دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1827264
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

یک نفر دیگر به قربانیان کهریزک اضافه شد

سایت آینده گزارش داد: با پیگیری دستگاه قضایی، تعداد افراد کشته شده در بازداشتگاه کهریزک به 4 نفر رسید.

سایت آینده نوشت:

پیش از این صداوسیما با نمایش تصاویر محسن روح الامینی، امیر جوادی‌فر و محمد کامرانی، از کشته شدن 3 نفر در بازداشتگاه کهریزک خبر داده بود، اما با پیگیری پرونده کهریزک در دستگاه قضایی و مراجعه خانواده یکی از قربانیان جهت شکایت، یک نفر دیگر به قربانیان بازداشتگاه کهریزک اضافه شده است.

فرد مذکور که رامین آقازاده قهرمانی نام دارد، پس از دستگیری توسط مامورین به بازداشتگاه کهریزک برده شده است.

گفته می‌شود ابتدا ماموران برای دستگیری وی به منزل وی در خیابان شهرآرا مراجعه می‌کنند، اما وی در منزل حضور نداشته و مادر این فرد پس از بازگشت او، همراه پسرش به کلانتری مراجعه کرده که این فرد توسط ماموران دستگیر شده و به بازداشتگاه کهریزک منتقل می‌شود و سپس به دلیل حوادث رخ داده در این بازداشتگاه مخوف، چند روز پس از بستری شدن در بیمارستان فوت می‌کند.

گفته می‌شود تاریخ دستگیری فرد مذکور پیش از 18 تیرماه بوده و در صورت صحت این موضوع، بازداشت این فرد، اظهارات مسئولان نیروی انتظامی را که مدعی شده بودند کلیه بازداشت‌های انتخاباتی کهریزک مربوط به روز 18 تیر بوده است، زیر سوال می‌برد

دسته ها : خبر - سیاسی
پنج شنبه بیست و ششم 6 1388
انتقاد آیت الله مظاهری از رواج تهمت زنی
آیت الله مظاهری از ابتلای مجامع سیاسی به دروغ، تهمت و شایعه پراکنی انتقاد کرد. به گزارش سایت این مرجع تقلید وی در درس اخلاق مسجد حکیم آتش اختلاف و فتنه گری در جامعه را از قتل و آدم کشی بدتر دانسته و خاطرنشان کرد؛ «متاسفانه امروزه مجامع سیاسی و رسانه یی به دروغ، غیبت، تهمت و شایعه پراکنی مبتلا شده اند و آتش اختلاف که در رسانه ها، روزنامه ها و سایت ها به آن دامن زده می شود، باعث تفرقه و جدایی در خانواده ها شده است و نزدیک است جمهوری اسلامی را بسوزاند.» وی از نفاق و دو رویی به عنوان یکی از صفات رذیله یاد کرده و افزود؛ «نفاق شخصیت انسان را نزد پروردگار متعال و اولیای الهی و در عالم ملکوت از بین می برد و او را به صورت یک انسان بی شخصیت جلوه می دهد.» مظاهری ضمن تبیین اقسام نفاق، اظهار اسلام بدون داشتن عقیده را یکی از اقسام نفاق برشمرده و خاطرنشان کرد؛ این قسم از نفاق از صدر اسلام تاکنون در بین مسلمانان رایج بوده و طبق آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) خطر این قسم از منافقین برای اسلام و مسلمانان بیش از خطر کفار است. آیت الله مظاهری قسم دیگر نفاق را عمل نکردن بر طبق اعتقاد قلبی و شعار زبانی دانسته و افزودند؛ قسم دیگری از نفاق این است که انسان قلباً معتقد به اسلام و تشیع باشد و به این اعتقاد با زبان و به صورت شعاری اقرار کند ولی طبق موازین و احکام اسلامی عمل نکند.
منبع : شفاف
دسته ها : گفتگو - سیاسی
پنج شنبه بیست و ششم 6 1388
نوشتاری از احمد پورنجانی؛ لعنت به جاده ها، اگر...

احمد پورنجاتی*: نمی دانم فیلم «مسافران» بهرام بیضایی را دیده اید یا نه. من نخستین بار 18 سال پیش آن را تماشا کردم اما هنوز و همچنان مضمون کلیدی آن در ذهن و خاطرم نقش بسته است. داستان فیلم بر محور یک «حادثه» تنیده می شود. خانواده یی برای شرکت در مراسم عروسی از شهرستان به سوی تهران حرکت می کنند اما در مسیر جاده بر اثر تصادف همگی کشته می شوند بنابراین عروسی به عزا مبدل می شود. البته قرار بوده «آینه قدیمی» مادربزرگ را نیز همراه خود بیاورند که معلوم نیست پس از تصادف مرگبار چه بلایی سرش آمده. فیلم «مسافران» به باور من همچون دیگر کارهای ارزنده بهرام بیضایی چندلایه و تامل برانگیز است اما آنچه برای این قلم حکم «کلیدواژه» فیلم مسافران را دارد این جمله پررمز و راز مرحوم «جمیله شیخی» بازیگر نقش مادربزرگ است که در آن پلان تاثیرگذار می گوید؛ «لعنت به جاده ها اگر باعث جدایی آدم ها شوند.»

30 سال پیش مردم ایران از هر نقطه یی در سراسر این کشور با هر سلیقه و خرده فرهنگ و ابزار و وسیله و خودرویی، همه حرکت کردند. به کجا؟ به سوی مراسم عروسی، بخت یار بود و همه یا بیشتر آنان به مراسم رسیدند. جشن برپا شد و عروس انقلاب بر تخت نشست. اما انگار «جاده ها» دست بردار نبودند. این بار «جاده ها» پس از مراسم عروسی به جان آدم ها افتادند. هر روز یک جاده، یک راه، قربانی گرفت. آن جماعتی که در جشن عروسی کنار هم بودند به تعداد جاده ها، گروه گروه شدند. آنگاه حادثه پشت حادثه. عزا در پی عزا. من هرگاه فیلم های مستند تاریخ 30 ساله نظام را مرور می کنم که سال به سال و گاه در فاصله یی کوتاه تر، چهره هایی سرشناس از آن «غیب» شده اند، بی اختیار این عبارت فیلم مسافران را تکرار می کنم که «لعنت به جاده ها اگر باعث جدایی آدم ها شوند.»

تا پیش از قضایای انتخابات اخیر و به ویژه حوادث و برخوردها و دستگیری های گسترده و برخی اقدامات غیرقانونی خسارت آور و به ویژه محاکمات و اعتراف پراکنی های آنچنانی، همواره باورم این بود که نظام جمهوری اسلامی به اتکال خداوند و برخورداری از پشتوانه اعتماد عمومی توانسته است در هر برهه یی متناسب با «نوع حادثه»- هرچند به بزرگی «جنگ تحمیلی» و از آن دست- تدبیری شایسته و متناسب با «اصل موجودیت مراسم عروسی» برگزیند و اجازه ندهد «هژمونی عزا» بر تمامیت خانواده سایه افکن شود.

اما افسوس که آنچه این روزها پیش روی ماست حکایت دیگری را ساز می کند. انگار برخی «طبیب نمایان تازه به دوران رسیده» برای علاج هر دردی، تنها و تنها یک قلم داروی شفابخش در چنته دارند و آن استعمال «جوشانده گل ختمی» است خواه بیمار مبتلا به خشکی مزاج باشد یا برعکس، یا حتی کسالت روحی داشته باشد، مگر به صراحت اعلام نشد که؛ این یک «اختلاف خانوادگی» است؟ مگر بر پیشینه درخشان و برجسته هاشمی و موسوی و کروبی که جملگی در بالاترین رده های مسوولیت و خدمت در این نظام عمری سپری کرده اند، مهر تایید زده نشد؟ مگر بسیاری از آنان که نزدیک یا حتی بیشتر از دو ماه است در شرایط مبهم و شبهه ناک زندان گرفتار شده اند تا همین چندوقت پیش در زمره کارگزاران نظام نبوده اند؟ مگر محمد قوچانی و احمد زیدآبادی و دیگران چه خطای پنهانی مرتکب شده اند؟ مگر دیدگاه ها و مواضع سیاسی و فرهنگی این جماعت، خواه در کسوت فعال سیاسی یا روزنامه نگار اصلاح طلب، پدیده یی مرموز و پنهان و ناشناخته بود که اکنون سناریست های مقابله با «توهم انقلاب مخملی»، ارشمیدس وار فریاد سر می دهند؛ «یافتم، یافتم،»

آیا این است شیوه برخورد با یک اختلاف خانوادگی؟ به واژه واژه کیفرخواست بنگرید و به فریادهای «هل من مبارز» برخی روزنامه ها که انگار هیچ چیز جز جرعه یی «شرف و حیثیت» دیگران عطش آن را فرو نمی نشاند.

و به پاره یی خطابه ها و خطبه ها که از جایگاه معروف به «وحدت بخشی» جواز وحشت و نابودی وحدت را صادر می کنند. و چه کودکانه و خوش خیال، لابد می خواهند یک بار برای همیشه کار را یکسره کنند.

و به اظهارات غیرمسوولانه برخی «آتش بیارهای معرکه» که متاسفانه حرمت شأن لباس نهاد سپاه را پاس نمی دارند و هرچه می خواهند، می گویند و می نویسند و ذره یی به پیامدهای این شیوه «سوراخ کردن کشتی توفان زده» نمی اندیشند، چرا باید برای «خودارضایی» از واقعیت ها- هر چند باب طبع ما نباشد - فرار کنیم؟، سوگند به همه مقدسات عالم، که حال عمومی جامعه خوش نیست. این را از نگاه های مردم، از کم حوصلگی و غرولندهای روزمره و از سکوت مرموز آنان می توان دریافت.

قبول دارم که نظام با یک مساله بی سابقه در 30 سال گذشته اش مواجه شده. اما از نظر من، هر دو طرف مساله از یک جنس و ماهیت اند. البته یک طرف خود را «حق مطلق» و طرف دیگر خود را در «موضع مظلومیت» می داند.

و از قضا، پیچیدگی مساله نیز به همین ویژگی مربوط است. هر دو طرف نیز، هر چند به تفاوت، برخوردار از پایگاه اجتماعی هستند. این طور نیست که یک سوی قضیه پشتوانه عظیم و یکپارچه مردمی داشته باشد و سوی دیگر، هیچ.

آیا سناریست های «توهم انقلاب مخملی» می خواهند جنگ «حیدری - نعمتی» راه بیفتد؟، مردم در برابر مردم،؟

هنر و مهارت و تدبیر و هوشمندی یک مرکزیت کلان مدیریت اجتماعی در چنین موقعیت هایی باید خود را عرضه کند. با بگیر و ببند و ایجاد محدودیت و ممنوعیت و لغو فلان مراسم مذهبی و انتشار قطره چکانی و کانالیزه اخبار و اطلاعات غلط از رسانه های رسمی و ناسزاگویی و هتک حیثیت این و آن شخصیت مورد احترام بخش های گسترده یی از جامعه که کار درست نمی شود. به نظر من تکرار این روش های لجبازانه، حاصلی جز «شرطی شدن» رفتار جامعه در پی نداشته و نخواهد داشت. کار به جایی رسیده و بیش از این نیز خواهد رسید که دست کم بخش مهمی از افکار عمومی، حتی نسبت به تصمیمات و اقدامات مثبت نیز به دیده تردید می نگرند. آیا این نتیجه مطلوبی برای نظام است؟ اعتراف می کنم که با همه «بی حاصلی» این گونه نوشته ها، به قول برخی از دوستان، کارم شده «روضه خوانی» و مرثیه سرایی، اما آیا کار دیگری نیز می توان کرد؟ «لعنت به جاده ها اگر باعث جدایی آدم ها شوند.» آیا «مسافران» با «آینه قدیمی مادربزرگ» به مراسم عروسی خواهند رسید؟،

* رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم

منبع : پارلمان نیوز

دسته ها : مقالات - سیاسی
يکشنبه بیست و دوم 6 1388
علی مطهری:

همه گروه‌های سیاسی نگران تضعیف نظام‌اند، حامیان دولت نگران تضعیف دولت

 نماینده تهران در مجلس برگزاری علنی دادگاه متخلفان بازداشتگاه کهریزک را برای ارتقای اعتماد عمومی ضروری دانست و گفت: معتقدم در شرایط فعلی بهترین کار میانجیگری برخی بزرگان همچون آیت‌الله مهدوی کنی میان مدافعان و منتقدان نتایج انتخابات است که اولا جزو خانواده انقلابند و ثانیا رهنمودهای رهبری را پایه آشتی و اتحاد قرار می‌دهند.

 دکتر علی مطهری در گفت‌وگو با مهر با اشاره به اتفاقات اخیر در کشور گفت: من معتقدم دغدغه تمامی گروه‌های سیاسی کشور، جلوگیری از آسیب به اصل نظام جمهوری اسلامی است و همه آنها نگران اساس نظام هستند و در این زمینه دغدغه دارند.

وی ادامه داد: اما در این میان دغدغه‌های اصلاح‌طلبان، اصولگرایان منتقد دولت و اصولگرایان طرفدار دولت به عنوان مهمترین گروه‌های سیاسی درون حاکمیت متفاوت است. اصلاح طلبان نگران نقش مردم در نظام جمهوری اسلامی هستند و دغدغه آزادی بیان و حقوق شهروندی را دارند، اصولگرایان منتقد دولت ضمن اینکه این نگرانی‌ها را دارند، نگرانی‌های دیگری همچون کمرنگ شدن اهداف اولیه انقلاب اسلامی و ضربه خوردن به روحانیت و جایگاه ولایت فقیه را دارند و اصولگرایان طرفدار دولت نیز نشان داده‌اند که فقط نگران تضعیف دولتند و کمتر به رعایت اصول و ارزش‌ها توجه دارند.

به طور کلی برخورد با مردم بعد از انتخابات برخورد مناسبی نبود
فرزند استاد شهید مطهری با اشاره به اینکه در مجموع همه به دنبال ایجاد فضای آشتی و همکاری هستند، افزود: متاسفانه برخی برخوردها و سخنان موجب افزایش نگرانی‌ها در جامعه می‌شود. وی ادامه داد: باید توجه داشت که نگرانی بیش از حد برخی مسوولان امنیتی و گاهی پیشداوری آنان درباره مقاصد معترضان به نتایج انتخابات، موجب اتخاذ تصمیمات تند و زمینه‌ساز بحران در جامعه می‌شود.

مطهری تاکید کرد: به طور کلی و به هر دلیل نوع برخورد با مردم بعد از انتخابات برخورد مناسبی نبود و این موضوع به علاوه بازداشت‌های گسترده که شاید بسیاری از آنها ضروری هم نبود و ایجاد فضای امنیتی در کشور باعث افزایش نگرانی‌ها شد. وی ادامه داد: باید روشن شود که برخورد خشن با معترضان اقدام افراد خودسر بوده نه تصمیم نظام.

مطهری گفت: من معتقدم در شرایط فعلی بهترین کار میانجیگری برخی بزرگان همچون آیت‌الله مهدوی کنی میان دولت و افرادی است که به نوعی رهبران اعتراضات خوانده می‌شوند تا نوعی آشتی ملی ایجاد شود و طرفین البته باید رهنمودهای رهبری را پایه اتحاد قرار دهند. وی این اقدام را در برقراری آشتی در کشور، ایجاد فضای گفت‌وگو میان طرفین و اقرار به اشتباهات از جانب هر دو طرف موثر خواند و ادامه داد: این امر موجب می‌شود تا آنان به دلیل اتفاقات روی داده از مردم عذرخواهی کنند و انقلاب اسلامی قوی‌تر به راه خود ادامه دهد.

منبع : خبر آن  لاین
دسته ها : گفتگو - سیاسی
يکشنبه بیست و دوم 6 1388
حامیان مشایی رقیب آینده خود را معرفی کردند ؛
پشت پرده تخریب سید حسن خمینی چیست ؟
سایت بنیاد امتداد مهر که به اسفندیار رحیم مشایی نزدیک است مدعی شد حجه الاسلام سید حسن خمینی اعلام کرده است در انتخابات آینده ریاست جمهوری نامزد خواهد شد .
شفاف : سایت بنیاد امتداد مهر که به اسفندیار رحیم مشایی نزدیک است مدعی شد حجه الاسلام سید حسن خمینی اعلام کرده است در انتخابات آینده ریاست جمهوری نامزد خواهد شد .

این اقدام سایت نزدیکان مشایی در حالی است که پیشتر نیز یک خبرگزاری حامی دولت مدعی شده بود احمدی نژاد قصد دارد در انتخابات آینده ریاست جمهوری از نامزدی اسفندیار رحیم مشایی حمایت کند . حتی سایت یاران خورشید که به مشایی نزدیک است نیز مدعی شده بود دلیل مخالفت ها با معاونت اولی رحیم مشایی ترس از احتمال بالای پیروزی وی در انتخابات دوره یازدهم است .

اما انتشار اخباری درباره نامزدی حجه الاسلام سید حسن خمینی در انتخابات آینده ریاست جمهوری که 4 سال تا آنزمان باقی مانده کاملاً مشکوک به نظر می رسد .

برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند عده ای تلاش دارند تا پای سید حسن خمینی را نیز به معرکه درگیریهای سیاسی بکشانند تا وی را فردی جناحی و سیاسی نشان دهند و تخریبش کنند . اما سکوت وی درباره مسائل سیاسی مانع از این اقدام شده است . لذا اعلام نامزدی سید حسن خمینی در انتخابات 4 سال آینده و پیوند دادن نام وی با نام های اصلاح طلبان احتمالاً با هدف آغاز پروژه تخریب سید حسن خمینی آغاز شده است .
اما با وجود این تحلیل ها هنوز مشخص نیست چرا از ابتدای نا آرامی های اخیر در تهران برخی حامیان دولت تلاش زیادی کردند تا پای وی را به وسط میدان بکشانند و تخریبش کنند ؟ واقعاً پشت پرده اصرار برای تخریب نماد امروز خانواده خمینی چیست ؟ از تخریب سید حسن خمینی چه سودی عاید این افراد می شود ؟ چرا به هر قمیتی باید پای وی به وسط میدان کشیده شود و پروژه تخریبش کلید بخورد ؟

متن خبر ثانیه نیوز ارگان اینترنتی ستادهای امتداد مهر احمدی نژاد بدین شرح است :

حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید ‌حسن خمینی نامزدی خود را اعلام کرد.

به گزارش خبرنگار ثانیه‏ نیوز، حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید‌ حسن خمینی نامزدی خود را برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری اعلام کرد.

حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید‌ حسن خمینی فرزند یادگار امام(ره) رسما در جمع تعدادی از اعضای مجمع روحانیون مبارز، نامزدی خود را برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری اعلام کرد.

وی با تحلیل شرایط موجود و آینده گفت: من 30 میلیون رای دارم. نخبگان مرا جزو اصلاح‏طلبان و مردم به دلیل ارتباط با خانواده امام (ره)، فراجناحی می‏دانند.

بر اساس این گزارش سید محمد خاتمی پیشنهادات خود را در مورد کاندیداتوری حجت الاسلام والمسلمین سید‌حسن خمینی را ابراز داشت و گفت: شما باید یک فرایند را طی کنید که این فرایند در عرصه سیاسی از انتخابات مجلس نهم آغاز می‏شود. شما در این انتخابات سرلیست اصلاح‏طلبان خواهید بود و با رای بالایی که قطعا می‌آورید مدتی به عنوان رئیس مجلس مطرح خواهید بود و بعد از آن بستر برای حضور شما در انتخابات ریاست جمهوری آماده می‏شود.

وی افزود: علاوه بر ظرفیت ریاست مجلس، شما در جایگاه فعلی به خوبی می‏توانید از تریبون‏های مختلف مثل نمازجمعه، صداوسیما و.. استفاده کنید.

وی اضافه کرده است: جنابعالی باید از هر عرصه‏ای جهت حضور اجتماعی بهره‏مند شوید و چهره به چهره با جوانان مخصوصا دانشجویان ارتباط بگیرید وشرکت در سفرهای استانی، کنگره شهیدان و.. را موضوع جدی بدانید.

سید محمد خوئینی ‏ها با مثبت ارزیابی کردن کاندیداتوری حجت الاسلام والمسلمین سید‌حسن خمینی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، این حرکت را انقلابی بزرگتر از انقلاب امام ذکر کرد.

وی تاکید کرد: هیچ فردی از نظام نمی‏تواند سید حسن آقا را شکست دهد.
منبع : شفاف
دسته ها : خبر - سیاسی
يکشنبه بیست و دوم 6 1388

سخنان مجیدانصاری دراحیای اصلاح‌طلبان

حجت‌الاسلام مجید انصاری در آخرین شب از مراسم‌های دارالزهرا در ماه مبارک رمضان که به مدت ده شب برقرار بود، در سخنان انتقادی خود، تصریح کرد: بنده به شدت به وجود یک جریان برانداز در درون نظام مشکوکم، این جریان می‌خواهد جمهوری اسلامی در جهان به عنوان نظامی ظالم و خشن معرفی شود.

در بخشی از اظهارات وی آمده است:

یکی از دوستان می‏گفت با نهج‏البلاغه انقلاب کردیم، حال برخی با مفاتیح می‏خواهند مملکت را اداره کنند.

علی(ع) گفت اگر تمام جهان را به من بدهند تا دانه‏ای را به ظلم از دهان موری بگیرم، والله نمی‏پذیرم. این‏ها هشدار است، تعارف نیست، افسانه نیست. این‏ها دستور حکومت‏داری از سوی علی(ع)، میزان عدالت است.

این آقای مداحی که با کمال بی شرمی دهانش را در مجالس مذهبی تهران باز می‏کند و بوی جهنم از دهانش به اهل آسمان می‏رسد و موسوی و کروبی و مردم را لعن می‏کند، علی(ع) که قسیم النار و الجنه است در همین دنیا جلوی او را خواهد گرفت. قرآن می‏فرماید که کوردلان این جهان، در آخرت هم کور محشور خواهند شد.

علی(ع) می‏فرماید به خدا قسم اگر شبانگاه بر روی خار آرام گیرم و با زنجیر مرا بر روی خارها بکشند برای من بهتر است از اینکه ظلمی بر کسی روا کرده باشم و یا بر مقامی به ظلم و بدون صلاحیت نشسته باشم. غاصب، فقط غاصب فدک نیست، در تمام تاریخ هر کس بر مقامی بدون صلاحیت بنشیند غاصب و ملعون است.

حکومت اسلامی باید گوشش برای شنیدن حرف مردم باز باشد. علی(ع) به جناب مالک‏اشتر می‏فرماید بدترین برادرانت کسی است که عیبت را می‏بیند و دم نمی‏زند. امام صادق(ع) بهترین برادر من کسی است که عیب مرا برایم هدیه آورد. باید بر دهان متملق خاک بپاشید. علی(ع) می‏گوید آنطور که با مستکبران صحبت می‏شود مرا خطاب قرار ندهید.

علی(ع) از درد زهر شمشیر آن ملعون بر خود می‏پیچید و نگران سرنوشت قاتل خود بود، نگران خوراکش بود، نگران کسی که پیامبر او را شقی‏ترین از اول تا آخر تاریخ می‏دانسته است. حکومت اسلامی ارزشش به همین‏هاست و گرنه به تعبیر امیرالمومنین(ع) حکومت از روده خوک بی‏ارزش‏تر است.

بنده کسی هستم که همانطور که امام خمینی گفت حفظ نظام اسلامی رو از اوجب واجبات می‏دانم. قانون اساسی و وصیت‏نامه امام خمینی برای بنده شرط است که به همان هم استناد می‏کنم.

رهبری در جمع دانشجویان در سال گذشته اظهار داشتند که حتی انتقاد از شخص رهبر، در معنی ضدیت با ولایت فقیه نیست. ما خواهان اجرای همین بخش‏های مغفول از قانون اساسی هستیم.

روزنامه دولتی این کشور، روزنامه‏ای که از پول نفت، از پول بنده و شما اداره می‏شود می‏گوید که "محمد موسوی خوئینی‏ها در برهه‏های گوناگون عناد و دشمنی خود را با نظام جمهوری اسلامی نشان داده و از هیچ فرصتی دریغ نکرده است" دروغ به بلندی این برج میلاد برای چه؟ دادستان کل کشور، کسی که هنوز جای شکنجه رژیم گذشته بر بدن وی وجود دارد، وی که در حساس‏ترین موقعیت‏های این مملکت مورد تایید امام خمینی بوده است.

این برادر نظامی به چه حقی به آقای خاتمی، رئیس جمهور این مملکت تهمت می‏زند؟ در قانون شنود منع شده است. چگونه به این راحتی و با افتخار ادعا می‌شود که اطلاعاتی را از شنود به دست آورده‏اند. امام خمینی در سال 61 در آن بحران ترور با هرگونه شنود، بازداشت و ورود به حریم مردم بدون حکم قاضی مخالف بود.

نظام اسلامی مجموعه‏ای از ارزش‏هاست که اگر ارزش‏هایش حفظ شود مقدس است و گرنه در جامعه‏ای که ضعیف در آن نتواند حقش را بگیرد چه تقدسی دارد؟ ما در درون نظام هستیم و خواهان اصلاح آن هستیم. باید جلوی این تهمت‏ها، این مصیبت‏ها گرفته شود. معنی ندارد که عده‏ای چنین مصونیت پیدا کنند که به آقای موسوی بگویند که وی 30 سال منافق بوده است. آیا این تهمت‏ها به آقای کروبی به نفع نظام است؟

بنده به شدت به وجود یک جریان برانداز در درون نظام مشکوک هستم. براندازی این است که جمهوری اسلامی در جهان به عنوان نظامی ظالم، خشن و مخالف گفتمان معرفی بشود. این‏هاست که پایه‏های نظام را می‏لرزاند و آن را از درون می‏پوساند و گرنه ده‏ها برابر تبلیغات منفی دشمن در زمان امام خمینی وجود داشت ولی کسی باور نمی‏کرد.

علیه تمام بزرگان نظام در حال لجن پراکنی هستند، علیه آقای موسوی، علیه آقای خاتمی، علیه آقای ری شهری، علیه آقای واعظ طبسی، علیه آقای امامی کاشانی، علیه مراجع در حال اتهام زنی و لجن پراکنی هستند. چطور سی سال مسئولین این مملکت همه خائن درآمده‏اند؟ این‏ها براندازی نیست؟ این‏ها پشتیبانی از ولایت فقیه است؟ عده‏ای چاپلوس و تازه به دوران رسیده و مجهول الهویه در حال از بین بردن بنیان این کشور هستند.

ما خواستار اصلاح درون نظام و آزادی زندانیان و آزادی بیان در روزنامه‏ها و صداوسیما هستیم.

منبع : آینده

دسته ها : مذهبی - سخنرانی - سیاسی
يکشنبه بیست و دوم 6 1388

طنز/ اندر فوائد آب هندوانه

 شهرام شکیبا

آب هندوانه اساساً چیز بسیار مفیدی است. آنها که با طب سنتی و ضرب‌المثل‌های فارسی آشنایی دارند، به خوبی قوت و فایده آب هندوانه را می‌دانند. فوائد آب هندوانه برای اموری چون تنبلی، گرمازدگی، کم‌کاری، اقتصاد، روابط اجتماعی و خانوادگی، سیاست و غیره کاملاً اثبات شده است. «تابناک» نوشته بود: «اخیراً پژوهشگران آمریکایی موفق شده‌اند با استفاده از هندوانه‌هایی که طعم و شکل مناسبی ندارند، سوخت زیستی برای خودروها تولید کنند.»

1- هندوانه‌هایی که شکل مناسب ندارند، یعنی چی؟ هندوانه همین جوری هم شکل مناسبی ندارد و زشت است. میوه یعنی توت‌فرنگی. چقدر خوشگل است! آدم دلش می‌خواهد نخ از آن رد کند و بیندازد گردن خودش، عوض گردنبند. در حالی که با هندوانه به هیچ‌وجه نمی‌شود این کار را کرد، حداقلش این است که آرتوروز می‌آورد به خاطر وزنش.

2- من این خبر «تابناک» را یک سیاه‌نمایی قطعی می‌دانم. آن هم درست در شرایطی که با همکاری وزارت محترم بازرگانی، گام بلندی در باب واردات و صادرات صورت گرفته. ما سال‌هاست که به ترکیه هندوانه «صادر» می‌کنیم و درست حالا که در یک تحول اساسی و بنیادین امسال از ترکیه هندوانه «وارد» کرده‌ایم، باید این خبر درج شود؟

3- بار دیگر یک چیزی از آستین آمریکا درآمد که درآورنده‌اش «تابناک» بود و آن چیز نیز دستی پلید بود که قاچی هندوانه را به کف گرفته بود.

همه‌چی می‌شه مثل اولش
محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی در گفت‌وگو با «ایسنا»، خبر داد: «در مورد حذف سه صفر از واحد پول ملی به نتیجه قطعی رسیده‌ایم.»

خب. الحمدلله. بالاخره مشکل گرانی هم به زودی حل می‌شود. ‌آن وقت می‌خواهم ببینم چه کسی باز جرأت می‌کند از طریق خاطره‌گویی و به بهانه نقل خاطرات به دولت ضربه بزند. وقتی سه تا صفر کم کنند همه‌چیز مثل اولش می‌شود. باز گوشت می‌شود کیلویی «16» تومان و چلوکباب سلطانی می‌شود پرسی «10» تومان. لذا همه‌چیز می‌شود مثل اولش، آن وقت‌ است که باید چپق کسی که با گله از گرانی بخواهد به دولت ضربه بزند را چاق نمود. این هم از ارزانی. ملت شریف اگر سفارش دیگری دارند بگویند تا در اسرع وقت انجام شود.

قضیه معاون اول
سایت «آینده» به نقل از رئیس‌جمهور نوشته: «بنده قصد داشتم آقای مشایی را به عنوان رئیس‌جمهور دولت یازدهم مطرح کنم اما متأسفانه چهره او را در جامعه مخدوش کرده‌اند.»
1- آیا به نظر ‌آقای احمدی‌نژاد ریاست جمهوری موروثی است؟
2- چه کسی چهره آقای مشایی را مخدوش کرده؟ ایشان یکی از محبوب‌ترین چهره‌های کشور - بالاخص در میان جماعت طنزپرداز- هستند.
3- مردم آقای مشایی را واقعاً دوست دارند. مردم همه کسانی را که با گفتار خود «ادخال سرور فی قلوب مؤمنین» می‌‌کنند و موجبات انبساط خاطر دیگران را فراهم می‌سازند، دوست دارند. شما خیلی نگران نباشید.
4- اگر این‌طوری باشد که هر رئیس‌جمهوری، رئیس‌جمهور بعدی را انتخاب کند، پس آقای احمدی‌نژاد باید خیلی از خاتمی متشکر باشد.
چندی پیش نیز احمدی‌نژاد در پاسخ به سؤالی درباره کاندیداتوری مشایی در انتخابات ریاست جمهوری آینده گفته بود: «هنوز تا انتخابات دور آینده وقت زیاد است. ولی اگر آقای مشایی رئیس‌جمهور شود، بنده افتخار می‌کنم معاون اول ایشان باشم.»

1- درصد تحقق این «اگر» رئیس‌جمهور چقدر است؟ لطفاً بگویید که نگرانیم. چون معمولاً «اگر»های ایشان یک جورهایی «شدنی» است.
2- الان وضعیت کدام است. معاون کیست و رئیس کدام؟
3- اساساً بد نیست هر چهارسال یکبار یک انتخابات رئیس و معاون برگزار شود که مردم رأی بدهند «مشایی» رئیس باشد و «احمدی‌نژاد» معاون یا بالعکس.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
يکشنبه بیست و دوم 6 1388
شکایت مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام از کیهان  
 

ایلنا: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) از روزنامه کیهان به اتهام نشر اکاذیب و ایراد تهمت و افتراء و تشویش اذهان عمومی نسبت به بیت شریف حضرت امام و مسئولین و کارکنان این مؤسسه طرح شکایت کرد.

در متن شکواییه دفتر حقوقی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) آمده است:

هر‌چند روزنامه کیهان در سال‌های اخیر بر مبنای مشی غیر‌اخلاقی خویش چندین بار به انتشار مطالب کذب نسبت به موسسه و مسوولین آن اقدام کرده است، و موسسه با پرهیز از ورود به عرصه تنش‌زای منازعات مطبوعاتی، نشر اکاذیب روزنامه کیهان را حمل بر خطا نموده و از طرح شکایت غمض عین کرده است و با تذکر شفاهی و یا مکتوب خصوصی از رسانه‌ای کردن موضوع خودداری کرده است ، اما از آنجا که تهمت نفوذ خیانتکاران و افترای انجام اقدامات خیانت‌بار در این دو مجموعه منتسب به رهبر کبیر انقلاب اسلامی که نزد افکار عمومی و پیروان امام راحل از جایگاهی معتبر ‌و ‌ارزشمند برخوردار بوده و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی طبق حکم حضرت امام و قانون مصوب مجلس و قوانین پنجساله کشور مرجع رسمی و قانونی در موضوع بسیار مهم نشر امانت‌دارانه مواضع و آثار حضرت امام و اعلان صحت و سقم مطالب منتشره منتسب به رهبر کبیر انقلاب اسلامی می‏باشد، غیر قابل گذشت می‌باشد.
متن کامل این شکواییه در پی می‌آید:

برادر گرامی جناب آقای جعفری دولت‏آبادی
دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران
با عرض سلام و قبولی طاعات در این ایام و لیالی شریفه؛

احتراما، به استحضار می‏رساند متأسفانه روزنامه کیهان طی مطلبی در ستون اصلی یادداشت روز دوشنبه مورخ 9 شهریور 1388 ص 2 به قلم آقای سعدالله زارعی ضمن بیان تحلیلی از رخدادهای سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی که حداقل در سه بند از تحلیل مذکور مواضع شفاف حضرت امام خمینی(س) و حقانیت آنرا مخدوش معرفی کرده و نهایتا یک بند از تحلیل خویش را به ایراد اتهام سنگین نفوذ فتنه گران در بیت شریف حضرت امام و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) اختصاص داده است و با صراحت سخن از اقدامات خیانت‏بار در این مجموعه مقدس رانده است.

هر‌چند روزنامه کیهان در سال‌های اخیر بر مبنای مشی غیر اخلاقی خویش چندین بار به انتشار مطالب کذب نسبت به موسسه و مسوولین آن اقدام کرده است، و موسسه با پرهیز از ورود به عرصه تنش زای منازعات مطبوعاتی، نشر اکاذیب روزنامه کیهان را حمل بر خطا نموده و از طرح شکایت غمض عین کرده است و با تذکر شفاهی و یا مکتوب خصوصی از رسانه ای کردن موضوع خودداری کرده است، اما از آنجا که تهمت نفوذ خیانت‌کاران و افترای انجام اقدامات خیانتبار در این دو مجموعه منتسب به رهبر کبیر انقلاب اسلامی که نزد افکار عمومی و پیروان امام راحل از جایگاهی معتبر و ارزشمند برخوردار بوده و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی طبق حکم حضرت امام و قانون مصوب مجلس و قوانین پنج‌ساله کشور مرجع رسمی و قانونی در موضوع بسیار مهم نشر امانتدارانه مواضع و آثار حضرت امام و اعلان صحت و سقم مطالب منتشره منتسب به رهبر‌کبیر انقلاب اسلامی می‏باشد، غیر قابل گذشت می‌باشد. روزنامه کیهان با زدن چنین اتهام بزرگی علاوه بر نشر اکاذیب و ایراد تهمت و افتراء و تشویش اذهان عمومی نسبت به دو مجموعه مذکور، مستقیما به مسئولین و کارکنان شریف مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام مرتکب ظلم و اهانت آشکار شده است؛ موسسه‌ای که به گواهی تمام دلسوزان نظام در طول دو دهه پس از رحلت حضرت امام علیرغم فراز‌و‌فرودهای فراوان سیاسی و منازعات جناحی با پایبندی به وظایف شرعی و قانونی خویش و علیرغم انتظارات مقطعی جناحها و جریانهای حاکم با دشواری فراوان و با خون‌دل از اصالت خط و راه امام بی‏کم و کاست دفاع کرده و در مقابل تحریف‌ها و انتساب‌های ناروا از هر ناحیه‏ای که بوده است بصورت منطقی و قانونی ایستاده است و تمام هم و‌غم خویش را بر تلاش مداوم در انتشار صحیح آثار و اندیشه و وصایای امام و حقایق دوران آن حضرت متمرکز کرده است، امروز به‌واسطه آنکه با صداهای تفرقه‏انگیز از موضع همیشگی خویش عدول نکرده است با چنین افترا و اهانت شرم آوری مواجه می باشد؛ علیهذا ضمن اعلان شکایت موسسه از‌درج تهمت و افترای مذکور در روزنامه کیهان تقاضا دارد به استناد قانون مطبوعات و مواد 697 و 698 و 608 و 609 قانون مجازات اسلامی و همچنین ماده 514 این قانون تقاضای رسیدگی عاجل و صدور حکم مقتضی را دارد.

در خصوص توهین به امام از لحاظ جنبه عمومی جرم انتظار آن‌ست که مدعی‏العموم محترم نسبت به احقاق حق عمومی جامعه رأسا موضوع را پیگیری فرمایند، این مؤسسه نیز آماده ارائه توضیحات و مستندات خویش در این زمینه می‌باشد.

از دستگاه قضایی کشور که اینک با انتصاب ریاست محترم قوه قضائیه فصل جدید و نویدبخشی از اجرای عدالت و قانون را آغاز کرده است انتظار داریم در مقابل این عمل مجرمانه که مشمول عناوین نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی نسبت به نهادهای قانونی نظام، فتنه‏انگیزی و ایجاد تفرقه بین نیروهای نظام و تهمت و افترا می‏باشد، بر طبق قوانین و عدالت از حقیقت دفاع نماید.

متعاقبا وکیل رسمی مؤسسه برای پیگیری شکایت معرفی می‏گردد. بدیهی است که طبق قانون مطبوعات حق پاسخگویی به تهمت ناروای مذکور و انتشار جوابیه در روزنامه کیهان برای مؤسسه محفوظ می‏باشد.

منبع : بازیاب
دسته ها : خبر - سیاسی
شنبه بیست و یکم 6 1388

منصور ارضی درانتظار خبرمرگ 4نفر!

مداح معروف تهرانی در مداحی بعدازظهر روز گذشته خود در یکی از حسینیه های تهران دعا کرد تا خبر مرگ سه تن از بزرگان اصلاح طلب و یکی از شخصیت های موثر نظام را دریافت کند.

براساس خبر دریافتی نواندیش او دعا کرد تا هر چه زودتر خبر مرگ میرحسین موسوی ، مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی و یکی دیگر از شخصیت ها را دریافت کند.

مشخص نیست که طرح اینگونه مطالب توهین آمیز ، غیراخلاقی و ضد مذهبی چه تناسبی با عزاداری امام اول شیعیان دارد.

دسته ها : خبر - سیاسی
شنبه بیست و یکم 6 1388
طنز/کدام «راه» به وزارت می رسد

اعتماد، رضا نادم: با سلام و عرض ادب خدمت مسوولان محترم روزنامه اعتماد؛ اینجانب مجید خوزستانی در روزهای اخیر با تماشای جلسات بررسی صلاحیت وزرا در مجلس شورای اسلامی به شدت تحریک شده و علایق دوران کودکی ام در زمینه آینده شغلی مجدداً در من زنده شده است. من از کودکی همیشه دوست داشتم دکتر یا مهندس یا وزیر یا وکیل یا رئیس جمهور یا خلبان یا مدیر کارخانه یا سبزی فروش یا بساز و بفروش یا رانت خوار یا طراح مدارهای الکترونیک بشوم. از شما که هر روز روزنامه می خوانید خواهشمندم توضیح دهید که چطور می توانم به یکی از این سمت هایی که گفتم برسم. با تشکر.

---

پاسخ؛ با سلام خدمت آقای مجید عزیز. مشاغلی که شما ذکر کرده اید از مدت ها پیش و با گسترش زندگی شهری کمی از هم متفاوت شده اند و برخی نیز تخصص های علمی خود را حداقل در سطح کارشناسی ارشد نیاز دارند. اما برای مثال تصدی یکی از عناوینی که شخصاً با آنها آشنایی دارم خدمت شما ذکر می شود، امیدوارم که مقام وزارت راه در زمره آرزوهای دست نیافته دوران کودکی شما بوده و دستورالعمل ارائه شده در زیر مورد توجه و استفاده شما قرار گیرد.

1- اولین نکته برای تصدی این سمت در دوران جدید، بالا بودن سن است. یعنی باید سن شما حداقل بالای 60 سال باشد تا در عبور از جاده های ناهموار برخی از قسمت های بدن تان به درد آمده و به فکر اصلاح ساختار موجود بیفتید. سن بالای 60 سال علاوه بر اینکه پسرتان را از خدمت سربازی معاف می کند، توی دهان کسانی می زند که گمان می کنند برای جوانگرایی باید به مضامین سطحی و پیش پا افتاده یی نظیر سن شناسنامه یی رجوع کرد. اگر توانسته اید در گروهی حضور داشته باشید که خواستار استفاده از جوانان است بدانید که آنها یک چیز جوان در شما پیدا کرده اند.

2- اگر سن شما بالای 60 سال باشد می توان در گیر و دار بی پدر و مادری راهسازی به شما لقب «پدر راه کشور» را اعطا کرد. البته بدیهی است که به تناسب اگر سن تان بالاتر یا پایین تر رفت حتی می توان عنوان «پدر بزرگ» یا «داماد» راه کشور را سخاوتمندانه به شما بخشید. 

3- سعی کنید از دانشگاهی به غیر از آکسفورد دکترا بگیرید و استاد دانشگاه بشوید. وقتی که استاد دانشگاه شدید یادتان باشد که نسبت به آینده سیاسی دانشجویان تان بی تفاوت نباشید. هرچند سال یک بار خبر آنها را بگیرید و از اینکه روزی دانستید بخشدار یک شهر مرزی شده ناامید نشوید. روزهای پایان نامه را به خاطر داشته باشید. این روزها می تواند آینده شغلی شما را تضمین کند.

4- سعی کنید کمی قوی و خشن باشید. مسائل بی اهمیت یا کم اهمیت شما را از ادامه راهتان منصرف نکند. مثلاً اگر دیدید یا شنیدید تعدادی از مردم که معلوم نبوده برای چه به مسافرت می روند بر اثر خارج شدن قطار از ریل یا سقوط هواپیما کشته می شوند مبادا خللی در اراده شما بر خدمت به همین مردم وارد شود. یادتان باشد وظیفه شما خدمت به مردم است، حالا مشکل خودشان است که برخی زنده نمی مانند تا شما به آنها خدمت کنید.

5- احیاناً با اتمام کارتان در یک اداره یا شرکت یا سازمان گمان نکنید که زمان دریافت حقوق تان نیز به پایان رسیده است. یادتان باشد بابت زحمات ارزنده یی که می کشید شرکت ها و ادارات موظفند تا پایان عمر با پرداخت مبالغی تلاش کنند گوشه یی از زحمات شما را جبران کنند.

6- در صورتی که برای گرفتن رای اعتماد به جایی معرفی شدید سعی کنید نویسنده سخنرانی تان را از آشنایان انتخاب کنید. به غیر از این لازم نیست متن سخنرانی تان را حداقل یک بار قبل از رفتن پشت میکروفن بخوانید.

7- اعلام کنید که حاضرید برای خدمت به مردم دست تک تک نمایندگان را ببوسید، بعداً اگر این کار را نکردید هم موردی ندارد اما برای عدم ایجاد اختلاف احتمالی در بین افراد برای تعیین نماینده بین خودشان ذکر مورد «تک تک» الزامی است.

8- در پایان مجدداً یادآوری می کنم مبادا خودتان را درگیر آمار و اعداد و ارقام کنید. هر عددی که شما گفتید خود آمار مستند است. اصلاً شما خود آمارید پدر جان.

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
شنبه بیست و یکم 6 1388

نامه سرگشاده کروبی به رئیس قوه‌قضائیه

مطالب دیگران  - مهدی کروبی صبح امروز در نامه‌ای سرگشاده به صادق لاریجانی نسبت به روند پیگیری موراد ادعایی‌اش اعتراض کرده‌است.

به گزارش پارسینه، کروبی در این نامه از ارائه مستنداتش به گروه سه نفره قضائی خبر داده‌است.

متن این نامه بدین شرح است:

جناب آیت الله صادق لاریجانی
ریاست محترم قوه قضائیه
باسلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات ماه رمضان
همانطور که مستحضرید اینجانب در پی انتخابات پرشبهه ریاست جمهوری اخیر و پیامدهای دردناک و نگران کننده متعاقب آن، نامه های متعددی را به مقامات مسئول نوشته ام تا برخی نکات، انتقادات و اعتراضات را با مسئولان امر درمیان گذاشته و هشدارهای لازم را به آنها داده باشم. آخرین این نامه ها نیز خطاب به شماست که به تازگی قبول مسئولیت کرده و بر صندلی قاضی القضاتی تکیه زده اید. و اکنون من شرح جلسات خود با نمایندگان جنابعالی و برخی مسائل حاشیه ای آن را که به پلمپ دفتر شخصی و حزبی من منجر شد با شما در میان می گذارم تا به وظیفه شرعی و ملی خود عمل کرده باشم. باشد که آیندگان نگویند مهدی کروبی با فشار و تهدید و بزن و ببند کوتاه آمد و پا پس کشید و درخانه خزید و صدای حق خواهی اش کوتاه شد. که اگر شما ندانید، دیگران میدانند که در سابقه مهدی کروبی، نه تنها فشار و تهدید و محدودیت و محصوریت کارساز نبوده و او را در پیمودن راهی که تشخیص داده سست و لرزان نکرده ، که محکم تر نیز کرده است.

جناب اقای لاریجانی

نمی دانم تا چه حد از آنچه که در جلسات ما با کمیته منصوب جنابعالی برای پیگیری حوادث اخیر گذشت با خبرید. برای آگاهی مردم و همچنین شما عرض میکنم که ما دو جلسه با آقایان محترم "خلفی ، محسنی اژه‌ای و رئیسی" داشتیم که این جلسات به صورت مطلوب و مناسبی نیز پیش رفت و در آنها گوشه ای و تعدادی اندک از اسنادی که نشانگر برخی اتفاقات ناگوار و غیرقابل بخشایش در روزهای پس از انتخابات بود ارائه و بازگو شد. در جلسه اول سه سند درباره سه نفر همراه با سی دی و مدارک لازم ارائه شد که نشانگر تجاوز و شکنجه و برخی اعمال رخ داده بر دختران و پسران در بازداشتگاههای مشخص و نامشخص بود. علاوه بر ارائه این سه سند، اشاره ای نیز به صورت شفاهی به اتفاقاتی شد که برای دو دختر یعنی ترانه موسوی «واقعی» و سعیده پورآقایی رخ داده بود.

جلسه دوم نیز دوشنبه هفته جاری برگزار شد و حدود سه ساعت نیز به طول انجامید و در این جلسه نیز در کنار بحث های فراوان، من سندی جدید ارائه کردم البته با این قید و شرط که نباید به واسطه این افشاگری و حق خواهی، برای آن فرد و خانواده اش اتفاقی رخ دهد؛ اتفاقاتی از آن دست که پیش از این و در زمان مسئولیت دادستان سابق تهران برای یکی از افرادی که من به عنوان سند معرفی کرده بودم پیش آمد و برخی مشکلات خانوادگی و شارهای جدید مترتب بر آن خانواده شد. بدین ترتیب این بار سند خود را دادم اما سفارشات لازم را هم کردم که مباد غفلتی که دادستان قبلی تهران مرتکب شده بود تکرار شود و پای واسطه هایی به ماجرا باز شود که به جای دادخواهی و دفاع از حق مظلوم و محاکمه ظالم، دست اندرکار تهدید و بی آبروکردن یک فرد در خانواده و نزد آشنایان و همسایگان شوند و از دیگر سوی آبروی دستگاه قضا آن هم در کشوری اسلامی را به قیمت مصون ماندن ظالمان، چنین ارزان بفروشند.

البته این را هم بگویم که در این جلسات که برای بررسی گزارش هایی از وقوع شکنجه و اعمال ناشایست انجام گرفته در زندان ها و پیگیری حوادث بعد از انتخابات تشکیل شده بود، باری از من پرسیدند که آیا تداوم جمع آوری اسناد شکنجه و تجاوز و کشتار مردم را به مصلحت می دانید و آیا ممکن نیست که این اسناد به دست نااهلان بیافتد؟ که من نیز در پاسخ گفتم این اسناد را در مکان محفوظی نگهداری می کنم و در صورت دستیابی به نتیجه، از بین خواهم برد و تاکید کردم که اسناد تجاوز و شکنجه هیچ مایه افتخار نیست که بخواهم آنها را در صندوقچه ای نگهدارم و یا بر دیوار بیاویزم. اسنادی است برای دستیابی به عدالت و ستاندن حق مظلوم از ظالم متجاوز که بعد از دستیابی به نتیجه، مرجح آن است که نابود شود و بوی متعفن و صورت آزاردهنده ظلم نهفته در آن از بین برود.

این را هم بدانید که اگر من در مسیر تحقیق خود به نتیجه ای خلاف نتیجه سابق در خصوص صحت و سقم ادعاهای یکی از شاکیان نیز رسیدم، خود پیش قدم بودم و تصحیح لازم را انجام دادم، از جمله در مورد سعیده پورآقایی که برخی تحقیقات تکمیلی من ناقض گفته های پیشین بود و از این رو تصحیح لازم از سوی خود من و هیات پیگیری، صورت گرفت. به هر حال اما این دوجلسه گذشت و من در پایان با اشاره به مورد دردناک دیگری که به تازگی گزارش آن به من رسیده بود گفتم که همچنان درصدد پی جویی جوانب این ماجرا هستم و اسناد آن را نیز پس از تحقیق کامل ارائه خواهم کرد. همچنین از من خواسته شد که در یافتن جوانب پنهان ماجرای ترانه موسوی تحقیق بیشتری انجام دهم و دستگاه قضایی را در این مسیر در روشن شدن زوایای پنهان ماجرا یاری رسان باشم. با این حال در پایان همان جلسه دوم پیشنهاد کردم - و این پیشنهاد مورد استقبال کمیته نیز قرار گرفت - که بیایید و ماجرای سند آوردن و سند بردن را در همینجا خاتمه دهیم و شما نیز در کار کشف حقیقت شوید چرا که همین اسناد و موارد ارائه شده برای برآفتاب انداختن حقیقت و تاباندن نورعدالت بر چهره اصحاب شرارت، کفایت می کند.

جناب اقای لاریجانی

این پیشنهاد را دادم و رفتم و جلسه ما با کمیته منتخب به خوبی خاتمه یافت. اما فردای آن روز ورق برگشت. جمعیتی با حکم دادستانی آمدند و به دفتر من حمله آوردند. آنجا را مورد تجسس قرار دادند و به تجسس در وسایل نیز بسنده نکردند که حتی نوشته ها و نامه های شخصی و چکها و اسناد خصوصی من را نیز مورد تجسس قرار دادند و بردند. آخر امر نیز دفتر را پلمپ کردند و به آذوقه ای که به رسم هرساله برای اطعام مساکین در انجا انبار کرده بودم نیز توجهی نکردند و آنها را نیز مشمول توقیف خود قرار دادند و آقای داوری سردبیر سایت حزب اعتماد ملی را هم دستگیر و با خود بردند. کار پلمپ دفتر شخصی من تمام نشده بود که دفتر حزب اعتماد ملی را نیز که من دبیرکل آن هستم مورد تجسس قرار داده و وسایل و اسناد یک حزب ثبت شده در ذیل قوانین جمهوری اسلامی را نیز برخلاف قوانین کشور ضبط و سرانجام دفتر حزب را هم پلمپ کردند. به اینها نیز بسنده نشد که دکترعلیرضا بهشتی فرزند مرحوم آیت الله بهشتی و مهندس مرتضی الویری با آن سوابق انقلابی و داشتن سابقه نمایندگی مجلس و شهرداری تهران و سفارت جمهوری اسلامی در کشورهای اروپایی را نیز بازداشت کردند و دفتر موسسه نشر آثار مرحوم بهشتی به عنوان یکی از پایه گذاران جمهوری اسلامی هم در جمهوری اسلامی پلمپ شد.

من مانده ام که آیا این اتفاقات که همگی در روز سه شنبه رخ داد نتیجه جلسه ای است که من روز دوشنبه با هیات منتخب شما داشته ام؟ متعجبم ، نه از آن رو که چرا با مهدی کروبی چنین می کنند بلکه از ان رو که چگونه عده ای متوهمانه تصور می کنند مهدی کروبی فرزند احمد با این بگیر و ببندها از میدان به در می رود و صدایش خفه می شود. حالا برایم روشن شده است که چرا برخی دوستان و مشاوران اصرار داشتند که اسناد مظالم و شکنجه ها و تجاوزها را از زبان راویان مظلوم، به صورت سی دی درآورم و علاوه بر نسخه ای که به دستگاه قضایی تحویل می دهم، نسخه ای از آن را نیز در محلی امن نگهداری کنم. چراکه ماشین مرعوب سازی و رعب انگیزی همچنان درکار است و چه بسا که شاهدانی در زیر فشار و ارعاب، سخن خود را نیز تکذیب کنند. چرا که کار جمهوری اسلامی به آنجا رسیده است که خانه مهدی کروبی هم دیگر در امان نیست. چراکه هراتفاق ناگوار و ناشایستی در جمهوری اسلامی ممکن شده است و دیگر هیچ چیزی دور از انتظار نیست.

جناب آقای لاریجانی

من همچنان بر خواسته اولیه خود که در نامه ای به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح کرده بودم، پافشاری می کنم و چرا نگویم که بعد از این ارعاب ها و بگیر و ببندها مصرتر از پیش نیز شده ام. و وقتی می بینم فرماندهی یک نهاد نظامی - که مدارک آن نیز موجود است- در نامه ای به وزارت بهداشت و درمان دستور می دهد که تحویل کپی اسناد و مدارک پزشکی به کلیه مجروحین و مصدومین حوادث اخیر ممنوع است، و بیمارستان ها را از تحویل اسناد به مجروحان و مورد تعدی قرار گرفتگان ممنوع می کند، بیش از پیش مصر می شوم که بفهمم دلیل این تهدیدها و واهمه ها چیست؟

بر پزشکان است که بر اساس سوگند خود تمام تلاششان را برای درمان مصدومان و بیماران حتی اگر آن مصدوم، دشمن پدرشان باشد مبذول دارند. و شما در مقام قاضی القضات داوری کنید چگونه یک پزشکی در مواجهه با چنین نامه هایی از سوی یک نهاد پرقدرت نظامی، می تواند با امنیت خاطر به وظیفه و سوگند پزشکی خود عمل کند. و اگر مظلومی در بیگناهی کشته شده باشد شما در مقام قاضی القضات چگونه می توانید صدای حق خواهی خانواده او را بشنوید؟ یا اگر کسی مورد شکنجه یا تجاوز قرار گرفته باشد چگونه می تواند در چنین فضای رعب آلودی سند و گواهی خود را از مسئولان پزشکی قانونی دریافت کند و به دست شما برساند؟ پیشتر دعوی ما این بود که نظامیان چرا دخالت در اقتصاد و سیاست می کنند و اکنون می بینیم که اشتهای نظامیان با حسابت و سیاست اشباع نشده و به سراغ طبابت هم آمده اند.

جناب اقای لاریجانی

تصور من این است که شما دعوی عدالت دارید و رجاء واثق دارم که به وظیفه خود در دادخواهی و دفاع از حق مظلوم و محاکمه ظالم آگاهید. از این رو از شما می خواهم که برای روشن شدن افکار عمومی و در راستای انجام تکلیف شرعی و قانونی تان دستور پیگیری اسنادی را بدهید که تاکنون ارائه شده است. و در این مسیر از غالب شدن فضای ارعاب و زد وبند ممانعت به عمل آورید و نگذارید که نیروهای مسلح و شبه نظامی بعد از فرمانروایی بر عرصه سیاست و طبابت، به فکر دخالت در کار قضاوت بیافتند و قله ای دیگر را به مفتوحات خود از پس انتخابات ریاست جمهوری دهم بیافزایند و کار را از این که هست خراب تر سازند.

همچنین به شما توصیه می کنم تا در این فضا که مطبوعات آزاد به لطف دادستان معزول، در محاق توقیف فرو رفته اند مگذارید که برخی مطبوعات و قلم به دستان که به زعم خود درکار حمایت از اسلام اند و به زعم ما اما در مسیر اهانت به اسلام، بیش از این در حاشیه ای امن، دریده سخن بگویند و عدالت خواهی را به محاق برند و آرزویی دست نیافتنی جلوه دهند و گاهی با زبان ارعاب و گاهی نیز به زبان اهانت، چهره های انقلاب را هدف هتاکی خود سازند. همچنین مگذارید که دروغگویی و جعل سند چنان رایج شود که رسانه ملی کشور با تولید و پخش دوباره ی سناریوهایی نظیر سناریوی ترانه موسوی قلابی، روند حقیقت یابی را مخدوش سازد و ابهام ها و مسائلی جدید بیافریند و سنگ هایی در چاه بیاندازد که بیرون آوردن هریک از آنها همچون ماجرای ترانه موسوی از عهده صد عاقل نیز برنیاید.

جناب آقای لاریجانی

شما هیاتی را تشکیل دادید تا به رخدادهای ناگوار پس از انتخابات و ظلم هایی که شده است رسیدگی شود و آقای خلفی به عنوان نماینده شما در کمیته پیگیری، به نقل از شما مدعی بود که جنابعالی گفته اید باید به شکایات و گزارش ها تا نهایت ماجرا، رسیدگی شود. اما پرسش من این است که آیا با وجود این تهدیدها و توهین ها و ارعاب ها رسیدگی به فجایع و شکنجه های پس از انتخابات ممکن خواهد بود؟ پاسخ این پرسش بر شماست اما این را بدانید که مهدی کروبی همچنان اصرار بر پیگیری حقوق مظلومان دارد، باشد که نشان داده باشد این ابزارهای نخ نما شده اگر بر کسانی نیز کارساز باشد، بر او کارساز نیست و او همچنان با قدرت و محکم در میدان ایستاده است و نمی گذارد عده ای تازه به دوران رسیده، چوب حراج بر سرمایه نظام و امام و کشوری بزنند که حاصل یک انقلاب مردمی و خون شهیدان بسیار است.

با آرزوی توفیق شما در امر قضا
21 رمضان1430 مطابق با 20 شهریور1388
مهدی کروبی

 

منبع : خبر آن لاین
دسته ها : سیاسی - نامه
جمعه بیستم 6 1388
X