|
با خودم بودم و تنها با خودم بودم و خسته
|
بعد از اظهارات هفته گذشته جواد اطاعت ، فاطمه رجبی به منظور بالا بردن بصیرت و آگاهی مردم فریب خورده و رفع بحرانی که دامنگیر نظام شده ، با انتشار مطلبی به افشاگری علیه جواد اطاعت پرداخته و حملات ویژه ی خود به هاشمی ، خاتمی ، موسوی ، کروبی و هوادارانشان را با حرارتی مخصوص به خویش ، تکرار کرده است.
بخوانید:
برنامه «رو به فردا» در تلویزیون، فرصتی پیش آورده تا ملت «ماهیت پلید فتنهگران» را شفافتر بشناسند. فتنهگرانی که با کودتای لجنی، بر آن بودند تا براندازی نظام اسلامی را به عنوان گام نخست براندازی اسلام و تشیع و روحانیت شیعه در سرای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به انجام رسانند. محمد خاتمی، موسوی و کروبی سران اجرای فتنهای هستند که طراح اصلی آن هاشمی رفسنجانی بوده و هست.
فتنهگرانی که با تئوریپردازی علیه «مشروعیت الهی» سالهاست اسلام حیاتبخش را نشانه رفتهاند. فریاد «شکست دین در مقابل آزادی» از سوی خاتمی و «تهاجم مکرر هاشمی به مشروعیت الهی امیرالمؤمنین علیهالسلام» ریشههایی هستند که علاوه بر کودتای شکستخورده و سرکوبشده لجنی، جنگ با امام حسین علیهالسلام را نیز در عاشورای حسینی علیهالسلام ثمر داد. «ننگی» که با سکوت یکی و با حمایت دیگری و اطلاعیههای شرمآور و شمری موسوی و کروبی و رضایی، برای این طیف فکری و رؤسای آن ثبت شد و با هیچ «رنگی» نه سیاسی، نه قضایی و نه با منابع هنگفت مالی، پاک نخواهد شد.
اما حضور عنصری به نام «جواد اطاعت» در برنامه «رو به فردا» بیش از گذشته به کالبدشکافی پیکر متعفن این تفکر اسلامستیز و جنایات و خونخواریهای چندماههشان منجر شد.
عصبیت، دروغگویی، فریبکاری، فرصتطلبی، همراه با فرار از اصل موضوع، عدم پاسخگویی و به اصطلاح «کلک زدن به ملت» از سوی این عنصر متکبر و خودبزرگبین، نماد کامل احترام و اعتقاد این تحمیلشدگان به ملت، نسبت به «شعور ملی» بود.
حال باید دید جواد اطاعت کیست؟ خاستگاه سیاسیاش کجاست. سیر دکتر شدنش چگونه است؟ و چه عواملی سبب گردیده تا او مانند هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی و دیگر عناصر فتنه خود را عالِم به همه علوم بداند و با هتاکی به نظام که آن را «حکومت» میخواند، طلبکار پر رو و بیحیا از ملتی باشد که در عین آگاهی و نجابت چه در انتخابات 22 خرداد و چه در چند ماه جنایت و خونخواری خاتمی، کروبی و موسوی به این جریان ناپاک و وابسته، «نه» گفت تا همچنان امریکا و اسرائیل در غم شکست مهرههای خود به سوگ بنشیند.
- اطاعت که مشخص نکرد اطاعتش از کدام خدا و پیامبر و دین و مذهب است که حتی حسینکشی عاشورا را هم نفی ننمود چه رسد به «مخالفت»، و با افتخار گفت: در هیچ کجای ایران همراه با مسلمانان – اعم از شیعه و سنی - در راهپیمایی اعلان انزجار علیه پیروان موسوی جنایتکار و خاتمی خونخوار نبوده است، راهی بس دراز و البته با زیگزاکهای بسیار «راست» و «چپی» پیموده تا به این جایگاه متعالی رسیده است!
- او روزی از مریدان «باهنر» بوده و با رانت او در مجلس پنجم از «اقلید» نامزد میشود و خوشبختانه مورد «طرد» مردم قرار میگیرد. و این یعنی «خزیدن به زیر چتر راست» برای رسیدن به قدرت!
- وی روزی دیگر در مرکز تحقیقات وزارت کشور وارد میشود و خدا میداند با این دانش و بینش که مردم از او دیدند، و با این ایمان و اعتقاد چه «تحقیقاتی» برای کشور! انجام داده است.
- این عنصر در مجلس ششم به چپ میپیوندد و از «دولتسر این گروه منحرف» در آن انتخابات پرمسأله از «داراب» به مجلس میرود و به هر حال «ایام به کامش میشود».
- در همان مجلس برانداز نامه هتاکانه، ذلیلانه و ضدملی علاوه بر ضد اسلامی را امضا میکند تا نامش همراه 126 عنصر کودتاگر و وطنفروش اصلاحطلب برانداز ثبت گردد.
- در مجلس هفتم از سوی شورای نگهبان «به حق» رد صلاحیت میشودف تا ملت و کشور از لوث وجود چنین دشمنانی آسوده گردند. هر چند همپالکیهایش به مجلس راه یافتند.
- اطاعت خود میداند «سیر ورود به مقطع دکترایش چگونه بوده»، و او خود میداند در این سیر «مانند دیگر همفکران با چه قانونی به دکترا رسید» تا در تلویزیون پُز آن را به ملت بدهد.
- اطاعت در دوران سیاه و ننگین محمد خاتمی، در کنگره صدمین سالگرد تولد آیت الله العظمی بروجردی به دستبوسی آیت الله مهدویکنی پرداخت. در پیش جمعی که من نیز یکی از آنها بودم، تا مثلا خود را تطهیر کند. البته او نمیدانست فاطمه رجبی آنجاست و این چاپلوسی و نفاق را با افشای نظر خائنانه او نسبت به نهضتآزادی که همان روزها منتشر شده بود، به اطلاع آیت الله مهدوی کنی این مجاهد وارسته میرساند. همانجا با صدای بلندی که اطاعت را به لکنت زبان انداخت و ...
- حال چنین عنصری معلوم است که به جای پاسخگویی به جنایات ضدملی «مولایش موسوی جنایتکار» در انتخابات، با توسل به دروغ و حقه، به تکرار دروغها و فریبکاریهای بیش از یکساله خاتمی و موسوی و کروبی پرداخت و این یعنی استادی دانشگاه البته با همان راهی که اشاره شد!
جالب است اطاعت بداند که واقعا بغض و کین از مردم و سرسپردگی به " ... " نمیگذارد بداند، مردم همه این خزعبلات را از سران فتنه شنیدند و بیش از همه در هتاکی ضدانسانی موسوی در مناظرات تلویزیونی! آیا تو دهنی بزرگتر از شکست کودتای لجنی توسط مردم مؤمن ایران را نیاز دارند. باید پرسید امثال اطاعت بگویند از کدام کشور اطاعت میکنند؟ امریکا، انگلیس یا اسرائیل!؟ «ایران» که در مناظرهاش جایی نداشت.
در پایان نمیتوان از یکی دو نمونه دروغگوییهای وقیحانه این سمبل اصلاحطلبی گذشت که در پیش چشم 70میلیون نفر اظهار شد.
- او گفت: «در سعادتآباد – یک محله اعیاننشین تهران که این فرد سکونت دارد - صف نانواییها خلوت است، و وقتی آنجا کسی نمیتواند نان بخرد، حال بقیه مردم معلوم است.» یعنی بنا بر گفته این مغز متفکر و صادق اصلاحطلب، الآن بیشتر مردم تهران از نداشتن حتی نان، مردهاند و جنازههایشان کنار خیابانها افتاده است.
- او نرخ تورم 49% زمان هاشمی را با دروغگویی خائنانه به احمدینژاد نسبت داد، مانند موسوی جنایتکار.
- او با دروغگویی که رسم و راه فتنهگران و خائنان است، راهپیمایی جنایتکارانه 25 خرداد را «بدون اطلاعیه» عنوان کرد، هر چند در چند جمله بعد ناچار شد به «صدور اطلاعیه برای آن اعتراف کند» و این یعنی «دروغگو کمحافظه است.»
البته اطاعت و امثال او ارزش آن را ندارند که به آنها پرداخته شود. اما از آنجا که حضورش در تلویزیون افشای ماهیت تمام پلیدیهای براندازان بود از «از سر تا دُم»، ناچار شدم این نوشته را منتشر کنم.
منبع : فرارو
یا ابا صالح ...
چه میشود که مرا هم به آسمان ببری
به میهمانی سبز فرشتگان ببری
چه میشود که در این قحط عشق و شربت و شعر
مرا به کشف غزلهای مهربان ببری
چه میشود که در این ابتدای راه مرا
به روزهای خوش آخرالزمان ببری
چه میشود که همین جا مدینهات باشد
تو هم برای یتیمان شبانه نان ببری
چه میشود که بیایی از این به بعد مرا
به عمق حادثه آن سوی امتحان ببری
چه میشود که مرا مثل عاشقان خودت
سهشنبههای اجابت به جمکران ببری
اصغر رجبی
ای در هوای تو جاری، عطر نسیم بهاران
آوای گرم کلامت، پیچیده در کوچهساران
در خانههای دل ما، عشق تو مأوا گزیده است
شوف وصال تو برده است، تاب از دل بیقراران
با مرغ غم همنواییم، در این کویر عطشخیز
ای ابر رحمت به رقص آر، شولای بشکوه یاران
یاران عاشق گذشتند، از مرز سرخ شهادت
بردند داغ فراقت، بر وسعت لالهزاران
آهنگ ماندن نداریم با این غم خانمانسوز
دوران به کام کلاغان، آتش به جان هزاران
تا چند باید نشستن، در کنج ویرانهی غم
تا چند باید ببینیم، بر گنجها نقش ماران
خون دل از دیده جاری است، مستضعفان جهان را
بر سینهشان زخم کاری، از خنجر نابکاران
در عرصهی خون و شمشیر، چون پا نهی بهر پیکار
ریزند سر پیش پایت، از بیم جان تکسواران
در این غروب غمانگیز، در غربت زرد پاییز
کِی میرسد دستهامان، بر شال سبز بهاران
پیداست این که میآیی، غمها ز دل میزدایی
آغوش خود میگشایی، بر روی چشمانتظاران
عباس براتی پور
تموم شد ترانه
به پایان رسیدم
اگر گریه کردم
اگر دل بریدم
تموم شد ترانه
قلم را شکستم
به کنجی خزیدم
به ماتم نشستم
نوشتم سکوت و
صدا می شنیدی
به هر خط شکستم
تو گفتی ندیدی
می تونستی از تب
ترانه بسازی
دلی رو که بردی
دوباره ببازی
می تونستی ماهُ
به خوابم بیاری
رو پیشونی شب
ستاره بذاری
اگر بی اجازه
تو شعرم نشستی
چرا دل بریدی
چرا دل نبستی
تموم شد ترانه
چشات غرق خوابه
سؤال من از تو
هنوز بی جوابه
اهورا ایمان
تو پی کدوم ستاره پشت ابرا خونه کردی
رفتی و چیزی نگفتی گریه رو بهونه کردی
من سوال ساده تو، توجواب مشکل من
ردپای رفتن تو روی صحرای دل من
کوچه وقتی که نباشی رگ خشکیده شهره
ماه تو گوش خونه گفته دیگه با پنجره قهره
سقف دلبستگی بی تو واسه من سایه نداره
دلم از وقتی که رفتی دیگه همسایه نداره
وقتی آسمون شبهام زیر سایه چشاته
وقتی حتی این ترانه رنگ غربت صداته
نمی ذارم این دوراهی سرراه ما بشینه
نمی ذارم این جدایی رنگ فردا رو بگیره
شبو با فانوس اشکت میبرم به روشنایی
با تو میرسم دوباره به طلوع آشنایی
می دونم هرجا که هستی دل تو اهل همین جاست
واسه من و تو اینجا اول و آخر دنیاست
افشین یداللهی
پارسینه نوشت:
لیستی از کارهایی که سبب میشود به مغزتان آسیب برسد از این قرار است:
1.نخوردن صبحانه
کسانی که صبحانه نمیخورند قند خونشان به سطح پائینتری افت میکند. این امر باعث تامین نامناسب مواد غذائی برای مغز و در نتیجه افت فعالیت مغزی میشود.
2. پرخوری
این امر باعث تصلب شرائین (سختی دیواره رگهای) مغز شده و منجر به کاهش قدرت ذهنی میشود
3- دخانیات
این امر باعث کوچک شدن چند برابری مغز و منجر به آلزایمر میشود.
4. استفاده زیاد قند و شکر
استفاده زیاد قند و شکر جذب پروتئین و مواد غذائی را متوقف میکند و منجر به سوء تغذیه و احتمالا اختلال در رشد مغزی خواهد شد
5. آلودگی هوا
مغز بزرگترین مصرف کننده اکسیژن در بدن ماست. دمیدن هوای آلوده باعث کاهش اکسیژن تامینی مغز شده و منجر به کاهش کارآیی مغز میشود.
6. کمبود خواب
خواب به مغزمان اجازه استراحت میدهد. دوره طولانی کاهش خواب منجر به شتاب گیری مرگ سلولهای مغزی خواهد شد.
7. پوشاندن سر به هنگام خواب
خوابیدن با سر پوشیده باعث افزایش تجمع دی اکسید کربن و کاهش تجمع اکسیژن شده و منجر به تأثیرات مخرب مغزی خواهد شد.
8.کار کشیدن از مغزتان در هنگام بیماری
کار سخت یا مطالعه در زمان بیماری ممکن است منجر به کاهش کارآئی مغز و در نتیجه صدمه مغزی شود
9.کاهش افکار مثبت
فکر کردن بهترین راه برای تمرین دادن به مغزمان است. کاهش افکار مثبت مغزی ممکن است باعث کوچک شدن مغز شود.
10. کم حرفی
مکالمات انتزاعی منجر به رشد کارآئی مغز خواهد شد
ای که بوی باران شکفته درهوایت
یاد ازآن بهاران که شد خزان به پایت
شد خزان به پایت، بهار باور من
سایه بان مهرت نمانده برسر من
جزغمت ندارم به حال دل گواهی
ای که نور چشمم در این شب سیاهی
چشم من به راهت همیشه تا بیایی
باغ من! بهارم! بهشت من! کجایی؟
جان من! کجایی؟ کجایی؟ که بی تو دل شکسته ام
سر به زانوی غم نهاده ام، به گوشه ای نشسته ام
آتشم به جان و خموشم چو نای مانده از نوا
مانده با نگاهی به راهی که میرود به ناکجا
ای گل آشنا!
بی قرارم بیا
وای از این غم جدایی
باغ من !بهارم !بهشت من کجایی؟
جان من! کجایی؟ کجایی؟ که بی تو دل شکسته ام
سر به زانوی غم نهاده ام به گوشه ای نشسته ام
آتشم به جان و خموشم چو نای مانده از نوا
مانده با نگاهی به راهی که میرود به ناکجا
ای گل آشنا!
بی قرارم بیا
وای از این غم جدایی
قیصر امین پور
یه روز یه باغبونی
یه مرد آسمونی
نهالی کاشت میون
باغچه مهربونی
می گفت سفر که رفتم
یه روز و روزگاری
این بوته یاس من
می مونه یادگاری
هرروز غروب عطر یاس
تو کوچهها میپیچید
میون کوچه باغا
بوی خدا میپیچید
اونایی که نداشتن
از خوبیا نشونه
دیدن که خوبی یاس
باعث زشتی شونه
عابرای بی احساس
پاگذاشتن روی یاس
ساقه هاشو شکستن
آدمای ناسپاس
یاس جوون برگ مون
تکیه زدش به دیوار
خواست بزنه جوونه
اما سراومد بهار
یه باغبون دیگه
شبونه یاسو برداشت
پنهون ز نامحرما
تو باغ دیگه ای کاشت
هزار ساله کوچه ها
پرمی شه ازعطر یاس
اما مکان اون گل
مونده هنوز ناشناس
سیدفرید احمدی