دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1826827
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
پیمان‌شکنی
امام رضا (علیه السلام):
لا یَعْدَمُ المرءُ دائرةَ السّوءِ مَعَ‌ نَکْثِ الصَّفْقةِ.
شخص پیمان‌شکن از پیشامد بد در امان نیست.
A person will not remain immune from a bad fate when he violates his covenant.
بحارالأنوار: 67 / 186 / 7
دسته ها : مذهبی - احادیث
چهارشنبه بیست و نهم 7 1388
نظر آیت‌الله جوادی آملی درباره مدیریت زنان
«اولی این است که زن‌ها در کارهای اجرایی شرکت نکنند. کار اجرایی کمال نیست که اگر زن‌ها در آن شرکت نکنند از چیزی محروم شده باشند؛ آری، در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌هایی که تمام محصلین آن را دختران تشکیل می‌دهند، اولی مدیریت خانم‌ها می‌باشد؛ ولی در کارهای اجرایی دیگر که مستلزم سر و کار داشتن با نامحرم است، اقوی مدیریت مردان است».
رسا: آیت الله جوادی آملی در جلسه تفسیر قرآن کریم گفت: کسانی که رسالت الهی به عهده داشتند، مرد بودند؛ چون این وظیفه یک کارِ اجرایی است. اما کرامت، معجزه و ولایت، زن و مرد ندارد.

آیت الله جوادی آملی در جلسه تفسیر مورخ 26/7/88 با اشاره به آیه ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ﴾ گفت: چه در سوره مبارکه «انبیاء» چه در سایر سوَر، در سوره «نحل» فرمود: آنها که رسالت الهی را به عهده داشتند، مرد بودند؛ چون کارِ اجرایی است. اما کرامت، معجزه و ولایت زن و مرد ندارد؛ کارِ اجرایی که انسان با مردها باید تماس بگیرد؛ مردها باید به او مراجعه کنند؛ بخش وسیع از کارها را با نامحرمها باید انجام بدهد؛ گفته شده این کار را مرد باید انجام بدهد. خدا فرمود ما پیامبری به عنوان زن نداریم؛ اما ولیّ الله داریم که زن است؛ چون ولایت مربوط به کمال‌ها و قداست‌های روحی است که بین خدا و آن شخص است.

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم، در بخش دیگری از بیانات خود افزود: «اولی این است که زن‌ها در کارهای اجرایی شرکت نکنند. کار اجرایی کمال نیست که اگر زن‌ها در آن شرکت نکنند از چیزی محروم شده باشند؛ آری، در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌هایی که تمام محصلین آن را دختران تشکیل می‌دهند، اولی مدیریت خانم‌ها می‌باشد؛ ولی در کارهای اجرایی دیگر که مستلزم سر و کار داشتن با نامحرم است، اقوی مدیریت مردان است».

آیت الله جوادی آملی در بخش پایانی درس خود در عظمت مقام زن اظهار داشت: آیا این عظمت و جلالی که فرشته‌ها با مریم(سلام الله علیها) داشتند برای خود مریم بود یا ارهاص عیسی بود؟ «ارهاص» یعنی پیش‌درآمد معجزه. عده‌ای که عظمت زن را نشناختند، گفتند این کرامت‌هایی که بهره وجود مبارک مریم(سلام الله علیها) شد، اینها ارهاص عیسی بود؛ یعنی پیش‌درآمد معجزه عیسی بود. خیر، نیازی به این نیست. مگر مریم کم آدمی است؟ مگر در مسئله ولایت زن و مرد دارد؟ ولایت برای انسان است؛ انسانیّت انسان به روح اوست، روح نه مذکّر است نه مؤنث. این بدن است که یا این‌چنین ساخته شده یا آن‌چنان ساخته شده. اگر روح مجرّد هست که هست مجرّد، نه مذکّر است نه مؤنث؛ این ذکوریت و اناثیت برای تَن است. این تَن که با فرشته‌ها در تماس نیست و مناجات نمی‌کند. آن که با خدا مناجات می‌کند نه زن است نه مرد.
منبع : فردا
دسته ها : مذهبی - سخنرانی - سیاسی
سه شنبه بیست و هشتم 7 1388

شعار دانشجویان در برابر سفارت عربستان: این حج آمریکایی تعطیل باید گردد

 جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های تهران و تشکل‌های مختلف دانشجویی از جمله جنبش عدالتخواه دانشجویی و دانشگاه امام صادق، دفتر تحکیم وحدت، دانشگاه تهران، دانشگاه پیام نور و ... در اعتراض به حملات تروریستی اخیر در شهرستان سرباز زاهدان و کردستان و کشتار مسلمانان یمن و اعتراض به سران کشور عربستان مقابل سفارت این کشور تجمع کردند.

به گزارش ایسنا، دانشجویان در این تجمع با سر دادن شعارهایی از جمله "ما به رکاب رهبری می‌میریم، ‌انتقام شوشتری را می‌گیریم"، "سیاست سعودی محکوم باید گردد"، "این حج آمریکایی تحریم باید گردد و غیره در دست داشتن پلاکاردهایی با همین مضامین و کاریکاتورها و عکس‌هایی از سران کشورهای آل‌سعود به اعتراض خود ادامه دادند.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : مذهبی - خبر سیاسی
سه شنبه بیست و هشتم 7 1388
زهره یثرب و چراغ قم
محمد هادی تسخیری

اول ذیقعده سال 173 هجری روز تولد حضرت فاطمه معصومه یکی از زنان شریف؛ عالم و پاکدامن اهل بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) می باشد.

این بانوی بزرگوار در دامن پاک پدر معظم و گرامیش امام موسی بن جعفر( علیه السلام ) و زیر نظر برادر رحیم و مهربان و امام انس وجان امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) پرورش یافت. و در طول عمر کوتاه ولی پر برکت خود صاحب کمالات عدیده شد و از نظر علم ؛ تفوی و ورع مورد توجه امامان معصوم ( علیهم السلام )قرارگرفت به گونه ای که در بعضی از کتب زیارات نقل کرده اند که علی بن ابراهیم از پدرش سعد اشعری قمی از امام رضا (علیه السلام ) روایت کرده اند که آن حضرت به سعد فرمودند : ای سعد نزد شما قبری هست از ما.
سعد در جواب امام خویش گفت: فدای تو شوم قبر فاطمه دختر امام موسی علیه السلام را می فرمایی. که امام فرمودند: بلی و بعد در حق این بانوی مؤمنهء اهل بیت(ع) سخنی گفتند که برای افراد دانا و خردمند معانی فراوانی دارد. این سخن از یک سو بیانگر جایگاه و عظمت این بانوی با تقوی نزد اهل بیت(ع) به ویژه برادر بزرگوارش و از یک سوی دیگرنشاندهنده اهمیت معرفت حق و شان ایشان می باشد.امام رضا(ع) فرمودند: (من زارها عارفا به حقها فله الجنه) هر که او را زیارت کند و حق او را بشناسد بهشت از آن اوست (به بهشت می رود).

ثقة المحدثین مرحوم حاج شیخ عباس قمی (طاب ثراه) در وصف ایشان می گوید: سیده جلیله معظمه حضرت فاطمه بنت موسی بن جعفر علیه السلام که به حضرت معصومه سلام الله علیه شهرت دارد. قبر شریفش در بلده طیبه قم معروف و مشهور است و روشنی چشم اهل قم و معاذ و ملاذ عامه خلق است. و در هر سال جماعت بسیار از بلاد بعیده شدّ رحال کنند و تعب سفر کشند. به جهت درک فیوظات از زیارت آن معظمه. و فضیلت و جلالت آن حضرت از اخبار بسیار ظاهر می شود.
درباره حق و شان فاطمه معصومه به بیان همین جمله کوتاه که در زیارت آن حضرت آمده اکتفا می کنیم که آمده است:( یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه فأن لک عند الله شأن من الشأن)؛ای فاطمه معصومه از من نزد خداوند شفاعت کن که از برای تو نزد خدای متعال شأن و منزلت و مقام بلندی وجود دارد.

همچنین یکی از شعرای بزرگ دوره رجعت در قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم یعنی سید احمد هاتف معروف به هاتف اصفهانی شعری پیرامون شهر قم و سرور آن شهر یعنی حضرت معصومه ( سلام الله علیها ) سروده است که در ادامه این مقاله کوتاه به برخی از ابیات آن اشاره می شود.

برخی از مورخین نوشته اند که هاتف قسمت آخر عمر خود را در سه شهر اصفهان کاشان و قم گذرانده است و در آخر عمر به قم آمد و در روزهای پایانی سال 1198 ه.ق در آن شهر از دنیا رفته ؛ در آن به خاک سپرده شده است.
هاتف اصفهانی در مطلع قصیده 28 بیتی خود دررابطه با شهر مقدس قم و افتخار آن شهر؛ حضرت معصومه ( علیها السلام ) می سراید:

حبذا شهری که سالار است در وی سروری
عدل پرور شهریاری؛ دادگستر داوری

سپس وی در باره آب جانفزای این شهر ( برخلاف وضعیت کنونی آب آن ) و هوای دلگشای آن؛ که شباهتی با هوای امروز شهر قم ندارد ؛ ادامه میدهد:

شهری آبش جانفزا؛ ملکی هوایش دلگشا
شهریارش دلنوازی؛ والیش جان پروری

آنگاه با ارادت ویژه ای به توصیف این شهر و شهریار والا مقام آن مپردازد:

شهری از قصر جنان و باغ جنت نسخه ای
شهریاری لطف و انعام خدا را مظهری
روضهء خاکش عبیر و روح پرور روضه ای
سروری در وی امیری عدل پرور سروری

شاعر پیرامون نام این شهر و شهریار آن با این ابیات از مخاطب سؤال می کند و آنگاه پاسخ می دهد:

چیست دانی نام آن شهر و کدام آن شهریار؟
کین دو را در زیب و فر ثانی نباشد دیگری
نام آن شهر است قم فخر البلاد اُم القری
کَش به خاک آسوده از آل پبمبر دُختری
دختری کش دایهء دوران نیاید همسری
دختری کش مادر گیتی نزاید خواهری
دختری کابا و اجداد گرامش یک به یک
تا به آدم یا امامی بوده یا پیغمبری
بنت شاه اولیا موسی ابن جعفر فاطمه
کش بود روح القدس بیرون در گه چاکری
ماه بطحا ؛ زهره یثرب ؛ چراغ قم ؛ که دوخت
دست حق بر دامن پاکش زعصمت چادری
شهریار آن ولایت والی آن مملکت
زیبد الحق کسری آیینی تهمتن گوهری

هاتف آنچنان شیفته در وصف این بانوی معظمه و بزرگوار و پاکدامن شعر می سراید که گویی با زبانی ربانی و فلمی روحانی او را توصیف می کند و حضرت را با ترکیباتی مانند(فروزان کوکبی) یا(چرخ سیمین جوشنی)و (خورشید زرین مغفری) یاد می کند وآنگاه در شان و منزلت ایشان می گوید:

ازکمالاتش که نتوان حصر جستم شمه ای
از ادیب عقل طوماری گشود و دفتری

.......

از قدوم او درِِ دولت به رویش باز شد ( در دولت به روی شهر قم باز شد )
گوئی از فردوس بگشودند بر رویش دری
شد به سعی او چنان آباد کاهل آن دیار
مصر را ده می شمارند و ده مستحقری

......

ای بَر خورشید رایت ؛ مهر گردون ذره ای
آسمان در حکم انگشت تو چون انگشتری

شاعر در ابیات پایانی این قصیده از اخلاص و ارادت خود در مدح و ستایش آن حضرت دم می زند و با تواضع خاصی می گوید:

قمری و بلبل که مدح سرو و وصف گل می کنند
روز و شب زان سرو گل ؛ سیمی نخواهند و زری

.......

کی رهین کس شود؛ دریا که گر گیرد ز ابر
قطرهء آبی؛ دهد واپس؛ درخشان گوهری

سرانجام هاتف اصفهانی قصیده خود را با این ابیات به پایان می رساند:

هان وهان هاتف چه می گویی ؛ چیستی و کیستی؟
لاف بیش از پیش چند ای کمتر از هر کمتری .......

در پایان ضمن تبریک این خجسته مولود به همه شیعیان از خداوند منان خواستارم ما را عارف به حق آن بزرگوار گرداند.
والسلام
منبع : تابناک
دسته ها : مذهبی - مقالات
سه شنبه بیست و هشتم 7 1388

مدح حضرت معصومه (س)

اى دختر و خواهر ولایت
بر ارض و سما ملیکه در قم
معصومه به کتیبه و به عصمت
در کوى تو زنده، جان مرده
در قصر تو جبرئیل حاجب
گفتند و شنیده اند ز آغاز
حاجت نبود مرا برآن در
قم قبله خازن بهشت است
قم شهر مقدس قیام است
قم تربت پاک پیکر توست
گر فاطمه دفن شد شبانه
کى گفته نهان زماست آن قبر
آن قبر که در مدینه شد گم
مریم به برت اگر نشیند
سازد به سلام سرو قد خم
روزى که به قم قدم نهادى
آن روز قرار ازملک رفت
تایید چو موکبت ز صحرا
درخاک رهت ز عجز و ناله
با گریه شوق و شاخه گل
دل بود که بود محفل تو
آن پیر که سید زمان بود
گردید به گرد کاروانت
بردند ترابه گریه هودج
ازشوق تو اى بتول دوم
کاى مردم قم به پاى خیزید
آذین به بهشت قم ببندید
قم شام نبود تا که درآن
قم شام نبود تا که از سنگ
قم کوفه نبود تا که خواهر
حاشا که قم این جفا پذیرد
بستند به گرد میهمان صف
قم مهمان را عزیز خواند
«میثم» همه عمر آن چه را گفت
  آیینه مادر ولایت
آرام دل امام هفتم
افتاده به خاک پایت عفت
بر خاک تو عرش سجده برده
زوار تو را بهشت واجب
کز قم به جنان درى شود باز
قم باشدم از بهشت بهتر
این جا سخن از بهشت، زشت است
قم خانه یازده امام است
اینجا حرم مطهر توست
نبود ز حریم او نشانه
من یافته ام کجاست آن قبر
پیدا شده در مدینه قم
این منظره را مسیح بیند
اول به تو بعد از آن به مریم
قم را شرف مدینه دادى
ذکر صلوات بر فلک رفت
شهر از تو شنید بوى زهرا
مى ریخت سرشک همچو لاله
برد اند به ناقه ات توسل
غم گشت به دور محمل تو
رویش همه را چراغ جان بود
شد، پاى برهنه سار بانت
تا خانه موسى ابن خزرج
قم داد ندا به مردم قم
از هر در و بام گل بریزید
ناموس خدا مرا پسندید
دشنام دهد کسى به مهمان
گردد رخ میهمان ز خون رنگ
بیند سر نى سر برادر
مهمان به خرابه جاى گیرد
قم با صلوات و شام با کف
کى دخت و را کنیز خواند؟
در مدح و مصیبت شما گفت
دسته ها : ادبی - مذهبی - شعر
سه شنبه بیست و هشتم 7 1388
دختر
امام صادق (علیه السلام):
البَنونَ نَعیمٌ والبَناتُ حَسَناتٌ، واللهُ یَسألُ عَنِ النَّعیمِ ویُثیبُ علَی الحَسَناتِ.
پسران نعمت‌اند و دختران حسنه، و خداوند از نعمتها بازخواست مى‌کند و براى حسنات پاداش می‌دهد.
Boys are bounties and girls are merits, and Allah asks about bounties but rewards for merits.
کافی، ج 6، ص 7، ح 12
دسته ها : مذهبی - احادیث
سه شنبه بیست و هشتم 7 1388
ورزش
پیامبر اکرم (صلّی‌ ‌الله‌ علیه‌ وآله):
عَلِّمُوا أوْلادَکُمُ السِّبَاحَةَ وَالرِّمَایَةَ.
به فرزندان خود شنا و تیر‌اندازی بیاموزید.
Have your children learn swimming and archery.
کافی، ج 6، ص 47
دسته ها : مذهبی - احادیث
دوشنبه بیست و هفتم 7 1388
استفتائات از رهبر انقلاب درباره نماز آیات
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایت الله العظمی خامنه ای:

س 711: نماز آیات چیست و علت شرعى وجوب آن کدام است؟

نماز آیات دو رکعت است که هر رکعت آن پنج رکوع و دو سجده دارد و اسباب شرعى وجوب آن عبارت است از: کسوف خورشید و خسوف ماه، اگر چه مقدار کمى از آنها گرفته شود؛ زلزله و هر حادثه غیرعادى که باعث ترس بیشتر مردم شود مانند بادهاى سیاه یا سرخ و یا زرد که غیرعادى باشند؛ تاریکى شدید، فرو رفتن زمین و ریختن کوه، صیحه آسمانى و آتشى که گاهى در آسمان ظاهر مى‏شود. در غیر از کسوف و خسوف و زلزله، باید آن حادثه موجب ترس و وحشت بیشتر مردم شود، و حادثه‏اى که ترس آور نباشد و یا موجب ترس و وحشت افراد نادرى گردد، اعتبار ندارد.

س 712: نماز آیات چگونه باید خوانده شود؟

به چند صورت مى‏توان آن را بجا آورد:
صورت اول: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سپس سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود و باز سر از رکوع بردارد و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود و سپس سر از رکوع بردارد و همین طور ادامه دهد تا یک رکعت پنج رکوعى که قبل از هر رکوعى حمد و سوره خوانده است انجام دهد، سپس به سجده رفته و دو سجده نماید و بعد براى رکعت دوم قیام کند و مانند رکعت اول انجام دهد و دو سجده را بجا آورد و بعد از آن تشهد بخواند و سلام دهد.
صورت دوم: بعد از نیت و تکبیرةالاحرام، حمد و یک آیه از سوره‏اى را قرائت کرده و رکوع کند، سپس سر از رکوع بردارد و آیه دیگرى از آن سوره را بخواند و به رکوع رود، و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگرى از همان سوره را قرائت نماید و همین طور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره‏اى که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود. سپس رکوع پنجم را بجا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، براى رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه‏اى از یک سوره را بخواند و به رکوع برود و همین طور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد و چنانچه بخواهد براى هر رکوعى به یک آیه از سوره‏اى اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند.
صورت سوم: یکى از رکعتها را به یکى از دو صورت و رکعت دیگر را به نحو دیگر بجا آورد.
صورت چهارم: سوره‏اى را که آیه‏اى از آن را در قیام پیش از رکوع اول خوانده، در قیام پیش از رکوع دوم یا سوم یا چهارم تکمیل نماید، که در این صورت واجب است بعد از سربرداشتن از رکوع، سوره حمد را در قیام بعدى اعاده نموده و یک سوره یا آیه‏اى از آن را اگر پیش از رکوع سوم یا چهارم است، قرائت کند، و در این صورت واجب است که آن سوره را تا قبل از رکوع پنجم به آخر برساند.

س 713: آیا وجوب نماز آیات اختصاص به کسانى دارد که در شهر وقوع حادثه هستند و یا شامل همه مکلفینى که از آن مطلع شده‏اند هر چند در آن شهر نباشندنیز مى‏شود؟

وجوب آن مختص کسانى است که در شهر وقوع حادثه هستند و کسى هم که در شهر متصل به شهرى که حادثه در آن رخ داده، به طورى که مانند یک شهر محسوب شوند، زندگى مى‏کند، حکم آنها را دارد.

س 714: اگر شخصى هنگام وقوع زلزله بیهوش باشد و بعد از وقوع آن به هوش آید، آیا نماز آیات بر او واجب است؟

اگر علم به وقوع زلزله پیدا نکند تا اینکه زمان متصل به وقت وقوع آن بگذرد، خواندن نماز آیات واجب نیست، اگرچه احتیاط آن است که بجا آورد.

س 715: بعد از وقوع زلزله در منطقه‏اى، غالبا در مدت کمى دهها پس لرزه رخ مى‏دهد، حکم نماز آیات در این موارد چیست؟

هر زلزله‏اى، چه شدید و چه خفیف، اگر زلزله مستقلى محسوب شود، نماز آیات جداگانه‏اى دارد.

س 716: اگر مرکز زلزله نگارى، وقوع لرزشهاى خفیف زمین را با ذکر تعداد آن در منطقه‏اى که ما زندگى مى‏کنیم، اعلام نماید، ولى ما اصلا آنها را احساس نکنیم، آیا در این حالت نماز آیات بر ما واجب مى‏شود یا خیر؟

اگر هنگام وقوع زلزله و یا در زمان متصل به آن، خودتان آن را احساس نکنید، نماز آیات بر شما واجب نیست.
منبع : فردا
دسته ها : مذهبی - فتوی
يکشنبه بیست و ششم 7 1388
مؤمن نیرومند
پیامبر خدا (صلی الله علیه و‌آله):
المُؤمِنُ القَوِیُّ خَیرٌ و أحَبُّ إلَى اللّه‏ِ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعیفِ
مؤمنِ نیرومند نزد خداوند بهتر و محبوب‏تر است از مؤمن ضعیف .
A powerful believer is better and dearer in the eye of Allah than a weak one.
صحیح مسلم ، ج 8 ، ص 56 .
دسته ها : مذهبی - احادیث
يکشنبه بیست و ششم 7 1388
هشدار
امام سجاد (علیه السلام):
إیّاکُمْ وَصُحْبَةَ الْعاصینَ وَمَعُونَةَ الظّالِمینَ.
از همنشینی با گنهکاران و یاری ستمگران بپرهیزید.
Beware of the companionship of the sinful, and helping of the unjust.
بحارالأنوار: 78 / 151
دسته ها : مذهبی - احادیث
شنبه بیست و پنجم 7 1388
در محضر امام صداقت
آیت الله جوادی آملی
امام صداقت صادق سلام الله علیه گذشته از مزایای عامّه امامت و ولایت، ویژگی خاصی دارد که همانند هر یک از ائمه علیهم السّلام مظهر نامی مخصوص از اسماء حسنای حق‌اند. حضرتش که به صادق ملقّب شد، انسانها را به فراگیری صدق دعوت می‌کند و چنین می‌گوید : تعلّموا الصّدق قبل الحدیث (1)؛ قبل از سخن گفتن، ادب صداقت را بیاموزید.

 خواه سخن مربوط به امور نظری باشد، حقّ بگوئید؛ خواه مربوط به امور عملی باشد، صادق باشید. تا انسان میزان صدق نشد، آگاه نیست. وقتی به صداقت آگاه نشد، معیار سخن در اختیار او نیست. نه می‌تواند سخن بگوید، نه می‌تواند سخن سخنوران را بسنجد. زیرا معیار سخن، صدق است و این صدق با جان انسان صادق عجین است و تا روح صادق نبود، هرگز انسان میزان سخن نخواهد داشت.

 تعلّموا الصّدق قبل الحدیث. و این صدق چون همان حق است و تنها محور تشخیص حق، عقل است، حضرتش ما را به تعیین محور صدق که عقل است فراخواند؛ فرمود: دعامه الانسان العقل (2). یعنی زیر بنای حیات انسان، اندیشه است. اگر در مسائل نظر گفته‌اند ای برادر! تو همان اندیشه‌ای، در مسائل عمل نیز گفته‌اند که ای برادر! تو همان اراده و نیتی.

 یک انسان باید خوب بفهمد و فهمیده‌ها را خوب عمل کند. لذا امام ششم؛ هم ستون اندیشه را عقل می‌داند و هم ستون عمل را عقل می‌داند که عقل چیزی است؛ به یعبد الرّحمن و یکتسب الجنان (3). و این امامان، عقل منفصل امت اسلامی‌اند که در زیارت جامعه به پیشگاه شان عرض می‌کنیم: بکم یعبد الرّحمن(4). اگر عقل هر انسانی معیار عبادت اوست، امامان معصوم (علیهم السّلام) عقل امّت اسلامی‌اند، و اگر امّت اسلامی توفیق عبادت دارند، در پرتو ارتباط با امامان است که بهم یعبد الرّحمن.

 آنگاه برای اینکه انسان؛ هم در بعد نظر عاقلی نیرومند و هم در بعد عمل صاحب اراده‌ای قوی باشد، به همه ما آموخت: اصل المرء لبّه (5). یعنی انسان مرکب از دو حقیقت همسان به نام جسم و روح نیست. انسان یک حقیقت دارد که اصلش را روح و فرعش را بدن می‌سازد.

قدرت اراده یا قوت جسم؟

اگر در بلندای سخن امیر سخن علیّ بن أبیطالب علیه أفضل صلوات المصلّین می‌خوانید که ما قلعت باب خیبر بقوّه جسدانیّه و لا قوّه غذائیه و لکن بقوّه ملکوتیه و نفس بنور ربّها مضیئه(6)؛ روی قدرت اراده است. اگر حضرت فرمود: من در خیبر را با نیروی بدن نکندم، با قدرت اراده این در را از جای کندم؛ یعنی اگر اراده نیرومند شد، بدن توانمند می‌شود. قدرت روح است که بدن را نیرومند می‌کند، چه اینکه ضعف روح است که در بدن پیدا می‌شود.

این بیان امام صادق (سلام الله علیه) به هر انسانی دستور تقویّت اراده می‌دهد که به چیزی جز خدا نیندیشد. قدرت اراده در مسائل کمّی او نیست. آنکه در مسائل مادّی نیرومند است، این گرفتار ضعف اراده و قدرت بدن است. اینکه در گناه نیرومند است، چون اسیر است و انسان اسیر، ذلیل. آنکه ستم می‌کند، خواه ستم به خود، خواه ستم به غیر، او فرومایه است و انسان فرومایه از قدرت اراده محروم! فرمود: الظالم ذلیل؛ ستمکار فرومایه است. ذلّت در ظلم ظهور می‌کند و عزت در اطاعت جلوه می‌کند.

 فرمود: ظلم را جز انسان فرومایه، احدی نمی‌پذیرد. اگر ستم می‌کند، ذلیل است و اگر ستم می‌پذیرد، ذلیل. و قدرت اراده انسان را به عدل می‌خواند که نه سلطه‌گر باشد و نه سلطه‌پذیر؛ و اگر انسان توانست هر ستمی را در پرتو اتکای به قدرت حق حل کند، چرا از میدان وسیع اراده مدد نگیرد و بالا نیاید و دست ستم را از آستین ستمکار قطع نکند؟! که امام ششم فرمود: دعوه المظلوم تصعد الی السّماء (7). آه مظلوم و دعای ستم دیده به آسمان صعود می‌کند.

این کلمه طیّبه است؛ اگر خدا فرمود: الیه یصعد الکلم الطیّب (8)، امام ششم مبین قرآن است، می‌گوید: دعای انسان ستم دیده به آسمان می‌رود. این آسمان نه یعنی فضای بالا ! آن آسمانی که رزق ما آنجاست. و فی السّماء رزقکم (9). آن آسمانی که این آسمان‌ها در آنجاست. آن آسمانی که درهایش به روی مؤمنین باز است و هرگز به چهره کفار گشوده نمی‌شود. لا تفتّح لهم ابواب السّماء(10). آن آسمانی که فرشتگان خاصّ صاحبان آنهایند، گیرندگان وحی آسمانی‌اند، و اوحی فی کلّ سماء امرها (11). آن آسمان جای صعود دعای ستم دیدگان است. یعنی اگر یک کسی بداند دعای او به درون آسمان‌ها راه پیدا می‌کند، او هرگز ستم نمی‌پذیرد، چه اینکه حاضر نیست ستم بکند.

اینها را امام ششم به ما آموخت و راه تقویت اراده را که همان اصالت عقل است در میدان عبادت خلاصه کرد. به ما فرمود: تنها راه قدرت اراده، عبادت است. راهی برای نیرومند کردن نیت جز عبادت نیست. فرمود: آنچنان از خدا بترس که گویا خدا را می بینی.

منبع: کتاب نیوز
دسته ها : مذهبی - سخنرانی
پنج شنبه بیست و سوم 7 1388
X