یاسر فاتحی: اولین سؤالی که به ذهن متبادر میشود حکم فقهی این کار است و اینکه آیا یک غیرمسلمان و حتی اهل کتاب (مسیحی) اجازه ورود به حرم معصوم (ع) را دارد یا نه؟ چه بسا که مذهب رئیسجمهور ونزوئلا شامل حرف و حدیثهای بسیاری است. در خصوص بررسی ابعاد مختلف فقهی و سیاسی این امر به سراغ سیدمحسن صالح مدیر سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم رفتیم. وی معتقد است که اگرچه فقه شیعه منعی برای این امر ندارد ولی با توجه به قداست و حرمت معنوی این اماکن شایسته بود چنین امری رخ نمیداد. گفت وگوی «خبر» با این مدرس حوزه علمیه قم را در ادامه بخوانید:
حاج آقاصالح! حضور افراد غیرمسلمان در حرم معصومین مثل حرم امام رضا(ع) چه حکمی دارد و قاعده فقهی آن چیست؟
منظورتان حضور هوگو چاوز در حرم امامرضا (رع) است.
بله، دقیقاً!
بله اصلاً ایشان کمونیست است.
سؤال ما از شما درخصوص قاعده فقهی حضور ایشان در حرم رضوی است.
در فقه موردی مبنی بر حرمت حضور غیرمسلمان در حرم ائمه نداریم و تنها بحث حرمت حضور در اماکن متبرک مسجدالنبی و کعبه وجود دارد. البته بحث حرمت معنوی این اماکن برای حضور کفار جای تأمل دارد، و شاید به لحاظ شرعی هم منعی برای آن نباشد ولی به خاطر داریم که در زمان رژیم پهلوی هنگامی که همسر شاه قصد ورود به حرم حضرت معصومه(س) داشت، به خاطر ظاهر خاص وی مخالفت شد. دلیل این امر این بود که باید حرمت اخلاقی و معنوی این اماکن مقدس و معنویتشان حفظ شود. حضور افرادی که حتی اهل کتاب هم نیستند جای تأمل دارد. مقام معظم رهبری درخصوص اهل کتاب استثنائاتی قائل هستند و آنان را پاک میدانند ولی به لحاظ دین مبین اسلام، افرادی که هیچ کتاب آسمانی را قبول ندارند اساساً کافر هستند و حضورشان علاوه بر اینکه مسائل معنوی و اخلاقی را تحت الشعاع قرار میدهد به لحاظ مسائل شرعی به علت حکم نجاستشان مشکلساز خواهد بود. به نظر میرسد با وجود اماکن و تالارهای مختلف دلیلی برای حضور این افراد در اماکن مقدسه وجود ندارد. اصرار برای حضور این افراد در این اماکن با توجه به شبهات و حساسیتهایی که در جامعه وجود دارد میتوان تعبیر به بدسلیقگی و شاید کجسلیقگی کرد. حتی برخی مراجع درخصوص حضور اهل کتاب در مساجد نیز اشکال گرفتهاند و آن را مشروط به این میدانند که هتکی در آنجا صورت نگیرد و حرمت مسجد رعایت شود. با این شرایط برای کسی که حتی اهل کتاب هم نیست، حضورش در این اماکن به قداست و معنویت این اماکن خدشه وارد میکند و به لحاظ معنوی و اخلاقی صحیح نیست.
مسئلهای که وجود دارد این است که خبرگزاری ایرنا، در حاشیهای که از حضور چاوز در مشهد منعکس کرده خاطرنشان کرد که آقای چاوز بعد از کنفرانس خبری در تالار آیینه با مشایعت آقای احمدینژاد به زیارت امامرضا(ع) رفت یعنی اینگونه نبوده که تنها در یک تالار مجموعه حرم رضوی حضور پیدا کرده باشد؟
حرم اهل بیت یعنی مجموعه اطراف ضریح یک قداست مافوق دارد. یعنی شبستانها و صحنهای اطراف که جای خود دارد ولی خود حرم به لحاظ معنوی قداست دوچندان دارد که حتی درخصوص بانوانی که منع شرعی دارند، نمیتوانند وارد آن شوند. به عبارت دیگر قداست آن تقریباً همانند قداست مساجد است. اگر به زیارت رفتن آقای چاوز به همراه رئیسجمهور صحت داشته باشد، کار دشوارتر میشود. به نظر من این کار اصلاً شایسته نبود. چون فردی که اساساً هیچ اعتقادی به خدا، ائمه معصومین(ع) یا پیامبر عظیمالشأن اسلام ندارد، گرچه شاید انسان خوب و وارستهای باشد اما مباحث شرعی و دینی ما جایگاه خود دارد و باید حریمها را رعایت کرد. از سوی دیگر، نمیدانم چه پشتوانه فکری و دینی پشت آن خوابیده که ما فردی را که اساساً اعتقاد به خدا نداشته باشد به زیارت امام رضا (ع) ببریم.
حال با توجه به این قضایا به عقیده شما باید چه موضعی از سوی علما و فقها در این خصوص گرفته شود؟ چنانچه قبل از آن مسئله مخالفت علما با وزرای زن نیز مطرح شده بود.
بخشی از عدم موضعگیری فقها مربوط به این مسئله است که به این موضعگیریها ترتیب اثر داده نمیشود و به همین دلیل بسیاری از این مواضع بیان نمیشود. یعنی باید دوسویه بررسی شود. به عبارت دیگر شاید بخشی از سکوت علما و فقها معلول این امر باشد که احساس میشود به تذکرات و نصایح گذشته ترتیب اثری از سوی رئیس دولت داده نشده است فلذا سکوت کردند. چنانچه در بحث زنان بخشی از مراجع موضعگیری کردند و این موضعگیری را به مقام معظم رهبری منتقل کردند و معظمله به ریاست محترم جمهوری توصیه کرده بودند که نظر مراجع در این قضیه جلب شود و به گونهای نشود که مخالفت دولت و مراجع پررنگ شود ولی متأسفانه ما هیچ تفاهمی در این امر شاهد نبودیم. گرچه سیستم حکومتی و ریاست جمهوری، تفکیک قوا و بحث ولایت فقیه و جمهوری اسلامی جایگاه خود را دارد ولی باید برای مراجع جایگاه خاصی درنظر گرفت و نظرشان محترم شمرده شود ولی در این قضیه آنگونه که باید آن تعامل حاکم نشد و علیالظاهر آقای احمدینژاد اصرار بر این امر دارند که وزرای بعدی نیز باید زن باشند که به نظر میرسد این همان کجسلیقگیهایی است که باید جلوی آن گرفته شود و بیش از این به این مباحث دامن زده نشود.
با توجه به اینکه در دولتهای گذشته مثل دولت هشتم حساسیت ویژهای نسبت به رعایت مسائل دینی و معنویمان توسط رئیسجمهور داشتیم که به نظر به میزانی که در دولت آقای احمدینژاد شاهد این مسائل هستیم، در دولت خاتمی نبودیم ولی در دولت آقای احمدینژاد دچار نوعی تساهل و تسامح افراطی شدیم. عقیده شما راجع به این مسئله چیست؟
البته در این قضیه نمیتوان دولت هشتم را با دولت نهم مقایسه کرد و شاید مقایسهشان صحیح نباشد ولی هر دولتی باید به هنجارها و غرفیاتی که جزو رسومات حسنه جامعه است، توجه کند و اینگونه بسته نگاه نشود که بالاخره من در حکومتی زندگی میکنم که ولی فقیه دارد و من تنها موظف به جلب نظر ولی فقیه هستم. به نظر من باید هنجارهای اجتماعی مدنظر قرار داده شود و از اقدامات و کارهایی که باعث ایجاد التهاب در جامعه میشود و باعث سنتشکنی به معنای غلط میشود، جلوگیری کنیم تا از این مرحله حساس عبور کنیم. همه مستحضر هستیم که در جریان رأی اعتماد به وزرای کابینه دهم توصیه مقام معظم رهبری در جلب رأی اعتماد برای بخش اعظم کابینه راهگشا بود. این دلالت بر این مسئله دارد که چون فضا ملتهب است، ما باید مقداری سنجیدهتر عمل کنیم تا از این فضا عبور کنیم ولی متأسفانه احساس میشود در این فضا خیلیها توجهی به این مباحث ندارند و تنها آن نیات و انگیزه خود را اجرا میکنند و فارغ از تمام دغدغهها فقط به منویات خود فکر میکنند. به نظر میرسد باید مقداری این منویات را کنار گذاشت و راهی را پیشرو قرار داد که تعامل، تفاهم و همدلی را درجامعه تقویت کند.
منبع : خبر آن لاین
پارلماننیوز: یک مرجع تقلید با تاکید بر اینکه« امروز اندیشه علوی جای خود را به اندیشه مبتنی بر سوءظن، افترا و داغ بودن بازار اتهام آن هم به بهترین یاران حضرت امام(ره) داده»، گفت:« بخشی از بدنه حاکم، به دنبال حذف تفکر امام(ره) از اداره حکومت هستند.»
آیتالله بیات زنجانی در پاسخ به سوال کتبی ایلنا مبنی چرایی ممانعت از برگزاری مراسم شبهای احیا در حرم حضرت امام(ره) گفت:«همه می دانند تذکراتی که تاکنون از ناحیه بزرگان و دلسوزان نظام داده شده است، از باب هشدار، یادآوری و اظهار نگرانی و دغدغه بوده تا شاید آقایان دستاندکار به آنها توجه شایسته بکنند و در روشها و رفتارها، تجدید نظر نمایند و در برابر انحرافهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی نسبت به خط مشی ترسیم شده از سوی حضرت امام(ره) عکس العمل نشان داده و به آن برگردند و زاویه ایجاد شده با اندیشه آن بزرگوار را از این چیزی که هست، بیشتر ننمایند.»
وی افزود:«امروز با کمال تاسف نظام مبتنی بر اندیشه علوی که باید نماد رحمت و رأفت اسلامی باشد، جای خود را به اندیشه مبتنی بر سوءظن، افترا و داغ بودن بازار اتهام آن هم به بهترین یاران حضرت امام(ره) داده است.»
این مرجع تقلید خاطر نشان کرد: «ر این شکی نیست که بخشی از بدنه حاکم، به دنبال حذف تفکر امام(ره) از اداره حکومتند. تلاشها برای حذف تفکّر امام خمینی از ادارۀ جامعه هم مظاهر مختلفی دارد. از جمله اینکه امروز صدای پای کسانی را میشنوم که به دنبال شکست اندیشۀ ایجاد حکومت اسلامی در دوران غیبت هستند؛ اندیشهای که امام پرچمدار آن بود. اینها میخواهند چرخشی که امام در اندیشۀ سیاسی و عرفانی شیعه ایجاد کرد را از یادها ببرند و ریشههای آن را نابود کنند. متأسفانه اتفاقاتی که در کشور و در طول چند ماه گذشته رخ داده است، خواسته یا ناخواسته در راستای همان تفکری است که میخواهد جمهوری اسلامی را به هر قیمت شده به سمت تباهی بکشاند به خیال اینکه در فرج امام عصر(سلام الله علیه) تعجیل کنند.»
وی ادامه داد:«فاصله بوجود آمده در فکر و عمل برخی مسئولین با آرمان های واقعی انقلاب، نتیجهاش این همه هتک حرمت، بیانصافی و بی اخلاقی و فشارهای بدون منطق بر مردمی است که تمام وجودشان را برای بوجود آمدن این جمهوری وقف کردهاند. کار را به جائی رساندهاند که در مراسم معنوی احیاء شب های قدر نیز دخالت کرده و با اعمال فشارهای نامعقول، تولیت حرم حضرت امام(ره) را مجبور به اعلام لغو مراسم میکنند و چه بسا با نگاه نامناسبشان از فردا روز، دربهای حرم حضرت ایشان را نیز به روی مردم ببندند. غایت این حرکات، برچیدن اندیشههای امام راحل(ره) و تهی کردن جمهوری اسلامی از اصول اصیل آن است.»
آیت الله بیات زنجانی در پایان تاکید کرد:«من توصیه میکنم که به تذکرات دلسوزان نظام و انقلاب گوش فرا دهند، جامعه را از آنچیزی که بنیانگذار جمهوری اسلامی بدنبال آن بود دور نسازند و اندکی به عاقبت این حرکات برای نظام و مردم بیندیشند.»
پارلماننیوز: عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس در واکنش به لغو مراسم شبهای احیا در مرقد امام راحل به دلیل فشارهای سیاسی گفت:«از این پس باید منتظر باشیم که آقایان بگویند اگر عزاداری در مسجد بلال و مسجد ارگ با فلان مداح و سخنران باشد، قبول است اما اگر در مرقد امام(ره) سخنران آقایان خاتمی، موسوی، کروبی و ... باشند قبول نیست.»
نصرالله ترابی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، در خصوص لغو مراسم شبهای احیا در مرقد امام خمینی(ره) اظهار داشت:«اگر مراسم سخنرانی و عزاداری شبهای احیا به دلیل فشارهای سیاسی در مرقد امام حذف شده باشد چندان پسندیده نیست.»
وی با بیان اینکه نباید همه چیز را با عینک انتخابات دید، تصریح کرد:«انتخاباتی برگزار شد مشکلاتی هم داشت اما دلیل ندارد که تبعات آن بر همه زندگی مردم سایه بندازد.»
نماینده اصلاحطلب مردم شهرکرد با اشاره به لغو مراسم شبهای قدر در حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در حالیکه پیش از آن خبرها حاکی از فشارهای سیاسی برای تغییر سخنرانان از جمله خاتمی و ناطق نوری بود، گفت:«حتما نگران بودهاند یک نفر شال سبز به گردن خود بیندازد و در مراسم حاضر شود، یا مردم آقایان خاتمی، موسوی و کروبی را در آن مراسم ببینند.»
وی تاکید کرد:« امروز مراسم شبهای احیا را لغو کردند، ایام محرم و صفر که برسد، حتما میخواهند به دستجات عزاداری بگویند "یا حسین" نگوئید و پرچم سبز با خود نبرید.»
ترابی با بیان اینکه لغو مراسم شبهای احیا در مرقد امام(ره) که همه ساله برگزار میشده، اکنون برای مردم این سئوال را ایجاد میکند که به چه دلیلی مراسم لغو شده است گفت:«به نظر میرسد این شیوهها روش صحیحی نیست و تاثیر منفی در جامه دارد.»
عضو فراکسیون خط امام(ره) مجای با اشاره به اینکه اگر در جوامع بشری انقلابها حاصل نمیشد خیلیها میخواستند یکه تاز باشند، اما افکار عمومی ظلم را تحمل نمیکند گفت:«در زمان انقلاب هم مردم نه روزنامه و نه صدا و سیما در اختیار داشتند، بلکه اخبار دهان به دهان نقل میشد و تاثیر گذار بود.»
وی تاکید کرد:«اگر فکر می کنند با حذف نام و مطالب مربوط به آقایان خاتمی، موسوی و کروبی از روزنامهها و صدا و سیما میتوانند آنها را از انقلاب حذف کنند اشتباه میکنند.»
ترابی گفت:«این اشخاص از نزدیکان و حلقه یاران امام خمینی(ره) بودهاند و از نظام و صحنه انقلاب جداییناپذیر هستند.»
وی تاکید کرد:«اگر بخواهند برخی بزرگان انقلاب و کشور همچون خاتمی، موسوی و کروبی که از یاران امام بودند را حذف کنند، این سئوال برای افکار عمومی پیش میآید که نکند انقلاب اشتباه بوده و آن وقت مسایل بیخ پیدا میکند.»
واکنش هاشمی به لغو مراسم احیا در حرم امام | ||||
| ||||
| ||||
مرجع : ایلنا |
پارلماننیوز: سخنگوی دولت اصلاحات که روز چهارشنبه 11 شهریورماه برای آخرین دفاع از خود به دلیل شکایت معاونت حقوقی و پارلمانی نهاد ریاست جمهوری در شعبه 1083 دادگاه ویژه کارکنان دولت به همراهی چند مامور امنیتی حضور پیدا کرده بود، فاش کرد در طول بازداشت برای انجام مصاحبه تحت فشار بود.
در جریان برگزاری این دادگاه یکی از روزنامهنگاران با عبدالله رمضان زاده گفتگویی انجام داد که این روزنامهنگار، متن این گفتگوی اختصاصی را در اختیار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلماننیوز» قرار داد.
به گزارش پارلماننیوز، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با تاکید بر اینکه «هنوز پس از گذشت 80 روز از دستگیری تفهیم اتهام نشدهام»، اظهار داشت:«در طول این مدت بارها مورد بازجویی قرار گرفتهام و در تمام بازجوییها، شخص بازجو با این که چشم بند بسته بود، در پشت سرم قرار داشت و من هیچگاه بازجو را نمیدیدم و این در حالی است که بازجوییها از ساعت 9 یا 10 شب شروع و تا ساعت 3 یا 4 صبح ادامه پیدا میکرد.»
وی ادامه داد:«در طول بازجوییها برای انجام مصاحبه همانند مصاحبههایی که آقایان عطریانفر و ابطحی انجام دادند تحت فشار بودم و مسئولان پرونده به من تاکید میکردند که در صورت مصاحبه شرایط مطلوبتری برای من فراهم میشود با این حال بنده تاکنون انجام مصاحبه را نپذیرفتهام.»
رمضانزاده، که میگفت در طول این بازجویی ها متوجه شدم اتهام بنده شرکت در تجمعات غیرقانونی و اقدام علیه امنیت ملی است، تصریح کرد:«در شرایطی سعی دارند بنده را متهم به شرکت در تجمعات غیرقانونی کنند درحالیکه تنها چند ساعت پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات در خیابان سرباز و آن هم با ضرب و شتم دستگیر شدم.»
سخنگوی دولت اصلاحات تصریح کرد:«در جریان بازداشتم، پسر نوجوانم که در آن زمان همراهم بود را مورد ضرب و شتم قرار دادند و علاوه بر آن که سرم شکست، دندههایم نیز خرد شد و بخشهایی از بدنم نیز کبود شده که هنوز آثار آن باقی است.»
وی، با اشاره به این که هنوز آثاری از خون بر روی خودروی بنده باقی مانده است، گفت:«با این وضعیت به زندان اوین منتقل شدم و پس از دو روز با وجود زخمهایی که داشتم، تنها مقداری دستمال کاغذی برای پوشاندن زخمهای سرم در اختیارم قرار دادند.»
سخنگوی دولت اصلاحات، با اشاره به این که پس از 76 روز بازداشت در سلول انفرادی فقط یک بار با خانوادهاش ملاقات داشته از این که خود از وضعیت خانوادهاش بیخبر است و آنان نیز متقابلاً اطلاع چندانی از وضعیت وی ندارند، ابراز نگرانی کرد.
رمضانزاده، با اشاره به این که در زندان تحت فشارهای جسمی یا شکنجه نبوده است، گفت:«پس از شروع ماه مبارک رمضان سلول بنده را که فاقد دستشویی بود، با یک سلول دیگر با شرایط کمی مناسب تر تعویض کردند.»
وی بازداشت خود را آن هم پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات را تنها یک تسویه حساب سیاسی قلمداد و خاطر نشان کرد:«واقعاً هنوز به من تفهیم اتهام نکردهاند و من نیز نمیدانم برای چه این همه مدت را در سلول انفرادی سپری کردهام.»
گفتنی است، ماموران امنیتی که رمضانزاده را از زندان تا شعبه 1083 همراهی کردند، قصد داشتند برای کنترل گفتوگوهای احتمالی وی با افراد حاضر در شعبه مذبور همچنان تحت نظر داشته باشند که با تذکر قاضی و این که حضور آنان ممکن است مانع از آن شود که وی به راحتی بتواند از خود دفاع کند، مجبور به ترک جلسه شدند.
سرمایه، شکوفه آذر: پس از انتشار اظهارات سردار رجب زاده در مورد کشته نشدن کسی در بازداشتگاه کهریزک، صالح نیکبخت وکیل دادگستری و سخنگوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان، ضمن تاکید بر اینکه «آقای رجب زاده در چنین مواردی باید سعی کنند مستند و قانونی سخن بگویند»، گفت: «غیر از اینکه سخنگوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان هستم، وکیل پدر امیر جوادی فر که در آسایشگاه کهریزک فوت یا کشته شده نیز هستم.»
نیکبخت گفت: «براساس سوابق موجود و مدارکی که در اختیار ما است، امیر در ساعت شش بعدازظهر 18 تیر 88 در تقاطع خیابان شهدای ژاندارمری و دانشگاه، توسط افراد لباس شخصی دستگیر شده و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و به وسیله همین افراد هم به کلانتری 148 تهران در خیابان انقلاب نرسیده به وصال شیرازی منتقل شد. به دلیل اینکه حال او در اثر ضرب و شتم وخیم بود، ماموران کلانتری او را در ساعت 9 شب به بیمارستان فیروزگر منتقل کردند. در همین موقع خانواده او نیز از موضوع مطلع می شوند. در بیمارستان فیروزگر از امیر، اسکن مغزی گرفته می شود و عملیات لازم جهت بررسی خونریزی داخلی انجام و مشخص می شود هیچ علائمی دایر بر مشکل خونریزی مغزی داخلی مشاهده نشد.»
این وکیل ادامه می دهد: «تنها در عکس های متعددی که از امیر جوادی فر گرفته می شود مشخص می شود امیر از ناحیه آرنج، فک و بینی دارای آسیب دیدگی اساسی است. حدود ساعت 12 همان شب، بیمارستان فیروزگر امیر را ترخیص میکند و با اصرار خانواده و همکاری کلانتری مذکور، امیر به بیمارستان خصوصی لاله واقع در شهرک غرب تهران منتقل شده و در ساعت دو بامداد روز 19 تیر در آنجا بستری و تحت مداوا قرار میگیرد. در ساعت 9 صبح مجدداً امیر توسط متخصصان مغز، اعصاب، داخلی، گوش، حلق، بینی و چشم ویزیت می شود و با توجه به عکس های او مشکل خاصی تشخیص داده نمی شود. متخصصان او را تنها با مجوز مصرف داروی مسکن و یک قطره چشم مرخص می کنند.»
صالح نیکبخت با تاکید بر اینکه تمامی مدارک پزشکی بیمارستان لاله مبنی بر سلامتی امیر جوادی فر موجود است، ادامه می دهد: «در ساعت یک بعدازظهر 19 تیر امیر از بیمارستان مرخص می شود و همراه با ماموران کلانتری 148 و خانواده مجدداً به کلانتری تحویل داده می شود. در این کلانتری عنوان می شود که شکایتی از طرف پایگاه مقاومت ف...غ که مقتول توسط آنان دستگیر شده بود، به دست آنان رسیده است.»
صالح نیکبخت می افزاید: «با توجه به این شکایت، در کلانتری 148 از آزادی امیر جوادی فر خودداری می شود و در این کلانتری نامه ای تنظیم می شود که در پی آن امیر در همان تاریخ 19 تیر همراه با ماموران و خانواده اش به پلیس امنیت تهران منتقل می شود. در پلیس امنیت تهران، امیر پس از 15 دقیقه به پلیس پیشگیری واقع در ضلع جنوبی میدان انقلاب اعزام می شود. در نتیجه امیر در همان روز در حالی که بر اساس اسناد پزشکی به جز دررفتگی آرنج و فک- که نتیجه ضرب و شتم لباس شخصی ها بود- در سلامت کامل تحویل پلیس پیشگیری تهران می شود اما با پیگیری های خانواده مشخص می شود در همان روز تا ساعت شش بعدازظهر دستگیر شدگان به زندان اوین یا جایی دیگر منتقل شده اند. خانواده امیر فردای آن روز به زندان اوین می روند اما نام امیر را در لیست 90 نفره دستگیرشدگان 18 تیر که به این زندان منتقل شده بودند، نیافتند.»
نیکبخت ادامه داد: «در پیگیری های بعدی به آنها خبر داده میشود کسانی که از پلیس پیشگیری منتقل شدهاند یا به زندان اوین برده شدهاند یا به بازداشتگاه کهریزک. با مراجعه خانواده به دادگاه انقلاب متوجه می شوند که نوشته ای در بیرون دادگاه نصب شده مبنی بر اینکه خانواده افراد دستگیر شده در روز 18 تیر، 10 روز دیگر مراجعه کنند. آنها مجدداً در تاریخ 23 تیر به زندان اوین مراجعه می کنند و متوجه می شوند که در فهرست افرادی که در این تاریخ از کهریزک به اوین منتقل شدهاند نیز نامی از امیر نیست. سرانجام با پیگیری های خانواده از تاریخ 28 تیر تا سوم مرداد که 10 روز از دستگیری امیر گذشته بود، در ملاقات با قاضی مستقر در دادگاه انقلاب به خانواده امیر گفته میشود که به زودی بازجویی او تمام میشود و با قرار صادر شده توسط قاضی آزاد خواهد شد. پدر امیر با امید به آزادی او به خانه میرود اما در صبح روز سوم مرداد ناگهان در خانه خود با ماموری مواجه میشود که از او می خواهد به پلیس امنیت شهرری مراجعه کند. پس از مراجعه پدر، او را جهت شناسایی جنازه امیر به پزشک قانونی کهریزک هدایت میکنند. در سالن پزشکی قانونی کهریزک جنازه امیر توسط خانواده شناسایی می شود و مشخص می شود جنازه امیر روز 23 تیرماه یعنی فقط چهار روز پس از اینکه امیر به پلیس پیشگیری تحویل داده شده بود، به این سالن تحویل داده شده است و ظاهراً در این مدت به هر دلیل به خانواده خبر کشته شدن امیر را 10 روز پس از فوت اعلام میکنند.»
نیکبخت ادامه داد: «در برگ پروانه دفن امیر آمده که علت مرگ تحت آزمایش است و در برگ گواهی فوت او قید شده که علت فوت نامعلوم است.» در ادامه، خانواده امیر، اجازه برگزاری مراسم سوگواری نیافتند و پدر امیر به مراکز مختلفی احضار می شود و در آنجا جریان کشته شدن پسرش را توضیح می دهد. سرانجام درباره پرونده امیر جوادی فر سوال این است که اگر امیر تحویل کهریزک نشده، در فاصله روز اعزام از پلیس پیشگیری تا روز تحویل جسد او به پزشکی قانونی کهریزک، امیر کجا بوده است؟ زیرا در روند عادی هر بازداشتی که از یک مرکز پلیس انتظامی به مرکز دیگری منتقل می شود، با نامه رسمی اعزام و در موقع تحویل نیز رسید ارائه می شود، هرچند خانواده امیر جوادی فرد اسناد و مدارک دیگری هم دارند که موید مرگ فرزندشان در کهریزک است.»
صالح نیکبخت وکیل دادگستری با سابقه در انتها به سردار رجب زاده فرمانده پلیس تهران توصیه میکند: «براساس مستندات درباره کشته شدن امیر جوادی فر و افراد دیگری مانند روح الامینی، سردار رجب زاده باید مستند و قانونی سخن بگویند زیرا سخنان ایشان با مستندات پرونده امیر جوادی فر و دیگران همخوان نیست. ضمناً باز تاکید می کنم که تمامی اسناد پزشکی امیر جوادی فر دال بر سالم بودن ایشان در بیمارستان فیروزگر و لاله موجود است.»
منبع : پارلمان نیوز