دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1826794
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
فصل دهم از فتح خون: تماشاگه راز
سید مرتضی آوینی
راوی:
حسین دیگر هیچ نداشت که فدا کند، جز جان که میان او و ادای امانت ازلی فاصله بود... و اینجا سدره المنتهی است. نه... که او سدره المنتهی را آنگاه پشت سرنهاده بود که از مکه پای در طریق کربلا نهاد... و جبرائیل تنها تا سدره المنتهی همسفر معراج انسان است.

او آنگاه که اراده کرد تا از مکه خارج شود گفته بود: « من کان فینا باذلاً مهجته و موطناً علی لقاءالله نفسه فلیرحل معنا، فاننی راحل مصبحا ان شاءالله تعالی.»

سدره المنتهی مرزدار قلمرو فرشتگان عقل است. عقل بی اختیار. اما قلمرو آل کسا، ساحت امانتداری و اختیار است و جبرائیل را آنجا بار نمی دهند که هیچ، بال می سوزانند. آنجا ساحت انی اعلم ما لاتعلمون است، آنجا ساحت علم لدنی است، رازداری خزاین غیب آسمان ها و زمین؛ آنجا سبحات فنای فی الله است و بقای بالله، و مرد این میدان کسی است که با اختیار، از اختیار خویش درگذرد و طفل اراده اش را در آستان ارادت قربان کند ... و چون اینچنین کرد، در می یابد که غیر او را در عالم اختیار و اراده ای نیست و هر چه هست اوست.

اما چه دشوار می نماید طی این عرصات! آنان که به مقصد رسیده اند می گویند میان ما و شما تنها همین «خون» فاصله است؛ تا سدره المنتهی را با پای عقل آمده ای، اما از این پس جاذبه جنون، تو را خواهد برد... طیّّّّّّ این مرحله دیگر با پای اراده میسور نیست؛ بال می خواهد و بال را به عباس می دهند که دستانش را در راه خدا قربان کرد.

این حسین است که عرصات غایی خلافت تکوینی انسان را تا آنجا پیموده است که دیگر جز جان میان او و مقصود فاصله نیست. آنان که با چشم ظاهر می نگرند او را دیده اند که بر بالین علی اکبر علی الدنیا بعدک العفا گفته است و بر بالین قاسم عزَّ والله علی عمک ان تدعوه فلا یجیبک او یجیبک ثم لا ینفعک و اکنون بر بالین ابی الفضل عباس می گوید: الان انکسر ظهری و قلت حیلتی، اما حجاب های نور را نمی بینند که چه سان از هم دریده و رشته های پیوند روح را به ماسوی الله چه سان از هم گسسته! نه ماسوی الله، که اینجا کلام نیز فرشته سان فرو می ماند.

مردانگی و وفای انسان نیز به تمامی ظهور یافت و آن قامت مردانه عباس بن علی با دستان بریده بر شریعه فرات، آیتی است که روح از این منزلگاه نیز گذشته است و عجیب آن است که آن باطن چگونه در این ظاهر جلوه می کند.

بعدها امّ البنین در رثای عباس سرود:

یامن رای العباس کر علی جماهیر النقد

و وراه من ابناء حیدر کل لیث ذی لبد

انبئت ان ابنی اصیب برأسه مقطوع ید

و یلی علی شبلی امال برأسه ضرب العمد

لوکان سیفک فی یدیک لما دنی منک احد

دستان عباس بن علی قطع شده بود که آن ملعون توانست گرز بر سر او بکوبد. اما تا دستان ظاهر بریده نشود، بال های بهشتی نخواهد رست. اگر آسمان دنیا بهشت است، آسمان بهشت کجاست که عباس بن علی پرنده آن آسمان باشد؟ فرشتگان عقل به تماشاگه راز آمده اند و مبهوت از تجلیات علم لدنّی انسان، به سجده در افتاده اند تا آسمان ها و زمین، کران تا کران، به تسخیر انسان کامل در آید و رشته اختیار دهر به او سپرده شود؛ اما انسان تا کامل نشود، در نخواهد یافت که دهر، بر همین شیوه که می چرخد، احسن است.

چشم عقل خطابین است که می پرسد: اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء... اما چشم دل خطاپوش است. نه آنکه خطایی باشد و او نبیند... نه! می بیند که خطایی نیست و هرچه هست وجهی است که بی حجاب، حق را می نماید. هیچ پرسیده ای که عالم شهادت بر چه شهادت می دهد که نامی اینچنین بر او نهاده اند؟

منبع: سایت جامع فرهنگی شهید آوینی
دسته ها : ادبی - مذهبی - عاشورایی
شنبه پنجم 10 1388
مقام حضرت عباس
امام سجاد (علیه‌ السلام):
إنّ لِلْعَبّاسِ عِنْدَ اللهِ تَبارَکَ وَتَعالَی لَمَنزِلَةً، یَغْبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهَداءِ یَوْمَ القِیامَةِ.
عباس نزد خداوند منزلتی دارد که روز قیامت همۀ شهیدان به آن رشک می‌برند.
On Judgment Day, Abbās has such a degree in the sight of Allah that all martyrs will envy him.
خصائص، ج 1، ص 68
دسته ها : مذهبی - احادیث
شنبه پنجم 10 1388
مشیت الهی
امام صادق (علیه‌ السلام):
ما مِنْ قَبْضٍ وَلا بَسْطٍ إلّا وَللّهِ فِیهِ مَشِیَّةٌ وَقَضاءٌ وَابْتِلاءٌ.
هیچ تنگنا و گشایشی نیست، مگر آنکه مشیت و قضا و امتحان الهی در آن نهفته است.
Behind all ups and downs of life, there exist the Divine Decree, Will and Trial.
کافی، ج 1، ص 152، ح 2

دسته ها : مذهبی - احادیث
پنج شنبه سوم 10 1388
"آن مرد آمد ..."
قطعه ای در مدح حضرت اباعبدالله الحسین(ع):

آن مرد آمد
آن مرد با اسب آمد
آن مرد آمد
آن مرد با عشق آمد
آن مرد با همسر
آن مرد با خواهر آمد
آن مرد با کودک، با برادر،با عشق،با عدالت،با صفا آمد
آن مرد بی مهابا ،به قصد اصلاح آمد
آن مرد آمد
آن مرد حج وانهاده،به شهر خون آمد
آن مرد مکه را رها کرده به نینوا آمد
عافیت طلب ها همه به او گفتند:
صبر کن نامه یزید آمد
آن مرد آمد
آن مرد بی قرار آمد
تا که دیدند اهل سازش نیست
طرح ها یکی یکی آمد
مرد تنها، اهل دنیا نیست
طرح کشتن ، به میان آمد
شهر بصره نه،کوفه نه،نه نه
آنجا... کربلا،نینوا،پر بلا ...، به چه جور آمد

صبح روز دهم ز راه آمد
مرد با یاورانش به دشت خون آمد
مرد مردان برای جنگیدن به مصاف یزیدیان آمد
دسته گل های مرد،آماده
شیربچه های او ساده
علمش در دست مردی که
بعدها دو دستش افتاده
شیر خواری که تیر بلا
دهنش تا گلو ،جر داده
خواهرش زینب است،در این راه بچه هایش یکی یکی داده
همه یاران به خون در افتاده
مرد تنها، ز پا نیفتاده

دشمن اینک به جنگ او آمد
اولی،دومی،سومی،پیر و جوان
برادر و فرزند
بچه های برادر و خواهر...
هر کدام برای ماندن حق
جان خود را فدای او کردند

مرد، صبرش دگر به سر آمد
مرد، تنها برای بار دگر بر سر تپه ای بلند آمد
خواهرش هم به سوی او آمد
بوی عطر شهادتش آمد
آسمان هم از این همه بیداد
گریه کرد و به خشم و خون آمد
مرد در کمال تنهایی،بغض خود را شکست ؛صدا آمد:
گر که دین خدا به خون من است
چشم تاریخ نگران راه من است
گر محمد به من نظر دارد
دین او بسته ی به خون من است
پس تو شمشیر مرا دریاب

وعده حق به سوی او آمد:
ای که نفست مطهر و ناز است
راه جنت به روی تو باز است
پس درآ تو به جنت و رضوان
چون خدایت رضا و دمساز است

حال سالها گذشته،آن تک مرد
در دل نسل های بعد آمد
و چنین بچه های شهر من ،اینک
به وفاداری از آن تک مرد
همه روزه به روی تخته سیاه
اینچنین می نویسند: آمد
آن مرد آمد

هدیه به حسین بن علی "ع" که خون خود را فدای خدای خود ،آزادی و سعادت بشر کرد.
حسن قربانی
منبع : تابناک
دسته ها : ادبی - مذهبی - عاشورایی
چهارشنبه دوم 10 1388

یادداشت زهرا رهنورد با عنوان "سفیر خورشید" در تشریح نقش حضرت زینب در نهضت عاشورا در روزنامه اعتماد را می خوانید.

حضرت زینب(س)؛ به خدا قسم، جز زیبایی چیز دیگری ندیدیم.

این پاسخی است به سوال بازجومنشانه فرعونیت مدار حاکمی که خود را در اوج قدرقدرتی و پیروزی می بیند و با تبختر از او می پرسد اوضاع را چگونه دیدی؟ اما آیا این جناب حاکم نمی داند این چهره پرشکوه و مقاوم و صبوری که در مقابل او ایستاده کیست، آیا این زن که پیشوای زنان و کودکان بی پدر و یتیم و شوهر از دست داده است و تنها در کنار آنها یک جوان بیمار قرار دارد، برای یزید و یزیدیان ناشناس است؟ آنها نمی دانند او زینب کبری، عقیله بنی هاشم، زن خردمندی است که به «راه» پیوسته.
 
این حاکم، این سلطان غاصب، به قدرقدرتی خود و سرکوب نهضت عاشورا می نازد و شراب غرور را سرکشیده و دیوانه وار عربده سر می دهد، چه سخت است برای او یادآوری پیغام حسین ابن علی؛ «خروج کردم برای نجات امت جدم و هیچ هدفی ندارم جز اصلاح.» 

اصلاح؟، ریویزیونیسم، بازگشت به ارزش ها و رفتار جاهلی، کبر، جباریت، خودمداری، ریا و خودمحوری و منفعت طلبی در حاکمیت، رشوه و ربا و تقلب و نابرابری در اجراییات؛ مسلم است که حسین(ع) این همه را برنمی تابد. اما این «خروج برای اصلاح» چه داغی به دل حاکمان اموی نهاده که چاره آن را در کشتار خاندان پیامبر(ص) می بینند و امروز فکر می کنند جام زهرناک طعنه و ریشخند خود را بر کام زینب کبری بریزند و هیچ پیش بینی نمی کنند که ممکن است با جوابی بïراتر از تمامی شمشیرهایی که یزیدیان بر تارک حسینیان فرو کوفتند پاسخ بشنوند؛ «به خدا قسم جز زیبایی چیزی ندیدم.»

زینب(س) می داند در کنه مکنون هر واقعه یی چنانچه از دیدگاه الهی و ارزش های عدالتخواهی نگریسته شود، چیزی جز زیبایی قرائت نمی شود، زیرا زیبایی از ذخایر جاودان انبان انتهاناپذیر حق است، چرا که خداوند خود فرموده همه چیز را زیبا آفریده است؛ «الذی احسن کل شیء خلقه».آیا زیبایی که زینب به آن اشاره می کند یک زیبایی شکلی و فرمالیستی است؟ زیبایی افق خونین و دشت نینوا؟ یا قد و قامت و خط و خال و ابرو؟ آیا سر بریده حسین(ع)، یا بی کفن بدن او؟ یا قامت بی دست برافراشته ابوالفضل عباس، سقای کربلا، یا مرثیه ناخوانده یتیمان و زنان شوهر از دست داده یا معصومیت گلوی بریده علی اصغر یا جوانی پرپرشده علی اکبر، یا حماسه اشک آلود ام وهب، مادر پسران که می سراید «مرا دیگر مادر پسران ننامید» که چهار پسرش در روز واقعه به دست یزیدیان به شهادت رسیده اند...

یا بی پسری زینب کبری که دو پسرش را در راه ارزش های الهی تقدیم کرد و امروز باید بر قلب به تیر جفا از حرکت ایستاده آنان چکامه اندوه بسراید؟نه همه اینها شاید بهانه یی برای تعزیه پردازان و رمان نویسان و شاعران و نقاشان و هنرمندان باشد اما برای زینب در یک کلمه خلاصه می شود؛ «هر چه دیدم زیبایی بوده است.» زینب(س) یک زن چندبعدی است، یک زن، یک مادر، یک مبارز، یک عارف، یک شخصیت ارزشی، دختر علی، خواهر حسین، اما او برتر از اینها است. زینب، «زینب است، پیام آور کربلا». 

و این پیام در اوج زیبایی است. چه پیامی بالاتر از این (محتوایی) که؛ هر روز، عاشورا و هر خاک، کربلا است، هر چند این پیام مقدر را بعدها ائمه کرام در سیمای واژگان و کلمات بیان کنند، که هر خاک، کربلا و هر روز، عاشورا است؟ او می داند در پیروزی یزیدیان بر نابودی بدن های هفتاد و دو تن بزرگ ترین شکست استراتژیک نهفته است. «مظلومیت حق» در این واقعه، حق خواهی ابدی حق طلبان را به دنبال داشته است. او می دانست تا حق به حقدار نرسد بشریت و به خصوص «شیعه» از پای نخواهد نشست. اما از آنجا که او یک عارف بود و عرفان او محصول پرورش یافتن در دامان علی و فاطمه بوده است، حدیث هفتاد و دو تن را قصه شورانگیز وصلی جانانه می دانست که هفتاد و دو تن به خورشید پیوستند و جذب نورافشانی ابدی حق شدند.

منبع : فرارو

دسته ها : ادبی - مذهبی - مقالات
چهارشنبه دوم 10 1388
فضل علم
رسول الله (صلّی ‌الله‌ علیه‌ وآله):
فَضْلُ العِلْمِ أحَبُّ إلَیَّ مِنْ فَضْلِ العِبادَةِ.
فضیلت علم نزد من خوشتر از فضیلت عبادت است.
The merits of knowledge are far more preferable to me than those of worship.
دسته ها : مذهبی - احادیث
چهارشنبه دوم 10 1388
عشق حسینی
پیامبر اکرم (صلی ‌الله ‌علیه ‌وآله):
حُسَیْنٌ مِنّی وَأنا مِن حُسَیْنٍ، أحَبَّ اللهُ مَنْ أحَبَّ حُسَیْناً.
حسین از من و من از حسینم. خدا دوست بدارد آن‌که حسین را دوست می‌دارد.
Hussain is from me and I am from Hussain; Allah loves those who love Hussain.
سنن ترمذی، ج 5، ص 324
دسته ها : مذهبی - احادیث
سه شنبه اول 10 1388

حاشیه‌های مراسم تشییع آیت‌الله منتظری

 مراسم تشییع آیت الله منتظری با حاشیه های همراه شد.


مراسم تشییع آیت الله منتظری با حضور هوادارن و مقلدان این مرجع پرحاشیه شد.

به گزارش خبرآنلاین از ساعت 30/10 تشیع کنندگان آیت الله که بیشتر آنان از هوادارن میرحسن موسوی بودند با سر دادن شعارهایی که بعضا ربطی به مراسم تشییع نداشت و شعارهایی چون« یاحسین میر حسین»،به سمت بیت مرحوم  آیت الله منتظری حرکت کردند.

 این گزارش می افزاید: شرکت کنندگان در مراسم تشییع جنازه پس از آن در جلوی درب بیت آیت الله منتظری تجمع کردند. پس از آن یکی از اعضای بیت آیت الله منتظری به میان جمعیت آمده و از آنان خواست  تا با حضور در بیت از دادن شعار پرهیز کنند.

در ادامه حضور مخالفین در مقابل بیت، درگیری میان  برخی هوادران و مخالفان آیت الله به وجود آمد که با حضور نیروی انتظامی خاتمه یافت.از ساعت 30/12  نیز مسیر منتهی به بیت آیت الله منتظری با حضور نیروهای انتظامی تحت کنترل قرار گرفت.

منبع : خبر آن لای

دسته ها : مذهبی - خبر - سیاسی
دوشنبه سیم 9 1388
خاطراتی درباره مرحوم منتظری
علی مطهری
علی مطهری در مقاله ای خاطراتی از روزگار رفاقت آیت الله منتظری با استاد شهید آیت الله مطهری و نیز دیدار با آیت الله منتظری در دوران حصر نوشت.

در این مقاله که برای "تابناک" ارسال شده، آمده است:

رحلت فقیه عالی قدر آیت الله حسینعلی منتظری ثلمه ای در اسلام وارد کرد که هیچ چیز جایگزین آن نیست . آیت الله منتظری نزدیک ترین دوست و یار شهید آیت الله مطهری بود . این دو بزرگوار یازده سال در مدرسه فیضیه هم مباحثه بودند ، هشت سال شاگرد مرحوم آیت الله بروجردی در فقه و اصول بوده و دو شاگرد برجسته آن مرجع تقلید به شمار می رفتند . همچنین این دو یار دیرینه در کشف شخصیت امام خمینی (ره) و شناساندن آن عزیز به حوزه علمیه قم نقش اساسی داشتند . دوازده سال در محضر آن حکیم فرزانه فلسفه الهی را تلمذ کردند و سپس با پایه ریزی درس اصول فقه امام خمینی مقدمات مرجعیت ایشان را فراهم نمودند و دو شاگرد مبرز امام محسوب می شدند .

هر دو بزرگوار چند سالی در درس الهیات شفای ابن سینای مرحوم علامه طباطبایی شرکت داشتند و از اولین شاگردان آن مرحوم به شمار می رفتند . و باز هر دو بزرگواردر تابستانها به اصفهان می رفته و پای درس نهج البلاغه معلم اخلاق و عرفان ، مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی می نشستند . شیخ حسینعلی منتظری اصفهانی و شیخ مرتضی مطهری خراسانی آنچنان با هم یکی بودند که گاهی طلاب ، منتظری را خراسانی و مطهری را اصفهانی صدا می کردند و به گفته آیت الله منتظری گاهی که نیاز مالی پیدا می کردیم دست در جیب یکدیگر می کردیم و بعداً به هم خبر می دادیم .

قبل از انقلاب ، آیت الله منتظری هرگاه از زندان آزاد می شد مستقیماً به منزل ما می آمد ، شاد و خندان و بدون هرگونه گله ای از سختیهای زندان . معمولاً به ما بچه ها می گفتند چقدر انگلیسی بلدید و شروع می کردند به احوال پرسی به زبان انگلیسی . گاهی آیه قرآن یا حدیث می خواند و معنی آن را از ما می پرسید . هر وقت خواهر کوچک ما را می دید می گفت این عروس من است . شهید محمد منتظری نیز زیاد به منزل ما می آمد و به همین جهت یک بار ساواک به صورت دسته جمعی و مسلحانه به منزل ما هجوم آوردند برای بازداشت او اما خوشبختانه در آنجا نبود . گاه که آیت الله منتظری تبعید می شد آیت الله مطهری به هر وسیله ممکن خود را به تبعیدگاه می رساند و به دیدارش می شتافت ، همچنان که در جریان بازداشت آیت الله مطهری در قیام 15 خرداد 42 آیت الله منتظری آرام و قرار نداشت .

چند سال پیش در روزهای آخر حصر آیت الله منتظری با دریافت مجوز به دیدن ایشان رفتم . اولین جمله ای که به من گفت این بود : علی ! دیدی با من چه کردند ؟! دلم فرو ریخت . گفتم اگر شهید مطهری بود این طور نمی شد . سخن مرا تایید کرد و یک ساعت و نیم با من درد دل کرد . از وضع خودش در آن سالها و از خاطراتش با شهید مطهری گفت . از جمله مسئله رابطه شهید مطهری با آیت الله بروجردی و کدورتی را که میان آنها پدید آمده بود خوب ودقیق توضیح داد و جزئیات حوادث در خاطرش بود .                                                         

در مجموع ، ما با او خوب رفتار نکردیم . امام خمینی رهبری آیت الله منتظری را به دلیل روحیات خاص ایشان صلاح نمی دانست که شاید اگر آیت الله مطهری حضور داشت نیز همین نظر را داشت اما امام روی جنبه فقاهت آیت الله منتظری تاکید کرده و اظهار امیدواری نموده بود که ایشان گرمی بخش حوزه علمیه در این جهت باشد اما ما گاهی برای تدریس ایشان نیز مانع تراشیدیم و تحمل هیچ گونه اظهار نظر اجتماعی و سیاسی او را نداشتیم و گاهی برخی روزنامه ها  به ایشان توهین آشکار کردند . خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد . 
منبع : تابناک
دوشنبه سیم 9 1388
پیام تسلیت موسوی و بهشتی
میرحسین موسوی در پیامی خطاب به فرزند آیت الله منتظری ضایعه در گذشت ایشان را تسلیت گفت.

دوست گرامی جناب حجت الاسلام و المسلمین احمد منتظری

با سلام درگذشت فقیه مبارز مرحوم آیت الله العظمی منتظری را به حضرتعالی و بیت مکرم منتظری تسلیت عرض می‌کنم واز خداوند منان برای آن عالم بزرگ علو درجات و مغفرت و رحمت آرزومندم. این ضایعه عظیمی است که مجموعه علمای دین باید نسبت به جبران آن اقدام کنند. وجود کسانی چون آیت‌الله العظمی منتظری برای نسل جوان این کشور مدرکی بود که آنان را به برخوردی عمیق‌تر با نیازهایشان برای بهره‌مندی از پشتوانه‌های روحانیت آگاه متقاعد می‌کرد. امیدوارم اینک که او از میان ما رفته است دانشمندانی دیگر این ضرورت انکارناپذیر را پاسخ بگویند و اجازه ندهند که وسوسه‌ها و زمزمه‌ها آنان را از تکالیفی که نسبت به اسلام و نسل‌های امروز و فردا دارند منصرف کند.

میرحسین موسوی

خانواده شهید آیت الله دکتر بهشتی در پیامی خطاب به فرزند آیت الله منتظری ضایعه در گذشت ایشان را تسلیت گفتند.

بسمه تعالی

خدمت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد منتظری

فقدان جانگداز فقیه نامدار و مرجع عالی قدر شیعه حضرت آیت الله العظمی منتظری رحمة الله علیه که یکی از قلل رفیع تاریخ فقه شیعه بوده و خواهند بود و مبارزات مستمر ایشان با ظلم و ستم و تلاش برای برپایی جامعه مبتنی بر قسط وعدل و ارزش‌های دینی از خاطره ملت ایران محو نخواهد شد را خدمت جناب عالی و آن بیت شریف تسلیت می گوییم و از خداوند متعال برای همه‌ی بازماندگان صبر و اجر جزیل خواستاریم.

خانواده شهید آیت الله دکتر بهشتی
منبع : تابناک
دسته ها : مذهبی - نامه
دوشنبه سیم 9 1388
شب زنده داری
امام على (علیه السلام):
سَهَرُ اللیلِ بِذِکرِ اللهِ غَنیمَةُ الأولیاءِ و سَجِیَّةُ الأتقِیاء.
شب بیدار ماندن به ذکر و یاد خدا، غنیمت اولیاء است و خصلت پرهیزگاران.
To stay up all night while remembering Allah is most of chance of the friends of Allah and character of the virtouos.
میزان الحکمه، ح 8957
دسته ها : مذهبی - احادیث
دوشنبه سیم 9 1388
X