کشف دورترین شیء جهان |
دانشمندان دورترین شیء جهان را با تلسکوپ های مستقر در کره زمین مشاهده کردند. به گزارش شبکه خبر به نوشته روزنامه اینترنتی روسی ایزوستیا، این شی یک ستاره غول پیکر است که عمر آن بر اثر انفجاری که 630 سال پس از انفجار بزرگ روی داده، پایان یافته است. در آن زمان اندازه گیتی فقط چهار درصد اندازه کنونی بوده است. "دیل فریل" یکی از نویسندگان دو مقاله ای که در این باره در مجله نیچر به چاپ رسیده، معتقد است: این انفجار به کسب اطلاعاتی در خصوص گیتی در نخستین مراحل تشکیل و توسعه و تغییرات گسترده ای که در آن رخ داده است، کمک می کند. |
منبع : تابناک |
|
معرفی 10 "هراس" رایج در میان انسانها |
فوبیا، هراس یا ترس شدید پدیده ای است که به صورت آگاهانه یا ناخود آگاهانه زندگی بسیاری از انسانهای جهان را مختل می کند. این پدیده بیشتر ناشی از ترس از قرار گرفتن در موقعیتی خطرناک است و معمولا کنترل آن برای فرد مبتلا سخت و گاهی غیر ممکن است. ترس از مار (Ophidiophobia): یکی از رایج ترین فوبیاها در میان بسیاری از مردم ترس از مار است که به احتمال زیاد ریشه ای تکاملی دارد. در گذشته های دور تشخیص دادن مارها و عنکبوتها برای بقای انسان نقشی حیاتی داشته است. توانایی تشخیص مارها در یک چشم به همم زدن یکی از رفتارهای تکاملی است که به اجداد انسان در جهان وحشی ما قبل تاریخ امکان بقا داده است. ترس از خزندگان عجیب (Entomophobia): شاید برخی از افراد با دیدن برخی از حشرات تنها احساس چندش آوری پیدا کنند، اما این جانداران کوچک در واقع این توانایی را دارند که برخی از انسانها را به شدت بترسانند که این شدت در زنان نسبت به مردان چهار برابر است. مطالعه دانشمندان دانشگاه کارنگی ملون نشان می دهد دختر بچه های 11 ماهه به سرعت قادرند در برابر تصاویری از مارها با عنکبوتها نشانه های ترس را در صورت خود انعکاس دهند در حالی که این خصوصیت در پسربچه هایی با همین سن وجود ندارد. دیدگاه تکاملی این فوبیا بر این اساس است که زنان در دوران باستانی حیات بشر در هنگام جمع آوری غذا با چنین جاندارانی مواجه می شده اند و انقباض ماهیچه های بدن و صورت در برابر چنین منظره ای به عنوان ابزار محافظت مادر و فرزند در برابر جاندار شناخته شده است. ترس از مکان (Agoraphobia): در حدود 1.8 میلیون جوان 18 ساله در آمریکا از قرار گیری در اماکنی که فرار کردن از آن مشکل باشد هراس دارند. مکانها و فعالیتهایی که شامل این فوبیا می شوند آسانسور، حضور در رقابتهای ورزشی، پلها، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، رانندگی، فروشگاه های بزرگ و فرودگاه ها بر شمرده شده اند. این هراس می تواند باعث شود افراد هرگز خانه های خود را ترک نکنند، به سفر نروند و در مناطق شلوغ قرار نگیرند. ترس از دیگران (Xenophobia): در صورتی که صحبت کردن در برابر دیگران رنگ چهره شما را دگرگون ساخته، صدای شمار را گرفته کرده و عرق از سر و روی شما جاری می کند، بدانید که نشانه های این فوبیا در شما وجود دارد. بیگانه ترسی پدیده ای است که 15 میلیون جوان آمریکایی از آن در عذابند و تنها صحبت کردن آنها را در جمع تحت تاثیر قرار نمی دهد بلکه خوردن و آشامیدن این افراد نیز در برابر جمع دچار اختلال خواهد شد. این فوبیا از سن 13 سالگی در نوجوانان آغاز می شود. ترس از بلندی(Acrophobia): یکی از رایج ترین ترسها در میان افراد است که در حدود 3 تا 5 درصد از آمریکایی ها را تحت تاثیر خود قرار داده است. برخلاف تصور پیشین دانشمندان که این فوبیا را ناشی از ترسی غیر واقعی می دانستند مطالعات جدید نشان می دهد مبتلایان به این ترس، ارتفاع ساختمانها را بسیار بیشتر از ارتفاع واقعی می بینند و همین امر بر ترس آنها می افزاید. ترس از تاریکی (Lygophobia): برای بسیاری از کودکان، خاموش شدن چراغ اتاق همراه با بروز ترسی شدید ناشی از بیرون آمدن هیولایی از زیر تختخواب و یا از داخل کمد دیواری است. در واقع ترسیدن از تاریکی یکی از رایجترین ترسها در میان کودکان است که در پس آن تفکرات و توهمات جالب توجهی نهفته است. کودکان در تاریکی به هر پدیده ممکنی فکر می کنند و معتقدند در تاریکی دزدی خواهد آمد و آنها را خواهد ربود و یا اسباب بازی های آنها را به سرقت خواهد برد. ریشه این ترس کودکان از ناشناخته های آنان سرچشمه می گیرد و در صورت درمان نشدن تا زمان بزرگسالی نیز ادامه پیدا خواهد کرد. ترس از صائقه (Astraphobia): صدای مهیب رعد و برق می تواند علائمی مانند تپش شدید قلب را برای افرادی که از فوبیای رعد و برق رنج می برند در برداشته باشد و به همین دلیل بسیاری از افراد مبتلا زندگی خود را به مناطقی منتقل می کنند که از شرایط جوی آرامی برخوردار است. نکته جالب درباره این فوبیا این است که مبتلایان از ترس خود احساس خجالت داشته و آن را مخفی نگاه می دارند. ترس از پرواز (Aviophobia): ترسی است که در حدود 25 میلیون انسان تنها در آمریکا به آن مبتلا هستند. این افراد در دو گروه ترس، ترس از سقوط هواپیما و ترس از کابین کوچک هواپیما تقسیم می شوند. جالب است بدانید نسبت مرگ انسانها در سقوط هواپیما یک در 20 هزار است در حالی که این نسبت در مرگهای ناشی از سوانح رانندگی یک در 100 و در مرگ ناشی از حملات قلبی یک در پنج است. ترس از سگ (Cynophobia): حتی کوچک ترین و بامزه ترین سگهای نژاد ژرمن شپرد می توانند ترسی مهیب را در مبتلایان به این نوع از فوبیا ایجاد کنند. این ترس معمولا از احتمال گاز گرفته شدن خود فرد و یا افرادی دیگر توسط سگها ناشی می شود البته برخی تنها نسبت به سگهای شکاری و یا تازی هراسناک هستند. ترس از دندانپزشک (Odontophobia): در حدود 9 تا 20 درصد از آمریکاییها به دلیل ترس و واهمه از رفتن به دندانپزشکی خودداری می کنند. در صورت ابتلا به این فوبیا فرد به هیچ قیمتی حاضر به مراجعه به یک دندانپزشک نبوده و تنها در صورتی که درد امان آنها را ببرد به مطب دندانپزشکی خواهند رفت. از دلایل ریشه ای ارائه شده برای ابتلا این ترس، تجربیات بد گذشته از دندانپزشک، ترس از تزریق لثه و ترس از صندلی و مته دندانپزشکی عنوان شده اند که معمولا می توان آن را با همکاری دندانپزشک از میان برداشت. |
ساخت باتری پاک از کاغذهای نمکی |
شاید یک تکه کاغذ مرطوب و شور چندان قابل توجه نباشد، اما دانشمندان از همین ترکیب بی اهمیت موفق به تولید باتری های جدید شده اند که انرژی قابل ملاحظه یی تولید می کنند. دانشمند ان می گویند اگر این تکه کاغذهای خیس و شور را بریده بریده کرده و روی هم کپه کنید، می توانید از آنها انرژی زیادی به دست آورید. با این ایده دانشمندان سوئدی یک باتری کاغذی نمکی اختراع کرده اند که تا یک ولت انرژی الکتریسته تولید می کند. این دانشمند ان امیدوارند باتری جدید در آینده برای استفاده در حسگرهای کنترل از راه دور و تجزیه شدنی به کار گرفته شود. دکتر «لیف نیهولم» محقق دانشگاه اپسالا سوئد خاطرنشان کرد؛ «ویژگی قابل توجه این باتری ها این است که قابل تجزیه شدن هستند و مواد آنها به راحتی به محیط بازمی گردد و سازگار با محیط زیست است.» وی تصریح کرد؛ «ما قصد داشتیم باتری بسازیم که خیلی ساده است و برای ساخت هر دو الکترود آن می توان از یک ماده یکسان استفاده کرد.» این باتری به نازکی یک ورق کاغذ است، اما در واقع از چند لایه سلولز تهیه شده است که با یک پلیمر هادی به ضخامت 50 نانومتر پوشیده شده و بین لایه هایی از کاغذ فیلتری پیچیده شده است. رطوبت موجود یون های کلرید را به الکترود منفی و الکترون ها را به الکترود مثبت می رساند و جریان برق ایجاد می شود. |
یادداشت امروز را میخواهم کاملاً به پیروی از یک خواهش کودکانه بنویسم. خواهشی که مرا وادار میکند تا در این روزهای پرالتهاب و پرمسئله، چشم بر روی همه ناملایمات زندگی و مشکلات عدیده سیاسی و اجتماعی ببندم و به جای حرفهای همیشگی، چند سطری در باره قصههای کودکانه بنویسم. غریبهای اگر یادداشت امروز را بخواند، بیتردید در جوابم خواهد گفت: «دل خوش سیری چند؟» آن که ادیبتر باشد نیز پوزخندی خواهد زد و زیر لب خواهد گفت: «. . . خواجه در بند نقش ایوان است».
اما تو خواننده خوب و آشنا، با من همراه میشوی و در میان این همه اخبار و تحلیلی که مثل آوار روی سرمان ریخته، به من حق میدهی که یک این بار، دل به خواهش کودکانه بسپارم و برای شنیدن یک قصه خوب و ساده، ابراز دلتنگی کنم. قصه؟ حق داری اگر بپرسی که «چه شد که یک باره فیلت یاد هندوستان کرد؟ و در این قحطی سوژه و آشفتهبازار یاد قصه و عاطفه افتادی؟» لابد فکر میکنی که کودک مرده درونم یکباره جان گرفته و طالب شنیدن قصهای شده که قصهگویی شیرین سخن، بنشیند و از سیر تا پیازش را تعریف کند؟ کودک درون کجا بود؟ کودکان بیرونش، دیگر مدتهاست که از عالم کودکی جدا افتادهاند و وارد مناسبات حوصله سربر بزرگترها شدهاند، درونیها که زیر خروارها تمنای مادی دفن شدهاند. پس یک باره سر و کله قصه از کجا پیدایش شد؟ کمی صبور باشید تا بگویم.
کانال دوی تلویزیون را دیدم که هر شب یکی از این خالههای رنگ و وارنگ را با لباسی پر زرق و برق میآورد تا برای بچهها قصه بگوید و «کوچولوهای عزیز» را آماده خواب کند. مخاطب برنامه بیتردید من نبودم، اما ذوق شنیدن قصه چنان در دلم خانه کرده که نشستم و دقایقی چند، این برنامه غیر جذاب را دیدم.
قصد جسارت ندارم؛ این خالهها شاید مجریهای خوبی باشند و در بر قراری رابطه عاطفی با بچهها به توفیقات خوبی رسیده باشند، اما بیتردید قصهگوی خوبی نیستند و آداب قصهگویی را نیاموختهاند. آیا واقعاً بچهها مینشینند و این -با عرض معذرت- لوس بازی را در این حجم کثیر قربان صدقه رفتنِهای بیحاصل میشنوند؟ اگر این طور باشد، باید نگران شویم و به خود آییم که با ذوق سلیم بچهها چه کردهایم که بیچارهها مشتاق این «دختران شاهپریان مصنوعی» شدهاند؟ یاد زمان بچگی خودم افتادم؛ یادم هست اول توی رادیو، بعدش هم توی تلویزیون، یک خانمی میآمد به اسم. . . - از سردبیر و دبیر صفحه و ممیز روزنامه تقاضا میکنم که زود قضاوت نکنند و این سطور را به قلم قهر نراند. به خدا حواسم هست که چه میگویم- بله، خانم عاطفی، قصه گوی شیرین دوره کودکی من و همنسلان من، متأسفانه دچار خطای سیاسی شد و یک باره بعد از انقلاب سر از رادیوهای معاند درآورد.
اشتباهات سیاسی او دلیل نمیشود تا فضل او را در قصهگویی منکر شویم. لابد شنیدهاید شما هم که از حضرت امیر (ع) پرسیدند که «شاعر برتر عرب کدام است؟» حضرت فرمودند: «فلانی بود، به شرطی که جزو کفار نمیبود». یعنی حتی کفر هم موجب نشد تا مولا، فضل او را در مقام شاعری نادیده بگیرند. اینجا هم بحث همین است، خانم عاطفی قصه گوی خوبی بود، اما متأسفانه راهی رفت که کاش نمیرفت. چیزی که باعث میشود که حتی پس از قریب به چهل سال صدا و قصههای او را از یاد نبرم، این بود که پیرزن یک گوشهای سنگین و رنگین مینشست و قصهاش را با صدای گرم -بدون ادا بازی و لوس حرف زدن- تعریف میکرد. اصلاً قصه را باید بدهید به کسی که اگر مادربزرگ نیست، لااقل سرد و گرم چشیده روزگار باشد و سنی از او گذشته باشد و مخاطب، باور کند که اینها را همه، قصهگو خود به چشم خود دیده و تجربه کرده. از سن و سال مهمتر آداب قصهگویی و شیرین سخنی است.
بعضیها مثل من دهانشان گرم نیست و نمیتوانند دیگران را حتی برای دقیقهای پای صحبتشان بنشانند. متأسفانه این خالههای بزرگوار از این جنسند. شاید مجری باشند، اما با هیچ معیاری قصهگو نیستند. هر کلمهای که از دهان قصهگو در میآید عیناً تیری است که رها میشود و خیلی زود به دل مخاطب مینشیند. چنان مینشیند که من حتی پس از سی و چند سال هم، نقش آن قصهها از لوح دلم پاک نشده است. درست است که بچهها با قصه میخوابند، اما قصه که برای خواباندن نیست. قصه برای آدم شدن و تربیت شدن و آموختن است. برای همین است که نباید سرسری گرفت و مثل برنامههای شبانه بزرگسالان که همینطوری الکی برای پرکردن آنتن ساخته میشوند، قصهها را هم بسازند و کوچولوها را بخوابانند که مزاحم آسایش بزرگترها نباشند.
منبع : خبر آن لاین
به گزارش دویچهوله، گروه تحقیقاتی دانشگاه دلاور در نوارک، چندین هفته متوالی رشد ۳ هزار گیاه آرابیدوبسیس را در آزمایشگاه زیر نظر گرفته است. آرابیدوبسیس یکی از معروفترین گیاهانی است که در تحقیقات علمی از آن استفاده میشود. پژوهشگران آمریکایی تایید میکنند که گیاهان خواهر و برادر خود را از گیاهان غریبه تشخیص میدهند.
گیاهان مواد و ترکیبات گیاهان مجاور را بررسی میکنند. گیرندههای ریشه گیاه با بررسی این مواد تشخیص میدهد که آیا گیاهی که در مجاورت او رشد میکند، غریبه است یا از مادر مشترکی پدید آمده است! اگر گیاه همسایه غربیه باشد، رقابت تا جایی که ممکن باشد بالا میگیرد. هر گیاه تلاش میکند با دواندن ریشه، تا آخرین ذره آب را به خود جذب کند و فرصتی برای رقیب نمیگذارد. پژوهشگران آمریکایی میگویند، در این حالت، گیاه با تغییر سیستم رشد خود انرژی زیادی صرف گسترش ریشههایش میکند، در حالی که اگر دانههای هر دو گیاه از یک مادر باشند این رقابت به نحو محسوسی کاهش پیدا میکند.
گیاهانی که مادر مشترک دارند رفتار دوستانهتری از خود نشان میدهند و ذخایر موجود را عادلانه تقسیم میکنند. جالب اینجاست که در سطح خاک هم داستان تغییر میکند. در حالی که در شرایط معمولی، گیاهان از تماس با گیاه مجاور پرهیز میکنند، خواهر و برادر از نزدیکشدن به هم ابایی ندارند.
نتیجه این پژوهش نه تنها برای علاقمندان به گل و گیاه کاری جالب است، که میتواند در موارد دیگری هم کاربرد داشته باشد. مثلا این پژوهش تا حدی روشن میکنند که چه زمانی دو گیاه در کنار یکدیگر رشد بهتری دارند. البته سوالهای زیادی هم هنوز بیپاسخاند.
با 19 روش از قلب خود محافظت کنید |
پیشنهاد می کنیم که برای حفظ سلامت قلب خود به نکات زیر توجه کنید، اما این نکته را متذکر می شویم که با پزشک نیز مشورت کنید: 1 - روزی 30دقیقه ورزش کنید. 2 - هر دو ساعت یک لیوان آب بنوشید. 3 - اگر می توانید روزی 20دقیقه دوچرخه سواری کنید. 4 - طبق نظر پزشک، هر روز ویتامین ب کمپلکس مصرف کنید. 5 - صدای خود را در شب حین خواب ضبط کنید یا از اطرافیانتان بخواهید تا توجه کنند که آیا در خواب خر و پف می کنید یا نه. اگر جواب مثبت بود با پزشک مشورت کنید چرا که این امر می تواند در تنفس و فشارخون شما اختلال به وجود آورد و در نهایت سلامت قلبتان را در معرض خطر قرار دهد.
6 - حداقل روزی دو فنجان چای نوش جان کنید. 8 – شب ها حداقل هفت ساعت بخوابید. کم خوابی می تواند یکی از دلایل حمله قلبی باشد. 9 - دست کم هفته ای یک بار ماهی مصرف کنید. 10- از خوردن صبحانه کامل و سرشار از فیبر غافل نشوید. 11- مواد غذایی دارای امگا 3 را در برنامه غذایی بگنجانید. 12- به مصرف لوبیا نیز توجه کنید و آن را به شکل خوراک یا بر روی سالاد میل نمایید. 13- طبق نظر پزشک هر روز یک آسپیرین بچه بخورید. 14- خوب است بدانید خوردن آلبالو برای سلامت قلب خالی از لطف نیست. 15- هر روز پرتقال بخورید. می توانید به جای آن از آب پرتقال هم استفاده کنید منتهی اگر خود پرتقال برایتان فراهم بود، آن را ترجیح دهید. 16- در روزهای تعطیل فقط استراحت کنید. تلفن همراه و رایانه را کنار بگذارید. 17- از استرس پرهیز کنید. 18- به مصرف مولتی ویتامین نیز اهمیت دهید اما پیش از آن نظر پزشک را بخواهید. 19- وقت کافی به گردش و هم صحبتی با آنهایی که دوستشان دارید اختصاص دهید. |
پییر سووان، متخصص قلب و رئیس انجمن سلامت محیط زیست فرانسه اعلام کرد با وجود جدید بودن فناوریها و پیامدهای آنها، تحقیقات متعدد از عوارض ناگوار امواج بر جسم و روح انسان خبر دادهاند. تحقیقات نشان داده است امواج الکترومغناطیس میزان هورمون ملاتونین (هورمون خواب) را که خواص ضد سرطان دارد، کاهش میدهد. این پژوهشگر درباره آثار امواج بر دستگاه تناسلی و بخصوص کیفیت اسپرم گفت: تحقیقات نشان داده امواج الکترومغناطیسی از تحرک، تعداد و ماندگاری اسپرم میکاهد.
به تازگی نیز تحقیقی در مصر نشان داد این امواج تغییراتی در آهنگ ضربان قلبی جنین ایجاد میکنند.
هر چند تحقیقات بیشتر در این باره ضروری است اما باید تلفن همراه را از بدن دور کرد این کارشناس معتقد است هندزفری بهترین وسیله برای استفاده از تلفن همراه است البته اشعههای ناشی از بلوتوث نیز مضر است اما 10برابر کمتر از امواجی است که تلفن همراه ایجاد میکند.
به گفته این پژوهشگر، باید شبها تلفن همراه را خاموش کرد و در غیراینصورت باید آن را دست کم در فاصله نیم متری رختخواب قرار داد.
منبع : خبر آن لاین
لامپی که با خون انسان روشن میشود! |
طراحی انگلیسی با هدف متمرکز کردن افکار بر شیوه های نامناسب مصرف انرژی و تصحیح این شیوه ها لامپی ابداع کرده است که تنها با ریخته شدن مقداری از خون انسان درون حباب شیشه ای روشن خواهد شد. به گزارش مهر، اگر برای هر بار روشن کردن چراغی به مقداری از خون شما نیاز باشد، فکر می کنید چند بار در روز یا شب چراغها را روشن می کنید؟ این ایده تفکری است که در پس ابداع لامپهای خونی قرار دارد. این لامپها توسط مایک تامپسون طراح انگلیسی ابداع شده است تا مصرف کنندگان انرژی را بیشتر به فکر وادارد. در این ابداع ماده لومینول، ماده شیمیایی که از آن در علوم جرم شناسی برای ردیابی خون در صحنه های جنایت استفاده می شود به عنوان ماده روشن کننده مورد استفاده قرار گرفته است. این ماده با آهن موجود در سلولهای خون واکنش داده و درخششی آبی رنگ ایجاد می کند. برای روشن کردن این لامپ در ابتدا باید مقداری پودر فعال کننده به آن افزوده شود سپس با شکستن قسمتی از حباب لامپ و ریختن مقداری خون در حباب، لامپ روشن خواهد شد. به اعتقاد تامپسون در صورتی که مصرف انرژی به گونه ای برای انسان گران تمام شود شاید بتواند به گونه ای متفاوت درباره آن تفکر کرده و نحوه استفاده آن را تغییر دهد. بر اساس گزارش لایو ساینس و به گفته تامپسون کاربر برای استفاده از چنین لامپی باید بسیار فکر کند و تنها در صورت نیاز از آن استفاده کند زیرا این لامپ تنها یک بار و با کمک خون کاربر روشن خواهد شد. به این شکل افراد می توانند عادتهای نامناسب خود را در استفاده از انرژی تغییر دهند و قبل از به هدر دادن منابع محدود انرژی درباره آن بیشتر فکر کنند. |