دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1827235
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان


نماینده رهبر معظم انقلاب با خانواده مرحوم علی حبیبی موسوی دیدار کرد.

به گزارش جهان در این دیدار نماینده رهبر معظم انقلاب مراتب همدردی و ابراز تاسف ایشان را نسبت به ترور مشکوک مرحوم حبیبی به خانواده وی ابلاغ کردند.

گفتنی است این دیدار در فضای صمیمی انجام گرفته است.

همچنین خبرنگار جهان با خبر شد احتمال معرفی علی حبیبی موسوی خامنه پس از اثبات ترور او در حوادث روز عاشورا به عنوان شهید وجود دارد.

یک مقام عالی رتبه با توجه به شناخت خانوادگی از مرحوم حبیبی موسوی در جمعی اعلام داشته اند: "بنده آن مرحوم را می شناختم، انسان متدینی بودند، ممکن است که جزء معترضین باشد اما مخالف نظام نبوده است".

لازم به ذکر است مرحوم علی موسوی حبیبی خامنه خواهرزاده میرحسین موسوی است.

 

منبع : فرارو

دسته ها : خبر - سیاسی
سه شنبه پانزدهم 10 1388
هاشمی: در تاریخ تشیع هیچ‌گاه مرجعی توسط جایی نصب یا عزل نشده
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به زندگی مراجع در تاریخ تشیع تاکید کرد: هیچ‌گاه مرجعی توسط جایی نصب یا عزل نشده است.
به گزارش ایلنا،جمعی از دانشجویان درس ”‌مسائل سیاسی و اقتصادی نفت ایران“ در رشته علوم سیاسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب صبح دوشنبه با آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی دیدار و برخی سئوالات خود درخصوص این درس را مطرح کردند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این دیدار در پاسخ به سئوالی درخصوص رابطه جبهه ملی و آیت الله کاشانی پس از ملی شدن صنعت نفت، گفت: پیروزی ایران در ملی کردن صنعت نفت مدیون همکاری و هماهنگی آیت الله کاشانی و دکتر مصدق بود ولی پس از پیروزی به دلیل اختلافاتی که در نحوه اداره برخی مسائل بروز کرد دولت مصدق تضعیف و در نهایت به دلیل جدایی از آیت‌الله کاشانی سقوط کرد. در بررسی این موضوع نقش رابطه مسائل ملی با مذهب در قدرت سیاسی قابل رویت است.

وی در پاسخ به سئوال دیگری درخصوص رابطه نفت و انرژی با قدرت، تاکید کرد: در عرصه بین‌المللی امروز نفت در کشورهای دارای تکنولوژی و پیشرفته ایجاد قدرت سیاسی مضاعف کرده است و آنها با اعمال مالیات‌های سنگین برای دولت‌های خود تولید هزاران محصول صنعتی از این ماده ارزشمند ایجاد درآمدی به مراتب بیش از کشورهای تولیدکننده می‌کنند.
هاشمی رفسنجانی افزود: عمده کشورهای تولیدکنده نفت به دلیل عدم استفاده مطلوب از این ماده پر ارزش و نقش منفی سیاست‌های کشورهای استعمارگر در این کشورها، نتوانسته‌اند از این سرمایه ملی به نحو مطلوب در اداره کشور خود استفاده کنند و بهره اصل از این ماده را کشورهای پیشرفته می‌برند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سئوالی درخصوص نحوه استفاده بهینه از درآمدهای نفتی تاکید دارد: مجمع تشخیص مصلحت نظام در سیاست‌های کلی که به تایید مقام معظم رهبری نیز رسید تعیین کرد تا هزینه جاری کشور ظرف 10 سال از درآمدهای نفتی منقطع و از منابع مالی ناشی از نفت به عنوان یک سرمایه برای توسعه کشور استفاده کنیم.
وی ادامه داد: عمل به این سیاست می‌تواند این ثروت عظیم را در اختیار توسعه و پیشرفت کشور قرار دهد و مسائل و مشکلات ناشی از استفاده غیربهینه از این ماده را حل کند که البته تاکنون این سیاست محقق نشده است.

هاشمی رفسنجانی در جواب به پرسش دیگری درخصوص رابطه تحریم ایران با قیمت نفت در عرصه جهانی تاکید کرد: کشورهای سلطه‌گر اکنون از سرمایه‌گذاری در صنعت نفت ایران جلوگیری می‌کنند و این تحریم موذیانه، درآمد نفتی ایران را در سالیان آینده کاهش می‌دهد و آنها اگر بتوانند تولید نفت را در برخی کشورهای منطقه افزایش دهند شاید به دنبال تحریم خرید نفت ایران باشند و در غیر این صورت می‌تواند بر قیمت نفت تاثیر مضاعف گذارد که البته اقتصاد جهانی امروز تحمل چنین تحریمی را ندارد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سئوالی درخصوص وجود رانت در صنعت نفت کشور گفت: در فضایی که تمرکز امور اقتصادی در دستان دولت باشد این رانت وجود دارد و راه حل موجود در دنیا این است که دولت سیاستگذار باشد و امور اقتصادی به مردم واگذار شود.

وی تاکید کرد: در سیاست‌های کلی اصل 44 که مجمع آن‌را تدوین و به تصویب مقام معظم رهبری رسید تعیین شد تا سالی 20 درصد از فعالیت‌های اقتصادی دولت به مردم واگذار شود که در صورت اجرای صحیح این موضوع، می‌توانست ظرف 5 سال فضای سالم و رقابتی در عرصه اقتصادی کشور با حضور مردم تبلور یابد.

هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این پرسش که علل اقتصادی و سیاسی واگرائی میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس چیست؟ تاکید کرد: پیروزی انقلاب و تاثیر مردمی آن در منطقه، نگرانی‌هایی در برخی حاکمان این کشورها ایجاد کرد و کشورهای غربی نیز برای کاهش خطر رژیم صهیونیستی در افکار عمومی منطقه به این نگرانی‌ها دامن زدند.
وی تصریح کرد: جنگ تحمیلی و حمایت برخی از این کشورها از رژیم بعث، روابط میان ایران و برخی این کشورها را دچار مشکل کرد که پس از جنگ در جهت همگاریی قدم‌های مثبتی برداشته و نتایج مطلوبی حاصل شد ولی اکنون شاهد روابط مطلوب و قابل قبول نیستیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سئوالی درخصوص تفسیر نظریه زوال دولت در دیدگاه ابن خلدون تاکید کرد: اکنون با وجود نظام‌های دمکراسی در دنیا و انعطاف‌پذیری این دولت‌ها در مقابل خواست و اراده مردم و تعیین دوره‌های زمانی در انتخاب روسای کشورها این نظریه معنا و مفهوم گذشته را ندارد.
هاشمی رفسنجانی در پاسخ به پرسشی در خصوص دلیل عدم استفاده ایران از ذخایر نفت خزر گفت: استفاده از این ذخایر با توجه به عمق زیاد آب در این دریا نیاز به فن‌آوری پیشرفته دارد و ایران درخصوص دستیابی به این فن‌آوری‌ها قدم هایی را برداشته است که در حال تکمیل است.

وی تلاش برای گرفتن سهم واقعی ایران از منابع عظیم ذخایر نفتی در این منطقه را پر اهمیت عنوان کرد و گفت با رایزنی و پیگیری می‌توانیم به حق خود در منابع نفتی موجود در این دریا دست یابیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سئوالی درخصوص رابطه معکوس افزایش درآمدهای نفتی و دمکراسی در کشورهای نفت‌خیز تاکید کرد: این موضوع در تاریخ بعضی از کشورهای نفتی اتفاق افتاده است و لزوما به این معنا نیست که همیشه این اتفاق خواهد افتاد.
وی خاطر نشان کرد: ثروت نفت می‌تواند وجود داشته باشد ولی دولت‌ها همواره باید خود را نیازمند مردم و احزاب و همچنین نهادهای مردسالار ببینند.
هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: افزایش قیمت نفت در کشورهایی که سطح سواد سیاسی مردم بالا باشد و حقوق خود را مطالبه کنند تبدیل به عاملی برای پیشرفت و آبادانی خواهد شد.

وی در پاسخ یکی از دانشجویان که در مورد نقش مرجعیت در فقه شیعه و اقدام اخیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در رد صلاحیت یک مرجع سئوال کرد، گفت: مرجعیت همواره به عنوان شخصیت‌های پرنفوذ و تاثیرگذار در عرصه دینی و سیاسی مردم حضور ارزشمند و غیرقابل انکار داشته‌اند ولی همیشه استقلال خود را حفظ کرده و غیروابسته به دولت‌ها و با اتکاء به مردم حضور داشته‌اند.

هاشمی تاکید کرد:در مطالعه زندگی مراجع در تاریخ تشیع هیچ‌گاه مرجعی توسط جایی نصب یا عزل نشده بلکه مردم با تشخیص خود و پرداخت وجوهات فرد مناسب به عنوان مجتهد را انتخاب کرده‌اند.
منبع : تابناک
دسته ها : سخنرانی - سیاسی
سه شنبه پانزدهم 10 1388
پیش بینی مطهری از سرنوشت طرح موسوی
هنوز جوهر پیشنهاد علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس برای برون رفت از وضعیت موجود و پیدا کردن راهکار خشک نشده بود که پیشنهاد پنج گانه میرحسین موسوی منتشر شد؛ پنج‌گانه‌ای که اگرچه از جنس پیشنهاد هفت‌گانه علی مطهری دور نیست اما با پیشنهاد چهارگانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که در تنها خطبه نماز جمعه‌ای که پس از انتخابات ریاست جمهوری ایراد و ارائه کرد قرابت بیشتری دارد.

به نوشته «اعتماد»، در این شرایط اگرچه واکاوی پیشنهادات سلف میرحسین موسوی مهم می‌نماید اما آنچه پیش از بررسی این ایده قابل تامل است از سویی زمان و فضای طرح این ایده هاست و از سوی دیگر جایگاه میرحسین موسوی به عنوان اصلی‌ترین کاندیدای معترض به انتخابات. اما شاید آنچه پیش از همه اینها لازم است یافتن پاسخ برای این پرسش است که چرا این بسته‌های پیشنهادی که اتفاقاً ترجیع‌بندهای مشترکی دارند تاکنون به نتیجه نرسیده است؛ سوالی که پاسخ به آن می‌تواند تا حدودی افق پاسخ به پیشنهادهای میرحسین موسوی را روشن کند. از همین رو به سراغ علی مطهری رفتیم؛ نماینده‌ای که چند ماه پیش در پی پیشنهاد صلح حسنی مهدوی کنی از وی خواست خود حکمیت برای آشتی را بر عهده گیرد و چند روز پیش هم بسته پیشنهادی هفت ماده‌ای را منتشر کرد. سوال اصلی از این نماینده اصولگرا علت به نتیجه نرسیدن این پیشنهادها و پیش‌بینی سرنوشت پیشنهاد میرحسین موسوی بود که پاسخ‌های وی در پی می‌آید.

چند روز از طرح پیشنهادات شما برای حل مشکلات فعلی می‌گذرد. برخورد و واکنش بدنه سیاسی قدرت به خصوص رده‌های بالا به پیشنهاد شما چگونه است؟

برخی مقامات از هر دو طرف موافقت کرده‌اند، فقط اراده‌ای لازم است که این طرح را پیش ببرد و فکر می‌کنم اگر بعضی از نخبگان از این طرح حمایت کنند، قابلیت اجرا داشته باشد.

بر فرض اینکه نخبگان هم از این طرح حمایت کنند، برای اجرای آن باید کسانی از بدنه قدرت از این طرح حمایت کنند، به نظرتان این افراد حاضرند روی طرح شما سرمایه گذاری کنند؟ به هر حال پیش از شما هم افرادی مثل آقای مهدوی کنی پیشنهاداتی برای برون رفت از مشکل مطرح کردند و مورد حمایت نخبگان هم قرار گرفت اما مورد حمایت بدنه قدرت قرار نگرفت. مخالفان چه کسانی هستند؟

به نظر می‌رسد گروهی از حامیان دولت تمایلی به پایان دادن به بحران فعلی ندارند و دوست دارند این بحران ادامه داشته باشد. احتمالاً ادامه این بحران منافعی برای آنها دارد چون هر طرحی که مطرح می‌شود سریعاً به آن حمله می‌کنند و تلاش می‌کنند آن را ناکام و عقیم بگذارند.

به عقیده من اگر عده‌ای از نخبگان معتدل مذهبی و سیاسی از این طرح حمایت کنند و هیاتی را مشخص کنند که با دو طرف گفت وگو کنند ان شاء الله این بحران به راحتی حل خواهد شد. قطعاً با بیانیه‌ای که آقای موسوی صادر کردند راه برای حل این بحران هموارتر شده است.

آن گروه مخالف چه نفعی از ادامه مشکلات می‌برد؟

به نظر می‌رسد این افراد در فضای نامتعادل و آشوب و بحران بهتر به اهداف شان می‌رسند.

چه اهدافی؟

اینکه مثلاً برخی از شخصیت‌ها را از انقلاب حذف کنند به خصوص کسانی که مانع رسیدن آنها به اهداف شان هستند. به همین خاطر از فضای آشوب و بحران و عوام فریبی استفاده می‌کنند و کارشان را پیش می‌برند.

جواب سوال قبلی مرا ندادید، بر فرض اینکه عقلا و نخبگان هم از طرح حمایت کنند، این طرح برای اجرا نیاز به حمایت بدنه قدرت، ولایت فقیه، علمای قم و... دارد. مسلماً شما پشتوانه دولت را که انتظار ندارید؟ چه نهادی باید از طرح حمایت کند؟

اگر مراجع قم وارد شوند، بسیار موثر است. در دولت هم کسانی هستند که می‌توان در جهت اجرای طرح از آنها استفاده کرد. یک راه این است که هیاتی تشکیل شود که مورد قبول هر دو طرف باشد. اگر این هیات تشکیل شود تقریباً 50 درصد کار انجام شده است. به عقیده من این کار دور از دسترس نیست.

این هیات را چه کسی یا کسانی تعیین خواهد کرد؟

بزرگانی باید وارد عمل شوند. رئیس مجلس به عنوان نماینده مردم می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. از جامعه روحانیت، جامعه مدرسین و مجمع روحانیون هم کسانی هستند که مورد قبول طرفین هستند. فکر نمی‌کنم جمع کردن این هیات کار مشکلی باشد.

پیش بینی شما از سرنوشت طرحی که داده‌اید چیست؟

اگر این آقایان افراطی همچنان به کارهایشان ادامه دهند، با توجه به اینکه قدرت را در دست دارند، بعید نیست که این طرح هم مثل طرح‌های قبل مسکوت بماند؛ چرا که آنها می‌توانند باز هم کارشکنی و تندروی کنند. ولی ما نباید ناامید شویم باید به تلاش‌های خودمان ادامه دهیم. مهم این است که با اطلاعاتی که من دارم رهبر انقلاب هم با تندروی این افراد موافق نیستند. اخباری دارم از اینکه ایشان از بعضی تندروی‌ها ناراحت هستند.

بعضی از مراجع قم و چهره‌های جامعه روحانیت یا مجمع روحانیون عنوان کرده‌اند اگر وارد این ماجرا شوند، متهم به همراهی با اغتشاشگران می‌شوند. در واقع سکوتشان به دلیل این است که بعد از 30 سال خدمت به نظام، متهم به همراهی با اغتشاشگران شوند.

اگر انسان برای خدا کار می‌کند نباید به این چیزها توجه کند. اگر ما احساس تکلیف کنیم و به اینجا برسیم که برای نجات و سربلندی کشور و رفع مشکل باید فداکاری کنیم و حتی از آبروی خودمان مایه بگذاریم حتماً وارد می‌شویم، نباید فقط به موقعیت خودمان فکر کنیم. باید روحیه‌ای مثل روحیه شهید مطهری داشته باشیم. ایشان در این گونه مواقع خودشان را فدا می‌کردند. من این ملاحظه کاری‌ها و احتیاط‌ها را اصلاً قبول ندارم.

فکر می‌کنید اگر شهید مطهری و بهشتی الان بودند چه کار می‌کردند؟

قاطعانه وارد می‌شدند. البته بستگی به قوت شخصیت افراد هم دارد. باید کسانی باشند که دو طرف از آنها تمکین کنند. با این وجود در حال حاضر شخصیت‌های بزرگی که مورد قبول دو طرف باشند داریم ولی به دلیل ملاحظه کاری وارد میدان نمی‌شوند.

اصلاً شما قبول دارید که ما در دهه 60 هم با وضعیتی مشابه وضعیت فعلی مواجه شدیم.

نه، اما تاکنون با چنین پدیده‌ای روبه رو نبوده ایم که یک طرف اساساً نتیجه انتخابات را باطل اعلام کند و خواستار ابطال انتخابات باشد. فقط در انتخابات مجلس سوم (ظاهراً) که یک طرف معترض بود امام هیاتی را برای بررسی و قضاوت تشکیل دادند و در نهایت هم بحران حل شد.

تنها در طول دو روز شاهد هستیم که چهره‌های میانه روی اصولگرا مانند عسگراولادی، احمد توکلی و حتی رسانه‌های میانه روی این جناح نسبت به خطر تندروهایی در درون اصولگرایان هشدار داده و اعلام کرده‌اند این تندروها وضع را بدتر می‌کنند. به نظر شما این هشدارها تصادفی است یا واقعا اصولگرایان به وجود چنین تندروهایی بین خودشان واقف شده‌اند؟

اصولگرایان از تندروی‌های هر دو جناح نگران هستند و معتقدند این مشکل را باید از طریق عقل و تدبیر حل کنیم. مثلاً حمله به حسینیه جماران کار اشتباهی بود. اگر در همان شب عاشورا وزارت اطلاعات و وزارت کشور با این افراد برخورد می‌کردند شاید آن اهانت‌های روز عاشورا هم صورت نمی‌گرفت.

یعنی شما معتقدید حمله به جماران باعث تحریک بخشی از جامعه شده است؟

بله، قطعاً عده‌ای را تحریک کرد. طبیعی است عده‌ای که در آن مکان کتک می‌خورند به فکر انتقام و پاسخ دادن برآیند. در روز عاشورا هم که تجمع آزاد بود و زمینه برای برگزاری چنین تجمعاتی فراهم بود. البته در این میان افرادی که اساساً اسلام و دو طرف ماجرا را قبول ندارند از این شرایط سوء استفاده کردند و علیه اصل انقلاب و اسلام شعار دادند و دست به تخریب زدند.

عده‌ای معتقدند ماجرای پاره کردن عکس امام(ره) و حمله به حسینیه جماران را نباید با هم مقایسه کرد و حمله به حسینیه جماران را مصداق توهین به امام نمی‌دانند. آیا این نظرات را قبول دارید؟ اصلاً به نظر شما جماران حرمت دارد ؟

هر مکانی در ذات خودش حرمتی ندارد. ولی اعتبار تاریخ و انتسابش به یک فرد بزرگ حرمت پیدا می‌کند. مثلاً حرم امام رضا(ع) و امام حسین(ع) هم مثل بقیه جاها و مکان‌ها هستند اما به اعتبار انتساب به این دو بزرگوار حرمت پیدا می‌کنند. بنابراین حمله به حسینیه جماران کمتر از پاره کردن عکس امام نیست.

یعنی شما معتقدید اگر وزارت اطلاعات با حمله کنندگان به جماران برخورد می‌کرد شاید اتفاقات ظهر عاشورا نمی‌افتاد؟

اگر هم می‌افتاد کمرنگتر بود. به هر حال عده‌ای به تبع تحریکات رسانه‌های بیگانه به دنبال ایجاد آشوب و مبارزه با اسلام و انقلاب هستند اما ما نباید بهانه به دست آنها بدهیم. بپذیریم ماجرای جماران آن عده‌ای را نیز که نظام اسلامی را هم قبول دارند عصبانی کرد و آنها در بین جریان‌های مخالف قرار گرفتند و تبدیل به سیاهی لشگر افراد مخالف جمهوری اسلامی شدند.

من معتقدم حساب معترضان قانونی از افراد مخالف اسلام جداست. حرف و خواسته معترضان قانونی با خواسته‌های این افراد متفاوت است. معترضان قانونی به بازداشت‌های گسترده، تعطیلی مطبوعات و نبودن آزادی بیان اعتراض دارند. آنها با اصل نظام مخالف نیستند بلکه به دنبال اجرا شدن اصول بر زمین مانده قانون اساسی هستند ولی طرف مقابل از این نقاط ضعف جنبش سبز استفاده می‌کند و آنها را مخالف اسلام و مقدسات جلوه می‌دهد.

البته حواس مان باشد که یک گروه غربگرای مخالف اسلام وارد این جنبش شده و در صدد به دست گرفتن رهبری آن است. بنابراین رهبران این جنبش باید زودتر حساب خودشان را از این افراد جدا می‌کردند.

پیشنهاد شما به جنبش سبز برای اینکه چنین نقاط ضعفی پیدا نکند، چیست؟

من معتقدم جنبش سبز باید راه، هدف و شعارهایش را کاملاً روشن و مشخص کند تا از سوءاستفاده‌های احتمالی جلوگیری کند. و اگر کسانی شعار انحرافی می‌دهند بلافاصله اعلام موضع کنند و سکوت نکنند تا متهم به مبارزه با اصل انقلاب و مقدسات نشوند.

منبع: اعتماد
دسته ها : گفتگو - سیاسی
دوشنبه جهاردهم 10 1388

طنز/ آنجلینا جولی، برد پیت، اسفندیار رحیم‌مشایی، سردر دانشگاه تهران و باقی ‌قضایا

 شکیبا، شهرام  - یکی‌شان قرار است شسته شود، یکی به همه‌چیز اشراف دارد، دوتایشان بناست از هم جدا بشوند و قس‌علی‌هذا...

... شرمنده‌‌ام. همه‌چیز بر همه‌چیز اثر می‌گذارد‌‌ اما نمی‌دانم این آشفتگی‌های اخیر بنده به چه چیزهای اخیر دیگر ربط دارد. به هر حال معلوم است که بدجوری آشفته‌ام. آنقدر که در مطلب هم پیداست. لذا سعی می‌‌کنم با تفکیک موضوعات یک طوری ماجرا را از آشفتگی درآورم.

***
اولین قضیه این است که روزنامة الریاض نوشته یک مؤسسه طالع‌بینی در آمریکا پیشگویی کرده که برد پیت و آنجلینا جولی، دو ستارة هالیوود در بهار سال 2010 از هم جدا می‌شوند.

1- از خواندن این خبر نه خوشحال شدم و نه ناراحت. به طور کلی مدتی‌ است که احساساتم را از دست داده‌ام. مثلاً دارم دربارة آنجلینا جولی می‌نویسم، اما انگار دارم به اپرا وینفری نگاه می‌کنم.

2- تا بهار سال 2010 صبر می‌کنیم، اگر این دو نفر از هم جدا شدند، بعد می‌رویم کلی سؤال می‌پرسیم از پیشگویان مؤسسه فوق‌الذکر، مثلاً احتمالاً خواهیم پرسید:
الف: آیا سریال حضرت موسی‌(ع) را هم می‌دهند فرج‌الله سلحشور بسازد یا نه؟
ب: آیا رئیس‌جمهور آینده یک اسلام‌شناس بزرگ خواهد بود؟
ج: دودو تا می‌شود چند تا؟
د: قضیة هولوکاست چنددرصدش دروغ است؟
و: آیا برد پیت و آنجلینا جولی به خیر و خوشی رجوع می‌کنند یا خیر؟
ز: [...] این مورد کاملاً شخصی است و جز به مؤسسة پیشگویی و بازپرس محترم نخواهم گفت.

***
باور کنید از خودم و شما و اسفندیار خجالت می‌کشم از بس که در این‌باره برایتان می‌نویسم. ولی چاره چیست. به قول سعدی علیه‌الرحمه:
مگر تو روی بپوشی و فتنه‌ باز نشانی
که من قرار ندارم و از تو دیده بپوشم
برای مثال این جملة دیروز اسفندیار رحیم‌مشایی اسلام‌شناس برجسته را بخوانید و خودتان را در مقام یک طنزپرداز تصور کنید. می‌شود درباره‌اش ننوشت؟!
اسفندیار رحیم‌مشایی، اسلام‌شناس برجسته و رئیس دفتر ریاست جمهوری: «من سخنگو نیستم ولی آقای رئیس‌جمهور به من فرمودند شما با توجه به اشرافی که به حوزه‌های مختلف در ارتباط با دولت دارید، می‌توانید به سؤالات پاسخ بدهید.»

1- بناست سه نفر سخنگوی دولت شوند. تا این سه نفر نیامده‌اند، این اسلام‌شناس برجسته کارشان را انجام می‌دهد. حالا خودتان حدس بزنید که ایشان به طور کلی عوض چند نفر در دولت کار می‌کند.

2- اگر سؤالی دارید بشتابید که غفلت موجب پشیمانی است.

3- اسلام‌شناس برجسته
جناب آقای اسفندیار رحیم‌مشایی
با توجه به اشراف کلی شما به کلیة امور عالم، بدینوسیله به سمت مدیرکل کلیة امورات جهان در زمینة به طور کلی منصوب می‌شوید.
امید است که پس از چهارسال، بنده به همین سمت در دولت سرافراز حضرتعالی، سرافراز شوم.
امضاء
الاحقر

***
سردر دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی کشور، از زمان ساخت بنای آن یعنی از 40 سال پیش تاکنون شسته نشده است. عملیات شست‌وشوی این بنا از دیروز آغاز شده است.

1- خیلی خوب است که عملیات شستشوی این بچة سرتق شروع شده. به امید روزی که پاک شود و به قول شاعر، بشود حسنی نگو یه دسته گل! از قدیم هم گفته‌اند بچه تمیزش خوبه. در همان داستان عبرت‌انگیز «حسنی نگو یه دسته گل» تا او به حمام نرفت و تمیز نشد نه قلقلی، نه فلفلی، نه مرغ زرد کاکلی نه جوجه‌ها، نه حتی کره الاغ کدخدا، هیچ‌کدام با او بازی نمی‌کردند.

2- این حرکت شایان قدردانی است. اما چرا فقط سردر دانشگاه تهران و برج آزادی؟ مسئولان باید اهتمام بورزند و هر چهار سال یکبار به طور کلی مملکت را بشویند.

***
... و اما باقی قضایا. باقی‌ قضایا بماند برای شما. شما سوژه پیشنهاد کنید، بنده در خدمتم.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
دوشنبه جهاردهم 10 1388
روایت مسجد جامعی از حمله به حسینیه جماران
برگزار کنندگان تمام تلاش خود را کرده بودند تا مراسم عزاداری به دور از حوادث جاری انجام شود و مردم نیز انصافا نهایت همکاری را داشتند.
الف: متن یادداشت احمد مسجدجامعی در باره حمله به حسینیه جماران را منتشر کرد.

هنوز زمان زیادی به شروع مراسم مانده بود که حسینیه شماره یک جماران پر شد. گروهی با چند اتوبوس آمدند و پیش از شروع مراسم حسینیه را پر کردند.دوستان نگران شده بودند، نگران اتفاق هایی که حرمت شب عاشورای اباعبدالله الحسین علیه السلام را بشکند و حرمت حسینیه ای که از جای جای آن بوی امام (ره) به مشام می آمد خدشه دار شود. مردم زیادی هم در درون و بیرون حسینیه منتظر شروع مراسم بودند.

برخی پیشنهاد می دادند که مراسم را لغو کنید، اما امکان پذیر نبود، چرا که شرایط دشواری پیش می آمد. به علاوه قرار نبود کاری به جز عزاداری برای سالار شهیدان کربلا، امام حسین(ع) انجام شود و بـــــعید می دانستیم که عزاداری برای امام حسین بن علی علیه السلام که مظهر وحدت و هویت ملی و انقلابی ماست، واکنشی منفی بر انگیزد.

برگزار کنندگان تمام تلاش خود را کرده بودند تا مراسم عزاداری به دور از حوادث جاری انجام شود و مردم نیز انصافا نهایت همکاری را داشتند.

مراسم عزاداری هنرمندان و اصحاب فرهنگ برای امام حسین(ع) چند سالی است که برپا می شود و چهار سال است که سخنران اصلی شب های عاشورای این مراسم آقای خاتمی است. این مراسم طی سالهای گذشته در خانه هنرمندان و یا موزه ملی قرآن کریم برگزار شده بود، ولی امسال با همکاری و همراهی مدیریت محترم حسینیه جماران به آنجا منتقل شد.

از وقتی تصمیم گرفته شد که مراسم در این حسینیه برگزار شود، نظر دوستان و همراهان بر این قرار گرفت که برنامه ریزی به گونه ای باشد که مجلس متناسب با شان حسینیه و بیت گرامی مرحوم امام (ره) باشد و نهایت تلاش بعمل آمد تا کاری متفاوت و سنگین ارائه نماییم.

یکی از برنامه‏هایی که تدارک دیده بودیم و متاسفانه از آن محروم ماندیم، گزارش بخشی از فیلمی بود که آقای منوچهر محمدی آن را تهیه کرده بود و سال گذشته در چنین روزهایی در کربلا فیلمبرداری شده و به احتمال فرآوان تنها فیلمی است که گزارش مستقیمی از مراسم بین الحرمین را در ظهر روز عاشورا (طویریج) نمایش می دهد. این فیلم را مرحوم رسول ملاقلی پور می خواست شروع کند ولی به خاطر فوت ایشان ناتمام ماند و آقای مجتبی راعی آن را ساخت.

مرحوم ملاقلی‏پور از چهره های سینمایی شاخص پس از انقلاب به ویژه در حوزه دفاع مقدس است که در برخی از آثار ارزشمند خود بویژه در فیلم تقدیرشده "مزرعه پدری" از کمک های موسسه نشر آثار امام(ره) نیز بهره گرفته بود. وقتی از آقای منوچهر محمدی خواستیم که فیلم را برای نمایش در حسینیه جماران آماده کند، وی پیشنهاد داد تا کار دیگری را که به مناسبت صدمین سالگرد تولد حضرت امام آماده کرده و کار ویژه ای است ارائه نماید. اما از ایشان خواستیم این فیلم عاشورایی را آماده کند.

هنرمندان دیگر نیز برای امام حسین(ع) سنگ تمام گذاشته بودند و می خواستند برنامه ای را ارئه نمایند که حتی الامکان در شان عزای آن بزرگوار باشد.

چند شب قبل از مراسم به آقای سید حسام الدین سراج پیشنهاد دادیم که زیارت عاشورا را ایشان بخوانند تا کاری متفاوت باشد، اما او پس از اندکی تأمل، پاسخ داد که این کار آمادگی بیشتری می طلبد و با این فرصت کوتاه در خود این آمادگی را سراغ ندارد و قرار شد که به سنت و رسم هر ساله قطعه ای مناسب حال و هوای عاشورا و مجلس بخواند.

زمان مراسم فرا رسید و نوه های امام نیز حضور داشتند. آقازاده هایی که نمی خواهند مثل برخی آقازاده ها باشند. در ایشان نمونه کاملی از تواضع و مردم داری را می توان به راحتی سراغ گرفت. نماز جماعت به امامت حجه الاسلام سید یاسر خمینی اقامه شد و ایشان با همان افتادگی و فروتنی علیرغم همه فراز و فرودها تا پایان مجلس در کنار مردم ماندند.

جلسه با قرائت قرآن مجید آغاز شد و سپس آقای سهیل محمودی برای اجرای برنامه پشت تریبون قرار گرفت. سهیل از همان آغاز تلاش داشت تا جمعیت فقط به عزاداری توجه نماید و برنامه از مسایـــل حاشیه ای به دور بماند و حتی اجازه گفتن "یا حسین" به جمعیت عزادار را نمی داد و فقط از آنهـــــا می خواست که صلوات بفرستند و بارها نیز با صراحت و قاطعیت گفت: "هر کس در این مجلس شعار بدهد از ما نیست" و انصافا مردم عزادار هم همراهی کردند حتی وقتی افرادی که بصورت گروهی در مجلس حضور یافته بودند قصد داشتند مجلس را به مسیر دیگری بکشانند، مردم در نهایت آرامش با مجری برنامه همراهی می کردند.

در این میان زیارت عاشورا هم قرائت شد. همگان رو به قبله نشستند و با حال و هوای شب عاشورا، زیارت را همراه با قاری خوش صدا و ممتاز بین المللی، آقای سید حسین موسوی خواندند. هر چند حال و هوای محیط حکایت از آن داشت که گروهی از حاضرین فضای پیرامونی را دائما رصد می کنند. سپس آقای افشین علاء دو قطعه شعر خواند. افشین را که می شناسید و می دانید که زیباترین اشعارش را درباره چه کسانی سروده است. یک قطعه شعر به مناسبت محل اجرای مراسم در حسینیه جماران خواند که یادآور خاطرات ارجمندی از مرحوم امام(ره) بود و قطعه ای دیگر نیز در رثای شهدای والامقام کربلا.

پس از آن آقای سید سهیل محمودی این بار اما در نقش واقعی خود یعنی شاعر اهل بیت ظاهر شد و در ادامه به خواندن سروده های عاشورایی پرداخت. منتظر آقای عبدالجبار کاکایی بودیم. کاکایی مثل بسیاری از مردم پشت در مانده بود. سهیل گفت که قرار است آقایان سید عبدالحسین مختاباد و سراج هم به جلسه بیایند و با آوازی محزون و زیبا، عرض ارادتی به ساحت مقدس امام حسین(ع) داشته باشند و هر دو بزرگوار در بیرون حسینیه منتظر شرایطی بودند که امکان حضور آنها را در فضای اجرای برنامه فراهم سازد. ظاهرا با خانواده هم آمده بودند.

آقای علیرضا شجاع نوری هم قرار بود حس و حالی را که در فیلم « روز واقعه» داشت، برای مخاطبان بیان کند. ایشان از چهره های نوآور در حوزه سینما است و پایبندی ایشان به آئین های عاشورایی بر کسی پوشیده نیست و یقین داشتیم که گزارشی تاثیرگذار ارائه خواهند داد.

شجاع نوری هم در بیرون حسینیه به دنبال پیدا کردن روزنه ای بود تا بتواند خود را به داخل برساند.
آقای احمد رضا درویش کارگردان بزرگ و موفق سینمای ایران و دفاع مقدس در شهرستان بـم به سر می برد؛ برای آماده کردن شرایط فیلمبرداری اثر ماندگاری در باب حضرت سیدالشهدا(ع) به نام "روز رستاخیز". اما از گروه ایشان ظاهراً آقای حسین پاکدل آمده بود تا گزارشی از این اثر بدهد.

تا اینجا گروهی از همراهان در بیرون از حسینیه برای یافتن امکان حضور در مجلس لحظه شماری می کردند و البته بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر و اندیشه نیز به روال هر ساله برای شرکت در مراسم آمده و با درهای بسته مواجه شده بودند.
در چنین شرایطی قرعه صحبت به نام اینجانب افتاد تا هم قدری فضای مجلس آماده شود و هم زمینه ای برای اجرای برنامه های بعدی میسر گردد.

حسینیه جماران علیرغم جایگاه تاثیر گذار آن در تاریخ معاصر ایران و بعضا جهان، با محدودیت ها و مشکلاتی روبروست، از جمله در سیستم صوتی. صدای زیبا و رسای سهیل با صدای آرام من فاصله زیادی دارد و کسی نبود که صدا و بلند گو را به موقع تنظیم کند. قبل از آغاز سخنم، آقای خاتمی وارد حسینیه شد. جمعیت یکجا از زمین برخاست و با شور و هیجان زائدالوصفی یاد مجالس زمان مرحوم امام را زنده کردند و به زودی آرامش به انبوهی از مردم که تا لحظاتی قبل با شعارهای خود خواستار حضور آقای خاتمی بودند، برگشت.

پس از لحظاتی سخنان اینجانب شروع شد. صحبت من اشاره به سابقه ارادت و عزاداری امام حسین بن علی علیه السلام در فرهنگ ایران بود و با عرض ادب به مرحوم امام خمینی و خاندان ایشان آغاز شد . آن گاه از قدمت سرسپردگی ایرانیان به آستان مقدس سیدالشهداء‌ مطالبی گفتم که چگونه در عصر امام رضا علیه السلام پرچم عزای عمومی حضرت را برافراشتند و افزودم که ایرانیان عشق به خاندان پیامبر را در هرکجا که فرهنگ ایران رفت، پراکندند و محبت آن خاندان الهی را پاس داشتند و آن را به سرمایه ای بی بدیل و عنصر زیربنایی هویت ایرانی در همه فرازها و فرودهای تاریخی ساختند. هویتی که ایرانیان و فرهنگ ایرانی را از هر گروه و آئین و قومیت و زبان و مذهب و نه حتی فقط مسلمانان را در بر می گیرد، از این رو عشق به حسین علیه السلام مهمترین سرمایه ملی و محور اصلی وحدت و انقلاب ماست. و آن گاه به نوعی مقتل خوانی درباره حضرت علی اکبر (ع) پرداختم با روایت عالم بسیاردان مرحوم حاج میرزا ابوالفضل تهرانی صاحب اثر گرانسنگ «شفاء الصدور فی شرح زیارت عاشور». ایشان جد پدری همسر ارجمند مرحوم امام بود، بانوی پرهیزکار و صبوری که سال گذشته در چنین ایامی در قید حیات بودند. سخنان من با جمله حضرت سیدالشهدا در باب فرزند برومندش پایان یافت که فرموده بودند: حضرت علی اکبر شبیه ترین مردم در خّلق و خٌلق و منطق به رسول خداست و با این شعر حافظ تمام شد:
نازنین تر ز قدت در چمن حسن نرست . خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
آن کشیدم ز تو ای آتش هجران که چو شمع . جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود

پس از سخنان من، آقای خاتمی در جایگاه قرار گرفت و به ابراز احساسات مردم که کاملا متناسب با شرایط شب عاشورا و حسینیه جماران بود، با سلام بر حضرت سیدالشهدا (ع) پاسخ داد.

ایشان همان طور که انتظار می رفت سخنانشان را یکسره درباره ی کربلا و فلسفه قیام سیدالشهدا متمرکز کردند و در مطلع کلام خود شعری از حافظ خواندند.

روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست . منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
ناظر روی تو صاحبنظرانند، آری . سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست

و سپس گفت : انتخاب حسینیه جماران از سوی امام، برای هدایت انقلاب و جامعه نشانه پیوستگی انقلاب اسلامی با نهضت امام حسین (ع) است. آقای خاتمی در باب عشق به امام حسین (ع) در بخش دیگری از سخنان خود گفت: عشق به امام حسین (ع)، عشق به همه زیباییهاست. عشق به خدا که کمال مطلق است، عشق به انسان است که برترین آفریده خداست و عشق به عدالت است که خدا می خواهد اساس زندگی انسان باشد.

آن گاه افزود: عشق به امام حسین راز و رمز ماندگاری ملت بزرگوار ایران است که دل در گرو محبت امام حسین (ع) نهاده و راه ناهموار تاریخ خود را با پای پر آبله و جان خسته طی کرده است. ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به معنا و مفهوم آزادی از نگاه سیدالشهدا اشاره کرد و گفت: آزادی حقیقی در بندگی خداست، خدای حسین خداییست که گرچه قهار و جبار و قادر است، ولی پیش و بیش از آن خدای هدایت و محبت و رحمت است و رحمتش بر غضبش پیشی می گیرد. آقای خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود افزود آزادی و آزادگی امام حسین (ع) همان است که در بیان بلند خود اعلام می دارد. " ناپاک و ناپاک‏زاده ای مرا میان شمشیر و خواری مخیر کرده است و هیهات منا الذله".

ایشان در پایان با ذکر مصیبت در باره چهره نورانی و درخشان ماه بنی هاشم و پیکر غرق به خون جوان برومندش حضرت علی اکبر(ع) تلاش کرد سخنان خود را به پایان برساند.

آقای خاتمی بنا به سنت هرساله ای که از ایشان سراغ داشتیم، دوست دارند در ایام محرم شخصـــــا روضه خوان وقایع کربلا باشند. هر چند که در این زمینه تجربه زیادی ندارند و یکی دوبار این موضوع را در مراسم های قبل بیان کرده اند و همین انکسار جلوه ای دیگر به نوای گرم ایشان می دهد.

قرارمان این بود که در پایان مجلس در ساعت 8.30 از سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمود امجد که علیرغم دارا بودن وجاهت حوزوی و علمی به ذکر مصیبت برای حضرت اباعبدالله مباهـــــات می ورزند، بهره گیریم، اما متاسفانه تحرکات آقایان نگذاشت عزاداران از صواب روضه این مجلس بیشتر بهره مند گردند. پایان بخش برنامه های آن شب زیارت وارث بود که طبق معمول می بایست با صدای گرم قاری گرانقدر قرآن کریم آقای سید عباس میرداماد در حالت ایستاده و رو به قبله خوانده می شد که از آن هم محروممان کردند.

من به یاد نداشتم که در مجلس عزاداری حضرت امام حسین (علیه السلام ) چنین حرکت هایی از کسی سر بزند که متاسفانه سر زد. هجوم بردن به حسینیه ای که هنوز اگر اهل شنیدن باشی، صدای امام (ره) از گوشه گوشه اش به گوش می‏رسد و قطع مرثیه خوانی به سیدی جلیل القدر در شب عاشورا و نیز شکستن در و شیشه های حسینیه جماران و نادیده گرفتن حرمت حسینیه و بیت مرحوم امام باورکردنی نبود.

این اتفاق در حالی رخ داد که مسئولان بیت امام (ره) تمام تلاش خود را برای رعایت همه شئونات این مراسم و ایام بکار بستند و همراهی مردم عزادار را نیز کاملا با خود داشتند، اما متاسفانه عده ای نه حرمت این روزها را نگه داشتند، نه حرمت امام حسین (ع) و نه حرمت مرحوم امام و بیت و حسینیه ایشان و نه حرمت مردم عزادار را.

ما در حسینیه بودیم و درست نبود که در آن فضای آشوب زده زودتر از بقیه مجلس را ترک کنیم. نگران کسانی هم بودیم که می دانستیم تا پشت در آمده اند اما نتوانسته اند درون حسینیه بیایند، نگران بودیم به آنان نیز بی احترامی شود و نگرانیمان بی راه نبود.

پسر کوچکم که با عشق و علاقه ای وافر برای نخستین بار به همراهم به حسینیه جماران آمده بود، کاملا ترسیده بود و مدام می‏گفت: "بابا برویم " بابا برویم" کاظم ترسیده بود، فقط او نبود که ترس داشت، صدای جیغ بچه خردسالی که در آغوش پدرش در کنار در بزرگ حسینیه ایستاده بود، به گوش می رسید و نگرانی و شیون زنانی که در بالکن به نظاره نشسته بودند، بر تلخی و التهاب فضا می افزود. کسی انتظار نداشت در حسینیه ای که امام خمینی (ره) در آن با دنیایی از تواضع و آرامش و اطمینان برای مردم حرف می زد، در مجلسی به یاد و نام امام حسین(ع)، آن هم در شب عاشورا چنین اتفاقی بیفتد و پاره آجر و مهر نماز بسوی عزاداران پرتاب شود.

به یاد چند هفته پیش می افتم که در گوشه ای از شهر - به نقل از تلویزیون - به عکسی از امام اهانت شد و رسانه سراسری بارها و بارها تصویر آن را پخش کرد تا نشان دهد آشوبگران چقدر بی منطق، ‌کم تعداد و بی مقدارند و چه افکار پلشتی در پس پشت ذهن خود دارند و حالا من مانده ام که اکنون این رسانه سراسری کجاست؟ و آن مشت های آسمان کوب و قوی که در برابر جسارت به عکس امام،‌ با تمام قوا به میدان آمده بودند کجا رفته اند که این بار توهین آشکارتری را به ساحت مرحوم امام و بیت ایشان و مردم عزادار در حسینیه ارجمند و پرخاطره و تاثیر گذار جماران آن هم در شب عاشورای حسینی و در برابر هزاران دیده مضطرب شاهد باشند.

پسرم را به خودم چسپاندم و تکیه دادم به دیوار و ستونی که زیر جایگاه سخنرانی امام بود. امام در آن بالا می نشست و در رثای سید مظلومان با نوای جان سوز پیر خدمتگزاران آستان اباعبدالله الحسین (ع)، مرحوم حجه الاسلام سید محمد کوثری می گریستند. به یاد آن روزها افتادم. همین یک ساعت قبل بود که صدای آقای صادق آهنگران را پخش کرده بودند که در محضر امام (ره) روضه می خواندند و مـــــردم به سینه می زدند. حس غریبی بود. یاد آن روزهایی افتادم که اینجا جمع می شدیم و اشک شوق در چشمانمان حلقه می زد و همه آرزوها و آرمانهایمان را در کلام و چهره امام (ره) می دیدیم اما امروز حس بـــدی دارم و می بینم که حرمت ها شکسته است، حتی حرمت شب عاشورای حسینی، حسینیه و بیت مرحوم امام . آیا فاصله بسیار نیست؟ چاره ای نبود، باید به کاظم آرامش می دادم و از تلخی نخستین حضورش در جماران می کاستم. مجبور بودم بغض ام را فرو خورم و رفتار و سخنانی آرام بخش داشته باشم، هر چند در دلم غوغا بود...
يکشنبه سیزدهم 10 1388

طنز/ شرح سخنان جدید مشایی

 شهرام شکیبا

بعد از اندکی تأخیر مجدداً آمده‌ام تا در خدمت باشم. درست وقتی که همه زده‌اند گاراژ، بنده از گاراژ بیرون آمده‌ام. پس طبیعی است که در اولین اقدام نام اسلام‌شناس برجسته، اسفندیار رحیم‌مشایی را در لابه‌لای خبرها جست‌وجو کنم تا بپردازم به شرح و تفسیر آخرین بیانات حضرتش. حالا حرف‌ها مال چند روز پیش است؟ باشد. عتیقه هرچه کهنه‌تر باشد،  گرانبهاتر می‌شود. وانگهی مردان خدا که با شدت هرچه تمام‌تر پرده‌ پندار را دریده‌اند، در قید زمان و مکان نیستند.

«ایلنا» نوشته بود که این اسلام‌شناس برجسته که در حاشیه برجستگی اسلام‌شناسی‌اش، مسئول دفتر رئیس‌جمهور نیز هست، در مراسم تودیع و معارفه معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور گفته است: «اینکه دولت در مورد کار اطلاع‌رسانی کم‌کاری کرده است، منصفانه نیست. البته اینکه نسبت به حجم کار دولت، کار اطلاع‌رسانی مطلوب صورت نگرفته است، درست است، ولی این به معنی کم‌کاری دولت نیست.»

1- بالاخره چی درست است و چی نادرست؟ لطفاً هرچه سریع‌تر یک لیست از درست‌ها و نادرست‌ها تهیه کنید. فقط اطلاعات لیست مزبور را مثل آنتی‌بیوتیک هر 8 ساعت یک بار «به‌روز» کنید.
چون اخیراً سرعت تعویض جایگاه‌ها در لیست درست‌ها و نادرست‌ها خیلی سریع شده، جماعت سردرگم می‌شوند یک وقت، خدای ناکرده.

2- فرض می‌کنیم در کوره آجر‌پزی 8 کامیون آجر تولید کرده‌ایم. سه کارگر داریم که شغل‌شان روزانه بار زدن 8 کامیون آجر است. اما با جای 8 کامیون 6 کامیون بار می‌زنند. بالاخره کارشان مطلوب بوده یا نه؟ کم‌کاری کرده‌اند یا پرکاری؟

3- چرا عادت کرده‌ایم در جلسات تودیع و معارفه هر دو طرف را راضی نگه داریم؟ آنکه عوض می‌شود یا خوب کار کرده، یا بد.اگر خوب کار کرده که باید بماند. اگر هم بد کار کرده که باید برود. همین.

مشایی با بیان این که حجم سنگینی از تهاجم تبلیغاتی علیه دولت در جریان بوده که در نوع خود بی‌سابقه بوده است، گفت: «این در حالی است که رئیس‌جمهور در انتخابات دوره اول حتی حاضر نشد یک عکس برای انتخابات بگیرد، چون اعتقادی به این کار نداشت و همین نگاه در کارهای دیگر دولت نیز ظهور داشت.»

1- «دوره اول» نه و «دوره نهم». نمی‌دانم چرا بعضی‌ها فکر می‌کنند فقط خودشان موجود زنده به حساب می‌آیند. والله این مملکت 8 دوره دیگر هم انتخابات ریاست جمهوری داشته. چرا جماعت دوست دارند همه تاریخ را به «قبل از خودشان» و «بعد از خودشان» تقسیم کنند؟

2- آقای احمدی‌نژاد آن وقت که شناخته شده نبودند، حتی یک عکس هم حاضر نشدند از خودشان برای تبلیغات بیندازند. اما وقتی چهار سال در رأس اخبار بودند، آن همه عکس دست مردم دادند از خودشان... و یکباره شدیداً به آنچه قبلاً بدان معتقد نبودند، اعتقاد پیدا کردند. چرا؟

مسئول دفتر رئیس‌جمهور با اشاره به ویژگی‌های مثبت احمدی‌نژاد گفت: «آقای احمدی‌نژاد فردی باهوش و انسانی استراتژیست و طراح است. دوست دارم فرصتی داشته باشم تا شخصیت ‌آقای احمدی‌نژاد را در تلویزیون تبیین و تشریح کنم و بگویم این شخصیت کیست.»

1- به خاطر داشته باشید که چندی پیش هم آقای محمود احمدی‌نژاد، آقای اسفندیار رحیم‌مشایی را یک شخصیت خاص و اسلام‌شناس برجسته دانسته بود. به نظر شما این دو یار قدیمی توی خانه همدیگر را چی صدا می‌کنند؟

2- خیلی خوب است که اسلام‌شناس برجسته‌ای چون آقای مشایی در تلویزیون شخصیت آقای احمدی‌نژاد را تبیین و تشریح کنند. شبکه‌های تلویزیون معمولاً دارای گروه‌هایی با عناوین «سیاسی»، «اقتصاد»، «معارف»، «اجتماعی و سرگرمی» و... هستند. آیا یکی از همین گروه‌ها را برای برنامه ویژه‌شان انتخاب می‌کنند یا یک گروه «تبیین شخصیت رئیس‌جمهور توسط رئیس‌ دفترشان» باید تأسیس شود؟

اسفندیار رحیم‌مشایی،‌ اسلام‌شناس برجسته، درباره رقابت‌های انتخاباتی و رقیبان احمدی‌نژاد در انتخابات دهم گفت: «بر این اساس، آنها قدرت مقابله نداشتند. زیرا خود را می‌شناختند که حتی اگر به پیروزی برسند نیز نمی‌توانند این حجم کار را انجام دهند، چرا که این‌کاره نبودند. آنها فقط دو تا سه ساعت در روز را باید به سر و صورت خود می‌رسیدند و دغدغه گروهی داشتند.»

1- منبع اطلاعاتی آقای رحیم‌مشایی کیست و اساساً چه کسی با کرونومتر بغل دست رقبای احمدی‌نژاد می‌ایستاده تا رکورد آرایش روزانه سروصورت آنها را ثبت کند؟

2- تازه این فقط زمان آرایش سروصورت آقایان بوده. کاش منابع اطلاعاتی کورنومتر به دست آقای مشایی یک گزارش هم از ساعات مانیکور، پدیکور، آبرسانی به پوست، کاشت ناخن، حمام رفتن و نظافت‌های دیگر و غیره جماعت رقیب تهیه می‌کردند. تازه اینها بدون احتساب ساعات و دقایق معمول برای رفتن به دستشویی است که جمع کلش در شبانه‌روز کلی وقت می‌گیرد.

3- آقای رحیم‌مشایی مطمئن هستند که رقبای آقای احمدی‌نژاد خانم‌ها جنیفر لوپز، شارون استون و آنجلینا جولی نبوده‌اند؟ چون تا جایی که بنده مطلعم این جماعت آرایششان این قدر طول می‌کشد. ولی چون «رجل سیاسی» به حساب نمی‌آیند،‌ طبعاً نمی‌توانند در انتخابات ریاست جمهوری ایران کاندیدا شوند.

اسفندیار رحیم‌مشایی، اسلام‌شناس برجسته: «سفرهای استانی از جهت فلسفه سیاسی، روانشناسی اجتماعی و مدیریت در حد دکترا مبانی دارد و مطمئنم اگر یک کار علمی در این خصوص انجام شود، در دانشگاه‌های دنیا تدریس خواهد شد.»

1- پیشنهاد ایشان برای شرح دروس، رشته حقوق در دوره دکترای دانشگاه آکسفورد، چند واحد سفر استانی است؟

2- بنده یک عموی ناتنی دارم که 35 سال است که توی جاده‌های ایران رانندگی می‌کند و طبیعتاً به همه جای ایران سفر کرده. با این حساب آیا ایشان جزو چهره‌های ماندگار در فلسفه سیاسی یا روانشناسی اجتماعی یا مدیریت به حساب می‌آیند یا نه؟ لطفاً زودتر اعلام کنید که حق و شأن علمی بنده خدا ضایع نشود.

3- بسیار سفر باید، تا شخص شود دکتر!

4- بنده به 7، 8 استان بیشتر سفر نکرده‌ام. آیا می‌توانم درخواست یک معادل لیسانس فلسفه سیاسی بکنم یا نه؟

5- یک دوستی دارم که ماهی سه مرتبه می‌رود شمال. چون آنجا ویلا دارد. لطف کنید یک فوق‌دیپلم روانشناسی اجتماعی یا فلسفه سیاسی هم با گرایش مازندران‌شناسی بدهید به آن بنده خدا. چون دیپلمه است به او «زن» نمی‌دهند.

6- آیا این سفرها از جنبه‌های برجسته اسلام‌شناسی هم قابل بررسی هست یا نه؟

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
يکشنبه سیزدهم 10 1388

محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ، پس از حضور میلیونی مردم در راهپیمایی روز چهارشنبه نامه‌ای را به خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشت.

متن کامل این نامه به این شرح ذیل است:

"محضر مبارک رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی
با سلام وعرض ادب؛
حضور باشکوه و میلیونی و یکپارچه ملت ایران در روز چهارشنبه درخیابان‌های تهران و شهرستان‌های سراسر کشور، نه تنها شرمندگی ناشی از اهانت به مراسم عاشورا را جبران کرد که در خنثی نمودن برنامه های دشمن نیز نقش بی بدیلی خواهد داشت. یکبار دیگر ثابت شد که توسل به امام حسین (ع) و ادامه پیروی از مرام و مکتب حیاتبخش او، وسیله نجات ملت ایران است.

اینجانب که از میدان فردوسی تا دانشگاه تهران در جمع راهپیمایان حضور داشتم، شور و احساس خالصانه و عاشقانه مردم نسبت به امام حسین(ع)، ولایت و نظام مقدس جمهوری اسلامی را مشاهده کردم. از همه اقشار و گروه‌های سیاسی در میان جمعیت دیده می شد.

بعد از انتخابات، این اولین بار بود که ملت ایران یکپارچه و یک صدا دیده می شدند. زنان و مردان و جوانان بسیاری را از نزدیک می دیدم که ضمن آنکه از حوادث روز عاشورای تهران متاثر بودند، ولی اشک شوق هم در چشمانشان حلقه زده بود و از این‌که دوباره خود را در پرتو امام حسین(ع) و ولایت یافته‌اند شاد بودند. صحنه تظاهرات دیروز، مصداق بارز پیام وحی بود که " واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا ".

این حادثه می‌تواند سر آغاز یک تحرک جدی در پیشرفت امور کشور و پایان بخشیدن به نگرانی‌ها و ابهامات ماه‌های اخیر در سرمایه گذاری‌های اقتصادی و سایر فعالیت‌های کشور گردد، ولی شک ندارم که افراط گرایانِ هردو طرف، با رفتارهای نادرست از یک سو و دشمنان کمین کرده ملت ایران با بغض و عصبانیت از سوی دیگر، تلاش خواهند کرد آثار و دستاوردهای این حرکت عظیم را خنثی کنند.

اینجانب به عنوان سرباز رهبری و ملت ایران ضمن تشکر از مردم و تبریک به جنابعالی ،تقاضا می کنم که تمام فعالان سیاسی و بزرگان انقلاب به پیروی از ملت ایران به صورت دسته جمعی در سپاسگذاری از حرکت مردم به یک حرکت نمادین دست بزنند.

عقب نشینی آقای میر حسین موسوی از انکار دولت آقای احمدی نژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به این‌ که مجلس و قوه قضاییه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود، ولی می تواند سر آغاز یک حرکت وحدت بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد.

صدور پیامی از سوی حضرتعالی و یا رهنمودهایی در یک سخنرانی می‌تواند حرکت جدیدی که برای وحدت ، همدلی، برادری ،گذشت و ایثار در جامعه شروع شده را تقویت و استمرار بخشد تا هم کسانی که در جناح‌های سیاسی اشتباهاتی داشته‌اند از اشتباه خود برگردند و همکاری با یکدیگر را آغاز کنند و هم ازشروع فعالیت افراط گرایان جلوگیری و دشمن کمین کرده را ناامید سازند.

از طرف دیگر،نشاط سیاسی جدیدی همراه با تقویتِ اعتماد عمومی برای سرعت بخشیدن به فعالیت‌ها و پیشرفت کشور و رسیدن به اهداف چشم انداز ایران 1404 بوجود آید و در ماه محرم امسال نیز، دیگر بار، مشابه محرم های دوران انقلاب و دفاع مقدس ، فرهنگ عاشورایی در میان مردم و بزرگان کشور گسترش یابد.

منبع : فرارو

دسته ها : سیاسی - نامه
جمعه یازدهم 10 1388
بسم الرحمن الرحیم
 السلام علیک یا ابا عبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و وال لمن والاکم و عاد لمن عاداکم. فیالیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما

همواره به اینجانب و دوستان گفته می‌شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می‌اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد‌، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.

برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمایان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.

مشاهده فیلم‌های تکان دهنده عاشورا نشان می‌دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می‌شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی‌گناه از روی پل‌ها و بلندی‌ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست‌. جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می‌بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می‌کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیری‌ها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می‌کنند و آنها می‌اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.

گیرم که چند روز با دستگیری‌ها‌، خشونت‌ها، تهدیدها و بستن دهان روزنامه‌ها و رسانه‌ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل می‌کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می‌نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می‌دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم‌تر می شود چه می‌کنید؟ با چه پشتوانه‌ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه‌ها و امتیازخواهی‌های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟

اینان می اندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشه ای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خوانده اند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند می دانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقع گریز و پناه بردن به رویکردهای کم عمق و گول زننده است.

بنده به صراحت و روشنی می‌گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد. سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره‌های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خش و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می‌کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که می‌توانند بگویند با این گونه اشخاص چه می‌توان کرد؟

آنچه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط می شود استقبال از هر هجمه‌ای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که «بکشید ما را، ما نیرومندتر می شویم». بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.

بنده به صراحت می‌گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی می تواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد. تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید.

من لازم می‌دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی‌تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می‌دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.

بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج می بریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما می‌گوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمی‌تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می‌شود و هم کشور را به فساد می‌کشاند. ما می‌گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است . جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می‌داند و از اینرو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می‌دانیم.

ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم می‌خواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید که بلکه بصورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامه ها و محدود کردن رسانه ها را مخالف دین مترقی و رهایی بخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین می‌دانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیت المال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام می دانیم و می گوئیم که سند چشم انداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بی ارزش تبدیل شده است. ما هشدار می دهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قوی تر می شوند . درحالیکه ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپرده‌های مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم.

ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی‌. تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می‌دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند. و مضحک است که بما تهمت اهانت به قرآن، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود. مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم.

اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است. راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست. اندیشیدن باین گونه راه حلها که عده‌ای توبه کنند و عده‌ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است.

بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه‌هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می‌دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد. و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند. بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمه هایی از آب روشن می‌تواند فضای ملی را تحت تأثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می‌کنم:

۱- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت‌های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف‌هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است. به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد.

۲- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد‌. این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه‌ها تضمین کند و جلوی دخالت‌های سلیقه‌ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می‌تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند.

۳- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها. بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت. و نیز آگاهیم که جریان‌های سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند.

۴- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه‌های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است‌. ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد‌. گسترش کانال‌های ماهواره‌ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش‌های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می‌رساند . پارازیت‌ها و محدودیت‌های اینترنتی می‌تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است. آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه، نگاه‌ها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم؟

۵- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی. اقدام در این زمینه که می‌تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می‌تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید.

به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می‌توان اضافه کرد. به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد. ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود. مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد. و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می‌تواند اجرایی شود.
منبع : فرارو
دسته ها : سیاسی - بیانیه
جمعه یازدهم 10 1388

طنز/ خیابان آرام

شکیبا، شهرام  - من سینما را دوست دارم.

1- من سینما را دوست دارم. بالاخص سینما «آزادی» را. چون خاطرات زیادی دارم از آنجا. «آنجا» می‌گویم چون منظورم سینما «آزادی» ‌قدیم است. قبل از آتش‌سوزی و بازسازی. اولین بار «خیابان آرام» چاپلین را آنجا روی پرده دیدم.

2- مدتی است خیابان آزادی تهران شده است رشک‌ خیابان آرام چاپلین. داری توی خیابان راه می‌روی یکهو می‌بینی این‌وری‌ها دارند آن‌وری‌ها را می‌زنند (و اخیراً یا بالعکس). تا به خودت بجنبی اشتباه می‌شوی. یا به اشتباه از پل می‌افتی یا به اشتباه ماشین به تو می‌زند یا به اشتباه می‌گیرندت یا به اشتباه می‌برندت یا به اشتباه... اخیراً به طور کلی خیلی اشتباه می‌شود. خلاصه اینکه در بهترین شرایط زمین می‌خوری و زیر دست و پا می‌مانی و دستمال و پایمال می‌شوی.

3- «خیابان آرام» چاپلین اصلاً آرام نبود. برعکس نهند نام زنگی کافور. خیابان آرام را چاپلین آرام کرد.

4- سال‌ها پیش مهدی اخوان ثالث که در اوج ناامیدی تخلص «امید» را برای خودش انتخاب کرده بود، گفته:
نادری پیدا نخواهد شد امید
کاشکی اسکندری پیدا شود

5-... و حالا که در کمال ناشکیبایی اسمم شهرام شکیباست، عرض می‌کنم:
نادری پیدا نخواهد شد، لذا
کاشکی یک چاپلین پیدا شود.

6- فقط یک مرحمت بفرمایید و به محض آرام شدن «آزادی» جناب آقای چاپلین را آزاد بگذارید تا کلاً جهان را آرام کند. چون قبلاً در یک فیلم دیگر هم این کارها را می‌خواست بکند. گفتم که من سینما را دوست دارم.

منبع : خبر آن لاین
دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
پنج شنبه دهم 10 1388
حکمیانه ترین موضع درباره حوادث تلخ عاشورا
اما دردمندانه باید دست بر پیشانی کوبید که در عاشورای 88 تهران ، شکستن حرمت این روز ، فقط به کف و سوت عده ای ، محدود نشد و علاوه بر آن ، خون هایی بر زمین ریخت ،خانواده هایی برای همیشه عزادارشدند و حرمت ماه حرام شکست.
عصرایران نوشت:

حوادث روز عاشورا در تهران که به درگیری های گسترده در خیابان های پایتخت ، کشته و زخمی شدن تعدادی از هموطنان و هتک حرمت روز شهادت امام حسین (ع) توسط عده ای انجامید ، محمل مناسبی برای گروه های سیاسی شده است که از وقایع این روز ، به نفع خود بهره گیرند و با تفسیرهای دلخواه خویش که عمدتاً مبتنی بر بزرگ نمایی برخی زوایای وقایع این روز بود ، کام گیری سیاسی نمایند.
هر چند زاویه دید گروه های سیاسی مختلف و گاه متخاصم نسبت به وقایع این روز ، بسیار متفاوت بوده ، اما نکته مشترک اغلب آنها ، یکجانبه نگری و تنها به قاضی رفتن بوده است که با توجه به عیان بودن مواضع طرف های مختلف قضیه ، نیازی به باز کردن بیشتر مساله نیست.

در این میان اما ، فقیهی فرزانه که گاه و البته به ندرت در امور سیاسی سخن می گوید ، حکمیانه ترین و منصفانه ترین موضع را اتخاذ کرده است تا این امید همچنان در دل ها زنده بماند که انصاف و عدالت ، هنوز در جامعه نفس می کشد.

آیت الله جوادی آملی در تبیین وقایع عاشورای تهران ، در دام یکسویه نگری نیفتاده و دو نکته را در این باب ، مختصر و مفید بیان داشته و گفته اند: «نکته اول اینکه اهانت به مقدسات برای همیشه محکوم است مخصوصا در روز عاشورا و اهانت کنندگان به مقدسات برابر قانون باید مورد مواخذه قرار بگیرند.
دوم این که در این جریان‌ها اگر به یک بی گناهی آسیبی رسید، آن هم خسارتش ترمیم بشود. تا برابر آیه «وامتازوا الیوم ایها المجرمون» مجرم از غیر مجرم جدا بشود.»

واقعیت این است که تعدادی از کسانی که در روز عاشورا با پلیس تهران درگیر شدند ، برخلاف شأن و حرمت این روز که حتی غیر مسلمانان نیز آن را پاس می دارند ، در مقاطعی که به پلیس و مثلاً خودروهای آن آسیبی می رساندند ، بی توجه به این که در ظرف زمانی عاشورا قرار دارند ، به شادمانی می پرداختند و کف می زدند و سوت می کشیدند.

این در حالی است که عاشورا ، روز حزن شیعه و اهل بیت است و تظاهر به شادمانی و دست یازیدن به نمادهای سرور و شادمانی ، در تضاد کامل با باورهای اعتقادی و احساسات فردی و مذهبی جامعه ایران است.
این مساله ، به اندازه ای مهم و جا افتاده است که حتی اقلیت های مذهبی نیز حرمت عاشورا را حفظ می کنند و نه تنها در این ایام مراسم جشن مانند عروسی و تولد و ... برگزار نمی کنند ، بلکه بعضاً به همراه مسلمانان ، به عزاداری برای سیدالشهداء(ع) نیز می پردازند.

از این رو ، ولو آن که تعداد کسانی که در روز عاشورا کف و سوت زدند ، اندک باشد ، باز هم جامعه عزادار حسین(ع) نمی تواند از کنار این بی احترامی با بی تفاوتی رد شود چه آن که اگر این حرمت شکنی ها باب شود ، آن وقت دیگر هیچ حرمتی در جامعه محفوظ نخواهد ماند.

لذا در محکوم کردن این هتک حرمت ، جای هیچ تردیدی نیست و هیچ فرقی هم نمی کند که چه کسی و با چه انگیزه هایی روز عاشورا را به صحنه شادمانی تبدیل کرده است.

البته باید گفت - و به تلخی هم باید گفت - هتک حرمت عاشورا ، به همین مورد کف و سوت زدن ختم نمی شود بلکه در این روز ، تهران، شاهد بی احترامی های دیگری نیز به ساحت عاشورای حسینی بوده ایم که متاسفانه ، صدا و سیما آن را به حاشیه کف و سوت های حرمت شکنانه برده و کوچکترین اشاره ای به آن نمی کند.
بی تردید ، بروز رفتارهای شادمانه در روز حزن اهل بیت(ع) به هر دلیلی که باشد ، قابل توجیه نیست چه آن که این اقدام ، علاوه بر حرمت شکنی ، جریحه دار کردن احساسات دینی مردم نیز هست ، اما بی گمان ، کشتن و ریختن خون انسان ها در روز عاشورا که در «ماه حرام» نیز واقع شده است ، بی احترامی محض به عاشورای حسینی است.

البته نیروی انتظامی در اطلاعیه های خود تصریح داشته که قتل های عاشورای تهران ، کار نیروهای رسمی نبوده است زیرا آنها سلاح گرم نداشته اند ؛ ما نیز در این مقال به دنبال قاتلانی که خون چند انسان را در این روز غمبار بر خیابان های تهران ریختند نیستیم چه آن که مانند برخی رسانه ها ، نه ادعای کارآگاهی داریم و نه آن قدر بی پروا و بی تقوا شده ایم که این و آن را به گناهی بزرگ مانند قتل نفس متهم کنیم و "کک" مان هم نگزد!
اما دردمندانه باید دست بر پیشانی کوبید که در عاشورای 88 تهران ، شکستن حرمت این روز ، فقط به کف و سوت عده ای ، محدود نشد و علاوه بر آن ، خون هایی بر زمین ریخت ،خانواده هایی برای همیشه عزادارشدند و حرمت ماه حرام شکست.

آیا کسانی که در این روز ، به سمت پدر دو فرزند تیر شلیک کردند و او را کشتند (و پلیس نیز این اقدام را تروریستی و مشکوک خواند) ، یا بر سینه دیگری چاقو زدند و یا با اتومبیل از روی جوان مردم رد شدند ، عاشورای حسینی را هتک حرمت نکردند؟ مگر اعلام نشده که این قتل ها مشکوک و حتی کار تروریست ها بوده است؟پس آیا جا ندارد حرمت شکنی کسانی که در ماه حرام و روز عاشورا مرتکب گناه آدم کشی شدند نیز محکوم شود؟

انتظاری که از دستگاه قضایی - که در رأس آن عالمی مجتهد قرار دارد - می رود این است که تمام حرمت شکنان عاشورای حسینی را چه آنان که در این روز به شادمانی پرداختند و چه کسانی که مرتکب قتل نفس شدند ، به جزای اعمال شان برساند تا دیگر کسی جرأت نکند مقدسات دینی مردم را این چنین هتاکانه و بی شرمانه زیر پا بگذارد و در این مسیر ، حتی عاشورای حسین (ع) را نیز حرمت نگه ندارد. اینجا ، دیگر جای مسامحه و تعارف نیست چه آن که اگر جلوی این حرمت شکنی در همین جا گرفته نشود ، دیگر امیدی به حفظ احترام مقدسات مردم نیست و این ، آغاز بلوایی مستمر در جامعه خواهد بود.

تعقیب حرمت شکنان عاشورا ، نکته ای است که آیت الله جوادی آملی نیز به درستی و صراحت به آن اشاره داشته و بر «مؤاخذه قانونی» این افراد تاکید کرده اند.

اما نکته دومی که در سخن آیت الله جوادی آملی وجود دارد ، این است که باید "مجرم از غیرمجرم تفکیک شود".
متاسفانه باید گفت که در پی حوداث تلخ عاشورای تهران ، گروهی بر آنند که همه معترضین را ضد حسینی معرفی کنند. این درحالی است که باید حساب حرمت شکنان را از بقیه معترضین غیر معاند ، جدا کرد و تر و خشک را با هم نسوزاند.

لذا همان طور که آیت الله جوادی املی نیز گفته اند،باید "مجرم از غیرمجرم تفکیک شود" تا خدای ناکرده ، به گناه یکی ، دیگری مجازات نشود همان طور که اگر به فرض ، یک مامور پلیس مرتکب خطایی شود ، مجازات همه ماموران و همه شان را خطاکار دانستن ، به هیچ روی منبطق با عدالت و انصاف نخواهد بود.

و مخلص کلام همان سخن فقیه فرزانه است: هتاکان مواخذه شوند ولی گناه عده ای معدود به حساب دیگران نوشته نشود.
منبع : تابناک
دسته ها : مقالات - سیاسی
پنج شنبه دهم 10 1388
تاکید دو کارشناس سیاسی؛
حرمت شکنان معرفی و مجازات شوند
نیروی انتظامی و دیگر نهادهای ذیربط باید دست های پشت پرده و مشکوکی که هیچ سنخیتی با فرهنگ، اخلاق و قانون اسلامی را ندارند به مردم معرفی کنند.
فاطمه راکعی دبیرکل جمعیت زنان مسلمان نواندیش با محکوم کردن آنچه در روز عاشورا اتفاق افتاد، از مسئولان بلند پایه کشور خواست، کمیته اظطراری برای بررسی وقایع روز یک شنبه تشکیل دهند.

فاطمه راکعی در گفتگو با خبرنگار سرویس سیاسی«فردا» گفت: نیروی انتظامی و دیگر نهادهای ذیربط باید دست های پشت پرده و مشکوکی که هیچ سنخیتی با فرهنگ، اخلاق و قانون اسلامی را ندارند به مردم معرفی کنند. ملت ایران در سال 57 با تمام وجود به اسلام لبیک گفت، بنابراین هیچ دلیلی برای توهین به اسلام از سوی مردم وجود ندارد.

دبیرکل جمعیت زنان مسلمان نواندیش با یادآوری این مطلب که جدال و خشونت در محرم حرام است، افزود: کسانی که دست به چنین اقداماتی می زنند، براندازی جمهوری اسلامی را هدف قرار داده اند؛ آنها نه ایرانی هستند و نه مسلمان.

وی گفت: مسئولان دلسوز نظام از هر جناح فکری، باید فکری به حال این وضعیت کنند، مجلس شورای اسلامی باید نسبت به فاجعه ریختن خون مردم در ظهر عاشورا رسیدگی کند.

وی تاکید کرد: همان کسانی که عکس امام (ره) را پاره کردند، برنامه ظهر عاشورا را هم راه انداختند؛ این دسته از افراد به دنبال زیر سئوال بردن حرکات قانونی مردم هستند.

راکعی با بیان اینکه احترام به ائمه و عاشورا در خون مردم ایران در جریان است، گفت: عملکرد عده ای متخلف را نباید به حساب ملت چند میلیونی گذاشت؛ آن اقلیت جز براندازی جمهوری اسلامی هدف دیگری ندارند.

وی اضافه کرد: عده ای می خواستند با اغتشاش و بی حرمتی بگویند که "مردم این هستند"! این عده نمی دانند که جوهره اسلامی عاری از هرگونه تهمت و ریا است.

وی با اشاره به زیر سئوال بردن شعائر اسلام تاکید کرد؛ مسئولان رده بالای کشور باید کمیته اضطراری برای بررسی این موضوع تشکیل دهند.

این فعال سیاسی ضمن تاکید بر ضرورت آشکار ساختن دست های پنهان در بر هم زدن مراسم عاشورا، اظهار امیدواری کرد که نیروی انتظامی همان گونه که اعلام می شود، هیچ گونه دخالتی در برخوردهای آن روز و کشته شدن مردم نداشته باشد.

مریم بهروزی دبیر کل جامعه زینب هم در گفتگو با خبرنگار سرویس سیاسی «فردا»، قداست شکنی عده ای از افراد را در روز عاشورا به شدت محکوم کرد و گفت: اهانت به اعتقادات و ارزش های یک ملت کار جدیدی نیست، سال های اولیه انقلاب هم منافقین چنین حرکاتی انجام دادند.

وی درادامه به بمب گذاری سال 80 در حرم اما رضا (ع) اشاره و بیان داشت: این اقدامات نشان از دشمنی دیرینه عده ای با انقلاب است، در حرکات قبلی، منافقین شناسایی و تار و مار شدند، حرمت شکنان روز عاشورا هم باید شناسایی، معرفی و به جزای عمل خود برسند.

بهروزی با اشاره به اینکه منافقین به گمان خود می خواستند آخرین ضربه را به اعتقادات بزنند، افزود: آنها باید شناسایی شوند و طبق قانون به اشد مجازات برسند تا دیگر فکر ضربه به اسلام و انقلاب را در سر نپرورانند.
منبع : فرارو
دسته ها : سیاسی - بیانیه
پنج شنبه دهم 10 1388
X