواتراجمالی ثبوت آن مسلم و انکار آن غیر ممکن بود،(باز هم خدا کند دروغ باشد). ناگهان یکی از ذوات محترم سکوت را شکست و با نگاهی عاقل اندر سفیه رو بمن کرد و با پوزخندی معنی‌دار گفت این اعمال که توجیه شرعی دارد!!! خدا می‌داند چنان مغز استخوانم را سوزاند که هنوز بیقرار و ناآرامم. یاد جمله حضرت مولا(ع) افتادم که فرموده است:

ولوکان امرءا مسلما مات من بعد هذا اسفا ما کان عندی ملوما بل کان عندی جدیرا.(نهج البلاغه)

مورخین آورده‌اند که وقتی حجاج بن یوسف ثقفی بدستور عبدالملک مروان خلیفه اموی، برای ایجاد خفقان و اسکات معترضین، همراه چند جلاد وارد کوفه شد مستقیما به مسجد آمد و مردم را فراخواند سپس بالای منبر رفت و اعلام داشت «هان‌ای مردم! نه به کودکانتان رحم می‌کنم ونه به پیرانتان!. بیگناهتان را به جای گناهکار مواخذه خواهم کرد و به صرف گمان تحویل جلادان خواهم داد(آخذ بالتهمة واقتل بالظنه)، همه این‌هااز اختیارات من است و هرچه من مصلحت بدانم عین شرع است!!!»

تفکر فوق دقیقا همان بافته و تافته تفقه مبتنی بر کلام اشعری است که نتیجه‌اش در کتاب المستظهری غزالی به خوبی مشهود می‌گردد.

اگر خدای ناکرده قواعد عمومی جزا و اصول محاکمات رعایت نشود و یا نقض قوانین با توجیهات ضداخلاق انسانی موجه گردد، زندگی به همین شرایط تلخ (العیاذ بالله) باز می‌گرددکه مرگ بهتر ازآن زندگی است.

ما که به پیروی از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و اجتهاد مفتوح مبتنی برکلام عدلیه مبتهج و بر آن مفتخر و شاکر این نعمت بزرگ هستیم، هرگز مجاز نیستیم که در تشخیص حسن عدالت و قبح ستمگری که مردم خردمند ملتمان خودشان به بداهت درک می‌کنند قیمومت شرعی نمائیم و تفکر آنان را تعطیل کنیم.

حضرت آیت الله

حضرتعالی خدمات شگرفی در دستگاه قضایی البته که انجام داده‌ایدکه انکار آن ناسپاسی است، ولی با کمال تأسف وقایعی در دوران ریاستتان به خصوص در روزهای اخیر رخداد که ملت ایران طعم تلخش را هیچگاه از یاد نخواهد برد. وقایعی که چه به دست کارگزاران قوه مجریه انجام یافته باشد و چه بدست ظابطین قضایی و چه بدست دارندگان پایه قضایی همه و همه مسئولش قوه قضائیه‌ای است که شما مسئولیتش را به عهده داشتید.

حضرت آیت الله!

مطمئن باشید شما در راس قوه‌ای قرار داشتید که علیرغم همه ویرانی‌ها و خرابی‌ها به دلیل طبع کار و ساختار باقیمانده از پیش هنوز هم قضات شجاع، متشخص، پاکدامن و دارای و ثاقت قضایی وجوددارند.

شما می‌توانستید با حمایت از استقلال قضایی بسیاری از مشکلاتی که ساعت‌ها وقت قوه مقننه را می‌گرفت و از کارهای مهمتر باز می‌داشت به آسانی حل کنید، که نکردید.

شما در حوادث اخیر می‌توانستید آمرین قانونی در هر پست و مقامی که هستند و مامورین متخلف از موازین اخلاقی را به دست قضات شریف آگاه به قوانین محاکمه کنید که لااقل تا امروز که واپسین روزهای ریاستتان است، نکرده‌اید.

شگفتا! کار قوه قضائیه به جایی رسیده که از یکسو توسط ائمه جمعه موقّته توصیه به بی‌رحمی شوند و حدیث شریف لا دین لمن لا رحم له را فراموش کنند و یا به «گرفتن اعتراف!!» مفتخر گردند و از سوی دیگر توسط ریاست قوه مجریه به رعایت رافت اسلامی و کرامت انسانی مورد خطاب قرار گیرند. البته بسیار خوب سفارشی بود که ایشان فرمودند-شکرالله سعیهم- ولی آیا بهتر نبود که رئیس‌جمهور دولت نهم به جای چنین خطاب بشر دوستانه به جنابعالی یا لا اقل در جنب آن، عتاب قانونی به وزیر کشورشان می‌کردند و وی را تحویل دستگاه عدالت می‌دادند؟ وزیری که تحت مسئولیت وی چنین وقایع شرم‌آوری اتفاق افتاده است مگر می‌تواند مسئول نباشد؟ آیا این نتیجه تاخیر حضرتعالی در اقدام قضایی نیست؟

به موجب قوانین مدون مملکتی کلیه زندان‌های کشور زیر نظر قوه قضائیه اداره می‌شود، و مسئولیتش با این قوه می‌باشد. آیا بهتر نبودکه قبل از صدور فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر تعطیل «زندان کهریزک»، شما خودتان دستور بازرسی صادر می‌فرمودید و چنانچه آنرا فاقد معیارهای لازم می‌دیدید مبادرت به تعطیل آن می‌کردید؟ شما آنقدر تاخیر فرمودید تا این مدخل در دائرة المعارف‌های جهانی بنام حکومت دینی ایران در کنار مدخل‌های زندان‌های گوانتانامو و ابوغریب در زمان معاصر با کمال تأسف وارد شد.

از منبع موثقی شنیدم که یکی از مراجع تقلید معاصر که از راه دور محاکمه‌ای که از سیمای ایران پخش می‌شد پیگیری می‌کردند، به همان منبع فرموده بودند که بهتراست لااقل این محاکمات را که ننگی است برای قضای اسلامی!! از تلویزیون پخش نشود.

عزیزانی که با زندگی صاحب این قلم آشنایند می‌دانند که صراحت وی تازگی ندارد و سوابق اوراقی که تحت عنوان گزارش خطاب به شورای عالی قضایی وقت و یا صاحبان مناصب اجرایی نگاشته شده و در بایگانی سازمان بازرسی کل کشور علی القاعده موجود است، گواه و اثبات کننده این مدعاست. صاحبان مناصب اجرایی آنزمان که در عمل به گزارشات این ناصح مشفق و درخواست خالصانه وی مبنی بر اجرای صحیح قوانین را اهتمام نکردند و آنروز او را در پافشاری بر نهادینه کردن زندگی مدنی و تحت لوای قانون را یاری ننمودند، امروز گرفتار کمند نقض قوانین شده‌اند. و باز هم معتقدم نقض قانون به نفع هیچکس نخواهد بود هرچه در آن تاخیر شود ظلم و ستم به همه می‌باشد.

از اینکه سخن به درازا کشید عذر می‌خواهم. آنچه عرض شد دراین روزهای آخرین مسئولیت حضرتعالی هر چند نوشداروی پس از مرگ سهراب است. ولی به هرحال این سطور شاید برای آیندگان مفید و برای شما نقطه افسوسی باشد که ایکاش در حوزه علمیه به کار تدریس و پژوهش ادامه داده بودید و هرگز به این ورطه خطیر پای نمی‌نهادید و به همان نقطه امید استاد شهید بزرگوارتان واصل می‌شدید.

عریضه را با بیتی از غزل خواجه شیراز به آخر می‌برم:

به قد و چهره هرآنکوکه ماه مجلس شد

جهـان بگیـرد اگر دادگستـری دانـد

سید مصطفی محقق داماد-11مرداد88 ‏

دسته ها : خبر سیاسی - نامه
سه شنبه سیزدهم 5 1388
بادامچیان: در دادسرا گفتم من به نظام سلطنتی مشروطه وفادارم

پارلمان‌نیوز: برگزاری دادگاه و پخش اعترافات محمدعلی ابطحی و محمد عطریانفر در روزهای گذشته واکنش بسیاری از فعالان سیاسی را سبب شده است.

روزنامه فرهیختگان نوشت، عطاء‌الله مهاجرانی وزیر دولت اصلاحات و عضو هیات‌رئیسه مجلس اول با اشاره به این موضوع، حادثه‌ای تاریخی را بازخوانی کرده است. به گفته مهاجرانی در هنگامه اخذ رای اعتماد برای علی‌اکبر پرورش عضو برجسته حزب موتلفه اسلامی برای وزارت آموزش و پرورش مطالبی درباره نامه او به تیمسار ناجی و تقاضای عفو مطرح شد اما بسیاری از نمایندگان مجلس با توجه به شرایط روز این نامه را بلااشکال دانستند.

در گفت‌وگویی با اسدالله بادامچیان عضو موتلفه اسلامی ماجرای آن نامه شرح داده شده است. بادامچیان در توضیح این نامه اعلام می‌کند که خود نیز در سال ١٣٤٤ در دادرسی گفته است که من به نظام سلطنتی مشروطه وفادارم.

در مورد جناب آقای پرورش برای آقای ناجی گفته‌اند آقای پرورش بنا به نظر شهید بهشتی این نامه را داده بودند برای اینکه آزاد شوند و آقای پرورش یک سری اسرار داشت که ممکن بود آن اسرار لو برود و یک سری روابط در اصفهان بود که ایشان باید برقرار می‌کرد، لذا از تهران و از مرکزیت مبارزه، شهید بهشتی نظر دادند که نامه دهند و بگویند که من بی‌گناه هستم و من را آزاد کنید. بنابراین ایشان در آنجا یک وظیفه مبارزاتی را انجام داده‌اند. من می‌گویم که در تاریخ ثبت شود آنها هم آمدند گفتند ایشان تقاضای عفو کرده است چه تقاضای عفوی! ایشان وظیفه‌اش را انجام داده است یا اینکه مثلا بنده در سال ٤٤ در دادرسی گفتم که به نظام سلطنتی مشروطه وفادارم. چه چیزی را وفادارم؟ من آنجا دستگیر شدم و جرمی هم نداشتم و نوشتم. من خودم این را می‌گویم من مبارز ضدشاه که در سال ٤٣ که در زندان قزل‌قلعه این همه من را شکنجه کردند و چیزی هم از من لو نرفته است و عضو بنیانگذار موتلفه هم هستم حال می‌خواهند من را آزاد کنند حال من بیایم و بگویم مرگ بر شاه آنجا که نباید می‌گفتم باید بیرون می‌آمدم و مبارزه را ادامه می‌دادم.

دسته ها : خبر سیاسی - گفتگو
سه شنبه سیزدهم 5 1388
سید حسن خمینی دیروز در تهران بود

پارلمان‌نیوز: نوه امام خمینی(ره) صبح روز گذشته از سفر چند روزه خود به پاکستان به تهران بازگشت.

یک منبع آگاه به خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز» گفت:« سفر حجت الاسلام سیدحسن خمینی بر خلاف برخی اخبار که عنوان شده بود ایشان به خاطر عدم حضور در مراسم تنفیذ به خارج از کشور رفته‌اند، به دلایل دیگری بوده است.»

وی ادامه داد:«یادگار حضرت امام راحل صبح روزگذشته به تهران بازگشت.»

به گزارش پارلمان‌نیوز، بدین ترتیب سیدحسن خمینی با وجودی که روزگذشته در تهران بوده ترجیح داده همانند بسیاری از یاران امام خمینی(ره) از جمله آیت الله هاشمی رفسنجانی، حج الاسلام خاتمی، ناطق‌نوری و کروبی، مهندس میرحسین موسوی و دهها چهره دیگر در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد حاضر نشود.

دسته ها : خبر سیاسی
سه شنبه سیزدهم 5 1388
سرمقاله آفتاب یزد/پیام یک غیبت!

مجتبی واحدی: غـیـبـت تـعـدادی از چهره‌های سـرشـناس به ویژه علی اکبر هاشمی رفـسـنـجـانی در جلسه تنفیذ ریاست جـمـهـوری مـحـمـود احـمـدی نـژاد، مــوضــوعــی نیسـت کـه بتـوان آن را کم اهمیت دانست. حتی تعدادی از نمایندگان مجلس که تلاش کرده‌اند خود را نسبت به این «غیبت» بی‌تفاوت نشان دهند، در اظهارنظر‌های خود از کلماتی استفاده کرده‌اند که عصبانیت آنها را به نمایش می‌گذارد و مشخص می‌کند این غیبت، بسیار مهم است. خودداری کسانی مانند رفسنجانی از حضور در مراسم رسمی، ضمن بازتاب‌های کوتاه مدت در داخل و خارج، پیام‌های مهمی برای آینده دارد. عدم برخورداری دولت آینده از برخی همراهی‌ها در فرصت‌ها و تهدیدها، یکی از این پیام‌هاست، این در حالی است که در هفته‌های اخیر، بسیاری از اصولگرایان به حساسیت شرایط کشور اشاره کرده‌اند و با همین ادعا خواستار برخی چشم‌پوشی‌ها نسبت به حقوق واقعی یا احتمالی افراد شده‌اند. این توصیه‌ها، هم بر زبان امام جمعه موقت قم -که خود از منتقدان برخی مسائل می‌باشد- جاری شد و هم توسط تعدادی از نمایندگان مجلس. بسیاری از این توصیه‌ها، به نحوی اکبر هاشمی رفسنجانی را مورد خطاب قرار می‌داد اما یک اطلاعیه منتسب به نمایندگان مجلس خبرگان- که هنوز تعداد دقیق امضا‌کنندگان آن مشخص نیست- به صورت صریح، خواستار مساعدت رفسنجانی برای عبور از شرایط فعلی شد.

البته این اطلاعیه و سایر اظهارنظرهایی که در این مورد بیان شد بر ریشه برخی دلخوری‌ها، قهرها و کناره‌گیری‌ها اشاره نداشت. بسیاری از اظهارنظرهای اخیر، رفسنجانی و سایر منتقدان را به خویشتنداری نسبت به تضییع حقوق احتمالی دعوت می‌کرد و در بعضی از بیانیه‌ها و اظهارات تریبونی با یادآوری دشمنی‌های بیرونی و حساسیت‌های داخلی، از او خواسته می‌شد که برای کاهش هزینه‌ها، با جریان حاکم همراهی نماید. اما هیچ‌یک از کسانی که با ادعای حفظ نظام، گذشت رفسنجانی و سایر منتقدان از حقوق خود را خواستار شدند، به احمدی نژاد- که اظهارات و اقدامات او، ریشه بسیاری از دلخوری‌هاست- تـوصـیه‌ای نداشتند. البته برای بسیاری از سیاستمداران، مشخص بود که احمدی نژاد حاضر به عقب نشینی از مواضع خود نیست. او در ایام پس از 22 خرداد، حداقل دو بار این ویژگی خود را به نمایش گذاشت که هر دو مورد، مرتبط با دیدگاه‌های رهبری بود. یک هفته پس از آنکه وزارت کشور و رسانه موسوم به ملی، با دستپاچگی و قبل از قطعیت نتایج انتخابات احمدی نژاد را به عنوان کاندیدای پیروز معرفی کردند او در محل دانشگاه تهران به صورت مستقیم اظهارات رهبری را شنید که بخشی از آن در خصوص «ادعای احمدی نژاد علیه رفسنجانی» و نیز زیر سوال بردن گذشته سی ساله نظام بود. کسانی که احمدی نژاد را به خوبی نمی‌شناختند تصور می‌کردند او با واکنش به موقع در برابر این اظهارات، بخشی از خطای تبلیغاتی خود را جبران خواهد کرد تا هم ادعاهای تبعیت بی‌چون و چرا از رهبری در عمل ثابت شود و هم زمینه رفع بعضی اختلافات، فراهم گردد. اما این اتفاق نیفتاد. در فاصله کوتاهی از این ماجرا دستور رهبری در خصوص لغو حکم معاون اول رئیس جمهور، یک هفته به صورت بلا اقدام باقی‌ ماند تا بار دیگر بر همگان آشکار شود«احمدی‌نژاد علاقه زیادی دارد که حتی‌الامکان از مواضع خود عقب‌نشینی نکند؛ حتی اگر بر اشتباه بودن این مواضع، اجماع نسبی در خارج از حلقه مشاوران احمدی نژاد وجود داشته باشد.»

در این میان، هاشمی رفسنجانی مانند بسیاری از مقاطع دیگر، هوشمندی خود را به نمایش گذاشت تا این خصلت رئیس دولت دهم را برای همگان آشکار سازد. سه روز قبل از مراسم تنفیذ، یکی از نزدیک‌ترین یاران رفسنجانی در گفتگو با یکی از روزنامه‌ها ‌ ‌احتمال حضور رفسنجانی در مراسم تنفیذ را اعلام کرد اما این حضور را به اصلاح مواضع احمدی‌نژاد نسبت به رفسنجانی مشروط نمود. قاعدتاً رفسنجانی و یار نزدیک او به خوبی می‌دانستند که علی‌رغم دیدگاه صریح ابراز شده توسط رهبری، احمدی‌نژاد حاضر نخواهد شد از موضع خود عقب‌نشینی کند ولذا به نظر می‌رسد خبررسانی از حضور مشروط رفسنجانی و مـراسم تـنـفیذ، تنها با این هدف صورت گرفته است که مشخص شود مطابق استانداردهای جدید اصولگرایی، توصیه به همراهی و همکاری، تنها بایستی توسط رقبا و منتقدان احمدی‌نژاد مورد توجه قرار گیرد و رئیس دولت در این زمینه، وظیفه‌ای برای خود قائل نیست!

مراسم تنفیذ، دیروز برگزار شد و احمدی‌نژاد تا روزی که رئیس دولت باشد نیازی به تکرار چنین مراسمی ندارد ضمن آنکه مراسم روز گذشته، آخرین مراسمی بود که رئیس دولت دهم در آن به عنوان «تنفیذ شونده» حضور دارد. اما او تا پایان دوره دولت دهم، مسئولیت اجرایی کشور را به عهده دارد و این نگرانی، بسیاری از افراد را آزار خواهد داد که ا گر او بر این خصلت نه چندان پسندیده، پافشاری کند سرنوشت تعامل او با شرکای حکومتی خویش چگونه خواهد بود؟ بی‌اعتنایی یاران ویژه احمدی‌نژادبه غیبت‌ هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی، محمد خاتمی، مهدی کروبی، میرحسین موسوی، حسن روحانی، ناطق نوری و... در مراسم تنفیذ ، چیزی از اهمیت این غیبت نمی‌کاهد اما این مسئله می‌تواند بعد از مدتی فراموش شود. در حالی که اصرار رئیس دولت بر تداوم روش‌هایی که موجب این دلخوری‌ها شد و در چهار سال گذشته، گاه فریاد و گاه طعنه‌زنی شرکای حکومتی او در مجلس و سایر نهادها را برانگیخت، موضوعی نیست که بتوان تاثیر آن بر سرنوشت آتی کشور را نادیده گرفت. پس کسانی که با ادعای دلسوزی برای نظام، رفسنجانی، موسوی، خاتمی و... را به گذشت از برخی حقوق خود تشویق می‌کردند اکنون وظیفه دارند توصیه‌های خود را با قدرت و قوت متوجه دست اندرکاران دولت دهم نمایند و اصلاح برخی خصلت‌ها و رفتارهای آنان را خواستار شوند.

منبع : پارلمان نیوز

دسته ها : خبر سیاسی - مقالات
سه شنبه سیزدهم 5 1388
حضور کروبی در تجمع عصر امروز+تکذیبیه
مهدی کروبی عصر امروز در تجمع غیرقانونی اغتشاشگران شرکت کرد و با انجام حرکات و ایراد سخنانی به تحریک آنان پرداخت.

به گزارش فارس مهدی کروبی کاندیدای ناکام انتخابات اخیر ریاست جمهوری، با حضور درتقاطع خیابان بهشتی و ولی عصر به تحریک شرکت کنندگان در این تجمع غیرقانونی پرداخت.

این گزارش می افزاید: دعوت به این تجمع که از هفته گذشته با هدایت شبکه های تلویزیونی بیگانه از جمله بی بی سی و شبکه منافقین و سلطنت طلبان صورت گرفته بود توانست حدود 100 نفر از اغتشاشگران را دور هم جمع کند که ماموران نیروی انتظامی با متفرق کردن آشوبگران مانع از ایراد خسارت به اموال عمومی و خصوصی و ایجاد ترافیک توسط آنها شدند.



تکذیبیه:


دفتر مهدی کروبی با تکذیب خبر منتشر شده در خبرگزاری فارس مبنی بر شرکت کروبی در تجمعی در تقاطع خیابان بهشتی - ولی عصر اعلام کرد : کروبی عصر امروز ( دوشنبه ) در تجمعی شرکت نکرده است و این خبر کذب محض می باشد .

به گزارش سحام نیوز دفتر مهدی کروبی با اعتراض به انتشار اخبار کذب در خبرگزاری فارس با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد : عصر روز گذشته مهدی کروبی برای حضور در مراسم هفتم مرحوم سیف الله داد معاون سینمایی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات به مسجد نور واقع در خیابان فاطمی رفت و پس از ترک مراسم نیز به دفتر خویش برگشت . بنابر اعلام این دفتر با توجه به اینکه مسجد نور در خیابان فاطمی واقع شده است ،محدوده خیابان بهشتی و ولی عصر محل عبور کروبی بوده ولی بر خلاف اخبار منتشر شده وی اقدام به پیاده شدن از ماشین و یا سخنرانی برای مردم نکرده است
دسته ها : خبر سیاسی
دوشنبه دوازدهم 5 1388
 ناشیانه خواندن تدارکات برای آغاز دولت دهم
میرحسین موسوی: دیروز فرزندان انقلاب با ناله‌ای عمیق از سرگذشت دردناک خود در این پنجاه روز گفتند/اگر اهل تقلب نیستید آن را در رعایت ظواهر اولیه یک دادرسی قضایی به نمایش بگذارید/زود خواهد بود که ملت محاکمه مرتکبین این فجایع را شاهد باشد

پارلمان‌نیوز: نخست وزیر مورد تائید و امام راحل با اشاره به دادگاه نمایشی دیروز تصریح کرد:«دندان شکنجه‌گران واعتراف‌گیران دیگر به استخوان مردم رسیده است تا جایی که اینک از میان کسانی قربانی می‌گیرند که خدمات بزرگ به کشور و نظام در کارنامه دارند و به تهدید دیگرانی سرگرمند که در نشو و نمای این نهضت و تاسیس نظام برخاسته‌ از آن برجسته‌ترین نقش‌ها را بر عهده داشته‌اند.»

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در بیانیه شماره 10میرحسین موسوی آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

می‌گویند فرزندان انقلاب در دادگاهی که دیروز تشکیل شده بود به ارتباط با بیگانه و برنامه‌ریزی برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی اعتراف کرده‌اند. اینجانب در سخنان آنان دقیق شدم و در حقیقت آن چنین چیزی نیافتم، بلکه شنیدم که با ناله‌ای عمیق از سرگذشت دردناک خود در این پنجاه روز می گفتند؛ انسان‌هایی له شده که ممکن بود به هرچیز دیگری هم که به آن الزام شود اقرار کنند به راستی چه چیز دیگری جز داستان رنج‌هایی که کشیده‌اند ممکن است بگویند. می‌گفتند محسن روح‌الامینی حق داشت که شهید شد. می گفتند که اگر 50 روز ایستادگی نکرده بودیم این نمایش هفته‌ها پیش برگزار می‌شد. می‌‌گفتند هرچه را که به آنان می‌گفتند تا گفته باشند که اینها حرف‌های ما نیست.

دندان شکنجه‌گران واعتراف‌گیران دیگر به استخوان مردم رسیده است تا جایی که اینک از میان کسانی قربانی می‌گیرند که خدمات بزرگ به کشور و نظام در کارنامه دارند و به تهدید دیگرانی سرگرمند که در نشو و نمای این نهضت و تاسیس نظام برخاسته‌ از آن برجسته‌ترین نقش‌ها را بر عهده داشته‌اند. آیا کسانی را که آرزوی شهادت در راه نورانی انقلاب اسلامی داشته‌اند به چیزی کمتر از آن تهدید می‌کنید؟ یا پس از به مسلخ بردن جمهوریت نظام، اسلامیت و آبروی آن را هم با این بی‌آبرویی‌ها هدف گرفته‌اید؟ تنها داوری قطعی وجدان بشری از مشاهدة دادگاه‌هایی اینچنین فرمایشی سقوط اخلاقی و بی‌اعتباری صحنه‌گردانان آن است.

صحنه‌هایی که دیدیم و دیدید جز تدارکی ناشیانه برای شروع به کار دولت دهم نیست. از دادگاهی که همه چیزش تقلبی است انتظار دارند عدم وقوع تقلب در انتخابات را اثبات کند. اگر شما اهل تقلب نیستید آن را در رعایت ظواهر اولیه یک دادرسی قضایی به نمایش بگذارید. با دادخواستی سخیف با طرح مطالبی بی‌ربط، با استناد به کتاب‌هایی که به خروار خمیر می‌شوند، با تکیه بر گزارش خبرنگارانی که نامشان را هم کسی نشنیده است و با استناد به اعتراف‌هایی که رنگ شکنجه‌های قرون وسطایی از آن هویداست انتظار دارند ملت را به چه چیز قانع کنند؟ آیا نخوانده‌اند که پیامبر اکرم (ص) فرمود برای کسی که بعد از شکنجه اقرار کند حدی نیست یا کسی که در زندان یا قید و بند باشد و او را تهدید کرده باشند اقراری برای او نیست (الغدیر جلد ششم).

مردم ما با فرزندان خود که دیشب پس از 50 روز بی‌خبری چهرةشان را دیدند احساس همدردی می‌کنند. برادران ما! غمگین نباشید. بدانید که مردم وضعیت شما را درک می‌کنند و می‌دانند که حفظ جان شما واجب‌تر از هر چیز دیگر است. زود خواهد بود که ملت محاکمه مرتکبین این فجایع را شاهد باشد و بازجویان و شکنجه‌گرانی که این‌گونه با جان و آبروی او بازی می‌کنند بشناسد.

وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ
و اگر خداوند مردم را به [سزاى] ستمشان مؤاخذه مى‏کرد جنبنده‏اى بر روى زمین باقى نمى‏گذاشت لیکن [کیفر] آنان را تا وقتى معین بازپس مى‏اندازد و چون اجلشان فرا رسد ساعتى آن را پس و پیش نمى‏توانند افکنند

میرحسین موسوی

دسته ها : خبر سیاسی - نامه
دوشنبه دوازدهم 5 1388
کاظم جلالی از کمیته پیگیری وضعیت بازداشت شدگان اخیر استعفا داد/تکمیلی: استعفا تکذیب شد

پارلمان‌نیوز: مخبر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، از عضویت در کمیته پیگیری بازداشت شدگان اخیر استعفا کرد.

به گزارش تابناک، دکتر کاظم جلالی که با تأکید ریاست مجلس شورای اسلامی، تاکنون یکی از فعالترین اعضای این کمیته در پیگیری توصیه‌های رهبر معظم انقلاب، مبنی بر رسیدگی و کمک به وضعیت آسیب دیدگان رخدادهای اخیر و بررسی برخورد با عوامل متخلف بود، از ادامه عضویت در این کمیته کناره‌گیری کرد.

بنا بر این گزارش، هنوز به طور دقیق علت این مسأله مشخص نیست، ولی شنیده‌ها حاکی از آن است که به ظاهر این کمیته آن گونه که بنا بر توصیه‌های رهبری باید، به دلایلی نتوانسته است در مسیر این پیگیری‌ها حرکت کند.

گفتنی است، تاکنون تلاش برای گرفتن اطلاعات بیشتر از دکتر جلالی و یا دستیابی به دلایل اصلی این کناره‌گیری و نیز درستی و نادرستی این شنیده‌ها، بی نتیجه مانده است.

تکمیلی:استعفای جلالی بی‌پایه و اساس است

در پی انتشار برخی اخبار مبنی بر استعفای کاظم جلالی از عضویت در کمیته پیگیری بازداشت‌شدگان اخیر، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی انتشار اینگونه اخبار را بی پایه و اساس دانست.

علاالدین بروجردی در گفتگو با ایلنا در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه آیا کاظم جلالی از کمیته پیگیری بازداشت‌شدگان اخیر استعفاء داده، با اظهار بی‌اطلاعی از این موضوع گفت:«عصر امروز آقای جلالی با من تماس گرفت و خواستار برگزاری جلسه این کمیته، صبح فردا شد و با توجه به اینکه ایشان خود پیشنهاد این جلسه را دادند، بعید می‌دانم از عضویت در این کمیته استعفاء د‌اده باشند.»

وی با بی‌پایه و اساس دانستن انتشار خبر استعفای جلالی، تاکید کرد:«پیشنهاد جلالی برای تشکیل جلسه فردا با خبر استعفای ایشان در تناقض است.»

دسته ها : خبر سیاسی
دوشنبه دوازدهم 5 1388
حاشیه‌هایی از مراسم امروز
غیبت چهره‌های شاخص در مراسم تنفید

پارلمان‌نیوز: مراسم تنفیذ محمود احمدی‌نژاد برخلاف روال دوره‌های گذشته با تاخیر و با غیبت برخی از مسوولان عالی رتبه  فعلی و پیشین نظام برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، درحایکه خبرگزاریهای حامی احمدی‌نژاد ایرنا و فارس خبر از برگزاری این مراسم در ساعت ده صبح داده بودند.این مراسم با حدود دو ساعت تاخیر بدون پوشش مستقیم از سوی رسانه ملی برگزار شد.

همانطور که از قبل در خبرها مطرح شده بود، بسیاری از مسوولان سیاسی کشور به نشانه اعتراض به نتیجه اعلام شده انتخابات و حوادث پس از آن که منجر به کشته شدن تعدادی از بازداشتی‌ها در زندان کهریزک و راهپیمایی‌های مسالمت آمیز معترضان شد، در این مراسم شرکت نکردند.

غیبت آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس مجلس خبرگان  در مراسم تنفیذ بیش از سایرین جلب توجه می‌کرد.هاشمی از معترضان به روند طی شده در این انتخابات و حوادث پس از آن است که در نمازجمعه تاریخی 26 تیر ماه با تاکید بر نقش مردم به ارائه راهکارهایی برای خروج از بحران کنونی پرداخت، هرچند که این سخنان بهانه تازه‌ای برای حمله یاران و هواداران احمدی‌نژاد به هاشمی رفسنجانی شد.

همانطور که از قبل پیش بینی می شد در نتیجه این اعتراضات هاشمی رفسنجانی به مراسم تنفیذ نرفت  و احمد جنتی دبیر شورای نگهبان که پیش از برگزاری انتخابات از احمدی‌نژاد حمایت کرده بود بر جای او نشست.

اما او تنها غایب مراسم نبود.حسن خمینی نوه امام (ره) از دیگر افرادی بود که پیش از برگزاری مراسم تنفیذ کشور را ترک کرد و درایران نبود.هنگام مسافرت او به خارج از کشور-پاکستان-در بسیاری  از رسانه‌ها اعلام شد که این سفر برای عدم شرکت در مراسم تنفیذ و تحلیف احمدی‌نژاد است.بدین ترتیب از بیت امام (ره) هیچ فرد و نماینده‌ای بر خلاف دوره‌های گذشته حضور نداشت.

براساس تصاویر منتشر شده از این مراسم از دیگر غایبان جلسه می‌توان به محمد خاتمی رییس جمهور پیشین، ناطق نوری، مهدی کروبی و میرحسین موسوی اشاره کرد.

همچنین برخی از اعضای سرشناس مجلس خبرگان بر اساس تصاویر منتشره در این مراسم غائب بودند از جمله: ابراهیم امینی، جوادی آملی، واعظ طبسی، رضا استادی، هاشم‌زاده هریسی، حسن روحانی، دستغیب، علی رازینی و طاهری خرم‌آبادی.

اما حضور برخی چهره‌ها در این مراسم جلب توجه می‌کرد از جمله افشین قطبی ،مایلی کهن، کفاشیان، تاج،حسین رضازاده از ورزشکاران و محمدرضا شریفی‌نیا، جهانگیر الماسی، احمد نجفی و اقبال واحدی از بازیگران و مجریان صدا و سیما و سینما.

از سوی دیگر اسفندیار رحیم مشایی از نزدیکان و اقوام احمدی‌نژاد که اندکی پس از انتخابات و در میان اعتراضات به نتیجه اعلام شده احمدی‌نژاد، او را بعنوان معاون اول خود برگزید و با مخالفت رهبری، مشایی ناچار به استعفا شد به همراه پدر داماد و داماد احمدی‌نژاد از دیگر حاضران در مراسم بودند.

در این مراسم برخی از چهره‌های شاخص اصولگرای مجلس همچون محمدرضا باهنر، حدادعادل، کوچک‌زاده، احمدتوکلی و کوهکن به همراه لاریجانی و ابوترابی‌فرد حضور داشتند.

حضورآیت الله مصباح یزدی و حسین شریعتمداری در این مراسم بسیار جلب توجه می‌کرد.

محسنی اژه‌ای و صفار هرندی دو وزیر معزول توسط احمدی‌نژاد نیز در این مراسم کنار یکدیگر نشسته بودند.

حکم تنفیذ توسط محمدی گلپایگانی رییس دفتر مقام معظم رهبری قرائت شد.

احمدی نژاد که در دوره گذشته هنگام دریافت حکم تنفیذ از رهبری بر دست ایشان بوسه زده بود در این دوره شانه رهبری را بوسید.

دراطراف خیابان جمهوری و تمامی خیابان های منتهی به محل مراسم تنفیذ نیروهای انتظامی و امنیتی از صبح زود  حضور چشم گیر داشتند.

از حاشیه های دیگر این مراسم تاخیر در ارسال تصاویر بود که برخی آن را به دلیل نبود چهره های شاخص کشور تفسیر کردند. تاخیر در ارسال تصاویر موجب شد که ایرنا تصاویر دوره گذشته مراسم تنفیذ را استفاده کند.اما از دیگر گاف های ایرنا انتشار خبری با این عنوان بود که مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ احمدی نژاد شرکت کرد.این خبر البته بلافاصله حذف و تصحیح شد.

منبع : پارلمان نیوز

دسته ها : خبر سیاسی
دوشنبه دوازدهم 5 1388
روح الامینی:باید عاملین قتل فرزندم قصاص شوند+توضیحات
اعضای هیات علمی و دانش‌آموختگان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران نسبت به دستگیری اساتید فرهیخته و همچنین هتک حرمت به حریم دانشگاه اعتراض کردند.
جمعی از اعضای هیات علمی‏، دانش‌آموختگان و دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در اعتراض به دستگیری و ادامه بازداشت جمعی از اعضای هیات علمی و دانش‌آموختگان این دانشگاه، پس از برگزاری تجمعی آرام برای عرض تسلیت به عبدالحسین روح‌الامینی نجف‌آبادی به دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران رفتند.

به گزارش ایلنا، در این تجمع که بیش از یکصد تن از دانشگاهیان حضور داشتند دکتر عبدالحسین روح‌الامینی در سخنانی با بیان اینکه امیدوارم خداوند روح فرزندم را شاد کند، گفت: بایستی عاملین قتل وی پیدا و قصاص شوند تا منجر به تغییر در روند به وجود آمده شود.

همچنین همسر یکی از بازداشت‌شدگان با ارایه گزارشی از روند بازداشت همسر خود و اتفاقاتی که در زندان برای آنان افتاده است، نسبت به روند اخذ اعترافات، اعتراض کرد.

در پایان این تجمع نیز بیانیه‌ای قرائت شد که در آن اعضای هیات علمی و دانش‌آموختگان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران نسبت به دستگیری اساتید فرهیخته و همچنین هتک حرمت به حریم دانشگاه اعتراض نموده و تاکید کردند: از خود سوال می‌پرسیم که به کدامین جرم و براساس کدام قانون این همه فجایع صورت می‌گیرد؟ آن چیزی که امروز ذهن فرهیختگان جامعه را به خود مشغول نموده بازداشت جمع کثیری از فرزندان این کشور است که پیش از این برای حضور حداکثری مردم در پای صندوق‌های رای و ترغیب آنان به شرکت فعالانه در رقم زدن سرنوشت اخیر در جهت بهبود اوضاع و شرایط حاکم تمام تلاش خود را به کار گرفتند و امروز بدون توجه به این دلسوزی و تعهد آنان نسبت به آرمان‌های امام، انقلاب اسلامی و قانون اساسی و بدون کمترین توجیهی در اسارت می‌باشند اینگونه عمل کردن خلاف فرمایش رهبری مبنی بر شناخت دوست و دشمن واقعی می‌باشد.

در پایان این بیانیه تاکید شده است: ما به عنوان جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ضمن ابراز نگرانی پیرامون وضعیت این عزیزان و محکوم نمودن ادامه بازداشت فعالین سیاسی و دانشگاهی پس از گذشت بیش از یک ماه به مسوولین امر هشدار می‌دهد تا هرچه سریع‌تر به ادامه چنین اعترافات غیرقانونی و غیرشرعی و خلاف نظر رهبری انقلاب پایان داده و در جهت آزادی بی‌قید و شرط کلیه افراد در بند اقدام نمایند.

تابناک؛ با توجه به نوع نگارش خبر، اینگونه القا می‌شود که دکتر روح‌الامینی در تجمع مذکور حضور داشته است، به همین سبب برخی اساتید شرکت کننده در مراسم یاد شده در تماس با «تابناک» ابراز داشتند که دکتر روح الامینی از برگزاری چنین تجمعی اطلاعی نداشته است، عزیزانی نیز که برای تسلیت آمده بودند به محل استقرار  ایشان وارد شده و در آن محل عرض تسلیت داشته‌اند، و ایشان صرفا پذیرای اساتید محترمی بودند که برای ابراز همدردی و عرض تسلیت در محل استقرار وی در دانشکده حضور یافته بودند.
اساتیدی که با «تابناک» تماس گرفته بودند دلیل تماس خود را نارضایتیشان از استفاده سیاسی ـ رسانه‌ای خبرنگار ایلنا درخصوص عرض تسلیت اساتید دانشگاه تهران به همکار داغدار خود عنوان کرده و القای مرتبط بودن برنامه‌های قبل و بعد از زمان عرض تسلیت به دکتر روح الامینی را اقدامی خلاف اخلاق رسانه ای دانستند. 
دسته ها : خبر سیاسی
دوشنبه دوازدهم 5 1388
سایت توکلی:شش اشتباه اخیر احمدی نژاد
سایت الف اشتباهات اخیر ریس جمهور را برشمرد.

این سایت نوشت:

اشتباه اول آقای احمدی نژاد این بود که بر فرض درستی اعتقاد ایشان به شایستگی و توانایی های آقای مشایی، می بایست فضای فکری مناسبی را در سطح جامعه و نخبگان بویژه روحانیت برای این تصمیم آماده می نمود ودر صورت موفقیت در ایجاد چنین شرایطی، نامبرده را به این سمت منصوب می کرد. ظاهراً تصور ایشان چنین بوده که منتقدان در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته و اعتراضات پس از مدتی خاموش خواهد شد. این می تواند حاکی از عدم شناخت کافی و کامل از افکار و انتظارات جامعه از سوی ایشان باشد.

دومین اشتباه آقای رئیس جمهور این بود که پس از اعلام خبر انتصاب معاون اولی آقای مشایی در ٢٦ تیرماه در مشهد و دریافت نامه دستور ملغی نمودن این انتصاب در٢٧ تیرماه از سوی رهبرانقلاب که طبق ماده قانونی مورد اشاره خود آقای احمدی نژاد لازم الاجرا می بود تاخیر نمود واین حکم در تاریخ دوم مرداد اجرا گردید. این تاخیر یک هفته ای با توجه به اطلاع همگان از وجود چنین نامه و مضمون آن، نه تنها در بهبود موقعیت آقای مشایی در افکار عموم و خواص جامعه تاثیر نداشت بلکه موجب ضعیف جلوه نمودن رابطه مستحکم رهبری و رئیس جمهور و بروز گمان های منفی نسبت به ایشان نیز گردید.

سومین اشتباه آقای احمدی نژاد این بود که به مفاد این دستور عیناً عمل ننمود. در دستور آمده که حکم ملغی شود در حالیکه آقای مشایی پس از علنی شدن نامه رهبری استعفا نمود و آقای احمدی نزاد با این استعفا موافقت کرد. در اینصورت حکم ملغی نشده است بلکه به استعفا پاسخ داده شده و اگر چه نتیجه در هر حال یکی است ولی شیوه اجرا کاملاً منظور متفاوتی را بیان می کند.

چهارمین اشتباه آقای احمدی نژاد لحن و ادبیات سرد و رسمی بکار گرفته درپاسخ به نامه رهبری است به خصوص پس از نامه پذیرش استعفای آقای مشایی که همراه با تکریم ها و تجلیل ها و اظهار تاسف هاست. چنین لحنی نیزبه نوعی تعمد در اظهار نارضایتی و ناراحتی ایشان از لغو حکم انتصاب است.

پنجمین اشتباه اقای رئیس جمهورانتصاب فوری آقای مشایی به ریاست دفتر نهاد ریاست جمهوری بود. این انتصاب با مضمون مصلحت اندیشی مورد سفارش در نامه رهبری هم خوانی نداشت و ایشان را بی توجه به آن مطلب نشان می دهد هر چند مقام پایین تری را به ایشان واگذار می کند اما همچنان او را در یک موقعیت کلیدی حفظ می کند.

اما ششمین اشتباه آقای احمدی نژاد برکناری وزیر یا وزرایی از کابینه پس از این تحول ودرست چند روز مانده به پایان دوره دولت نهم بود. این اشتباه بزرگ چند پیامد بسیار مهم در پیش رو داشت :

١) نشان می داد عصبانیت آقای احمدی نژاد از این واقعه جدی است طوریکه ایشان بدنبال اولین موقعیتی است تاعصبانیت خود را علنی و اعلام کند و این با عزل وزرایی که ظاهراً با موضوع آن انتصاب اظهار مخالفت داشتند بهتر عملی می گشت. در حالیکه ایشان باید عصبانیت خود را فرو می خورد واز انجام حکمی که به مصلحت ایشان و کشور بود اینچنین ناراحت نمی شد.

٢) وزیر یا وزرایی را مورد قهر و غضب قرار می دهد که در انتصاب آنها در تمام ادوار گذشته و دولت ها بدلیل اهمیت جایگاه آنان هماهنگی کاملی با نهاد رهبری وجود داشته است و این نیزپیامی خوشایند به استحکام روابط و تعاملات بین این دو نهاد نمی توانست باشد.

٣) در شرائط حساس کنونی و نقش تعیین کننده وزارت اطلاعات، عزل غافلگیرانۀ وزیر می تواند وضعیت نامطلوبی برمدیریت این نهاد و امور جاری آن به جای گذارد و این اقدام به هیچ وجه با درایت ومصلحت کشورداری سازگار نبود.

٤) این اقدام آنقدر شتابزده و فوری انجام گرفت که به پیامد آن یعنی عبور کابینه از حد نصاب و غیرقانونی شدن جلسات هیئت دولت تا پس از رای اعتماد و مشکلات عدیده حاصل شده پس از آن توجهی نشده بود. طبق اعلام خبرگزاری ها عزل دو وزیر اطلاعات و ارشاد به آنها ابلاغ و این خبر باضافه معرفی جانشینان آن دو از طریق پخش پیامک نهاد ریاست جمهوری اعلام گردیده بود. اما با واکنش سریعی که از طریق نمایندگان مجلس در خصوص حد نصاب کابینه طرح شد عزل وزیر ارشاد منتفی اعلام شد. عصبانیت و شتابزدگی بخصوص در اشتباه اخیر بوضوح چهره ای بسیار شکننده و غیر قابل پیش بینی از ریئس جمهور ترسیم نمود. چهرهای که در برخی تصمیمات و رفتارهای گذشته ایشان نیز تا حدی احساس می شد.
سلسله اشتباهات یاد شده که با عزل وزیر اطلاعات تائید و تکمیل شد متاسفانه اثرات ناخوشایندی را در حرکت اجرایی کشور با سکانداری آقای احمدی‌نژاد در آستانه آغاز دوره چهارساله دوم بوجود آورده است. نقش محوری ریاست جمهوری در برقراری تعامل بین نهادهای رهبری و تقنینی از یکسو و بدنه نظام اجرایی کشور از سوی دیگر ضرورت همکاری نزدیک و اعتماد و احترام متقابل را ایجاب می کند. بویژه در تعامل منحصربفرد نهاد رهبری و ریاست جمهوری، استحکام این اعتماد و همکاری بسیار خطیر است. حمایت های آشکار و پنهان رهبری از دولت‌ها چه در دوره امام خمینی و چه در دوران آیت‌الله خامنه‌ای به‌خصوص در چهار سال گذشته در پیشبرد امور دولت و هموار نمودن مشکلات آن تعیین کننده بوده است. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ولی فقیه یک مقام تشریفاتی نیست که تنها از حمایت‌های معنوی و سیاسی او بهرمند شده و با تکریم و احترام یاد شود بلکه مقامی است مسئول، که نقش رهبری و راهبردی نظام و مصلحت‌اندیشی را به‌ویژه در مواقع خطیر به عهده دارد و در هنگامه تعارض با نظرات دیگران نظر او فصل‌الخطاب و نافذ خواهد بود.

از سوی دیگر وقتی رئیس‌جمهور با وزرایی که چهارسال همراه و همکار او بوده‌اند در واپسن روزهای کاری با چنین شیوه‌ای برخورد می‌نماید فارغ از جنبه‌های منفی و غیر اخلاقی این نحوه از برخورد، مسلماً دایره افراد توانمندی که در دولت آینده حاضر به پذیرش مسئولیت‌ها شوند کوچکتر و کوچکتر خواهد شد و این مطلب احتمال تصدی موقعیت‌های مهم به دست افراد نالایق و بله قربان‌گو را بیشتر کرده نتیجه‌ای جز کاهش کارآمدی دولت و زیان ملت و کشور نخواهد داشت. افزون بر این، شتابزدگی درتصمیمات، امنیت و آرامش روانی حاکم بر کل مجموعه نظام اداری را مورد تهدید و خطر جدی قرار می‌دهد و آثار نامطلوبی بر وضعیت کشور و مردم خواهد داشت.

این اشتباهات همچنین طمع دشمنان انقلاب و کشور را در کشف نقاط ضربه‌پذیری نظام آسان نموده به آنها در طرح‌ریزی برنامه‌هایی که در بستر این نقاط ضعف بتوانند به کشور و انقلاب لطمه وارد سازد یاری میکند.
منبع : تابناک
دسته ها : خبر سیاسی - مقالات
دوشنبه دوازدهم 5 1388
X